eitaa logo
کافهـ اخـــلاق ◾
232 دنبال‌کننده
162 عکس
23 ویدیو
9 فایل
🌟 به کافه اخلاق خوش آمدید! 🌟 زمینه کاری: اخلاق عملی و اخلاق کاربردی کافه‌دار: دکتر عبدالله عمادی؛ پژوهشگر اخلاق ارتباط با ادمین: @aemadii برنامه‌های کافه اخلاق: #داستان_اخلاق #فیلم_اخلاق #کافه_گفتگو #میز_کتاب #صدای_فکر #راه_و_روایت
مشاهده در ایتا
دانلود
کافهـ اخـــلاق ◾
🌻 چالش گناه آزاد جوان آزاداندیشی از من پرسید: اگر قرار بود خدا سه گناه رو برات آزاد کنه و می‌تونستی
اون گناهی که اگر آزاد بشه انجام میدم، همون نقطه ضعف اخلاقی منه که باید به فکر علاج و درمانش بود.
🌻ناز و نیاز جاذبه روابط زن و مرد به معادله «ناز و نیاز» است. عشق هم بر مبنای همین معادله بنا می‌شود. زن ناز دارد و مرد نیاز. زن با ناز کردن و ناز فروختن، جاذبه و جایگاه خود را در چشم مرد بالا می برد و مرد با نازکشیدن و نازخریدن علاقه و اهتمام خود به معشوق را نشان می‌دهد. اما شما رابطه دو دوست مرد یا دو دوست زن را در نظر بگیرید؛ هر دو به هم نیاز دارند و هیچ‌کس برای طرف ناز نمی‌کند. معادله آنها «نیاز و نیاز» است. تفاوت مهم رابطه عاشقانه و رابطه دوستانه همین است؛ رابطه عاشقانه مبتنی بر ناز و نیاز است، رابطه دوستانه مبتنی بر نیاز و نیاز. در رابطه عاشقانه، زن به عنوان معشوق جایگاه بلندی دارد و مرد در جایگاه عاشق، در مقام خدمت و ارادت به اوست. اما در رابطه دوستانه، زن در جایگاه برابر با مرد قرار دارد؛ هر دو به همدیگر نیاز دارند و هیچ برتری بر هم ندارند. بنابراین اگر روابط زن و مرد بخواهد عاشقانه باشد، ناز کردن و ناز کشیدن معنا دارد ولی اگر دوستانه باشد نه؛ همه چیز در آن برابر است و ناز، بی‌معنا بلکه مسخره است. ناز کردن بر همه رفتارهای دختر تأثیر می‌گذارد. مثلا در رابطه عاشقانه وقتی زن با مرد کار دارد و به او نیاز دارد، پیش‌قدم نمیشود تا مرد خودش به خواهش و تمنا بیفتد. یا اگر نیازش را مطرح کند، با لحن و ادای کش‌دار خاصی مطرح می‌کند. جان کلام: نوع ارتباط خود را بشناسید و بر اساس معادله آن، مناسبات خود با طرف مقابل را تنظیم کنید. ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۳/۱۸ @abdollahemadi
یکی از دلایلی که امروزه در روابط زن و مرد، سطح جاذبه و عشق افت کرده است، همین است که معادله ناز و نیاز به هم خورده است. نه دختران، حس ناز کردن دارند نه پسران، حوصله ناز کشیدن! حرفشان هم این است که تو هم مثل من نیاز داری پس بیا با هم دوست باشیم.. گاهی هم که اصلا برعکس شده؛ آن خرس گنده ناز می‌کند!
