eitaa logo
منبرک فاطمی
7.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1هزار ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز ✔️ هدیه به مادرم @a_f_133 🔺فهرست و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
✅انگیزه سازی 👈علی بن ح سان وا سطی می گوید: تعدادی ا سباب بازی که ساختِ اصفهان و برخی از آنها، از جنس بود، همراه خود بردا شته تا هنگام دیدار و زیارت امام جواد علیه السلام به ایشان نمایم، و فکر می کردم که آن حضرت از این کار من مسرور و شادمان خواهد شد، چون سن و سال آن حضرت کم و در دوران کودکی به سر می برد . آنگاه که در محضررب بودم، منتظر ماندم تا همه ی افراد متفرق شروند، امام از جای خویش حرکت کرد و به طرف که در نزدیکی مدینه ا ست حرکت نمود، و من نیز به دنبال او به راه افتادم، به موفق خادم حضرت گفتم: از امام برایم اجازه ی بگیر، تا به محضرشان شرفیاب شوم . پس از کسب اجازه و در حالی که اسباب ها را در دست داشتم به محضر شان وارد شده، سلام کردم، سلام مرا پا سخ گفت ولی درچهره ی امام جواد علیه السلام ناراحتی و عدم و خشنودی دیده می شد، و مرا به نیز دعوت نفرمود . در همان حالی که ایستاده بودم به ایشان نزدیک شده و اسباب بازی ها را در مقابل حضرت ، و منتظر بودم تا حضرت خشنودی ورضایت خویش را اعلان و از من تشکر کند، فَنَظَرَ إلَىَّ مُغضِباً ثمّ رَنا یَمیناً وَشِمالًا ؛ اما ناگهان دیدم امام با حالت خشم و غضب به من مینگرد، و گاهی نیز نگاهی به طرف راست و چپ می اندازد، وَقالَ ما لِهذا خَلَقَنی اللَّهُ ما أنا وَاللَّعبِ؟ سپس فرمود: امام جواد علیه السلام فرمودند ما برای خلق نشده ایم خداوند مرا برای این کارهابازی ) نیافریده، من کجا و بازی کجا! از این سخن امام متوجه شدم که کار من موجبات ناراحتی وی را فراهم نموده است . از این رو، از ایشان خواهی نموده و پوزب طلبیدم، او نیز مرا مورد عفو و گذشت قرار داد، سپس اسباب بازیها را برداشتم و از محضرشان خارج شدم. 1 امام جواد علیه السرلام نقش خودشران را در دنیای بازی ها و بازی های دنیایی معلوم میکنند ، حضررت اجازه نمیدهند بازیگری باشند که بازیچه بازی های دنیایی شوند. ✅ من و شما قرار است در این دنیای بازی ها ، چه نقشی داشته باشیم؟ بازیگری یا کارگردانی؟! 1 دلائل الإمامة: 212 . https://eitaa.com/FATEMI133 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃
باسمه تعالی جنین 🔸 مرد نمى‌تواند همسرش را به سقط جنین کند؛ چنان که اطاعت زوجه از زوج در سقط جنین حرام است. 🔸سقط کردن جنین قبل از دمیده شده ، کفاره ندارد، لیکن در سقط کردن آن بعد از دمیده شدن روح بنابر قول مشهور، کفّاره (آزاد کردن برده و در صورت عدم امکان آن، دو ماه روزه گرفتن و در صورت عدم امکان آن، اطعام شصت فقیر) ثابت است، به شرط آنکه جانى مباشر در سقط باشد نه مسبب. 🔸دیه سقط جنین با توجه به میزان آن در ادامه مطرح می شود. 🔸سقط کردن جنین موجب ثبوت دیه بر (کسی که به صورت مستقیم عامل اصلی) سقط است؛ مادر باشد یا غیر مادر. وارث جنین مستحق دیه خواهد بود؛ لیکن اگر مادر مباشر سقط باشد، در فرض بودن از دیه ارث نمى‌برد. دیه جنینى که روح در آن دمیده شده در پسر، دیه کامل و در دختر نصف آن است. 🔸سقط کردن جنین قبل از دمیده شده روح، کفاره ندارد، لیکن در سقط کردن آن بعد از دمیده شدن روح بنابر قول مشهور، کفّاره (آزاد کردن برده و در صورت عدم امکان آن، دو ماه روزه گرفتن و در صورت عدم امکان آن، اطعام شصت فقیر) ثابت است، به شرط آنکه جانى مباشر در سقط باشد نه مسبب. 