eitaa logo
کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸
23.6هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
112 فایل
جدیدترین اشعاروسرودهادرکانال ما خوش آمدین🌹 @ewwmajmamolodi #کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین مدیریت👇 @khadeem110 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما در روبیکا 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5861583495121340435.mp3
4.52M
‍ ‍ ای ماه نجف ..دخیلم ای شاه نجف تا عرش خدا.. میروم از راه نجف دستم سوی تو ...جانب درگاه نجف ای حضرت عشق ای اسدالله نجف در طلبم تاب و تبم ذکر لبم ... حیدر ماندم که خدا یا بشری در عجبم ..حیدر «حقَّ حقّا..علی مولا مولا ...» ای شیر خدا ..مردِ عَلَم گیر خدا در دست تو هم ..زِ ازل شمشیر خدا آقای منِ ..شُکوهِ تدبیر خدا در ..آئینه ات جلوه ی تصویر خدا شَمسُ ضُحی شاهِ وفا قبله نما ..حیدر ای لنگر بر ارض و سماء ..حیدر «حقَّ حقّا ...علی مولا مولا ...» "ما همه عَبدِ آستان علی تشنه ی لطفِ بیکرانِ علی سربلندیم روز محشر ،چون هست در قلبمان‌نشانِ علی" «حقَّ حقّا ...علی مولا مولا ...» "هم خدا ،هم علی اَحَد باشد ذکر ما یا علی مدد باشد" 👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏
4_5953869564784673922.mp3
1.32M
♻️♻️♻️♻️ ✅بنداول بدونید مردم/شدسیاهی گم کامل شده دین خدا/ تو غدیر خم توشب نزول/ یا اباالبتول الیوم اکملت لکم دینکم رسول ..... بگو تو با صوت جلی از قول رب ازلی که بعد من فقط ولی ست حضرت مرتضی علی ..... من کنت مولاه فهذا علی مولاه ✅بنددوم فلک می ریزه /ملک می ریزه یک صدو ده بار از لبات/ نمک می ریزه قمرم حیدر/سحرم حیدر پیش تو من تا می کنم/ کمرم حیدر ..... گوهر نایاب منی ذره ام افتاب منی با افتخار جار می زنم فقط تو ارباب منی من کنت مولاه فهذا علی مولاه •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ✅بندسوم نفس پیغمبر/خواجه ی قنبر صاحب ذولفقاری و شافع محشر بی بدل هستی/لم یزل هستی تنها امیر المومنین از ازل هستی قسم به مهربونیتون به عبای یمانیتون با زبون ساده می گم هستم علی روانیتون من کنت مولاه فهذا علی مولاه من کنت مولاه فهذا علی مولاه •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ✅بندچهارم لا فتی حیدر/مرتضی حیدر نایب برحق نبی /مقتدا حیدر ..... ماه تابانم/جان جانانم وقتی میگم علی می‌گه فاطمه جاانم .... شیرین تر از هر عسلی معنی خیرالعملی اباالحسین و زینبین بابای شیرجملی من کنت مولاه فهذا علی مولاه •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداح: حاج محمود کریمی 🌸🌸🌸🌸🌸 🌸مولا مولا ،علی علی مولا... ای دینو زندگیِ من مولا بَخِّن بخِّن ،ابالحسن مولا جون هر کی، که دوس داری امشب، به ما هم یه سری بزن مولا (امشب تو رویام با عشقه، بیعت با تو می بوسم از سر تا پاتو)۲ (مستم به تولاتو خاکم به سر راتو امشب شبِ عید و من میبینم رویاتو) ۲ 🌸مو لا مولا ،علی علی مولا ... 🌸 (این عشق مثه آتیشه ، این سیل اگه جاری شه اصل و نسب تکفیر میسوزه از ریشه )۳ شیعه نسل تکفیری رو بر میداره پای این عهد سرمیذاره 🌸مولا مولا، علی علی مولا ... 🌸 (هر کس به تو دل داده از هر نظر آباده )۲ هرچی به جز عشق تو از چشمش افتاده (شد کامل با تو دین پیغمبر ، حیدر ، جانم ،جانم  ، حیدر حیدر )۲ (سر مست از باده ی غدیرم من عیدی از فاطمه میگیرم من)۲ هم دینم هم تمام هستیم و مدیون حضرت امیرم من 🌸مولا مولا، علی علی مولا ... امشب تو رویام... مولا مولا... 