🌻 عباس خوش‌آهنگ، سنجیده، صاحب وزن شاکر خدایم که توفیق حضور در سمینار عباس موزون را پیدا کردم. با همان لحن موقر و متین و آرام، قریب به سه ساعت سخنرانی کرد، طولانی و طوفانی، نه خودش خسته شد نه مستمعان! صحبتش را با سه بار گفتن اعوذ بالله من النفس شروع کرد و سپس یک بار گفتن اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بین صحبت‌ها هم چند بار خودش را پرهیز داد از اینکه ابلیس در او یا سخنش نفوذ نکند. همانطور که سخنرانی‌اش زیبا شروع شد، سخنانش هم زیبا شروع شد: «چیزی که ما را اینجا گرد آورده «زندگی» است. ما در کالبد هستیم برای زندگی و از کالبد می‌رویم برای زندگی. همه چیز برای حی بودن و حیات است. حیات به معنای کمال نه به معنای تنفس، چشیدن، دویدن.. که اگر متوجه معنای حیات نباشیم، معمولا منجر می‌شود به نرسیدن. ما آمده‌ایم برای رسیدن که البته مقدور هم نیست. هیچ وقت نخواهیم رسید. اما می‌توانیم برسیم به مسیر و حرکت کنیم در مسیر و این یعنی حیات؛ حرکت در مسیر کامل شدن». همین تفسیر از حیات کافی بود که بارم را بردارم و بلند شوم بروم پی زندگی. اما نشستم و باز هم ناب‌گفته‌هایی شنیدم از تجربیات و معنویات این محقق باسواد بااخلاق با ارزش. گفت بحث تجربه نزدیک به مرگ، در حوزه آکادمیک حدود ۵۰ سال است شکل گرفته و تا کنون در سراسر جهان حدود ۴ میلیون مقاله درباره آن نوشته شده است اما در ایران تعدادش به ۵۰ نمی‌رسد. آشنایی وی با این مطالعات انگیزه ساخت برنامه زندگی پس از زندگی را به او می‌دهد که ۴ سال به اتفاق همسرش شهرگردی و روستاگردی کنند تا تجربه‌گران را بیابند و قصه آنان را ضبط کنند بی آنکه از جایی و کسی، دستور یا درخواست و سفارش بگیرند. برای اثبات هر یک از اطلاعات گردآوری شده، پاشنه ور می‌کشند و سفر می‌کنند تا صحت و سقم اظهارات تجربه‌گر نزدیک به مرگ را بررسی کنند. مثلا می‌گفت یک بار برای ارزیابی مشخصات یک جوی آب که بخشی از اظهارات یک تجربه‌گر بوده، بلند شده رفته افغانستان! پس از آن، از بیان تشکر و رضایت و استقبال سازمان‌ها و شبکه‌های جهانی و بینندگان این نتیجه را گرفت که این موضوع برای مردم اهمیت دارد، برای همه بشر این مسأله است که روزی از بدن جدا خواهد شد. اما معتقد بود که تحول‌ها برایش مهم است نه تشکرها؛ تحول‌هایی که بینندگان برنامه داشته‌اند و ایشان همه را در کانالش آورده. در بین تحول‌ها چیزی که بیشتر از همه چشمم را گرد کرد، گزارش انصراف ۱۵ هزار نفر تاکنون از قصد خودکشی بود؛ ۷هزار نفر خودشان مستقیما گزارش دادند و ۸هزار نفر از نزدیکان خود گزارش دادند که برنامه، این تحول را روی آنها داشته است. واقعا قابل احترام است کسی که به این همه آدم حیات بخشیده باشد. از ذکر برنامه و پشت صحنه هایش که رد شد، باقی وقت را به اثبات این نکته پرداخت که تجربه‌های نزدیک به مرگ، کارکرد مغز نیست بلکه واقعیتی بیرونی است. در واقع می‌خواست جوابی بدهد به کسانی که مدعی‌اند اینها همش توهمات مغز است. با رد این ادعا، به یافته خودش نیز اشاره کرد که این تجربه‌ها در واقع تجربه «احتضار» است. سراسر سالن دانشگاه قم، سکوت و گوش محض بود و در طی جلسه، حتی کوچکترین صدا مثل صدای بچه را کنترل می‌کرد که مخل تمرکز نشود. خوب استدلال می‌آورد و شواهد کافی برای حرفش ردیف می‌کرد. خدا نسل این پژوهشگران را زیاد کند. از شیوه بحث کردنش چند نکته یادداشت کردم، لذت بردم، درس دیدم، تجربه شنیدم، گریه کردم، یاد گرفتم که پژوهشگری خوب یعنی حضور در متن مسأله و زندگی خوب یعنی توجه به فراحس‌هایی که از حس‌ها ساخته می‌شوند. ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۳/۱۸ @abdollahemadi
با توجه به تأثیر فوق‌العاده قدرتمند NDE در معنویت و اخلاق ملت، خوب است نظریه اسلام درباره این تجارب یعنی تجربه احتضار تحت عنوان (PDE) طرح شود؛ یعنی تجربه قبل از مرگ. Pre-death Experience
🌻 بین دو دنیا نویسنده‌ای که واقعیت را درک نکند، نوشته‌هایش غیرواقعی است و به کار نمی‌آید. نویسنده گاه ناچار است خود را در شرایط ساختگی قرار دهد تا مسائل را آنطور که هست درک کند و این باعث می‌شود بالاجبار نقشی به خود بگیرد که نیست. نویسنده با پذیرفتن این نقش، در واقع خود را بین دو دنیا قرار می‌دهد؛ دنیایی که هست و دنیایی که دارد تجربه می‌کند. تماشای فیلم فرانسوی «بین دو دنیا» ساخته ۲۰۲۱، به خوبی این دنیای بینابینی نویسنده‌ها را به تصویر کشیده. فیلم، شرح نویسنده‌ای به اسم مارین است که برای درک وضعیت واقعی زنان خدمتکار، خود را در قالب خدمتکار جا می‌زند و بین آنها مشغول به کار می‌شود. همکارانش بعد از اینکه هویت واقعی او را می‌فهمند، متعجب و خوشحال می‌شوند از اینکه کتابی در موردشان نوشته شده و بیشتر درک و احترام میشوند. اما در این میان، یکی از آنها او را متقلب می‌خواند و در جشن امضای کتابش شرکت نمی‌کند و یک چالش می‌گذارد: از او می‌خواهد به محل کارشان برود ببیند آیا دوباره می‌تواند کثافت بشورد یا نه!.. زندگی بین دو دنیا، سخت، چالش برانگیز و گیج‌کننده است در عین حال جذابیت، هیجان و ارزش خودش را دارد به شرطی که در دنیای تازه، صادق باشد نه ریاکار ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۳/۲۰ @abdollahemadi
🌻 روزتو بساز ذکر، روی لبها غنچه می‌شود، در دل گل می‌کند و عطر خوشش در رفتارها پخش می‌شود. دانشمند بزرگ ایران شیخ صدوق در کتاب خودش «امالی»، هزار سال پیش نوشته: محمد بن حسن قمی- بزرگ قم در هزار و صد سال قبل- از قول محمد صفار، صحابی امام حسن عسکری و نویسنده کتاب مهم بصائرالدرجات، به من گفت که معاویة بن حکیم صحابی امام هادی به او گفته: روزی پیر روایت‌گری، ابن ابی عمیر، یار خاص سه امام؛ یعنی امام جواد و امام رضا و امام کاظم که ۹۴ اثر علمی نوشت این روایت را به من گفت که: ابان بن عثمان یار مطمئن امام صادق از طرف محمد بن سعید، صحابی امام باقر برایش نقل کرده که عطیه کوفی- همان مفسر و فقیه بزرگی که همراه جابر اولین زائر امام حسین شد و از یاران امام علی بود- از ابی‌سعید خدری از فضلاء و ملازمان نفَس پیامبر صلوات الله علیه و آله شنیده که ایشان فرمود: هر گاه کسی هنگامی که از خانه خارج شود بگوید به نام خداوند بخشنده مهربان (بسم الله الرحمن الرحیم)، دو فرشته به او می‌گویند: «راه را یافته‌ای امروز» و هنگامی که بگوید هیچ قدرت و نیرویی جز قدرت و نیروی خدای بزرگ نیست (لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم)، آن دو فرشته میگویند: «حفظ شده‌ای امروز» و هنگامی که بگوید به خدا تکیه کردم (توکلت علی الله)، آن دو فرشته می‌گویند: «کفایت شده‌ای امروز». در آن وقت شیطان می‌گوید من دیگر چه می‌توانم کنم با کسی که راه یافته، حفظ شده و کفایت شده است. ذکر «بسم الله الرحمن الرحیم، لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم، توکلت علی الله» ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۳/۲۱ @abdollahemadi
🌻به خودت میخ نزن [ آب‌انبارهای قدیم خیلی فضای مخوفی داشته. دو نفر از سر ماجراجویی، با هم شرط می‌گذارند که شب بروند میخی به دیوار انتهای آب‌انبار بکوبند و برگردند. شب، اولی با عبایی بر دوش می‌رود و از اضطراب عبای خودش را با میخ به دیوار می‌دوزد. تا می‌خواهد برگردد، حس می‌کند کسی او را گرفته! همانجا غش می‌کند و می‌افتد. رفیقش هم که می‌بیند او برنگشت، پا به فرار می‌گذارد. صبح می‌آیند می‌بینند بنده خدا مُرده! ترس اینجوری است؛ انسان را در فضای تاریکی قرار می‌دهد و اسباب هول و اضطرابش را فراهم می‌کند و عاقبت او را می‌کشد.] پی‌نوشت: متن بالا صد کلمه ست. دوستانی که به نویسندگی علاقمندند را دعوت می‌کنم به چالش مفید . بنویسید و برایم بفرستید. ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۳/۲۲ @abdollahemadi
❁---❁---❁---❁------ به پیشگاه نویسندگان و نوقلمانی که به چالش پیوستند و متن‌های زیبایی فرستادند، سلام و سپاس 🙏🌷 مباحث مربوط به نویسندگی را ذیل هشتگ دنبال کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻چه آهنگی رو نباید گوش داد؟ نه لهو و لعب را می‌فهمند، نه طرب و غنا را، نه تحریک را. پس چطور باید معیار «آهنگ بد» را آموزش داد؟ آدمها vibe را می‌فهمند؛ یعنی احساس درونی. موسیقی، روی احساس آدم تأثیر آنی دارد. پس تا آهنگی شنیدی ببین چه حسی و فازی دارد؛ فاز مثبت یا منفی؟ در تو میل به بچه‌مثبت بودن و کارهای خوب می‌اندازد یا میل به شیطونی و کارهای شر؟ یا اینکه خنثی است. اگر با خودت روراست باشی، درونت را می‌فهمی. خداوند خیر و شر را در ذات همه گذاشته. آهنگی که به اصطلاح فرنگی، وایب منفی دارد، بد است. تمام ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۳/۲۴ @abdollahemadi
🌻 دشمنی با دوست گفته‌اند پیامبر، چهارده رفیق ویژه داشته که یکی از آنها «ابوذر غفاری» بوده. درباره او گفته بوده در زیر آسمان مردی راستگوتر از ابوذر نیست. مردى از ابوذر خواست كه هدیه‌ای از علم برايش بنويسد. ابوذر برایش چیزی نوشت که برای ما هم هدیه زیباییست. نوشت: علم زیاد است اما همینقدر بگویم «به کسی که دوستش داری بدی نکن». طرف، تعجب کرد مگر کسی را دیده‌ای که به محبوبش بدی کند؟! ابوذر گفت: به خودت! خودت را بیش از همه دوست داری پس به خودت بدی نکن. و بدان که اگر در برابر الله عصیان کنی، به خودت بدی کرده‌ای. ✍️ ثقةالاسلام محمد کلینی در کافی، جلد ۲، صفحه ۴۵۸ ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۳/۲۸ @abdollahemadi
کافهـ اخـــلاق ◾
🌻 دشمنی با دوست گفته‌اند پیامبر، چهارده رفیق ویژه داشته که یکی از آنها «ابوذر غفاری» بوده. درباره ا
🌻 چرا انسان به خودش بدی می‌کند؟ مگر انسان «خود»ش را دوست ندارد؟ پس چرا به خودش بدی می‌کند؟ مثلا برای خودش کم می‌گذارد، به خود اهمیت نمی‌دهد، چیزهای مضر می‌خورد، عزت و شرافت خود را له می‌کند، خود را می‌فروشد، زباله هیجانات منفی را با خود حمل می‌کند و... هزار رقم کار دیگر که تهش ضرر و زیان دیدن «خود» است. برای کشف این معما بفرمایید روی پلکان اندیشه: 🔺پله اول: انسان همیشه به دنبال «دستاورد» است. همیشه می‌خواهد چیزی به دست بیاورد. اگر چند صباحی بگذرد و حس کند چیز به درد بخوری به دست نیاورده، راکد و غمگین می‌شود. برخی دستاوردهای انسان، ماشین جدید، گوشی جدید، مدرک بالاتر، پول بیشتر، لباس خوشگلتر و حس بهتر است. برخی دستاوردها، اجتماعی است، برخی دستاوردها، معنوی و آخرتی است. 🔺 پله دوم: انسان برای رسیدن به دستاوردهایش فعالیت می‌کند، فکر میکند، گاهی خود را به زحمت و تکاپو می‌اندازد. حتی چیزی/چیزهایی را از دست می‌دهد. 🔺 پله سوم: پس وقتی چیزی را از دست می‌دهد، دلش خوش است که چیزی به دست می‌آورد. وقتی یک بدنساز داروهای مکمل مضر می‌خورد، عضله‌ای بدست می‌آورد که با آن تفاخر یا قدرت‌نمایی کند. وقتی کسی عزت خودش را پیش کسی از دست می‌دهد، توجه یا پول بدست می‌آورد. وقتی کسی گناه می‌کند، سرخوشی و لذت بدست می‌آورد.. حالا به پشت بام رسیدید:⬇️ انسان هیچ‌گاه دشمن خود نیست! انسانی که به خودش بدی می‌کند نیز دوست خود است و دارد برای خودش دستاورد می‌آفریند. اما خنگ‌بازی درمی‌آورد و محاسبه دقیقی نمی‌تواند کند که چه چیزی از دست خودش رفته و چه چیزی را برای خودش به دست آورده. به قول امام جواد علیه‌السلام، انسان همیشه باید خودش را نصیحت کند و نصیحت خودش را قبول کند. پس خود را نصیحت کنیم که «چه چیزی را به قیمت از دست دادن چه چیزی به دست می‌آوری؟» پی‌نوشت: سالروز شهادت آقا امام جواد علیه‌السلام را تسلیت عرض می‌کنم ❤️ ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۳/۲۹ @abdollahemadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻 زندگی با حوریه اگه همسری داری که ◾نیکوکاره ◾خوشگله ◾حریم خونواده رو توخونه حفظ می‌کنه ◾چشمش فقط پی شماست نه کس دیگه ◾هم‌سطح و همسانته ◾عفتشو تا ازدواج با تو حفظ کرده، تبریک میگم؛ تو با یک حورالعین بهشتی داری زندگی می‌کنی! چون این خصوصیات حوریه‌های بهشتی ست. پی‌نوشت: منابع قرآنی: خیرات حسان، مقصورات (رحمن، ۷۰-۷۲) قاصرات الطرف (رحمن، ۵۶) عربا اترابا، ابکارا (واقعه، ۳۶ و ۳۷) پی‌نوشت: روز ازدواج مبارکا باشه. سالروز ازدواج جان و جانان، علی و فاطمه مبارکا باشه 💕💕 ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۳/۳۰ @abdollahemadi
🌻 توقف قطار در ایستگاه یکی مانده به آخر سیاستگذاری، برنامه‌ریزی، راهبری و هدایت، یک طرف اقدام و اجرا هم یک طرف هر دو لازم است قوی باشد؛ هم سیاست‌گذار، طراح و مدیر خوب و قوی لازم داریم، هم اقدام گر و مجری خوب و قوی. به نظر شما ما در سطح کشور، در کدام بخش بیشتر ضعف داریم؟ به نظر من، بیشتر در بخش اجرا. کار نمی‌کنیم، پای کار نیستیم، کم می‌گذاریم، اهمال می‌کنیم، عمل نمی‌کنیم، خوابمان می‌آید، حوصله نداریم، سر و گوشمان می‌جنبد. خییلی کمند افرادی که واقعا خالصا مخلصا بی‌عذر و بی‌بهانه، پای کارند و همه توانشان را می‌گذارند و طرح‌ها را درست و عالی اجرا می‌کنند. یک نفر می‌شناسید سرش درد کند برای کار؟ مثلا بیاید بگوید آقا کاری هست من انجام بدم؟!... مثلا آخر عمر از پاهایش حلالیت بطلبد که زیاد آنها را دوانده. خلاصه قطاری که از ایستگاه مبدأ، با یک فکر و ایده و قانون خوب شروع به حرکت کرده، ایستگاه به ایستگاه، مراتب اداری را طی می‌کند و به شخص عامل یا مجری می‌رسد. آنجا در ایستگاه اراده و توان ضعیف او توقف می‌کند و دیگر حرکت نمی‌کند. حتی آن مدیر و سیاستگذار هم، آن‌جایی که باید کارهایی مثل بررسی، مشورت، جلسه، تفکر، مطالعه، آموزش و تحقیق انجام دهد، کم می‌گذارد. به جای مطالعه عمیق، به تورق بسنده می‌کند، به جای حضور میدانی، سفت به میزش می‌چسبد و با گزارشات واصله کار را می‌بندد، به جای بروزرسانی خود، به جزوات دانشجویی خود اکتفا می‌کند... خب آسیب‌شناسی بس است! وقت خودشناسی است. ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۴/۳ @abdollahemadi
قربون صدای غمدارت.pdf
1.88M
با سلام خدمت دوستان عزیز 🌷 اگر وقتی همسرتان ناراحت است، به تب و تاب میفتید و دوست دارید شادش کنید، مطلب جدیدم را در ماهنامه آشنا بخوانید👆 البته اگر همسر ندارید، باز هم به دردتان خواهد خورد. بالاخره حتما عزیزی دارید که ناراحتی‌اش را نتوانید تحمل کنید.. «چگونه همسر ناشادم را شاد کنم» ماهنامه فرهنگی اجتماعی آشنا، شماره ۲۲۶، تیر ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعا، کانکت بودن با موجودی متعالی‌تر از خود است. مثل اینترنت که ما را به شبکه‌ای فراتر از اطلاعات و توان خود وصل می‌کند. اگر اینترنت قطع شد، غصه‌دار می‌شویم. اما باید مراقب باشیم اتصال ما با منبع متعالی قطع نشود. پی‌نوشت: روز دعا بر شما مبارک. التماس دعا از همه ✍️ عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۴/۷ @abdollahemadi
🌻دعا چیست؟ آدم به طور ذاتی وقتی به خودش توجه می‌کنه، خودش رو از خیلی جهات،‌ ناتوان یا کم توان می‌بینه و نیاز به کمک رو با تمام وجودش حس می‌کنه. یا در مسیر خودش دچار الزاماتی میشه که باید تأمین بشه. دچار طوفانها و دست اندازهایی میشه که باید ازش رد بشه. اون وقت اگه این وسط، به این باور رسیده باشه که کسی که می‌تونه واقعا بهش برسه و کمکش کنه «خداست»، زمینه ارتباط باهاش شکل می‌گیره و باهاش حرف میزنه و ازش کمک می‌خواد. به این کار «دعا» می‌گویند. پس در واقع، دعا برای اینه که نیازمندانه، زمینه ارتباط ما با خدا شکل بگیره نه اینکه خودخواهانه، صرفا وسیله‌ای باشه برای رسیدن به خواسته خودمون. ( انگار بلا به دور، خدا در استخدام ماست). خدا خادم من نیست! من باید خادم خدا باشم. خب از اونجایی که انسان آگاه و هشیار، هیچ لحظه‌ای نیست در زندگیش که هیچ رقم نیازی نداشته باشه (حداقلش اینه که نیاز به ثبات و حفظ وضعیت موجود و استمرار اون داره.)، پس همیشه احساس نیاز به ارتباط داره با «منبع تأمین‌کننده» و در طول روز شاید دهها و صدها بار پیش بیاد که تودلش یا به زبون بگه «خدایا کمک». هر چند ممکنه گاهی اوقات بعضی نیازهاش بیشتر براش مهم باشه که تأمین بشه و به اصطلاح «حاجت» مشخصی داشته باشه. پس اصل هدف دعا، برقراری ارتباط مستمر با خداست، هر کی ارتباط بیشتری برقرار کنه و احساس نیاز و فقر بیشتری به خدا داشته باشه، استعداد و ظرفیت بیشتری پیدا می‌کنه برای دریافت رزق و لطف خدا. خیلی مواقع این رزق و لطف، یک «حال خوب» است؛ جالبه که در کلینیک‌های تحت نظر انجمن روانشناسی آمریکا بخشی به عنوان بخش Invocation therapy (دعا درمانی) وجود داره که در اون تلاش می‌کنند ارتباط مراجع و مددجو رو با یک منبع متعالی تقویت کنند تا با صحبت کردن و کمک خواستن ازش، به قدرت بیشتری برای مهار تنش‌ها و معنای بهتری برای تحلیل اتفاقات برسه. اون مراجعان هم از طریق همین تمرین‌ها، به این هدف میرسن و حال بهتری رو تجربه می‌کنند. نمونه‌هایی از اونا رو سمیه فقیهی‌پور و مهدی داداشی‌حاجی در کتاب «دعادرمانی و سلامت روان» گزارش دادن که خوندنش خیلی عالیه. دعا می‌کنم خیلی عالی و متعالی باشید.☘️ ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۴/۷ @abdollahemadi
