eitaa logo
تجربیات بارداری,بانوان بانوی بهشتی
16.9هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
3.6هزار ویدیو
67 فایل
مدیر @Yaasnabi تبادل نداریم اگر کانالو دوست دارید یه فاتحه برای مادر 🖤بنده بفرستید تا اطلاع ثانوی تبلیغ شخصی نداریم به آیدی بالا پیام ندید لطفا
مشاهده در ایتا
دانلود
تجربیات بارداری,بانوان بانوی بهشتی
سوال ۲۸۳ سلام من ای روزا حال روحی درستی ندارم راضیم خودمو بکشم کمکم کنید تروخدا چطور اروم بشم من هم
جواب سوال ۲۸۳ سلام جواب سوال ۲۸۳: خانومی تا جاییکه من متوجه شدم شما مشکل قلبی دارین و ازخدا طلب سلامتی داشتین و یکهو فهمیدین باردارین الان ناراحتین که باردارین چون از سلامتیتون و بچه هاتون نگرانی دارین ... عزیزدلم شما فقط نگرانی که خدایی نکرده مبادا طوریتون بشه اونم فقط بخاطر بچه ها...این طرز فکرتون کاملا نشون میده که شما چقدر مادر فداکار و خوبی هستی❤ مادر قشنگم مهربونم میدونی اصلا نمیخوام نصیحتت کنم الان که داری این متنو میخونی نمیتونم احساس آرامش بهت بدم کاش نزدیکت بودم و درحد توانم آرومت میکردم...پس فکر کن یه خواهر مهربون پیشت نشسته و داره این حرفارو بهت میزنه.... هیچ میدونی خدایی که مارو آفرید چقدررر دوسمون داره...ازهمه بیشتررر غیر قابل تصور...تا جاییکه فرموده اگر بنده ی من بداند که چقدر اورا دوست دارم هر آینه از شوق جان میدهد❤😍 الان شما داری باخودت میگی اگه دوسم داشت که الان این وضع نبودم.... ما از خیلی چیزها خبرنداریم... پرنده ای باهزار زحمت لونه میسازه باد میندازتش زمین گله میکنه میگه خدایا منکه چیز دیگه ای جز لونم نداشتم باهزااار زحمت ساختمش چرا اینجوری شد...خدای مهربون میگه ماری در کمین جانت بود... شماام حتمااا این بیماریت یه حکمتی داشته ان شاالله خدا سلامتیتو میده... این نوگل خدا هم که بارداری صد در صد نظر لطف خدا بوده...این وسط شیطان رجیم سوء استفاده کرده شمارو هی ترسونده تا اوقاتت تلخ بشه و ایمانت سست باوررر کننن....فایل صوتی شنود ویه کتاب دیگه میگه هر آدمی شیطانی پیششه که همیشه وسوسش میکنه میخواد صدقه بده تا جایی که زورش به ما برسه نمیذاره ، نمازمیخونه حواسشو پرت میکنه تا فکرش پیش خدا نباشه سعی در دعوا انداختن بین زن و شوهر داره سعی داره نگاه نامحرم کنیم خلاصه هر فکر بدی از ذهنت گذشت حتی این فکرایی که شما الان داری هم کار خودشه ازهر فرصتی سوءاستفاده میکنه تا آدمو از خالقش دور کنه چناچه قسم خورده... عزیزدلم خودتو به خدا بسپار باورکن بدتو نمیخواد ان شاالله خوب میشی از صاحب الزمان(عج)کمک بخواه صداش کن ایشون به هر ندایی که کمک بخواد دستشو میگیره...از مادر بزرگوارمون خانوم فاطمه زهرا(س) کمک بخواه.. اینهمه ما امام داریم حضرت عباس(ع) شهدارو داریم خودمون پیش خدا آبرو نداشته باشیم عوضش محبت ائمه و اهل بیتشونو که داریم دستتو به طرفشون دراز کن اول ایمان و عاقبت به خیری بعد سلامتی و طول عمر و اصلاح امورت بخواه ازشون خدا به روی گل اونهاهم که شده ان شاالله حاجت روات میکنه... گریه نکن نخواه که نعمت خدا ازتو دلت خدایی نکرده بره شما میگی از وقتی حامله شدم وضعیت قلبم بدتر شده... آخه در نظر گرفتی همش دای به خودت زور میاری ناراحتی میکنی چیز سنگین بلند میکنی اینا ضرراش بیشتر از حاملگیه که...آروم باش دلتو خودتو بچه هاتو به خدا بسپار مهربون تر از اون ببین میتونی پیدا کنی...همونی که همه چیزو به ما داده حتی جاودانه بودنو...و خودشم بهمون معرفی کرده و دشمنمون رو... تو یکی از کانالا چالش معجزه بود اونجا خوندم کسی بیماری سختی داشته کمک میخواد توسل میکنه به باب الحوائج حضرت عباس(ع) روزی مردی میاد خونش بالای یخچالش یه کتاب دعا میذاره میگه اون دعایی که علامت زده شده رو زیاد بخونید...هیچ طرف نمیپرسه کی هستی چجوری اومدی خونم چیکار میکنی!بعد که کتابو برمیداره میبینه حدیث کسا ستاره داره...انجام میده شفا میگیره... شماام بخون خواهر گلم. تو خونت اذان بگو اینم بیماری و فقر رو از خونه میبره... خلاصه دل در گرو دلدار و مارو غمی نیست دگر.... (این دنیا مکان بلا و آزمایشه ان شاالله از همش سربلند بیرون بیایم به کمک خود خدا ولی اصل کاری فقط ایمان به خدا و رضایت خداست...سخته آره ولی از خودش کمک بخوای کمک میکنه "ادعونی استجب لکم"بخوانید مرا تا مستجاب کنم شمارا. وَإِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنّي فَإِنّي قَريبٌ ۖ أُجيبُ دَعوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ ۖ فَليَستَجيبوا لي وَليُؤمِنوا بي لَعَلَّهُم يَرشُدونَ﴿۱۸۶﴾ و هنگامی که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا می‌خواند، پاسخ می‌گویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)! هدف خلقت ما فقط به دست آوردن رضایت خداست یعنی کاری کنیم که خالقمون ازما راضی باشه توبهشت بالاترین نعمت اینه که خدا ازت راضیه...شما ببین وقتی پدر مادر همسر از آدم راضین آدم چقدر خوشحال میشه این خوشحالی ضرب در بی نهایت مساویه با خوشحالی بابت رضای خدا که غیر قابل تصورماست... لا تقنطو من رحمت الله.... "یاعلی مدد. اللهم عجل لولیک الفرج. اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم. ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄                  @farzandbano
تجربیات بارداری,بانوان بانوی بهشتی
سوال ۱۶۴ ۲۱ اسفند سلام خدمت شما عزیزان ببخشید من هم یه مشکلی دارم که دوست دارم با شما عزیزان درم
سلام پاسخ سوال۱۶۴ توی مفاتیح ی دعایی برای پسر دارشدن هست مراجعه کنن پیدا کنن ی شرایطی داره ک توی چ ماهی از بارداری باید خونده بشه فقط بعد از ب دنیا اومدن بچه باید اسمشو محمد یا علی اگر اشتباه نکنم بگذارن در مفاتیح الجنان ترجمه استاد انصاریان چنین آمده است: از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام نقل شده: هرگاه زنى باردار باشد، و چهار ماه بر او بگذرد، روى او به قبله کن و ایة الکرسى بخوان، و دست بر پهلوى او بگذار و بگو: اللّهمّ انّى قد سمّيته محمّدا چون چنین کند خدا آن فرزند را پسر گرداند، پس اگر او را به نام محمّد نام گذارى کند مبارک باشد، و اگر نام نکند، خدا اگر خواهد از او بگیرد، و اگر بخواهد به او ببخشد. ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄                  @farzandbano
سوال ۲۸۴ سلام وقتتون بخیر،خدامادرتون روبیامرزه ببخشید میشه کمکم کنید من آزمایش آمینوسنتز دادم خداروشکر خوب بود همه آزمایشاو سونوگرافی هام خوبه فقط من سونوگرافی آنومالی نرفتم خیلی نگرانم میشه کمکم کنید همش نگرانم نکنه بچم مشکلی داشته باشه،الان ۲۷ یا۲۸ هفته هستم. دکتر سونو سه بعدی نوشته بود همسرم نذاشت برم توروخدا کمکم کنید😔 ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄                  @farzandbano
سوال ۲۸۵ سلام خدمت شما من 34ساله هستم یک فرزند 8 ساله دارم اقدام کردم برای بارداری آزمایشات همه خوب بود خداراشکر فقط یه مقدار کم خون بودم وویتامین دی پایین بود و سونوسینه دادم چند کیست داخل سینه راست وچپ بود وسونو رحم وضمائم دادم 3 میوم داخل وخارج رحم بود وآزمایش ذخیره تخمدان هم دادم یه مقدار ذخیره تخمدان پایین هست میخواستم بدونم ایا باردار میشم؟ ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄                  @farzandbano
۷۰۱ بنده در یک خانواده ۷ نفری زندگی میکردم ۴ برادر و خودم تک دختر هستم و خواهر ندارم، با پدر مادرم. بهمن ۷۴ ازدواج کردم در کمال سادگی در منزل پدر شوهر و مادر شوهرم، بدون امکانات اون زمان حتی یک حمام نداشتم به حمام عمومی داخل روستا میرفتیم یک سال نیم بعد از ازدواج باردار شدم. و در اردیبهشت ۷۷ پسر اولم بدنيا آمد. و با آمدن پسرم یک آشپزخانه و یک حمام ساختیم. الحمدوالله خانواده همسرم بخصوص مادر شوهر بسیار خوبی داشتم. مثل مادر کمک حالم بود. بعد از ۵ سال بچه دومم را باردار شدم، در زمان بارداری بسیار آرامش داشتم و مادرشوهرم برای بدنيا آمدن بچه من روز شماری می‌کرد. اینقدر باهم خوب بودیم که شاید هیچ کس باور نکنه بهتر از مادر خودم بهم می‌رسید و کمکم می‌کرد. در روز ۱۹ تیرماه ۸۱ درست وسط ماه نهم بارداری من ظهر روز سه شنبه برای ما میهمان آمد فامیلهای مادر شوهرم بودند. بعد از خوردن نهار اونها رفتند. و مادر شوهرم بهم گفت من میرم مسجد سر کوچه نماز ظهرم را میخونم و میام حمام را گرم کن برم دوش بگیریم. منم گفتم چشم پس تا شما بیای منم یه سری میرم خونه مادرم و میام. رفتنش همان و دیدار به قیامت افتادنش همان، در کمال‌ ناباوری مادر شوهر عزیزم بعداز نماز میره خونه دخترش توی کوچه کنار مسجد و حالش بد میشه و به دامادش میگه یکم رگهای شانه منو بگیر همون جا تموم کرد.😭😭 وقتی برگشتم توی راه یه نفر ازم پرسید مادرشوهرت چش بوده.!!! گفتم چیزیش نیست، رفته مسجد و بیاد خونه.... خلاصه بدترین لحظه زندگی من اون روز بود و دیگه آرامش تمام شد و گريه هاي شبانه روز خوراکم شده بود. ۱۲ روز بعد از فوت مادر شوهرم بچه ام به دنبا اومد. بخاطر استرس و نگرانی‌های اواخر بارداری پسرم که بدنيا آمد خییلی زیاد بی تابی می‌کرد، آنقدر که نه شب داشتم و نه روز، امانم را بریده بود. ماه دومش بود برای ختنه کردنش بردم پیش دکتر اما بازم بخاطر گریه های زیاد و دست و پا زدن های بسیار زیاد خونریزی کرد. در یک روز بارانی برق قطع شده بود. ماه رمضان بود و ماشین هم نداشتیم چند جا رفتیم تا تونستم با یه ماشین ژیان تا به درمانگاه و اورژانس نزدیک ببرمش. تا ساعت ۱۲ شب از پسرم خون رفته بود، هر جا بردم قبولش نکردند. تا اینکه به بیمارستان رسیدم یه تکنسین بدادم رسید و موقت خونش را بند آورد.تا ۴۰ روز دستم بهش بند بود تا دوباره ختنه شد. بگذریم. در سال ۸۴ فرزند سومم را باردار شدم، اونم پسر شد. الحمدوالله هر سه پسر و سالم و در اون زمان سخت گیری های بسیار زیادی برای کنترل‌ جمعیت میشد. از بس خانه بهداشت هر روز زنگ میزد، شوهرم راضی شد بره و وازکتومی انجام بده. ولی خیلی زود بسیار پشیمان شدم. الان ماشاالله پسر اولم را عقد کردم. پسر دومم تازه‌ از سربازی آمده و به سلامتی پسر سومم برج ۱۱ همین سال باید به سربازی بره. نکته جالب توجه این است که با پشيماني زیاد که دختر ندارم خواهر هم که نداشتم همسرم را راضی کردم رفتیم با هزینه تقریبا زیاد عنل برگشت رو انجام دادیم و الان در سن ۴۳ سالگی و همسرم ۵۰ ساله در حال اقدام به بارداری هستم. التماس دعا دارم از همه شما و ازتون می‌خوام تا فرصت های طلایی زندگی تون را دارید و مثل من از دست ندادید، بچه بیارید. تا مثل من پشیمان نشوید. امیدوارم تجربه من تلنگری باشد برای همه مادران جوان عزیز... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای اولین بار داره بستنی میخوره 😍 فقط چشماش 😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کانال شادی و نکات مومنانه ┄┅┅❅🟤🌼🟢🌸🔴🌺🟣❅┅┅┄                @khandehpak
۷۰۴ من یه دختر متولد ۷۰ هستم. فرزند اول خانواده. داستان زندگی مشترک من از سال ۹۵ شروع شد. با همسرم از طریق واسطه آشنا شدیم. من خودم بگم که دین و ایمان محکمی نداشتم😔 همیشه هم از خدا سر نماز هام میخواستم و قسمش میدادم که خدایا یکی رو قسمت من بکنه که از لحاظ ایمان از من خیلی بالاتر باشه که من رو به خدا نزدیک کنه🙂. خلاصه براتون بگم که خدا نگاه بهم انداخت و بعد از زیارت کربلا همسری رو سره راهم گذاشت و بعد از یکسال عقد سال ۹۶ رفتیم خونه ی خودمون. فاصله سنی من با همسرم ۹ ساله. خودم دوست داشتم فاصله سنی زیاد رو .همسرم همیشه درکم میکرد 🙂🙂 سال اول همسرم پیشنهاد بچه دار شدن رو داد. اما من مخالف سرسخت بودم. دوسال گذشت دیگه خودم هم تمایل داشتم. سال دوم رفتم دکتر برای مراقبت های قبل از بارداری اما اون سال نشد بچه دار بشیم.😔 دکترم هم خیلی خانم خوبی بود مومن و با خدا بود. من خیلی بهش اعتماد داشتم. چقدر آزمایش دادم گفت مشکلی نداری. مشکل از همسرم بود. رفت مرکز ناباروری چقدر دوا و درمون کرد عمل کرد. قرص می‌خورد.اما نشد.🥺🥺 آخر خانم دکتر گفت اگر مشکل از خانم باشه راحت میشه درمان کرد اما مرد مشکل داشته باشه خیلی به سختی میشه در بعضی مواقع هم نمیشه😥😥. همسرم‌ تحت نظر بود به منم می‌گفت بیا توام اونجا پرونده تشکیل بده. منم سرسخت میگفتم نه. میگفتم خدا اگر صلاح بدونه همینجوری بهم میده. تو سال ۹۹ باردار شدم و چقدر خوشحال جواب آزمایش رو که گرفتم با اشک شوق به مامانم زنگ زدم و خبر دادم. رفتیم برای صدای قلب گفت بچه ایی تو کار نیست و ساک بارداری خالیه و من از مطب تا خونه اشک ریختم و همسرم دلداری میداد🥺😢 سال چهارم هم گذشت و بی‌نتیجه 😟😥 من ۳۰ ساله شده بودم و رویای مادر شدن تو سرم. از طرفی هم همسرم کلی دوا درمون کرد و نشد که بشه. دکتر بهش گفتم باید بیایید آی وی اف. من بازم زیر بار نرفتم. دکتر خودم که تا اون سال امید داشت دیگه ناامید بود که بتونم طبیعی باردار بشم نامه برام زد مرکز ناباروری از چیزی که می‌ترسیدم سرم اومد 😔 یه روز تو خرداد ماه نامه رو آوردم خونه گذاشتم رو میز. اما اصلا دنبالش نرفتم. گفتم میرم دره خونه امام رضا. اون جواب رد بهم نمیده. نمی‌تونستم برم مشهد اما از راه دور ازش میخواستم تو تلویزیون حرم رو میدیدم اشکام سرازیر میشد🥺😥. خودش از دلم خبر داشت.یه بار دوستم خواب دیده بود حضرت زهرا به من گفته حاجت روات میکنم تو از خودمایی. 😊چون من از سادات هستم.☺️ گذشت تا آبان ۱۴۰۰ منتظر بودم پریود بشم اما نشدم 🙄 می ترسیدم برم آزمایش دوباره پوچ باشه. اما انگار خدا خواست خوشحالم کنه، تو آذر رفتم دکتر گفت سه ماه بارداری. 🥰🥰🥰 رفتم صدای قلبش رو با همسرم شنیدم همون لحظه اشک امونم رو برده بود. تو روز آخر خرداد شب قبل اینکه برم زایمان خواب دیدم تو جاده دارم پیاده میرم مشهد. صبح فرداش خدا پسر قشنگم رو بهم هدیه داد😍😍😍.الان پسرم ۷ ماهشه خیلی کوچیکه چون با وزن کم اومد دنیا اما همه ی زندگیمه. دلم سه تا بچه میخواد دعا کنید برام بتونم دوباره مادر بشم و پسرم از تنهایی دربیاید 🤲🤲 فقط بدونید که وقتی همه ی درها به روتون بسته میشه و نا امید از همه جا هستید، خدا خودش اگر بخواد نظر می‌کنه بهتون. من تو ناباوری باردار شدم. پسرم برای من بزرگترین معجزه ی خدا تو زندگیمه. انشاءالله هر کی دوست داره خدا دامنش رو سبز کنه 🤲🤲 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۷۰۳ من و همسرم ۱۹ ساله بودیم که عقد کردیم، من خواستگارهای زیادی داشتم و مادرم اکثرا یواشکی راه میدادن و من صحبت میکردم ولی هیچکدوم باب میل من نبودن. خانواده خیلی مذهبی نداشتم اما مقید به لقمه حلال و حجاب بودن، پدرم تعصب های بی مورد زیاد داشتن مثلا همینکه با ازدواج مخالف نبودن اما با خواستگاری و صحبت من با خواستگار و اصلا اومدن و دیدن من خیلی عصبانی میشدن. معیار های من مدهبی بود ولی ایشون نه، وضع مالی متوسط روبه پایینی هم داشتیم بطوریکه حتی تهیه میوه شیرینی خواستگاری هم زحمت میشد برای منو مادرم و من از پول تو جیبی خودم اکثرا تهیه می‌کردم. من بچه مسجدی بودم و بیشتر خواستگارها هم از مسجد معرفی می شدند. و من میبینم متاسفانه دخترهای خوبی وجود دارند که چون کسی از وجودشون باخبر نیست خواستگار ندارن و ناراحتن درحالیکه اگه فقط در مسجد محل رفت و آمد کنن حله😅 اینم بگم که من دختر ازدواجی نبودم ولی به این نتیجه رسیده بودم که من که باید بالاخره ازدواج کنم پس به موقع و منطقی و از خدا میخواستم همیشه اونی که صلاح میدونه، مومن و کاری و مقتدر، خادم امام رضا و عاشق منو...و البته پدرم و خانوادمم عاشقش باشن. خلاصه چندتا خواستگار اومدن، من خواستم و پدرم بی هیچ منطقی فرمودن خیر و من عصبانی و خسته از پروسه اذیت کننده خواستگاری در منزلمون، فقط دعا کردم که خدایا فقط همونی که برای من میخوای رو بفرست، من دیگه نمیخوام به خاطر من پدرمادرم دعوا کنن یا خدایی نکرده تو روی پدرم بخاطر خواستگار بایستم. مادرشوهرم زنگ زدن و با کلی اصرار راضی شدیم تشریف بیارن چون من میگفتم با آقای ۲۷ساله هم صحبت کردم و بچه بوده چه برسه به اینکه مامانش میگه ۲۰ سالشه ،غافل ازینکه بیستم نداشته و فقط دوماه بزرگتر از من بوده😅 وقتی با پسر اومدن، من عصبانی از مادرم که بدون هماهنگی با من راه داده بودن میگفتم من که نمی‌خوام، چرا برم جلوشون چرا حرف بزنم باهاش؟😤 مادرم گفتن برو نخواستی یه ایرادی می ذاری، تموم میشه دست از سرمون برمیدارن اینقدر هر روز زنگ نمیزنن🤪 منم صورتمو تو چادر تنگ گرفتم که فقط بینی م دیده میشد اصلا هم کاغذ سؤالهامو برنداشتم چون حرفی نداشتم با این آقا، رفتم نشستم تو اتاق روبروش، شروع کردن به صحبت و انگار که داشتن یکی یکی جواب تموم سوالات منو در حد مطلوب من میدادن🤪 جلسه تموم شد و من دو دل که چه کنم؟ پناه بردم به حرم آقا امام رضا که همیشه همه چیز رو از ایشون خواسته بودم و با چشم گریون اولین چیزی که بنظرم اومد این بود که آقا جان من از شما خادم خواسته بودم یعنی لیاقت ندارم که اینو فرستادین؟ که یه دفعه خواستگار مذکور در لباس خادمی با چوب پر، از جلوم رد شد و من موندم. اینم بگم که دانشجوی فوق دیپلم ترم آخر بود و یه جا پاره وقت شاگردی میکردن. پدر و حامی هم نداشتن و بابای من عاشقش شده بود و می‌گفت پسر خوبیه😎 قبول کردم نه با دل قرص فقط سپردم به امام رضا علیه السلام... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فسقلی عشق دوربینه 😂😍 ❤️ بفرس واسه دوستت باهم بخندید🤣🤣 ــــــــــــــــــــــــــ😂ـــــــــــــــــــــ••••❥⊰ https://eitaa.com/joinchat/2804351072Cedbb8d5a7a
هدایت شده از ارشیوووو سلبریتی
برای خواهر زاده ام کارتون گذاشتم ببینه یه لحظه رفتم اومدم دیدم داره کارتون میبینه... کانال شادی و نکات مومنانه ┄┅┅❅🟤🌼🟢🌸🔴🌺🟣❅┅┅┄                @khandehpak