eitaa logo
فهام
1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
172 ویدیو
25 فایل
💠فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب💠 ✅محتوای فاخر و عمیق ✅زبان ساده و قابل فهم ❌شعار ❌حرف بی‌سند ⏱شبی 5 دقیقه رضا بیات: استاد دانشگاه، نویسنده، شاعر و منتقد ادبی. @DR_Reza_Bayat
مشاهده در ایتا
دانلود
📕 3 از 4 🟢 حل مسأله: امیرالمؤمنین (ع) در خطبۀ 189 نهج‌البلاغه می‌فرماید: لَا يَقَعُ اسْمُ الْهِجْرَةِ عَلَى أَحَدٍ إِلَّا بِمَعْرِفَةِ الْحُجَّةِ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ عَرَفَهَا وَ أَقَرَّ بِهَا فَهُوَ مُهَاجِر اسم «مهاجر» بر کسی اطلاق نمی‌شود مگر به این که حجت خدا در زمین را بشناسد. هر که حجت خدا را بشناسد و به آن گواهی دهد، اوست که مهاجر است. این منطق شبیه این است که بگوییم «نمازگزار فقط کسی ات که خدا را بشناسد و بپذیرد؛ بدون شناخت خدا، هر خم و راست شدنی نماز محسوب نمی‌شود.» جالب است که بدانید کافران هم کنار کعبه نماز می‌خواندند؛ اما «ما كانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلاَّ مُكاءً وَ تَصْدِيَةً»: نماز خواندنشان کنار کعبه جز سوت کشیدن و کف زدن چیزی نبود» (انفال: 35). یعنی فقط فرم ظاهری داشت؛ بدون معنا. آن فرم هم غلط بود. ✅ ریز و درشت اعمال عبادی، بدون ایمان و معرفت، فرم بدون معناست. اگر این را بدانیم، فهم چنین حدیثی برایمان دشوار نخواهد بود: عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَ اللَّهَ أَلْفَ عَامٍ مَا بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ ثُمَّ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ مَظْلُوماً لَبَعَثَهُ اللَّهُ مَعَ النَّفَرِ الَّذِينَ يَقْتَدِي بِهِمْ وَ يَهْتَدِي بِهُدَاهُمْ وَ يَسِيرُ بِسِيرَتِهِمْ إِنْ جَنَّةً فَجَنَّةٌ وَ إِنْ نَاراً فَنَارٌ. (بحار، ج27، ص180). رسول خدا (ص) فرمود: اگر بنده‌ای خدا را کنار کعبه، بین رکن و مقام، هزار سال عبادت کند آنگاه مظلومانه سر از تنش جدا کنند؛ خدا او را با پیشوایانش که به آنها اقتدا می‌کرد و از آنان هدایت می‌جست، برمی‌انگیزد؛ اگر آن پیشوایان بهشتی بودند، او هم بهشتی می‌شود و اگر دوزخی بودند، او هم دوزخی می‌شود. لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَ اللَّهَ أَلْفَ عَامٍ مِنْ بَعْدِ أَلْفِ عَامٍ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ ثُمَّ لَقِيَ اللَّهَ مُبْغِضاً لِعَلِيٍّ أَكَبَّهُ اللَّهُ عَلَى مَنْخِرَيْهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ. (کشف الغمه، ج1، ص92) پیامبر(ص) فرمود: اگر کسی هزار سال بین رکن و مقام خدا را عبادت کند و باز هزار سال ... آنگاه خدا را در حالی ملاقات کند که با علی دشمن است، خدا او را با صورت به جهنم می‌اندازد. ✅ در این ساختار، عبادت بدون ایمان بی‌معناست؛ همان‌طور که همه جای قرآن، «الذین آمنوا» بر «عملوا الصالحات» مقدم است. در این ساختار، این دعا معنا پیدا می‌کند که به خداوند عرضه می‌داریم: «وَ اجْعَلْ صَلَاتَنَا بِهِ مَقْبُولَة» (دعای ندبه) خدایا نماز ما را بپذیر؛ به برکت امام زمان(ع)؛ به خاطر ایمان ما به امام زمان(ع) ... فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
📕 4 از 4 🟢 جمع‌بندی: اگر فقط به فرم ظاهری عبادات توجه کنیم، بسیاری اهل عبادتند؛ حتی مشرکان هم کنار کعبه نماز می‌خواند: «ما کان صلاتهم ..». اگر فقط به فرم ظاهری توجه کنیم، تفاوت چندانی بین مسلمانان نمی‌یابیم؛ امام معصوم هم یکی می‌شود مثل بقیه؛ حداکثر این است که بیشتر از بقیه نماز می‌خواند؛ همه سجده می‌کنند؛ او هم می‌کند؛ حالا او بیشتر سجده می‌کند می‌شود «سیدالساجدین»! این نگاه فرمی و کمّی، نگاه غیر شیعه است. ✅ در نگاه شیعه، ایمان مقدم است و کیفیت جایگزین کمیت است. «سیدالساجدین» کسی است که بهتر سجده می‌کند نه الزاما بیشتر! ✅ به آیۀ ابتدای بحث برگردیم: «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ ...» در نگاه شیعه، من و شمایی که در قرن 15 هجری زندگی می‌کنیم هم می‌توانیم جزء «السابقون» باشیم. معنا و شرط هجرت را از امیرالمؤمنین(ع) شنیدیم. «سبقت» هم کیفی است نه کمّی: چه کسی بهتر هجرت می‌کند نه زودتر و بیشتر. در سورۀ واقعه می‌خوانیم که گروهی از نسل‌های بعدی هم از «السابقون» هستند: وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ(10) أُوْلَئكَ الْمُقَرَّبُونَ(11) فىِ جَنَّاتِ النَّعِيمِ(12) ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِينَ(13) وَ قَلِيلٌ مِّنَ الآخِرِينَ(14) ✅ سؤال: با این نگاه، کدام آیۀ قرآن، از اهل بیت(ع) جداست؟ حدیث ثقلین را در ذهنتان مرور کنید: «لن یفترقا». فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
قصیده ای از هاتف اصفهانی در تهنیت نوروز و غدیر: نسیم صبح عنبربیز شد بر تودهٔ غبرا زمین سبز نسرین‌خیز شد چون گنبد خضرا ز فیض ابر آذاری زمینِ مرده شد زنده ز لطف باد نوروزی جهان پیر شد برنا صبا پر کرد در گلزار دامان از گل سوری هوا آکنده در جیب و گریبان عنبر سارا عبیر آمیخت از گیسوی مُشکین سنبل پرچین گلاب افشاند بر چشم خمارین نرگس شهلا به گِرد سروْ گرمِ پَرفشانی قمری مفتون به پای گل به کار جان‌فشانی بلبل شیدا سزد گر بر سر شمشاد و سرو امروز در بستان چو قمری پر زند از شوق روح سدرهٔ طوبی چنار افراخت قدِّ بندگی صبح و کف طاعت گشود از بهر حاجت پیش دادار جهان‌آرا پس آنگه در جوانان گلستان کرد نظاره نهان از نارون پرسید کای پیر چمن‌پیرا چه شد کاطفال باغ و نوجوانان چمن جمله سر لهو و لعب دارند زین‌سان فاحش و رسوا چرا گل چاک زد پیراهن ناموس و با بلبل میان انجمن دمساز شد با ساغر و مینا نبینی سروِ پا برجای را کآزاد خوانندش که با اطفال می‌رقصد میان باغ بر یک پا پریشان گیسوی شمشاد و افشان طرهٔ سنبل نه از نامحرمان شرم و نه از بیگانگان پروا میان سبزه غلطد با صبا نسرین بی‌تمکین عیان با لاله جام می‌زند رعنای نارعنا به پاسخ نارون گفتش کز اطفال چمن بگذر که امروز امهات از شوق در رقصند با آباء همایون‌روز نوروز است امروز و به فیروزی بر اورنگ خلافت کرده شاه لافتی مأوا شهنشاه غضنفرفَر، پلنگ‌آویز اژدردَر امیرالمؤمنین حیدر، علیِ عالیِ اعلا به رتبت ساقی کوثر، به مردی فاتح خیبر به نسبت صَهر پیغمبر، ولیِ والیِ والا ولیِ حضرتِ عزت، قسیمِ دوزخ و جنت قوام مذهب و ملت، نظامُ الدینِ و الدنیا از آنَش عقل در گوهر شمارد جفت پیغمبر که بی‌چون است و بی‌انباز آن یکتای بی‌همتا فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
🕋 جزء دوازدهم 🕋 🟠 امروز می‌خواهیم بر اساس آیات سورۀ هود(ع)، شرایط دو پیامبر اولوالعزم را با هم قیاس کنیم: حضرت نوح(ع) و حضرت محمد(ص). ✅ حضرت نوح(ع) به مردمش گفت: قَالَ يَا قَوْمِ أَ رَءَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلىَ‏ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبّیِ وَ ءَاتَئنىِ رَحْمَةً مِّنْ عِندِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْکُمْ أَ نُلْزِمُكُمُوهَا وَ أَنتُمْ لَهَا كَارِهُون‏ (هود: 28) گفت: اى قوم من! به من بگوييد اگر من برهانى از پروردگارم داشته باشم و به من بخشايشى از سوى خويش داده باشد كه از چشم شما پنهان گردانده باشند آيا مى‌‏توانيم شما را به (قبول) آن وا داريم در حالى كه شما آن را ناپسند مى‌‏داريد؟ ✅ چند آیه قبل، دربارۀ رسول‌الله(ص) آمده است: أَ فَمَن كاَنَ عَلىَ‏ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْه‏ ... (هود: 17) پس آيا كسى كه از سوى پروردگارش برهانى دارد و گواهى از (خويشان) وى پيرو اوست... (مانند كسى است كه چنين نيست)؟ 🟠 واضح است که به لحاظ توفیق اجتماعی، شرایط این دو پیامبر(ص) اصلا قابل قیاس نیست. حضرت نوح(ع) با تمام توانمندی‌اش نتوانست جمعیت زیادی را جذب کند و پس از او نیز آیین خاصی از او به یادگار نماند یا به خبرش به ما نرسید؛ اما رسول‌الله(ص) هم در زمان خودش توفیق بسیار داشت و توانست اقوام پراکندۀ عرب را به یک امت قدرتمند تبدیل کند، هم در طول قرون، فرهنگ و تمدن اسلامی جایگاه ویژه‌ای در تاریخ جهان به دست آورد. طبق این آیات، هر دوی این پیامبران الهی «از سوی پروردگار برهانی داشتند»: « عَلىَ‏ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ». تفاوت آنها در بخش بعدی است؛ زن و فرزند حضرت نوح(ع) کافرند؛ ولی دربارۀ رسول‌الله قید شده که « يَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْه‏»: «گواهى از (خويشان) وى پيرو اوست». طبق روایات، این شاهد نبوت که رسول‌الله را پیروی می‌کند و «از او» است، امیرالمؤمنین(ع) است. این که دقیقا از همان آغاز رسالت رسول‌الله(ص)، همسرش خدیجه(س) و علی(ع) که در خانۀ او زندگی می‌کرد و در حکم فرزندش بود، به او ایمان آوردند، گامی بسیار بلند در توفیق اجتماعی رسول‌الله محسوب می‌شود. 🟠 در یک جامعه، رهبر بدون پیرو معنا ندارد و پیروان هستند که یک فرد صاحب ایدۀ عادی را به رهبر تبدیل می‌کنند. همان‌طور که یک دانشمند هر چه که باسواد باشد، تا شاگردی نداشته باشد، «معلم» محسوب نمی‌شود. ✅ در همین راستا می‌توان وقایع غصب خلافت را نیز تحلیل کرد. امیرالمؤمنین(ع) با تمام توانمندی‌اش پس از پیامبر(ص) خانه‌نشین شد، چون یاور قدرتمندی جز همسرش نداشت. جالب آن‌که حضرت فاطمه(س) در خطبۀ فدکیه، به همین آیۀ حضرت نوح(ع) استشهاد کرد: «أَ نُلْزِمُكُمُوهَا وَ أَنتُمْ لَهَا كَارِهُون»: «آيا مى‌‏توانيم شما را به (قبول) آن وا داريم در حالى كه شما آن را ناپسند مى‌‏داريد؟» فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
رو کن به آسمان و مناجات کن، ولی مثل درخت باش و میان دعا برقص قربان ولیئی
▪️جـا دارد مـسـلـمـان بـمـیـرد در پی جنایت و هتک حرمت زنان مسلمان غزه در بیمارستان شفا توسط کافران حربی صهیونیست •••سخنان امام علی بعد از شنیدن هتک حرمت زن مسلمان و غیر مسلمان👇👇 وَ لَقَدْ بَلَغَنى اَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ كانَ يَدْخُلُ عَلَى الْمَرْاَةِ الْمُسْلِمَةِ وَ الاُْخْرَى الْمُعاهَدَةِ فَيَنْتَزِعُ حِجْلَها وَ قُلْبَها وَ قَلائِدَها وَ رِعاثَها، ما تَمْتَنِعُ مِنْهُ اِلاّ بِاِلاْسْتِرْجاعِ وَ الاِْسْتِرْحامِ، ثُمَّ انْصَرَفُوا وافِرينَ، ما نالَ رَجُلاً مِنْهُمْ كَلْمٌ، وَلااُريقَ لَهُمْ دَمٌ. فَلَوْ اَنَّ امْرَءاً مُسْلِماً ماتَ مِنْ بَعْدِ هذا اَسَفاً ما كانَ بِهِ مَلُوماً، بَلْ كانَبِهِ عِنْدى جَديراً. به من خبر رسیده مهاجمى از آنان بر زن مسلمان و زنِ در پناه اسلام تاخته وخلخال و دستنبد و گردنبند و گوشواره او را به یغما برده، و آن بینوا در برابر آن غارتگر جز کلمه استرجاع و طلب دلسوزى راهى نداشته، آن گاه این غارتگران باغنیمت بسیار بازگشته، در حالى که یک نفر از آنها زخمى نشده. و احدى از آنان به قتل نرسیده. اگر بعد از این حادثه مسلمانى از غصه بمیرد جاى ملامت نیست، بلکه مرگ او در نظر مــن شــایستـه اســت.
🕋 جزء چهاردهم 🕋 قَالَ رَبِّ‏ فَأَنظِرْنىِ إِلىَ‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ * قَالَ فَإِنَّک مِنَ الْمُنظَرِينَ * إِلىَ‏ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ (حجر: 36- 38) (ابلیس) گفت: پروردگارا! پس تا روزى که (همگان) برانگيخته مى‏شوند، مرا مهلت ده. فرمود: اينک تو از مهلت يافتگانى. تا روز آن وقت معلوم. 🟠🟠🟠 وهب بن جميع، عن أبي عبد الله (ع)، قال: سألته عن إبليس و قوله: رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ* قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ* إِلى‏ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ أي يوم هو؟ قال: «يا وهب، أ تحسب أنه يوم يبعث الله الناس؟ لا، و لكن الله عز و جل أنظره إلى يوم يبعث قائمنا، فيأخذ بناصيته فيضرب عنقه، فذلك اليوم هو الوقت المعلوم». شخصی از امام صادق(ع) دربارۀ «وقت معلوم» (مهلت ابلیس) سؤال کرد که کی است؟ امام صادق(ع) فرمود: آیا فکر می‌کنی روزی است که خدا مردمان را برمی‌انگیزد؟ نه! خدا شیطان را تا روز قیام قائم ما مهلت داد. قائم(ع) او را می‌گیرد و گردن می‌زند. آن روز است که وقت معلوم (مهلت ابلیس) است. 📌 تفسیر البرهان، ج3، ص366. فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
هدایت شده از پرویزن
1_6363087435.pdf
1.03M
"تحلیل ابیات و اشعار در ستایش امام حسن مجتبی(ع) تا قرن ششم" مقاله‌ای از دوست شاعر جناب آقای مجتبی خرسندی @mmparvizan
هدایت شده از ابوالفضل ساجدی
🔺تامل در غذاي ذهن و دل كنچرا رجوع به شريعت؟ 👈براي دريافت رژيم غذايی سالم عقل و قلب ✨ امام حسن مجتبی (ع) می فرماید: 🔹عجِبْتُ لِمَنْ یَتَفَکَّرُ فى مَأْکُولِه کَیْفَ لا یَتَفَکَّرُ فى مَعْقُولِهِ، فَیُجَنِّبُ بَطْنَهُ ما یُؤْذیهِ وَیُودِعُ صَدْرَهُ ما یُرْدِیهِ؛ (بحارالانوار، ج۱ ص۲۱۸) 🍃«عجب دارم از آنکه به غذاى جسم خود مى اندیشد; امّا در مورد غذاي فكري و عقلي خود نمى اندیشد، از آنچه معده ‏اش را اذيت كند اجتناب مي ورزد اما سينه و قلب خود را با پست ‏ترين غذاها پر مى ‏كند. 🔹پس ذهن و دل نيز به تغذيه نياز دارند و‌ منبع تغذيه آنها رفتارهاي فردي و اجتماعي ماست بدون تغذیه سالم عقل و قلب، سلامت نفس حاصل نمی‌شود. عدم اجتناب از تغذیه بی ضابطه در اين مسير، زمینه ساز سکته و سرطان ديني و معنوي است اسلام با آموزه هاي عملي خود ارائه شده دهنده برنامه تغذیه سالم شكوفا كننده عقل و قلب است. 🖌 ابوالفضل ساجدی 🌹میلاد امام حسن (ع) مبارک باد 🔰 @Sajedi_ir
🕋 جزء پانزدهم 🕋 وَ ءَاتِ ذَا الْقُرْبىَ‏ حَقَّه‏ (اسراء: 26) و حقّ خويشاوند را به او برسان‏ 🟡 توضیح: در جنگ با یهودیان، خیبر با حضور مسلمانان و پهلوانی معجزآسای امیرالمؤمنین(ع) فتح شد. اما در چند مورد، قلعه‌ها بدون جنگ عمومی تسلیم پیامبر(ص) شدند یا به روایتی، با حضور پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و نه هیچ کس دیگر، تسلیم شدند. بنابراین مسلمانان در فتح آنها نقشی نداشتند. آیه نازل شد که در چنین مواردی، کسی غنیمت نمی‌برد و تمام آنچه که به دست آمده؛ اختصاصا تحت اختیار پیامبر(ص) است: 🕋 وَ مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلىَ‏ رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَ لَا رِکاَبٍ وَ لکنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلىَ‏ مَن يَشَاءُ وَ اللَّهُ عَلىَ‏ کلِّ شَیْءٍ قَدِيرٌ * مَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلىَ‏ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى‏ فَللهِ‏ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِى الْقُرْبىَ وَ الْيَتَامَى‏ وَ الْمَسَاکينِ وَ ابْنِ السَّبِيل‏ ... (حشر: 6-7) و آنچه خداوند به پيامبرش از (دارايى) آنان (به غنيمت) بازگرداند چيزى نبود که شما براى (به دست آوردن) آن، اسبان و شترانى دوانده باشيد ولى خداوند پيامبرانش را بر هر کس بخواهد چيره مى‌‏گرداند و خداوند بر هر کارى تواناست. آنچه خداوند از (دارايى‏‌هاى) اهل اين شهرها بر پيامبرش (به غنيمت) بازگرداند از آن خداوند و پيامبر و خويشاوند و يتيمان و مستمندان و در راه مانده است‏ ... 🟡 بعد آیۀ 26 سورۀ اسراء نازل شد که حق نزدیکان را بپرداز؛ یعنی فدک را به فاطمه(س) بده. فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
بدین ترتیب، فدک از زمان رسول الله(ص) به تملک حضرت فاطمه(س) درآمد. فدک که باغ بسیار بزرگ و حاصلخیزی بود، درآمد سرشاری داشت که ایشان صرف فقرا می‌کرد و وارد زندگی شخصی ایشان نمی‌شد؛ اما به هر حال پشتوانۀ مالی مهمی محسوب می‌شد. غاصبان خلافت، فدک را نیز غصب کردند که این پشتوانۀ مالی از بین برود و توانایی اقتصادی امیرالمؤمنین(ع) برای احقاق حق کم شود. غاصبان فدک، ابتدا ادعا کردند که فدک ارث است و بعد، به دروغ گفتند که پیامبران ارث نمی‌گذارند و فدک متعلق به بیت المال است. 🟠 عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع: کانَ رَسُولُ اللَّهِ أَعْطَى فَاطِمَةَ فَدَکاً قَالَ: کانَ وَقَفَهَا، فَأَنْزَلَ اللَّهُ: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ» فَأَعْطَاهَا رَسُولُ اللَّهِ حَقَّهَا، قُلْتُ: رَسُولُ اللَّهِ ص أَعْطَاهَا قَالَ: بَلِ اللَّهُ أَعْطَاهَا. 📌 تفسیر عیاشی، ج2، ص287 🟠 ابان (یکی از یاران امام صادق ع) از ایشان پرسید: آیا فدک را پیامبر(ص) به حضرت فاطمه(س) داد؟ امام فرمود: پیامبر(ص) دست نگه داشته بود. وقتی خدا آیه نازل کرد که «حق خویشاوند را به او برسان» پیامبر(ص) حق فاطمه(س) یعنی فدک را به او داد. ابان پرسید: یعنی پیامبر(ص) فدک را به فاطمه(س) داد؟ امام(ع) فرمود: بلکه خدا به او داد. فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
🕋 جزء شانزدهم 🕋 🔴 نابودی قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکم بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالاً * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فىِ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا * أُوْلَئک الَّذِينَ کفَرُواْ بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَ لِقَائهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا (کهف: 103-105) بگو: آيا شما را از زيانکارترین کسان آگاه کنيم؟ آنان که کوشش‏هايشان در زندگانى دنيا تباه شده است ولى خود گمان مى‏برند که نيکوکارند. آنان کسانی‌اند که آيات و لقاى پروردگارشان را انکار کردند و کردارهايشان تباه گرديد؛ از اين رو روز رستخيز براى آنها هيچ وزن [و ارزشى‏] قائل نخواهيم شد. 🟠 توضیح: این زیان‌کاران واقعا اعمالی انجام داده‌اند؛ اما اعمالشان نیست و نابود شده است. علت این اتفاق عجیب آن است که آیات خدا و ملاقات خدا (=معاد) را انکار کرده‌اند. 🟢 حدیث: كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ يَقُولُ مَا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ آيَةٌ هِيَ‏ أَكْبَرُ مِنِّي‏ وَ لَا لِلَّهِ مِنْ نَبَإٍ أَعْظَمُ مِنِّي 📌 کافی، ج1، ص207 🟢 امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمود: خداوند بلندمرتبه هیچ آیه‌ای بزرگ‌تر از من ندارد؛ خداوند هیچ خبری سترگ‌تر از من ندارد. در خصوص این اتفاق بزرگ (نابودی اعمال منکران ولایت اهل بیت ع) در سورۀ محمد(ص) (جزء 26) صحبت خواهیم کرد؛ ان‌شاءالله تعالی. فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
🕋 جزء هفدهم 🕋 1 از 2 🟢 فَسْئَلواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُون‏ (انبیاء: 7) اگر نمی‌دانید از اهل ذکر بپرسید. 🟡 توضیح: «اهل الذکر» از مواردی است که بطن‌های مختلف قرآن کریم را به راحتی نشان می دهد. 🟠 معنای لغوی آن یعنی «کسانی که یاد می‌کنند/ به یاد می‌آورند» لذا برخی مترجمان چنین ترجمه کرده‌اند: «از آگاهان بپرسید». 🟠 سیاق آیه چنین است که در امت‌های پیشین نیز پیامبر فرستادیم؛ از اهل ادیان پیشین بپرسید؛ بنابراین برخی از مترجمان «اهل ذکر» را به اهل کتاب (مسیحی و یهودی) یا علمای اهل کتاب ترجمه کرده‌اند. 🟠 امام باقر(ع) در تأویل آیه (معنای باطنی) دو قول متفاوت دارد که نشان می‌دهد تأویل نیز بطون و سطوح مختلف دارد: 🟢 الذكر القرآن، و آل الرسول صلى الله عليه و آله أهل الذكر و هم المسئولون. (تفسیر نور الثقلین، ج3، ص55) ذکر قرآن است. اهل ذکر نیز اهل بیت(ع) هستند؛ آنهایند که باید از ایشان سؤال شود. 🟢 قال رسول الله (ص): الذكر أنا، و الائمة أهل الذكر (همان آدرس) پیامبر(ص) فرمود: ذکر من هستم و اهل ذکر امامان هستند. فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
2 از 2 هر دو حدیث تأویلی از امام باقر(ع) نقل شده؛ اولی پذیرفتنی‌تر است؛ راحت نقل می‌شود. دومی کمی عجیب است؛ بنابراین امام باقر(ع) کلام را از قول رسول‌الله(ص) نقل می‌کند. توضیح آن‌که در دورۀ امام باقر(ع) اهل سنت و حتی برخی از شیعیانی که به ایشان رجوع می‌کردند، ایشان را به عنوان راوی مطمئن حدیث پیامبر(ص) می‌شناختند نه امامی که می‌تواند مستقلا حکم بدهد و تفسیر کند. حتی گاهی از امام سند حدیث می‌خواستند! در همین شرایط، امام صادق(ع) برای هر دو معنای تأویلی «ذکر» شاهد قرآنی می‌آورد. 🟢 «أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْر»: ما ذکر را به تو نازل کردیم > ذکر قرآن است. 📌سورۀ نحل: 44/ تفسیر نورالثقلین، ج3، ص57 🟢 «قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً رَسُولًا» قال: «الذكر: اسم من أسماء محمد (ص)، و نحن أهل الذكر: از این آیه سؤال شد: «... خداوند به سوی شما ذکری را نازل کرد؛ رسولی که ...»، امام صادق(ع) فرمود: «ذکر» یکی از نام‌های پیامبر(ص) است و «اهل ذکر» ما هستیم. 📌سورۀ طلاق: 10-11/ تفسیر البرهان، ج3، ص425 فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
راستی، «از آگاهان بپرسید» نام یکی از کتابهای ارزشمند دکتر تیجانی است که در دفاع از مذهب تشیع نوشته است. فایل رایگان این کتاب را می توانید در این آدرس بیابید: https://www.ghbook.ir/index.php?option=com_dbook&task=viewbook&book_id=15759&lang=fa
سلام در این تعطیلات مشغول تالیف تاریخ ادبیات شیعی (پیش از صفوی) هستم. دیوانها را که بررسی می کنم با مواردی مواجه می شوم که حقیقتا به وجد می آیم. گفتم شما را هم در این لذت شریک کنم. قطعه ای که می گذارم از شاعر قرن 9 است. شاعری که کاملا گمنام مانده و بعید می دانم کسی از شماها حتی اسمش را شنیده باشد. من که هیچ نمی شناختمش. در سایت گنجور می توانید پیدایش کنید. این قطعه را به نقل از گنجور، بدون هیچ توضیحی می آورم. عالی است:
آن ماحی جلالت و حامی دین حق آن والی ولایت جان شاه اولیا داماد مصطفای معلا علی که هست خاک درش ز روی شرف کعبه علا روح الامین امانت از او کرده اقتباس روح القدس گرفته از او زینت و بها آدم خلافتست و براهیم خلت است چون نوح متقی است هم از قول مصطفی موسی است در مهابت و عیسی است در ورع جمشید در جلالت و احمد در اصطفا بگذار احولی و دو بین کیست جز علی مجموعه جمیع کمالات انبیا گر زانکه نص نفسک نفسی شنیده دانی که اصطفا است همان عین ارتضا بشناس سر آیت دعوت بابتهال آنجا که گفت انفسنا حضرت خدا تا همچو آفتاب شود بر تو منکشف کین مرتضا است نفس محمد در ارتضا او را ولایتی است بتخصیص از خدا کآنرا بیان همی کند ایزد با نما ای آستین دولت تو منشاء مراد وی آستان حرمت تو قبله دعا بر تارک جلال تو تاج لعمرک است بر قد کبریای تو دیباج لافتی گرچه یگانه ای و ترا نیست ثانی ای ثانی تست حضرت عزت به هل اتی نی نی چه حاجت است بتخصیص هر چه حق گفت از برای احمد مرسل که در ثنا آن جمله ثنا بحقیقت ثنای توست جان تو جان اوست بدن گرچه شد دوتا ای اولیا ز خرمن جود تو خوشه چین وی اصفیا ز گنج عطای تو با نوا هم عقل را معلم لطفت شده ادیب هم خلق را مفرح خلقت شده شفا با رأی روشنت چه زند ماه آسمان در پیش آفتاب چه پرتو دهد سها یادی نکرد هیچکس از خواجه خلیل چون فضل تو گشاد سر سفره سخا با این همه نعیم و چنین بخشش عظیم آخر روا بود من بیچاره ناشتا عمری است تا حسین جگر خسته مانده است در دست اهل نفس گرفتار صد بلا در کرب و در بلا صفت ابتلای من شاها همان حدیث حسین است و کربلا امروز دست گیر که از پا فتاده ام آخر نه دست من تو گرفتی در ابتدا روی نیاز بر در فضلت نهاده ام ای خاک آستان تو بهتر ز کیمیا چون در بر آستان توام بر امید باز باری بگو که حلقه بگوش منی درا کوه ارادتم متزلزل نمی شود لو بثت الجبال و لو دکت السما فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
🕋 جزء هجدهم 🕋 مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُور (نور/40) هر که خدا برایش نوری قرار نداده باشد، هیچ نوری نخواهد داشت. امام صادق(ع) دربارۀ این آیه فرمود: هر که در این دنیا امامی از نسل فاطمه(س) نداشته باشد، در قیامت امامی نخواهد داشت که بتواند با نور او (راهش را بیابد و) حرکت کند. 📌تفسیر قمی، ج2، ص106 فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
هدایت شده از فهام
Sequence 03.mp3
15.41M
نسخه صوتی مثنوی زمزم ذات
شعر بسیار ارزشمند و معنوی دکتر ولیئی مناسب امشب
هدایت شده از محمد حسین فرهادی
خداوند بنی‌اسرائیل را برگزیده بود. امّا افسوس! آنان بنی‌اسرائیل بودند. خداوند مائده فرو فرستاد. گفتند: «غذای پروردگارت را نمی‌خواهیم. سیر می‌خواهیم و پیاز و از این قبیل.» تشنه شدند. خداوند دوازده چشمه برایشان جاری کرد و چنان غرق نعمتشان کرد که غبطۀ جهانیان شدند. هرکدام از آنان آبشخور خویش را می‌شناخت. چیزی که صورتْ بستنش در این دنیا محال می‌نمود. بنی‌اسرائیل باز ظلم پیشه کردند. خداوند باز راه توبه را به آنان نمود. گفت: «در این قریه آرام گیرید. هرچه می خواهید، بخورید.» آنان آسوده شدند. تنها ستمکارِگی‌شان بود که آزارشان می‌داد. خداوند آن را نیز چاره کرد. فرمود: «به خشوع از این در درآیید و بگویید: گناهان ما را فرو ریز.» آنان نیامدند. یا آمدند و نگفتند. یا گفتند، ولی به طنز و سخره، واژگانش را دیگرگون کردند. خداوند بر آنان رحمت آورده بود. آنان غضب می‌خریدند. ⚫️⚫️⚫️ خداوند ما را برگزید. امّا افسوس؛ برگزیدگان ما بودیم! مایی که قرار بود بنی اسرائیل نباشیم. خداوند هدایتش را فرو فرستاد. گفتیم: اکتفا به همین راه جمود است و تعصّب. سخن دیگران را نیز باید چشید. دهانمان به عطر کلام خاندان وحی خوشبو بود؛ گفتیم: سیر می‌خواهیم و پیاز! رفتیم. تشنه کام بازگشتیم. خداوند دوازده چشمۀ همیشه جوشنده را بر ما عرضه کرد. آن گونه که راه را باز شناختیم. سیراب شدیم. رفتیم! گناهکار و آشفته حال در تَف بیابان‌های گمراهی ذوب می‌شدیم. خداوند ما را بر بهشتِ آرامش فروآورد. لقمه لقمه خوراکمان داد و جرعه ‌جرعه آبمان نوشاند. گفت: به این سو آیید. کرنش کنید و درآیید تا شما را ببخشایم. گفت: بیایید که عزم آمرزش دارم. گفت: «این علی علیه‌‌السلام است. نزد او آیید.» گفت: «فضایلش را بگویید، زبانتان را پاک می‌کنم. بشنوید، گوشهایتان را می‌شویم. بخوانید، چشمانتان را تطهیر می‌کنم.» و ما نکردیم. یا کردیم و باور نکردیم. یا کردیم ولی ... ⚫️⚫️⚫️ شبهای قدر به هر دری می‌زنیم تا خدا ما را ببخشاید و خلوت‌ترینِ درها در این شبها درِ خداست؛ باب الله! به هر جا سر می‌کشیم جز آنجا که باید! ⚫️⚫️⚫️ شنیدیم که خواندن و نوشتن، شنیدن و گفتن فضایل علی علیه‌السلام عبادت است. شنیدیم که گناهان را فرو می‌ریزد. باور کردیم. نوشتیم. تو چه می‌کنی؟ با ما همسفر خواهی شد؟ خواهی خواند؟ باز خواهی گفت؟ ... فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
🕋 جزء نوزدهم 🕋 🟢 قالَ الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا آتيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُك‏ (نمل/ 40) آن كه دانشى از كتاب با خويش داشت گفت: من پيش از آنكه چشم بر هم زنى، آن تخت را برايت مى‌‏آورم‏. 🟢 وَ يَقُولُ الَّذينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني‏ وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ (رعد/ 43) و كافران مى‏گويند: تو فرستادۀ نيستى؛ بگو: ميان من و شما خداوند و كسى كه دانش كتاب نزد اوست، گواه بس. 🟡 امام صادق(ع) دربارۀ این آیه فرمود: آن که «علم کتاب» نزد اوست، علی بن‌ ابی‌طالب است. «کتاب» همان است که «هیچ خشک و تری نیست مگر آن‌که در کتاب مبین است». 📌 تفسیر نورالثقلین، ج1، ص 723 (ترجمۀ مضمون حدیث) 🟡 «علم کتاب» توانایی خاصی است که وزیر سلیمان نبی بهره‌ای از آن داشت و توانست تخت ملکۀ سبأ را به چشم‌برهم‌زدنی، از یمن تا بیت‌المقدس ببرد. طبق آیۀ 43 سورۀ رعد، امیرالمؤمنین(ع) دارندۀ کل «علم کتاب» است؛ لذا تمام معجزات و کرامات ایشان و دیگر امامان معصوم(ع) مستند قرآنی دارد. فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَا تَخْفَى عَلَيْنَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ يَطُوفُونَ بِنَا فِيهَا. پرسیدند که شما می‌دانید شب قدر کدام شب است؟ امام باقر(ع) فرمود: شب قدر بر ما پوشیده نیست؛ در آن شب فرشتگان به دور ما طواف می‌کنند. تفسیر قمی، ج2، ص290 فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
هلا ای رهگذران دارالخلافه ای خرما فروشان کوفه ای ساربانان سادۀ روستا تمام بصیرتم برخیِ* چشم شمایان باد اگر به نیمروز، چون از کوچه‌های کوفه می‌گذشته‌اید از دیدگان معبری برای علی ساخته باشید گیرم که هیچ او را نشناخته باشید ⚫️⚫️⚫️ نقاشی: میزان، اثر حسن روح الامین شعر: در سایه‌سار نخل ولایت، اثر سیدعلی موسوی گرمارودی * برخی: فدا فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
📚بیش از دو هزار کتاب دیجیتالی شده پیرامون امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام در سایت و اپلیکیشن های قائمیه به زبان های مختلف رایگان دریافت کنید 👇 https://lohedana.ir/more-books?subject=5073&type=0 📚معارف نهج البلاغه 👇 https://lohedana.ir/more-books?subject=4841&type=0 کمک به تولید بیشتر کتاب @ghboook
🕋 جزء نوزدهم 🕋 🟢 يَاوَيْلَتىَ‏ لَيْتَنىِ لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا * لَّقَدْ أَضَلَّنىِ عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنىِ وَ كَانَ الشَّيْطَنُ لِلْانسَنِ خَذُولًا * وَ قَالَ الرَّسُولُ يَارَبِّ إِنَّ قَوْمِى اتخَّذُواْ هَذَا الْقُرْءَانَ مَهْجُورًا (فرقان: 28- 30) [در قیامت می‌گوید:] وای بر من! کاش فلانی را دوست خود نمی‌گرفتم. پس از آن که «ذکر» به من رسید، مرا از «ذکر» روی‌گردان کرد. شیطان خوار کنندۀ انسان است. و پیامبر (ص) گفت: پروردگار من! امّت من اين قرآن را كنار نهادند. 🟠 نکته: بیشتر ترجمه‌ها همین‌گونه ترجمه کرده‌اند. غلط هم نیست. اما یک ظرافت: «اتخذوا» یعنی گرفتند؛ ترجمۀ دقیق‌تر این‌چنین است: قرآن را گرفتند؛ اما مهجور! یعنی ظاهرا با قرآن بودند؛ اما به گونه‌ای که روح قرآن را کنار گذاشته بودند. 🟡 امیرالمؤمنین در حدیث بسیار جالبی نکاتی می‌فرمایند که ترجمۀ تقریبی‌اش را در زیر آورده‌ام: ... آنان که به من ظلم کردند و حق مرا گرفتند، در قیامت از یکدیگر تبری می‌جویند. یکی چنین می‌گوید: «کاش بین من و تو فاصلۀ شرق تا غرب بود؛ چه بد هم‌نشینی بودی!» (1) و دیگری چنین جواب می‌دهد: «کاش فلانی را به دوستی نمی‌گرفتم؛ پس از آن که ذکر به سوی من آمد، مرا از ذکر روی‌گردان کرد». 🟡 فأنا الذكر الذي عنه ضل، و السبيل الذي عنه مال، و الإيمان الذي به كفر، و القرآن الذي إياه هجر، و الدين الذي به كذب، و الصراط الذي عنه نكب‏ 🟠 آن ذکری که از آن روی‌گردان شدند، منم. 🟠 آن سبیلی که از آن منحرف شدند، منم. 🟠 آن ایمانی که به آن کفر ورزیدند، منم. 🟠 آن قرآنی که مهجور گذاشتند، منم. 🟠 آن دینی که تکذیب کردند، منم. 🟠 آن صراطی که از آن فرو افتادند، منم... ⚫️⚫️⚫️ 1) زخرف/ 38: يا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِين‏ 📌 البرهان، ج4، ص129 فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
جهان طفیل وجود محمدست و علی برین دو مظهر کل واجبست تسلیمات خلاصه سخن این: کز وجود ما غرض است سلام بر علی و آل و بر نبی صلوات اهلی شیرازی (ق10)