🌸 ایمان مثه امیده ، امید خود توحیده، امشب شب تجدیده ، بیعت با خورشیده (سر تا پا وقف حضرت حجت هستیم، پا بند این بیعت هستیم )۲ تجدیده بیعت و سلام ما ، تقدیمه محضرِ امام ما ان شاءالله برای آقامون جؤن و قنبر بشیم تمام ما 👏👏 بیعت شرفِ مرده ، نامردِ که برگرده محسن حججی اینو با خون ثابت کرده 👏👏 ( پای عهدی که میبندیم امشب هستیم سربازای زینب هستیم)۲ سربازی که شرف تو چشماشه، شوق وصل و شعف تو چشماشه سرباز لشکر نجف آباد تفسیر لا تخف تو چشماشه 👏👏 🌸مولا مولا. علی علی مولا 🌸 علی علی علی علی.... 🌸 با اذن رسول الله ، پشت سر آل الله امشب همه میخونیم ، لبیک یا ثارالله (پیچشیده لبیک از نجف تا کربلا یا کربلا ، یا کربلا ، یا کربلا) ۲ حیدر حیدر شهادتین ما، اینه میراث والدین ما میرسه روزی که همه عالم پر میشه از حسین حسینِ ما 🌸مولا مولا ،حسین حسین مولا... حسین حسین حسین حسین... 🌸🌸🌸🌸 🕊اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَج🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ای روشنی هر راه یاهادی الائمه 🌸معشوق ناب و دلخواه یاهادی الائمه 🌹در آسمان و در عرش پیچیده ذکر خیرت 🌸خورشید گفته با ماه یاهادی الائمه 🌹تضمین شده هدایت قطعا برای هر که 🌸بر دل نوشته با آهدیاهادی الائمه 🌹یوسف قنوت برداشت محض برادرانش 🌸میگفت در دل چاه یاهادی الائمه 🌹پیشاپیش ولادت امام هادی علیه السلام مبارک باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ ولادت با سعادت حضرت امام هادی[ع] بر عاشقان ولایت مبارک باد. ــــــــــــــــــــــــ سردار ستوده سیره ات باید خواند بر لشکر کفر ، چیره ات باید خواند درس ادب و ولایت و ایمان را در جامعه ي کبیره ات باید خواند هر دل گرویده شد به تو متّقی است ور منکر رفعت تو باشد شقی است حقا که ولایت علی، فانیِ حق باقی ز امامت علی النقی است تو مرغ بلند آشیانے مولا همنام امیر مومنانی مولا مهدی به پدربزرگی ات می نازد تاج سر صاحب الزمانی مولا ای شمع هدایت بشر در دستت ای هوشمداران ولایت مستت حرمت شکنی نمود عمال نفاق ای لعن خدا به دشمنان پستت دهّم ولی و حامی محرومانی چهارم علیِ مجمع معصومانی الهام قیام ، از علی بگرفتی پرچمدار. سید مظلومانی ــــــــــــــــــــــــ مأخذ : ولایت نامهٔ کلامی
لطف امام هادى و نور ولایتش ما را اسیر کرده به دام محبتش بر لطف بى کرانۀ او بسته ایم دل امشب که جلوه گر شده خورشید طلعتش منت خداى را که به ما کرده مرحمت توفیق برگزارى جشن ولادتش تبریک باد بانوى کبرى سمانه را کین غنچه بر دمید ز گلزار عصمتش ماه تمام و نیمۀ ذى حجه مطلعش خیر کثیر وکوثر قرآن بشارتش این است آن امام که تقدیر ایزدى بعد از جواد داده مقام امامتش این است آن امام که ذرات کائنات اقرار کرده اند به جود و کرامتش این است آن امام که در برکة السّباع شیران شوند رام و گذارند حرمتش این است آن امام که از نقش پرده هم ایجاد شیر زنده کند حکم قدرتش این است آن امام که دشمن به چند بار رخسار عجز سوده به درگاه عزتش سر تا به پاى عاطفه و مرحمت ولى دشمن به لرزه آمده از برق هیبتش آن سومین ابوالحسن از خاندان وحى چون سه على دیگر باشد عبادتش افزون ز ریگ هاى بیابان عطاى او بیش از ستاره هاى درخشان فضیلتش مائیم و دست و دامن آن حجت خدا چون نا امید کس نشود از عنایتش گردیده ایم جمع به ذیل لواى او افکنده ایم دست به دامان رحمتش از آستان قدس رضا هدیه مى کنیم آه دلى به غربت و اشکى به تربتش یارب بحق فاطمه با فتح کربلا بگشا بروى ما همه راه زیارتش از لطف آن امام (مؤید) مؤید است کو را نشان خدمت آل محمد است
بر لکنت زبان من آقا امان دهید. یا لطف کرده و به بیانم توان دهید. تا مدح یک فضیلتتان را بیان کنم. قدر تمام عمر جهانم زمان دهید. کار از کمیت لنگ غزل هم گذشته است. الفاظ قاصرند به الفاظ جان دهید. تا حق مطلب از سر ایمان ادا کنم. ابن سکیت نطق مرا در فشان دهید. بر ذوق کور من تب دریای ملتهب. سقفی بلند تر، ز خود آسمان دهید. از وحی در ثنای تو باید مدد گرفت. پس کوی جبرئیل امین را نشان دهید. تا دعبل و کمیت و فرزدق شوم به پات. شب تا سحر غزل بسرایم، غزل برات. بر شیر پرده جان بده دم را به هم بریز. بالاتر از مسیح عدم را به هم بریز. شعری بخوان که وقت هدایت گری شده. ارکان کفر و ظلم و ستم را به هم بریز. آقا اگر بناست دمی بی تو سر کنم. تقدیر من به لوح و قلم را به هم بریز. اصلا به دست های کریمت گل مرا. از نو سرشته، آب و گلم را به هم بریز. بر سائل درت نظری کن ز روی لطف. کل معادلات کرم را به هم بریز. آقای مهربان دلم با تبسمی. دریای پر تلاطم غم را به هم بریز. آرامش دلم دو جهان در پناه توست. کارم همیشه گیر نفوذ نگاه توست. انداخت گر چه کینه ی دشمن به زحمتت. یک ذره کم نشد به خدا از شرافتت. گردیده بارها متوکل ذلیل تو. بوده رفیع سایه ی دیوار عزتت. صد آسمان فرشته به شمشیر آخته. دارند چشم در پی فرمان حضرتت. راضی نشد دلت رسد آسیب بر عدوت. جوش و خروش داشت ز بس دیگ رحمتت. آورده دائما سر تعظیم را فرود. دنیای علم عالمیان پای حکمتت. اسلام رفت تا به دل قاره ی سیاه. از برکت درایت بسیار و همتت. نورت گرفته کشور دلها به جلوه ای. از بس شبیه حضرت زهرا به جلوه ای‌. از کفر محض با دمت ایمان درست کن. از زنگی سیاه مسلمان درست کن. در پای درس و بحث سراسر هدایتت. از وحشیان حقیقت انسان درست کن. از راز قلب مرد مسافر خبر بده. از او کسی شبیه به سلمان درست کن. ای حسرت بهشت خدا خاک پای تو. از دوزخ خرابه گلستان درست کن. یک خنده ی ملیح به لبهای خود نشان. قبله برای یوسف کنعان درست کن. با سطری از معارف والای حضرتت. راهی برای بینش قرآن درست کن. در وصف خوبی تو هزاران حکایت است. عشقت همان میان بر راه هدایت است. چون نوکری که خو کرده بر امیر خود. من را نما به نیمه نگاهی اسیر خود. تا جای دیگری نروم از درت، مرا. بر خانه ات الی الابدی کن فقیر خود. در باب معرفت تو مرا پای جامعه. بخشیده ای بصیرت و کردی بصیر خود. دست مرا بگیر و ببر تا غدیر خم. با سطری از زیارت اهل غدیر خود. اهل گناه بودم و با مهربانی ات. وا کرده ای تو پای مرا در مسیر خود. از سختی زمان گله ای نیست، شکر حق. خواندی مرا به خنده به مهمان پذیر خود. دل بسته ی کلامکم النورتان منم. در باب عشق وصله ی ناجورتان منم. دنیاست عبد خانه ی عبدالعظیم تو. محتاج دست های همیشه کریم تو. با اهدنا الصراط تو اهل هدایتم. با نور توست راه دلم مستقیم تو. این حس همیشه بوده به همراه من که هست. مشمول من عنایت و لطف قدیم تو در کاظمین، مدینه و قم، مشهد و نجف. شد تازه پای جامعه روح از نسیم تو. با جامعه، زیارت هر یک از اهل بیت. دارم سلام بر تو و قلب سلیم تو. حال و هوای گنبد سلطان که جای خود. دارد هوای گنبد تو یا کریم تو. نزدیک شد محرم شاه شهید دین. امضا بزن حواله ی دل را یک اربعین. (مجتبی)
مسلمانی مسلمان وجودت بلاگردان الفاظ سجودت تو دیدی خالقت را در نمازو که افتادی زمین آنهم به صورت حضورت را به هرجا میرساندی از آنجا کرده ای رفع کدورت ملائک بال را میگستراندند به زیر پای تو وقت حضورت به پا می شد قیامت لحظه ای که خلایق بود در راه عبورت تو موسای تمام اهل بیتی شده محراب مثل کوه طورت تو در محشر قیامت آفرینی خودت یک پا امیرالمومنینی
نوشته دست خدا روی لا مکان هادی نشسته گوشه صحن تو آسمان هادی خدا چکیده ز هر کلمه بیان لبت خدای هر سخن و کلمه و بیان هادی مرید لطف تو عبدالعظیم ها هستند برایشان تو عزیز از هزار جان هادی به نام اعظم تو هر دلی طلاطم کرد طلاطم دل دریای بی کران هادی چگونه از تو بگویم خودت بیاموزم که حک کنم به تمام در جنان هادی تویی که معجزه عشق بوده چشمانت صدای هر تپش قلب عاشقان هادی صدا صدای خدا بود در دهان شما به عاشقان علی داده ای امان هادی برات کرببلا عیدی از تو میخواهیم پدر بزرگ گل صاحب الزمان هادی
آسمانيست جلوه های شما روی چشمان ماست جای شما حضرت جبرئيل با بالش طاق نصرت زده برای شما هركسی كه شنيده گفته چنين بی نظيرست ربنای شما  همه ی برگ های پاییزی  ميشود سبز زير پای شما  باهمین دست خالی ام دارم چشم امیّد بر عطای شما  و برای قيامتم كافيست  نخی از گوشه ی عبای شما از مسير خطا برم گرداند روشنايی ردّ پای شما افتخار تمام ما اين است شود آقای ما - گدای شما شب برای خودش سليمان است زائر صبح سامرای شما عشق ما بر شما ارادی نيست عشق ما جز امام هادی نيست ای صفا بخش انجمن هادی رونق یاس و یاسمن هادی گل خوش عطر و بوی زیبارو علت رویش چمن هادی دهمین نور محض آل الله پدر دومین حسن هادی درجمال تو منعکس شده است روشنایی پنج تن هادی در قنوتت فرشته ها بودند به دو دست تو بوسه زن هادی بی نظیری در انتقاد و کلام هستی استاد در سخن هادی شیر در پرده را که جان دادی روح تازه بده به من هادی روز محشر در ازدحام بیا نام ما را صدا بزن هادی همه محتاج یک دعای توایم حاجت قلب مرد و زن هادی وا کن از کاروبار ما گره را تا ببینیم ماه -سامره - را آستانت هميشه پا بر جا ابتدايت هميشه نا پيدا ای علی چهارم شيعه نوه ی اول امام رضا ايها الهادی ای امام نقی دهمين حجت ای امام هدی صاحب اقتدار و شوكت حق رهبر و مقتدای مذهب ما با وجودت هميشه مینازيم به تمام اهالی بالا اعتقادات ما درست شده با فرازهايی از دعای شما جامعه ساز ماست جامعه ات نسخه ی رشد روح انسانها  نگذاری به سينه ها داغِ  ديدن صحن سامرايت را آرزومند سامرای توایم سرفرازیم ؛خاک پای توایم
بر مشامم می رسد هر لحظه بوی سامرا بین نوکرهاست امشب گفت و گوی سامرا من همان عبد شما هستم که از شوق وصال سجده کردم سالیان سال سوی سامرا با شمیم و جذبه های سامرایی شما پروراندی در دل ما آرزوی سامرا تا ابد هستیم محتاج نگاه رحمتت ملجا و کهف حصین ماست کوی سامرا ما برای نوکری در ماه جانسوز حسین اشک می گیریم هر سال از سبوی سامرا اذن گریه می دهی بر روضه ی جدت حسین؟ می گذاری پا نهم در روضه ی جدت حسین؟
آستان خدا کمال شما هفت پرواز زیر بال شما با شما می شود به قرب رسید ای وصال خدا وصال شما گاه با آدم و گهی با نوح بی زمان است سن و سال شما مثل جبرئیل می شود بالم با همین غوره های های کال شما روزگاری است در پی دلم آید گرچه نا قابل است مال شما بال ما را به آسمان ببرید تا خداوند لا مکان ببرید هر کسی تو را سلام کند به مقام تو احترام کند کاش در صحن سامرات خدا تا قیامت مرا غلام کند پر و بال کبوترانه ی من در حریم تو میل دام کند هر که بی توست واجب است به خود خواب احرام را حرام کند بر دلم واجب است بعد طواف عرض دین محضر امام کند نیمه ی ماه حج که شد باید شیعه در محضر شما آید ای مسیحای سامرا هادی آفتاب مسیر ما هادی علی ابن محمد ابن علی نوه ی اول رضا هادی نیست جز دامن کرامت تو پردهٔ خانهٔ خدا هادی ذکر هر چهارشنبه ام این است یا رضا یا جواد یا هادی به ملک هم نمی دهم هرگز گریهٔ زائر تو را هادی یک شبی را کنار ما ماندی سر سجاده جامعه خواندی تو دعا را معرفی کردی مرتضی را معرفی کردی با فراز زیارت سبزت راه ما را معرفی کردی مرتضی و حسین و فاطمه و مجتبی را معرفی کردی نه فقط اهل بیت را بلکه تو خدا را معرفی کردی سامرایت غریب بود اما کربلا را معرفی کردی با تو ما مرتضی شناس شدیم تا قیامت خدا شناس شدیم ریشه های محبت ما تو مزرعه های سبز دنیا تو خواهش سرزمین پائین من اشتیاق بهشت بالا تو گاه ابلیس می شوم بی تو گاه جبریل می شوم با تو من نمی دانم این که من دارم به تو نزدیک می شوم یا تو چه کسی از مسیر گمراهی داده ما را نجات؟... آقا تو تو مرا با ولایتم کردی آمدی و هدایتم کردی دل من در کفت اسیر بود به دخیل تو مستجیر بود گر شود ثروتم سلیمانی باز هم بر درت فقیر بود شکر حق می کنم صدای بلند حضرت هادی ام امیر بود آبرو خرج می کنی بس که کرم سفره ات کثیر بود شب میلاد تو به ذی الحجه مطلع شوکت غدیر بود ریشه ناب اعتقاد علی پسر حضرت جواد علی دوست دارم گدای تو باشم سائل دست های تو باشم مثل بال و پر کبوترها دائماً در هوای تو باشم دوست دارم که از زمان ازل تا ابد خاک پای تو باشم نیمه شب های ماه ذی الحجه زائر سامرای تو باشم یا دعای قنوت من باشی یا قنوت دعای تو باشم ما فقیریم سفره ای وا کن سامرایی حواله ی ما کن با تو این عقل ها بزرگ شدند اعتقادات ما بزرگ شدند پای دل های شیعیان آن قدر گریه کردید تا بزرگ شدند با نگاه تو با محبت تو اِبن سکّیت ها بزرگ شدند خوب شد بچه های هیئت ما پای درس شما بزرگ شدند بچه های قبیله ما با کربلا کربلا بزرگ شدند بی تو دل های ما بهار نداشت مثل یک شاخه ای که بار نداشت
سرچشمه فیض حی سرمد آمد آئینۀ نور حُسن احمد آمد تبریک به ثامن الحجج باید گفت چارم علی آل محمّد آمد *** گلنغمۀ شادی از منادی آمد از سوی مدینه بانگ شادی آمد با آمدن طنین بال جبریل عطر نفس امام هادی آمد
نور خدا گرفته فضاى مدینه را تغییر داده حال و هواى مدینه را با جلوه‌‏هاى «اَشرَقَتِ الاَرض» قدسیان، بستند چلچراغ، سماى مدینه را... در وادى قُبا به تماشا نشانده‌اند آن نخل‌هاى سبز قَباى مدینه را آن‌گونه خرّم است که گویى گشوده‌اند بر هشت خُلد پنجره‌هاى مدینه را نور جمال حضرت هادى‌ست، اینچنین روشن چو روز کرده فضاى مدینه را ماهى دگر به محور خورشید عشق تافت تا روشنى دهد همه جاى مدینه را... گلبانگ شادى است به گوش فرشتگان امشب رسانده است نداى مدینه را: این ماه جلوه‌‏اى ز جمال محمد است ابن الرضاى دوم آل محمد است ای آسمان ز شرم مَهت را دو پاره کن تکرار معجز نبوی را دوباره کن تا بشکند غرور تو در اوج آسمان ای آفتاب! ماه زمین را نظاره کن از خانۀ جواد دمیده‌ست آفتاب بر مقدمش نثار، هزاران ستاره کن تا سرنهند بیت جوادالائمه را ای جبرئیل سوی ملائک اشاره کن... از کهکشان نور بیاویز سُبحه‌ها هر روز و شب فضائل او را شماره کن این ماه جلوه‌‏اى ز جمال محمد است ابن الرضاى دوم آل محمد است لطف امام هادی و نور ولایتش ما را اسیر کرده به دام محبتش بر لطف بی‌کرانۀ او بسته‌ایم دل امشب که جلوه‌گر شده خورشید طلعتش... ماه تمام و نیمۀ ذی‌الحجّه مطلعش خیر کثیر و کوثر قرآن بشارتش... این است آن امام که ذرات کائنات اقرار کرده‌اند به جود و کرامتش... این است آن امام که دشمن به چندبار رخسار عجز سوده به درگاه عزتش سر تا به پای، عاطفه و مرحمت ولی دشمن به لرزه آمده از برق هیبتش... افزون ز ریگ‌های بیابان عطای او بیش از ستاره‌های درخشان فضیلتش... این ماه جلوه‏‌اى ز جمال محمد است ابن الرضاى دوم آل محمد است آن نازنین که وصف جمالش خدا کند امشب خدا کند که نگاهى به ما کند آن دلنوازِ از دل و از جان عزیزتر باشد که درد جان و دل ما دوا کند... آن محو ذات خالق و بى‌اعتنا به خلق شاید به ما شکسته‌دلان اعتنا کند آن چشمۀ دعا که دعا مستجاب از اوست چون می‌شود به حال دل ما دعا کند؟ پیوند خورده زندگى ما به مهر او این رشته را کسی نتواند جدا کند گویى على به روى محمد کند نگاه چون این پسر به‌ روى پدر دیده وا کند... دیدار او کدورت دل را جلا دهد ایمان او حوائج مردم روا کند... باید رضای خاطر او آورد به دست خواهد ز خود هر آنکه خدا را رضا کند اى یادگار آل محمد! خدا به ما لطفى اگر کند ز طفیل شما کند عالم به خوان رحمت تو میهمان، ولی یک تن نشد که حق نمک را ادا کند... صاحب‌دلى کجاست که چون ابن مهزیار بر دیده خاک پاى تو را توتیا کند... افتاده‌ام به دام بلا، یا ابالحسن! غیر از تو کیست؟ آنکه ز دامم رها کند...
تا کتاب آفرینش باز شد               عاشقی بال و پر پرواز شد تا که قدری اب و خاک آدم شود       بادم هو یا علی اعجاز شد عشق سهم هر کسی انجا نبود   حکمت این موهبت چون راز شد تا دل ما بسته  شد بر زلف عشق   دربهای رحمت حق باز شد ابتدای راه بود  واشتیاق               یا علی گفتیم عشق آغاز شد با علی شد بر بشر نعمت تمام عشق یعنی روی حیدر والسلام اندک اندک جمع مستان می رسند        در غدیر خم به جانان می رسند العطش گویان پی ساقی عشق               پای این خم می پرستان میرسند تادر آن برکه به  قربانش روند             حاجیان از عید قربان می رسند از فلک شمس و قمر ها تا کنند           جشن حیدر را چراغان می رسند کاش ما را هم علی مهمان کند           با کسانی که به ایشان میرسند هر که خواهد  تا غدیر خم رود یک علی باید  هدایتگر شود یک  علی که هادی این شادی است یک علی که  هم نقی هم هادی است یک علی که جامعه دارد به لب لطف او عادات مادر زادی است مهبط الوحیی که از انفاس او درمیان سینه ها آبادی است کاش ما را هم اسیر اوکنند بند عشقش برتر از آزادی است بانگاهش ما غدیری میشویم آن علی که هم نقی هم هادی است السلام ای مظهر کهف الورا معدن رحمت امام سامرا آمدی و  شعله ثاقب  رسید عشق بر  دلها زشش جانب رسید بخت برگشته به دلها روی کرد تیر مژگانت که بر حاجب رسید چرخش چرخ و فلک را محوری محفل پروانه را صاحب رسید لافتی الا علی آمد  مگر که علی بن ابیطالب رسید دیده واکردی صدا زد هاتفی آیه های سجده واجب رسید عطر وبویت  را بهاران گفته اند مور کویت را سلیمان گفته اند چشمهایت موضع پیغمبری ابروانت ذالفقار حیدری لشگر مژگانت ارکان البلاد بانگاهت فاتح هر  کشوری مظهر حیی که با یک گوشه چشم شیر را از پرده در می آوری دعوت الحسناست خال روی تو عاشقان را اینچنین حج می بری حی قبل حی تویی بعد حی با قدت برپاست محشر محشری با تو هر ویرنه ای آبادی است هرچه داریم از امام هادی است سامرایت ملجا درماندگان سفره ات از بی کران تا بی کران بارگاهت جنت روی زمین فرش های مرقدت هفت آسمان برنمی گردد گدایت نا امید هیچکس از تو ندارد این گمان دستهای ما به سویت شد بلند دستگیری کن امام مهربان ای که ماندی دور از کرببلا لطف کن مارا به شش گوشه رسان ازتو میخواهیم امام سامرا اربعین پای پیاده کربلا غصه غربت گلویت را فشرد برگ عمرت  در خزان غم فسرد نیمه ی شب بود و مویت شد سپید بد دهانی زد به عمرت دستبرد غربت ونیمه شب و بزم شراب گرچه نتوان غصه هایت را شمرد لب گشودی  مجلس غم شد به پا خیزرانی برلبت اما نخورد خواهرت در بزم نامحرم نرفت دخترت در گوشه ویران نمرد غصه تو تارف یک جام بود داغ زینب کربلا تا شام  بود
هم گریه ای و آب وضوی مکرّری هم کوثری و جام و سبوی معطری باید ترا بجویمت ای عشق اهل بیت در امتداد پیچش گیسوی دلبری بر خاک، سجده می کنم و مست میشوم وقتی که باز میشود از آسمان دری بسکه خراب باده شدم بین میکده پایم نمی کشد بروم جای دیگری دلداده و اسیرم و باب الجوادی ام اهل همین محله و مهمان هادی ام ابن الرضای دوم و عشق رضا رسید دردانهء سمانه و نور سما رسید نامش علی و کنیهء او هم ابوالحسن نطقش؛ پیمبری که به وحی خدا رسید خال لبش اشاره به توحید کعبه داشت قدّ قصیده اش به قد ربّنا رسید تقسیم شد محبت او بین کائنات یک ذره از ولایت او هم به ما رسید عالم فقیر و سائل دست کریم اوست ایران گدای خانهء عبدالعظیمِ اوست روح بلند او به جنان پر کشیده بود میلش به عرش و وادی دلبر کشیده بود رفت از مدینه، سمت نجف، قبل سامرا بسکه لبش، شراب علی سر کشیده بود در قلب عرش، عشق خدا را برای خلق از برکهء غدیری حیدر کشیده بود در "فُلکِ جَاری" از "لُجَجِ الغَامِرَه" که گفت، حیدر به روی دست پیمبر کشیده بود یعنی یقین کنید که دست خدا علی است اصلاً کلید معرفت الله، یاعلی است قربان لطف هادی و قربان سامرا دیوانهء نجف شده مهمان سامرا من ریزه خوار لقمهء سلطان مشهدم پُر برکت است سفره ام از نان سامرا جانم به درد و تاول پاهای زائران در پیچ و تابِ کوچه خیابان سامرا این اربعین اگر که شدی زائر حرم یک شب بخواب گوشهء ایوان سامرا عمریست سامرا، حرمِ جانِ خسته هاست آنجا که خانهء پدری من و شماست این کورهء محبت مان گرم شد دمش جانم به عشق! با همهء حالِ درهمش من را فقط یکی ببرد خیمهء حسین خیلی زمان نمانده بیاید محرمش قسمت نشد به سر بزنم زیر قبّه اش دعوت کنید گریه کنم زیر پرچمش فکری برای این دلِ بیتاب من کنید شش گوشهء حسین مرا کُشته با غمش نوکر، اگر حرم نرود خوار میشود نوکر، بدون گریه گرفتار میشود
در میان جامعه از آه خود با ماه گفتم أیها الهادی النقی؛ یابن رسول الله گفتم نامتان تا بر زبان آمد به سامرّا رسیدم ذکرکم فی الذاکرین را در میان راه گفتم نیمه‌شب از مویتان از لیلةالقدرم نوشتم صبح شد از رویتان از فالق‌الإصباح گفتم آسمان چشم‌هایم را کمی ابری کشیدم زیر باران قطره‌قطره از شما آنگاه گفتم خاک‌های صحن‌تان مرطوب شد مانند ساحل رو به دریا ایستادم از غمی جانکاه گفتم خانه‌ات آباد ای مرد غریب ای مرد تنها خواستم از غربتت چیزی نگویم؛ آه گفتم آبرو دارم ولی با شوق لبخند رضایت از گناهان خودم بینی و بین الله گفتم بیت هشتم بود سامرّا برایم مشهدی شد سمت خورشید خراسان جمله‌ای کوتاه گفتم گفتم از شمس‌الشموس و تو همان شمس‌الشموسی من ندانسته شما را تو شما را ماه گفتم...
اجازه هست مرغ دل، کبوتر حرم شود و با فرشته های وحیِ عشق، هم قدم شود اجازه هست این کبوتر نشسته در حرم پر شکسته اش برای مدح تان قلم شود برای وصل آب و دانه نیست سر به زیری اش برای پایبوسی ات به اشتیاق خم شود در این حرم اگر که دَم شود نوای یا علی نوای یا اباالحسن نوای بازدم شود کنار خوان جامعه، دعا نمی کنم دگر زبان حاجتم همین دو دیده ی ترم شود منی که در تمام زندگی ابالجوادی ام خوشم گدای سامراییِ امام هادی ام چه نعمتی است در تمام عمر، سائلت شدن گدا و ریزه خوار معدن فضائلت شدن چه نعمتی است نذر مادرت سمانه کردن و به این طریق، موجبات شادی دلت شدن چه نعمتی است این که با اشاره ی نگاه تو غلام و پاسبان صبح و شام منزلت شدن چه نعمتی است هم چنان فداییان درگهت برای حفظ این حرم فدا و بِسملت شدن چه نعمتی است با تو بودن و مجاورت شدن چه نقمتی است بی تو بودن و مقابلت شدن همان ازل به روی لوح سینه، بیرقی زدم به روی آن نوشته ی "أمیری یانقی" زدم بخوان برای ما فراز قادَةَ الْهُداة را بخوان و زنده کن دوباره جان کائنات را هزار سیدالکریم از این قبیله زنده کن بخوان و شرح کن فراز سادَةَ الْوُلاة را شراب ناب عشق را بریز در سبوی مان خودت معرفی نما أئِمَةَالْدُعاة را بگو علی علی است شرط گفتن خدا خدا بیا نشان بده به ما حقیقت صلاة را حمایت بتول از ابوتراب را بگو عیان نما به خلق راز ذادَةَ الْحُماة را بدون تو، منِ غریبه آس و پاس می شوم قدم قدم کنار تو خداشناس می شوم دعای ما دعا نبود اگر نبود جامعه دعا گره گشا نبود اگر نبود جامعه کسی سراسر جهان، میان انس و جنیان مرید هل اتی نبود اگر نبود جامعه کنار چاه غالیان و صوفیان کسی دگر به راه، آشنا نبود، اگر نبود جامعه غروب جمعه های ما اسیرهای مبتلا به عشق، با صفا نبود اگر نبود جامعه خلاصه عرض می کنم میان اعتقاد ما خدا همین خدا نبود اگر نبود جامعه ازین طرف بخوان برام جامعه، از آن طرف بخوان زیارت غدیریه دوباره در نجف دعا که می کنی گناه خلق پاک می شود جهان بدون بودنت چه هولناک می شود خدا به خنده های بر لب تو شاد می شود خدا به خشم چهره ی تو خشمناک می شود به ریزه ناخنت قسم اگر کسی به ساحتت اهانتی کند، بدون شک هلاک می شود مرید مکتبت برای کسب نور معرفت به پای جامعه کبیره سینه چاک می شود در انتظار دیدن جمال توست سائلت در آن زمان که عاقبت، اسیر خاک می شود همین که هیچ کس کنار من نبود، می رسی همیشه دیر کرده ام ولی تو زود می رسی به دست خود به ما فقیرها پیاله می دهی شراب ناب و کهنه ی هزار ساله می دهی تو فکر اعتقاد مایی و به دست شیعیان برای جبر و اختیار هم رساله می دهی فدک نماد غربت علی و فاطمه شده به ما خبر ز غاصبان آن قباله می دهی تو حاضری خودت غریب باشی و حسین نه خودت کریمی و به کربلا حواله می دهی فقط دو هفته مانده تا بساط گریه بر حسین به ما دوباره رزق اشک و شور و ناله می دهی؟ به لطف تو اسیر شاه عالمیم تا ابد علم به دوش خیمه ی محرمیم تا ابد
|⇦•آستان خدا کمال شما... و توسل ویژۀ میلاد امام هادی علیه السلام اجرا شده به نفس سیدمهدی میرداماد 🌹🌹🌹🌹 آستان خدا کمال شما هفت پرواز زیر بال شما با شما می شود به قرب رسید ای وصال خدا وصال شما گاه با آدم و گهی با نوح بی زمان است سن و سال شما مثل جبرئیل می شود بالم با همین غوره های های کال شما روزگاری ست در پی دلم آید گر چه نا قابل است مال شما بال ما را به آسمان ببرید تا خداوند لا مکان ببرید هر کسی تو را سلام کند به مقام تو احترام کند کاش در صحن سامرات خدا تا قیامت مرا غلام کند پر و بال کبوترانه ی من در حریم تو میل دام کند هر که بی توست واجب است به خود خواب احرام را حرام کند بر دلم واجب است بعد طواف عرض دین محضر امام کند نیمه ی ماه حج که شد باید شیعه در محضر شما آید ای مسیحای سامرا هادی آفتاب مسیر ما هادی علی بن محمد بن علی نوه ی اول رضا هادی نیست جز دامن کرامت تو پردهٔ خانهٔ خدا هادی ذکر هر چهارشنبه ام این است یا رضا یا جواد یا هادی به ملک هم نمی دهم هرگز گریهٔ زائر تو را هادی یک شبی را کنار ما ماندی سر سجاده جامعه خواندی تو دعا را معرفی کردی مرتضی را معرفی کردی با فراز زیارت سبزت راه ما را معرفی کردی مرتضی و حسین و فاطمه و مجتبی را معرفی کردی نه فقط اهل بیت را بلکه تو خدا را معرفی کردی سامرایت غریب بود اما کربلا را معرفی کردی با تو ما مرتضی شناس شدیم تا قیامت خدا شناس شدیم ریشه های محبت ما تو مزرعه های سبز دنیا تو خواهش سرزمین پائین من اشتیاق بهشت بالا تو گاه ابلیس می شوم بی تو گاه جبریل می شوم با تو من نمی دانم این که من دارم به تو نزدیک می شوم یا تو چه کسی از مسیر گمراهی داده ما را نجات؟... آقا تو تو مرا با ولایتم کردی آمدی و هدایتم کردی دل من در کفت اسیر بود به دخیل تو مستجیر بود گر شود ثروتم سلیمانی باز هم بر درت فقیر بود شکر حق می کنم صدای بلند حضرت هادی ام امیر بود آبرو خرج می کنی بس که کرم سفره ات کثیر بود شب میلاد تو به ذی الحجه مطلع شوکت غدیر بود ریشه ي ناب اعتقاد علی پسر حضرت جواد علی دوست دارم گدای تو باشم سائل دست های تو باشم مثل بال و پر کبوترها دائماً در هوای تو باشم دوست دارم که از زمان ازل تا ابد خاک پای تو باشم نیمه شب های ماه ذی الحجه زائر سامرای تو باشم یا دعای قنوت من باشی یا قنوت دعای تو باشم ما فقیریم سفره ای وا کن سامرایی حواله ی ما کن با تو این عقل ها بزرگ شدند اعتقادات ما بزرگ شدند پای دل های شیعیان آن قدر گریه کردید تا بزرگ شدند با نگاه تو با محبت تو اِبن سکّیت ها بزرگ شدند خوب شد بچه های هیئت ما پای درس شما بزرگ شدند بچه های قبیله ما با کربلا کربلا بزرگ شدند بی تو دل های ما بهار نداشت مثل یک شاخه ای که بار نداشت علي اكبر لطيفيان ↫ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
Milad_Emam_Hadi_1391_d.mp3
4.02M
|⇦•آستان خدا کمال شما... و توسل ویژۀ میلاد امام هادی علیه السلام اجرا شده به نفس سیدمهدی میرداماد•✾• 🌹🌹🌹🌹 ┅┅┅┅┄❅╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا