eitaa logo
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
16.9هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
67 فایل
مدیر @Yaasnabi تبادل نداریم اگر کانالو دوست دارید یه فاتحه برای مادر 🖤بنده بفرستید تا اطلاع ثانوی تبلیغ شخصی نداریم به آیدی بالا پیام ندید لطفا
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
🧐دیدی میری مهمونی میبینی بوی غذا نمیاد جا میخوری؟ 🧐از اون بدتر میبینی بوی گل همه جارو برداشته؟ 🤔روت نمیشه بپرسی پس کو غذا ؟؟؟پس گل کو آخه؟؟؟😒 بیا بهت بگم از کجا میارن😜 خونه ی خوشبو.......🌷 ماشین خوشبو.........🌷 محل کار خوشبو......🌷 🔹عطر ، رایحه افشان، حرز، نسخه های حکیمانه و... https://eitaa.com/joinchat/21823670C9ee0c1dc91
سلام به مدیر عزیز،ازتون خواهش میکنم پیام منو بزارید تو میخاستم بدونم کی کندر توبارداری خورده وبراش خوب بودهتو گوگل سرچ کردم میگن بعد ۳ماهگی بخوریم بیش فعال میکنه یه بار یادمه شما کلیپی گذاشته بودید درمورد سقط جنین اونجا میگفت کندر بجلوی سقط شدن را میگیره میشه راهنماییم کنید چون من قبلا سقط داشتم میخام ایندفعه سقط نشه میشه دوباره اون کلیپها دوباره تو گروه بزارین🙏🙏 کودکان بدون آرزو نسازید!! اطراف فرزندتان را مملو از وسیله و اسباب بازی نکنید! غالبا در مواقعی برایش اسباب بازی بخرید که خودش درخواست و آرزوی وسیله را کرد و مدت زمانی برای به دست آوردن آن اسباب بازی انتظار کشید. اول سرچ کنید بعد سوال☝️🤨 ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سلام خسته نباشید ببخشید برای عفونت بخیه های سزارین چی خوبه چکار کنم عفونت بره😢 کودکان بدون آرزو نسازید!! اطراف فرزندتان را مملو از وسیله و اسباب بازی نکنید! غالبا در مواقعی برایش اسباب بازی بخرید که خودش درخواست و آرزوی وسیله را کرد و مدت زمانی برای به دست آوردن آن اسباب بازی انتظار کشید. اول سرچ کنید بعد سوال☝️🤨 ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سلام، وقت بخیر ببخشید امکان داره سوال منو بزارید تو کانال، من بعد از سه سال که فقط به خاطر تبعیت از امر رهبری برای فرزند سوم اقدام کردم بالاخره این ماه باردار شدم، سه روز تاخیر داشتم یه لک قهوه ای دیدم، تا سه چهارروز هم لک رو دیدم بعد 4روز تاخیر بتام 148شد که دکترم گفت پایینه و 72ساعت بعد تکرار کردم و سه برابر شد و دوباره 6روز بعد تکرار کردم که 2300شد دکترم گفت الان مقدارش خوبه دیروز سردرد شدید گرفتم و یه قرص استامینوفن ساده 500خوردم، شب لک زیاد دیدم دکترم گفت سریع برم سونوگرافی، رفتم به حساب تاخیر پریودیم که دوهفته عقب انداختم باید الان تو 6هفته باشم ولی تو سونو بهم گفت 4هفته و یک روزمه، ساک حاملگی رو دید ولی گفت برای قلبش زوده، به نظر شما مشکلیه؟ استرس دارم، دکتر بهم شیاف هم داده و دارم استفاده میکنم ممنون میشم راهنمایی ام کنید کودکان بدون آرزو نسازید!! اطراف فرزندتان را مملو از وسیله و اسباب بازی نکنید! غالبا در مواقعی برایش اسباب بازی بخرید که خودش درخواست و آرزوی وسیله را کرد و مدت زمانی برای به دست آوردن آن اسباب بازی انتظار کشید. اول سرچ کنید بعد سوال☝️🤨 ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سلام😍 ما دو تا دوست هستیم+ یه تیم ۲۰ نفره( از خیاط، طراح و برشکار و عکاس و ...) که حدود ۵ ساله داریم برای برای تولید پوشاکِ باکیفیت، زیبا، متنوع و با قیمت معقول و منصفانه برای خانم ها و دختر خانم ها تلاش میکنیم😊 🇮🇷 ست روسری و ساق دست، دامن(حریر و کرب)، شومیز، چادرنماز، مقنعه و .... از جمله محصولات متنوع ماست. فروش مون هم حضوریه و هم آنلاین! لینک ورود به کانال👇 https://eitaa.com/joinchat/4000907264Cb1f501b15f
۶۱۷ من متولد ۷۸م و دو خواهر و دو برادر دارم. برادرام و خواهر بزرگم، متولد دهه‌ی شصت هستن، هر سه تاشون پشت هم، بعد تولد خواهرم و تبلیغات سوء فرزند آوری پدر مادرم دیگه تصمیمی برای بچه‌ی چهارم نداشتن اما با بزرگ‌تر شدن خواهرم و تنها بودنش بین برادرای بزرگترش، بیشتر حس نیاز به خواهر رو به مامان و بابام اعلام می‌کرد و با دل شکسته کوچکش برای داشتن یه خواهر دعا می‌کرد تا اینکه من با فاصله ۱۱ سال به جمع شون اضافه شدم. 😁 و از اون جایی که خدا منو خیلی دوست داشت و نمی‌خواست سختی‌های خواهر بزرگترم رو تجربه کنم یه آبجی کوچک با فاصله سنی دوسال و سه ماه بهم داد که شد همبازی و انیس و مونس بچگی‌م😅 گذشت و گذشت خواهر بزرگم به سن ازدواج رسیده بود ولی هر خواستگاری به یک بهونه متأسفانه یه عیبی روی خواهر عزیز من می‌ذاشت و می‌رفت.😢 شرایط ازدواج براش مهیا نمی‌شد و اون ادامه تحصیل داد، حالا تحصیل کرده بودنش هم شده بود عیب😤 یکی می‌گفت دخترتون لاغره، یکی می‌گفت سبزه‌س، یکی می‌گفت جوش صورتش زیاده، یکی دیگه تحصیلاتش زیاده😣 همه‌ی این حرف‌ها فقط باعث رنجش و دل شکسته‌ی خواهر عزیزم می‌شد هیچ وقت گریه‌هاش رو توی اتاق جوری که کسی نفهمه یادم نمی‌ره😢 گذشت و من هم بزرگ شدم و هم قد و قیافه‌ی خواهرم ،بعضا به شوخی بهش می‌گفتن نکنه خواهرت از تو زودتر ازدواج کنه، اونم می‌گفت فکر کردن بهش رو دوست نداره، منم دوست نداشتم که باعث رنجش و حسرت خواهرم بشم. من توی دوران راهنمایی که بخاطر شرایط شغلی پدرم تهران بودیم، توی مدرسه می‌دیدم که بعضی از بچه‌ها مدام از قرارهاشون با دوست پسراشون تعریف می‌کنن و خب منم به صورت غریزی حس می‌کردم چقدر جالب و هیجان انگیزه داشتن یه همراه وقتی به اول دبیرستان رفتم، خبر ازدواج یه زوج جون ۱۷_۲۰ ساله رو شنیدم با خودم فکر می‌کردم چقدر جذابه با تمام وجودم، دوست داشتم چنین سرنوشتی داشته باشم ولی بخاطر خواهرم می‌ترسیدم. اون سال ما تازه ساکن شهر مقدس قم شده بودیم، من حرم حضرت معصومه می‌رفتم و برای خودم و خواهرم دعا می کردم و بعضی شب‌ها نماز شب می‌خوندم و برای تسهیل ازدواج جوانها دعا می‌کردم همین طور برای اون پسری که قراره در آینده همسرم بشه🤪 با