روز دلهره آور من همان دیروز بعد از آن تماس شروع شد؛ شب را از ترس خواب نماندن گذراندم و حالا به سمت مکان دیدار راهی ام؛
این کتاب را باخودم میبرم تاشاید بتوانم دستخطی از یار را نصیب شوم...
خودمانیم عجب کتابیبود، کاش به حرفهایش عمل میکردند و نمیگذاشتند کار به اینجا بکشد، عجب غربتی را تجربه میکند حضرت آقا.
.
دلهره دارم، صدبار همه چیز را مرور کردم، میترسم چیزی جابماند.
نکند مرور کردن وسایل حواسم را پرت کند و خودم را جا بگذارم؟
دوباره ازاول مرور میکنم، اول خودم را برداشتهام، کتاب، عینک، کاغذ، نامه و....
اوه وضو نگرفتهام!
.
یک حالتی دارم، انگار از بالا دارم خودم را تماشا میکنم، چقدر خوشحالم چقدر باهمیشه فرق دارم، خدایا این چه مغناطیسی است که اینگونه مرا به سمت خود میکشد...
شبیه مجنونی شدهام که بهاو خبر دادهاند چندساعت دیگر لیلیات را میبینی.
نه! ایمان دارم مجنون هم حال مرا نمیفهمد...
اون کجا دلبری همچون سیدعلی ما دارد؟
.
وسط این آشفتگی شیرین از صمیم قلبم برایتان ازاین روزهای دلهرهآور آرزو میکنم که چند ساعت بعدش چشمتان به جمال آقا روشن شود.
.
امروز را بامن باشید روز پرچالشی پیشرو داریم:)
#دلنوشت #دیدار_رهبری
همینکه در تاکسی نشستم پرسیدم: "آقا ببخشید چقدر تا مقصد مونده؟"
اووووووه ۲۰ دقیقه؟!!!!!!
نمیدانم چرا دقیقهها انقدر کش میآیند!
خیابانها را چه شده؟ یعنی همیشه اینقدر طولانی بودند؟ چرا کوتاه نمیشوند؟
فلکهی اصلی احساسم شکسته و تمام وجودم را بهم ریخته....
با خودم فکر میکنم خدایا اگه دیدن رهبر این شکلیه، یعنی دیدن امام زمان چه شکلیه؟
کم آوردم، دیگر طاقت ندارم، چشمه جوشان اشکم راه بازکرده و ازهمین حالا چشمانم را خیس کرده؛ گفتم که فلکهی اصلی احساسم شکسته!
زیرلب زمزمه میکنم خدایا شکرت، خدایا هزاااارمرتبه شکرت، خدایا ممنونتم، خدایا دمت گرم، خداجان رفیقم یه عاااااالمه ممنونم...
بالاخره رسیدیم!
چه رسیدنی، نفر دویست و نمیدانم چندمم!!!!!
بفرما صفهای جلو که پرشد، باید از دیشب میآمدم و همینجا میخوابیدم...
کاریاست که شده دیگر...
من به همین همنشینی از دور هم قانعم؛
گوشی را کنار میگذارم تا کمی از حال و هوا استفاده کنم بلکه بتوانم خوشبختی را درلحظه زندگی کنم...
معلوم نیست دیگر کی از این خوشبختیها نصیبم شود!!!
#دیدار_رهبری #دلنوشت
من تازه گوشیم رو تحویل گرفتم؛ برسم یه جا میام براتون تعریف میکنم از امروز...
تاهمین الان جلسه بودم، برای سفری که درپیش داریم؛ ان شاء الله بعد از نماز سعی میکنم براتون بگم 🍃💚☺️
🔰 در آستانه ایام سالروز ولادت حضرت زهرا سلامالله علیها، جمعی از بانوان فرهیخته، مادران برگزیده و فعالان عرصههای فرهنگی، اجتماعی و علمی، صبح امروز (چهارشنبه) با حضرت آیتالله خامنهای دیدار کردند.