🌻 متقاعدسازی در وضعیت نامتعادل وضعیت محسوس: عقلای انقلابی می‌گویند که اگر به لحاظ فرهنگی در حالت مرضی یا وضعیت نامتعادل اجتماعی داشتیم، باید فورا و اجمالا وارد شد تا جلوی سرایت سیل مخرب فرهنگی را بگیریم. اجماع آنها و تمرکز آنها روی یک مفهوم است: «بازدارندگی». اما درباره چگونگی آن بحث و اختلاف دارند! راهکار مخصوص: من به نظرم می‌رسد که اتفاقا درست در همین وضعیت، باید کار فرهنگی کرد. دقیقا چنین وضعیتی زمینه بسیار مناسبی است برای فعالیت اقناعی. مثل برنامه‌های ایدئولوژیک اول انقلاب در بحبوحه حوادث مقابله‌ای احزاب و گروهک‌ها، مثل انبوه آموزش‌های بهداشتی که توسط متخصصان در دوران کرونا به جامعه منتقل شد و مؤثر بود، مثل همراهی افکار عمومی در مقابله با دشمن در دوران خروج ترامپ از برجام،... فهم منطقش آسان است؛ صحبت از سلامتی، در شرایط بیماری بهتر جواب می‌دهد تا شرایط نرمال. بنابراین، اجماع و تمرکز عقلای انقلابی روی مفهوم «متقاعدسازی» باید باشد. جای افسوس: اینکه مفهوم بازدارندگی به جای وادارندگی و متقاعدسازی در دستور کار قرار می‌گیرد، حرجی نیست. به خاطر این است که کار فرهنگی در چهار تا بنر کلیشه‌ای و برنامه تلویزیونی یک‌سویه خلاصه می‌شود و تصوری از اصول و فنون تأثیرگذاری و متقاعدسازی ندارند. ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۴/۱۰ @abdollahemadi
🌻پند پیر از چین و چروکیده های پیشونیش نتونستم عکس بگیرم. ولی چروک‌های دستش خیلی چشم‌نواز بود. کلا دست چروک برام تجربه و زحمت رو تداعی می‌کنه. بعد از سلام و حال‌پرسی، بهش گفتم نصیحتم کن ای پیر دنیا دیده. اول فکر کرد الکی یه چیز انداختم طفره رفت. جدیتم رو که دید گفت: «هر صبح که بیدار میشی شکر خدا رو کن که یه روز دیگه بیدار شدی. بعد، قضیه معروف اونی که پا داشت و کفش نداشت رو تعریف کرد که طرف گفت خدایا بهم کفش بده، رفت جلوتر یکیو دید که پا هم نداره. غرض، اینکه راضی باش به چیزی که داری. در هر نقطه‌ای که هستی چیزهایی داری که بعضی‌ها ندارند. توجهت به همونا باشه، حسرت ثروت همسایه رو نخور که دردسره. گنج بزرگیه قناعت» این جمله آخر رو سه بار تکرار کرد و رفت. ✍️ عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۴/۱۳ @abdollahemadi
محجوبه محجبه نظرات و دلایل مختلفی در مقام تعلیل و استدلال‌ورزی برای حجاب وجود دارد؛ در «دین» از زاویه حرمت شرعی، در «اخلاق» از زاویه عفت عمومی و امنیت اجتماعی، در «قانون» از زاویه قانون مدنی و حقوق شهروندی بر آن استدلال می‌شود. با توجه به آنکه مخاطب جامعه هدف (غیر محجبه های ایران) را به مذهبی و غیرمذهبی می‌توان تقسیم کرد، دو نوع دلایل دینی و فرادینی را می‌توان دسته‌بندی کرد. ... نوعی از دلایل هست که می‌توان هر دو دسته را در دائره مخاطبان آن جای داد که به آن توجه کنند و بپذیرند؛ و آن دلایل «اخلاقی» حجاب است. در حال حاضر رویکرد غالب مردم به مسأله انتخاب لباس، اخلاقی است نه دینی؛ آنها واژه «لباس مطلوب» یا «لباس مناسب» را بیشتر ترجیح می‌دهند تا «لباس شرعی» یا «پوشش رسمی». آنها بیشتر دوست دارند خود را «محجوبه» بدانند تا «محجبه». از این رو تبدیل حجاب به یک باور اخلاقی می‌تواند برای آنها متقاعدکننده باشد. بنا به گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، درصد افرادی که حجاب را امری «ارزشمند» می‌دانند کاهش یافته است. بنابراین ترجیح دارد که ارزشمندی حجاب تبلیغ شود نه خود حجاب. و اینکه بی‌حجابی از نظر اخلاق باید بازتعریف و محتوای عالمانه‌ای مبتنی بر اخلاق طراحی شود. ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) 📘مشق ارشاد، ص ۳۵۶ پی‌نوشت: محتوای عالمانه مذکور، در کتاب مشق ارشاد صص۳۵۷ تا ۳۶۳ آمده است. علاقمندان مراجعه فرمایند. ❁---❁---❁---❁------ @abdollahemadi