🔸 مطابق نظر آیت الله خامنه ای، هر مثقال شرعی ¾ مثقال بازاری معادل ۶ / ۳ گرم مى‌باشد. 🔹اگر سقط جنين با كامل پدر و مادر توسط پزشك انجام گيرد، ديه آن به عهده كيست؟ همه مراجع: ديه سقط جنين بر عهده قاتل است و چون اين عمل به وسيله پزشك انجام شده، بر پدر و مادر تكليفى نيست؛ بلكه او ضامن است و اين ديه به پدر و مادر پرداخت مى شود. البته مى توانند از حق خود بگذرند و از او چيزى دريافت نكنند. در هر حال بايد از كار خود توبه كنند. 🔹. ديه سقط جنين چه مقدار است؟ همه مراجع: ديه براى نطفه، ۲۰ مثقال شرعى طلاى سكه دار؛ براى علقه (خون بسته شده) ۴۰ مثقال و براى مضغه (پاره گوشت) ۶۰ مثقال است. اگر استخوان داشته و بدون گوشت باشد، ۸۰ مثقال و اگر گوشت آن را پوشانده و خلقت كامل شده باشد، ۱۰۰ مثقال است. اگر روح در آن دميده شده؛ چنانچه پسر باشد، ۱۰۰۰ مثقال اگر دختر باشد، ۵۰۰ مثقال شرعى طلاى سكه دار ديه دارد. گفتنى است روح در حدود چهار ماهگى، در جنين دميده مى شود. 🔹پرسش :اگر مادر آمپول را به خود تزریق کند، تا جنین نامشروع خود را سقط کند، دیه بر عهده چه کسى است، و به چه کسى تعلّق مى گیرد؟ اگر شوهر ببخشد چطور؟ پاسخ :دیه سقط در این جا بر عهده مادر است. و دیه او به حاکم شرع مى رسد، و در مصارف بیت المال مصرف مى شود. @a_fatemi24 @fatemi5
✅ آنچه زمینه و احساس عزت نفس را در انسان به وجود آورد چیزی جز و اعمال و رفتار مذهبی نیست. 🔹پس باید برای کسب نشاط بیشتر و مصونیت از اضطراب و به سوی دین و روی آوریم و با یاد خدا و انجام اعمال و رفتار مذهبی به احساس نشاط بیشتر دست یابیم. 🔹چه دستورات فردی و چه دستورات اجتماعی اسلام همگی براساس ، شادی، ‌ و تحرک است. 🔹اعیاد اسلامی مانند عید فطر، عید قربان، عید غدیر، و اندیشه‌های شادمانه زیستن را القاء می‌کنند. با صحه‌گذاشتن اسلام بر عید نوروز و تأیید و تکمیل آن، نیز تاکید بر رفتارها و لحظه‌های شادی کردن برای انسان‌ها است. 🔹مؤمن، شادترین انسان از نظر اسلام و قرآن، مؤمن شادترین انسان است. چون هر گونه از سختی روزگار و شکوه و ناله نمی‌کند. دنیا را محل نمی‌داند، و یک توقفگاه موقت به حساب می‌آورد. 🔹سختی‌ها را تحمل می‌کند. و در انتظار پروردگار، لحظه‌ها را با احساس رضایت و سیری می‌کند. 🔹 خداوند تبارک و تعالی نیز به خاطر این رضایت و مؤمن، او را دعوت به بهشت مخصوص خود می‌کند. 🔹 و لحظه‌های شادمانگی را برای او رقم می‌زند؛ یا ایتها النفس المطمئنه الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی 🔹به ارزش ها پایبند باشید پایبندی به ارزشها و اعتقادات ثابت و تعریف شده به موفقیت انسان در زندگی کمک می‌کند و همچنین را پایدار می‌سازد. انسان بی‌اعتقاد و هرهری مذهب، با زندگی احساس بیگانگی می‌کند. و به طرف پوچی‌گرایش پیدا می‌کند. احساس ، یکی از علل اساسی افسردگی‌ها و بی نشاطی انسان است. انسان بی‌اعتقاد، در هستی و خلقت، بی‌ریشه است. 🔹 احساس شادی واقعی نخواهد کرد. همانگونه که انسان بی‌برنامه نمی‌تواند در کارها، موفق عمل کند، انسان بی‌اعتقاد و ارزشهای متعالی نیز نمی‌تواند به طور مداوم از زندگی لذت برده و احساس خوشبختی نماید. 🔹از زندگی خود باشید رضایت از زندگی، یکی از عوامل شادمانه 🔹امید، زیباترین ویژگی یک خیال است. اگر می‌خواهیم از زندگی ببریم، بایستی با امید زندگی کنیم 🔹در زندگی هدفمند باشید هدفمندی نه تنها موفقیت انسان را تضمین می‌کند، بلکه موجب شادکامی انسان نیز می‌گردد. انسان بی‌هدف، مانند فردی سرگردان در کویری سوزان است. هیچ وقت احساس آرامش و شادمانی نخواهد کرد. 🔹بعضی‌ها هدفمندی و هدف‌یابی را مساوی آرزوهای بزرگ و بیشتر می‌دانند 🔹خوشبختی خود را باور کنید بزرگترین مشکل انسانهای بی نشاط و افسرده و ناراضی این است که نه خودشان را باور کرده‌اند و نه خوشبختی و شاد زیستن خود را. 🔹انسانی که خود را باور کند، می‌تواند شاد زندگی کند‌. ما باید باور کنیم که می‌توانیم بشویم و خوشبخت و شاد هستیم. 🔹برنامه‌ریزی و نظم در زندگی را فراموش نکنید نظم و انضباط و داشتن برنامه در زندگی انسان، شادمانگی او را حفظ می‌کند. انسانهای منظم و دارای برنامه، بسیار موفق‌تر و شادتر هستند. 🔹با تشریفات زائد و غلط خود را به زحمت نیاندازید راحت بودن در زندگی، موجب شادمانگی است. 🔹🔹انسانها هر چه خود را با آداب و رسوم و تشریفات زائد و به زحمت و عذاب می‌اندازند، همانقدر از شادمانگی دور می‌شوند. خیلی از افراد. زندگی ساده، زیبا و راحت را، بسیار مشکل، بغرنج و سخت می‌کنند 🔹صداقت و راستی داشته باشید صداقت، مانند آب زلالی است که چمنزار زندگی شادمانه را سیراب می‌کند، و گلهای خوشبختی و لذت را شکوفا می‌سازد. 🔹 انسانهای صادق، لحظه‌های شادمانه‌ای را تجربه می‌کنند و از لحظه لحظه زندگی لذت می‌برند. انتخاب صداقت، به معنی انتخاب «شادمانگی» است. 🔹از بیکاری بپرهیزید بیکاری، یکی از مشکلات عمده جوامع بشری است که امنیت شهرها و کشورها را تهدید می‌کند 🔹داوری مثبت داشته باشید داوری مثبت و زیبا، یکی از بهترین راههای شادمانه زیستن است. اگر انسان یاد بگیرد که مثبت داوری کند. و از داوریها و پیشداوریهای منفی و بدبینانه و خودخواهانه پرهیز نماید، ‌عصبانی نخواهد شد، حرص نخواهد خورد. 🔹توجه به سیره بزرگان و الگوهای جامع با مطالعه و بررسی شیوه زندگی و رفتارهای فردی و اجتماعی اهلبیت – علیهم السلام- و نیز علما و بزرگان، به روشنی در می یابیم که همانگونه که آنها اهمیت به عبادات و واجبات الهی داشتند در کنار آن اهتمام ویژه ای به نشاط و امور جانبی و تفریحات سالم داشته اند.
1-شهدا امروز اگر نامی از در جامعه ‏ی ما باقی مانده است تنها به همت شما مردم و همین مراسم شهداء است. پدرها! مادرها! شهید داده‌ها! 🔺جوان‌های عزیزی که امروز در فکر راه شهیدانید! اگر امروز در جامعه‏ ی ما نام و یادی از شهداء است در سایه‌ی همین مراسم هاست. 🔻ما امروز نگرانیم برای نسل دوم و سوم انقلاب. آیا آنها از شهداء دارند؟ از رزمندگان و جبهه‏ های نبرد خاطراتی دارند؟ 👌 چندی پیش یک را می‌دیدم در رسانه‌ی ملی با فرزند شهید خلبان پر افتخار ما. می‌دانید این بزرگوار سال 61، 62 به شهادت رسید. 30 سال از شهادت این خلبانِ شهید می‌گذرد. با فرزندش مصاحبه‌ای میکردند. خبرنگار از او پرسید چه خاطره‌ای از پدر دارید؟ آن خاطره را برای بینندگان برنامه بگید. 🙁این فرزند شهید با کمال ادب و احترام گفت شما انتظار دارید من چه خاطره‌ای از پدر داشته باشم؟! می‌دونید من چند روزه بودم وقتی پدرم به شهادت رسید؟ من تنها 17 روز از ولادتم گذشته بود. یک طفل 17 روزه چه خاطره‌ای از پدر دارد. الان 30 ساله از شهادت این عزیز بزرگوار می‌گذرد. فرزندان شهدایی که الان در این مجلس حضور دارید، روزی که پدرانتان به افتخار شهادت نائل شدند. یک سالتون بود، دو سالتون بود، چهار سالتون بود، پنج سالتون بود، ده سالتون بود. عزیران کیا باید به نسل دوم و سوم ما در این انقلاب پیام رزم و جهاد و جبهه و جنگ و شهادت و شهید را برسانند؟ 👈 از کی باید انتظار داشته باشیم؟ غیر از همین ؟ امروز تنها چیزی که در کشور ما در این نظام اسلامی ما در یاد شهداء باقی مانده همین مراسم هاست. همین تلاش شماهاست. 👈همه مراسم های شهداء همینه. همت خود مردمه. این جوان‌ها هستند، این بسیجی‌ها هستند، این خانواده‌های شهداء هستند. شما چه تلاش دیگری را می‌بینید برای رساندن پیام میدان‌های نبرد به نسل دوم و سومی که جبهه را ندید؟ شهادت را ندید. شهداء را ندید. 🔻شهدای ما یک چیزی که در نامه‌هایشان روی آن تاکید داشتند، می‌گفتند فضای جبهه فضای نورانی است. 🔺حضرت امام فرمود جبهه‌های ما جبهه‌های نور است. این را چه کسانی می‌فهمیدند؟ خود رزمنده یک مدتی که در منطقه بود، وقتی برمی گشت، در می‌رفت و دوباره می‌رفت جبهه. در می‌رفت و دوباره می‌رفت جبهه (تکرار). او نیاز به نور را حس می‌کرد. چون یک مدتی غرق نور بود، وقتی برمی گشت، دلش سنگین و تاریک می‌شد 🔻نور بود که این‌ها را برای جبهه می‌کشت. اگر عاطفه رزمنده‌های ما به همدیگر بالا بود هم در اثر نور بود. حالا این‌ها که از منطقه به شهر باز می‌گشتند، نور را احساس . چرا؟ چون اینجا هر کسی برای خودش زندگی می‌کند نه برای خدا. آنجا بچه‌ها غذا می‌خوردند برای خدا. 🔺سه ویژگی از شهیدان بزرگوار انقلاب، شهیدان بزرگوار دفاع مقدس، رزمندگان جبهه‌های نبرد ✔️ویژگی اول شهداء ویژگی اول ♦️جبهه‌ها اوج عبادت و بود. خیلی‌ها هستند، بزرگورانی که در جبهه‌های نبرد حضور داشتند؛ شماها بگید. بگید به نسل دوم و سوم. یادتون هست؟ ➖از یکی دو ساعت به اذان بیدار می شدند نماز می‌خواندند، می‌خواندند، قرآن می‌خواندند، راز و نیاز با خدا داشتند، هر شب به یه بهانه‌ای یا دعای کمیل داشتنند، یا دعای توسل داشتند، یا نوحه‌خوانی داشتند. ➖در عملیات مقدماتی والفجر در منطقه‌ی «زلیجان» یک رزمنده‌ای که از چند ناحیه مجروح شده بود. داشتند می‌بردنش به طرف اتاق در بیمارستان صحرائی. نگاهش به یک روحانی افتاد. با لباس روحانیت بود. با زحمت اشاره کرد گفت من را نگه دارید. ایستاد، نایستاد؛ یعنی اون برانکاردی را که می‌بردند اون برانکارد را چند لحظه نگه داشتند. چه سوالی داره؟ ➖چی می‌خواد بگه؟ اتاق عمل را آماده کردند که چندین عمل جراحی روی این رزمنده جوان انجام بدند. گفت من فقط یه سوال دارم، آقا من دارم می‌رم اینجا، وقت نمازم که می‌شود باید نماز بخوانم؟ قیام و قعودم چه جوری باشه؟ وضو چه جوری باشه؟ طهارت؟ و...
تاجر می گوید به وادی السلام رفتم ذکر هارا خواندم . 🔺 همانطور که میرزا گفته بود ملک هایی با هایی بسیار ظاهر شدند همان طور که میرزا گفته بود به آنان گفتم من از جانب میرزا آمدم و با محمد امین کاری دارم ملک ها نا پدید شندند و اندکی بعد آنان را با محمد دیدم. 🔻که کشاکشان در حالی که در قل وزنجیری آتشین ،خونین و مالین بود او را از دور می آوردند به نزد من آمدند از محمد پول هارا گرفتم گفت در فلان کوچه باغ چندمی زیر فلان درخت دفنشان کردم می توانی بروی و پو لهایت را تمام و کمال برداری خیلی شدم می خواست خداحافظی کنم که یاد سخن میرزا افتادم و به او گفتم میرزا می گوید تو کجا این جا کجا؟محمد آهی از درون کشید . 🔺گفت امان از زن و مرد این را که گفت کشیدندش و بردند و حرفش ناتمام ماند. در پوست خودم نمیگنجیدم سریع به آدرسی که محمد گفته بود رفتم را پیدا کردم و همان جایی که او گفته بود سکه هایم را تمام و کمال برداشتم به کربلا پیش میرزای شیرازی رفتم و جریان را تمام و کمال برای او تعریف کردم میرزا متنغیر شد و گفت همین الان ترتیب در نجف را بدهید و تمام قصابان نجف را دعوت کنید و بگویید میرزا می خواهد شمارا ملاقات کند. 🔺میرزا به نجف رفت و در آن مجلس نشست پس از صحبت ها و مواعذ معمول گفت ای جماعت قصاب آیا کسی از شما دلگیریی از محمد امین دارد؟ همه گفتند خیر او مرد بزرگواری بود که وکیل شما در شهر مانیز بود چه دلگیری می توانیم داشته باشیم ؟ جماعت کماکان افزوده می شدند و میرزا مدام سؤال خویش را تکرار می کرد تا این که در آستانه ی در بود که سؤال میرزا به گوشش رسید ناگهان گفت خدا را زیاد کند انشاءالله آتش بر قبرش ببارد و.... میزا رنگ به رنگ شد و گفت ای مرد مگر محمد با تو چه کرده که این گونه ناسزایش میگویی؟ 🔺قصاب شروع به تعریف کردن میکند: در نجف قصابی داشتم و مشغول کسب حلال بودم مشتری تاجری داشتم که اهل عراق نبود هرز چند گاهی هروقت گذرش به عراق و نجف می افتاد گوشتش را از من می خرید سالیان درازی با وی آشنا شده بودم و تقریبا سالی دو سه بار از من خرید میکرد در یکی از درد و دلهایم با او معلوم شد که پسر ی دارد که به سن ازدواج رسیده و من نیز دختری داشتم که دم بخت بود با هم قرار گذاشتیم که که دفعه ی بعدی که تاجر به عراق می آید با زن بچه اش بیاید که بساط سور و سات عروسی را بچینیم . 🔺مرد تاجر به شهر و دیار خودش باز می گردد و جریان را با همسرش در میان می گذارد ،همسر بر آشفته شده و می گوید تو چرا این قدر سریع قول وقرار گذاشتی در حالی که فقط سالی دوسه بار بیش تر او را نمیبینی؟ 🔻عجله کردی مرد باید اول تحقیقاتی بکنیم .این بار که رفتی از اهالی شهر تحقیقی در مورد قصاب بکن بعد از این قول و قرار بگزاریم. 🔺تاجر به صورت مخفیانه به نجف برگشت و شروع به تحقیق و تفحص درمورد قصاب کرد . 🔻از مردم که سراغ گرفت همه گفتند محمد امین درستکارترین مرد نجف است بهتر است از او سؤال کنی.تاجر پیش محمد امین میرود و سراغ دختر قصاب را از او میگیرد گویا در یکسری معامله یی که با محمد امین داشته گوشتی به او داده بوده که چربی آن زیاد بوده.محمد اندکی تفکر میکند و از پاسخ دادن امتناع می ورزد و میگوید"اُف". 🔻قصاب تعریف می کند که از آن سری به بعد تاجر رفت و دیگر آن را ندیدم در شهد نیز پر شده که استاد محمد امین در مورد دختر من اُف گفته.و پس از آن واقعه دیگر کسی به دختر من نمی آید. خدا عذابش را زیاد کند... 🔻میرزا بااندکی تفکر می گوید اگر من در این مجلس دخترت را شو هر دهم از محمد در می گذری ؟ قصاب گفت آری پای شما و او را نیز می بوسم.میرزا رو به جمعیت کرده و گفت چه کسی حاضر است دختر این مرد را بگیرد در حالی که من تمام هزینه های ازدواج آن را متقبل شوم؟ 🔺یکی از شاگردان بر میخیزد و میگوید من حاضرم .میرزا به قصاب می گوید دخترت را در مجلسی حاضر کن و سپس میرزا همراه شاگردش به مجلس رفته و همانجا صیغه عقد را جاری میکند . .سپس رو به قصاب کرد و گفت آیا راضی شدی؟قصاب نیز خویش را اعلام کرد. 🔺بعد ازاین میزا من را(تاجر شیرازی)دو باره به وادی السلام فرستاد و ذکر هایی را نیز به من آموخت تا از احوال محمد آگاه شوم به وادی السلام رفتم اذکار را خواندم ملک ها ظاهر شدند به آنها گفتم از جانب میرزا برای جویا شدن حال محمد امین آمده ام ها رفتند ولی این محمد را درحالی که در لباس های بهشتی و قرق در نعمت بود آوردند.
✅ آنچه زمینه و احساس عزت نفس را در انسان به وجود آورد چیزی جز و اعمال و رفتار مذهبی نیست. 🔹پس باید برای کسب نشاط بیشتر و مصونیت از اضطراب و به سوی دین و روی آوریم و با یاد خدا و انجام اعمال و رفتار مذهبی به احساس نشاط بیشتر دست یابیم. 🔹چه دستورات فردی و چه دستورات اجتماعی اسلام همگی براساس ، شادی، ‌ و تحرک است. 🔹اعیاد اسلامی مانند عید فطر، عید قربان، عید غدیر، و اندیشه‌های شادمانه زیستن را القاء می‌کنند. با صحه‌گذاشتن اسلام بر عید نوروز و تأیید و تکمیل آن، نیز تاکید بر رفتارها و لحظه‌های شادی کردن برای انسان‌ها است. 🔹مؤمن، شادترین انسان از نظر اسلام و قرآن، مؤمن شادترین انسان است. چون هر گونه از سختی روزگار و شکوه و ناله نمی‌کند. دنیا را محل نمی‌داند، و یک توقفگاه موقت به حساب می‌آورد. 🔹سختی‌ها را تحمل می‌کند. و در انتظار پروردگار، لحظه‌ها را با احساس رضایت و سیری می‌کند. 🔹 خداوند تبارک و تعالی نیز به خاطر این رضایت و مؤمن، او را دعوت به بهشت مخصوص خود می‌کند. 🔹 و لحظه‌های شادمانگی را برای او رقم می‌زند؛ یا ایتها النفس المطمئنه الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی 🔹به ارزش ها پایبند باشید پایبندی به ارزشها و اعتقادات ثابت و تعریف شده به موفقیت انسان در زندگی کمک می‌کند و همچنین را پایدار می‌سازد. انسان بی‌اعتقاد و هرهری مذهب، با زندگی احساس بیگانگی می‌کند. و به طرف پوچی‌گرایش پیدا می‌کند. احساس ، یکی از علل اساسی افسردگی‌ها و بی نشاطی انسان است. انسان بی‌اعتقاد، در هستی و خلقت، بی‌ریشه است. 🔹 احساس شادی واقعی نخواهد کرد. همانگونه که انسان بی‌برنامه نمی‌تواند در کارها، موفق عمل کند، انسان بی‌اعتقاد و ارزشهای متعالی نیز نمی‌تواند به طور مداوم از زندگی لذت برده و احساس خوشبختی نماید. 🔹از زندگی خود باشید رضایت از زندگی، یکی از عوامل شادمانه 🔹امید، زیباترین ویژگی یک خیال است. اگر می‌خواهیم از زندگی ببریم، بایستی با امید زندگی کنیم 🔹در زندگی هدفمند باشید هدفمندی نه تنها موفقیت انسان را تضمین می‌کند، بلکه موجب شادکامی انسان نیز می‌گردد. انسان بی‌هدف، مانند فردی سرگردان در کویری سوزان است. هیچ وقت احساس آرامش و شادمانی نخواهد کرد. 🔹بعضی‌ها هدفمندی و هدف‌یابی را مساوی آرزوهای بزرگ و بیشتر می‌دانند 🔹خوشبختی خود را باور کنید بزرگترین مشکل انسانهای بی نشاط و افسرده و ناراضی این است که نه خودشان را باور کرده‌اند و نه خوشبختی و شاد زیستن خود را. 🔹انسانی که خود را باور کند، می‌تواند شاد زندگی کند‌. ما باید باور کنیم که می‌توانیم بشویم و خوشبخت و شاد هستیم. 🔹برنامه‌ریزی و نظم در زندگی را فراموش نکنید نظم و انضباط و داشتن برنامه در زندگی انسان، شادمانگی او را حفظ می‌کند. انسانهای منظم و دارای برنامه، بسیار موفق‌تر و شادتر هستند. 🔹با تشریفات زائد و غلط خود را به زحمت نیاندازید راحت بودن در زندگی، موجب شادمانگی است. 🔹🔹انسانها هر چه خود را با آداب و رسوم و تشریفات زائد و به زحمت و عذاب می‌اندازند، همانقدر از شادمانگی دور می‌شوند. خیلی از افراد. زندگی ساده، زیبا و راحت را، بسیار مشکل، بغرنج و سخت می‌کنند 🔹صداقت و راستی داشته باشید صداقت، مانند آب زلالی است که چمنزار زندگی شادمانه را سیراب می‌کند، و گلهای خوشبختی و لذت را شکوفا می‌سازد. 🔹 انسانهای صادق، لحظه‌های شادمانه‌ای را تجربه می‌کنند و از لحظه لحظه زندگی لذت می‌برند. انتخاب صداقت، به معنی انتخاب «شادمانگی» است. 🔹از بیکاری بپرهیزید بیکاری، یکی از مشکلات عمده جوامع بشری است که امنیت شهرها و کشورها را تهدید می‌کند 🔹داوری مثبت داشته باشید داوری مثبت و زیبا، یکی از بهترین راههای شادمانه زیستن است. اگر انسان یاد بگیرد که مثبت داوری کند. و از داوریها و پیشداوریهای منفی و بدبینانه و خودخواهانه پرهیز نماید، ‌عصبانی نخواهد شد، حرص نخواهد خورد. 🔹توجه به سیره بزرگان و الگوهای جامع با مطالعه و بررسی شیوه زندگی و رفتارهای فردی و اجتماعی اهلبیت – علیهم السلام- و نیز علما و بزرگان، به روشنی در می یابیم که همانگونه که آنها اهمیت به عبادات و واجبات الهی داشتند در کنار آن اهتمام ویژه ای به نشاط و امور جانبی و تفریحات سالم داشته اند.
▬📝 ﷽▬ 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🍂🍃 🌸 ✅ 1⃣👈آیت الله ای كه فقط به خانه انسان بيايد او بر عهده نيست. 2⃣👈آیت الله که پیش از شب عید فطر با رضایت صاحبخانه وارد شده و نانخور او محسوب مى شود(یعنى تصمیم دارد نزد او بماند) دادن زکات فطره او نیز واجب است، اما اگر فقط براى دعوت شده فطره او بر میزبان واجب نیست و در صورتى که بدون صاحبخانه باشد نیز بنابر احتیاط واجب فطره او را بدهد، همچنین فطره کسى که انسان را کرده است که خرجى او را بپردازد. 3⃣👈 آیت الله بر میزبان است مهمانی که پیش از شب عید فطر وارد بر او شده و نان‌خور وی 👌 هرچند 👌 محسوب می‌شود را بپردازد. 🔗 مثلا: مهمانی که قبل از غروب آفتاب 🌙 وارد منزل شده و شب نیز در منزل او می‌ماند و میزبان هم لازم را برایش فراهم نموده و عهده‌دار مخارج او شده است هرچند مهمان چیزی یا با غذای خودش افطار نماید، بر میزبان واجب است زکات فطره او را بپردازد. 📗 : ۱. استفتائات آیت الله سیستانی احکام فطره ۲. استفتائات آیت الله مكارم شيرازی م ۱۶۹۶ ۳. اجوبه الاستفتائات احکام زکات فطره •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
✅انگیزه سازی 👈علی بن حسان واسطی می گوید: 👌 تعدادی بازی که ساختِ اصفهان و برخی از آنها، از جنس بود، همراه خود بردا شته تا هنگام دیدار و زیارت امام جواد علیه السلام به ایشان نمایم، و فکر می کردم که آن حضرت از این کار من مسرور و شادمان خواهد شد، چون سن و سال آن حضرت کم و در دوران کودکی به سر می برد . 👌آنگاه که در محضررب بودم، منتظر ماندم تا همه ی افراد متفرق شروند، امام از جای حرکت کرد و به طرف که در نزدیکی مدینه است حرکت نمود، و من نیز به دنبال او به راه افتادم، به موفق خادم حضرت گفتم: 👌 از امام برایم اجازه ی بگیر، تا به محضرشان شرفیاب شوم . 👌پس از کسب اجازه و در حالی که اسباب ها را در دست داشتم به محضر شان وارد شده، سلام کردم، سلام مرا پا سخ گفت ولی در ی امام جواد علیه السلام ناراحتی و عدم و خشنودی دیده می شد، و مرا به نیز دعوت نفرمود . 👈در همان حالی که ایستاده بودم به ایشان نزدیک شده و اسباب بازی ها را در مقابل حضرت ، و منتظر بودم تا حضرت ورضایت خویش را اعلان و از من تشکر کند، 👌 فَنَظَرَ إلَىَّ مُغضِباً ثمّ رَنا یَمیناً وَشِمالًا ؛ اما ناگهان دیدم امام با حالت خشم و غضب به من مینگرد، و گاهی نیز نگاهی به طرف راست و چپ می اندازد، 👌وَقالَ ما لِهذا خَلَقَنی اللَّهُ ما أنا وَاللَّعبِ؟ سپس فرمود: امام جواد علیه السلام فرمودند ما برای خلق نشده ایم خداوند مرا برای این کارهابازی ) نیافریده، من کجا و بازی کجا! از این سخن امام متوجه شدم که کار من موجبات ناراحتی وی را فراهم نموده است . 👌از این رو، از ایشان خواهی نموده و پوزب طلبیدم، او نیز مرا مورد عفو و گذشت قرار داد، سپس اسباب بازیها را برداشتم و از محضرشان خارج شدم. 👈امام جواد علیه السرلام نقش خودشران را در دنیای بازی ها و بازی های دنیایی معلوم میکنند ، حضررت اجازه نمیدهند بازیگری باشند که بازیچه بازی های دنیایی شوند. ✅ من و شما قرار است در این دنیای بازی ها ، چه نقشی داشته باشیم؟ بازیگری یا کارگردانی؟! دلائل الإمامة: 212 . https://eitaa.com/fatemi222/3612 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃
1-شهدا امروز اگر نامی از در جامعه ‏ی ما باقی مانده است تنها به همت شما مردم و همین مراسم شهداء است. پدرها! مادرها! شهید داده‌ها! 🔺جوان‌های عزیزی که امروز در فکر راه شهیدانید! اگر امروز در جامعه‏ ی ما نام و یادی از شهداء است در سایه‌ی همین مراسم هاست. 🔻ما امروز نگرانیم برای نسل دوم و سوم انقلاب. آیا آنها از شهداء دارند؟ از رزمندگان و جبهه‏ های نبرد خاطراتی دارند؟ 👌 چندی پیش یک را می‌دیدم در رسانه‌ی ملی با فرزند شهید خلبان پر افتخار ما. می‌دانید این بزرگوار سال 61، 62 به شهادت رسید. 30 سال از شهادت این خلبانِ شهید می‌گذرد. با فرزندش مصاحبه‌ای میکردند. خبرنگار از او پرسید چه خاطره‌ای از پدر دارید؟ آن خاطره را برای بینندگان برنامه بگید. 🙁این فرزند شهید با کمال ادب و احترام گفت شما انتظار دارید من چه خاطره‌ای از پدر داشته باشم؟! می‌دونید من چند روزه بودم وقتی پدرم به شهادت رسید؟ من تنها 17 روز از ولادتم گذشته بود. یک طفل 17 روزه چه خاطره‌ای از پدر دارد. الان 30 ساله از شهادت این عزیز بزرگوار می‌گذرد. فرزندان شهدایی که الان در این مجلس حضور دارید، روزی که پدرانتان به افتخار شهادت نائل شدند. یک سالتون بود، دو سالتون بود، چهار سالتون بود، پنج سالتون بود، ده سالتون بود. عزیران کیا باید به نسل دوم و سوم ما در این انقلاب پیام رزم و جهاد و جبهه و جنگ و شهادت و شهید را برسانند؟ 👈 از کی باید انتظار داشته باشیم؟ غیر از همین ؟ امروز تنها چیزی که در کشور ما در این نظام اسلامی ما در یاد شهداء باقی مانده همین مراسم هاست. همین تلاش شماهاست. 👈همه مراسم های شهداء همینه. همت خود مردمه. این جوان‌ها هستند، این بسیجی‌ها هستند، این خانواده‌های شهداء هستند. شما چه تلاش دیگری را می‌بینید برای رساندن پیام میدان‌های نبرد به نسل دوم و سومی که جبهه را ندید؟ شهادت را ندید. شهداء را ندید. 🔻شهدای ما یک چیزی که در نامه‌هایشان روی آن تاکید داشتند، می‌گفتند فضای جبهه فضای نورانی است. 🔺حضرت امام فرمود جبهه‌های ما جبهه‌های نور است. این را چه کسانی می‌فهمیدند؟ خود رزمنده یک مدتی که در منطقه بود، وقتی برمی گشت، در می‌رفت و دوباره می‌رفت جبهه. در می‌رفت و دوباره می‌رفت جبهه (تکرار). او نیاز به نور را حس می‌کرد. چون یک مدتی غرق نور بود، وقتی برمی گشت، دلش سنگین و تاریک می‌شد 🔻نور بود که این‌ها را برای جبهه می‌کشت. اگر عاطفه رزمنده‌های ما به همدیگر بالا بود هم در اثر نور بود. حالا این‌ها که از منطقه به شهر باز می‌گشتند، نور را احساس . چرا؟ چون اینجا هر کسی برای خودش زندگی می‌کند نه برای خدا. آنجا بچه‌ها غذا می‌خوردند برای خدا. 🔺سه ویژگی از شهیدان بزرگوار انقلاب، شهیدان بزرگوار دفاع مقدس، رزمندگان جبهه‌های نبرد ✔️ویژگی اول شهداء ویژگی اول ♦️جبهه‌ها اوج عبادت و بود. خیلی‌ها هستند، بزرگورانی که در جبهه‌های نبرد حضور داشتند؛ شماها بگید. بگید به نسل دوم و سوم. یادتون هست؟ ➖از یکی دو ساعت به اذان بیدار می شدند نماز می‌خواندند، می‌خواندند، قرآن می‌خواندند، راز و نیاز با خدا داشتند، هر شب به یه بهانه‌ای یا دعای کمیل داشتنند، یا دعای توسل داشتند، یا نوحه‌خوانی داشتند. ➖در عملیات مقدماتی والفجر در منطقه‌ی «زلیجان» یک رزمنده‌ای که از چند ناحیه مجروح شده بود. داشتند می‌بردنش به طرف اتاق در بیمارستان صحرائی. نگاهش به یک روحانی افتاد. با لباس روحانیت بود. با زحمت اشاره کرد گفت من را نگه دارید. ایستاد، نایستاد؛ یعنی اون برانکاردی را که می‌بردند اون برانکارد را چند لحظه نگه داشتند. چه سوالی داره؟ ➖چی می‌خواد بگه؟ اتاق عمل را آماده کردند که چندین عمل جراحی روی این رزمنده جوان انجام بدند. گفت من فقط یه سوال دارم، آقا من دارم می‌رم اینجا، وقت نمازم که می‌شود باید نماز بخوانم؟ قیام و قعودم چه جوری باشه؟ وضو چه جوری باشه؟ طهارت؟ و...
: 🍃🌺 «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207) «افرادی هستند (امیر مؤمنان علی (علیه‌السّلام)) که خویش را با خداوند می‌کند به خاطر به دست آوردن او، و خداست که نسبت به بندگانش مهربان است»🌺🍃