#دیدار_رهبری
ماجرای دیدارمون این بود👆
چطور رفتم؟ خودمم نمیدونم حقیقتا..
به یکی از دوستام گفته بودم دلم دیدار میخواد و تاحالا نرفتم، معرفیم کرده بود و بهم زنگ زدن گفتن بیا...
شرایط رفتن و درخواست دیدار رو نمیدونم من☺️
فاطمهی سلطانی:)
بالاخره رسیدیم! چه رسیدنی، نفر دویست و نمیدانم چندمم!!!!! بفرما صفهای جلو که پرشد، باید از دیشب می
#دیدار_رهبری
گوشی، کیف، دستکش و هرچیزی که همراه داشتیم را تحویل دادیم جز خودمان؛
بعد از بازرسیها با سر رفتم سمت حسینیه بلکه بتوانم جای نزدیکتری بنشینم تا حضرت ماهرا بهتر ببینم درنهایت در ردیف نهم یا دهم بود که نشستم، چندساعتی طول کشید تا همه وارد حسنیه و جاگیرشوند...
🌸ازهمان لحظه ورود فضای خانومانهی حسینیه را میتوانستی حس کنی؛ تزیین جایگاه آقا، ستونها و نوشتههای دورتادور حسینیه...
🌺کاملا هوشمندانه و هنرمندانه رنگها را برای مهمانانشان انتخاب کرده بودند و این لذت دیدار را دوچندان میکرد.
ما خانمها ریزبین هستیم و اهمیت به این ریزبینی آنهم از طرف صاحبخانه احساس شیرینی را در دل آدم رقم میزد.
⏰ گفتند همین لحظههاست که آقا وارد حسینیه شود، نفسها حبس شدهبود؛
صندلی من دقیقا روبروی صندلی آقا بود اما در ردیف نهم یا دهم؛
خدایا کاش اشکها بگذارند دقیقتر ببینم، قلبم رسما دارد از جایش کنده میشود، نبضم دیگر نمیزند و تمامش جمع شده زیرگلویم و بالا و پایین میشود...
اشکها در حدقهچشمم شبیه تیله اینور و آنور میشوند هرچه پلک میزنم از چشمم جدا نمیشوند، ماجرا چیست؟
این چه حالیست دارم؟ خدایا... مرا چه شده؟
یوقت آقا را ندیده جان ندهم؟! انتخاب من که این نیستها، من تا دیدار خصوصی نداشته باشم جان به عزرائیل نمیدهم گفته باشم...
.
☀️ پردهی فیروزهای کنار میرود، خدایا من الان اینجا؟
آن کسی که از پشت پرده بیرون میآید واقعا رهبر است؟
خواب نیستم؟ رویا نیست؟
یعنی واقعیِ واقعیست؟ من اینجا هستم؟ یعنی شد؟!!!!
در یک آن با دیدنش یادم میآید باید نفس بکشم؛ اولین واکنش بدنم رهاکردن تیلههای اشک است، اما دیگر تیله نیستند، حالا آبشار راهانداخته اند...
نفسم را رها میکنم، اما هنوز قلبم سرجایش نیست، قسم میخورم تا آخرین لحظه سرجایش نبود، زیرپای آقا بود...
اینکه چطور اینهمه مدت بدون قلبم دوام آوردم نمیدانم؟
گویا از الطاف حضور در محضر حضرت ماه است!!!
🍃 #ادامه_دارد
#دلنوشت #سِحر_دیدار
#دیدار_رهبری
مهمترین بخش ماجرا فضای جلسه بود:
🍃 ماجرای این دیدار درخواست پارسال بانوان از رهبری بود و حضرت آقا به قول خودشان عمل کردند و دیداری کاملا زنانه ترتیب دادند؛
خیلی از خانمها همراه بچههای کوچک خود آمدهبودند و این اتفاق فضا را صمیمیتر کرده بود، چون نگاهها برای مادر و فرزند نه تنها آزاردهنده نبود که خیلیها با مادرها همراهی میکردند.
حتی حین سخنرانی آقا از گوشه و کنار سالن صدای گریه و بیقراری بچهها به گوش میرسید و ازاین موضوع هیچکس ابراز نارضایتی نداشت یا حتی زیرلب غر نمیزد!
مواردی بود که کناریها بچه را از مادر میگرفتند که بهتر بتواند به سخنرانی گوش دهد...
💚 فکر میکنم برای یک مادر هیچچیز بهترازاین فضانیست که بدون استرس از گریههای نوزادت درفضا حضور کامل داشته باشی و دلگرم باشی به درک اطرافیان...
مجری یا راوی برنامه نفیسه سادات موسوی(شاعر و نویسنده معاصر) بود که
شعری درخور برای سردار سلیمانی خواند و آقا پرسیدند شعر از کیست؟
گفت خودم سرودم و آقا چندبار گفتند آفرین، خیلی خوب است...
یکجای دیگر هم میخواست برای خانوادهشان درخواست یادگاری بکند؛
گفت برای خانوادهی فعلا ۵ نفرهمان...
چقدر از این جمله ظرافت میبارد، چقدر ادبیات کنشگری پشتش پنهان شده؛ واقعاهم نویسنده است و میداند چطور کلمات را کنارهم بچیند...
🍃 #ادامه_دارد
#دلنوشت #سِحر_دیدار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شعرخوانی خانم نفسیهسادات موسوی، شاعر و مجری دیدار
#دیدار_رهبری
سخنرانهای مراسم هفت نفر بودند که حدودا نصف وقت دیدار را صحبت کردند، وقتی که آخرین نفر صحبتش رو کرد خانم موسوی رو به رهبر گفتند که:
"وقت ما به پایان رسیده و دو نفر دیگه هم در لیست ذخیره داریم، اگر صلاح بدونید این دونفر هم بیان صحبت کنند"
رهبر هم خیلی بامزه گفتند:
"نخیر من صلاح نمیبینم😬😁"
و همراه با جمعیت خندیدند.
🍃فضا، فضای صمیمی بود؛ حقیقتا تنها جایی بود که برای اولین بار در عمرم از دختربودن و زن بودن خودم صد در صد راضی بودم...
این میزان از حس زنانگی در فضا برکت وجود آقا بود و حضار دغدغهمندِ خودباور.
🍃 #ادامه_دارد
#دلنوشت #سِحر_دیدار
بیانات در دیدار بانوان.mp3
31.99M
🔰 صوت کامل بیانات رهبرانقلاب در دیدار بانوان
#دیدار_رهبری
هیچوقت فکر نمیکردم در شاعرانهترین حالت بخواهم کشورم را ترک کنم و راهی سفر شوم☺️
انگار مه حاصل از برف و سرما شهر راه بغل گرفته و با دانههای برف درگوشش لالایی میخواند...
پنجرهرا میبندم و برای آخرینبار چمدان و کولهام را بازبینی میکنم تا چیزی جا نمانده باشد.
#مسافر_در_راه #سِحر_سفر #روایت_سوم
#روایت #شروع_متفاوت #سفرنامه
فاطمهی سلطانی:)
#دیدار_رهبری سخنرانهای مراسم هفت نفر بودند که حدودا نصف وقت دیدار را صحبت کردند، وقتی که آخرین نف
چند روایت کوتاه از دیدار دیروز جامونده امروز میگمشون و برای آخر امروز یه اتفاق فوقالعاده تو راهه..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سرانگشت ظریف زن در خانواده گرهگشاست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نقش مادر، نقش حق حیات است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مادر، افشاننده بذر ایمان و مایه انتقال هویت ملی
و بهترین تعریف از زن خانهدار رو آقا فرمودن:
از نظر اسلام اصلیترین نقش زن، خانهداری است / خانهداری، به معنای خانهنشینی نیست
🔺اصلیترین نقش یک زن، از نظر اسلام همین نقش خانهداری است منتها مهم این است که خانهداری به معنای خانهنشینی نیست. بعضی اینها را باهم اشتباه میکنند وقتی میگوییم خانهداری، خیال میکنند میگوییم در خانه بنشینید هیچ کار نکنید، هیچ وظیفهای انجام ندهید، تدریس نکنید، مجاهدت نکنید، کار اجتماعی نکنید، فعالیتهای سیاسی نکنید، معنای خانهداری این نیست.
