eitaa logo
طهارت نفس
2.8هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
24 فایل
هو الرزاق ﷽ ↶سلام لطفا دربرابر تبادل و تبلیغات کانال صبورباشید و به رشد کانال کمک کنید.🌼 💝جهت رزرو تبلیغ👈 @A_DMEN تبلیغات ارزان و بصرفه👇 https://eitaa.com/joinchat/3694068054Cced867b572
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻حضرت صلی‌الله‌و‌علیه‌آله: چون عروسی به خانه آوردید، با محبت و تواضع کفش‌هایش را در آورده، پاهایش را بشویید آن‌گاه او را به حجله دعوت کنید. این‌چنین است که مهر، برکت و رحمت بر خانه و عروس‌تان سایه می‌افکند. 📚من‌لایحضره‌الفقیه، ج۳، ص۳۵۸ @faghatkhoda1397
❗️ ساواک دنبالم بود. عرصه را چنان تنگ کرده بودند که ناچار، مدتی مخفی شدم. با آن زندگی طلبگی و اوضاع مالی نه‌چندان خوب، مجبور شدم خانواده‌ام را به امان خدا، در قم رها کنم و بروم. بعد از مدتی که برگشتم، همسرم گفت: «زمانی که شما نبودید، همسر آقای بهجت به منزل ما آمدند و یک کیسه برنج و مقداری پول آوردند. وقتی که ‌خواستند بروند، برای احترام چند قدمی بیرون خانه همراهی‌شان کردم، دیدم آقازاده‌شان سر کوچه ایستاده‌اند!» کیسۀ برنج را آورده بود؛ اما داخل نیامده بود. برایم سوال شد: «چرا آقا، خود نیامدند؟ چرا همسر و فرزندشان با هم آمدند؟ چرا فرزندشان تنها نیامدند؟» بعدها در روایاتی دیدم: «وقتی مرد خانواده‌ای در مسافرت است، مکروه است مرد دیگری درب آن منزل برود.» (بر اساس خاطرۀ آیت‌الله مصباح یزدی) 📚 این بهشت، آن بهشت، ص٢۴ 👈 @faghatkhoda1397
🌷 آیت الله مجتهدی(ره) : ✍ ما کم ثواب نمی کنیم ثواب‌دانمان سوراخ است. 👌 فلان عمل خوب را انجام مۍدهیم ، و به ما ثواب می‌دهند ، ولی گناهی را مرتکب مۍشویم و ثواب ها هم میریزد و از بین میرود. @faghatkhoda1397
👌 سفارشات و هدایای امام زمان (علیه‌السلام) به آیة اللّه نجفی مرعشی ✍ آیة اللّه نجفی مرعشی می گوید : «در اقامتم در سامرّاء شبهایی را در سرداب مقدّس بیتوته کردم؛ آن هم شبهای زمستانی. در یکی از شبها آخر شب، صدای پایی شنیدم با این که درب سرداب بسته بود و قفل بود ترسیدم، زیرا عدّه ای از دشمنان اهلبیت (علیهم السلام) به دنبال کشتن من بودند. شمعی که همراه داشتم نیز خاموش شده بود. ناگاه صدای دلربایی شنیدم که سلام داد به این نحو: «سلامٌ علیکم یا سیّد» و نام مرا برد. جواب داده گفتم: «شما کیستید؟» فرمود: «یکی از بنی اعمام تو.» گفتم: «درب بسته بود از کجا آمدی؟» فرمود: «خداوند بر هر چیزی قدرت دارد.» پرسیدم: «اهل کجایید؟» فرمود: «حجاز.» سپس سیّد حجازی فرمود: «به چه جهت آمده ای اینجا در این وقت شب؟» گفتم: «به جهت حاجتهایی.» فرمود: «برآورده شد.» سپس سفارش فرمود بر نماز جماعت و مطالعه در فقه و حدیث و تفسیر. و تأکید فرمود در صله رحم و رعایت حقوق استاد و معلّمین، و نیز سفارش فرمود به مطالعه و حفظ نهج البلاغه و حفظ دعاهای صحیفه سجّادیّه. از ایشان خواستم درباره من دعا فرماید. پس دست بلند کرده به این نحو دعایم کرد: «خدایا به حقّ پیغمبر و آل او، موفّق کن این سیّد را برای خدمت شرع و بچشان بر او شیرینی مناجاتت را و قرار بده دوستی او را در دلهای مردم و حفظ کن او را از شرّ و کید شیاطین، مخصوصاً حسد.» در بین گفتارش فرمود: «با من تربت سیّد الشّهداء (علیه السلام) است، تربت اصل که با چیزی مخلوط نشده.» پس چند مثقالی کرامت فرمود و همیشه مقداری از آن نزد من بود. چنانکه انگشتری عقیق نیز عطا فرمود که همیشه با من هست و آثار بزرگی را از اینها مشاهده کردم. بعد از این، آن سیّد حجازی از نظرم غایب شد.» 📚 کتاب قبسات - منتخبات ابن العلم - منتقم حقیقی @faghatkhoda1397
⭕️ دیدار دانشجوی مشروبخوار با آیت الله بهجت(ره) 🔸وقتی رسیدیم پیش آقای بهجت…بچه ها تک تک ورود میکردن و سلام میگفتن، آقای بهجت هم به همه سلامی میگفت…منتظر بودم آقای بهجت به من نگاهی بکنن…اما اصلا صورتشون رو به سمت من برنمیگردوندن…در حالی که بقیه رو تحویل میگرفتن…یه لحظه تو دلم گفتم:"میگن این آقا از دل آدما هم میتونه خبر داشته باشه…تو با چه رویی انتظار داری تحویلت بگیره؟ تو که میدونی چقدر گند زدی…!” 🔺خلاصه خیلی اون لحظه تو فکر فرو رفتم…تصمیم جدی گرفتم که دور خیلی چیزا خط بکشم، وقتی برگشتیم همه شیشه های مشروب رو شکستم، کارامو سروسامون دادم، تغییر کردم، مدتی گذشت، یکماه بود که روی تصمیمی که گرفته بودم محکم واستادم، از بچه ها شنیدم که یه عده از بچه های دانشگاه دوباره میخوان برن قم، چون تازه رفته بودم با هزار منت و التماس قبول کردن که اسم من رو هم بنویسن… 🔸دم در سرم رو پایین انداخته بودم، تو حال خودم بودم که دیدم بچه ها صدام میکنن: "حمید حمید! حاج آقا باشماست." دیدم آقای بهجت به من اشاره میکنن که بیا جلوتر…در گوشم گفتن: 🔺- یکماهه که امام زمانت رو خوشحال کردی @faghatkhoda1397
🌷 آیت الله ‌فاطمی نیا : ☘ حضرت اميرالمومنين (علیه السلام) به كميل می فـــرمايند : هر وقت از چيزی بگـــو : 🌸 لاحول و لا قوة الا بالله العلی العـظیـــم 🌱 چقــدر اين فـــــرمايش زيباست! اين يعنی باور ڪن ڪه هيچ برگــــی هم بدون اذن خدا از درخت جدا نميشود هــــمه چيز به اذن‌الله است اين شناخت‌خداست. @faghatkhoda1397
❗️ ✅حضرت آیت الله بهجت قدس سره: آقای عزیز، ظلم نکن ... معصیت هم ظلم به نفس است، معصیت مانند آن است که انسان لب چاه هزارمتری برود و بگوید: می‌توانم خود را به داخل چاه بیندازم، و به نظرش معصیت کار آسانی است، ولی عاقبت و فرجام آن، چه؟ و چه‌بسا انسان را به اسفل‌سافلین و دَرَکات جهنم برساند. 📚 در محضر بهجت، ج١، ص١٩١ 👈 @faghatkhoda1397
🌷 آیت الله ‌فاطمی نیا : ☘ حضرت اميرالمومنين (علیه السلام) به كميل می فـــرمايند : هر وقت از چيزی بگـــو : 🌸 لاحول و لا قوة الا بالله العلی العـظیـــم 🌱 چقــدر اين فـــــرمايش زيباست! اين يعنی باور ڪن ڪه هيچ برگــــی هم بدون اذن خدا از درخت جدا نميشود هــــمه چيز به اذن‌الله است اين شناخت‌خداست. @faghatkhoda1397
✍صیاد برای گرفتن ماهی، قلاّب بکار می‏برد. بر سر قلاّب، طعمه‌ای که ماهی دوست دارد می‏گذارد. ماهی قلاب را همراه طعمه می‏بلعد. قلاّب که بلعیده شد، تکانی به نخ قلاب وارد میشود؛ اگر ماهی کم ‌وزن باشد، صیاد با یک ضرب آن را بالا می‏کشد و اگر سنگین باشد، صیاد بطور متناوب آن را می‏کشد و رها می‏کند تا خسته و بی‏جان ‏شود. وقتی مطمئن شد که ماهی دیگر توانی ندارد آن را بیرون می‏کشد. شیطان گاهی قلاّبش به انسانی گیر می‏کند. طعمه سر قلاّب، آرزوی دراز،رابطه با نامحرم, ریاست طلبی و در یک کلمه علاقه به دنیا است بعد از این‏که انسان را به دنیا علاقه مند کرد، قلاب را شل و سفت می‏کند. ولی مواظب است بند قلاب پاره نشود . چندین بار او را می‏آورد و می‏برد تا بالاخره او را اسیر خود کند 💥مواظب وسوسه های شیطان @faghatkhoda1397
✨﷽✨ 🔴ترک غیبت ✍راهکار آیت الله بهجت برای درمان اخلاق زشت غیبت کردن، به ویژه برای کسانی که این کار برایشان به صورت یک عادت درآمده این است که قبل از هر چیز بر زبان و صحبت هایشان نظارت دقیق داشته باشند و از دوستانی که آنها را به غیبت تشویق می کنند و همچنین از مجالسی که به نظر می رسد برای غیبت آماده شده اند، پرهیز کنند. راه دیگر ایشان، توجه به این نکته است که غیبت کردن یکی از نشانه های ناتوانی، فقدان شخصیت و عقده خود کم بینی است. فرد با غیبت کردن، پرده از این صفات خود برمی دارد و قبل از اینکه شخصیت اجتماعی دیگری را بشکند، شخصیت خودش را درهم می شکند. و موجبات سلب اعتماد دیگران را فراهم می آورد. ♨️همچنین غیبت کننده باید به این نکته توجه کند که نیروهای انسان محدود است؛ بنابراین اگر نیرویی را که برای ریختن آبروی اشخاص و شکستن موقعیت اجتماعی آنها صرف می کند، در رقابت های صحیح و سازنده به کار بگیرد، در زمان کوتاهی از رقیبان خود پیشی می گیرد بدون اینکه ضربه ای بر افراد وارد کند. 📚کتاب در محضر بهجت ص19 @faghatkhoda1397
✨﷽✨ 🌼تأثیر شگفت دعا ✍ابو وَلّاد حفص خیاط میگوید: در مدینه محضر امام کاظم رسیدم... حضرت فرمودند: به یاران خود (شیعیان کوفه) خبر بده و به آنها بگو: تقوای خدا را رعایت کنید، چرا که شما در حکومت مردی جبّار و سرکش (منصور دوانیقی) به سر می برید. پس زبانهایتان را حفظ کنید، و جانها و دینتان را محافظت کنید و اتفاقاتی را که میترسید برای ما و شما از ناحیه این شخص رخ دهد با دعا دفع کنید. زیرا بخدا قسم که دعا و درخواست نمودن از درگاه الهی بلا را دفع می کند، اگرچه بلا مُقَدّر شده باشد و اراده حتمی الهی به آن تعلق گرفته و تنها امضای آن باقی مانده باشد... پس در دعا اصرار کنید که خدا شرّ این ستمگر را از شما برطرف کند. ابو ولّاد میگوید: فرمایش حضرت را به یاران خود رساندم و ایشان علیه منصور دعا کردند و درست در سالی که به سوی مکه بیرون آمده بود... پیش از آنکه مناسک حج را انجام دهد مُرد و از شرّش راحت شدیم. به خدمت امام رسیدم ایشان فرمودند: ای ابا ولّاد، نتیجه دستوری که به شما دادم و شما را به انجام آن تشویق نمودم را چگونه دیدید؟ ای ابا ولّاد هیچ بلایی نیست که خدا بر بنده مؤمن نازل کند و دعا را به دل او بیندازد مگر اینکه آن بلا را به زودی برطرف خواهد کرد و هیچ بلایی نیست که خداوند بر بنده مؤمن نازل کند پس او از دعا کردن خودداری نماید مگر این که آن بلا طولانی شود. (داستان خلاصه شده است) 📚 بحارالأنوار جلد90 @faghatkhoda1397
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
« فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت : می آید ، من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی ام که دردهایش را در خود نگه می دارد و سر انجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست . فرشتگان چشم به لبهایش دوختند ، گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود : با من بگو از انچه سنگینی سینه توست . گنجشک گفت لانه کوچکی داشتم ، آرامگاه خستگیهایم بود و سرپناه بی کسی ام . تو همان را هم از من گرفتی . این توفان بی موقع چه بود ؟ چه می خواستی از لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود ؟ و سنگینی بغض راه بر کلامش بست . سکوتی در عرش طنین انداز شد . فرشتگان همه سر به زیر انداختند . خدا گفت : ماری در راه لانه ات بود . خواب بودی . باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند . آنگاه تو از کمین مار پر گشودی . گنجشک خیره در خدایی خدا مانده بود . سپس خدا گفت : چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام بر خاستی اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود . ناگاه چیزی در درونش فرو ریخت . های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد @faghatkhoda1397
🔻▪️🔻 💠 آیت الله بهجت: چرا عبادت می‌کنیم؟💠 مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود: ائمه اطهار ع هم ترس از جهنم داشتند و هم طمع به بهشت؛ ولی عبادت را برای خوف و طمع نمی‌کردند، زیرا جمله‌ «وجدتک اهلا للعباده فعبدتک» تو را شایسته‌ پرستش یافتم و پرستیدم هیچ چیز به دست نمی‌دهد که چرا عبادت می‌کنیم، بلکه قصه‌ شمع و پروانه است؛ یعنی : «اهلا لان یطلب و یراد و یعبد» تو را اهل عبادت یافتم، یعنی اهل این که مطلوب و مراد و معبود باشی. 📚کتاب در محضر حضرت آیت ا.... العظمی بهجت – ص 23 @faghatkhoda1397
گفتارهای مهدوی از بهجت عارفان هرچند حضرت حجت عجل‌الله‌ تعالی‌ فرجه ‌الشریف از ما غایب و ما از فیض حضور آن حضرت محرومیم؛ ولی اعمال مطابق یا مخالف دفتر و راه و رسم آن‌ حضرت را می‌دانیم؛ و این‌که آیا آن بزرگوار را با اعمال و رفتار خود خشنود، و سلامی –هرچند ضعیف– خدمتش می‌فرستیم؛ و یا آن حضرت را با اعمال ناپسند، ناراضی و ناراحت می‌کنیم! علایمی حتمیّه و غیرحتمیّه برای ظهور آن حضرت ذکر کرده‌اند. ولی اگر خبر دهند فردا ظهور می‌کند، هیچ استبعاد ندارد! لازمه این مطلب آن است که در بعضی علایم، بَداء صورت می‌گیرد و بعضی دیگر از علایم حتمی هم، مقارن با ظهور آن حضرت اتفاق می‌افتد. انتظار ظهور و فرج امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، با اذیّت دوستان آن حضرت، سازگار نیست! چه‌قدر حضرت [امام زمان علیه‌السلام] مهربان است به کسانی که اسمش را می‌برند و صدایش می‌زنند و از او استغاثه می‌کنند؛ از پدر و مادر هم به آن‌ها مهربان‌تر است. خداوند کام همه شیعیان را با فَرج حضرت غایب عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف شیرین کند! شیرینی‌ها، تفکّهاتِ زائد بر ضرورت است؛ ولی شیرینی ظهور آن حضرت، از اَشدّ ضرورات است. مهم‌تر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، دعا برای بقای ایمان و ثبات‌ قدم در عقیده و عدم انکار حضرت تا ظهور او می‌باشد. افسوس که همه برای برآورده شدن حاجت شخصی خود به مسجد جمکران می‌روند، و نمی‌دانند که خود آن حضرت چه التماس دعایی از آن‌ها دارد که برای تعجیل فَرَج او دعا کنند! امام عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف در هر کجا باشد، آن‌جا خضراء است. قلب مۆمن جزیره خضراء است؛ هرجا باشد، حضرت در آن‌جا پا می‌گذارد. قلب‌ها از ایمان و نور معرفت خشکیده است. قلب آباد به ایمان و یاد خدا پیدا کنید، تا برای شما امضا کنیم که امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف آن‌جا هست. اشخاصی را می‌خواهند که تنها برای آن حضرت باشند. کسانی منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود! به‌طور یقین، دعا در امر تعجیل فرج آن حضرت، مۆثّر است، اما نه لقلقه! آری، تشنگان را جرعه وصال و شیفتگان جمال را آب حیات و معرفت می‌دهند. آیا ما تشنه معرفت و طالب دیدار هستیم و آن حضرت آب حیات نمی‌دهد، با آن‌که کارش دادرسی به همه است و به مضطرّین عالم رسیدگی می‌کند؟! ائمه علیهم‌السلام فرموده‌اند: شما خود را اصلاح کنید، ما خودمان به سراغ شما می‌آییم و لازم نیست شما به دنبال ما باشید! تا رابطه ما با ولی‌امر، امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف قوی نشود، کار ما درست نخواهد شد. و قوّت رابطه ما با ولی‌امر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف هم در اصلاح نفس است. چه قدر بگوییم که حضرت صاحب عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف در دل هر شیعه‌ای یک مسجد دارد! هرکس که برای حاتی به مکان مقدسی مانند مسجد جمکران می‌رود، باید که اعظم حاجت نزد آن واسطه فیض، یعنی فرجِ خود آن حضرت را از خدا بخواهد. خدا می‌داند در دفتر امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف جزو چه کسانی هستیم! کسی که اعمال بندگان در هر هفته دو روز (دوشنبه و پنجشنبه) به او عرضه می‌شود. همین‌قدر می‌دانیم که آن‌طوری که باید باشیم، نیستیم! آیا می‌شود رئیس و مولای ما حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف محزون باشد، و ما خوشحال باشیم؟! او در اثر ابتلای دوستان، گریان باشد و ما خندان و خوشحال باشیم و در عین حال، خود را تابع آن حضرت بدانیم؟! اگر اهل ایمان، پناهگاه حقیقی خود را بشناسند و به آن پناه ببرند، آیا امکان دارد که از آن ناحیه، مورد عنایت واقع نشوند؟! با این‌که به ما نه وح می‌شود نه الهام، به آن واسطه‌ای که به او وحی و الهام می‌شود توجه نمی‌کنیم؛ درحالی‌که در تمام گرفتاری‌ها– اعمّ از معنوی و صوری، دنیوی و اُخروی– می‌توان به آن واسطه فیض؛ حضرت حجّت علیه‌السلام، رجوع کرد. حضرت غایب عجل‌الله‌ تعالی‌فرجه‌الشریف دارای بالاترین علوم است؛ و اسم اعظم بیش‌از همه، در نزد خود آن حضرت است. با این‌همه، به هرکس که در خواب یا بیداری به حضورش مشرّف شده، فرموده است: برای من دعا کنید! راه خلاص از گرفتاری‌ها، منحصر است به دعا‌کردن در خلوات برای فرج ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف؛ نه دعای همیشگی و لقلقه زبان...، بلکه دعای با خلوص و صدق نیّت و همراه با توبه. ما در دریای زندگی در معرض غرق‌شدن هستیم؛ دستگیری ولیّ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولی‌عصر عجل‌الل ه‌تعالی‌فرجه‌الشریف استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد. دعای تعجیل فرج، دوای دردهای ما است. ** با وجود اعتقاد داشتن به رئیسی که عینُ‌الله‌الناظره است، آیا می‌توانیم از نظر الهی فرار کنیم و یا خود را پنهان کنیم @faghatkhoda1397
🔰 : وصــف بــهشت و جهــنّم خداونـد در قـرآن و غیـــر قرآن،به حـــدّی بهشت و بهشتیـــان را در 6توصیــف،بالا بـرده کـــه اگر کسی از شوق شنیـدن آن وفـات کند،استبـعاد نـدارد.آیات جهــنّم نیــز اینـــگونه است... اگر انسان معــاصی خـــود را در نـــظر بگیـرد و بمیـرد،مستبـعد نیست. درمحـضر بهــجت،ج۱،ص۱۱ @faghatkhoda1397
✍از بزرگی پرسيدند شگفت انگيز ترين رفتار انسان چيست؟ 👈پاسخ داد : از كودكى خسته مى شود ،براى بزرگ شدن عجله مى كند و سپس دلتنگ دوران كودكى خود میشود. 👈ابتدا براى كسب مال و ثروت از سلامتى خود مايه مى گذارد سپس براى باز پس گرفتن سلامتى از دست رفته پول خود را خرج مى كند. 👈طورى زندگى مى كند كه انگار هرگز نخواهد مرد ، و بعد طورى مى ميرد كه انگار هرگز زندگى نكرده است. 👈آنقدر به آينده فكر مى كند كه متوجه از دست رفتن امروز خود نيست ، درحالیکه زندگى گذشته يا آينده نيست، زندگى همين حالاست @faghatkhoda1397
🌿 آیت اللـہ ڪشمیری(ره) : اگر می‌خواهید طعم و شیرینی عبـادت را بچشید دروغ را باید ترک ڪنید،جدّی و شوخی آنرا...! @faghatkhoda1397
زندگی کردن ، نایاب ترین چیز در این دنیاست ! لذت ببر، نفس بکش، عاشق شو، شکست بخور، پیروز بشو، کارهای خارق العاده انجام بده ! وگرنه زنده بودن را که همه بلدند، زندگی کن . .. @faghatkhoda1397
کوتاه شخصی تنها کفشی را که داشت برای تعمیر نزد پینه دوز برد... از آنجا که پینه دوز در صدد تعطیل کردن دکانش بود، به او گفت: فردا برای تحویل کفش‌هایت بیا... با ناراحتی گفت: اما من کفش دیگری ندارم که تا فردا بپوشم.! پینه دوز شانه بالا انداخت و گفت: به من ربطی ندارد، اما می توانم یک جفت کفش مستعمل تا فردا به تو قرض بدهم. فریاد کشید: چی؟! تو از من می خواهی کفشی را بپوشم که قبلا پای کس دیگری بوده؟! پینه دوز با خونسردی جواب داد: حمل افکار و باورهای دیگران تو را ناراحت نمی‌کند، ولی پوشیدن یک جفت کفش دیگری تو را می‌آزارد؟!! "داشتن ذهن پاک، نعمتی است بس بزرگ..." @faghatkhoda1397
چهار خصلت اســت كه در هر كس باشد، ایمــانـش كامــل و گناهــانش بخشـــوده خواهدبود، و درحالتی خداوند را ‏ملاقات می‌كند كه از او راضی و خوشنود است: ‏1- تقوای الهی با كارهایی كه برای مردم به دوش می‌كشد .. ‏2 - راست گوئی و صداقت با مردم .. ‏3 - حیا و پاكدامنی نسبت به تمام زشتی‌های در پیشگاه خدا و مردم .. ‏4 - خـوش اخلاقی و خوش برخوردی با خانواده‌ی خود .. @faghatkhoda1397
ابراهیم ادهم گفت: من معرفت را از یک راهب به نام «سمعان» فرا گرفتم. روزی وارد صومعه ی او شدم و گفتم: ای سمعان! چند وقت است که در این صومعه هستی؟ گفت: هفتاد سال. گفتم: در این مدت غذای تو چه بود؟ گفت: چرا چنین سؤالی میکنی؟ گفتم: دوست دارم بدانم. راهب گفت: شبی یک دانه ی فندق میخورم! گفتم: چه چیزی قلب تو را مشغول کرده بود که این یک دانه ی فندق تو را کافی بود؟ گفت: عده ای از پیروانم هر سال در روز معینی به این جا می‌آیند و صومعه‌ام را تزئین می‌کنند و مرا گرامی میدارند و در صومعه‌ام طواف میکنند و می‌روند. هر زمان که نفسم از عبادت و تنهایی و گرسنگی خسته و سنگین می‌شود، به یاد آن روز می‌افتم که چه عزتی می‌یابم! پس کوشش یک ساله ی من برای عزت آن روز است. 📙یکصد موضوع، پانصد داستان 288/1 ؛ به نقل از: المحجة البیضاء 207/6. @faghatkhoda1397
! رابعهی عدویه میگوید: روزی بر «عتبة بن علا» وارد شدم. عتبه در زهد غرق شده بود و به عبادت مشغول بود. گفتم: برایم بیان کن که چگونه از گناه برگشتی و توبه کردی! گفت: من در طول عمرم خیلی به زنان علاقه داشتم و حریص بودم و در بصره بیشتر از هزاران زن گرفتار من بودند. روزی از خانه بیرون رفتم، ناگهان به زنی برخورد کردم که به جز چشمانش چیزی آشکار نبود. گویا از قلب من آتش افروخته شد، با او سخن گفتم؛ ولی او با من حرفی نزد. به او گفتم: وای بر تو! من عتبه هستم که بیشتر زنان بصره عاشق من هستند و با تو سخن می‌گویم و تو سخن نمی گویی. گفت: از من چه میخواهی؟ گفتم: می‌خواهم مرا مهمان نمایی. جواب داد: ای مرد! من که در حجاب و پوشش هستم، چگونه مرا دوست میداری؟ گفتم: چشمان تو مرا فریب داده است. گفت: راست گفتی، من از آنها غافل شدم. اگر دست برنمیداری، پس بیا تا حاجت تو را برآورم. همراه او رفتم تا داخل خانه شد و من داخل خانه شدم؛ ولی چیزی از اسباب خانه ندیدم. گفتم: چرا خانه از اسباب خالی است؟ گفت: اسباب این خانه را انتقال داده ایم، خداوند می‌فرماید: (تلک الدار الآخرة تجعلها الذین لا یریدون علوا فی الأرض ولا فساد و العاقبة للمتقین) ؛ این خانه ی آخرت است و آن را برای کسانی که در زمین، بلندی و فساد نمیکنند قرار دادیم و پایان نیکو برای پرهیزکاران است. اکنون ای مرد! حذر کن از این که بهشت را به دنیا بفروشی و حوریه‌های بهشتی را به زنان. گفتم: از این پرهیزکاری درگذر و حاجت مرا بده. گفت: اکنون از این کار نمیگذری؟ گفتم: نه. پس به خانه ی دیگری رفت و مرا گذاشت. دیدم پیرزنی در آن است و آن دختر فریاد زد که آب برایم بیاور تا وضو بگیرم و تا نصف شب نماز خواند و من در فکر بودم که چه کنم. پس فریاد زد: قدری پنبه و ظرفی بیاورید. پیرزن برای او برد. بعد از ساعتی ناگهان پیرزن فریاد کشید و گفت: «إنا لله وإنا إلیه راجعون ولا حول و لا قوة إلا بالله العلی العظیم. » ناگهان دیدم آن دختر چشمان خود را با کارد بیرون آورده و بر روی پنبه گذاشته و درون ظرف است و چشمانش با پیه در حرکت بود و آن پیرزن آن دو چشم را نزد من آورد و گفت: شیفته ی هر آنچه بودی، بگیر؟ خدای بر تو مبارک نکند. تو ما را سرگردان کردی؛ خدا تو را سرگردان کند. ما ده زن بودیم که او بیرون می‌رفت و مایحتاج ما را می‌خرید. وقتی سخن پیرزن را شنیدم، غش کردم و آن شب را با فکر سپری کردم و به منزلم رفتم و چهل روز در منزل بیمار شدم و این، سبب توبه ی من شد. 📙زینة المجالس / @faghatkhoda1397
اى محمد بن مسلم!گناهان مؤمن كه از آن توبه كرده آمرزيده است و بايد براى آينده پس از توبه و آمرزش،كار خوب كند،همانا به خدا اين فضيلت نيست مگر براى آن‌ها كه ايمان دارند، من گفتم:اگر بعد از توبه و استغفار از گناهان، باز گناه كرد و باز توبه كرد؟ در پاسخ فرمود:اى محمد بن مسلم! تو پندارى كه بندۀ مؤمن از گناه خود پشيمان گردد و از آن آمرزش خواهد و توبه كند سپس خدا از او توبه‌اش را نپذيرد؟ گفتم:راستش اين است كه چندبار اين كار كرده است، گناه مى‌كند و باز هم توبه مى‌كند و از خدا آمرزش مى‌خواهد فرمود:هرآنچه كه مؤمن به آمرزش‌خواهى و توبه بازگردد،خدا به آمرزش او برمى‌گردد و به راستى كه خدا بسيار آمرزنده و مهربان است،توبه را مى‌پذيرد و از بدكردارى‌ها مى‌گذرد، مبادا تو مؤمن را از رحمت خدا نااميد @faghatkhoda1397