سوال بارداری،،بانوی بهشتی
#تجربه_من ۲ #تربیت_فرزند #فرزنداوری #خانواده_پرجمعیت #شب_ادراری قسمت هفتم سلام دوستان خانم مدیر
#تجربه_من ۲
#تربیت_فرزند
#فرزنداوری
#خانواده_پرجمعیت
#شب_ادراری
قسمت هشتم
اعضای کانال به خانوم مدیر لطف کردن زیاد پیام دادن که بنده حقیر ادامه بدم خاطراتمو بنویسم
بنده هم اطاعت امر کردم
در ادامه همون موضوع شب ادراری بچه های فامیل ما که ارثی کلا همه بچه ها گرفتار بودن رو ادامه میدم بااجازه
ما تو عالم بچگی اگه سرزده هم خونه فامیلا میرفتیم از مایحتاج بچه های شب ادرار🤦♀ همه چیزش موجود بود و نگران نبودیم که وسیله نبردیم
یادمه تابستونی روستا رفته بودم خونه مادربزرگم (من معمولا زیاد میرفتم خونه مادربزرگم بخصوص تابستون و اونجا یک هفته می موندم )غروب بود رفتم خونه داییم اینا که چند تا پسر کوچیک داشتن دیدم تو حیاط فرش پهن کردن دارن چایی میخورن
منم سلام کردم و رو یکراست رفتم تو اتاق😁
دیدم از همون غروب رختخواب بچه هاشون
رو پهن کردن😳 یک پلاستیک که روش رو ملافه کارتونی انداخته بودن هم بود
یادمه تابستونم که بود اونقد تو روستا بازی کرده بودم که تا دیدم تشک بچه های دایی پهنه همونجا گرفتم خوابیدم تا دراز کشیدم بیهوش شدم🤦♀
صبح که چشممو باز کردم دیدم خونه داییم خوابیدم در این حد امکانات رفاهی فراهم بود همه جا میخوابیدیم دیگه😂
گفتم خونه مادربزرگم بودم یک پسرخاله داشتم که سرباز بود اومده بود به مادربزرگ سر بزنه
مادربزرگ هر چی براش می اوردن منم که بچه میپریدم میخوردم
یادمه شب بود چای و میوه اوردن منم حمله کردم که چایی بردارم مادربزرگم فوری جلومو گرفتن گفتن دخترجان تو خیلی خاطر جمعی میخوای چایی بخوری؟(یعنی بععله صبح جاتو خیس میکنی چایی نخور) من معنیشو نفهمیدم گفتم اره خاطر جمعه😂
خندیدن مادربزرگم گفتن نه خاطر جمع نیستی صبح تو جات بارون میاد اینجا بود که پسرخاله م معنی حرف مادربزرگو فهمید و اونم خندید 😢
برای خودمم گنگ بود نمیفهمدیم چی میگن
باخودم میگفتم من میخوام چایی بخورم چه ربطی به بارون داره ☺️
مادربزرگمم ناراحت میشد اگه تشکو خیس میکردیم برای همین بزرگتر که شده بودم خیلی نگران بودم
اونجا هم یک بار به شب کاری افتادم مجبور شدم خشک کنم😢
اما مادربزرگم خیلی هوشیار بود تا یه صدا میاومد چشماشو باز میکرد منم سنگر میگرفتم تشکو تو بغلم میگرفتم خم میشدیم که نبینه😂با بدبختی یکم خشک کردم رفتم خوابیدم
بعدها که بزرگ شده بودم مادرم تعریف میکردن میگفتن خودش هم بچگیاش نصف شب بلند میشده از ترس مادربزرگ تشکشو زیر کرسی خشک میکرده 😁😁
کلا ما اخلاقیاتمون خانوادگی خیلی شبیه همه 😁
بعدها که به مادرم لو میدادم شبا چکار میکردم هم میخندیدن هم حرص میخوردن
تازه میگفتم به خواهرمم یاد دادم خودشو خشک کنه چون هر شب من بلند میشدم اونم مثه تیر چراغ برق علم شده بود تو خونه مجبور بودم اونم بیارم تو خط تا سریع خشک کنم برم بخوابم صبح بتونم بلند شم برای مدرسه م😂
کلا خیلی از بچگی زود مسئولیت پذیر شده بودم 😃
دفعه بعد از بچه های خاله م تعریف میکنم....
ادامه دارد
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
سوال ۴۱
۹ بهمن
سلام خانومای عزیز
منم ۲۲ سالم بود که ازدواج کردم شوهرم دوسال از من بزرگتر بود بعد از یک سال بدون جلوگیری باردار نشدم وخانواده شوهرم دائم میگفتند حتما مشکلی داری 😔 منم خیلی ترسیده بودم وفکر میکردم اونا درست میگند.
تصمیم گرفتم برم پیش دکتر متخصص وایشون بعد از انجام سونو وآزمایش یک روز در ماه را تعیین کرد که برم پیشش و اونروز یک آمپول به من داد وتزریق کردم .بعد از دوهفته تست بارداری من مثبت شد وآزمایش دادم وگفتند درسته بارداری خیلی خوشحال شدم و اصلا باورم نمیشد به این زودی جواب بده.بعداز انجام اولین سونو مشخص شد که دوقلو باردارم ومن شوکه شده بودم وهم ترسیده بودم که دوتا بچه چطور تو بدن به این ضعیف ولاغری میتونند رشد کنند.ولی با سختی زیاد و وجود ویار زیادی که داشتم تحملم صد برابر شده بود وبرای دیدنشون لحظه شماری میکردم که خدا رو شکر هردو پسرم سالم به دنیا اومدند خیلی روزهای سخت وشیرینی را گذروندم و الان بچه هام ۱۳ سالشونه.... دوباره هوس بچه کردم😁 نمیدونم چرا ولی حس میکنم از نظر جسمی دیگه نمیتونم من الان ۳۹ سالمه به نظرتون فکر درستیه یا بیخیال بشم مادرایی که شرایط منو دارن چیکار کردند.
من خودم باردار بودم بخاطر شیفت سنگین شوهر باهاش خیلی بد بودم دقیقا هم براش با لج و غیظ غذا میپختم مدامم باهاش قهر بودم ،و بچه م واقعا همینکه دست راست و چپشو شناخت سر ناسازگاری با پدرش گذاشت خانوما جدی بگیرید کینه پدرو از خونتون به بچه تزریق نکنید
اینم لینک کانال خانومای اشپز که خانوما همه باید بیان👇
https://eitaa.com/joinchat/3691053134Ce3fbadb31a
#خاطره_تجربه۱۲
#تربیت فرزند
#بارداری
سلام ستایش جون
منم از خاطرات بارداری خودم بگم :
برا فرزند اولم بعد دوسال از عروسیمون اقدام کردیم و یکسال و نیم بعد باردارشدم با دارو و دکتر و نذر و نیاز خلاصه دختر نازمو باردارشدم و مراحل بارداری گذشت و دخترم دنیا اومد و چقدر خیر و برکات مادی و معنوی نصیبمون شد البته بیشتر معنوی 😁
دخترم یکسال و شش ماهه بود که شک کردم به اقداممون و گفتم نه باردار نمیشم بی خیال سر دخترم یکسال و نیم طول کشید سر این میخاد با یه بار بچه درست شه
که بله بعد از دوهفته فهمیدم خدا خواسته و با اولین اقدام که قصدی نداشتیم پسرم رو باردار شدم و خیلی نگران بودم چون دخترم هنوز یکسال و ۶ماهش بود
ولی الان که دنیا اومده پسرم و ۷ماهه است و دخترمم دوسال و ۹ماهشه میبینم چقدر باهم همبازی ان و چقدربا بازی هاشون باهم و خنده هاشون باهم لبخند رو لب من و همسرم میارن 😁😁😁
خدا رو بخاطر وجود دوتا فرشته ام شکر میکنم
مامان ریحانه
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
سلام.
در پاسخ مادری که نگران صرع دخترش هست
من خودم بیماری صرع دارم وتحت نظر یک مشاور طب سنتی هستم .بعداز ۱۰سال مصرف داروهای شیمیایی صرع دپاکین .ورهاکین..
با پرهیزات غذایی وجایگزینی داروهای سنتی
دیگر دارو مصرف نمیکنم.و فرزند دوم باردار هستم.وحالم خیلی خوب هست.
این هم شماره مشاور طب سنتی ۰۹۱۸۶۰۵۵۵۳۰ فرجی
من همون خانومم که گفتم در بارداری عصبی بودم بچم با پدرش بد بود،سر بچه دوم اوضاع زندگیمون خوب بود و من ارامش داشتم نسبت به همسرم ، بچه و پدرش بی نهایت رابطه شون خوبه ....خواهش میکنم رعایت کنید خانوما ارامش داشته باشید.
اینم لینک کانال خانومای اشپز که خانوما همه باید بیان👇
https://eitaa.com/joinchat/3691053134Ce3fbadb31a
سلام .میخواستم برای اون دسته ازخانمهایی که براشون سواله که بعداز سزارین میشه زایمان طبیعی داشت بگم من خودم زایمان اولم سزارین بود و با توجه به اینکه زخمم دیر جوش میخوره خیلی اذیت شدم و تصمیم گرفتم هر طوری شده برخلاف نظر بیشتردکترا حتما زایمانم طبیعی باشه که بالاخره ارجاعم دادن به بیمارستانهای دولتی که بیشترشون دانشجو بودن .ولی خدا رو شکر زایمان طبیعی خوبی داشتم و وقتی دخترم ۳ساله شد یک پسر دیگه هم طبیعی به دنیا آوردم . وانشاا... تصمیم دارم خودمو تقویت کنم که برای بارداری بعدی آماده شم. خدا روشکر با تولد هر بچه روزیمونم بهتر شد و صاحب خونه و ماشین شدیم . چون فکر پوشک و خورد وخوراکشون رو نمیخوایم بکنیم که فکرمونو مشغول کنه . درسته خونم کوچیکه و گنجایش بچه های بیشتر رو نداره ولی توکلت علی الله 😍😊
من همون خانومم که گفتم در بارداری عصبی بودم بچم با پدرش بد بود،سر بچه دوم اوضاع زندگیمون خوب بود و من ارامش داشتم نسبت به همسرم ، بچه و پدرش بی نهایت رابطه شون خوبه ....خواهش میکنم رعایت کنید خانوما ارامش داشته باشید.
اینم لینک کانال خانومای اشپز که خانوما همه باید بیان👇
https://eitaa.com/joinchat/3691053134Ce3fbadb31a
سوال ۴۲
۱۰بهمن
دوستان خواهر من صرع داره تحت نظر دکتر نیست چون از دارو بدش میاد
قبلا که مجرد بود حملاتش شبانه بود تو خواب
از وقتی ازدواج کرد و باردار شد الانم که شیردهی هست خیلی حملاتش زیاد شده
کسی تجربه داشته بدونه بچه شیرخوره یا بارداری اثر زیاد داره روی بیماری و حملات؟
و اینکه دکتر خوب تو مشهد برای صرع کیو پیشنهاد میدید که خودتون هم رفتید راضی بودید؟
لطفا کمک کنید به یک مادر و بچه ش الان که راضیش کردم بره تحت نظر دکتر باشه زودتر یک دکتر خوب معرفی کنید بهم🌺🙏
ادامه داستان تازه عروس و سوپ درست کردنش😂 هیچی دیگه خانوم میگفت هی من قابلمه عوض میکردم دوباره قابلمه پر میشد کلافه شده بودم😤در همین حین شوهرمم رسید وسط قابلمه بازی من😝
گفت چکار میکنی گفتم هیچی میخوام سوپ درست کنم 😋گفت چقدر ظرف کثیف کردی داستانو گفتم کلی خندید گفت نمیدونی اینهمه برنج نباید تو سوپ بزنی ری میکنه زیاد میشه ...اونجا به سوتی خودم پی بردم گفتم دختر بترکی اگه دوبار سوپ تو خونه بابات بارگذاشته بودی اینجور ضایع نمیشدی جلو شوهرت حالا بکش حقته دختره مفت خور راحت طلب همش خواب خواب خواب☹️از خودم بدم اومده بود واقعا....داستان سوتی های اشپزی من ادامه داره..🙆♀🤦♀
اول سرچ بعد سوال
@T_ASHPAZE
اینم لینک کانالی که خانوما همه باید بیان👇
http://eitaa.com/joinchat/192544789Ca024ccbaef
خاطره_تجربه ۱۳
#بارداری_سخت
#صبوری
#توسل
سلام به همه اعضا کانال امیدوارم حال همگی خوب باشه 😃😍
ممنونم از ستایش خانوم بابت زحمت هایی که برا کانال میکشن😘
من 20 سالمه و همسرم 25 سال 97عقد کردیم یک سال و 8 ماه دوران عقد ما طول کشید بعد به سلامتی رفتیم خونه بخت
از اونجا که همسرم عاشق بچه بود از همون اول اصرار داشت اقدام رو شروع کنیم که از آخر هم حرف ایشون شد یکی دوماه گذشت و از بارداری من خبری نبود و همسر جان هی حرص میخورد چرا بچه دل. نمی شیم انقدر میگفت که منم ترسوند رفتم دکتر زنان دکتر گفت دخترم چقدر عجله داری تا یه سال طبیعی حامله نشی😂
خلاصه خیالش راحت شد اما یکسره با بچه های مردم بازی میکرد هرماه من
پریودیم عقب و جلو که میشد می گفتم برام بیبی چک بگیر اونم خوشحال می گرفت اما منفی میشد😊اونم ناراحت😔
خیییلی بیبی چک گرفت طفلک تازه یه بار آزمایش خون دادم بازم منفی شد😔
تا اینکه ماه رمضان شد منم چون مشکلی نداشتم همه روزه هام و گرفتم تا اینکه روز پریود مریض نشدم چون قبلا هم اینجوری شده بود محل ندادم و روزه میگرفتم من هرشب موقع افطار از خدا طلب فرزند سالم و صالح میکردم تا اینکه روزهای آخر ماه رمضان خیلی سر گیجه ضعف داشتم
ادامه دارد..ّ...
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
31.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️جعل احادیث و اذکار دروغین
⚠️مراقب اینطور کلیپ ها باشید...
👈🏻 این کلیپ رو برای اطرافیان و همچنین در گروه هایی که دارید، انتشار بدید، تا دیگران از این موضوع آگاه باشند.
⭕️ کانال مجموعه نورالمهدی 👇
https://eitaa.com/joinchat/1431306305C7a3999fb11
سلام.خوبید؟
ببخشید درمورد اون خانمی که پرسیده بودن باوجود فیبرم میشه باردار شد؟بله ما تو فامیلمون کسی بود که فیبرم داشت باردار شد و بچه سالمی هم الحمدلله بدنیا آورد.
حتی کسی بود که باوجود کیست تخمدان ۷ سانتی بچه ش رو سالم و سلامت دنیا آورد و الان ۸ ماهشه.که دکترا بهش میگفتن باید عمل کنی وگرنا باردار نمیشی اگه هم بشی خطرناکه ولی ایشون باردار شدن و دکترشون رو عوض کردن و دکترشون که خیلی خانم خوب و جاافتاده ای بودن،دائم بهشون امید وانرژی میدادن.
من خودم باردار بودم بخاطر شیفت سنگین شوهر باهاش خیلی بد بودم دقیقا هم براش با لج و غیظ غذا میپختم مدامم باهاش قهر بودم ،و بچه م واقعا همینکه دست راست و چپشو شناخت سر ناسازگاری با پدرش گذاشت خانوما جدی بگیرید کینه پدرو از خونتون به بچه تزریق نکنید
اینم لینک کانال خانومای اشپز که خانوما همه باید بیان👇
https://eitaa.com/joinchat/3691053134Ce3fbadb31a
سلام خانوما
این پیام رو یکی از دوستان تو گروهی فرستادن،،گفتم شاید به درد کسی بخوره،،التماس دعا🤲🏻
من خودم باردار بودم بخاطر شیفت سنگین شوهر باهاش خیلی بد بودم دقیقا هم براش با لج و غیظ غذا میپختم مدامم باهاش قهر بودم ،و بچه م واقعا همینکه دست راست و چپشو شناخت سر ناسازگاری با پدرش گذاشت خانوما جدی بگیرید کینه پدرو از خونتون به بچه تزریق نکنید
اینم لینک کانال خانومای اشپز که خانوما همه باید بیان👇
https://eitaa.com/joinchat/3691053134Ce3fbadb31a
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
خاطره_تجربه ۱۳ #بارداری_سخت #صبوری #توسل سلام به همه اعضا کانال امیدوارم حال همگی خوب باشه 😃😍 مم
خاطره_تجربه ۱۳
#بارداری_سخت
#صبوری
#توسل
قسمت دوم
به همسرم گفتم بیا بیبی چک بخر ببینم حامله ام یا نه قبول نکرد😂 گفت مثل دفعه های قبل میشه اصرار کردم آخه 8روزی بود از پریودیم گذشته بود بالاخره به حرف کرد و خرید خیییلی می ترسیدم که باز منفی بشه دیگه بسم الله گفتم بعد 1دقیقه دیدم مثبت وای باورتون نمیشه خییییلی خوشحال شدیم😃😍 خیییلی خوشحال شدم آخر ماه رمضان تو عید فطر خدا به ما لطف کرد 6ماه از خونه داری مون گذشته بود اما باز هم ته دلم می گفتم نکنه خطا داشته باشه خلاصه ویار هام شروع شد 😔روز بعد رفتم دکتر عمومی گفتم خیلی سرگیجه و حالت تهوع دارم گفت بارداری؟موندم چی بگم گفتم نمیدونم بیبی چک که مثبت شد گفت پس جوابش درسته سرم زد بهم چند روز بعد رفتم آزمایش بارداری که اونم مثبت شد اما من خیییلی ویار شدید داشتم با هر بویی گلاب به روتون بالا می آوردم بوی پیاز سرخ کرده بوی آشغال بوی هر غذایی🙊 دیدم با این وضع نمیشه تنها زیر نظر بهداشت باشم برا همون رفتم پیش دکتر عادله حاجی زاده هر سه یا چهار روز زیر سرم بودم دیگه رگ پیدا نمیکردن 😢
اولای حاملگی خودم آشپزی میکردم اما با چند لایه روسری جلو دهنم رو می بستم اما باز هم گلاب به روتون منجر به بالا آوردن میشد
تا اینکه گذشت و نوبت غربالگری دوم شد من چون اولی خوب بود دومی رو انجام ندادم گفتم برام سونو ساده نوشتن
ادامه دارد...
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
خاطره_تجربه ۱۳ #بارداری_سخت #صبوری #توسل قسمت دوم به همسرم گفتم بیا بیبی چک بخر ببینم حامله ام یا
خاطره_تجربه ۱۳
#بارداری_سخت
#صبوری
#توسل
قسمت سوم
تو این سونو جنسیت کوچولو ما معلوم شد پسر بود 😍
خدا نصیب همه بکنه مادر شدن رو نمیدونین چه حس خوبیه وقتی منتظری ببینی خدا این نعمتی که داده چیه دختر یا پسر 😃😍
قرار بود اگه پسر باشه محمد حسن بزاریم اگه دختر بود رقیه ❤️
خیلی ها می گفتن نه محمد حسن قدیمی این همه اسم منم دو دل شدم خیلی تو اینترنت اسم هارو خوندم اما نمیدونم چرا به دلمون نمی نشست
رفتم پیش دکترم سونو رو نشون دادم اما گفتن دهانه رحمت خیییلی نازک شده الان اینقدر نازک شده که احتمال زایمان زودرس داری اگه هم بچه به دنیا بیاد با دستگاه هم نمی مونه چون سنش کمه😢😭
دنیا رو سرم خراب شد اما خیییلی خوب و مهربونی بودن گفتن بهت شیاف میدم قرص هم میدم و آمپول برا جلوگیری از زایمان زودرس توکلت به خدا باشه دو هفته استراحت مطلق مطلق باش دوباره یه سونو مینویسم طول سرویکس ببینم چند میشه
از مطب اومدیم بیرون با مامانم بودم مامانم رفت دارو هارو بگیره
من نشستم بیرون اشک هام میریخت خییلی گریه کردم به همسرم زنگ زدم و گفتم ناراحت شد اما گفت خوب میشی از دکتر برو خونه مامانت که بیشتر مراقبت باشه
بعد من بهش گفتم اگه بچه سالم به دنیا بیاد اسمش رو همون محمد حسن بزاریم اونم بدون مخالفت قبول کرد همون جا گفتم یا کریم اهل بیت بچمو به خودت سپردم
ادامه دارد
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
┏┓╋╋┏┓╋╋╋┏━━━━┓╋┏┓
┃┗┓┏┛┃╋╋╋┃┏┓┏┓┃╋┃┃
┗┓┗┛┏┻━┳┓┣┫┃┃┣┫┏┫┗━┳━━┓
╋┗┓┏┫┏┓┃┃┃┃┃┃┃┃┃┃┏┓┃┃━┫
╋╋┃┃┃┗┛┃┗┛┃┃┃┃┗┛┃┗┛┃┃━┫
╋╋┗┛┗━━┻━━┛┗┛┗━━┻━━┻━━┛
🔥😂خندهدارترین کلیپهای یوتیوب😂🔥
😳تو هیچ کانال دیگهای پیدا نمیکنی😳
👌سریع عضو شو تا گمش نکنی👌
🔴👇🇯 🇴 🇮 🇳 👇🔴
👉🆈🅾🆄 🆃🆄🅱🅴👈
سلام درپاسخ خانمی که بچه ۷ساله داره استفاده از روغن بنفشه مرغوب مالیدن روی پیشانی وبینی وروی سینه +ماساژپشت کتف وکوبیدن برای جدا شدن خلط سینه
دمنوش بنفشه پنیرک به دانه سپستان دم شود وهرگز جوشانده نشودشیرین شده مصرف شود.جوشانده به با هسته آن وشیرین کردن آن برای بچه مفیده
بیمارغذای روزقبل کهنه وفریزری ودیرهضم مثل پنیر ژله کله پاچه روغنهای کارخانه ه ای چیپس پفک سرخ کرده کیوی .گوجه فرنگی رب .سس .سیب زمینی ماکارانی حلیم قارچ.ترشی.ماست. اصلا نخوره .
بادکش گرم مفیدهست
مصرف کره گاوی .عسل .روغن زیتون .سوپ جو مرغ پرسبزی (جعفری وگشنیز)
مصرف لیمو ترش بانمک مفید وباعث سرعت بهبودمیشود
هوای اتاق خشک نباشد.باکتری روی بخاری یا شوفاژ
حمام داغ طولانی با مراقبت از سرما هنگام خروج در سرعت بهبودی بسیار مفید است
دمنوش بنفشه .زوفا .پونه پنیرک .آویشن .اسطخودوس
ودانه های لعاب دار در ناراحتی های سینه
مفید هستند.
مطالب بالا در درمان بیماران کرونایی وآنفولانزا بسیار موثرمیباشد .
اعضا محترم با ذخیره این مطلب در بهبودی بیماران نقش موثری داشته باشند..
من خودم باردار بودم بخاطر شیفت سنگین شوهر باهاش خیلی بد بودم دقیقا هم براش با لج و غیظ غذا میپختم مدامم باهاش قهر بودم ،و بچه م واقعا همینکه دست راست و چپشو شناخت سر ناسازگاری با پدرش گذاشت خانوما جدی بگیرید کینه پدرو از خونتون به بچه تزریق نکنید
اینم لینک کانال خانومای اشپز که خانوما همه باید بیان👇
https://eitaa.com/joinchat/3691053134Ce3fbadb31a
سوال ۴۳
۱۰ بهمن
سلام عزیزم وقت بخیر
من یه خانمه سی و پنج ساله هستم که مادر دو دختر ناز هستم خداروشکر
اگه خدابخواد میخوام برای سومین بار باردار شم خیلی دوست دارم خدا یه پسر ناز و سالم بهم عنایت کنه ولی دکتر میگه چون سی و پنج سالته اگه الان اقدام کنی احتمال داره شش ماه دیگه باردارشی
به نظرتون چی کار کنم که تخمک گذاری خوبی داشته باشم زودتر از شش ماه باردارشم
🌹ممنون🌹
من خودم باردار بودم بخاطر شیفت سنگین شوهر باهاش خیلی بد بودم دقیقا هم براش با لج و غیظ غذا میپختم مدامم باهاش قهر بودم ،و بچه م واقعا همینکه دست راست و چپشو شناخت سر ناسازگاری با پدرش گذاشت خانوما جدی بگیرید کینه پدرو از خونتون به بچه تزریق نکنید
اینم لینک کانال خانومای اشپز که خانوما همه باید بیان👇
https://eitaa.com/joinchat/3691053134Ce3fbadb31a
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
خاطره_تجربه ۱۳ #بارداری_سخت #صبوری #توسل قسمت سوم تو این سونو جنسیت کوچولو ما معلوم شد پسر بود 😍
خاطره_تجربه ۱۳
#بارداری_سخت
#صبوری
#توسل
قسمت چهارم
رفتم خونه مامانم همش دراز کش بودم حتی توالت فرنگی استفاده کردم نماز هم دراز کشیده میخوندم مامانم خیییلی زحمت کشید خدا خیر دنیا و آخرت. و بهش بده😘😘 حتی به خاطر من همش تو حیاط پیاز سرخ میکرد یا غذاهایی که بو بیشتر میکرد بهم میگفت برو تو اتاق من آخه عفونت هم داشتم برا همون تند تند باید لباس زیر عوض میکردم مامانم بنده خدا می شست میذاشت تو آفتاب تا ضد عفونی بشه
همسرم دوست داشت خونه خودمون باشیم اما مامان و بابام می گفتن چون بچه اول اگه کاریش بشه بچه دوم بیشتر باید مراقب باشین برا همون همسرم هم شب ها میومد اون جا
خلاصه خیلی سخت بود خیییلی من تا آخر بارداری همین جوری بودم همش بالا می آوردم و استراحت داشتم یکم بیشتر میشستم زیر دلم و کمرم درد می گرفت 😔
اینقدر حالم بد بود که بقیه می گفتن شاید بچت سقط بشه چون خیلی گلاب به روتون بالا می آوردم هر غذایی رو به زور نصف نوشابه شیشه ای میخوردم
خلاصه منم تو این چند ماه استراحت چله زیارت عاشورا برداشتم و قرآن میخوندم 😃
همچنان خدا خدا میکردم کی تموم میشه و به دنیا میاد
تو 34هفته بودم که یه روز بعد اذون صبح دردهام شروع شد هی می گرفت هی ول میکرد رفتم بیمارستان بعد معاینه به دکترم زنگ زدن گفتن بستریش کنین یکی دو ساعت بعد اومدن بالا سرم اینقدر درد داشتم می گفتم فقط یه کاری کنین من زایمان کنم😂
دکترم دارو و آمپول هارو نوشت و رفت اما خدا خیرشون بده خیلی به فکر مریض هاشون هستن زنگ میزدن و حال مریض و دارو هارو می گفتن چی بدین چه ورزشی بدین
قبل بستری شدنم 6تا آمپول که هر سه تا رو باهم زدم که زودتر ریه های جنین تشکیل بشه
تا شب درد کشیدم فردا صبحش دکترم اومد بالا سرم دید انقباض هام بیشتر شده بعد معاینه گفت بچه مکونیال شده یعنی مدفوع کرده باید همین الان سزارین اورژانسی بشه
منو میگی دست و پاهایم می لرزید 😢منو با بلانکارد بردن اتاق عمل خیلی ترسیده بودم دو دقیقه نکشید که بیهوش شدم
ساعت 10صبح رفتم اتاق عمل ساعت 3بهوش اومدم
تو بخش ریکاوری پرستار میگفت پسرتو نگاه کن اما من اصلا ندیدمش فقط صورتش رو که رو صورتم گذاشتن حس کردم
خدا رو شکر بخیر گذشت آقا محمد حسن ما با وزن 2کیلو 300به دنیا اومد اما خداروشکر تو دستگاه نذاشتن ریه هاش تشکیل شده بود شیر هم با سرنگ بهش میدادم زردی هم که تا دلت بخواد داشت😁
بعد زایمانم یکسره تو راه دکتر برا بچم بودم چون نارس بود وزن کم میکرد به جا که زیاد کنه😂
الان می خندم اما اون موقع همش گریه میکردم آخه یه بار 7ساعت بود بیدار نمی شد شیر بخوره انگار بیهوش بود اشک همه رو در آورد باز هم متوسل خدا و اهل بیت شدم که بیدار شد و سینه رو گرفت
دکترنوزادان می گفت این بچه 5یا6ماه از بچه های عادی دیر تر حرکت هاش رو انجام میده چون زود به دنیا اومده
خییلی غصه خوردیم اما خداروشکر آقا پسرم مثل یه بچه عادی همه حرکت هارو انجام میده الانم اینقدر شر و اذیت میکنه که همه از دستش فراری ان😁
از من میشنوین توکلتون به خدا باشه اون بخواد میشه نخواد نمیشه من خالم 6ماهه حامله بود یکم سر خورد افتاد زمین بچش سقط شد در حالیکه یکی دیگه بود اونم همینجوری خورد زمین بچش موند
ان شاءالله که تمام مامانایی که منتظر بچه ان دامنشون سبز بشه به امید خدا و اهل بیت🤲التماس دعا
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
خاطره_تجربه۱۴
#معجزه_اذکار_قران
#فرزنداوری
#زایمان_بارداری_سن_بالا
سلام وقت بخیر 🌹
توکانال تجربه بارداری بانوی بهشتی،مطالب وسوالهای جالبی بود دلم می خواد تجربه خودم بگم.که برایم یک معجزه بود واز این بابت از خدای خوبم بسیار متشکرم .
من تجربه ۳زایمان داشتم دوتای اولی طبیعی وسومی سزارین.
می تونم بگم که هر۳ بارداریم به لطف خدا خیلی خوب بود باتوجه به جثه کوچکم ووزن کمم با همسری که دوبرابر من وزن داشت وبگم مراعاتم می کردبا حجم کارهایی که درخانه(کشاورزی ودامداری) ومدرسه(شاغلم) داشتم، هم دروغ گفته ام .دوتای اولی پشت سرهم بود.وتو خانه ای که هم مادر شوهر بود وهم خواهرشوهر.
بچه ها هم هرشب ،شب ادراری داشتن.
یعنی دیگه قید بچه رو زده بودم ....
پسراولم که کنکور بود ناخواسته باردار شدم.دیگه سنم بالا رفته بود ومن ۴۰ ساله بودم .قبل بارداری سومم بسیار عصبی ومریض بودم طوریکه حتی آب از گلوم پایین نمی رفت.چقدر دکتر رفتم آزمایش دادم .هیچ نشانی از بیماری نبود ولی من غذا هم نمی تونستم بخورم.نمی دونم این بارداری چطوری شروع شد که اصلا خودم نفهمیدم .وهمه اش می ترسیدم ،سن بالا ونخوردن غذا ودر درجه اول به جنینم ضربه می خوره.واینکه ،کی می خواد دوباره هی بشوره، پهن کنه .شب ادراری تحمل کنه!..
حالا هنوز این اطلاعاتمون اینقدر نبود که، اینترنت وتلگرام واین رسانه ها نبود که هرچی مطلب می خوای جستجو کنی بگیری،تو جمع همکارا گفتم کسی اطلاعی نداره که برای اینکه بارداری بهتری داشته باشیم چیکار کنیم .
یکی گفت :اتفاقا چندوقت پیش جایی خوندم که از اول ماه بارداری تا ماه نهم بارداری چه سوره هایی بخوانیم وچه غذاهایی بخوریم تا بارداری خوبی تجربه کنیم.برایم تهیه کرد.
زمانی که من سه ماه باردار بودم.طبق اون دستورات عمل کردم .روزهای خیلی خوبی داشتم .به اصطلاح خیلی سبکبال بود.بعد زایمان هم خیلی راحت وآرام بودم اصلا انگار یکی بود که بچه ام نگه می داشت.با وزن ۵۸ کیلو ،به لطف خدا،بچه ۴کیلویی بدنیا آوردم البته با سزارین ،که دکتر میگفت با سن بالا وبچه درشت نمی تونی طبیعی زایمان کنی. اینم بگم که موقع ب دنیا اومد ن بچه سومم مادر شوهر وخواهرشوهر تا ۵ سالگیش هیچ ارتباطی با ما نداشتند.نمی خواهم تعریف کنم ولی این پسر به نسبت هم سن وسالهاش و حتی نسبت به بچه های دیگرم خیلی فرق دارد نه اینکه بچه آخرم باشه و لوس وننر.ابدا
خیلی فهمیده است.درک وفهم اون خیلی بالا ست.نسبت به بچه های دیگرم دلسوز تر است.اینم بگم هرموقع می خواستم غیبت کنم از نوزادیش تا بحال یه کارهایی می کرد که من ادامه ندهم.مثلا موقع نوزادی ،بیقراری می کرد و وقتی من ساکت می شدم اونم سکوت می کرد .الان که بزرگتر شده جلوی دهنم می گیره ونمی ذاره ادامه بدم یا به نوعی حواسم پرت می کنه....
این همه نگفتم که از خودم تعریف کنم.
باور کنید دستوارت دینی معجزه می کنه .حداقل اعتقاد نداری ولی مثل دستورات پزشکی انحامش بده نه تنها ضرر نمی کنی که خدا گفته شما یه قدم بردارید بقیه اش بامن.البته تو تصمیمت باید راسخ باشی وبه او توکل کنی..
زمان بارداری
وقتی داری قرآن می خونی بلندتر بخون جنین ات بشنوه .می بینی چقدر آروم میشه ،چقدر قلقلکت میده تورو به وجد می آره.
هیچ غذایی ،
هیچ دارویی ،
هیچ نوشیدنی ایی،
هیچ رقص و آوازی
وهیچ لذتی
نمی تونه
به اندازه ی نوای دلنشین کلمات قرآنی
برای مادر باردار وجنین اش آرامش بخش باشه.
بیکار نباشید .همیشه مطالعه کنید.
مادران باردار این تجربه من است .شده که درمجلسی هرنوع قرار بگیرید وحالات خود را بررسی کنید.
ببینید در مراسمات مذهبی وغیر مذهبی چه حسی دارید؟
این حالات همون حسی است که جنین شما در وجود شما دارد و شما سرحال یا بد حال هستید.خیلی مواظب خود وغذای خود باشید.
امیدوارم تجربه ام برایتان راهگشا باشد.
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
سوال ۲۷ ۷ بهمن سلام تجربه ۱۰ روز ۶بهمن حلوای بارداری که گفتن تا سه ماه جواب میده باید تا ۳ماه هرر
جواب سوال۲۸👆
داروی چسبندگی من استفاده کردم ولی لوله ام کامل باز نشد و بارداری خارج از رحم(داخل لوله)اتفاق افتاد؛اگر کسی داروی چسبندگی برای باز شدن لوله استفاده کنه؛حتما قبل از اقدام به بارداری یک عکس رنگی از لوله هاش بگیره تا مطمئن بشه لوله ها کامل باز شده،بعد اقدام به بارداری کنه،در طی درمان با دارو گیاهی برای رفع چسبندگی حتما نزدیکی محافظت شده داشته باشن که خارج از رحم باردارنشن
من همون خانومم که گفتم در بارداری عصبی بودم بچم با پدرش بد بود،سر بچه دوم اوضاع زندگیمون خوب بود و من ارامش داشتم نسبت به همسرم ، بچه و پدرش بی نهایت رابطه شون خوبه ....خواهش میکنم رعایت کنید خانوما ارامش داشته باشید.
اینم لینک کانال خانومای اشپز که خانوما همه باید بیان👇
https://eitaa.com/joinchat/3691053134Ce3fbadb31a
سوال ۴۴
۱۱ بهمن
سلام به همه دوستان عزیز. خانوم ها لطفا جواب سوال منم بدی ممنون میشم کسی تا حالاجواب آزمایشش منفی بوده وباردار بوده یا آزمایشگاه خطا داشته من حالت تهوع زیادی دارم ۱۷ روز هم عقب انداختم ازمایشم منفی بوده ۴روز پیش ازمایش دادم
من همون خانومم که گفتم در بارداری عصبی بودم بچم با پدرش بد بود،سر بچه دوم اوضاع زندگیمون خوب بود و من ارامش داشتم نسبت به همسرم ، بچه و پدرش بی نهایت رابطه شون خوبه ....خواهش میکنم رعایت کنید خانوما ارامش داشته باشید.
اینم لینک کانال خانومای اشپز که خانوما همه باید بیان👇
https://eitaa.com/joinchat/3691053134Ce3fbadb31a
سوال۴۵
۱۱ بهمن
سلام دوستان عزیزم و مادران نمونه
من یه دختر سه سالو نیمه دارم و الان هم سه ماهه باردارم و انشالا دوست دارم بچه سوم رو هم بیارم
خیلی از مادران گفتند بچه چهارم حتی پنجم.رو بار دار هستند
ایا این مادران عزیز با این همه بارداری چاق نمیشن ؟؟
من خیلی از چاقی بعد از زایمان میترسم
زایمان اولم از اول بارداریم تا اخرش فقط ۱۲کیلو چاق شدم وزن اولیم هم حدود ۵۲بود
ولی الان ۵۸شدم بعد از سه سال
میترسم هرچی بیشتر بارداری داشته باشم به همین مقدار هم وزنم بالا بره و به شدت از چاقی میترسم
ممنون میشم از تجربه هاتون بدونم💐💐💐
#نکته👇
من همون خانومم که گفتم در بارداری عصبی بودم بچم با پدرش بد بود،سر بچه دوم اوضاع زندگیمون خوب بود و من ارامش داشتم نسبت به همسرم ، بچه و پدرش بی نهایت رابطه شون خوبه ....خواهش میکنم رعایت کنید خانوما ارامش داشته باشید.
اینم لینک کانال خانومای اشپز که خانوما همه باید بیان👇
https://eitaa.com/joinchat/3691053134Ce3fbadb31a
سوال ۴۶
۱۱ بهمن
سلام برمدیر محترم گروه وهمه عزیزان
یه سوال داشتم از خانم های گل من پریود های منظم دارم یعنی این برج مثلا ۴پریود شدم ماه بعد هم یا ۳ یا ۴ حتما پریود میشم من ۲تا دختر دارم یکی ۱۶ ساله یکی ۱۰ ساله شوهرم از بچه خیلی بدش میومد ولی یک دفه گفت پسر میخام منم از خدا خواسته رفتم پیش یک ماما اونم رژیم داد و راهنماییم کرد اول گفت باید روز تخمک گذاریتو بدونی منم تست تخمک گذاری خریدم از روز ۱۲ پریود شروع کردم ولی ۱۸ پریودم ۲تا خط مثبت شد به نظر شما خیلی دیر نیست خواهش میکنم جوابم رو بدید🙏🙏🙏
سوال ۴۷
۱۱ بهمن
سلام وقت بخیر
من مشکل تنبلی تخمدان دارم
برای بارداری به دکتر مراجعه کردم
به من قرص کلومیفن سیترات ۵۰ دا ده
خواستم ببینم کسی این قرص رو مصرف کرده؟؟
عوارضی داره؟؟
تونسته بااین قرص بچه داره شه؟؟
من همون خانومم که گفتم در بارداری عصبی بودم بچم با پدرش بد بود،سر بچه دوم اوضاع زندگیمون خوب بود و من ارامش داشتم نسبت به همسرم ، بچه و پدرش بی نهایت رابطه شون خوبه ....خواهش میکنم رعایت کنید خانوما ارامش داشته باشید.
اینم لینک کانال خانومای اشپز که خانوما همه باید بیان👇
https://eitaa.com/joinchat/3691053134Ce3fbadb31a