eitaa logo
منبرک فاطمی
6.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
940 ویدیو
1.3هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️امرمعروف و نهی منکر ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز @a_f_133 🔺فهرست + تبلیغات شما و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِى زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَآ أُوتِىَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ترجمه (روزى قارون) با تمام تجمّل خود در میان قومش شد، (با دیدن این صحنه) آنان كه خواهان زندگانى دنیا بودند (آهى كشیده و) گفتند: اى كاش مثل آنچه به قارون داده شده، براى ما نیز بود. براستى كه او بهرهى بزرگى (از نعمتها) دارد. 👈پيام ها 1- قدرت و در دست انسانهاى غافل، سبب ، وتجمّلگرایى است. «فخرج على قومه فى زینته» 2- به كشیدن ثروت، صفتى است. «فخرج على قومه فى زینته» 3- قارون صفتان، خود را از دیگران مىدانند. «على قومه» 4- اشرافىگرىِ ، مىتواند فرهنگ مردم را تغییر دهد. «على قومه فى زینته... یا لیت لنا...» 5 - ظواهرِ زیباى دنیا، دامى براى و انحراف كوتهفكران است. «قال الّذین یریدون الحیاة الدّنیا» 6- آرزوى قارون شدن، آرزوى دنیاپرستان كم است. «یریدون الحیاة الدّنیا یالیتلنا...» http://eitaa.com/joinchat/2781151234C628d820482 ایتا 🌍 http://sapp.ir/abassalitatme سروش 🌍https://telegram.me/a_fatemi24 تلگرام https://www.instagram.com/p/BzhWkEll33P/?igshid=1x8oqghuoeo50 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃
✅ ترجمه و شرح حکمت 479 نهج البلاغه: بدترین دوستان 🌹شَرُّ الاِْخْوَانِ مَنْ تُكُلِّفَ لَهُ. لاَن التكليف مستلزمٌ للمشقة، وهو شرٌ لازمٌ عن الاَخ المتَكلّفِ له، فهو شرُّ الاِخوان. ✔️امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به نكته مهمى اشاره كرده كه دوستان خوب و بد را از هم جدا مى كند. مى فرمايد: «بدترينِ برادران (دوستان) كسى است كه براى پذيرايى از او (ناچار باشى) خود را به زحمت افكنى»; (شَرُّ الاِْخْوَانِ مَنْ تُكُلِّفَ لَهُ). 🔸مرحوم سيد رضى بعد از ذكر اين گفتار حكيمانه مى گويد: «تكليف (و تكلف) هميشه با مشقت همراه است بنابراين دوست پر كه انسان را به تكلف وا مى دارد مايه شر است. 🔹 بنابراين او بدترينِ برادران محسوب مى شود»; (قال الرضىّ: لأن التّكليفَ مُستَلزِم للمَشقّةِ، و هو شرٌّ لازِمٌ عن الأخِ المُتَكَلَّفِ لَهُ، فهو شَرُّ الإخوانِ). 👈اصولاً زندگى پرتكلف و پردردسر، هميشه مايه بدبختى و و ناراحتى است بنابراين اگر دوستانى پيدا شوند كه توقع زيادى در پذيرايى يا كمك رسانى دارند و انسان مجبور شود به خاطر آن ها خود را به زحمت بيفكند، دوستان بدى هستند. 👈 دوست باصفا كسى است كه پذيرايى را به جان و دل مى پذيرد و سعى مى كند دوست خود را در آرامش و آسايش قرار دهد اما اگر توقعات زيادى داشت كه به سبب آن، دوستش مجبور بود براى كمك به او يا پذيرايى از او خود را به زحمت بيفكند و گاه حتى وسايل منزل خود را براى اين كار بفروشد چنين دوست خودخواهى لايق دوستى نيست. اولياء الله و پيروان آن ها هميشه اين دستور را در نظر داشتند و دربرابر دوستان خود بى تكلف بودند، به سادگى از آن ها پذيرايى مى كردند و با آن ها انس مى گرفتند. 🔹به عكس، كسانى در گذشته و به خصوص امروز بوده و هستند كه اگر دوستشان پذيرايى سنگين و پرخرجى از آن ها نكند آن را دليل بر مى دانند و از او فاصله مى گيرند، در پشت سر گله مى كنند و در پيش او گاه اظهار مى دارند. ⏪در مجموع، تكلف در پذيرايى از دوستان، عيوب زيادى دارد كه به چهار عيب آن به خصوص مى توان اشاره كرد: 🔸نخست اين كه سبب مى شود دوستان، يكديگر را ملاقات كنند زيرا تشريفات پردردسر به آسانى قابل تكرار نيست. 