۲ محل ذکر و تلاوت آیات الهی
🔻«واذکرن ما یتلی فی بیوتکنّ من ایات الله و الحکمة» (احزاب، ۳۴)، «به یاد آورید آن چه در خانه هایتان از آیات و حکمت تلاوت شده است.»
آیه خطاب به همسران پیامبر اکرم (ص) است و #نکاتی از آن برداشت می شود:
🔹فضایلی که از خانه و خانواده نصیب انسان می شود، ارزشمند است و باید برای بکارگیری در زندگی حفظ شود.
– خانواده ی #پیامبر (ص) #الگویی برای همه خانواده ها است؛ لذا باید بیش از دیگران مراقب امتثال اوامر الهی باشند.
– هر فرد باید حافظ شئون، موقعیت و آبروی خانواده خود باشد.
– محیط #آرام و مأنوس خانه، مناسب ترین محل برای اندیشه، #ذکر، یادآوری کلام خدا و ذکر حکمت های الهی است.
– خانه #مکتبی برای تربیت انسان هایی #عبد و مطیع حق است.
🔸کارکرد وسیع و گرانقدر خانه، آن را مکانی مورد #احترام و عنایت قرار داده است؛ اما چنان چه این محل #معبدی برای بندگی و ذکر حق واقع شود، خداوند آن را رفیع و عظیم می گرداند.
⬅️چنان که خطاب به رسول گرامیش می فرماید:
«فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبّح له فیها بالغدوّ و الاصال» (نور،۳۶) رفعت و علو حقیقی خاص خداوند متعال است؛ خانه ای که مسجد خداوند و محل تسبیح او باشد، نیز عظیم و مرفوع است.
آن چه از آیه فوق و تفسیر مرحوم علامه #طباطبایی (المیزان) استفاده می شود، این است که اگر خانه از هر پلیدی و لوثی منزه بماند و به ذکر خدا و #عبادت او مزیّن شود، رفعت می یابد و از یک چهاردیواری #سرد و بی روح خارج می شود و هرچه صبغه ی الهی و معنویش بیشتر شود، مقامی رفیع تر می یابد که مصداق کامل آن کعبه، خانه ی خدا است.
(طباطبایی، ۱۳۶۳: ج۱۵، صص۱۷۹-۱۷۸)
@a_fatemi24
@FATEMI133
قتلِ عام نوزادانِ پسر،بر اساس منافع شخصی فرعون وضع شد و باز بر پایه ی امید به منافع آینده در مورد نوزاد آب آورده (حضرت موسی)همین قانون لغو گردید.) «لا تَقْتُلُوهُ عَسی أَنْ یَنْفَعَنا»
10- برخی انسان ها در ظاهر بسیار بلند پروازند،ولی در#باطن اسیر نیازهای درونی خویش هستند.فرعون که ادّعا می کرد: «أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی» سرانجام می پذیرد که ممکن است یک نوزاد آب آورده برای او #سودمند واقع شود.
«عَسی أَنْ یَنْفَعَنا»
11- فرعون از فرزند پسر محروم بود.لذا با پذیرش نوزاد از آب آورده،به حقارت و #عجز خود بیشتر پی برد. «نَتَّخِذَهُ وَلَداً»
12- گاه ایجاد علاقه و محبّت میان افراد بر اساس یک خط #غیبی است که خود طرفین نیز از آن غافلند. «وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ»
وَ أَصْبَحَ فُؤادُ أُمِّ مُوسی فارِغاً إِنْ کادَتْ لَتُبْدِی بِهِ لَوْ لا أَنْ رَبَطْنا عَلی قَلْبِها لِتَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ«10»
ودل مادر موسی(از هر چیز،جز فکر فرزند)تهی شد(و)اگر قلب او را استوار نساخته بودیم تا از ایمان آورندگان(به وعده ی ما باقی)بماند، همانا نزدیک بود که(به واسطه جزع وفزع)آن(راز)را افشا کند.
وَ قالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّیهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَنْ جُنُبٍ وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ«11»
و(مادر موسی)به خواهر او گفت:(صندوق حامل موسی را)دنبال کن پس او از دور وی را زیر نظر داشت،در حالی که(دشمنان)متوجّه نبودند(که آنکه او را تعقیب می کند خواهر موسی است و از این تعقیب،چه هدفی دارد).
نکته ها:
*تفسیر المیزان،آیه ی «وَ أَصْبَحَ فُؤادُ أُمِّ مُوسی فارِغاً» را با توجّه به سیاق و ظاهر آیات :دلِ مادر موسی به واسطه ی وحی الهی #آرام گرفت و دیگر خوف و ترسی نداشت و اگر آن وعده ی الهی نبود،مادر موسی به سبب شدّت اضطراب،آن راز را #افشا می کرد.
*مادر موسی بعد از آنکه فرزندش را در صندوقی گذارده و در دریا انداخت،به خواهر موسی مأموریّت داد تا مخفیانه این جریان را پیگیری کند.او نیز به دور از #چشم مأموران حکومتی، صندوق را دنبال کرد تا این که از دریا نجات یافت و در دامان همسر فرعون قرار گرفت.او همچنان موسی را زیر نظر داشت تا این که متوجّه شد درباریان فرعون به دنبال دایگانی برای شیردادن به کودک هستند؛امّا موسی هیچ سینه ای را نمی پذیرد،سرانجام خواهر موسی با طرح پیشنهاد دایگی مادرش و پذیرش دربار،مأموریّتش خاتمه یافت.
پیام ها:
1- افشای #اسرار از نشانه های سستی و #ضعف ایمان است. «لَتُبْدِی بِهِ لَوْ لا أَنْ رَبَطْنا عَلی قَلْبِها»
2- آرامش دل ها به دست خداست. «رَبَطْنا عَلی قَلْبِها»
3- از نشانه های ایمان،آرامش #خاطر ودل آرام است. رَبَطْنا ... لِتَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ
4- آنچه در نظر الهی مهمّ است،ایمان است و زن و مرد تفاوتی ندارند. «لِتَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ» در صورتی که باید می فرمود: «مِنَ الْمُؤْمِناتِ»
5-زنان ودختران نیز باید از #تدبیرهای لازم در مسائل اجتماعی برخوردار باشند.
«قالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّیهِ»
6- در امور حساسیّت برانگیز،کارها را به دیگران #واگذار کنیم. «لِأُخْتِهِ» در ماجرای موسی علیه السلام حساسیّت بر روی مادر بیشتر بود و امکان داشت که مطلب افشا گردد.
7- توکّل به خدا به معنای بی تفاوتی در مسائل نیست.با این که مادر موسی زن باایمانی بود،ولی باز هم دخترش را برای تعقیب ماجرا فرستاد. «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ، قالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّیهِ»
8-در برخورد با نظام های طاغوتی و خفقان آور،تعقیب و#مراقبت امری ضروری است. «قُصِّیهِ»
9- برای حفظ اسرار،عادّی سازی در رفتار یک امر لازم است. «عَنْ جُنُبٍ» (خواهرموسی از دور صندوق برادر را زیر نظر داشت،تا این مراقبت بسیار عادّی باشد وسبب حساسیّت وتحریک دشمن نشود.)
10- مؤمن،مأموریّت خود را به دور از #توجّه دشمن به انجام می رساند. «وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ»
وَ حَرَّمْنا عَلَیْهِ الْمَراضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقالَتْ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلی أَهْلِ بَیْتٍ یَکْفُلُونَهُ لَکُمْ وَ هُمْ لَهُ ناصِحُونَ«12»
و ما(به دهان گرفتن سینه ی)زنان شیرده را از پیش بر او ممنوع کردیم، پس(خواهر موسی که مأموران را در جستجوی دایه دید)گفت:آیا می خواهید شما را بر خانواده ای راهنمایی کنم که سرپرستی او را برای شما بپذیرند و برای او خیرخواه باشند؟
پیام ها:
1- اگر خداوند نخواهد،تشکیلات عریض و #طویلی همچون دستگاه فرعون نیز از تأمین غذای یک کودک عاجز می ماند. «حَرَّمْنا»
2- ابتدایی ترین کارها مثل #مکیدن نوزاد نیز با اراده ی الهی است و اگر او نخواهد، اتّفاق نخواهد افتاد. «حَرَّمْنا»
3- رضاع و سپردن نوزاد به دایه برای شیردادن،سابقه ای تاریخی و طولانی دارد.
«الْمَراضِعَ»
4- وقتی سر انسان متکبّر به سنگ خورد،راهنمایی و پیشنهاد دیگران،حتّی یک فرد ناشناس را نیز به راحتی می پذیرد. «
🔰اکنون به تبیین برخی از #ویژگیهای برجسته مؤسس و پایه گذار این #مکتب میپردازیم که همانا بیانگر مؤلفههای این مکتب میباشد.
۱_ نبوغ نظامی،
👌 سردار سلیمانی از #نبوغ نظامی خاصی برخوردار بود.
او مسلط به دانش #رزم بود. و برای کسب این دانش و مهارت دقیق و #حساس، به گونهای کاربردی و نه صرفاً نظری، بایستی در میدان نبرد، حضوری مستمر داشت و #آرام آرام با زوایای مختلف و پیچیدگیهای فراوان آن آشنا شد.
🔰 او دستکم، #سه میدان عمده رزم را آزموده بود:
🔹میدان دفاع مقدس
🔹میدان مبارزه با اشرار مسلح
🔹و سرانجام میدان مبارزه در عرصه فرامرزی و منطقهای در عراق و سوریه (در مقابل جریان سفّاک داعش با همه پشتیبانیهایی که از سوی قدرتهای استکباری و اذنابشان از آن صورت میگرفت) و نیز در هر نقطه دیگری از منطقه که حضور او ضرورت مییافت.
۲_ روحیه سلحشوری و جنگندگی،
او در جنگها علاوه بر هدایت مقاطع مختلف عملیاتی از طریق #استقرار در قرارگاهها، در نهایت شجاعت و بیباکی در خطوط مقدم حضور مییافت.
🔰او عاری از هرگونه ترسی در مواجهه با دشمن در معرکهها و میادین نبرد بود او این #جملات امیرمؤمنان حضرت علی(ع)را با همه وجود دنبال مینمود که فرمود:
🔰 تزول الجبال ولاتزل،عضعلیناجذک،اعرالله جمجمتک،ارم ببصرکاقصی القوم و غضبصرک واعلم ان النصرمن عندالله سبحانه»،
اگر کوه ها #متزلزل شود تو تکان مخور، دندانهایت را به هم #بفشار و جمجمه خویش را به خدا عاریت ده، قدم هایت را بر زمین میخکوب کن، و نگاهت به آخر لشگر دشمن باشد، چشمت را فرو گیر(و مرعوب نفرات و تجهیزات دشمن مشو) و بدان که #نصرت و پیروزی از سوی خداوند سبحان است» همانا که سردار سلیمانی اینچنین بود. او در میانه میدان نبرد حضور می یافت و شجاعانه می جنگید.
🔰 اینچنین حضوری نتیجهای بس مؤثر داشت و باعث می گردید که انگیزه و توان و تحرک نیروی رزم مضاعف گردد.
🔰فرماندهی و رشادت بی نظیر او موجب گردید که پس از دریافت چند نشان فتح، برای اولین بار نشان ذوالفقار را که بالاترین نشان #نظامی کشور است از سوی فرماندهی معظم کل قوا دریافت نماید.
۳_ روحیه شهادت طلبی
، قاسم عزیز ما شیفته #شهادت بود او در داغ فراق یاران #همرزمش می سوخت و در نجواهای شبانهاش پیوسته از حضرت حق #طلب شهادت مینمود. او از مغز استخوان و بندندان و با ذره ذره وجودش خواهان شهادت بود، او با #شهدا سخن میگفت و از آنان ملتمسانه میخواست که او را به سوی خویش برکشند و به بزم معنوی خود فراخوانند.
🔰بزرگترین آرزوی او که هیچگاه در آن سستی و کاستی پدید نیامد، همانا شهادت بود و سرانجام به این آرزو که به دست #شقیترین انسان روزگار به شهادت برسد، رسید.
۴_ اخلاص.
او به شدت از ریا و #خودنمایی پرهیز میکرد. بود و نمود او یکی بود، آنگونه مینمود که بود. #ظاهر بیآلایش و مؤمنانه او خبر از باطن صاف و پالودهاش میداد، مصداق آیه شریفه «سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ» بود در طریق اخلاص ثابتقدم بود.
🔰هیچ گاه به دنبال #مطرح نمودن خود نبود و آنچنان به #غنای درون رسیده بود که مستغنی از ذرهای جلوهگری بیرونی شده بود. #زلال چون آب بود و شفاف چون آئینه.
۵_ ارادت و تمسک به اهلبیت (ع).
🔰او از عمق جان شیفته اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بود.
اعتقاد و ارادت و #عشق به خاندان رسالت در اعماق وجودش رسوخ نموده بود.
پیوسته متوسل به آن اختران تابناک آسمان امامت و ولایت بود.
هرگاه به زیارت #مضجع شریف یکی از معصومین (ع) تشرف مییافت سکر و نشئه حلاوت حضور در جوار مرقد مطهرشان، روح آسمانی او را #جلا میبخشید و به پرواز در میآورد و بهجت و سروری تام و تمام جان شیفته او را فرا میگرفت.
🔰مجلس عزای حسینی (ع) را برپا میکرد و خدمت در روضه سیدالشهدا (ع)را برای خود افتخاری بس بزرگ میدانست.
۱۰_ سختکوشی.
او مردی نستوه و #خستگیناپذیر بود، از هیچ مشکلی نهراسید و هیچگاه دچار رخوت و #سستی و رکود نشد، به غایت ساعی و تلاشگر بود و به آسایش خویش نمیاندیشید.
🔰 علیرغم اینکه در چند عملیات مجروح شد اما همچنان بر بازگشت به #جبهه پای میفشرد و در کوتاهترین زمان ممکن به #خطوط مقدم عملیاتی باز میگشت.
🔰برای کسی که عمر پر برکت خویش را در جنگ و جهاد گذرانده باشد شاید توجیه در پیش گرفتن یک زندگی #آرام و بی دغدغه کاملاً پذیرفتنی باشد.
🔰 اما روح بیقرار او از راحتی و آسایش #گریزان بود و او میخواست تا پایان عمر و تا آخرین نفس سخت #کوشانه و مجاهدانه به پیش رود.
۱۱_ نظم و انضباط و دقت در امور.
ذهنی نظم یافته داشت، دقیق و #منضبط بود، در جلسات به موقع حضور مییافت، گاه برای شرکت در جلسهای مهم از دمشق به تهران میآمد و پس از شرکت در آن #مستقیماً به فرودگاه میرفت و عازم دمشق میشد، دقیق بود و وظیفهشناس.
۱۲_ سرعت عمل و به هنگام بودن.
🔰بیشک #سرعت عمل یکی از ویژگیهای ضروری هر فرمانده نظامی است.
اما ماهیت کارزاری که او در آن وارد شده بود به گونهای بود که بایستی چون #صاعقه بر سر دشمن غدار فرود میآمد.
🔰 مکالمه مسئولین منطقه با او و خبردادن از نزدیک شدن داعش به آنان و استمداد جستن از او و حضور #برق آسایش در میانه میدان در #کمترین زمان ممکن و شکستن محاصرهای که حلقه آن توسط داعش دما دم تنگتر میشد تنها یکی از خاطرات ماندگاری است که مسئولین منطقه از آن با شگفتی یاد میکنند.
۱۳_ بیان تأثیرگذار.
🔰 تحلیلگران روانشناسی و شخصیتشناسان، تسلط به فن خطابه را به عنوان یکی از #ویژگیهای شخصیتهای فوقالعاده تأثیرگذار (کاریزماتیک) عنوان میکنند.
🔰او این چنین بود و وقتی سخن میگفت بیانش آمیزهای از #عقلانیت و احساس بود و چون از دل بر میخواست در نفوس انسانها عمیقاً تأثیر مینهاد.
۱۴_ علاقه به فرهنگ و هنر.
کتابخوانی یکی از برنامههای همیشگی او بود علاوه بر #مطالعه مطالب مستند، به خواندن #رمانها و داستانهایی که سرگذشتهای درسآموزی را حکایت میکردند میپرداخت.
🔰مخصوصاً آثار مربوط به زندگی شهیدان را با حسرت و اشتیاق میخواند و هر جا که به وجد میآمد در حاشیه کتاب مطلبی مینوشت تقریظهای او بر کتابهایی که خوانده است خواندنی است. به شعر و ادبیات و هنر علاقهمند بود و به تماشای #فیلمهای فاخر مینشست و مشوق کارگردانان و هنرمندانی بود که در به تصویر کشیدن خصال برجسته انسانی میکوشیدند.
۱۵_ روحیه انقلابی.
او فرزند انقلاب بود و دلبسته و مروج #گفتمان آن، او به روشنی میدید که انقلاب به مثابه درختی تناور، پیوسته رشد کرده و #شاخ و برگ آن فزونی یافته و به سوی ملتهای عدالتخواه جهان امتداد مییابد.
۱۶_ اعتدال.
او از ورود به حاشیهها در هر زمینهای دوری میجست اهل افراط و تفریط نبود فراجناحی بود و نگاهش به جریانات مختلف سیاسی که در زیر #خیمه انقلاب فعالیت مینمایند به مثابه افراد یک خانواده با سلایق متفاوت بود کلیت جامعه ایرانی را یک خانواده میدانست بینش او همگرایانه و تلاش او همافزایانه بود برای او وحدت و انسجام ملی به غایت مهم بود و به لحاظ اینکه بینشی وسیع و جامعنگر داشت بیشتر بر مشترکات رویکردهای افراد و شخصیتها و مجموعهها تأکید مینمود تا بر وجوه تمایز آنها. در عین حال او مشی انقلابی را پیشه ساخته و استمرار آن را کاملاً ضروری میدانست.
۱۷_ سنجیدگی و تدبیر در امور.
تصمیمات او سنجیده و حساب شده بود و امور را با تدبیر دنبال میکرد ذهنی پردازشگر داشت خوب میشنید خوب تأمل و تفکر میکرد و #دقیق و بجا تصمیم میگرفت و آنگاه خوب عمل میکرد رویه و رویکردی حلال مسائلی در امور مختلف داشت به اصل بهرهوری که بر دو پایه کارآمدی و اثربخشی استوار است پایبند بود و از #مشورت دیگران بهره میجست.
🔰 به کار جمعی معتقد بود و بدان بها میداد. به اتقان در عمل توجه داشت در عین #وظیفهگرا بودن نتیجهگرا بود و به محصول و غایت کار میاندیشید.
🌸🍃﷽🌸🍃
✋خانه محل ذکر و تلاوت آیات الهی
🔻«واذکرن ما یتلی فی بیوتکنّ من ایات الله و الحکمة» (احزاب، ۳۴)،
«به یاد آورید آن چه در خانه هایتان از آیات و حکمت تلاوت شده است.»
👈آیه خطاب به همسران پیامبر اکرم (ص) است و #نکاتی از آن برداشت می شود:
🔹فضایلی که از خانه و خانواده نصیب انسان می شود، ارزشمند است و باید برای بکارگیری در زندگی حفظ شود.
– خانواده ی #پیامبر (ص) #الگویی برای همه خانواده ها است؛ لذا باید بیش از دیگران مراقب امتثال اوامر الهی باشند.
– هر فرد باید حافظ شئون، موقعیت و آبروی خانواده خود باشد.
– محیط #آرام و مأنوس خانه، مناسب ترین محل برای اندیشه، #ذکر، یادآوری کلام خدا و ذکر حکمت های الهی است.
– خانه #مکتبی برای تربیت انسان هایی #عبد و مطیع حق است.
🔸کارکرد وسیع و گرانقدر خانه، آن را مکانی مورد #احترام و عنایت قرار داده است؛ اما چنان چه این محل #معبدی برای بندگی و ذکر حق واقع شود، خداوند آن را رفیع و عظیم می گرداند.
⬅️چنان که خطاب به رسول گرامیش می فرماید:
«فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبّح له فیها بالغدوّ و الاصال» (نور،۳۶)
رفعت و علو حقیقی خاص خداوند متعال است؛ خانه ای که مسجد خداوند و محل تسبیح او باشد، نیز عظیم و مرفوع است.
آن چه از آیه فوق و تفسیر مرحوم علامه #طباطبایی (المیزان) استفاده می شود، این است که اگر خانه از هر پلیدی و لوثی منزه بماند و به ذکر خدا و #عبادت او مزیّن شود، رفعت می یابد و از یک چهاردیواری #سرد و بی روح خارج می شود و هرچه صبغه ی الهی و معنویش بیشتر شود، مقامی رفیع تر می یابد که مصداق کامل آن کعبه، خانه ی خدا است.
(طباطبایی، ۱۳۶۳: ج۱۵، صص۱۷۹-۱۷۸)
#منبرک_فاطمی
@fatemi222
#چمران
🌱خدایا بگذار دریا باشم... ساکن و ساکت، ڪه طوفانهای سخت هم من را به هیجان نیاورد،قلبم رامثل آسمان صاف وپاک کن که لڪه ڪدورتی ازاعمال خلاف دیگران بر ساحتش ننشیند... شهید دکتر چمران
☀️در آستانه سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰، نقل خاطراتی کوتاه از سیره رفتاری این رزمنده عارف، قطعا پر برکت خواهد بود.
1) با خودش عهد كرده بود تا نيروى دشمن در خاك ايران است برنگردد تهران. نه مجلس مى رفت، نه شوراى عالى دفاع. يك روز از تهران زنگ زدند.
حاج احمد آقا بود. گفت «به دكتر بگو بيا تهران.» گفت: «عهد كرده با خودش، نمىآد.»گفت: «نه بياد. امام دلش براى دكتر تنگ شده.». بهش گفتم. گفت «چشم. همين فردا مىريم.»
#وظیفه_شناسی
2) گفتم «دكتر، شما هرچى دستور مىدى، هرچى سفارش مى كنى، جلوى شما مىگن چشم، بعد هم انگار نه انگار. هنوز تسويه اى ما رو ندادن.
ستاد رفته زير سؤال. مى گن شما سلاح گم كرده اين...» همان قدر كه من عصبانى بودم، او آرام بود. گفت «عزيزجان، دل خور نباش. زمانه ى نابه سامانيه. مگه نمى گفتن چمران تل زعتر را لو داده؟ حالا بذار بگن حسين مقدم هم سلاح گم كرده. دل خور نشو عزيز.»
#آرام
3) دكتر آرپى جى مى خواست، نمى دادند. مى گفتند دستور از بنى صدر لازم است. تلفن كرده بود به مسئول توپ خانه. آن جا هم همان آش و همان كاسه. طرف پاى تلفن نمى ديد دكتر از عصبانيت قرمز شده. فقط مى شنيد كه «برو آن جا آرپى جى بگير. ندادند به زور بگير. برو عزيز جان.»
#وظیفه_شناسی
#به_زور بگير
4) از اهواز راه افتاديم; دو تا لندرور. قبل از سه راهى ماشين اول را زدند. يك خمپاره هم سقف ماشين ما را سوراخ كرد و آمد تو، ولى به كسى نخورد، همه پريديم پايين، سنگر بگيريم.دكتر آخر از همه آمد. يك گُل دستش بود. مثل نوزاد گرفته بود بغلش. گفت «كنار جاده ديدمش. خوشگله؟»
#شجاعت
#آرامش
5) اوايل كه آمده بود لبنان، بعضى كلمه هاى عربى را درست نمى گفت. يك بار سر كلاس كلمه اى را غلط گفته بود. همه ى بچه ها همان جور غلط مى گفتند. مى دانستند و غلط مى گفتند. امام موسى مى گفت «دكتر چمران يك عربى جديد توى اين مدرسه درست كرد
6) به پسرها مى گفت شيعيان حسين، و به ما شيعيان زهرا. كنار هم كه بوديم، مهم نبود كى پسر است كى دختر. يك دكتر مصطفى مى شناختيم كه پدر همه مان بود، و يك دشمن كه مى خواستيم پدرش را در بياوريم.
#پدر
7) چپى ها مى گفتند «جاسوس آمريكاست. براى ناسا كار مى كند.» راستى ها مى گفتند «كمونيسته.» هر دو براى كشتنش جايزه گذاشته بودند. ساواك هم يك عده را فرستاده بود #ترورش كند. يك كمى آن طرف تر دنيا، استادى سر كلاس مى گفت «من دانشجويى داشتم كه همين اخيراً روى فيزيك پلاسما كار مى كرد.»
#ناشناخته
8) سال دوم يك استاد داشتيم كه گير داده بود همه بايد كراوات بزنند. سر امتحان. چمران كروات نزد، استاد دو نمره ازش كم كرد. شد هجده. بالاترين نمره.
#شجاعت
#غیرت
9) تصميم گرفتم بروم پيشش، توى چشم هاش نگاه كنم و بگويم «آقا اصلا جبهه مال شما. من مى خوام برگردم.» مگر مى شد؟ يك هفته فكر كردم، تمرين كردم. فايده نداشت. مثل هميشه، وقتى مى رفتم و سلام مى كردم، انگار كه بداند ماجرا چيست، مى گفت «عليك السلام» و ساكت مى ماند. ديگر نمى توانستم يك كمله حرف بزنم. لبخند مى زد و مى گفت «سيد، دو ركعت نماز بخوان درست مى شه.»
10) مى گفتند «چمران هميشه توى محاصره است.» راست مى گفتند. منتها دشمن ما را محاصره نمى كرد. دكتر نقشه اى مى ريخت. مى رفتيم وسط محاصره. محاصره را مى شكستيم و مى آمديم بيرون...😰
#محاصره
11) اولین هدیه ی شهید چمران به همسرش؛هدیه ای فراموش نشدنی برای یک دختر #مرفه
📌من در آن هنگام حجاب مناسبی نداشتم و این باعث شده بود تا برخی از بچهها نسبت به من احساس دوری و بیگانگی داشته باشند ولی دکتر چمران همواره کوشش میکرد تا ارتباط مرا به بچهها نزدیک نماید. من در سرکشی به روستاهای جنوب لبنان، با دکتر چمران همراه میشدم، البته در آن هنگام هنوز #ازدواج نکرده بودیم. یادم هست روزی در حالی که در یک روستا درون خودرویی نشسته بودیم، دکتر چمران هدیهای به من داد و آن هدیه یک #روسری گلدار بود. چمران لبخند زیبایی زد و به من گفت: بچهها دوست دارند شما را با روسری ببینند. من از همان جا روسری را روی سرم گذاشتم.
#کتاب_چ_مثل_چمران
#نهی_منکر
https://eitaa.com/fatemi48
🤐در اکثر بحث های #سیاسی،اجتماعی،عقیدتی #خانوادگی اگر حرف #تندی شنیدید، جوابش تنها #سکوت است.
💀کسی که فکر میکنه باید جواب همه رو بده،روز به روز به آمار مشکلاتش اضافه میشه.
یکی از #فرمولهای مهم برای رسیدن به #قدرت #روحی این است که
👌با شنیدن کلمات تند ،زشت،وحتی توهین
شما
#زیبا و #آرام جواب دهید و بهم نریزید.
💥از دو ذکر یا #مبدل و یا #رب برای رسیدن به این قدرت #روحی استفاده کنید.
✳️به خداوند بگویید👇
🙏خدایا #قدرت زیادی به من بده تا بتونم هر #بدی رو #تبدیل به #خوبی کنم.
#هشدار 🚨
✅تا وقتی به این قدرت روحی نرسیدید سعی کنید اکثر مواقع #سکوت کنید.
💟به خاطر بسپارید👇
✳️نصف شخصیت #عاقل_تحمل و نصف دیگر آن
#تغافل است.
✍فهرست منبرک فاطمی
https://eitaa.com/fatemi222/6618