همین نیت گذشت و تابستان سالی که من به پیش‌دانشگاهی می‌رفتم پدر و مادرم عازم سفر حج بودند و من و خواهر کوچکم به خانه‌ی پدربزرگ و مادربزرگ مون رفتیم. اون موقع هر دوتا داداشام متأهل بودن و هرکدوم سرخونه زندگی‌شون بودن، خواهرم بزرگمم خوابگاه دانشگاه شون بود و مشغول تحصیل در مقطع دکتری اون یک ماه سفر حج مامان و بابام باعث شده بود من یک ماه در خانه‌ی شهید پرور باشم هر روز با شور و شوق شاد کردن پدر و مادر شهید که دایی من بود از خواب بیدار می‌شدم، براشون چای و یا دمنوش آماده می‌کردم، دوست داشتم بهترین خاطره برای خودم و اون ها بمونه، با پدربزرگم که بزرگ محل‌شون بود به مسجد می‌رفتم، فقط نماز صبح رو بهم اجازه نمی‌دادن ولی همیشه همراه شون بودم. خدابیامرز پدربزرگم بخاطر بیماری دیابت چشمانشون چیزی رو درست نمی‌دید، هر موقع جایی می‌رفتن که تنها بودن من همراهشون بودم، هر جمعه نماز جمعه و هر پنجشنبه باید به بهشت زهرا می‌رفتن سر مزار دایی‌م و پدر و مادرشون و درگذشتگان... من توی اون مدت همراهی‌شون می‌کردم و خیلی چیزا از دایی شهیدم خواستم، اون موقع از اول ذی‌القعده تا دهم ذی‌الحجه رو چله‌ی دعای مشلول می‌خوندم برای تسهیل ازدواج جوان‌ها، من ۱۸ سالم بود و اینقدر حس نیاز به ازدواج داشتم که چه برسه به جوانایی که نزدیک ۳۰ سالشونه، بعضی شبا هم کنار عکس بزرگ دایی شهیدم می‌خوندم و دایی‌م رو واسطه‌ی برآورده شدن حاجتم قرار می‌دادم. اون تابستان نورانی من تموم شد و سال تحصیلی شروع شد و همون اول بسم الله معلمان محترم اتمام حجت کردن که کسی خواستگار راه نده، شما سال مهمی رو در پیش دارید و از این حرفا، برای من مهم نبود چون می‌دونستم که من یه سرنوشتی دارم مثل خواهرم اگه اون به ۳۰ سالگی رسیده، منم حتما مثل اون میشم. مامانم بهم گفت آخر هفته می‌خواد برای خواهرم خواستگار بیاد با تمام وجودم خوشحال شدم ولی یه ترسی توی وجودم بود که نشه که بازم خواهرم برنجه🙁 این در حالی بود که اول هفته یه نفر به قصد من زنگ زده بود برای امر خیر ولی مامانم گفته بودن چند روز دیگه تماس بگیرن😅 و بعد هم برای خواستگاری خواهرم یه نفر دیگه زنگ زده بودن. دو خانواده جدا از هم بعد از شب خواستگاری خواهرم، بعد از اقامه نماز جماعت خانوادگی، بابام بهم گفت می‌خوان بیان خواستگاری تو در عین ناباوری بغضم ترکید حالا گریه کن کی گریه نکن. 👈 ادامه در پست بعدی... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از تبلیغات
♨️ارزانسرا که میگن همینجاااسست👇👇 ♨️چندتا کانال و یه جا جمع کردیم حرررااااجییی واااقعییی💯 زیر قیمت بازاار👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2623930619Cf6ae2dccb5 قیمت ها را مقایسه کنید
۶۱۷ شب خواستگاری من رسید جوانی خوب و مؤمن با خانواده‌ای مذهبی مثل پسر رویاهام، ولی به خودم گفته بودم تا وقتی جواب خواستگاری خواهرم معلوم نشه، منم جوابی نمیدم. خواهرم از زنجان محل تحصیلش می‌اومد و می‌رفت تا با هم به نتیجه رسیدن، خواستگار اون هم جوانی مؤمن و تحصیل کرده بود، بر خلاف خواستگارهای قبلیش لاغری اونو حسنش می‌دونستن و کلی از خواهرم تعریف می‌کردن و این شد که خواهرم هم سامان گرفت، بعد هم من😅 فاصله زمان عقد مون دو هفته بود، از زمان شروع خواستگاری ها تا عقدمون ۳ ماه طول کشید، کار خدا بود که همه چیز راحت و سریع سپری شد من تازه امتحانات ترم اولم تموم شده بود که عقد کردم، به کسی نگفته بودم جز مشاور مدرسه‌‌مون تا راهنمایی‌م کنن ایشون خیلی خانم ماه و نازنینی هستن و همسر یک شهید مدافع حرم و دختر شهید، بهم کمک کردن و خیلی نکات خوبی رو ازشون یاد گرفتم. بعد عید که صورتم کمی تغییر کرده بود بعضی معلم‌هایی که همیشه از زرنگی من و امید به موفقیت من توی کنکور سر زبانشون بود دیگه به زور جواب سلامم رو می دادن😁 ولی معلم‌های پرورشی بهم می‌گفتن خیلی خوبه که زود ازدواج کنین 😇 کنکور با موفقیت سپری شد و زمان انتخاب رشته رسید منم چون عاشق بچه داری و عمل به دستور حضرت آقا بودم که هم درس و هم فرزند پروری، رشته‌‌ای رو انتخاب کردم که هم به درد دنیا و آخرت بخوره هم سخت نباشه تا بتونم در کنارش به کارهای واجب‌ترم برسم و خدا رو شکر توی همون رشته هم قبول شدم رتبه‌ی خوبی گرفته بودم. زمان عروسی مون رسید ۶ ماه بعد از عقد مون که البته بازم رعایت کردم خواهرم با فاصله ۱۲ روز زودتر از ما رفتن سرخونه زندگی‌شون و بخاطر شرایط درسی‌ش با همسرش بعد عروسی ما رفتن خارج برای فرصت مطالعاتی منم تازه وارد دانشگاه شده بودم و هم تازه عروس بودم‌ بدون معطلی سه ماه بعد عروسی حامله شدم و همه چیزو سپردم به خدا و گفتم من بخاطر تو فرزند خواستم تو هم کمکم کن تا بتونم هم درسم رو بخونم و هم بچه داری کنم وقتی خبر بارداریم رو به مامانم گفتم، مامانم بهم خبر بارداری خواهرم رو توی کشور غریب داد، هم خوشحال شدم به خاطر بارداریش و هم نگران حال و روزش توی کشور غریب شدم توی ماه هفتم بود که کارش تموم شد و برگشت و به لطف خدا بچه‌ها مون به دنیا اومدن، مامانم بنده‌ی خدا یه سال دوتا دوتا سرویس جهیزیه خریدن و سال بعدش دوتا دوتا سرویس سیسمونی😅 من پسر داشتم و خواهرم دختر😍 بی اندازه از لطف خدا خوشحال بودیم چون ما با ۱۱ سال اختلاف سنی، شرایطی مشابه هم داشتیم و خیلی می‌تونستیم بهم کمک کنیم و با هم تجارب‌مون رو رد و بدل کنیم😇 من بعد تولد پسرم، دو ترم مرخصی گرفتم و بعد از تمام شدن مرخصی من بخاطر ایام کرونا دانشگاه مجازی شد و من به لطف خدا به راحتی می‌تونستم هم به پسرم و کارای خونه برسم و هم به درس و مشقم🤲 وقتی پسرم نزدیک دوسالش شد با همسرم تصمیم به فرزند بعدی گرفتیم، اولش گفتم صبر کنم تا درسم تموم بشه بعد که کمی گذشت و دیدم اگه می خواستم صبر کنم درسم تموم بشه خب اصلا بچه نمی آوردم خلاصه از خدا فرزند دیگه‌ای خواستیم و خداوند هم در بهترین زمان و شرایطی که داشتیم به ما پسر دیگه‌ای عنایت کرد این در حالی بود که من فقط به اندازه یک ترم از درس دانشگاه م باقی مونده بود خیلی شاد و خوشحال بودم از این لطف خدا 😇 طبق محاسباتم با بچه‌ی دوماهه میرفتم دانشگاه و پسر بزرگترم رو پیش همسرم و یا مادر همسرم و یا مامانم خودم می‌ذاشتم یکی دو هفته رفتم ولی دیدم داره به من، پسر کوچکم و پسر بزرگم فشار میاد و طبق اولویتم مرخصی گرفتم😁 از خواهرم هم بگم براتون که بعد حاملگی دومم اونم با اینکه در شرایط سختی بود مشغول پروژه و کارهای پایان‌نامه‌ی دکتری ولی بخاطر امر رهبری❤️ اونم از خدا طلب فرزند کرد و این بار پسر من ۳ ماه بزرگ‌تر از دختر خاله‌ش شد😅 خدای مهربونم به برکت سختی‌هایی که خواهرم بخاطر کارای سخت پایان نامه و ضعف‌های دوران بارداری‌ش مزدش رو داد و مقاله‌ی پایان نامه‌ش در یکی از مجلات علمی معروف دنیا چاپ شد 😇🤲 من هم از خدا می‌خواهم که بتونم مثل خواهرم در کنار تحمل سختی‌های بچه داری، درس هم بخونم و به جامعه اسلامی هم به عنوان یک زن و هم به عنوان یک مادر خدمت کنم خواهرم همیشه می‌گه اگه خیلی دیر تر از زمان دعاهای من به دنیا اومدی ولی توی لحظه‌هایی که بیشتر به خواهر نیاز داشتم کنارم بودی شرایطت مثل خودم بود و بیشتر از هر موقع دیگه لذت خواهری رو چشیدم 😍 از خدا فقط بخوایم، زمان و شرایطش رو خودش بهتر از ما می‌دونه واقعا این خدا پرستیدنی نیست؟😍😍🤲 اللهم الجعل عواقب امورنا خیرا کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از  دیدنیهای آشپزی
🔰 طرح 👌 الحمدلله تاکنون موفق شده ایم تعداد 225 جلد از 8 عنوان کتاب با مضمون زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی از محل جمع آوری نذورات فرهنگی عزیزان دغدغه مند انقلابی تهیه و با تخفیف استثنایی 50 درصد در سایت آنی کتاب ( https://oniketab.ir/ref/36) بارگزاری گردیده است. کتب این طرح عبارتند از : 1️⃣ از چیزی نمی ترسیدم (زندگینامه خود نوشته قاسم سلیمانی) 2️⃣ شاید پیش از اذان صبح 3️⃣سلیمانی عزیز 4️⃣ سلیمانی عزیز 2 5️⃣ حاج قاسمی که من میشناسم 6️⃣ مالک زمان 7️⃣ من یک حاج قاسمم (شعر برای کودکان) 8️⃣ قهرمان به شکل خودم (داستان برای کودکان) 👈 همچنان نیازمند کمک خیرین و علاقه مندان هستیم تا بتوانیم تعداد بیشتری از این کتب تهیه و در اختیار آحاد افراد جامعه قراردهیم. شما هم میتوانید نذورات خود را به شماره کارت 6273817010103665 به نام قرارگاه جهادگران واریز نمایند. ◀️ اجرتان با سیدالشهداء جبهه مقاومت و اصحاب راستین ایشان🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ثــــــواب یک شب بچه داری 😳😳😳😳😳 عضو کانال فرزند ارشد خانواده ۱۵نفره شوید☺️👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3079864518Cd597088b47 صفحه ی روبیکای من ☺️👇🏻 https://rubika.ir/Motaharevafi77
این روزا سردرگم هستید کی راست میگه؟ کی درست تحلیل میکنه؟کی تحلیلش به واقعیت نزدیکه؟ تنها کانال و فردی که تحلیلهاشون رو قبول دارم براساس منطق و عقله بدور از افراط اقای سید رضوی هستن تا هر چیزی تو جمع اقوام میگن میگم اقا سید رضوی اینو گفتن این راهکار خوبو دادن این ویس تحلیلی عالی رو فرستادن گوش کنید اونقدر تکرار کردم که به مزاح میگن چی؟ اقای سید رضوی کی؟اقای سید رضوی کجا؟اقای سید رضوی 😂 کلا ایشون رو که دنبال کنید دستتون پر میشه در سبک سنگین کردن شبهات این روزا😊 بخصوص در تحلیلات درون گفتمانی خانوادگی حرف اولو میزنید😂 http://eitaa.com/joinchat/1112735758C332d249c3e
♥️فــ‍ـروشـــگـ‍ــاه‌الـــکـــاپــــیـــدا♥️ 🌸اولیـن‌ تولیدی ‌اینتـرنتـی‌ ایتـا🌸 - 👕تـولیـد‌کـننـده‌انـواع‌پـوشــاک👕 - 👨‍👩‍👧‍👦پوشاک‌زنانه‌و‌مردانه‌و‌پچگانه👨‍👩‍👧‍👦 - 👤مــــــشـــــاور‌رایــــــــگــــــان‌👤 - 🛵ارســال‌بـه‌ســراســر‌کــشـــور🛵 💸پــرداخـت‌بــــه‌درب‌مــنـــزل💸 💎ض‍ـمـان‍ـت‌تـعـویـض‌تــا۱۰‌روز💎 🛍️سفارش‌از‌طریق‌ایتا‌و‌سایت🛍️ مشاهده تمام محصولات 👇 https://eitaa.com/joinchat/1180368950Cd0ba03b77a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 زنم بچه نمی‌خواد چه کار کنم؟ 🔸شوهرم موافق آوردن فرزند بعدی نیست آیا راهی برای راضی کردنش وجود داره ؟ ⭕️ نقش دعا در فرزندآوری 🔺 فوت کوزه گری در فرزندآوری 🎙حجت الاسلام وافی کانال رهبر❤️👇😍👇 @khamenei_ir http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۶۱۶ روزها می‌گذشت و پسری بزرگ می‌شد اما تنها 😢 و چقدر براش سخت بود، هیچکس باهاش دوست نمیشد، من دوست داشتم باز بچه دار بشیم ولی همسرم قبول نمیکردن، میگفتن تا خونه دار نشیم نه. آخه ما هنوز منزل پدری بودیم حتی سرویس بهداشتی جدا هم نداشتیم. روزهای خیلی خیلی سختی رو گذروندیم، اختلافات خیلی زیاد شد، حتی چند باری تصمیم به جدایی گرفتیم که پدرم مخالف کردن. بگذریم وقتی پسرم ۸ ساله بود به زیارت امام رضا علیه السلام رفتیم اونجا با آقا درد و دل کردم هم اولاد خواستم و هم خونه، البته از آقام امام حسن علیه السلام هم خواسته بودم باورم نمیشد همسرم خودش پیشنهاد بچه دوم رو داد ❤️😍😍 پیش پزشک رفتم متوجه شدم امکان ناشنوا بودن بچه هست آخه همسرم ناشنوا هستن 😢با کلی غصه برگشتم خونه، پیش پزشک دیگه ای رفتم اونم همون حرف ها رو زد. به پیشنهاد خونواده همسر که هیچ جوره این موضوع رو قبول نداشتن، راهی تهران شدیم پزشک تهران هم باز همون حرفا رو زدن اما گفتن تا آزمایش ندید، هیچ چیز مشخص نمیشه، آزمایش های لازم رو دادیم و برگشتیم شهرستان. یک ماه طول کشید تا جواب آزمایش آماده شد تو این یک ماه به خودم قول دادم اگه جواب آزمایش مشخص می‌کرد شاید بچه ناشنوا بشه اصلا دیگه بچه نمیارم😢 از آزمایشگاه زنگ زدن که بیایید ما راهی شدیم جواب خوب بود، هیچ مشکلی نبود☺️ خدارو شکر دکتر گفتن تمام بچه های شما سالم خواهند بود الحمدلله، و خیلی زود باردار شدم. تازه جواب آزمایش رو گرفته بودم که ماشین خریدم، ویارم تا چهار ماه بود اما این بار انگشتای دستم بی حس شدن، درد زیاد داشتم سخت بود ولی شیرین هفت ماهه بودم که همسرم سود زیادی کردن 😍 وضع مالی خوب شد الحمدلله سال ۹۲ تو یه شب سرد زمستونی ساعت ۱۱.۴۵ دقیقه شب بعد از ۲۰ روز درد زایمان و چند ساعت درد غیر قابل تحمل 😁😁 دختر عزیزم به دنیا اومد، اینم بگم که چقدر کادر بیمارستان باهم بد رفتاری کردن انگار جرم کرده بودم. دختر پر روزی ما فقط ده روزش بود که ما بلاخره از خونه پدری رفتیم خونه اجاره ای و یک سال و نیم بعد صاحب خونه شدیم چطور نمیدونم. این خانم پر روزی فقط روزی مادی نداشت بلکه روزی معنوی زیادی هم داشت سفرهای زیارتی، خوندن درس ... همسر که اصلا فرزند دوم نمیخواستند، حالا به فرزند سوم فکر میکردن😂 ولی متاسفانه دخترم زیاد مریض میشد و همش بستری بود 😭 دلیلی هم دکترا براش نداشتن تا به پیشنهاد یه حاج آقا براش عقیقه کردیم و معجزه وار دخترم الحمدلله خوب شد. تو این مدت با کانال شما آشنا شدم😍 منم وسوسه شدم و بعله تو شش سالگی دخترم باردار شدم. اما یه بارداری خیلی خیلی سخت... با خودم گفتم حالا که این همه سختی کشیدم، حتما زایمان راحتی دارم ولی چی بگم باید زایمان هم سخت میشد تا تکمیل بشه. بلاخره تو یه شب سرد زمستونی سال ۹۹ راهی بیمارستان شدیم و ساعت ۷.۵ صبح یه دختر خیلی ناز و کوچولو رو گذاشتن تو بغلم لازم بگم که این بار کادر بیمارستان رفتار خوبی داشتن وبا این که بچه سوم بود هیچ توهینی نکردن😍 دخترم مثل خواهرش پر برکت بود اما جور دیگه با اینکه اون سال مشکلات اقتصادی خیلی خیلی زیادی داشتیم ولی برکتی تو همون درآمد کممون بود، باور نکردی... محبت میان من و همسر خیلی خیلی زیاد شد دیگه هیچ بحثی نداشتیم و نداریم، بچه ها عاشق هم هستن وابستگی عجیبی میانشون هست، دوست داشتنی غیر وصف... از روزی که دخترم به دنیا اومد تصمیم داشتم فرزند چهارم خیلی زود به جمعمون اضافه بشه اما دل درد های شدید دخترم، گریه های تموم نشدنیش، باعث شد بیشتر صبر کنم، بعدش با خودم گفتم بهتر رژیم بگیرم تا بچه بعدی پسر بشه، سه ماه هم بخاطر رژیم صبر کردم اقدام کردم ولی نشد😢 حالا همسرم راضی نمیشد، راهی کربلا شدیم از حضرت علی علیه السلام خواستم تا همسر رو راضی کنن و در عین ناباوری همسر راضی شدن. در همین حین متوجه شدم، همسر بیمار هستن دکتر گفتن شاید مشکل جدی باشه با خودم گفتم من به زور پسر خواستم خدایا ببخش به خودم قول دادم اگه جواب آزمایش همسر منفی بیاد بدون هیچ رژیم و.... اقدام کنم هرچه خداوند برامون بخوان. امشب که پیش دکتر رفتیم گفتن الحمدلله مشکلی نیست آنقدر خوشحال هستم که حد نداره از شما می‌خوام برامون دعا کنید تا هرچه زودتر ما صاحب فرزند چهارم بشیم و سربازی به سربازهای آقا اضافه بشه انشالله 🙏 برکت زندگی ما فرزندانمون هستن یکی با رزق مادی، یکی با رزق معنوی... پسرم بسیار مهربونه، همیشه کمک حال پدرش بیشتر مسئولیت خانواده به دوش ایشون گاهی با خنده میگه مامان وقتی من ازدواج کنم شما چیکار می‌کنید، منم میگم هی زنگ میزنم باید بیای 😂😂 دعا کنید عاقب بخیر بشیم و انشالله نسل شیعه روز به روز زیاد بشه 🙏🙏 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ فرزندی که پروسه تربیتی اش کتک خوردن از سوی والدین است، احتمال گرایش به جنس موافق در او بیشتر می‌شود... (اهمیت گوش دادن به کلاس تربیت کودک و نوجوان) ⭕️ قسمت چهل و ششم 🔹 کارگاه مهارت های تربیتی کودک و نوجوان (قم، پردیسان، مسجد امام حسن عسکری علیه السلام) 🔺محسن پوراحمد خمینی، روان‌شناس 🌼 ... 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
هدایت شده از آشپزی ونکات اسلامی
📘 درس ریاضی بچت ضعیفه؟ 📒 خودت هم نمیتونی کمکش کنی؟ 📕هزینه ی کلاس خصوصی هم نداری؟ پس بدو زودتر عضو شو تا دیر نشده !👇 https://eitaa.com/joinchat/3799056569C927096d05a
خبری خوش برای زوج های نابارور... خبری از جنس اقتدار پزشکان ایرانی و درمان نازایی و حس مادری. خبری که پر از حس شوق است و می تواند برای بسیاری از زوج ها به معنای پایان انتظار برای فرزندآوری باشد. حتما شما هم دور و برتان زوج هایی را دیده اید که دچار مشکلات ناباروری و نازایی هستند و از علم نوین برای فرزندآوری کمک می‌گیرند اما جدای از این ها، برخی زوج ها هم هستند که به رغم عدم مشکل در باروری، در حفظ جنین ناکام می مانند و جنین شان در ماه های اول بارداری سقط می شود و گاهی به کرات این اتفاق تلخ را تجربه می کنند اما خوشبختانه با تلاش پزشکان مقتدر ایرانی، برای این مشکل هم راه حلی پیدا شده و نتیجه درخشانی نیز به همراه داشته است. خبر از این قرار است که زوجی بعد از ۲۱ سال و ۲۳ بار سقط جنین، صاحب فرزند شده اند. صاحب گل پسری که برای نخستین بار با روش لنفوسیت تراپی به دنیا آمده و می تواند پیام آور روزهایی روشن برای بسیاری از زوج ها باشد. متخصصان مرکز درمان ناباروی قفقاز جهاد دانشگاهی اردبیل که برای نخستین بار این روش را عملی کرده اند، گفته اند: « با روش درمانی لنفوسیت تراپی، شانس بارداری در بیمارانی که با شکست های متوالی مواجه شده اند، حدود ۳۰ تا ۷۰ درصد افزایش می یابد.» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
سلام عزیزم من خودم باردارم طب سنتی بهم گفتن بیش تر از ۷ تا ده روز خوردن کندر باعث بیش فعالی میشه و فکر کنم گفتن ماه سوم و ماه هفتم بخوریم به مدت ۷ روز و زیادم نه یه تیکه کوچیک با بچه ها مستقیم و بدون کنایه حرف بزنیم👇 :اتاقت بوی گند میده :باید اتاقتو تمیز کنی :بچه های مردم حرف گوش کن هستن : تا ده دقیقه دیگه اتاقتو جمع کن اول سرچ کنید بعد سوال☝️🤨 ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سلام وروز خوش .عزیزم لطفا ماما یا دکتری که مقید به زایمان طبیعی باشه درتهران یا اصفهان معرفی بفرمایید ممنون میشم با بچه ها مستقیم و بدون کنایه حرف بزنیم👇 :اتاقت بوی گند میده :باید اتاقتو تمیز کنی :بچه های مردم حرف گوش کن هستن : تا ده دقیقه دیگه اتاقتو جمع کن اول سرچ کنید بعد سوال☝️🤨 ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano