کافهـ اخـــلاق ◾
در احادیث پیامبر صلوات الله علیه، داستانی از مردی به نام وابصه هست که نزد پیامبر میآید و میگوید: «
با تشکر از توجه دوستان، صوت نشست رو از اینجا میتونید بگیرید 👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/quran_hadith/2022
#میز_قرآن
👈در مواجهه با افرادی که به اعمال غیراخلاقی علاقهمندند و از آن لذّت میبرند، دو راهبرد متفاوت وجود دارد:
یکی اینکه آن کار را تقبیح کنیم و نشان دهیم که کارش زشت است. مثلا با لحن سرزنشآمیز بگوییم: «این کار بده، زشته، باطنش کثیفه؛ چرا به همچین چیزی علاقه داری؟ چرا ازش خوشت میاد؟»
راه دوم اینکه نگوییم کارش زشت است بلکه یک کار زیباتر و بهتر را به او معرفی کنیم. مثلا بگوییم: «بله، درک میکنم که این کار را جذاب میدانی، شیرین است برایت… اما بیا، چیزی بهتر و شیرینتر به تو معرفی کنم.»
راه اول یه جورایی طردکننده است اما راه دوم دعوت کننده است. در راه دوم، درک و همدلی وجود دارد و در فرد مقاومتی ایجاد نمی کند.
➖خداوند در سوره آل عمران از راه دوم وارد میشود:
در آیه 14 میگوید: شهوات و جاذبه های دنیا در نظر مردم جذاب است؛ زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ البَنينَ وَ القَناطيرِ المُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الفِضَّةِ وَ الخَيلِ المُسَوَّمَةِ وَ الأَنعامِ وَ الحَرث
پشت بند آن در آیه 15 می فرماید: آیا شما را آگاه کنم از چیزی که بهتر از آنهاست؟... قُل أَ أُنَبِّئُكُم بِخَيرٍ مِن ذلِكُم لِلَّذينَ اتَّقَوا عِندَ رَبِّهِم جَنَّاتٌ تَجري مِن تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدينَ فيها وَ أَزواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضوانٌ مِنَ اللَّهِ
🌐کافه اخلاق، نگاه قرآنی به اخلاق
@ethicscafe
https://www.aparat.com/m/pwvyb
فیلم کوتاه «سیاهسنگ» رو ببینید که
اگر جای «عیسی» بودید چیکار میکردین؟
۲۰ دقیقست
همواره فضیلتگرایی و وظیفهگرایی با فایدهگرایی دعوا دارند و یکی از تعارضات کلاسیک اخلاق رو همین تشکیل میده. این دعوا رو به خوبی میشه در فیلم «سیاه سنگ» دید.
لذا میشه اون رو به عنوان یک شاهدمثال تمرینی برای تعارضهای اخلاقی در کنار تعارض معروف «تراموا» مطرح کرد.
#فیلم_اخلاق
ببخشید یکم اسپویل میشه:
🎬 فیلم درباره تعارض یک معدنچی به اسم عیسی ساخته شده بین گفتن و نگفتن یک حقیقت؛ ماجرا از این قراره که عیسی و مختار (سرکارگر)، با هم درگیر میشن و مخزن اکسیژن مختار توی دعوا آسیب می بینه. بعدش که میرن داخل معدن، گاز متان نشت میکنه و عیسی چند کارگر رو نجات میده، اما وقتی میاد بالا سر مختار، کار از کار گذشته بوده و مختار بر اثر نداشتن اکسیژن میمیره. کارگرا عیسی رو منجی میدونن اما عیسی مونده بگه که میدونسته اکسیژن مخزن مختار خالیه و بهش نگفته یا اینکه کتمان کنه و قهرمان بمونه. گفتگوی پایانی فیلم بین عیسی و همکارش درباره اینکه عیسی خودش رو مسبب مرگ مختار ندونه و هیچی نگه، شنیدنیه.
عیسی از اون دسته افرادی است که طرفدار گفتن حقیقته تحت هر شرایطی. و پنهان کردن حقیقت رو مساوی با دروغ می دونه. هر چی میشه بشه. ولی سؤال اینجاست که
➖جای مصلحتاندیشی کجاست پس؟!
➖نباید آدم ملاحظه تبعات کارشو کنه؟
➖آیا آدم در قبال درد و رنج دیگران مسئول نیست؟
➖آیا اخلاق، مسئولیت پیامدهای عمل ما رو دربرنمیگیره؟
➖چطور وجدان آدم اجازه میده که تصمیمی بگیرم که به ضرر دیگرانه؟
آیا آرامش وجدان من، به بهای آسیب دیدن دیگری، واقعاً اخلاقی است؟
👈اگه از من بپرسند، میگم باید ببینیم اون آسیب چیه و چقدره؛ مثلا ممکنه یه ناراحتی کوتاه باشه ممکنه یه آسیب روانی جدی باشه. اینا فرق میکنه با هم.
در ثانی، خیلی وقتا اصلا مسئله گفتن یا نگفتن نیست، بلکه چطور گفتن و کی گفتن است.
اینکه آدم برای راحت شدن وجدان خودش، چشمشو ببنده روی همه چی و با ژست شجاعت و حق گویی، صداشو بندازه توی گلوش و همه چیو صاف و پوست کنده بگه، قطعا خطاست. این از روی تهور و غروره نه شجاعت و عقل. اون اگر واقعا باوجدان بود، از وارد کردن درد و رنج به دیگران، وجدانش درد می گرفت!
درسته آدم در وهله اول نسبت به خودش مسئولیت داره، اما اخلاق اساسا از جایی شروع میشه که آدم از خودش فراتر بره و علاوه بر خیر خودش، به خیر دیگران توجه کنه.
نمیشه بگه خب من که حقیقت را گفتم، دیگر مسئولیتی ندارم!
نمیشه بار خودشو سبک کنه و بار دیگران رو سنگین!