🔸دوم اين كه طرف مقابل ممكن است توانايى پذيرايى به آن شكل را نداشته باشد و سبب او در آينده شود. 🔹سوم اين كه از زيستى كه مورد تأكيد اسلام است دور مى شوند. 🔹چهارم اين كه اينگونه پذيرايى ها غالباً توأم با و است كه با روح تعليمات اسلامى سازگار نيست. البته تكلف گرچه غالباً در نحوه پذيرايى هاست ولى ممكن است آداب ديگر را نيز شامل شود مانند چگونگى تعارف ها و جلوس در مقابل يكديگر و ساير امورى كه در ديدار دوستان انجام مى شود. ❇️ابووائل می گوید : روزی من و ابوذر به زیارت سلمان رفتیم و برای ناهارنزد او ماندیم . موقع غذا که شد ، سلمان مقداری نان و نمک برایمان آورد و به ما تعارف کرد که بخوریم . ابوذر گفت : اگر با این نان و نمک مقداری سعتر - گیاهی خوشبو - می بود ، بهتر بود و ما بیشتر لذت می بردیم . سلمان از نزد ما بلند شد و بیرون رفت و بعد از چند لحظه با مقداری ازهمان سبزی که ابوذر خواسته بود ، برگشت . وقتی غذا تمام شد ، ابوذر گفت : خدا را شکر که به ما قناعت بخشید ! سلمان گفت : ای ابوذر ! اگر به روزی خود قانع بودی ، آفتابه من به رهن نمی رفت . معلوم شد سلمان برای این که به درخواست ما جامه عمل بپوشاند ، آفتابه خودرا نزد سبزی فروش به رهن گذاشته و مقداری سبزی برای ما تهیه کرده بودتا بعدا پول آن را بدهد . ❇️امام رضاعلیه السلام می فرماید : روزی شخصی حضرت علی علیه السلام را دعوت کرد تا برای ناهار به منزل او برود .حضرت فرمود : به شرطی که سه خصلت را برای من ضمانت کنی ، می آیم : اول : این که از بیرون چیزی نخری ؛ دوم : هر چه در خانه حاضر داشتی ، بیاوری ؛ سوم : بر عیال خود سخت نگیری . ✅چه خوب است تمامی مهمان ها این طور باشند ؛ یعنی قبلا با میزبان و برادر دینی خود شرط کنند در پذیرایی خود را به زحمت نیندازد ؛ هر چه حاضر بود ، بیاورد تا دیگر لزومی به قرض گرفتن و به رهن گذاشتن لوازم خانه نباشد . تمام دردسرهای مهمانی و مخارج بیهوده و اضافی از قانع نبودن مهمان است . ها با نهج البلاغه ۴۷۹ @fatemi5
🔰اکنون به تبیین برخی از برجسته مؤسس و پایه­ گذار این می­پردازیم که همانا بیانگر مؤلفه­‌های این مکتب می­‌‍باشد. ۱_ نبوغ نظامی، 👌 سردار سلیمانی از نظامی خاصی برخوردار بود. او مسلط به دانش بود. و برای کسب این دانش و مهارت دقیق و ، به ­گونه­‌ای کاربردی و نه صرفاً نظری، بایستی در میدان نبرد، حضوری مستمر داشت و ­آرام با زوایای مختلف و پیچیدگی­‌های فراوان آن آشنا شد. 🔰 او دست­کم، میدان عمده رزم را آزموده بود: 🔹میدان دفاع مقدس 🔹میدان مبارزه با اشرار مسلح 🔹و سرانجام میدان مبارزه در عرصه فرامرزی و منطقه­­­ای در عراق و سوریه (در مقابل جریان سفّاک داعش با همه پشتیبانی­‌هایی که از سوی قدرت­‌های استکباری و اذنابشان از آن صورت می­‌گرفت) و نیز در هر نقطه دیگری از منطقه که حضور او ضرورت می‌­یافت. ۲_ روحیه سلحشوری و جنگندگی، او در جنگ­ها علاوه بر هدایت مقاطع مختلف عملیاتی از طریق در قرارگاه‌­ها، در نهایت شجاعت و بی‌­باکی در خطوط مقدم حضور می­‌یافت. 🔰او عاری از هرگونه ترسی در مواجهه با دشمن در معرکه‌­ها و میادین نبرد بود او این امیرمؤمنان حضرت علی(ع)را با همه وجود دنبال می‌­نمود که فرمود: 🔰 تزول الجبال ولاتزل،­عض­علی­ناجذک،اعرالله ­جمجمتک،ارم ­ببصرک­اقصی ­القوم­ و غض­بصرک واعلم ان­ النصرمن عندالله سبحانه»، اگر کوه ها شود تو تکان مخور، دندانهایت را به هم و جمجمه خویش را به خدا عاریت ده، قدم هایت را بر زمین میخکوب کن، و نگاهت به آخر لشگر دشمن باشد، چشمت را فرو گیر(و مرعوب نفرات و تجهیزات دشمن ­مشو) و بدان که و پیروزی از سوی خداوند سبحان است» همانا که سردار سلیمانی این­چنین بود. او در میانه میدان نبرد حضور می­ یافت و شجاعانه می ­جنگید. 🔰 این­چنین حضوری نتیجه‌­ای بس مؤثر داشت و باعث می­ گردید که انگیزه و توان و تحرک نیروی رزم مضاعف گردد. 🔰فرماندهی و رشادت بی ­نظیر او موجب گردید که پس از دریافت چند نشان فتح، برای اولین ­بار نشان ذوالفقار را که بالاترین نشان کشور است از سوی فرماندهی معظم کل قوا دریافت نماید. ۳_ روحیه شهادت طلبی ، قاسم عزیز ما شیفته بود او در داغ فراق یاران می ­سوخت و در نجواهای شبانه‌­اش پیوسته از حضرت حق شهادت می‌­نمود. او از مغز استخوان و بن‌دندان و با ذره ­­ذره­ وجودش خواهان شهادت بود، او با سخن می­‌گفت و از آنان ملتمسانه می­‌خواست که او را به سوی خویش برکشند و به بزم معنوی خود فراخوانند. 🔰بزرگ­‌ترین آرزوی او که هیچگاه در آن سستی و کاستی پدید نیامد، همانا شهادت بود و سرانجام به این آرزو که به دست ­ترین انسان روزگار به شهادت برسد، رسید. ۴_ اخلاص. او به شدت از ریا و پرهیز می­‌کرد. بود و نمود او یکی­ بود، آن­گونه می‌­نمود که بود. بی‌­آلایش و مؤمنانه­ او خبر از باطن صاف و پالوده‌­اش می­­‌داد، مصداق آیه شریفه «سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ» بود در طریق اخلاص ثابت‌­قدم بود. 🔰هیچ گاه به دنبال نمودن خود نبود و آنچنان به درون رسیده بود که مستغنی از ذره­ای جلوه‌­گری بیرونی شده بود. چون آب بود و شفاف چون آئینه. ۵_ ارادت و تمسک به اهل‌بیت (ع). 🔰او از عمق جان شیفته اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بود. اعتقاد و ارادت و به خاندان رسالت در اعماق وجودش رسوخ نموده بود. پیوسته متوسل به آن اختران تابناک آسمان امامت و ولایت بود. هرگاه به زیارت شریف یکی از معصومین (ع) تشرف می‌­یافت سکر و نشئه حلاوت حضور در جوار مرقد مطهرشان، روح آسمانی او را می‌­بخشید و به پرواز در می‌­آورد و بهجت و سروری تام و تمام جان شیفته او را فرا می­‌گرفت. 🔰مجلس عزای حسینی (ع) را برپا می­کرد و خدمت در روضه سیدالشهدا (ع)را برای خود افتخاری بس بزرگ می‌­دانست.
🔮 حجاب و ساختار بیولوژیک بدن انسان، پیوندی ناگسستنی دارند. ✴️زمانی که از سخن به میان می‌آید، با عضوی از بدن به نام بیشتر سر و کار داریم. اگر خداوند به زنان امر به و عدم می‌کند، به دلیل مصون ماندن از است؛ همچنان که خود حجاب موضوعی است که خداوند در زنان نهاده و آن را با ارزشی به نام ، قوام بخشیده است. ♦️خداوند وقتی از چشم به عنوان منفذ و و روح انسان سخن می‌گوید، از سیستمی صحبت می‌کند که بیش از 100 میلیون نورون در آن نهفته است. ♦️همچنین بیش از 80 درصد از تمام اطلاعات حسی که به وارد می‌شود، از طریق چشم و دیدن است. از این جهت در آیه 30 سوره نور به مردان امر می‌کند که چشمان خود را از فروگیرید؛ "قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ" ✅بنابراین مدلی که خداوند ارائه می‌دهد، گام برداشتن منطبق بر است. ✴️آنجا که در ماجرای دختران شعیب می‌فرماید: "فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشی‏ عَلَى اسْتِحْیاء"؛ پس یکى از آن دو [ زن ] در حالى که با حالت گام برمى‏‌داشت، نزد او (موسی) آمد. 📌انسانی که برای خویش ایجاد کند، کسی نمی‌تواند از آن حریم گذر کند. 👤فاطمه علمداری، پژوهشگر مطالعات قرآنی @fatemi222 @umefafgaraei