eitaa logo
🕊️عشـــ❤ـــق‌آسمانے🕊️
16.7هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
38 فایل
#اللهم‌بارک‌لمولانا‌صاحب‌الزمان💚 🔴در آخرالزمان همه هلاک میشوند مگر کسانی که برای تعجیل فرج دعاکنن🌷 #رفیق👈 هر کاری میکنی به نیابت از حضرت نذر سلامتی و فرج مولا کن❗ این‌کانال وقف امام زمان علیه السلامه و مطالب غیرمرتبط، تبلیغ‌ و‌تبادل گذاشته نمیشه❌
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃از اشعار امیرالمومنین علیه‌السلام در وصف فرزند موعودشان: 🔸قیام‌کننده‌ی بر حق خواهد آمد. او حق را می‌آورد و طبق حق عمل می‌کند. او هم‌نام پیامبر خداست. روحم (جانم) به قربان او! ❤️ فرزندانم او را تنها نگذارید و (برای یاریش) تعجیل کنید! 🔹فثَمَّ يَقُومُ الْقَائِمُ الْحَقُّ مِنْكُمْ وَ بِالْحَقِّ يَأْتِيكُمْ وَ بِالْحَقِّ يَعْمَلُ‏ سَمِيُّ نَبِيِّ اللَّهِ رُوحِی [نَفْسِي‏] فِدَاؤُهُ فَلَا تَخْذُلُوهُ يَا بَنِيَّ وَ عَجِّلُوا 📚 منتخب الاثر (تالیف آیت الله صافی)، ج۲، ص۹۷. 📚 اثبات الهداة، ج۵، ص۲۶۶. #غدیر_عهدی_با_مهدی #امیرالمومنین_علیه_السلام
🔸مهدی جان! رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد. ما به قربان تو رفتیم و همان جا ماندیم.
سلام شبتون مهدوی 🌹14 صلوات🌹 برای سلامتی وظهور اقا بفرسین تا ان شاالله قسمت جدید رو بذارم😊
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ ♥️ ✍ دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌ همونطور که با عشق نگاهم می کرد گفت - معلومه که خوش سلیقه م، خصوصا وقتی تو رو انتخاب کردم! یه خانم با حیا، با محبت، با ایمان و خوشگل مثل تو شده همسرم ، یعنی خوش سلیقه و خوش شانسم دیگه. این دستبندم دادم برات ساختن. دلم از این حرفش قنج رفت، خواستم دستبند رو تو دستم بندازم که علی از روی صندلی بلند شد و به سمت پله ها رفت. برگشتم ببینم کجا میره دیدم پسر جوانی سینی به دست از پله ها بالا اومد، سینی رو ازش گرفت، تشکری کرد و برگشت پیشم. دوتا لیوان بزرگ که یکیش آب هویج بستنی بود و یکیش معجون رو مقابلم گذاشت. رو بهش گفتم - مگه خودت نمیخوری؟ با شیطنت نگاهم کرد و جواب داد - چرا گرفتم دوتایی بخوریم. صندلیش رو کنارم کشید، داخل آب هویج بستنی دوتا نی گذاشت. قبل از اینکه بخوریم مچ دستم رو گرفت و دو طرف دستبند رو دور دستم قفل کرد. چون هیچ کسی نبود و فقط مابودیم، دستم رو بوسید و گفت - تو دست شما خوشگلتر شد. ازش تشکر کردم و بعداز اینکه آب هویج بستنی رو خوردیم، گفتم - من دیگه جایی برا معجون ندارما، خودت باید بخوری.. نوچی کرد و گفت - اتفاقا معجون رو بیشتر به خاطر تو گرفتم باید بخوری. با قاشقی که داخلش بود هم زد و گفت - بخورش، باز یه هفته نبودم لاغرتر شدی. به ناچار دو،سه قاشق خوردم و گفتم - دیگه نمیتونم، بقیه ش رو خودت بخور قاشق رو از دستم گرفت و به زور جلوی دهنم آورد - بخور و الا خودم به زور بهت میدما التماسم رو توچشم هام ریختم - باور کن نمیتونم، یه کمیش رو تو بخور بقیه ش رو بعدا میخورم با قاشقی که من خورده بودم چند قاشق هم خودش خورد. گوشیم زنگ خورد، با دیدن شماره ی خانم جون سریع تماس رو وصل کردم - سلام خانم جون خوبین؟ - سلام عزیزم، خداروشکر خوبیم. زهرا جان من و سکینه اومدیم خونه گفتم بهت خبر بدم یه موقع نرین در خونه اونا منتظر بشین - باشه ممنون که اطلاع دادین - فقط ماخسته ایم میخوابیم، سکینه جان زحمت کشید اتاق مهمان رو‌اماده کرد، اومدین برین اونجا. تا یادم نرفته بگم اومدین در حیاط رو بستین کلید روی دره، قفلش کنین باشه ای گفتم و به علی که خیره بهم نگاه میکرد گفتم - اونا خودشون رفتن خونه، ماهم کم کم بریم تا برسیم ساعت دوازده میشه. چادرم رو مرتب کردم و لیوان معجون رو به دست علی دادم. بعد از حساب کردن هزینه به سمت ماشین رفتیم. توماشین که نشستیم علی گفت - میگم زهرا یه سورپرایز برات دارم 🔴برای خوندن کل رمان با پرداخت 35 هزار عضو‌ vip شو😊 بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه👇👇
6037701403767483
بانک کشاورزی مهاجری @Ad_nazreshg ❌❌مهمتر اینکه چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا تو‌کانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌ ♥️پارت‌اول‌رمان‌ عاشقانه ‌💕👇 https://eitaa.com/eshgheasemani/74667 .... 🚫 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @eshgheasemani •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹☘ 🟢 این استغفار امیرالمؤمنین علیه السلام هست که 70 بند میباشد و مولا آن را هر سحر بعد از نماز صبح میخواندند: ✅هر شب یک بند از استغفار هفتاد بندی امیرالمؤمنین علیه السلام در کانال گذاشته میشه 💠فراز 51 استغفار امیرالمؤمنین 🌸🌿 51- اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ أَلْهَانِي عَمَّا هَدَيْتَنِي إِلَيْهِ أَوْ أَمَرْتَنِي بِهِ أَوْ نَهَيْتَنِي عَنْهُ أَوْ دَلَلْتَنِي عَلَيْهِ فِيمَا فِيهِ الْحَظُّ لِبُلُوغِ رِضَاكَ وَ إِيْثَارِ مَحَبَّتِكَ وَ الْقُرْبِ مِنْكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ. بند 51: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که مرا غافل کرده از آنچه به سوی آن هدایتم کردی، یا به آن امر نمودی، یا از آن نهی فرمودی، یا راهنمایی کردی به سوی آنچه که در آن توفیق رسیدن به خشنودیت، یا برگزیدن محبت و قربت میباشد؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان! 💎خدایا به حق حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها فرج مولامون تعجیل بفرما و مارو از خدمتگزاران وفادار مولا قرار بده 🤲 💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎 🌹اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌹 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋 🦋اولین ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج) 🌹🍃اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ . اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، وَأَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ 🌸🍃 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ. 🌼🍃اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ. اللهمَّ العنِ العصابةَ التی جاهدتِ الُحسین وَشایعتْ و بایَعتْ و تاب‍‍َعتْ علی قَتله اللهمَّ العنهم جمیعاً 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
AUD-20220329-WA0025.mp3
4.87M
____________________________ 🌼🍃 🍃 دعای زیبای ال یاسین🌼🍃 (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) در یکی از نامه هایی که به یاران با وفا خود فرستاده‌اند می‌فرمایند: « هر گاه خواستید به وسیله ما، به سوی خداوند توجه کنید، و به ما روی آورید، پس همان گونه که خداوند فرموده است بگویید: سلام علی آل یاسین …» 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
🌹لطفا به نیابت از امام زمان علیه السلام بخونید🌹 🌼🍃بسم الله الرحمن الرحیم اَلسَّلامُ عَلى‏ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ‏ وَآلِهِ الصَّادِقِ الْأَمینِ، اَلسَّلامُ عَلى‏ مَوْلانا اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ. اَلسَّلامُ‏ عَلَى الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، الْحُجَجِ الْمَیامینِ، اَلسَّلامُ عَلى‏ والِدَةِ الْأِمامِ، وَالْمُودَعَةِ اَسْرارَ الْمَلِکِ الْعَلاَّمِ، وَالْحامِلَةِ لِأَشْرَفِ الْأَنامِ اَلسَّلامُ‏عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الْمَرضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا شَبیهَةَ اُمِّ مُوسى‏وَابْنَةَ حَوارِىِّ عیسى‏، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ اَلسَّلامُ‏ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا اْلمَنْعُوتَةُ فِى‏ الْأِنْجیلِ، الْمَخْطُوبَةُ مِنْ رُوحِ اللَّهِ الْأَمینِ، وَمَنْ رَغِبَ فى‏ وُصْلَتِها مُحَمَّدٌ سَیِّدُ الْمُرْسَلینَ، وَالْمُسْتَوْدَعَةُ اَسْرارَ رَبِّ الْعالَمینَ. اَلسَّلامُ‏عَلَیْکِ وَعَلى‏ آبآئِکِ الْحَوارِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى‏ بَعْلِکِ وَوَلَدِکِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى‏ رُوحِکِ وَبَدَنِکِ الطَّاهِرِ، اَشْهَدُ اَنَّکِ اَحْسَنْتِ‏الْکَِفالَةَ، وَاَدَّیْتِ الْأَمانَةَ، وَاجْتَهَدْتِ فى‏ مَرْضاتِ اللَّهِ، وَصَبَرْتِ فى‏ذاتِ اللَّهِ، وَحَفِظْتِ سِرَّ اللَّهِ، وَحَمَلْتِ وَلِىَّ اللَّهِ، وَبالَغْتِ فى‏ حِفْظِ حُجَّةِ‏ اللَّهِ، وَرَغِبْتِ فى‏ وُصْلَةِ اَبْنآءِ رَسُولِ اللَّهِ، عارِفَةً بِحَقِّهِمْ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِمْ، مُعْتَرِفَةً بِمَنْزِلَتِهِمْ، مُسْتَبْصِرَةً بِاَمْرِهِمْ مُشْفِقَةً عَلَیْهِمْ، مُؤْثِرَةً‏ هَواهُمْ، وَاَشْهَدُ اَنَّکِ مَضَیْتِ عَلى‏ بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکِ، مُقْتَدِیَةًبِالصَّالِحینَ، راضِیَةً مَرْضِیَّةً، تَقِیَّةً نَقِیَّةً زَکِیَّةً، فَرَضِىَ اللَّهُ عَنْکِ‏وَاَرْضاکِ، وَجَعَلَ اْلجَنَّةَ مَنْزِلَکِ وَمَاْویکِ، فَلَقَدْ اَوْلاکِ مِنَ الْخَیْراتِ ما اَوْلاکِ، وَاَعْطاکِ مِنَ الشَّرَفِ ما بِهِ اَغْناکِ، فَهَنَّاکِ اللَّهُ بِما مَنَحَکِ مِنَ‏ الْکَرامَةِ وَاَمْرَاَکِ. پس بالا مى‏کنى سر خود را و مى‏گوئى اَللّهُمَّ اِیَّاکَ اعْتَمَدْتُ، وَلِرِضاکَ طَلَبْتُ، وَبِاَوْلِیآئِکَ اِلَیْکَ تَوَسَّلْتُ، وَعَلى‏ غُفْرانِکَ وَحِلْمِکَ‏ اتَّکَلْتُ، وَبِکَ اعْتَصَمْتُ، وَبِقَبْرِ اُمِّ وَلِیِّکَ لُذْتُ، فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ‏ مُحَمَّدٍ، وَانْفَعْنى‏ بِزِیارَتِها، وَثَبِّتْنى‏ عَلى‏ مَحَبَّتِها، وَلا تَحْرِمْنى‏ شَفاعَتَها وَشَفاعَةَ وَلَدِها، وَارْزُقْنى‏ مُرافَقَتَها وَاحْشُرْنى‏ مَعَها وَمَعَ‏ وَلَدِها، کَما وَفَّقْتَنى‏ لِزِیارَةِ وَلَدِها وَزِیارَتِها، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ‏ بِالْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِالْحُجَجِ الْمَیامینِ مِنْ آلِ طه‏ وَیس‏، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ، وَاَنْ تَجْعَلَنى‏ مِنَ‏ الْمُطْمَئِنّینَ الْفآئِزینَ الْفَرِحینَ الْمُسْتَبْشِرینَ، الَّذینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ‏ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ، وَاجْعَلْنى‏ مِمَّنْ قَبِلْتَ سَعْیَهُ، وَیَسَّرْتَ اَمْرَهُ، وَکَشَفْتَ‏ ضُرَّهُ، وَآمَنْتَ خَوْفَهُ، اَللّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَلا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتى‏ اِیَّاها، وَاْرزُقْنى‏ الْعَوْدَ اِلَیْها اَبَداً ما اَبْقَیْتَنى‏، وَاِذا تَوَفَّیْتَنى‏ فَاحْشُرْنى‏ فى‏ زُمْرَتِها، وَاَدْخِلْنى‏ فى‏ شَفاعَةِ وَلَدِها وَشَفَاعَتِها، وَاغْفِرْ لى‏ وَلِوالِدَىَ‏ وَلِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَآتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِى الْأخِرَةِ حَسَنَةً، وَقِنا بِرَحْمَتِکَ عَذابَ النَّارِ، وَالسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا ساداتى‏ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
zyarat_narjes khaton_dar_samera.mp3
3.33M
________________________________ 🌸🍃 🍃 زیارت حضرت نرجس خاتون🌼🍃 اگر حاجتی دارید بـه حضرت نرجس خاتون، مادر امام زمان(ع) متوسّل شوید. ایشان چون مادر ولیّ وقـت ما هستند، به فـرزندشان مـی فرمایند که: پسرم! این شخص به من متوسّل شده. خواسته اش را بده. 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
سلام روزتون مهدوی 🌹14 صلوات🌹 برای سلامتی وظهور اقا بفرسین تا ان شاالله قسمت جدید رو بذارم😊
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ ♥️ ✍ دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌ به سمتش چرخیدم و مشتاقانه منتظر بودم ببینم چی میخواد بگه - چی؟ - دیروز با آقا سید حرف زدم و گفتم که همه چی درست شده، خیلی خوشحال شد و دعوتمون کرد بریم مشهد. کف دو دستم رو محکم بهم زدم و با خوشحالی گفتم - جدی میگی؟ ولی اخه تو که سرکاری دوباره نمیتونی چند روزی مرخصی بگیری! با شیطنت نگاهم کرد - نگران اونش نباش، کارم رو جور میکنم. راستی یه خبر خوب دیگه ، تو تقویم که نگاه میکردم تولد امام رضا نزدیکه میخوام اگه توهم راضی باشی با خانواده ها حرف بزنیم عقدمون رو آقا سید تو حرم امام رضا بخونه حلقه ی اشک تو چشم هام جمع شد، باورم نمیشد به این زودی حضرت دوباره دعوتم کنه. - اگه جور بشه که عالیه! همونطور که حواسش به رانندگی بود گفت - اون روز که عید عقد بچه ها تو حرم خونده شد، از امام رضا خواستم که خودش جور کنه و عقد ماهم تو حرمش خونده بشه.درضمن من برای مهریه ی محرمیتمون یه مشهد بهت بدهکارم با این کار یه تیر و سه نشون میزنم، هم عقدمون اونجا خونده میشه، هم آقا سید و خانمش رو می بینی، هم مهریه ت رو بهت میدم. جاده خلوته، نگاهی بهش کردم. هر لحظه که می گذره بیشتر عاشق علی و اخلاقش میشم، قطره ی اشکی روی صورتم ریخت که متوجهش شد و با دست راستش پاک کرد و با خنده گفت - حالا چرا گریه میکنی؟ - اشک شوقه! سرش رو تکون داد و گفت - همیشه یه سؤال تو ذهنمه - چی؟ - حال شما خانما رو اصلا نمیشه درک کرد، هم وقتی خوشحالین گریه میکنین هم وقتی ناراحتین خنده م بیشتر شد.. - حالا مونده تا خانما رو بشناسی آقا، ما اعجوبه ایم خنده ی صداداری کرد، تقریبا به ورودی روستا رسیدیم، با اینکه خوابم میاد ولی دوست ندارم این لحظه ها رو از دست بدم. علی هر از گاهی نگاهم میکرد و دوباره حواسش رو به رانندگی میداد. بالاخره رسیدیم علی در حیاط رو باز کرد و بعداز آوردن ماشین داخل حیاط در رو قفل کرد، لیوان معجون رو برداشتم و از پله ها بالا رفتیم. از سکوت خونه و چراغ های خاموشش میشه فهمید هر دوشون خوابیدن، فقط لامپ ایوان رو روشن گذاشتن که اطرافمون کمی روشن باشه. با قدم های آروم به سمت اتاق مهمان رفتیم. علی لامپ اتاق رو روشن کرد، سکینه خانم رختخوابهارو پهن کرده بود و کمی میوه و شیرینی آماده گذاشته بود. علی به سرویس رفت تا وضوی قبل از خواب بگیره، چادرم رو از سرم باز کردم و آویزون کردم. لباس های بیرونم رو با یه تونیک سفید رنگی که از روی زانو بود و شلوار یاسی رنگ عوض کردم. 🔴برای خوندن کل رمان با پرداخت 35 هزار عضو‌ vip شو😊 بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه👇👇
6037701403767483
بانک کشاورزی مهاجری @Ad_nazreshg ❌❌مهمتر اینکه چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا تو‌کانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌ ♥️پارت‌اول‌رمان‌ عاشقانه ‌💕👇 https://eitaa.com/eshgheasemani/74667 .... 🚫 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @eshgheasemani •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام شبتون مهدوی 🌹14 صلوات🌹 برای سلامتی وظهور اقا بفرسین تا ان شاالله قسمت جدید رو بذارم😊
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ ♥️ ✍ دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌ روسریم در آوردم و کلیپس موهام رو باز کردم، یاد حرف گلرخ افتادم که گفت آقایون از موهای بلند خیلی خوششون میاد. توآینه نگاهی به موهای موج دار و مشکیم که تقریبا تا کمر میرسه، کردم. با لبخند به خودم نگاه کردم احساس رضایت داشتم. دکتر بخیه ها رو دقیقااز کنار ریشه ی موهام زده، روش دست زدم خداروشکر خوب شده ولی نمیتونم زیاد اون قسمت رو شونه کنم . مشغول شونه کردن پشت موهام شدم که در باز شد و علی درحالی که آستین بلوزش رو پایین میکشید، وارد اتاق شد. این اولین باره که بدون حجاب منو میبینه، اولش معذب بودم ولی کمی که فکر کردم دیدم ما به هم محرمیم و هیچ اشکالی نداره برس رو آروم روی دراورگذاشتم از صدای گذاشتن برس نگاهش به من افتاد مات و مبهوت نگاهم کرد، چند بار دستش رو بالا و پایین کرد تا دستگیره ی در رو بگیره، بالاخره موفق شد و در رو بست. با دیدنم ابروهاش رو بالا داد و چشم هاش برقی زد. کشدار گفت - خانومی!!! موهام رو پشت گوشم دادم وخجالت زده سرم رو پایین انداختم - بله؟ - وقتی مجرد بودم، از زینب شنیده بودم موهات بلنده ها ولی تصورشم نمیکردم اینقدر بلند باشه. یعنی زینب از زیبایی موهام پیش یه نامحرم تعریف کرده، کمی ناراحت شدم.متعجب گفتم - زینب؟ نزدیک اومد و مقداری از موهام رو به دستش گرفت و با ذوق گفت - اره، یه بار تو اتاق دراز کشیده بودم صداشون میومد، دیدم با مامان درباره ی تو حرف میزنن. گوش کردم ببینم چی میگن آخه اون موقع تازه بهت علاقه پیدا کرده بودم هر جا اسمی از تو میشد دلم میخواست اونجا باشم و ببینم درباره ت چی میگن! اولش که گفت زینب تعریفم میکرده فکر کردم پیش علی گفته، کمی ناراحت شدم چرا پیش یه مرد نامحرم درباره موهام حرف زده، ولی حالا فهمیدم با حاج خانم دوتایی حرف میزدن و علی ناخواسته شنیده . مشتاق بودم ببینم زینب به مامانش چی گفته که ادامه داد - زینب به مامان میگفت موهای زهرا ماشاءالله خیلی بلند و خوشگله. منم که عاشقت بودم، خیلی دلم میخواست محرمم بشی و موهات رو ببینم. بعد موهام رو نوازش کرد و گفت - همیشه دوست داشتم موهای خانمم بلند باشه خودم شونه کنم و ببافم - مگه بلدی ببافی؟ - بله که بلدم، مامان وقتی زینب و نرگس کوچیک بودن موهاشون رو میبافت، منم کنارش می نشستم و نگاه می کردم. برس رو برداشت و گفت - بشین بذار خودم برات شونه کنم. نشستم و آروم موهام رو شونه کرد. کمی که گذشت دست تو جیب شلوارش کرد و یه گل سرخوشگل فلزی انبری، که سه تاقلب پشت سر هم روش چسبیده بود و از آخرین قلبش دوتا قلب یکی بزرگ و یکی کوچک آویزون بود، درآورد. با چشم های گرد شده نگاهش می کردم، جلوی موهام رو یکطرفه شونه کرد و با احتیاط روی موهام زد متعجب از کارش گفتم - گل سر تو جیبت چیکار میکنه؟ 🔴برای خوندن کل رمان با پرداخت 35 هزار عضو‌ vip شو😊 بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه👇👇
6037701403767483
بانک کشاورزی مهاجری @Ad_nazreshg ❌❌مهمتر اینکه چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا تو‌کانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌ ♥️پارت‌اول‌رمان‌ عاشقانه ‌💕👇 https://eitaa.com/eshgheasemani/74667 .... 🚫 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @eshgheasemani •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹☘ 🟢 این استغفار امیرالمؤمنین علیه السلام هست که 70 بند میباشد و مولا آن را هر سحر بعد از نماز صبح میخواندند: ✅هر شب یک بند از استغفار هفتاد بندی امیرالمؤمنین علیه السلام در کانال گذاشته میشه 💠فراز 52 استغفار امیرالمؤمنین 🌸🌿 52- اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ يَرُدُّ عَنْكَ دُعَائِي أَوْ يَقْطَعُ مِنْكَ رَجَائِي أَوْ يُطِيلُ فِي سَخَطِكَ عَنَائِي أَوْ يَقْصُرُ عِنْدَكَ أَمَلِي فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ. بند 52: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که مانع قبولی دعایم میگردد، یا امید مرا از تو قطع مینماید؛یا رنج و زحمت مرا به واسطه خشمت طولانی میکند، یا امیدم را به تو کم مینماید؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان! 💎خدایا به حق حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها فرج مولامون تعجیل بفرما و مارو از خدمتگزاران وفادار مولا قرار بده 🤲 ❤️ 💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎 🌹اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌹 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋 🦋اولین ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج) 🌹🍃اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ . اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، وَأَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ 🌸🍃 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ. 🌼🍃اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ. اللهمَّ العنِ العصابةَ التی جاهدتِ الُحسین وَشایعتْ و بایَعتْ و تاب‍‍َعتْ علی قَتله اللهمَّ العنهم جمیعاً 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
AUD-20220329-WA0025.mp3
4.87M
____________________________ 🌼🍃 🍃 دعای زیبای ال یاسین🌼🍃 (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) در یکی از نامه هایی که به یاران با وفا خود فرستاده‌اند می‌فرمایند: « هر گاه خواستید به وسیله ما، به سوی خداوند توجه کنید، و به ما روی آورید، پس همان گونه که خداوند فرموده است بگویید: سلام علی آل یاسین …» 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
🌹لطفا به نیابت از امام زمان علیه السلام بخونید🌹 🌼🍃بسم الله الرحمن الرحیم اَلسَّلامُ عَلى‏ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ‏ وَآلِهِ الصَّادِقِ الْأَمینِ، اَلسَّلامُ عَلى‏ مَوْلانا اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ. اَلسَّلامُ‏ عَلَى الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، الْحُجَجِ الْمَیامینِ، اَلسَّلامُ عَلى‏ والِدَةِ الْأِمامِ، وَالْمُودَعَةِ اَسْرارَ الْمَلِکِ الْعَلاَّمِ، وَالْحامِلَةِ لِأَشْرَفِ الْأَنامِ اَلسَّلامُ‏عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الْمَرضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا شَبیهَةَ اُمِّ مُوسى‏وَابْنَةَ حَوارِىِّ عیسى‏، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ اَلسَّلامُ‏ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا اْلمَنْعُوتَةُ فِى‏ الْأِنْجیلِ، الْمَخْطُوبَةُ مِنْ رُوحِ اللَّهِ الْأَمینِ، وَمَنْ رَغِبَ فى‏ وُصْلَتِها مُحَمَّدٌ سَیِّدُ الْمُرْسَلینَ، وَالْمُسْتَوْدَعَةُ اَسْرارَ رَبِّ الْعالَمینَ. اَلسَّلامُ‏عَلَیْکِ وَعَلى‏ آبآئِکِ الْحَوارِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى‏ بَعْلِکِ وَوَلَدِکِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى‏ رُوحِکِ وَبَدَنِکِ الطَّاهِرِ، اَشْهَدُ اَنَّکِ اَحْسَنْتِ‏الْکَِفالَةَ، وَاَدَّیْتِ الْأَمانَةَ، وَاجْتَهَدْتِ فى‏ مَرْضاتِ اللَّهِ، وَصَبَرْتِ فى‏ذاتِ اللَّهِ، وَحَفِظْتِ سِرَّ اللَّهِ، وَحَمَلْتِ وَلِىَّ اللَّهِ، وَبالَغْتِ فى‏ حِفْظِ حُجَّةِ‏ اللَّهِ، وَرَغِبْتِ فى‏ وُصْلَةِ اَبْنآءِ رَسُولِ اللَّهِ، عارِفَةً بِحَقِّهِمْ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِمْ، مُعْتَرِفَةً بِمَنْزِلَتِهِمْ، مُسْتَبْصِرَةً بِاَمْرِهِمْ مُشْفِقَةً عَلَیْهِمْ، مُؤْثِرَةً‏ هَواهُمْ، وَاَشْهَدُ اَنَّکِ مَضَیْتِ عَلى‏ بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکِ، مُقْتَدِیَةًبِالصَّالِحینَ، راضِیَةً مَرْضِیَّةً، تَقِیَّةً نَقِیَّةً زَکِیَّةً، فَرَضِىَ اللَّهُ عَنْکِ‏وَاَرْضاکِ، وَجَعَلَ اْلجَنَّةَ مَنْزِلَکِ وَمَاْویکِ، فَلَقَدْ اَوْلاکِ مِنَ الْخَیْراتِ ما اَوْلاکِ، وَاَعْطاکِ مِنَ الشَّرَفِ ما بِهِ اَغْناکِ، فَهَنَّاکِ اللَّهُ بِما مَنَحَکِ مِنَ‏ الْکَرامَةِ وَاَمْرَاَکِ. پس بالا مى‏کنى سر خود را و مى‏گوئى اَللّهُمَّ اِیَّاکَ اعْتَمَدْتُ، وَلِرِضاکَ طَلَبْتُ، وَبِاَوْلِیآئِکَ اِلَیْکَ تَوَسَّلْتُ، وَعَلى‏ غُفْرانِکَ وَحِلْمِکَ‏ اتَّکَلْتُ، وَبِکَ اعْتَصَمْتُ، وَبِقَبْرِ اُمِّ وَلِیِّکَ لُذْتُ، فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ‏ مُحَمَّدٍ، وَانْفَعْنى‏ بِزِیارَتِها، وَثَبِّتْنى‏ عَلى‏ مَحَبَّتِها، وَلا تَحْرِمْنى‏ شَفاعَتَها وَشَفاعَةَ وَلَدِها، وَارْزُقْنى‏ مُرافَقَتَها وَاحْشُرْنى‏ مَعَها وَمَعَ‏ وَلَدِها، کَما وَفَّقْتَنى‏ لِزِیارَةِ وَلَدِها وَزِیارَتِها، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ‏ بِالْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِالْحُجَجِ الْمَیامینِ مِنْ آلِ طه‏ وَیس‏، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ، وَاَنْ تَجْعَلَنى‏ مِنَ‏ الْمُطْمَئِنّینَ الْفآئِزینَ الْفَرِحینَ الْمُسْتَبْشِرینَ، الَّذینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ‏ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ، وَاجْعَلْنى‏ مِمَّنْ قَبِلْتَ سَعْیَهُ، وَیَسَّرْتَ اَمْرَهُ، وَکَشَفْتَ‏ ضُرَّهُ، وَآمَنْتَ خَوْفَهُ، اَللّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَلا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتى‏ اِیَّاها، وَاْرزُقْنى‏ الْعَوْدَ اِلَیْها اَبَداً ما اَبْقَیْتَنى‏، وَاِذا تَوَفَّیْتَنى‏ فَاحْشُرْنى‏ فى‏ زُمْرَتِها، وَاَدْخِلْنى‏ فى‏ شَفاعَةِ وَلَدِها وَشَفَاعَتِها، وَاغْفِرْ لى‏ وَلِوالِدَىَ‏ وَلِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَآتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِى الْأخِرَةِ حَسَنَةً، وَقِنا بِرَحْمَتِکَ عَذابَ النَّارِ، وَالسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا ساداتى‏ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
zyarat_narjes khaton_dar_samera.mp3
3.33M
________________________________ 🌸🍃 🍃 زیارت حضرت نرجس خاتون🌼🍃 اگر حاجتی دارید بـه حضرت نرجس خاتون، مادر امام زمان(ع) متوسّل شوید. ایشان چون مادر ولیّ وقـت ما هستند، به فـرزندشان مـی فرمایند که: پسرم! این شخص به من متوسّل شده. خواسته اش را بده. 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
سلام روزتون مهدوی 🌹14 صلوات🌹 برای سلامتی وظهور اقا بفرسین تا ان شاالله قسمت جدید رو بذارم😊
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ ♥️ ✍ دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌ با خنده گفت - با اینکه از زینب شنیده بودم موهات بلنده ولی با خودم گفتم شاید کوتاه کرده باشی، اونروز ازت پرسیدم موهات بلنده یا نه، وقتی گفتی بلنده فرداش از کنار مغازه ای رد میشدم گل سرها رو که دیدم یاد تو افتادم، خوشم اومد برات خریدمش. باور نمیکنی هر روز توجیبم بود، هربار که میدیدمش قیافه ت جلوی چشمم میومد و تصور میکردم که موهات باهاش چجوری میشه!! از کارش خنده م گرفت، که ادامه داد - چشمت روز بد نبینه، دو روز بعد از خریدن این گل سر، مامان اومد تو اتاق و گفت میخواد لباسهام رو بندازه لباسشویی، منم حواسم نبود که گل سر تو جیبمه همونجوری شلوار رو دادم دستش، یهو یادم اومد گل سر توشه، با عجله به آشپزخونه رفتم دیدم این گل سر رو از جیبم پیدا کرده و با تعجب نگاهش میکنه. مونده بودم برم جلو یا نه، بالاخره منو دید وصدام کرد گفت علی این مال کیه! دنبال بهونه ای بودم، پشت گردنم رو خاروندم، که زینب صداش کرد یعنی زینب فرشته ی نجاتم شد. - بعدش نپرسید؟ - نه بابا گل سر روگذاشت روی لباسشویی و رفت اتاق زینب، منم سریع برش داشتم و جیم زدم رفتم اتاقم. خداروشکر یادش رفته بود دیگه ازم نپرسید. با خنده ادامه داد -میدونی بالاخره خودش فهمید برا تو خریدم آخه کی برا یه دختر بچه ی کوچیک گل سر قلبی میخره، اونم منی که تا حالا از این کارا نکردم!!! دستم رو جلوی دهنم گذاشته بودم، که صدای خنده م بیرون نره. - باورم نمیشد این همه احساسی باشی بادی به غبغبش داد و یه تای ابروش رو بالا داد - حالا کجاش رو دیدی! مامان همیشه میگه خوشبحال زنت که این قدر خوش قلب و مهربونی!! قدرمو بدون خانمممم! نگاهم به چشم های مهربونش که افتاد زیر لب خدارو شکری گفتم. بالاخره خدا جواب تمام سختیهایی که کشیدم رو با حضور علی تو زندگیم داد. چه خوبه هممون به خدا اعتماد کنیم و کارهامون رو بهش بسپریم. علی یه سیب برداشت و مشغول پوست کندنش شد، با آرامش پوست کند و بعد از خرد کردنش مقابلم گذاشت - بفرما خانومی! بخور که خسته شدی از بس خندیدی! تشکری کردم و مشغول خوردنش شدم، علی از خاطرات بچگیش و شیطنتاش حرف میزد و به قدری خندیدم که دل درد گرفتم. نگاهی به ظرف خالی میوه کردم و گفتم - از بس گرم صحبت شدیم، حواسمون نبود میوه هارو تموم کردیم. من زیاد اهل میوه نبودم تعجب میکنم چطور این همه خوردم با شیطنت گفت - به خاطر حضور همسر گرامیه دیگه، خب ببینم ساعت چنده نگاهی به ساعت روی مچش کرد و گفت - خانم جان به اذان کم مونده دیگه، منتظر بمونیم اذان بشه، نماز بخونیم بعد بخوابیم. نظرت چیه؟ با اینکه پشت پلک هام سنگینی میکنه ولی دلم نمیخواد بخوابم، با سر تأیید کردم. قفل گوشیش رو باز کرد، رو بهش گفتم - من عکس تو رو صفحه ی گوشیم زدم هر بار دلتنگت میشم به عکست نگاه میکنم. گوشی رو روی زمین گذاشت و جواب داد - آخه شما با من فرق داری خانومی، شما گوشیت همیشه پیشته و عکس من با تو فرق داره توبیمارستان، اکثرا گوشی رو روی میز میذارم میمونه و میرم، بالاخره بعضی وقتا یادم میره گوشی رو قفل کنم و بعضی وقتا بچه ها تو اتاق رفت و امد میکنن درست نیست یه نامحرم ببینه حرفش رو کاملا درک میکنم، خوب نیست عکسم رو مرد نامحرمی ببینه اونم با اون خنده و روسری و گلی که علی کنار روسریم زده بود! 🔴برای خوندن کل رمان با پرداخت 35 هزار عضو‌ vip شو😊 بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه👇👇
6037701403767483
بانک کشاورزی مهاجری @Ad_nazreshg ❌❌مهمتر اینکه چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا تو‌کانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌ ♥️پارت‌اول‌رمان‌ عاشقانه ‌💕👇 https://eitaa.com/eshgheasemani/74667 .... 🚫 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @eshgheasemani •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا