eitaa logo
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
16.9هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
66 فایل
مدیر @Yaasnabi تبادل نداریم اگر کانالو دوست دارید یه فاتحه برای مادر 🖤بنده بفرستید تا اطلاع ثانوی تبلیغ شخصی نداریم به آیدی بالا پیام ندید لطفا
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام یه سوال از خانمها داشتم اگه تجربه ی دارند کمک کنن پسرم سیزده سالشه قدووزنش خیلی کمه بردم دکتر غدد ،میگه هورمون رشدش کمه باید آمپول رشد بزنه میترسم عوارض داشته باشه اگه راه کاری دارید کمکم کنید وقتی انسان یه مدت اهل مراقبت از هوای نفسش بشه کم کم ذهنش باز میشه😌 👌کم کم خیلی تیزهوش و دقیق و حکیم میشه... فرقی هم نمیکنه. شما چه جوان باشی و چه کهنسال 🔸 وقتی آدم یه مقدار به دستورات خدا احترام بذاره همه ی موجودات عالم دست به دست همدیگه میدن تا زندگی آدم رونق بگیره... خیلی خوبه این نوع زندگی...😌❤️ یواش یواش کار به جایی میرسه که هر چی آدم بخواد، خدا شرایط عالم رو طوری قرار میده که همون بشه!😌 ✔️ کمی که جلوتر بره همه به فرمانش در میان.. به لذت بی نهایتی خواهد رسید💞 ❇️ انقدر جلو جلو میره که میگه خدایا من دیگه فقط تو رو میخوام.. منو ببر پیش خودت... و خداوند هم انسان مومن رو در آغوش میگیره... یکی میشه مثل حاج قاسم... **عضویت در کانال رهبرمون اجباری**😍👇 @khamenei_ir
داستان گناه برصیصای عابد و سجده بر شیطان یک زن از خانواده ای بزرگ، دیوانه شد و برادرانش او را به نزد برصیصای عابد آوردند و خواهر را در محل عبادت برصیصای عابد گذاشتند و خود برگشتند تا شاید بر اثر دعای او خوب شود. شیطان پیوسته عابد را وسوسه نموده و جمال زن دیوانه را در مقابل وی جلوه می داد. بالاخره برصیصای عابد نتوانست خود را حفظ کند و ... ❌ ادامه در کانال زیر سنجاق شده👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1980432395Cf692b1e675
تفعلی به انبیاء برای متولدین هر ماه😍 میخای بدونی 🔮انبیای الهی🔮 چه طالعی برات پیشبینی کردن؟ 💖 فـــال حضــرت سلیمان 🔆 💖 فـــال حضــرت عیسی 🔆 💖 فـــال حضــرت محمد 🔆 💖 فـــال حضــرت خضر 🔆 💖 فـــال حضــرت ابراهیم 🔆 💖 فـــال حضــرت لوط 🔆 💖 فـــال حضــرت داوود 🔆 ابتدا نیت کنید و سوره حمد رو بخونید بعد فال مورد نظرتون رو لمس کنید 😍☝️
هدایت شده از سوتی،طنز،دیدنی ها
سوتی بچه ها🤦‍♀😂 یه خاطره یادم اومد🔊🔊 یه سال ماه رمضون سفر تبلیغی رفته بودیم...خب برای نماز با بچه ها میرفتیم مسجد🕌 یه اقایی بود بعد نماز یه شعری میخوند و همه صلوات میفرستادن...🌺🌸 حالا میگم شعرش رو... یه چن روزی گذشت دخترم گفت مامان عمه جان حضرت علی کی بود؟🙄 تعجب کردم از سوالش فکر کردم و گفتم واسه چی میخوای؟!!😮 گفت چرا اون اقاهه تو مسجد میگه عمه جان علی صلوات؟؟؟ من این دفعه که رفتم مسجد دقت کردم ببینم چی میگه اون آقا... دیدم میخونه: بار ها گفت محمد که علی جان من است هم به جان علی و جان محممد صلوااات کللی خندم گرفت😁 به زززور جلوی خندمو تو مسجد گرفتم حالا همه م نگاه میکردن ...😅 هم به جان علی رو فکر کرده بود عمه جان علی... خلاصه الانم تعریف میکنه میخندیم... بچه بود دیگه😂😂میفهمین بچچه👧 😁 ┄┅┅❅👧😂😍😂👶❅┅┅┄ @sotikodak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از دوتا کافی نیست
👌«فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
شوهرم می‌گه از بس غذای برنجی و تکراری خوردیم خسته شدیم چرا غذای متنوع و جدید درست نمی کنی🤔🤔 پیداش کردم😍😍 خودشه 😍این کانال👇👇برای غذاهای جدید و خوشمزه عالیه😍😋 دیگه از چی بپزم چی بپزم ها راحت شدم 😄😍👇👇🍔🥗🍕🍝🌯🥙🥘 https://eitaa.com/joinchat/3287744672C0dcc22f9b7
سلام. خانمی گفته بودن دکتر قرص متوفورمین تو دوران بارداری روزی دو عدد تجویز کردن... عزیزم نگران نباش بعضیا دیابت بارداری میگرن یعنی قند خونشون بخاطر بارداری و بهم ریختن هورمون ها یذره بالامیره بعد زایمان از بین میره این حالت اصلا جای نگرانی نیست دکتر هرچی گفته انجام بده میتونی یه دکتر دیگه ام مراجعه کنی ولی اصلا به خودت سخت نگیر و آروم باش این یه شرایط عادیه مثل ویار🤗 ان شاالله به سلامتی طی میکنی این دورانو و به سلامتی و با خوشی بچتو بزرگ میکنی❤ سلامتی وظهور آقا امام زمان صلوات🤲 هر وقت رزقت کم شد، خواستی زیادتر بشود، از همان اندکی که داری انفاق کن. وقت نداری، پول نداری، بدهکاری، اما از همان مختصری که هست به دیگران ببخش. با صدق دل و خدایی. یک دفعه می بینی در باز شد و روزی سرازیر شد. خدا بیش و کم را کاری ندارد، با انفاق شما رزقت را بیشتر می کند. هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی کین کیمیای هستی قارون کند گدا را  حاج میرزا اسماعیل دولابی عضویت در کانال رهبرمون اجباری😍👇 @khamenei_ir
۵۶۲ اینا که میگن یکی داشتی راحت تر بود، کفر منو درمیارن، یعنی من که چهارتا دارم خیلی عقب تر از مادرهایی ام که یکی دارند؟؟؟ من و همسرم معلم هستیم و شیفتی کار کردیم تا پیش بچه ها باشیم. الان برای بچه چهارم مرخصی طولانی تری دارم تا بیشتر برای بچه ها وقت بذارم. یعنی اونایی که یکی دارند همیشه سر کار و فعال هستند و بدون مرخصی؟؟؟ آخر هفته روز نظافت است و بچه ها کمک می کنن در نظافت هال و اتاق شون. شیشه پاک می کنن و گرد گیری می کنن. البته همیشه خونه تمیزی نداریم. یعنی اونا که یکی دارند همیشه خونه تمیز دارند و بچه ی کاری؟؟؟ اهل بیرون رفتن زیاد نیستیم و آخر هفته با بچه ها در خانه پیتزا درست می کنیم یا ترشی یا مربا یا نخود پاک کردن و ازین جور کارها. یعنی یکی بچه دارند آخر هفته های بهتری دارند؟؟؟ بچه بزرگترم به برادر کلاس اولی ش تو درس ها کمک می کنه و من دستم بازه. اون قدر حواس بزرگتر ها به دوتا کوچیکتر هست که کار خطرناک نکنن یا چیز کوچیک نخورند که گاهی اصلا نیازی به من نیست. اینقدر اونهارو بغل می کنن و باهاشون بازی می کنن که نفهمیدیم کوچیکه چطور ۸تا دندانش دراومد. یعنی اونا که یکی دارند، دائم شش دونگ حواس شون به بچه و درس و کارهاش نیست؟؟؟ اینقدر باهم بازی می کنن که حتی پارک هم میرن دنبال پیدا کردن یه دوست که باهاش مثلا سرسره بازی کنن نیستن و باهم سر گرم اند. تو خونه مسابقه طرح می کنیم و با هم بازی تیمی می کنیم. قایم موشک و بازی های حدس زدنی بازی می کنیم. کلی خونه ما سروصدا داره و شلوغ پلوغه. بازی و شادی و ذوق و دعوا و قهر دارن .یعنی بچه های تکی با پدرمادر یا دوست هاشون دعوا نمی کنن و خونه ی بی صدا دارن همیشه؟؟؟ خونه ما همیشه لطافت بچه کوچیک رو داشته و بچه ها با این لطافت بزرگ شدن و شکلک ها و سرگرمی های جدید در موقعیت های مختلف از خودشون طرح می کنن . شرایط رو درک می کنن اگر بچه ای حال نداشت یا من دستم بند بود . غر نمی زنن.صبر می کنن یا حتی با کمک هم مشکل رو حل می کنن بدون کمک من یا پدرشان. یعنی اونا که یکی دارند بچه های بدون غر و صبور تری دارند؟؟؟ بچه ها لباس و اسباب بازی مشترک دارند و براشون جالبه که لباس یا اسباب بازی بچگی شون از تو کمد در بیاد و به بچه بعدی شون برسه و یاد خاطرات خودشون میوفتن. اصلا اهل توقع نیستن و میدونن تو خونه همه چیز برای هر چهارتاشونه. هیچ چیز تکی نداریم. یعنی اونایی که یکی دارند بچه های کم توقع تری هستن؟؟؟ من مادر همیشه مهربان یا همیشه خوش اخلاق نیستم و همیشه برای بازی کردن یا قصه شب خوندن یا رسیدگی به درس هاشون وقت یا انرژی ندارم. اما با هاشون بازی می کنم، درس می خونم، روزها کتاب می خوانیم، قصه شب میگم. یعنی مادرهایی که یکی دارند همیشه وقت آزاد و انرژی برای بازی و درس خواندن با بچه شون و قصه شب خوندن دارند؟؟؟ بچه ها از مدرسه مریض میشن و یک هفته در خانه موج مریضی داریم و بعدش خوب میشن. به هوای هم دارو می خورن و همدیگرو درک می کنن، برای بی صدا بازی کردن و استراحت بقیه شون. یعنی بچه های یکی یک هفته مریضی ندارند؟؟؟ لطفا اندکی تامل.... ما با وجود بچه ها بی پول تر نشدیم که ترس از مال باعث میشه بعضی ها بچه نداشته باشند. ما تا بچه دوم که بدنیا اومد اصلا همسرم شغل نداشت و دانشجو بود، پول عیدی یا تولد یا کادو سر بدنیا اومدن بچه ها که به ما می دادند، کمک مالی مون بود برای خرج بچه کردن. اما نترسیدیم از بچه دار شدن. تلاش کردیم زندگی مون رو بسازیم. هر آدمی نزد خدا روزی مقرری دارد و خدا روزی هر کس را از جایی که می داند بدستش میرسونه و بچه ها در کم شدن روزی پدر مادر نقشی ندارند. اونا هم روزی شون از خدا می گیرند. و اینو مطمئن هستم اونایی که یک بچه دارند لزوما وضع مالی بهتری ندارند. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
عاشق کیک درست کردنم! اما یا خمیر میشد،یا پف نمیکرد یا خشک میشد 😔😔🍰🍰🍰 بلد نبودم کیکام رو تزئین کنم 🤗🤗🎂 رمز و راز یه کیک عالی رو نمیدونستم تا اینکه با این کانال حرفه‌ای کیک و شیرینی آشنا شدم🥰 به همه سوالام جواب میدن و کلی نکته یاد گرفتم و یه کیک پز حرفه ای شدم.🥰🥰🥰🍩🍩😋😋😋 👩‍🍳 https://eitaa.com/joinchat/2082209992C98c230f979
۵۶۳ یک سال و نیم بعد از ازدواج، وقتی ۲۴ سالم بود، تصمیم گرفتیم بچه دار بشیم و اقدام کردم، برای آزمایشای قبلش، کاهش وزن و درست کردن دندونا و... دکتر زنان با توجه به آزمایشام(تنبلی تخمدان) گفته بود شاید بیشتر از یکسال طول بکشه و ممکن طبیعی باردار نشی. خلاصه اقدام کردیم برای بچه و در کمال ناباوری خودم و دکتر خیلی زود باردار شدم. قلب جنین که تشکیل شد، خوووشحال و شاد بودم، همه رو سورپرایز کردیم و اعلام کردم که باردارم، اولین نوه هم از سمت همسرم، هم خودم، حسابی همه خوشحال بودن که رفتم برای غربالگری اول. عکس های جنین ۳ماهه رو دیده بودم ولی دکتر که دستگاهو گذاشت روی شکمم توی مانیتور دیدم جنین من اصلا شبیه جنین ۳ماهه نبود و همچنان شبیه یه لوبیای کوچولو خودشو جمع کرده بود😭 سکوت بود و سکوت و دکتر مدام دستگاهشو اینور اونور میکرد و آخر سر گفت جنین شما قلبش ایست کرده و متاسفانه دیگه رشد نکرده😭 دنیا رو سرم خراب شد مگه میشه آخه ینی چی؟ ایست قلب جنین؟ تا حالا نشنیده بودم و کارم شده بود گریه و ناراحتی... بعد از چند روز گفتم خدایا خودت دادی و خوشحالم کردی، خودتم گرفتی راضی ام به رضای تو و یواش یواش خودمو جمع و جور کردم. بعد از ۳ماه، دکتر اجازه داد دوباره اقدام کنم و باز تاکید کرد ممکن سری پیش بارداریت اتفاقی بوده باشه و زیاد به بارداریِ زودهنگام دل نبند. توی اینترنت با چله ی زیارت عاشورای آیت الله حق شناس آشنا شده بودم و کلی آدم حاجت گرفته بودن باهاش، پس منم شروع کردم چله رو. بعد از ۲۰ روز از چله فهمیدم دوباره باردارم این سری هم اونقدر خوشحال شدم برای آزمایشگاه شیرینی خریدم بردم ولی این سری به کسی چیزی نگفتیم. روز سونوگرافی برای بررسی قلب جنین فرا رسید. احساس کردم تو مانیتور یه چیزی سرجاش نیست و نمیفهمیدم جریان چیه، ۲تا چیزی میدیدم که تو فکرم اومد شاید یکیش کیست. دکتر سونوگرافی پرسید با قرص باردار شدی؟ گفتم نه، فقط فولیک اسید می‌خوردم، پرسید توی ارث تون دوقلو دارید؟ گفتم ندیدم تو نزدیکا ولی توی فامیل دور بله و با صدای بلند به منشیش گفت بزن(بارداری دوقلویی...) چی میشنیدم؟بارداری دوقلویی؟؟؟؟ مگه میشه؟ چجوری؟ مگه من تنبلی تخمدان ندارم؟۲قلو؟ تمام زورمو جمع کرده بودم توی چشمام که اشکام نریزه و با گرفتن برگه ی سونو و اومدنم از اون مرکز دیگه نتونستم جلوی خودمو نگه دارم تا خود خونه از خوشحالی اشک ریختم و خداروشکر کردم که معجزشو نشونم داده، عجیب معجزه ی شیرینی بود. خلاصه گذشت و پسرا به دنیا اومدن و عاشقشون شدم رسما همه ی دنیام شده بودن. ولی اتفاقی که بعد از زایمانم افتاد این بود که دچار افسردگی بعد زایمان شده بودم. با کوچکترین مسئله ای گریه می‌کردم و جالبه که هیچ کس هم حال اون روزامو درک نکرد. کمک نداشتم و پولی هم نداشتیم که بتونم کمک بگیرم و کسی بیاد برای نظافت و... تا اینکه یکی از دوستای همسرم بهش گفته بود دنبال ادمین برای کانالش می‌گرده و اول کارشه خیلی سبکه و من شدم ادمین و ماهی ۸۰۰ میگرفتم. اون ۸۰۰ تومن می‌شد حقوق ماهانه ی اون بنده خدایی که میومد برای کارای خونه. بعد چندماه متوجه شدم عضلات شکمم برای بارداری دوقلویی از داخل پاره شده و بچه ها که ۱۰ ماهه بودن اقدام کردم برای جراحی. بعد از جراحی من، کرونا اومد و مجبور شدم بگم اون خانومم دیگه نیاد. روزای خیلی سختی بود، دوقلو داشتن وااااقعا سخته بدون هیچ کمکی، خودم بودمو خودم با بچه ها و افسردگی و کار خونه و آشپزی و... مدام با همسرم دعوا می‌کردم، خسته بودم همیشه بیخوابی داشتم... ۲ سالگی بچه ها بود که باز احساس کردم باردارم. به هیچ‌کس نگفته بودم. ۲ شب بعد از فهمیدن اینکه باردارم طبق معمول هر هفته خونه ی مادر همسرم بودیم و ایشون گفت(دیشب خواب مامانتو دیدم، اومده بود خونه ی ما، انقدر خوشحال بود. لباس خیلی قشنگی تنش بود و ۲تا شاخه رز آورده بود یکی سفید و یکی صورتی) خوابشونو که تعریف کردن، شُک شدم. لبخندی که روی لبم بود، خشک شد و ضربان قلبم رفته بود بالا. فرداش بلافاصله رفتم سونوگرافی و باز هم با گریه برگشتم... خواب مادر همسرم تعبیر شده بود و من دوباره دوقلو باردار بودم. 👈 ادامه در پست بعدی... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حمله تند حسن ریوندی به برانداز ها🤣🤣 وای با خاک یکسانشون کرد 😳🤣👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3996188889C03027d4cf9 پاره شدم از خنده 😂😂
هدایت شده از دوتا کافی نیست
۵۶۳ حسابی گریه هامو کردمو نشستم به فکر کردن و گفتم نگهشون می‌دارم. ۳ روز گذشت و بعد از ۳روز دیدم واقعا نمیتونم با اون حجم افسردگی که داشتم، با اون عملی که کرده بودم، اگه بارداریم ادامه پیدا می‌کرد، عضلات شکم دوباره باز می‌شد، و مطمئنا دچار زایمان زودرس میشدمو هیچ کس حامی نبود و با ۲جفت دوقلو تو شرایط من زندگی واقعا سخت و اگه حمایت اطرافیان نباشه وحشتناک (خانواده ها بارها گوشزد کردن که اگه باز بچه بخواید، ما توان حمایت نداریم). دنبال دکتر گشتم برای سقط و خیلی راحت با یه سرچ کوچیک پیدا شد و روزی که می‌خواستم برم، یکسری از اطرافیان می‌دونستن. شاید ته دلم منتظر بودم کسی بگه، این کار رو نکن، کمکت می‌کنم، اما دریغ.... ولی خب من خودم بودمو خودم و باید رو پای خودم می‌بودم، پس تصمیممو گرفتم و خودمو سپردم به خانم دکتر برای سقط. پرسید مطمئنی؟ گفتم بله و آمپول بیهوشی رو زد. 😭😭😭😭 چشمامو که باز کردم، تو ماشین در راه برگشت بودیم و همه چیز تموم شده بود.😭😭😭😭 من موندم و یه عالمه عذاب وجدان و فکر گناه. همش با خودم فکر می‌کنم مگه میشه دوقلوهای اولو معجزه بدونم و دوقلوهای دومو بدبختی؟ چجوری انقدر عوض شدم؟چجوری دنیام انقدر تغییر کرد؟ نمی‌خوام گناهمو بندازم گردن بقیه ولی حمایت اطرافیان واقعا مهمه توروخدا اگه کسیو میبینید نیاز به حمایت داره حمایتش کنید. حمایت بعضی وقتا ۱بشقاب غذای گرم حمایت بعضی وقتا کسیه که بیاد و یک ساعت بچه هاتو نگه داره و تو فقط بخوابی فکر نکنم خیلی سخت باشه حمایت از زن تازه زایمان کرده که متاسفانه من نداشتم. اینم بگم بعد از سقطی که کردم از خدا خواستم منو ببخشه، در عوض هر زنی رو تو شرایط خودم دیدم، از سقط منصرفش کنم تا جایی که توان دارم حمایتش کنم. و تو فرصت مناسب که حال روحیم بهتر بشه حتما بچه دار بشم. در حال حاضر هم دارم به سلامتیم میرسم که تا سال دیگه اقدام کنم برای بارداری بعدی. امیدوارم خداوند گناهان همه بخصوص منو ببخشه و برای بار سوم منو لایق مادر شدن بدونه🙏 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
💥توجه. 💥توجه. فرصت استثنائی برای شروع یادگیری اصولی زبان انگلیسی شکست غول زبان انگلیسی با +۱۰۰ ساعت آموزش واقعی یادگیری از صفر تا پیشرفته آموزش بسیار ساده و قدم به قدم به همراه آموزش با فیلم. (از صفر تا پیشرفته) 💥توجه. 💥توجه شیرین تر از عسل زبان انگلیسی را یاد بگیرید. ⚠️ظرفیت در حال تکمیل جا نمونی🏃‍♂ https://eitaa.com/joinchat/835059907Cd75dc7fc5c دریافت اطلاعات بیشتر ارسال عدد 6 👇    @parmida2022 گاهی اوقات خیلی زود دیر میشه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌈🌈کالکشن پاییزه قشنگمون رسید این 3تیکه هم موجود داریم😊🌈 هزینه ارسالشون 15تومن خرید 3دست لباس ارسال رایگان 🎈ست خواهر برادری 🌺🍃قیمتاش خیلی 🔥 🔻کلی ست خوشگل و 🔴اینجا تنها پیج کودکی که با خیال راحت میتونید ازش خرید میکنم 😋😋 https://eitaa.com/joinchat/3860267009C10d3bd6e98 🎈بزن رو لینک تا پاکش نکردم👆👆👆
۵۶۴ ۱۵ سالم بود که عقد کردم، همسرم خیلی آدم با ایمان و خدا دوستی بود، به خاطر همین قبول کردم و یک سال بعد با یه عروسی ساده وارد زندگی مشترک شدم. شوهرم وضع مالی خوبی داشت و نمی ذاشت به من سخت بگذره، سه ماه بعد از عروسیمون متوجه شدم باردارم، اونم چه بارداری سختی، طوری حالم بد بود که بیمارستان بستری می‌شدم. خلاصه ۹ ماه بارداری تموم شد و من نتونستم زایمان طبیعی داشته باشم و به اجبار سزارین شدم، پسرم نزدیک ١٣ روز داخل دستگاه بود و من نذر مولا امیرالمؤمنین کردم و اسمش رو علی گذاشتم، الحمدلله پسرم خوب شد و از بیمارستان مرخص شد. روزها سپری می‌شدن تا اینکه متوجه شدم پسرم زیر گلوش غده داره، به پزشک مراجعه کردم و عملش کردیم اون موقع علی ١٠ ماهش بود، خیلی گریه می‌کردم، شوهرم همیشه می‌گفت به خدا توکل کن، پسرم ٢ بار جراحی شد تا اینکه بعد از کلی آزمایش گفتن دیگه خوب شده و می‌تونید ببریدش خونه، ما هم مرخصش کردیم. حالا دیگه به فکر بودم که خونه بخریم، همه طلا ها، ماشین شوهرم و چیزای دیگه ای که داشتیم رو فروختیم و یه خونه کوچیک خریدیم. چندماه گذشت و من چون تنها بودم به شوهرم گفتم خونه رو بفروشیم و نزدیک اقوام و آشنایان خونه بخریم، شوهرم هم قبول کرد و ما خونه رو فروختیم. یه کم گذشت، نتونستیم خونه بخریم و یه زمین خریدیم. یک سال از خریدن زمین نگذشته بود که روزی یه آقایی زنگ زد و گفت این زمین برای منه و شما برید شکایت کنید، که ما متوجه شدیم قبل از ما، این زمین رو به چند نفر فروختن، عملا دستمون به هیچ جا نرسید، هر چی شکایت کردیم، نتونستیم ثابت کنیم تا اینکه پسرم ۴ ساله بود، متوجه شدم تو این شرایط سخت باردارم و خدا عباس رو بهم هدیه داد. نگران بودم که چه کار کنم، حالا نه خونه دارم، نه شوهرم کار داشت، چون ورشکست شده بود. زندگیمون خیلی سخت می‌گذشت... 👈 ادامه در پست بعدی کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
👌«فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
این محصولات دلبر رو ببینید😍☝️🏼 خواستم دلی معرفیشون کنم چون خیلی با انصافن و قیمت‌هاشون از همه جا ارزون تره خلاصه که مورد تاییدن😊👌🏻 نمونه‌های دیگه هم دارن که حرف نداره؛ از اینجا ببینید 👇🏻🍃 https://eitaa.com/joinchat/2085224474C0bfd1a39e7اینجا ضمانت مرجوعی دارهمحصول سفارش شده قابل پیگیری و رهگیری هست 🔴منبع‌خریددخترای‌شیک‌پوش‌اینجاست👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2085224474C0bfd1a39e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا