🌻 چه خبر؟
جهان دو فرزند داشت به اسم «واقعیت» و «حقیقت». پس از مدت کوتاهی، آن دو ازدواج کرده و از هم جدا شدند. واقعیت با زندگی ازدواج کرد و حقیقت با معنا. واقعیت و حقیقت هر دو تلاش کردند محبوبیت بیشتری بین مردم کسب کنند. حقیقت برای مردم تلخ بود و او را دوست نداشتند. واقعیت نیز بعضی وقتها خودخواهی میکرد و خود را از چشم مردم میانداخت. در عین حال هر کدام طرفداران پر و پا قرصی پیدا کردند. گذشت و گذشت تا اینکه واقعیت تصمیم گرفت سر حقیقت را زیر آب کند تا دیگر کسی طرفدارش نباشد و دنبالش نگردد. با این حال چون بی معنا بود، نتوانست جای آن را پر کند و باز هم عدهای بیوقفه به دنبال حقیقت گشتند. پیشتاز آنها کاروانی از پژوهشگران، دانشمندان، خبرنگاران، نویسندگان و هنرمندان به راه افتاد تا آن را پیدا کند. تمییز دادن واقعیت از حقیقت همیشه روشن نیست. همیشه آسان نیست، اما نوشتن همیشه آسان است! آنها گفتند: زندگی، از واقعیتها ساخته و با حقیقتها معنادار میشود. اگر در جستجوی معنایید، نشان حقیقت را باید از ما بپرسید و اگر با معنا بیگانهاید، هر طور میخواهید زندگی کنید! هر واقعیتی که دوست دارید را بردارید و هر واقعیتی که دوست ندارید را نادیده بگیرید!
✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین)
#اخلاق_خبرنگار
#اخلاق_ومعنا
❁---❁---❁---❁------
📅 ۱۴۰۲/۵/۱۸
@abdollahemadi
دو دیالوگ از فیلم نامادری (فیلمی روتین اما راهگشا از تعارضات طلاق و ازدواج مجدد) :
✍️ هرگز نگو هرگز .. مگر اینکه اینقدر مطمئن باشی که دو بار بگی هرگز.
✍️ وقتی اوضاع سخت میشه، دو راه داری: یا بپذیریش یا اینکه سختترش کنی.
@abdollahemadi
🌻سرماییها و گرماییها
توی خونه، حق همیشه با اونیه که گرمشه؟ اونی که سردشه باید همدلی و همکاری کنه؟ باید شعور داشته باشه که به جای تاب بندی یا رکابی، پیرهن و تونیک بپوشه؟ چون اونی که گرمشه نمیتونه لخت بشه؟ نه کی گفته؟ چرا باید کولر روی دور تندش باشه که آغا داره میسوزه از گرما! اون وقت من دارم میلرزم؟ نمیشه فهمید. فهم یه الگوریتم محاسباتی راحتتره والا. همدلی چنده تواین گرونی! چه کاریه آخه چطور میشه آدم همزمان که حواسش رفته پیش موهای سیخ شده خودش و ثبت ریشتر لرزههای بدنش، به قطرات عرق طرف مقابل فکر کنه! خب این معضل بزرگ، معمولا تو همه خونههایی که سرماییها و گرماییها با هم زندگی میکنن، هست ولی باشه. وقتی اون منو درک نمیکنه که یخ کردم فریز شدم، من برا چی درکش کنم که پخته و سوخته! هر چی ام تلفات انرژی و اعصاب و ایمان بده، فدای سر همه سرماییها. به افتخار همه سرماییها، «تلفات دادن راحتتر است از همدلی» و «شیرینی خودخواهی، تلخی همه دعواها را از بین میبرد.»
✍️ عبدالله عمادی (معین)
❁---❁---❁---❁------
📅 ۱۴۰۲/۵/۲۵
@abdollahemadi
گفتگو با دکتر عبدالله عمادی- فضای مجازی و خانواده.pdf
192.9K
فایل گفتگو هم تقدیم به شما 🌷
کافهـ اخـــلاق ◾
فایل گفتگو هم تقدیم به شما 🌷
به نظر میآید همانطور که آسیبهایی از سوی فضای مجازی متوجه روابط خانواده است، ظرفیتها و فرصتهایی هم در این حوزه قابل مشاهده است. به اعتقاد من فضای مجازی ظرفیت بسیار بالایی در ارتباطسازی و تعمیق روابط دارد؛ ارتباطسازی ناظر به ساحت کمّی ارتباطات است و تعمیق روابط ناظر به ساحت کیفی روابط است. 🌿
۱۰ نمونه ظرفیت که در مصاحبه فوق به آنها اشاره کردم:👇🏻
۱- میتواند فاصله فیزیکی اعضای خانواده از هم در طول روز را جبران کند
۲- میتواند روابط محدود خانوادگی را به روابط گسترده فامیلی توسعه دهد
۳- میتواند همدمی بین خانواده به ویژه بین همسران را برقرار کند.
۴- میتواند خلأهای ارتباطی والد-فرزندی را پر کند
۵- میتواند زمینه بالا بردن گفتگو در خانواده را فراهم کند
۶- میتواند زمینه یادگیری تفکر انتقادی را فراهم کند.
۷- میتواند شناخت عمیقتری از خانواده بدست دهد
۸- میتواند روابط را از سطح عادی فراتر برده و بستر کارهای تعاون در خانواده شود
۹- میتواند آگاهی و کیفیت روابط سالمندان را بالا ببرد
۱۰- میتواند اوقات فراغت خانواده را با فعالیت جمعی غنی کند.
@abdollahemadi
به نظر من اگر این ظرفیتها شناسایی شود میبینیم اشکالات این فضا در خانواده مربوط به کارکرد خود فضای مجازی نیست بلکه مربوط به عملکرد والدین و میزان آگاهی آنها است. وقتی والدین در این زمینه عقب هستند یا اقدامات مداخلهجویانه دارند طبیعی است نوجوان از آنها فاصله میگیرد و راه خودش را میرود. بنابراین میطلبد خانوادههای اینترنتی را جدی بگیریم و از این فضا برای بهبود روابط خانواده استفاده کنیم.
مقام معظم رهبری اشاره داشتند که باید فضای مجازی را به نفع ارزشهای ملت مدیریت کنیم. متعاقب این جمله میتوان گفت فضای مجازی را به نفع ارزشهای خانواده مدیریت کنیم. خانواده در فضای مجازی نقش صیانتی ندارد، نقش مدیریتی دارد. این میطلبد که امروزه در مقام کارشناسی و سیاستگذاری توجه خودمان را به جنبه مثبت این فضا معطوف کنیم نه جنبی منفی و آسیبزای آن. ما باید مدل «خانواده اینترنتی» را تئوریزه و عملیاتی کنیم. در این صورت فضای مجازی نه تنها در آینده نسل جدید خانوادههای ما را ضعیف نمیکند بلکه شکل جدیدی از روابط را به آن میدهد و نسل جدید خانوادههای ایرانی نه تنها از دست رفته نیست بلکه به دست آمده خواهد بود.
#خانواده_اینترنتی
@abdollahemadi
امروز ادبیات «پاسداری و مراقبت از خود»، جای خود را به «دوست داشتن خود» داده.
این جابجایی، برانگیزاننده فرد برای تأمین حداکثری علایق خود شده است.
در نتیجه اساسا کار کردن روی اخلاق خود و برطرف کردن ضعفهای خود، به گاراژ رفته! یا دست کم در اولویتهای شخص نیست.
باید پاسداری از خود، به اولویت نسلی برگردد.❇️
#اخلاقیات
#کلام_حکیمان
@abdollahemadi
🌻 بینی و بین الله
همه چیز از صفحه آفرینش حذف میشود.
همه چیز از دنیا میرود.
تنها چیزی که قابل حذف نیست، «خود» و «خدا»ست. اینها در جهان دیگر هم هست، همیشه بقا دارند.
باقی چیزها فانی و حذفی است.
بر این اساس، بهترین رابطه زندگی میشود «بینی و بین الله»
و نقشه راه زندگی میشود «رسیدن به تکالیف در قبال خود و خداوند»
اگر به دیگران هم میرسیم به خاطر رضایت خداست، به خاطر تربیت خودمان است.
پس عزیز من، در زمین دیگران خانه نساز. در زمین خودت خانه بساز و بهترین خانه را بساز و بهترین جا را از خداوند تحویل بگیر.
✍️ عبدالله عمادی (معین)
#نویسنده_شو
#متن_صد_کلمهای
❁---❁---❁---❁------
📅 ۱۴۰۲/۵/۳۰
@abdollahemadi
🌻ستاره سیاره رنج
در همه جنگها و حوادث جنگی، جنایات و اتفاقاتی که بر سر کودکان میآید، بیشتر در صدر اخبار برده میشود و دلها را آزرده میکند. همه با هر اعتقاد و آیین و فرهنگی آن را محکوم میکنند و تأسف میخورند.
من دختربچهای جنگزده بیگناهی را میشناسم که پدر، عمو و برادرانش را کشتند و او را اسیر کردند. زنجیر به دست و پای کوچکش بستند، کیلومترها کشاندند، گوشهایش را پاره کردند، آنقدر بدنش را سیاه و کبود کردند که دیگر نایی برای زنده ماندن نداشت. تن نیمه جانش را چند روز در خرابهای اسکان دادند و آخر سر طی یک اتفاق سخت، روی سر بریده پدرش آنقدر با صدای ضعیفش بابا بابا گفت که جون داد.
آه غلط گفتم! من این دختر را نمیشناسم.
✍️ عبدالله عمادی (معین)
❁---❁---❁---❁------
📅 ۱۴۰۲/۵/۳۱
@abdollahemadi
🌻 «من روانشناس» و «من فیلسوف»
امروز من روانشناسم حرفی را به من فیلسوفم گفت که او را ناراحت کرد.
این جمله را برایش خواند که «طوری زندگی کنید که اگر از گذشته شما بپرسند مجبور به انکار یا کتمان آنچه در گذشته انجام دادهاید نباشید»
من فیلسوف به او گفت: یعنی میفرمایید هر کاری که میخواهم کنم بقیه باید تأیید کنند؟ یعنی میفرمایید درک دیگران از رفتارم همیشه مهم است؟
من روانشناس که انتظار چنین برخوردی را نداشت، گفت: من چنین حرفی نزدم. حرف من درباره صداقت است.
من فیلسوف گفت: ببین به حرفی میزنی خوب دقت کن ببین چه تبعات و استلزاماتی دارد. نمیتوانی هر جمله قشنگی را در من فرو کنی که! مگه من مراجع کله پوکتم که هر چی بگی بگم چشم شما پیامبر اعظم روان منی؟!
من روانشناس گفت: خب حالا چرا قاتی میکنی من که اصراری ندارم حرفم درسته و حرفم رو بپذیری.
من فیلسوف بیشتر جوش آورد و گفت: همین دیگه. به همین سادگی نسخه خودتونو برای ملت ساده میپیچید و بعد جاخالی میدهید که من نبودم من نگفتم حتما به آن عمل کنی انتخاب با خودت!
البته از حق نگذریم نسخه تنفس عمیقت خیلی خوب بوده
این را که گفت، چند نفس عمیق کشید تا آرام شود.
آرام که شد، عینکش را نوک دماغش گذاشت و گفت: خب بیا بنشین گفتگو کنیم تا مفهوم صداقت را برایت باز کنم. بیا روشنت کنم استلزامات صداقتی که شخص را به تأییدطلبی و فراموشی خود میکشاند...
من روانشناس با خونسردی شانهای بالا انداخت و گفت: من بحثی ندارم. اصلا دیگر هیچ چیز برای بهبود زندگیات نمیگویم. شاد و پیروز باشید.
✍️ عبدالله عمادی (معین)
❁---❁---❁--
📅 ۱۴۰۲/۶/۱
@abdollahemad
🌻 استاندارد بودن
_ یه رفیق داشتم که از هفت دولت آزاد بود. شعار «شهر ما خانه ما» رو اصلا واسه اون ساخته بودن انگار؛ همونجور که تو خونش بود بیرونم بود، همون مدلی که با خانوادش تعامل داشت با بچه محلها و بقیه شهروندان هم داشت، همون طور که سر میز آشپزخونشون چیز میخورد، توی رستوران هم همونطور بود. یا مثلاً میدیدی با همون لباس توخونش اومده بیرون حالا فوقش یه لباس بیشتر
_ چه راحت
_ آره ولی بعضیها این طرز رفتارشو هضم نمیکردند و میگفتند: رفتارهایی که بیرون انجام میدیم و جلوه بیرونی داره، «رفتار اجتماعی» آدمه.