🔺خانهداری یعنی خانه را داشته باشید در کنار داشتن خانه هر کار دیگری که از عهدهی شما برمیآید و میل به آن و شوق به آن را دارید میتوانید انجام بدهید؛ منتها همه در ذیل خانهداری است.
🔺کارهای اجتماعی در یک مواردی فریضه است، وظیفه است، باید انجام بدهید.
و درباره موضع در مسئلهی زن گفتن:
موضع ما در قبال مدعیان ریاکار غربی موضع مطالبه است / غرب متجدد نسبت مسئلهی زن گناهکار و مقصرند و جنایت کردند / با طرح مطالبه و مسائل مربوط به زن، امید این هست که بتوانید روی افکار عمومی غربیها هم اثر بگذارید واقعاً چون واقعاً آنها زنهایشان در رنجند
🔺در مسئلهی زن موضع ما در قبال مدعیان ریاکار غربی موضع مطالبه است، موضع دفاع نیست. یک وقتی سالها پیش در دانشگاه دانشجوها از من پرسیدند شما در فلان قضیه چه دفاعی از خودتان دارید؟ گفتم من دفاعی ندارم، من هجومی دارم. در قضیهی زن اینجوری است، دنیا مقصر است، دنیا که میگویم یعنی همین دنیای غرب و فلسفهی غربی و فرهنگ غربی موجود البته غرب متجدد به قول خودشان مدرنیته غرب تاریخی را من کاری ندارم آن بحث دیگری است، غرب متجدد یعنی همینی که از حدود دویست سال پیش به این طرف در همهی شئون زندگی حرفی ابراز کرده، ما در قبال اینها مطالبه کنندهایم اینها نسبت مسئلهی زن گناهکارند، مقصرند، جداً، ضربه زدند، جنایت کردند.
🔺بنابراین صحبتهایی که ما میکنیم جنبهی دفاع ندارد، جنبهی بیان نظر و عقیدهی اسلامی است، موضع اسلامی است. حتی من امیدوارم که اگر این مطالبی که دربارهی مسئلهی زن، موضوع زن مطرح میکنیم و شماها بحمدالله میبینم که مسلطید به این مسائل یا خانمهایی که صحبت کردند و کاملاً مسلطند، امثال شماها اینها را تکرار بکنید، بیان کنید، امید این هست که بتوانید روی افکار عمومی غربیها هم اثر بگذارید واقعاً چون واقعاً آنها زنهایشان در رنجند. جامعهی زن غربی امروز در یک رنج ناخودآگاه در مواردی و آگاه در یک موارد دیگری است، روی آنها هم ممکن است اثر بگذارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام دوباره به بانوی محبوبم...
دلتنگتان بودیم خانوم جان؛
#سفرنامه
تا پایم را از هواپیما روی زمین دمشق نگذاشتم باورم نشد که دعوت شدم؛ آخر این سفرها قلق خاصی دارند، خیلیها شده دوساعت درون هواپیما منتظرپرواز بودند و بهشان خبردادند سفر کنسل شده و برگردید خانهتان...
البته بنظر من این سفر از آنهاییست که نیاز به اجازه صاحبخانه دارد؛ اذن باید بدهد...
نمیدانم با چه برکتی به من روسیاه نگاهکردند که اذن زیارتم دادند؟
بگذریم...
#سِحر_سوریه #روایت_چهارم #روایت