#میز_گفتگو
گفتگوی پویا و آقای مدرکچی
پویا: (با دیدن دوستش که بیحال به صفحه موبایل خیره شده) سلام مدرکچی! باز هم داری وقت رو تلف میکنی؟ دو هفته به پایان ترم مونده، پروژه درسیات رو شروع کردی؟
آقای مدرکچی: سلام پویا. نه هنوز... اصلاً حوصله ندارم. آخرش هم که قبولی رو میگیرم، دیگه چرا خودمو خسته کنم؟ همین که واحدها پاس بشه، مدرک بگیرم، زندگی میکنم.
پویا: واقعاً با این طرز فکر راضیای؟ فکر نمیکنی داریم فرصت طلایی یادگیری رو از دست میدیم؟ همین ترم، استاد روشنفکر مباحث جالبی مطرح کرده...
آقای مدرکچی: پویا جان، تو همیشه در رویایی! اینجا دانشگاه، یه سیستم اداریه برای دادن مدرک. همه میدونن درسها کاربردی نیستن. پس بهتره کمترین انرژی رو بذاری و مدرکت رو بگیری خلاص
پویا: راستش، من فکر میکنم این نگاه، خیانت به خودمونه. ما الان در بهترین شرایط سنی و امکاناتیم. آیا اخلاقاً حق داریم این فرصت رو به بطالت بگذرونیم؟ استعدادمون، موقعیتمون، و حتی شهریهای که ممکنه از جیب خانواده پرداخت بشه، همه مسئولیتآوره.
آقای مدرکچی: ممم یعنی چی؟ من الان دارم تقلب میکنم؟ دارم نمره میخرم؟ دارم فساد میکنم ؟ نه! من دارم قوانین بازی رو بازی میکنم.
پویا: قوانین بازی، درست. اما اخلاق بالاتر از قوانینه. فکر کن اگر هرکس فقط به فکر گرفتن مدرک باشه، جامعه آینده چه کسانی رو به عنوان مهندس، پزشک، معلم و مدیر خواهد داشت؟ کسانی که فقط شکل ظاهری علم رو بلدن، بدون عمق و تعهد.
آقای مدرکچی: خب، ولی خیلیها همینطورن. پس من چرا خودم رو اذیت کنم دیگه؟
پویا: چون تو فقط خودت نیستی. تو عضوی از این جامعهای و هر کار تو، حتی اگر کوچیک باشه، تاثیر داره. وقتی تو با انگیزه درس بخونی، روی دوستات هم تاثیر میذاری. وقتی پروژهات رو با دقت انجام بدی، به استاد انگیزه میدی برای تدریس بهتر. این یه زنجیره اخلاقیه. از طرفی، یه وقتایی ما به خودمون ظلم میکنیم. تو استعداد داری، میتونی خلاق باشی، اما داری دفنش میکنی. این با وجدانت سازگاره؟
آقای مدرکچی ساکت میشود، به بیرون پنجره نگاه میکند: نمیدونم... حس میکنم خستهام. از این سیستم تکراری.
پویا: خسته نباشی دلاور خب، بیا با هم تغییر کوچیکی شروع کنیم. همین پروژه درس «مدیریت پروژه» رو بذار با هم کار کنیم. من ایدهای دارم برای یه اپ ساده که مشکل پارکینگ دانشگاه رو حل کنه. نه برای نمره، بلکه برای اینکه ببینیم میتونیم واقعاً مفید باشیم. قول میدم لذتش رو بچشی.
آقای مدرکچی: هوم؟ راست میگی؟ یعنی واقعاً فکر میکنی کار ما میتونه اثری داشته باشه؟
پویا: قطعاً. بزرگترین تغییرها از همون قدمهای کوچیک شروع میشن.
آقای مدرکچی آهی میکشد: خب... باشه. از فردا همون ساعت همیشگی، کافه اخلاق. اما قول بده زیاد سخت نگیری!
پویا میخندد: قول میدم سخت نگیرم، اما جدی میگیرم.
#اخلاق_دانشجویی
کافه اخلاق، نگاهی تازه به اخلاق
@ethicscafe
روز مادر بر مادران مهربان کانال
روز زن بر بانوان عزیز کانال
مبارک و فرخنده باد 🙏💐
بفرمایید سر میز روایت
7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#میز_روایت
زن: دوسم داری؟
مرد: بهله
زن: چند تا؟؟🥰
✍️میدونید علت اینکه خانما دوست دارند مردشون بهشون ابراز محبت کنه چیه؟
از اونجایی که خانمها بیشتر از مردها به جزئیات توجه میکنند، «اندازه» محبت مرد هم براشون مهمه. برعکس آقایون که «اصل» محبت مدنظرشونه. خانمها دوست دارند اندازه محبت و مهربانی مردشون همیشه در سطح بالا باشه💓
خیلی وقتا خانمهایی که توقع دارند مرد محبتشو به زبون و در واکنشهاش نشون بده بخاطر این نیست که از محبت مرد اطمینان ندارند. بلکه نگران اینن که مبادا عشق و ذوقشون «کم» شده باشه.❣️
پس فقط بهش:
نگو «عزیزی» بگو «خیلی عزیزی»
نگو «دوسِت دارم» بگو «خیلی دوسِت دارم»
➖ممکنه خب یه مردی اینقدررر زیاد خانمشو دوست نداشته باشه. پس باید چکار کنه! نمیتونه الکی و مصنوعی اظهار کنه که محبتش زیاده که! یا اصلا مردی مدلش احساسی و رمانتیک نباشه، نمیتونه رابرا لاو بترکونه که!
بله این هست. اما کاری که هر مردی در هر حالتی میتونه کنه اینه که خیلی نرمخو باشه و خیلی احترام بذاره. با نرمی حرف بزنه و محترمانه برخورد کنه. (چون نرمخویی و احترام، از جنس رفتارند و انتخابیه اما محبت از جنس احساسه)👌
به همین خاطر فاطمه زهرا از قول پدر بزرگوارش فرمود: بهترین مرد مردی است که نرمخوییش و احترامش بیشتره؛ خِيَارُكُمْ أَلْيَنُكُمْ مَنَاكِبَه، وَ أَكْرَمُهُمْ لِنِسَائِهِمْ
در کتاب شریف دلائل الامامه، جلد۱، ص۷۵
در این حدیث، بازم اندازه نرمخویی و احترام توصیه شده نه اصلش؛ هر چه نرمی و احترام بیشتر، بهتر
#اخلاق_خانواده
کافه اخلاق|عبدالله عمادی (معین)
@ethicscafe
Ashena-240_[2]_[1].pdf
حجم:
282.5K
#میز_جستار
🖊️ زنانگی یعنی پذیرش مردانگی
یادداشت تازه را در نشریه آشنا شماره ۲۴۰ مطالعه بفرمایید
نظرات شما به دیده منت 🌹