رادیو خط خطی4_5848315988956676764.mp3
زمان:
حجم:
5.4M
✅#قصه ای از : #مثنوی_معنوی
💢برای کودکان و نوجوانان
💢فرار از سرنوشت
💢با نگارش مهدی آذریزدی
💢گوینده: سیدمهدی مدیرطاهری
💢تهیه و تولید:فرزادشیرمحمدی
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh
رادیو خط خطی1_5048930291.mp3
زمان:
حجم:
7.4M
✅#قصه ای از : #مثنوی_معنوی
💢برای کودکان و نوجوانان
💢دانه و دام
💢با نگارش مهدی آذریزدی
💢گوینده: سیدمهدی مدیرطاهری
💢تهیه و تولید:فرزادشیرمحمدی
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh
رادیو خط خطی4_5913402876843000506.mp3
زمان:
حجم:
6.57M
💢#مثنوی_معنوی
برای کودکان و نوجوانان
💢شیر بی یال و دم
💢با نگارش مهدی آذریزدی
💢گوینده: سیدمهدی مدیرطاهری
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh
رادیو خط خطی4_5954015490593522232.mp3
زمان:
حجم:
9.17M
✅#مثنوی_معنوی
💢برای کودکان و نوجوانان
💢با عقل و بی عقل
💢با نگارش مهدی آذریزدی
💢گوینده: سیدمهدی مدیرطاهری
💢تهیه و تولید:فرزادشیرمحمدی
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh
رادیو خط خطی4_5994451873245954923.mp3
زمان:
حجم:
6.77M
✅#مثنوی_معنوی
💢برای کودکان و نوجوانان
💢حق شناسی لقمان
💢با نگارش مهدی آذریزدی
💢گوینده: سیدمهدی مدیرطاهری
💢تهیه و تولید:فرزادشیرمحمدی
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh
رادیو خط خطی4_6016810455081682088.mp3
زمان:
حجم:
9.84M
✅#مثنوی_معنوی
💢برای کودکان و نوجوانان
💢دشمن در لباس دوست
💢با نگارش آذریزدی
💢گوینده: سیدمهدی مدیرطاهری
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh
رادیو خط خطی4_5974323959984817054.mp3
زمان:
حجم:
11.86M
✅#مثنوی_معنوی
💢برای کودکان و نوجوانان
💢دوغلام
💢با نگارش آذریزدی
💢گوینده: سیدمهدی مدیرطاهری
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh
❇️#قصه_ظهر_جمعه
📕سه ماهی در آبگیر
📕#مثنوی_معنوی
در این داستان بسیار زیبا و پر معنی مولانا رفتار افراد را بر اساس کیفیت ذهنی شان به سه دسته تقسیم میکند.
کسانی که "عقل کامل" دارند. کسانی که "نیمه عاقل" اند. کسانی که "خوب" فکر نمی کنند.
👇👇👇👇👇
#سه_ماهی_در_آبگیر
#مثنوی_معنوی
در آبگیر کوچکی ، سه ماهی زندگی می کردند .
ماهی سبز ، زرنگ و باهوش بود ، ماهی نارنجی ، هوش کمتری داشت و ماهی قرمز ، بی توجه و کم عقل بود.
یک روز دو ماهیگیر از کنار آبگیر عبور کردند و قرار گذاشتند که تور خود را بیاورند تا ماهیها را بگیرند. سه ماهی حرف های ماهیگیران را شنیدند.
ماهی سبز ، که زرنگ و باهوش بود بدون اینکه وقت را از دست بدهد از راه باریکی که آبگیر را به جوی آبی وصل می کرد ، فرار کرد.
فردا ماهیگیران رسیدند و راه آبگیر را بستند. ماهی نارنجی که تازه متوجه خطر شد ، پیش خودش گفت ، اگر زودتر فکر عاقلانه ای نکنم بدست ماهیگیران اسیر می شوم . پس خودش را به مردن زد و روی سطح آب آمد.
یکی از ماهیگیران که فکر کرد این ماهی مرده است ، او را از داخل آبگیر گرفت و به طرف جوی آب پرت کرد ، و ماهی از این فرصت استفاده کرد و فرار کرد.