_ خب باشه
_ خب رفتارهای اجتماعی از استانداردهای اجتماع پیروی میکنند دیگه نه فقط از استانداردهای شخصی. حتی توی حالت بدن و کلامی که از ما دیده و شنیده میشه... باید استانداردهای جامعه رو رعایت کنیم خلاصه
_چه اشکال داره یکی میخواد خودش باشه راحت باشه رسمی نباشه، یا اصن یکی میخواد متفاوت باشه.
_ من میگم رفتارهای اجتماعی مثل نمای ساختمونه؛ نمیشه آدم فقط و فقط طبق سلیقه خودش نما بده چون نمودش در معماری شهر هم مهمه. اگر فقط طبق سلیقه خودش بسازه، ممکنه خونه قشنگی داشته باشه اما تضمینی نیست که نمای خیابان یا شهر هم قشنگ باشه.
_ درسته ولی مگه استاندارای جامعه رو کیا ساختن؟ خود آدما دیگه. پس خودشونم میتونن عوضش کنن
_ اگه کسی دیگه ساخته باشه، کسی دیگه تعیین کرده باشه چی؟
_ کی؟
_ خدا
✍️ عبدالله عمادی (معین)
❁---❁---❁---❁------
📅 ۱۴۰۲/۶/۱۰
@abdollahemadi
🌻 قربون شکلت
همیشه شکلها (صورتها)، با معنا همراهند. ولی همه افرادی که آن شکل را میبینند، آن معنا را درک و دریافت نمیکنند. تا بوده همین بوده!
شکل و صورت آیین اربعین هم همینطور است؛ «شکل» آیین اربعین و عزاداری، «معنا» دارد؛ معنایش خدمت و عشق است، تولا و تبراست، همراهی با مستضعفان است، تقویت مسیر کربلاست.
اما خب لزوما همه عزاداران و پیادهروندگان، این معنا را دریافت نمیکنند؛
همانطور که عدهای کربلا میروند و واقعا کربلایی میشوند، عدهای هم کربلا میروند و به راه یزیدی خود ادامه میدهند.
شکل برپایی محفل روضه و عزاداری هم همینطور؛ میخانهای است برای عشقبازی بعضیها، کلاس درسی ست برای رشد بعضیها و بساط تفاخر و ریاکاری برای بعضی دیگر.
اصلا خود کربلا همانطور که جایگاه عُشاق حسینی است، جایگاه فُساق یزیدی هم است؛ در همین زمین، همانطور که هفتاد و دو پاک، خاک شدند، چندین هزار از دشمنان هم دفن شدند.
▪️همه اینها درست، اما نباید موجب شود در مقام قضاوت در مورد اربعین و عزاداری، بیطرف و خنثی باشیم و بگوییم خوب و بدی آن بستگی به فرد دارد.
بلکه برای ارزیابی اخلاقی یک آیین، باید به شکل و معنای آن توجه کرد نه افرادی که در آن شرکت میکنند. معانی و کارکردها ثابتند ولی افراد، متغیر. معانی و کارکردها، ذاتی و درونیاند ولی افراد، غیری و بیرونی. هر چند اگر افراد نباشند، آیین، شکلی به خود نمیگیرد و بروز عینی نمییابد اما معنا آن چیزیست که فراتر از افراد است و ارتباط تنگاتنگی با کارکردها دارد.
بنابراین بهتر است اینطور قضاوت کنیم:
آیین اربعین و عزاداری در این شکل و معنا، ارزش مثبت دارد. اکثر افراد ارزش آنرا درک و دریافت میکنند و کمتر افراد، نه.
✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین)
❁---❁---❁---❁------
📅 ۱۴۰۲/۶/۱۲
@abdollahemad
خلاصه مصاحبه ام با خبرگزاری قرآنی ایکنا رو در لینک زیر مطالعه بفرمایید.
https://iqna.ir/fa/news/4166406/
تاریخ انتشار: ۱۴۰۲/۶/۱۳
@abdollahemadi
همچنین برای کسب اطلاع کاملتر و بهتر، مشروح مصاحبه رو در فایلهای زیر بشنوید👇🏻
🌻آیا کار با موبایل در رانندگی، غلط است؟
مهمترین عاملی که منجر به تصادفات و سوانح میشود، عدم توجه به جلوست. و بیشترین چیزی که توجه به جلو را میگیرد، توجه به گوشی کوفتی است. واقعا ناموسا چرا حواسمان به گوشی میرود؟ چرا حین رانندگی هم دست از گوشی برنمیداریم؟!
چون اولا عادت کردهایم به گوشی و ثانیا بارها این کار را کرده و دیدیم اتفاقی نیفتاده، آسمانی به زمین نیامده! تازه کارمان هم راه افتاده و بهینهترین استفاده را از وقت کردهایم! طرز فکر ما عملگرایی است نه قاعدهگرایی.
خب اگر بخواهم با متر رانندههای عملگرا حرف بزنم باید بگویم به رویهها و سبکهای رفتاری خود توجه کنید. اگر سبکتان مثل کج چیدن ستون برج هیجان باشد، بالاخره میریزد. شاید ۹۹ بار گوشی را پشت فرمون برداشتید و اتفاقی نیفتاده اما در صدمین بار بیفتد. البته محال نیست کسی تا آخر عمر رانندگی خود، موبایل به دست باشد و تصادفی نکند، اما عمل شما در حالت ابهام است؛ نمیدانید شما هم مانند آن کس خواهید بود یا نه، نمیدانید ستون شما در کدام ردیف میریزد؛ آیا قطعه ردیف چهارم ستون را بگذارید میریزد یا ردیف دهم! عمل کردن در حالت ابهام مانند رانندگی در جاده مهآلود است حتی اگر یک متر باشد. هر چقدر مه شدیدتر و ابهام بیشتر، عمل هم نادرستتر. کار ریسکی هم همینطور است؛ هر چقدر ریسک بیشتر، احتیاط لازمتر.
درست است که عمل کردن در حالت ابهام، هیچ چیزش مشخص نیست و دو طرف دارد. اما اگر به صورت عقلانی احتمال ضرر و ضربه در آن زیاد باشد یا پیامدش فجیع باشد، حساسیتش بالا میرود و طرف خطایش میچربد. پس وقتی سبک راننده اینطور است که در حالت رانندگی، یک دستش و چند دانگ از حواسش به موبایل مشغول است، چون احتمال ضرر و ضربه خوردن فجیع میرود کار غلطی میکند حتی اگر در مواردی از آن، عملا ضرر و ضربهای پیش نیاید.
اینکه در موبایل گرفتن راننده، احتمال ضرر و ضربه بر احتمال ایمنی میچربد، یک دلیلش به خاطر آن است که رانندگی از سنخ کارهایی است که حواس کامل و دقیق میطلبد مثل مطالعه و حسابداری. فرض کنید یک حسابدار وسط کارش هی دست به موبایل شود و چت کند یا فیلم ببیند، همه او را حسابدار احمق و بیمسئولیت نمیدانند؟ آن وقت احتمال اینکه عدد و رقمها جابجا شود چقدر زیاد است؟ یک خطای فکری در مورد رانندگی این است که حواس بالایی لازم ندارد ماشین خودش میرود. به خصوص اگر اتومات باشد. ولی اتفاقات پیشبینی ناپذیر در جاده، ماشین اتومات و دستی نمیشناسد.
حرف آخر اینکه علم، برای استفاده ضروری از موبایل در هنگام رانندگی، راهکاری ساخته، اسمش هندزفری بیسیم است. لطفا هزینه کارتان را با خرید یکی از آنها بپردازید نه زبانم لال با جان عزیزتان.
✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین)
❁---❁---❁---❁------
📅 ۱۴۰۲/۶/۲۱
@abdollahemad
🐪شتر بزرگوار
از کار خسته میشم و میرم کنار فنجون، دستشو میگیرم و با هم میریم لب پنجره.. با چشام سلام میکنم به چند شتری که در زمین روبرو غذا میخورند:
خدایا چقدر این بزرگوار، آروم و صبوره، چقدر متین زندگی میکنه، متین راه میره، متین چیز میخوره! نگاش کن جیکش در نمیاد توی این ذله گرما! هیچ کاری ام با دور و برش نداره ها؛ یعنی یه گنجیشک فسقلی، هزار رقم سرصدا داره و یه جا بند نیست اما ایشون با این هیکل عضلانی تنومند، ساکت و آرووم.. تازه، علفایی که میخوره چیاست؛ یه چیزایی که گاو و گوسفند سوسولبازی درمیارن و حاضر نیستن بخورن؛ با این حال، استقامت داره مثل چیچی مثل سنگ خارا مثل پهنه کوه. اصلا شاید واسه همینا خدا گفته: افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت؛ چرا انسانها دقت نمیکنند به شتر که چجور آفریده شده؟ شاید واسه همینا آوردنش اینجا جلوی من پژوهشگر که بلکه استقامتم بره بالا...
در همین افکار بودم که یهو صبر فنجون تموم شد و گفت: بسه دیگه چیز بافتی بیا بریم... کمظرفیت، صبر و حوصلش کمه دیگه! همه که شتر نمیشن!
✍️ عبدالله عمادی
۲۲ شهریور ۰۲
@abdollahemadi
🔆 نور اخلاق به قلب بشر ارزانی کرد
عثمان بن مظعون میگه: من از سر رودربایستی و شرم از پیامبر، مسلمان شده بودم و دیگه روم نمیشد روحرفش نه بیارم اما راستش هنوز اسلام به قلبم ننشسته بود. تا اینکه روزی نزد ایشان بودم که یهو وسط صحبتمون دیدم حالش تغییر کرد و نگاهشو به آسمون انداخت مثل کسی که دنبال چیزی میگرده. چند لحظه بعد که حالش عادی شد پرسیدم چی شد؟ گفت جبرئیل رو دیدم که این آیه رو برام آورد:
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدلِ وَ الإِحْسانِ وَ إيتاءِ ذِي القُربى وَ يَنهى عَن الفَحْشاءِ وَ المُنكَرِ وَ البَغی يَعِظُكُم لَعَلَّكُم تَذَكَّرُون
خداوند شما را فرمان میدهد به عدالت و نیکوکاری و توجه به خویشاوندان، همچنین ممنوع میکند فحشا و زشتی و ظلم را، خداوند خیرتان را میگوید تا به خود بیایید و هشیار شوید.
تا این آیه رو شنیدم، اسلام در قلبم جاگیر شد. با خوشحالی سریع رفتم پیش ابوطالب و جریان حالم رو بهش گفتم. ایشون بلند شد و با صدای بلند گفت: ای طایفه قریش! پیرو محمد باشید تا رشد کنید. او شما را جز به خوبیهای اخلاق فرمان نمیدهد.
بعدش رفتم پیش ولید بن مغیره که پولدارترین آدم شهر و بزرگ قریش بود اما مسلمون نمیشد. این آیه رو که براش خوندم، گفت «ببین اگه محمد اینو گفته خوب حرفی زده اگه خدای محمد گفته خوب حرفی زده. خلاصه خوب حرفیه.» .. خدا هم درباره این پیرمرد لجباز فرمود «اَعطیٰ.. و اَکدیٰ»؛ یعنی یه کم فهمید و حرف حق زد ولی پاش نایستاد.
میگن ولید یه بار خودش میاد پیش پیامبر که این آیه رو از زبون خودش بشنوه. وقتی می شنوه میگه یه بار دیگه بخون. پیامبر دوباره میخونه. ولید که واسه خودش یه پا سخنران بوده میگه:
این سخن شیرینی خاصی دارد، زیبایی و شادابی خاصی از آن میریزد؛ مثل درختی است که شاخهاش پرمیوه و تنهاش پربرکت است. این نمیتواند حرف بشری باشد.
با این حال، بازم مسلمون نمیشه تا آخر عمر!!
پانوشت: سوره نحل، آیه ۹۰، تفسیر نورالثقلین، ج۳، ص۷۷
پینوشت: انا لله و انا الیه راجعون. شهادت پیامآور انسانیت و اخلاق، تسلیت باد🌴♥️
✍️ عبدالله عمادی
🗓️ ۲۳ شهریور ۰۲
@abdollahemadi