🌻راه میانه یکی از خطاهای فکری برخی مدافعان حجاب آن است که حجاب و بی‌حجابی را در دو سوی یک «طیف» نمی‌بینند. بلکه پیوسته بی‌حجابی را مستلزم برهنگی، بی‌حیایی، گناهان، روابط آزاد و فسادهای جنسی می‌دانند و تنها مستندشان آمارهایی است که از وضعیت سقوط جوامع غربی نقل می‌شود. در حالی که اینطور نیست. نمی‌توان انتظار داشت که نقد و نقض سیاست‌ها و فرهنگ حاکم بر کشورهای غربی می‌تواند ادعای ما را در دفاع از حجاب ثابت کند. چرا که نفی او مستلزم این نیست. جواب نقضی نباید داد، جواب حلی باید داد. افراد زیادی هستند که به هر دو نقد دارند و در جستجوی راه میانه‌ای هستند. باید حجاب را بومی کرد. باید برای همین مخاطب امروز طرح کرد، نه از همان زاویه‌ای که برای زنان غربی طرح می‌شود. (الگوهای نوآورانه و زیبای حجاب که طراحان لباس دنبال می‌کنند، یکی از راه‌های میانه است.) ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) 📘مشق ارشاد، ص ۳۸۰ ❁---❁---❁---❁------ @abdollahemadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻اعتمادبنفس و خوش‌حالی اعتمادبنفس، صرفا این نیست که شما به توانایی‌های خودت ایمان داشته باشی. اعتمادبنفس این است که هر مقدار توان که داری، به قضاوت و حرف دیگران نسبت به آن کار نداشته باشی. خودت کار خودت را کنی و توجهت به خودت باشد. این حرف لزوما به معنای آن نیست که دیگران را به کتفت هم حساب نکنی و کاری به اطرافت نداشته باشی! بلکه به معنای آن است که دم‌به‌دم نگران قضاوت شدن از جانب دیگران نباشی. بلکه تمام تمرکزت به خودت و کاری که باید انجام دهی باشد. دو نفر را در نظر بگیرید که می‌روند جلوی جمع حرف بزنند؛ اولی نسبتا سواد و بیان خوبی دارد و استفاده از کلمات را بلد است اما از اینکه سخنرانی‌اش چجور از آب در می‌آید و دیگران چه نگاهی به او دارند، مضطرب است. دومی سواد خیلی خوبی ندارد و چندان به کلمات و جملاتی که بیان می‌کند مسلط نیست اما اصلا نگران این نیست که دیگران چنین فکری کنند که او سخنرانی بلد نیست. بلکه همان کلمات شکسته پکسته را بدون نگرانی به زبان می‌آورد. شما اگر در آن جمع باشید، درباره کدام یک از آنها می‌گویید که اعتمادبنفس دارد؟ قطعا اعتمادبنفس نفر دوم واضح و مشهود است. بارها برای ما مشابه چنین موقعیت‌هایی پیش آمده که کسانی را دیده‌ایم با توانایی های خوب ولی نمره خوبی به اعتمادبنفس آنها نداده‌ایم اما کسانی را دیده‌ایم با توانایی های متوسط یا کمتر ولی نمره اعتمادبنفس به آنها داده‌ایم. این نشان می‌دهد که اعتمادبنفس لزوما ربطی به توانایی داشتن یا نداشتن ندارد. بلکه به این ربط دارد که شما چقدر خودت هستی و چقدر نگران نگاه دیگران درباره خودت هستی. کسانی که این نگرانی دائمی را همیشه با خود دارند که دیگران چه قضاوتی راجع به آنها و تیپشان و کارشان و حرفشان دارند، آدم‌های خوش‌حالی نیستند. چون از چیزی نگرانند که در کنترل آنها نیست. نگرانی‌هایی که ما نتوانیم آنها را کنترل کنیم، قابلیت آن را دارند که همیشه حال ما را بد نگه دارند. ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۴/۲۵ @abdollahemadi
معرفی کتاب مشق ارشاد.pdf
1.09M
۱۱ صفحه مرور، به جای ۴۱۱ صفحه مطالعه 😊 مقاله «آموزش هدایت‌گری تأثیرگذار؛ معرفی محتوایی کتاب مشق ارشاد؛ تأثیرگذاری و متقاعدسازی در امر به معروف و نهی از منکر»، نوشته دکتر علی ملکوتی نیا، در نشریه مبلغان منتشر شد. مبلغان، شماره ۲۹۱، محرم‌الحرام ۱۴۴۵ @abdollahemadi