ماهی قرمز که از عقل و فکر خود به موقع استفاده نکرد ، آنقدر به این طرف و آنطرف رفت تا در دام ماهیگیران افتاد.
✅#قصه_برای_فسقل_فندقی_ها
http://eitaa.com/eslahisaeedeh
❇️#قصه های خواندنی
📕#مثنوی_معنوی
🦋#نوجوان
موشي و قورباغهاي در كنار جوي آبي باهم زندگي ميكردند. روزي موش به قورباغه گفت: اي دوست عزيز، دلم ميخواهد كه بيشتر از اين با تو همدم باشم و بيشتر با هم صحبت كنيم، ولي حيف كه تو بيشتر زندگيات را توي آب ميگذراني و من نميتوانم با تو به داخل آب بيايم. قورباغه وقتي اصرار دوست خود را ديد قبول كرد كه نخي پيدا كنند و يك سر نخ را به پاي موش ببندند و سر ديگر را به پاي قورباغه تا وقتي كه بخواهند همديگر را ببينند نخ را بكشند و همديگر را با خبر كنند. روزي موش به كنار جوي آمد تا نخ را بكشد و قورباغه را براي ديدار دعوت كند، ناگهان كلاغي از بالا در يك چشم به هم زدن او را از زمين بلند كرد و به آسمان برد. قورباغه هم با نخي كه به پايش بسته شده بود از آب بيرون كشيده شد و ميان زمين و آسمان آويزان بود. وقتي مردم اين صحنه عجيب را ديدند با تعجب ميپرسيدند عجب كلاغ حيلهگري! چگونه در آب رفته و قورباغه را شكار كرده و با نخ پاي موش را به پاي قورباغه بسته؟!! قورباغه كه ميان آسمان و زمين آويزان بود فرياد ميزد اين است سزاي دوستي با مردم نا اهل.
✅#با_ما_نویسنده_شو
http://eitaa.com/eslahisaeedeh
📚#قصه های خواندنی
☘پادشاه و گوهر گرانقیمت
🌿#مثنوی_معنوی
🌿اثر گرانسنگ : مولانا جلال الدین رومی
🌿دفتر پنجم
🦋#نوجوان
☘ پادشاهی ۵۰ تن از وزیران و امیران را دور هم جمع کرد و جواهری را به آنان نشان داد سپس از وزیری پرسید :آیا میتوانی ارزش این گوهر را معین کنی؟
☘وزیر پاسخ داد: این جواهر آنقدر ارزشمند است که من نمیتوانم قیمت آن را تعیین کنم.
☘پادشاه دوباره پرسید : آیا قادری این جواهر را از وسط به دو نیم کنی؟
وزیر گفت: من مراقب و نگهبان اموال و خزانه پادشاهی شما هستم. چگونه میتوانم چنین خسارت سنگینی را به اموالتان وارد آورم؟
☘ پادشاه دلیل وزیر را پسندید و به او انعام بخشید.
☘ساعتی گذشت و پادشاه همان سوال را از یک نگهبان قصر پرسید.
☘نگهبان هم گفت: این گوهر بسیار گران قیمت و گرانبهاست و اگر من صدمهای به آن وارد کنم در واقع دشمن خزانه و اموال پادشاه محسوب خواهم شد.
☘شاه سخن نگهبان را هم پسندید و به او انعام داد
☘ آن روز پادشاه آن سوال را از تمامی حاضران و بزرگان قصر پرسید و از همه جوابی مشابه شنید و شادمان شد که چنین کارگزاران دلسوز و دانایی دارد .
☘فرزند نازنینم در این دنیا برای هر سوال باید به دنبال بهترین پاسخ بود.
✅#با_ما_نویسنده_شو
http://eitaa.com/eslahisaeedeh
51.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💝#اجراهای_زیبای_شما:
☘گزیده ای از #مثنوی_معنوی
☘سروده : #مولانا جلال الدین بلخی
☘#نوجوان
❤️ فاطمه جان رضایی❤️
❤️۷ساله
💢خرداد ۱۴٠۳
👌 از تلاش های هنرمندانه شما و همکاری مادر نازنین تون سپاسگزارم ❤️
✅#با_ما_نویسنده_شو
http://eitaa.com/eslahisaeedeh