eitaa logo
کافهـ اخـــلاق ◾
378 دنبال‌کننده
243 عکس
38 ویدیو
18 فایل
🌟بفرمایید کافه اخلاق🌟 زمینه کاری: اخلاق عملی و اخلاق کاربردی کافه‌دار: دکتر عبدالله عمادی؛ پژوهشگر اخلاق ادمین: @aemadii میزهای کافه اخلاق: #میز_قرآن #میز_جستار #میز_داستان #میز_فیلم #میز_گفتگو #میز_کتاب #میز_رویداد #میز_روایت #میز_موسیقی #میز_پوستر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻 قربون شکلت همیشه شکل‌ها (صورتها)، با معنا همراهند. ولی همه افرادی که آن شکل را می‌بینند، آن معنا را درک و دریافت نمی‌کنند. تا بوده همین بوده! شکل و صورت آیین اربعین هم همینطور است؛ «شکل» آیین اربعین و عزاداری، «معنا» دارد؛ معنایش خدمت و عشق است، تولا و تبراست، همراهی با مستضعفان است، تقویت مسیر کربلاست. اما خب لزوما همه عزاداران و پیاده‌روندگان، این معنا را دریافت نمی‌کنند؛ همانطور که عده‌ای کربلا می‌روند و واقعا کربلایی می‌شوند، عده‌ای هم کربلا می‌روند و به راه یزیدی خود ادامه می‌دهند. شکل برپایی محفل روضه و عزاداری هم همینطور؛ میخانه‌ای است برای عشق‌بازی بعضی‌ها، کلاس درسی ست برای رشد بعضی‌ها و بساط تفاخر و ریاکاری برای بعضی دیگر. اصلا خود کربلا همان‌طور که جایگاه عُشاق حسینی است، جایگاه فُساق یزیدی هم است؛ در همین زمین، همانطور که هفتاد و دو پاک، خاک شدند، چندین هزار از دشمنان هم دفن شدند. ▪️همه اینها درست، اما نباید موجب شود در مقام قضاوت در مورد اربعین و عزاداری، بی‌طرف و خنثی باشیم و بگوییم خوب و بدی آن بستگی به فرد دارد. بلکه برای ارزیابی اخلاقی یک آیین، باید به شکل و معنای آن توجه کرد نه افرادی که در آن شرکت می‌کنند. معانی و کارکردها ثابتند ولی افراد، متغیر. معانی و کارکردها، ذاتی‌ و درونی‌اند ولی افراد، غیری و بیرونی. هر چند اگر افراد نباشند، آیین، شکلی به خود نمی‌گیرد و بروز عینی نمی‌یابد اما معنا آن چیزیست که فراتر از افراد است و ارتباط تنگاتنگی با کارکردها دارد. بنابراین بهتر است اینطور قضاوت کنیم: آیین اربعین و عزاداری در این شکل و معنا، ارزش مثبت دارد. اکثر افراد ارزش آنرا درک و دریافت می‌کنند و کمتر افراد، نه. ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۶/۱۲ @abdollahemad
خلاصه مصاحبه ام با خبرگزاری قرآنی ایکنا رو در لینک زیر مطالعه بفرمایید. https://iqna.ir/fa/news/4166406/ تاریخ انتشار: ۱۴۰۲/۶/۱۳ @abdollahemadi
همچنین برای کسب اطلاع کامل‌تر و بهتر، مشروح مصاحبه رو در فایل‌های زیر بشنوید👇🏻
🌻آیا کار با موبایل در رانندگی، غلط است؟ مهمترین عاملی که منجر به تصادفات و سوانح میشود، عدم توجه به جلوست. و بیشترین چیزی که توجه به جلو را می‌گیرد، توجه به گوشی کوفتی است. واقعا ناموسا چرا حواسمان به گوشی می‌رود؟ چرا حین رانندگی هم دست از گوشی برنمی‌داریم؟! چون اولا عادت کرده‌ایم به گوشی و ثانیا بارها این کار را کرده و دیدیم اتفاقی نیفتاده، آسمانی به زمین نیامده! تازه کارمان هم راه افتاده و بهینه‌ترین استفاده را از وقت کرده‌ایم! طرز فکر ما عمل‌گرایی است نه قاعده‌گرایی. خب اگر بخواهم با متر راننده‌های عمل‌گرا حرف بزنم باید بگویم به رویه‌ها و سبک‌های رفتاری خود توجه کنید. اگر سبکتان مثل کج چیدن ستون برج هیجان باشد، بالاخره می‌ریزد. شاید ۹۹ بار گوشی را پشت فرمون برداشتید و اتفاقی نیفتاده اما در صدمین بار بیفتد. البته محال نیست کسی تا آخر عمر رانندگی خود، موبایل به دست باشد و تصادفی نکند، اما عمل شما در حالت ابهام است؛ نمی‌دانید شما هم مانند آن کس خواهید بود یا نه، نمی‌دانید ستون شما در کدام ردیف می‌ریزد؛ آیا قطعه ردیف چهارم ستون را بگذارید می‌ریزد یا ردیف دهم! عمل کردن در حالت ابهام مانند رانندگی در جاده مه‌آلود است حتی اگر یک متر باشد. هر چقدر مه شدیدتر و ابهام بیشتر، عمل هم نادرست‌تر. کار ریسکی هم همینطور است؛ هر چقدر ریسک بیشتر، احتیاط لازم‌تر. درست است که عمل کردن در حالت ابهام، هیچ چیزش مشخص نیست و دو طرف دارد. اما اگر به صورت عقلانی احتمال ضرر و ضربه در آن زیاد باشد یا پیامدش فجیع باشد، حساسیتش بالا می‌رود و طرف خطایش می‌چربد. پس وقتی سبک راننده اینطور است که در حالت رانندگی، یک دستش و چند دانگ از حواسش به موبایل مشغول است، چون احتمال ضرر و ضربه خوردن فجیع می‌رود کار غلطی می‌کند حتی اگر در مواردی از آن، عملا ضرر و ضربه‌ای پیش نیاید. اینکه در موبایل گرفتن راننده، احتمال ضرر و ضربه بر احتمال ایمنی می‌چربد، یک دلیلش به خاطر آن است که رانندگی از سنخ کارهایی است که حواس کامل و دقیق می‌طلبد مثل مطالعه و حسابداری. فرض کنید یک حسابدار وسط کارش هی دست به موبایل شود و چت کند یا فیلم ببیند، همه او را حسابدار احمق و بی‌مسئولیت نمی‌دانند؟ آن وقت احتمال اینکه عدد و رقم‌ها جابجا شود چقدر زیاد است؟ یک خطای فکری در مورد رانندگی این است که حواس بالایی لازم ندارد ماشین خودش می‌رود. به خصوص اگر اتومات باشد. ولی اتفاقات پیش‌بینی ناپذیر در جاده، ماشین اتومات و دستی نمی‌شناسد. حرف آخر اینکه علم، برای استفاده ضروری از موبایل در هنگام رانندگی، راهکاری ساخته، اسمش هندزفری بی‌سیم است. لطفا هزینه کارتان را با خرید یکی از آنها بپردازید نه زبانم لال با جان عزیزتان. ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) ❁---❁---❁---❁------ 📅 ۱۴۰۲/۶/۲۱ @abdollahemad
🐪شتر بزرگوار از کار خسته میشم و میرم کنار فنجون، دستشو می‌گیرم و با هم میریم لب پنجره.. با چشام سلام میکنم به چند شتری که در زمین روبرو غذا می‌خورند: خدایا چقدر این بزرگوار، آروم و صبوره، چقدر متین زندگی میکنه، متین راه میره، متین چیز میخوره! نگاش کن جیکش در نمیاد توی این ذله گرما! هیچ کاری ام با دور و برش نداره ها؛ یعنی یه گنجیشک فسقلی، هزار رقم سرصدا داره و یه جا بند نیست اما ایشون با این هیکل عضلانی تنومند، ساکت و آرووم.. تازه، علفایی که میخوره چیاست؛ یه چیزایی که گاو و گوسفند سوسول‌بازی درمیارن و حاضر نیستن بخورن؛ با این حال، استقامت داره مثل چی‌چی مثل سنگ خارا مثل پهنه کوه. اصلا شاید واسه همینا خدا گفته: افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت؛ چرا انسانها دقت نمی‌کنند به شتر که چجور آفریده شده؟ شاید واسه همینا آوردنش اینجا جلوی من پژوهشگر که بلکه استقامتم بره بالا... در همین افکار بودم که یهو صبر فنجون تموم شد و گفت: بسه دیگه چیز بافتی بیا بریم... کم‌ظرفیت، صبر و حوصلش کمه دیگه! همه که شتر نمیشن! ✍️ عبدالله عمادی ۲۲ شهریور ۰۲ @abdollahemadi
🔆 نور اخلاق به قلب بشر ارزانی کرد عثمان بن مظعون میگه: من از سر رودربایستی و شرم از پیامبر، مسلمان شده بودم و دیگه روم نمیشد روحرفش نه بیارم اما راستش هنوز اسلام به قلبم ننشسته بود. تا اینکه روزی نزد ایشان بودم که یهو وسط صحبتمون دیدم حالش تغییر کرد و نگاهشو به آسمون انداخت مثل کسی که دنبال چیزی می‌گرده. چند لحظه بعد که حالش عادی شد پرسیدم چی شد؟ گفت جبرئیل رو دیدم که این آیه رو برام آورد: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدلِ وَ الإِحْسانِ وَ إيتاءِ ذِي القُربى‏ وَ يَنهى‏ عَن الفَحْشاءِ وَ المُنكَرِ وَ البَغی يَعِظُكُم لَعَلَّكُم تَذَكَّرُون‏ خداوند شما را فرمان می‌دهد به عدالت و نیکوکاری و توجه به خویشاوندان، همچنین ممنوع می‌کند فحشا و زشتی و ظلم را، خداوند خیرتان را می‌گوید تا به خود بیایید و هشیار شوید. تا این آیه رو شنیدم، اسلام در قلبم جاگیر شد. با خوشحالی سریع رفتم پیش ابوطالب و جریان حالم رو بهش گفتم. ایشون بلند شد و با صدای بلند گفت: ای طایفه قریش! پیرو محمد باشید تا رشد کنید. او شما را جز به خوبی‌های اخلاق فرمان نمی‌دهد. بعدش رفتم پیش ولید بن مغیره که پولدارترین آدم شهر و بزرگ قریش بود اما مسلمون نمی‌شد. این آیه رو که براش خوندم، گفت «ببین اگه محمد اینو گفته خوب حرفی زده اگه خدای محمد گفته خوب حرفی زده. خلاصه خوب حرفیه.» .. خدا هم درباره این پیرمرد لجباز فرمود «اَعطیٰ.. و اَکدیٰ»؛ یعنی یه کم فهمید و حرف حق زد ولی پاش نایستاد. میگن ولید یه بار خودش میاد پیش پیامبر که این آیه رو از زبون خودش بشنوه. وقتی می شنوه میگه یه بار دیگه بخون. پیامبر دوباره می‌خونه. ولید که واسه خودش یه پا سخنران بوده میگه: این سخن شیرینی خاصی دارد، زیبایی و شادابی خاصی از آن می‌ریزد؛ مثل درختی است که شاخه‌اش پرمیوه و تنه‌اش پربرکت است. این نمی‌تواند حرف بشری باشد. با این حال، بازم مسلمون نمیشه تا آخر عمر!! پانوشت: سوره نحل، آیه ۹۰، تفسیر نورالثقلین، ج۳، ص۷۷ پی‌نوشت: انا لله و انا الیه راجعون. شهادت پیام‌آور انسانیت و اخلاق، تسلیت باد🌴♥️ ✍️ عبدالله عمادی 🗓️ ۲۳ شهریور ۰۲ @abdollahemadi