eitaa logo
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
17.1هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.3هزار ویدیو
67 فایل
مدیر @Yaasnabi تبادل نداریم اگر کانالو دوست دارید یه فاتحه برای مادر 🖤بنده بفرستید تا اطلاع ثانوی تبلیغ شخصی نداریم به آیدی بالا پیام ندید لطفا
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️ آموزش 40 مهارت به سبک کوچینگ 🔹در کنارتان هستیم با جدیدترین متدهای مهارت آموزی کودکان 7 تا 12 سال 🔹والدین دغدغه مند همین حالا کلیک کنید : https://eitaa.com/joinchat/3260219685C7a0a8f3daa شهناز آرامی ، مدرس دانشگاه 09151210178
اوایل سال تحصیلی ۸۸ بود و من دختری ۱۶ ساله، پر شور و شیطون بودم. یه روز پاییزی که از مدرسه برگشتم، دیدم مادرم تند تند داره ناهار آماده میکنه، منم شیطنتم گل کردو سر به سر مادرم گذاشتم😅 (وای مامان هنوز ناهار نذاشتی! حالا ما هیچی الان شوهرت میاد خونه میبینه هنوز ناهار نذاشتیا🤭ما بچتیم، شوهرت چی خسته و کوفته الان از مدرسه میاد ناهار نداری) مادر منم از کوره در رفت که همش تقصیر توعه دیگه، منو میگی شدم این شکلی😯 گفتم والا من از صبح رفتم الان دارم میام، دیدم با قیافه زیرکانه (که آره حالا نوبت منه اذیتت کنم گفت) یه خانومه زنگ زد یه ساعت حرف زد ناهارم دیر شد، راستش تا اون موقع هیچ کس حق نداشت جلو من حرف از خواستگار بزنه، چون یکی یکدونه بودم با دو برادر که یکی بزرگتر بود و یکی کوچیکتر، هر وقت هم بین فامیل حرف ازدواج دختر پیش می اومد پدرم میگفت من دخترم رو تا ۲۵ سالگی شوهر نمیدم. وقتی با دختر های فامیل جمع میشدیم بهم می گفتن بابات قراره ترشی بندازتت و شروع میکردند تعریف از خواستگارهای رنگ و وارنگ شون و من غصه میخوردم که حتی یه خواستگار هم ندارم. غافل از این که سرنوشت چیز دیگه ای بود و من از همشون زود تر رفتم خونه بخت😅 خلاصه از قصه دور نشیم، اون خانم چون از اقوام دور بودن هرچی مادرم گفته بود بابا این دختر داره درس می خونه، راه دور شوهرش نمیدیم، اون خانم قبول نکرده بود و بالاخره اومدن خواستگاری و من با شرط ادامه تحصیل در تیر ماه سال ۸۸ به خانه بخت، یعنی تهران اومدم، دوری از خانواده و حتی دوری از شهری که از بچگی توش بزرگ شده بودی واقعا سخت بود. شغل همسرم مدیریت و برنامه ریزی پروژه های عسلویه بود و باید مدتی بعد از ازدواج بر می گشت عسلویه و این فراق برای منی که در شهر غربت بودم و هنوز با پدر و مادر و خانواده ایشون احساس نزدیکی نمی کردم خیلی سخت بود، اما خودم رو با درس مشغول کرده بودم، کنکور دادم و در رشته تربیت معلم قبول شدم اما دیگه نتونستم دوری همسر رو تحمل کنم و همسر هم همین طور، درس و دانشگاه رو بوسیدم و کنار گذاشتم، یه اتاق ۱۲ متری با لوازم و وسایل ضروری اجاره کردو ما اونجا ساکن شدیم. زن صاحب خونه خیلی مهربون و با محبت بود. ان شاءالله خدا دامن اون رو هم سبز کنه، منو هر جا که میرفت میبرد دیگه با همه اقوامش آشنا بودم، بعد از یک سال یه خونه بزرگتر از طرف شرکت دادند و ما از اون اتاق ۱۲ متری به یه واحد تقریبا ۸۰ متری نقل مکان کردیم. یک سال هم اونجا ساکن بودیم، تو این دو سال که عسلویه بودم خیلی انتظار بچه رو می کشیدیم اما خبری نبود تا این که در شب ولادت امام حسین علیه السلام فهمیدم که باردارم😍 البته خیلی دکتر میرفتم و امید های زیادی به من می دادند و حالا نتیجه صبر و بردباری که اونها می‌ گفتند رو می دیدم. خیلی خوشحال بودم، اما نگران هم بودم چون خیلی کار های خطر ناک که موقع بارداری نباید انجام داد از جمله بلند کردن اجسام سنگین، مصرف قرص، هایلایت کردن موها رو انجام داده بودم. اما به خدا توکل کردم. بعد از یک ماه چون به دکتر های اون جا اطمینان نداشتم تو تهران به یک سونوگرافی مطمئن رفتم. وقتی خانم دکتر شروع به حرف زدن کرد واقعا شوکه شده بودم و نمیدونستم باید چه عکس العملی نشون بدم. دکتر گفت: جنین ها سالم سلامت هستند و قل اول پسره😶 👈ادامه در پست بعدی کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
#تجربه_من #ازدواج_در_وقت_نیاز #فرزندآوری #دوتا_کافی_نیست #قسمت_اول اوایل سال تحصیلی ۸۸ بود و من
از خود مطب دکتر تا خونه رو گریه کردم، که خدایا سالم باشند، طوری که وقتی رسیدم خونه همسرم از چهره ام وحشت کرده بود. وقتی دوقلو بودن بچه ها رو فهمید، خیییلی خوشحال شد.😁 هفته ۲۰ فهمیدم قل دوم دختره، خیلی خوشحال بودم که هم دختر دار شده بودم هم پسر، این هم بگم که بعد از اولین سونو و خطرناک بودن وضعیتم باید کنار مادرم می موندم و حتی رفتن به مطب دکتر هم برام ضرر داشت. تا بلاخره غروب روزه ۲۸ دی ماه بچه ها دنیا اومدن. خدا رو شکر با این که زود دنیا اومده بودند به دستگاه احتیاج نداشتند. هر دو زردی داشتند، یکی بیشتر و یکی کمتر و هر دو احتیاج به دستگاه مهتابی 😔 اما هیچ بیمارستانی جا نداشت، آخر دستگاه رو به خونه آوردیم، خیلی روز های سختی بود، هر وقت نگاه من به بچه ها میافتاد از غصه دلم میخواست دق کنم، یه مشکل دیگه این بود که دوست داشتم فقط شیر خودم رو بخورند، اما انگار سیر نمی شدند و به خاطر همین زردی شون روز به روز بیشتر میشد، آخر با اصراره مادرم شروع به دادن شیر خشک کردم، عذاب وجدان داشتم با غصه بهشون شیر خشک میدادم. تا بالاخره زردی خوب شد و دوماه خونه مادرم گذشت. حالا باید به خونه خودمون که طبقه همکف خانواده همسر بود، می رفتیم. هم کار خونه، هم رسیدگی به بچه ها، بچه هایی که رفلکس داشتند و دارو و شربت دادن بهشون واقعا سخت بود، دلم نمی خواست کسی کمکم کنه، دوست داشتم فقط خودم باشم و دوتا بچه شیطون. سال ۹۰ خونه ثبت نام کردیم و سال ۹۴ ساکن خونه خودمون شدیم. دیگه صاحب خونه شده بودیم.🤩 سال ۹۵ بود و دوقلو های ما ۴ ساله بودند که کم کم دلم بچه خواست، اصلا بارداری و لذت های بارداری و تکون های یه بچه رو احساس نکرده بودم، دلم میخواست اون ها رو هم تجربه کنم. در آخرین روز های ماه مبارک فهمیدم باردارم، خیلی خوشحال شدم با این که اطرافیان خیلی خوشحال نشدند😆سختی های زیادی رو تحمل کردم از استرس برای چسبندگی رحم که اشتباه تشخیص داده بودند تا بعضی از تیکه ها و حرف ها که دل آدم رو بد می‌سوزند، حتی مادرم هم از این بارداری ناراحت بود اما مهم خودمون بودیم و بچه هامون. برکاتی که این بچه با خودش آورد از قبل از دنیا اومدن شروع شد☺ همسرم در مسابقات حفظ کل قرآن سوم شد، خیلی وقت بود که تصمیم داشتیم ماشین رو عوض کنیم اما نمی شد تا با قدم این بچه ماشین هم عوض شد😉 تا قبل از این هر کی میگفت بیا روضه بیا مسجد و کلاس های مختلف، می گفتم دوتا بچه دارم وقت نمیکنم اما همون موقع که زینب خانم ما نوزاد بود همراه من و خواهر و برادرش به کلاس کامپیوتر، خیاطی میومد😅 و هر کس می شنید تعجب میکرد که چطور با ۳ تا بچه این کلاس ها رو شرکت میکنی. منی که اصلا از خیاطی خوشم نمی اومد حالا پشیمونم که چرا وقتی عسلویه بودم و وقت باز تر بود این کار رو نکردم البته حتما از برکات وجود بچه هاست. حالا بعد از گذشت ۴ سال مادری هستم ۲۹ ساله، دارای سه فرزندم و مشغول کلاس های کیک، نان و دسر آنلاین با دوقلو هایی که الان کلاس دوم هستند. نه از ازدواج زود، نه از داشتن ۳ فرزند پشیمون نیستم، درسته که خیلی سخته اما خدا رو شاکر هستم که بچه هایی سالم و شاداب رو به من و همسرم عنایت کردند. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چه کسانی رهبر انقلاب را ناامید کردند؟ بودجه‌ای که به جوانی جمعیت نرسید .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
سوال ۱۲۹ ۵ اسفند سلام خانمای عزیز لطفا هرکی میدونه جواب بده چون خیلی استرس دارم ۶ماه پیش دوسقط پشت سرهم داشتم رفتم برادکتر براچکاب سنوی سینه برام نوشت گفت سینه هات کیست دارن همچنین یه توده ولی گفت اصلا نگران نباش خطر ندارن میتونی بدون هیچ مشکلی بارداربشی میخاستم بدونم کسی بوده مشکل منو داشته بعد باردارشده لطفا جواب بدید خانما چون خیلی نگرانم خانوم عزیز باردار رزق معنوی بچه در شکم شما تلاوت و ختم قران هست(خانم پرتواعلم) 😍 ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سوال ۱۳۰ ۵ اسفند سلام خسته نباشید من هفته ۱۳ بارداری ام ی هماتوم کوچیک داشتم ک همش لکه بینی داشتم شیاف استفاده ا میکردم چند روز خوب شدم باز دوباره از دیشب لکه های قهوه‌ای زیادی دارم میشه سوالم رو توی کانال بزارید شاید کسی راهی بلد بود خیلی نگرانم خانوم عزیز باردار رزق معنوی بچه در شکم شما تلاوت و ختم قران هست(خانم پرتواعلم) 😍 ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 دیدن این کلیپ زیبا رو از دست ندید... 💠 فرزند آوری 🎤 استاد قرائتی 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
سه تا ماده غذایی بگم برای افزایش اسپرم روزانه ۲۰ عدد تخم کدو بخورید البته اگر چربی خون خیلی بالا ندارید هفته ای دو فنجان لوبیای چشم بلبلی بخورید عالیییهههه یک روز درمیان ۳ تا ۵ عدد گردو بخورید تا دوماه انجام بده و بعد تست اسپرم بدید https://eitaa.com/joinchat/2662006786Cf1002d5fbe
سوال ۱۳۱ ۵ اسفند سلام،ستایش جان،عزیزم،منم به قول اون خانم دیگه واقعا خسته شدم،از بس منتظر بارداری موندم،هر دفعه که پریود می شم،دلم از غصه می ترکه،دیگه ازدست دارو ودکتر خسته شدم،منم راهنمایی کنید تا این احساس بد سراغم نیاد،،،ممنون از شما ببخشید جلو انداختن دویا سه روز از پریود،،مشکلی نداره،،،من گاهی یک روز یا دو روز جلو می اندازم،ولی این دفعه سه روز ،،نگرانم نیاز به بررسی داره یا نه،،ممنون می شم جواب بدید🌷 لطفاً تو گروه بزارید شاید دوستان بدونن ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄                  @farzandbano
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
سوال ۱۰۲ ۲۸ بهمن سلام. خیلی ممنون بابت کانال خوبتون. ستایش خانم خدا مادرتون رو بیامرزه. ستایش خانم
در مورد اون خانم که گفتن می خوان بچهش رو سقط کنه بگم،،من با خواندن این پیام گریه ام گرفت،،من در شرایطی نیستم که بخوام اون خانم رو قضاوت کنم،ولی می تونم تجربم در اختیارش بزارم که آن شاله بهترین تصمیم رو بگیرن،،،من وقتی پسرم هنوز دوسالش نشده بود باردارشدم،خیلی گریه کردم،وهمش می گفتم چکار کنم،ولی متاسفانه سقط شد(البته بارداری پوچ بود)،،خلاصه از اون موقعه تا الان دوبار این اتفاق افتاد ،،،به خودم گفتم من ناشکری کردم،،بارها طلب ببخش کردم،،کلی دوا ودرمون کردم نشد،،،خدا به هر کسی نعمت مادر شدن رو نمی ده،،این منی می گم که یازده ساله منتظره،،تو رو خدا ناشکری نکنید،،،،ببخشید که طولانی شد،،،خدا به حق امام زمان به همه راه درست رو نشون بده🙏 روز تفریح و مسافرت وقت تربیت کردن نیست ،تربیت رو محول کنید به بعد سفر ،چون بچه ازگذروندن وقتش با شما لذت نمیبره و فاصله میگیره اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano اینم کانالی که سوالات خانوادگی رو بیا بپرس👇 https://eitaa.com/joinchat/4077715504Cb8c9a9d5d2
سوال ۱۳۱ ۵ اسفند سلام وقتتون بخیر ممنون میشم اگه کسی تونست کمکم کنه🙏 من با مصرف دو دوره قرص مدروکسی پروژسترون که دکتر برای تنظیم پریود بهم داده بود( تخمدان پلی کیستیک دارم و در حالت عادی ریزش مو داشتم اما نه به این شدت) چنان ریزش مویی گرفتم که حد نداره😔تازه باوجود اینکه مکمل های یونی زینک و سلنیوم و امپول های بیوتین و ....اینارم مصرف میکنم.ولی این ریزش مو در ۲۰روز اخیر به شدت غصه دارم کرده 😔 اگه کسی چنین تجربه ای داشته لطف کنه بهم بگه چه زمانی ریزشش متوقف میشه و باید چه کاری انجام بدم🙏 و اگه لطف کنید دعا کنید خدای مهربون به ما هم فرزندان سالم و صالح عنایت کنه🙂 ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄                  @farzandbano
حاج قاسم و فرزندآوری(2)(2).mp3
1.95M
👤 استاد 🔻 چیکار کنیم فرزندان‌مون مثه حاج قاسم بشن؟! 🔖 تاثیر نیت در سرنوشت فرزند 📥 دانلود سخنرانی 👼🏻کانال واحد کودک مؤسسه مصاف (قندِعسل) 👼🏻 @ghandeassall
سوال ۱۳۲ سلام ستایش جان شرمنده نیخواستم بپرسم کسی هست دوبار سقط کرده باشه ودفعه سوم باردار باشه؟ واینکه سقط دوماهه بعداز چند وقت باید اقدام به بارداری کنیم ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄                  @farzandbano
در جواب اون خانم که کیست سینه داره ,بله خواهرم دوتا توده خوش خیم تو سینه ش بود و باردار شد وشیردهی هم داشت هیچ مانعی نیست برا بچه انشالله از طب سنتی پیگیر باشند پرهیزات غذایی ویک سری دارو داره کیست وتوده سینه شون برطرف بشه خانوما به خاطر شرایط اقتصادی هم شده کمی جدی تر به دستورات کانالهای اشپزیتون نگاه کنید محض سرگرمی نباشه.برید تو کارشون والا اونایی که شیرینی های عیدشونو میپزن از شما خیلی بااستعداد تر نیستن اونها فعالترن فقط. تنبلی نمیکنن اونقدر یک شیرینی رو میپزن تا خوب دربیاد شیرینی های عید هم راحته دست به کار بشید این یکماه تلاش کنید @menoeslami ╰اینم لینک کانال خانومای اشپز که خانوما همه باید بیان👇 ‍‌‌https://eitaa.com/joinchat/3691053134Ce3fbadb31a
سلام وقتتون بخیـــــر من هم برای بچه اولم، این کار رو کردم و جواب گرفتم چون من تنبلی تخمدان وکم کاری تیروئید دارم و یه کم مشکل داشتم 👇
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
سلام وقتتون بخیـــــر من هم برای بچه اولم، این کار رو کردم و جواب گرفتم چون من تنبلی تخمدان وکم کاری
💠 علاج بالروح صَیْمُری خدمت امام رضا علیه السلام از عقیم بودن زنش شکایت کرد حضرتش تبسمی کرده و فرمودند: انگشتری از جنس فیروزه بگیر و بر روی آن بنویسند: «رب لا تذرنی فردا و انت خیر الوارثین» صَیمُری می گوید: به یک ماه نکشید که همسرم حامله شد و خداوند پسری به من عطا فرمود. مرحوم کافی در یکی از سخنرانی های خویش می گوید:«دو عدد انگشتر فیروزه با همان کیفیت ساخته شود و زن و مرد هر کدام به دست کنند سپس می گوید: «شاید به هزار نفر توصیه کرده ایم و بچه دار شده اند و مجرب است. » 📚 تحفة الرضویة صفحه ۲۸۹ وسائل الشيعه،ج۳،ص۴۰۶ انگشتر_فیروزه @motaharevafi77
هدایت شده از تبلیغات
🌼وقتی ادکلن یکی رو برمیداری😂🤙 🌼بیا حداقل بدون الکل‌ش رو بردار😍 طیبستان ارمغان سلامتی 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/21823670C9ee0c1dc91
از شیر گرفتن.... خب 🙃 این فرایند سخت رو برای چهارمین فرزند هم سپری کردم. حدود دو هفته میگذره و همه چی الحمدلله آرومه. البته بگذریم از حس متفاوتی که این بار داشتم نسبت به سه تای قبلی... سر اونها، قبل از این که از این مادرانگی فارغ بشم، یک مادرانگی دیگه رو شروع کرده بودم؛ فرزندی در بطن که نذاشته بود از نگاه و عنایت ویژه و خاص خدا محروم بشم... (منظور نه اینست که نگاه ویژه خدا فقط به مادرانه و کسی که مادری رو تجربه نکنه عنایت خدا رو تجربه نمیکنه😊 منظور اینست که طبق روایات و منطق دین، حتماً به مادران نگاه ویژه ای وجود داره) بگذریم روشی که من استفاده و توصیه میکنم روش تدریجی_ناگهانی هست. به این معنا که از یک، یک و نیم ماه قبل از قطع کامل شیر، شروع میکنیم به کم کردن وعده های شیردهی در روز. چرا از شیر روز شروع میکنم؟ چون میشه بچه رو با انواع بازی‌ها سرگرم کرد، با بچه بیرون رفت و ساعاتی رو اینجوری گذروند و انواع خوراکی ها رو جایگزین شیر کرد. کاری که شب نمیشه انجام داد از طرفی اگر این وسط بی قراری و گریه ای صورت بگیره، نگران خواب و آسایش سایر اعضای خانواده و همسایه ها و حق الناس نیستی. این کاهش تدریجی صورت میگیره. هرکس به نسبت خودش و عادت بچه خودش یعنی مثلاً اگر قبلاً هر وقت بچه تقاضا میکرده، مادر شیر میداده، الان از هر ده بار دو بار، کودک غیرمستقیم "نه" میشنوه و خواسته‌ش اجابت نمیشه و با چیز دیگری سرگرم میشه. یا حداقل اینکه در حد قابل قبولی به تعویق میفته (برای بچه‌های خیلی وابسته و لجباز) یا نه مثلا اگر مادر چهار بار در روز میداده الان شروع میکنه به فاصله دادن بین وعده ها و نهایتاً حذف یکی از وعده ها. نکته قابل توجه اینه که حواسمون باشه برای از شیر گرفتن، زیادی هم به کودک باج ندیم با انواع خوراکی‌های ناسالم و تنقلات. نمیگم کلاً ندیم چون برای برخی گریزناپذیره و این توصیه براشون شعاری بیش نیست! ولی مراقب باشیم از دست در نره. در عرض یک ماه (و حتی کمتر) میشه راحت شیر روز رو کم و حذف کرد. البته اغلب منهای اون وعده ای که بچه باهاش خواب عصرگاهی رو داره. میشه نسبت به اون سهل‌گیرتر بود. بعد از این مرحله تدریجی مرحله ناگهانی هست؛ برای شیر شب. برای حذف شیر شب، روش من اینه که یک تاریخ مناسب انتخاب می‌کنم از جهت فراغت خودم و همسر (یا هرکس که کمک دست شما میتونه باشه چند شب/مثلا اگر منزل مادر هستید) قاعدتاً بهتره فرداش و پس فرداش تعطیل باشه چون خواب مختلی خواهیم داشت. بعد کار رو با روشی که تو کتاب ریحانه بهشتی نوشته شروع میکنم، به یک حرم، مسجد، امامزاده یا حتی مجلس روضه میرم. اگر نشد همون خونه هم خوبه. به حضرت رباب علیهاسلام توسل میکنم. ثواب این مدت شیردهی رو به ایشون یا باب الحوائج علی اصغر علیه السلام یا امام زمان یا.... تقدیم میکنم. با یه خط روضه و اندکی توسل و وصل. شروع میکنم به خوندن سوره مبارکه یاسین به یک انار (ترجیحاً دونه شده). در همون زمان برای آخرین بار به فرزند شیر میدم. تموم که شد، با اشک و عشق میبوسمش، محکم بغلش میکنم، به چشمهای شادش و خنده سرخوشش که نمیدونه قراره چی به سرش بیاد، نگاه میکنم، دوباره اشکم میاد. گریه با خنده و بوسه و بغل قاتی میشه. بعد دور هم میشینیم و ما با بغض، بچه با خنده و شوق، دونه‌های انار متبرک شده رو میخوریم. وقت خواب مثل همیشه میاد که با شیر، خواب بره. اما مامان بهش میگه لالا داری؟ بیا رو پام/تو بغلم/تو گهواره بخواب، با تعجب نگاه میکنه که یعنی چی😕 و دوباره خواسته ش رو تکرار میکنه مامان بغلش میکنه و راهش میبره و میگه: نمیشه عزیزکم، سرتو بذار رو شونه‌م و بخواب. تعجب جاشو به عصبانیت میده. خودشو سیخ میکنه و گریه شروع میشه. که یعنی تمومش کن این بازی مسخره رو! 😠 اما مامان مصممه، با نهایت شفقت و مهر بغلش میکنه و میبوسه و میگه مامانی شما بزرگ شدی، دیگه نباید شیر بخوری. و خب قاعدتاً هیچ بچه ای به فکر فرو نمیره که واقعا؟🤔 راست میگیا😌 باشه بریم سرمو بذارم رو بالشت بخوابم😇 😒😒 خلاصه به گریه و بی قراری ادامه میده. اما مامان و بابا با حوصله و مهربونی و البته قاطعیت باهاش برخورد میکنن. اینجا نقش بابا یا هرکسی جز مادر اهمیت داره. چون ممکنه بچه با دیدن مادر و بوییدنش هوایی بشه و اذیت. البته نه اینکه مامان آغوش خودش رو دریغ کنه از فرزند... با کودک گفت و گو میکنیم: عزیزم، نازم، شما بزرگ شدی دیگه😊 آقا شدی، خانوم شدی، دیگه نباید ... بخوری. مامان خیلییی دوستت داره، برا اینکه بدنت بتونه خوب رشد کنه و قوی بشی دیگه باید ... نخوری، باید چیزای دیگه بخوری. گوشت بخوری، میوه بخوری، پلو بخوری... باشه؟ 😘 همینجوری بچه رو مورد محبت فیزیکی و کلامی قرار میدیم تا دو سه شب اول بگذره و کم کم عادت کنه. 🖋هـجرٺــــ @hejrat_kon کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 اقدام عجیب یک زن هنگام کتک خوردن از شوهر ⭕️ زنی که به خاطر اسلام، آرزوی کتک خوردن داشت! 🔹 برشی ازسخنرانی به مناسبت ولادت حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام و 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«وضعیت کودکان در آخرالزمان» ` کاش جز پدرمادرایی نباشیم که پیغمبر ازمون متنفره کاش تو دوره زمانه ای که همه مسابقه ی تجملات و رفاه گذاشتن مراقب باشیم که بیش از حد نیاز بچه هامون براشون فراهم نکنیم رفاه بیش از اندازه فساد به همراه داره و این تصور که بعضیا فکر میکنن که اگر بچه ی ما یه چیزایی رو نداشته باشه عقده ای میشه کاملا اشتباهه،بچه ی ما زمانی که عزت نفس نداشته باشه شکست میخوره،زمانی که برا داشته های درونیش تکیه نکنه دچار مشکل میشه نه زمانی که از نظر مادی تو مضیقه هست که اگر اینطور بود پیغمبر نعوذ بالله عقده ای ترین ادم روی زمین میشد که اگر اینطور بود دکتر حسابی عقده ای ترین ادم زمانه ی خودش میشد ولی ما هر چه نگاه میکنیم درتاریخ میبینیم اکثر بزرگان ما در مضیقه مالی زندگی کردن و به بهترین درجات علمی یا عرفانی رسیدن این تفکر رو هم خودمون داشته باشیم هم به نسلمون انتقال بدیم 😊دوستاتون رو به کانال خانواده بزرگ ما دعوت کنید🌱🦋 به خانواده‌ی بزرگ ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy در روبیکا هم همراهمون باشید💞👇 https://rubika.ir/banosadeghy (از اینکه مطالب را با ذکر منبع نشر میفرمایید متشکریم🌹)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا