eitaa logo
منبرک فاطمی
6.7هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
986 ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز ✔️ هدیه به مادرم @a_f_133 🔺فهرست و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️مرحوم علامه مجلسی (رحمة الله علیه) نقل می‌کند[۲] که شخصی به نام محیی الدین اِربلی می‌گوید: من و پدرم در یک قهوه خانه ای نشسته بودیم، فردی مقابل ما نشسته بود و در حال چرت زدن بود که کلاه از سرش افتاد و یک زخم بزرگ روی سر او ظاهر شد، از او سوال کردیم این زخم کاری روی سر شما جریانش چیست؟ گفت این زخم یادگار جنگ است، ما خنده مان گرفت (از جنگ صفین قرنها می‌گذرد، تو کجا و جنگ صفین کجا) او گفت حق دارید که باور نکنید اما من برای شما تعریف می‌کنم: یک مرتبه به سمت مقصدی حرکت می‌کردم، در راه همسفری پیدا کردم و از هر دری صحبت می‌کردیم، آهسته آهسته متوجه شدم او دشمن حضرت علی (علیه السلام) است! چرا که او گفت اگر من در جنگ صفین بودم شمشیر خود را با خون علی (علیه السلام) و یارانش سیراب می‌کردم! من هم گفتم اگر در جنگ صفین بودم شمشیر خود را به خون معاویه و یاران او سیراب می‌کردم، با همدیگر درگیر شدیم، جنگ و دعوای شدیدی در گرفت شمشیرها را کشیدیم و به جان هم افتادیم تا اینکه ضربه ای به سرم اصابت کرد و بی هوش شدم! 🔹نمی دانم چقدر طول کشید اما وقتی به هوش آمدم سرم را بر دامن آقای محترمی دیدم و مشاهده کردم که طرف دعوای من هم به درک واصل شده است، به صورت آن آقا که نگاه کردم، فرمودند: چون تو ما را یاری کردی ما نیز تو را یاری کردیم، چنان که خداوند کسی که او را یاری کند، او را یاری می‌نماید، دیدم آقا دست به زخم های بدنم می‌کشید و زخمها فوری خوب می‌شد و وقتی که دست بر سرم کشید، زخم سرم التیام یافت و دردی احساس نمی‌کردم، ولی جای زخم روی سرم ماند و آن آقا فرمودند: هرگاه کسی از تو درباره جای زخم سئوال کرد بگو : یادگار جنگ صفین است چون تو دوست داشتی در جنگ صفین شرکت کنی ؛ آن آقا وجود نورانی حضرت صاحب الزمان امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) بودند.[۳]
✅شجاعت اباعبدالله ع در جنگ ، زبان زد هست. در جنگ صفین، وقتی که امیرالمؤمنین )ع( به منطقة صفین رسید، معاویه را کرده بود و لشکر آب نداشتند که بنوشند. 👌 امیرالمؤمنین )ع( فرمود: ، حمله کنید و آب را کنید. امام حسین و اباالفضل العباس و افراد دیگری کردند دشمن را از کنار آب دور کردند و آب را به اختیار خودشان در آوردند. ➕بلافاصله به معاویه پیغام دادند: آب آزاد است؛ میتوانید از آب استفاده کنید. به این میگویند که مقابله بهمثل نکردند. ➕هذا أوّلُ فَتحٍ بِبََکَة « : وقتی امام حسین برگشت، امیرالمؤمنین )ع( فرمودند حسین جان، این پیروزی است که به دست تو رخ داد « ؛» الحُسَين • آب را برای مردم و لشکر کوفه برای همه کسانی که آمده اند حتی آنهایی که میخواهند با ما بجنگند آزاد کردی. 😔یک وقت اشک در حلقه زد و فرمود: اما همین مردم، یک روز این آب را از تو و اهلبیتت دریغ میکنند. 13 https://eitaa.com/fatemi5/1262
📚چنان‌که ذکر شد، نیت گناه و بدی، عذاب را به دنبال ندارد، اما نیت خیر، ثواب و پاداش را به دنبال خواهد داشت؛ در اینجا به نمونه‌هایی از روایات این باب اشاره می‌شود: 1. رسول خدا(ص) «ما در مدینه افرادی را باقی گذاشتیم که هیچ وادی‌ای را نپیمودیم و بر هیچ بالا نرفتیم و در هیچ سراشیبی قدم نگذاشتیم، مگر اینکه آنان نیز با بودند. عرض کردند: چگونه با ما هستند، در حالی که حضور پیدا نکردند؟ فرمود: ]با ماست[.» (کنزالعمال، ج3، ص 425) 🍃البته مراد این نیست که قصد کنند در کنار پیامبر(ص) داشته باشند و دیگر کاری انجام ندهند؛ بلکه قصد جدی برای حضور داشته باشند، و واقعا دل‌هایشان برای حضور در جبهه پر زند و موانعی مثل و امثال آن از حضور، محرومشان کرده باشد که در این صورت ان‌شاءالله خدا به آنها پاداش حضور را خواهد داد. 2. امام علی(ع) به مردی که آرزو می‌کرد کاش نیز حاضر می‌بود تا پیروزی خدا بر دشمنانش در جمل باشد، فرمود: «آیا دل برادرت با ما بود؟ عرض کرد: آری. حضرت فرمود: پس او با بوده است. هر آینه در این سپاه افرادی حضور داشته‌اند که هنوز در پشت پدران و زهدان مادران‌اند و به زودی روزگار آنان را به جهان هستی آورد و با وجود آنها (جبهه) ایمان نیرو گیرد) (نهج‌البلاغه- خطبه 55) ♦️استاد مطهری(ره) شبیه این داستان را درباره جنگ چنین نقل نموده است: «هنگامی که امیرالمومنین(ع) از جنگ صفین مراجعت می‌نمود، شخصی از آن حضرت خدمت ایشان آمد و عرض کرد: یا امیرالمومنین! دوست داشتم برادرم در این بود و به فیض درک رکاب شما نائل می‌شد. حضرت در جواب فرمود: بگو نیتش چیست؟ تصمیمش چه هست؟ آیا این برادر تو بود و نتوانست بیاید و در جنگ شرکت کند؟ و یا نه، بدون عذری از شرکت در جنگ خودداری کرد و نیامد؟ اگر معذور نبود و نیامد، بهتر همان‌که نیامد، و اگر عذری داشته که با ما باشد، پس با ما بوده است. آن مرد عرض کرد: بله یا امیرالمومنین! اینطور بود؛ یعنی نیتش این بود که با ما باشد. ♦️حضرت فرمود: پس نه تنها برادر تو با ما بود؛ بلکه با ما بوده‌اند کسانی که هنوز در مادران‌اند و افرادی که هنوز در اصلاب پدران‌اند. و تا دامنه قیامت اگر افرادی یافت شوند که واقعا از صمیم قلب نیت و آرزوهایشان این باشد که ای کاش علی را درک می‌کردم و در رکاب او می ‌جنگیدم، ما آنها را جزء اصحاب خود می‌شماریم.» (گفتارهای معنوی، ص 237) ♦️براساس همین منطق است که در امام حسین(ع) عرضه می‌داریم: «یا لیتنی کنت معکم فافوز فوزا عظیما؛ ای کاش من با شما بودم، پس به رستگاری بزرگی دست می‌یافتم، (و به شهادت می‌رسیدم).»
3️⃣👈در قسمت سوم از فراز دعای روز 14، 🔴 از خداوند می خواهیم تا ما را از هرنوع که منجر به لغزش ها و اشتباهات می شود، باز دارد. آن چه مسلّم است، اسلام با هرگونه افراط و مخالف است و همیشه برای پیمودن راه صحیح حد وسط را می کند تا جایی که حتی نسبت به مسایل دینی و دین داری نیز خداوند متعال، نسبت به مسیحیان در قرآن کریم چنین می فرماید: 🔹ای اهل کتاب! در دین خود غلو و زیاده روی نکنید و درباره ی خدا غیر از حق نگویید. از آن جا که انسان به خود علاقه دارد، دوست دارد که رهبران و خویش را هم بیش از آن چه هستند، بزرگ نشان دهد تا بر عظمت خود افزوده باشد. 🔹گاهی برخی به تصور این که «غلّو» درباره ی پیشوایان، نشانه ی ایمان و عشق و علاقه به آن هاست، دست بر چنین کاری می زدند، در حالی که «علّو» همواره ریشه ی اصلی یعنی خداپرستی و توحید را خراب می کند و به همین دلیل اسلام درباره ی این افراد سخت گیری شدید کرده و آنان را از بدترین کفار معرفی می کند. اگر مسیحیان قائل به تثلیث یعنی خدایان سه گانه شدند، به همین علت بوده و این خود ریشه ی انحرافات زیادی در مسیحیت و ادیان دیگر گردیده است. 🔹امیرالمؤمنین علیه السلام در همین زمینه می فرمایند: به زودی دو گروه درمورد ما می شوند: دوست زیاده رو که علاقه ی زیاد او را به با طل می کشاند و دشمن زیاده رو که دشمنی بیش از حد، او را به نادرست رهنمون می شود 🔹تاریخ هیچ گاه خیانت خوارج نهروان را فراموش نمی کند، آنانی که بر اثر افراط خویش سرانجام به انحراف از دین کشیده شدند. 👌خوارج ، به دلیل افراطی گری از دین خدا منحرف شدند. در جنگ در حالی که پیروزی مسلمانان فرا رسیده بود، وقتی معاویه قرآن ها را بر سر نیزه کرد به علامت این که ما تابع قرآن هستیم، شمشیرهای نابخردان و تندروها از کار افتاد هرقدر امیرالمؤمنین علیه السلام فریاد زد: «بزنید و این قرآن ها را بیندازید؛ زیرا دشمن در پشت آن کمین کرده است»، خوارج در پاسخ امام علیه السلام گفتند: «ما با قرآن نمی جنگیم». 4️⃣👈در فراز آخر از دعای امروز می خوانیم: 🔴خدایا! مرا هدف تیر بلاها و آفت ها قرار مده، به عزّتت، ای مایه ی عزّت مسلمانان! 🌱«بلا» به معنی امتحان و آزمایش است، و دنیا محلّی است که با انواع بلاها احاطه شده است، تا جایی که امیرالمؤمنین علیه السلام درباره ی آن می فرماید: دنیا خانه ای است که دیوارهای آن را بلاها پوشانیده است. ⭕️البته این بلا و امتحان درجات مختلف دارد و درباره ی افراد گوناگون نیز متفاوت است. ⭕️خداوند متعال، هرکسی را به تناسب ظرفیت خودش مورد ابتلا و امتحان قرار می دهد. برخی آزمون های مهم فقط یک بار به سراغ انسان می آید و همین نوع آزمون، سرنوشت انسان را تعیین می کند. به این ترتیب که یا باعث ترفیع درجه و مقام او می شود یا این که موجب سقوط و تنزّل معنوی او می گردد. ⭕️به همین مناسبت در روایت وارد شده است که: بلا برای ، ادب و برای مؤمنان، امتحان و آزمایش و برای انبیا، درجه و مقام و برای اولیا، کرامت و بزرگواری است ⭕️خداوند درباره ی حضرت ابراهیم علیه السلام می فرماید: ما ابراهیم را بارها مورد امتحان قرار دادیم و سرانجام او را برای مردم، امام و جانشین خود قرار دادیم. ⭕️یکی از آن امتحانات بزرگ و بی نظیر برای ابراهیم علیه السلام، ذبح بود که در خواب می بیند تنها فرزندش اسماعیل را که در سن پیری، خداوند به او عنایت کرده است، ذبح می کند. با یقین کامل دست او را می گیرد و به سوی قربانگاه می برد. در حالی که اسماعیل آراسته و نظیف همراه پدر قدم بر می دارد، ابراهیم به او می گوید: «تو را به فرمان خدا به قربانگاه می برم». اسماعیل بدون هیچگونه ترسی می گوید: «ای پدر! به آن چه مأموری، عمل کن». 👈در همین مورد در بعضی از روایات نقل شده است که اسماعیل در همان حال سه وصیت کرد: اوّل آن که دست و پای مرا ببند تا من در آن حالت به شما اسائه ی ادب نکنم؛ دوم آن که صورت مرا روی خاک قرار بده؛ زیرا خدا دوست دارد در این حالت بنده اش را ملاقات کند؛ سوم آن که پس از مرگ من، با مادرم مدارا کن؛ زیرا داغ جوان بر مادر سنگین است. 🔻امّا سرانجام خداوند در این بلای عظیم، فدیه ای برای اسماعیل می فرستد که به جای او قربانی شود. در روایت است که می فرمایند: هرگاه خداوند بنده ای را بدارد، او را با انواع بلاها احاطه می کند 👌آری، اگر بلاها و امتحانات الهی، موجب ترقی و تکامل انسان نشود و انسان از امتحان روسیاه بیرون بیاید، این بلاها تبدیل به تیرهایی می شوند که انسان را هدف قرار می دهند. در این دعا می خوانیم: خدایا! ما را مورد تهاجم تیرها و آفات، قرار مده •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• 🔴به بپیوندید👇 @fatemi5
◾️قلب هستی عزادار حسین علیه السلام: 👈در روایات متعددی هست که عرش هستی که همۀ هستی قائم به اوست، قلب مقدس و نورانی نبی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است که محور همۀ عوالم است. 🌹«وَ یَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمانِیَةٌ». 🌹آن هایی که تحمل ولایت حضرت را دارند، چهار ملک و انسان هستند. 👌داستانی از عالمانی که به کمال رسیدند: 🔺از مرحوم علامه طباطبایی نقل شده که فرمودند بین علمای شیعه، سه نفر به رسیدند که عبارتند از: 1-سیدبن طاووس، 2-مرحوم بحرالعلوم 3-و ابن فهد حلی. 👌مرحرم بحرالعلوم شخصیت فوق العاده ای بود. این عالم جلیل القدر تشرّفات فراوانی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) داشته. 👈نقل شده مرحوم عراقی در دارالسلامشان نقل کردند که بحرالعلوم کنار حضرت نشسته بود. 👈مرحوم زین العابدین از مرحوم بحرالعلوم سؤال کرد: 👈 آقا! می شود خدمت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) برسید؟ شما خدمت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) شرفیاب شدید؟ 👈ایشان فرمود: اگر من چنین ادعایی کردم، تو مرا تکذیب کن. 👈بعد رو به این شاگرد خصوصی اش کرد و فرمود: چطور بگویم نمی شود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) را ببینید، در حالی که حضرت مرا در گرفته. ماجرای ایشان معروف است. 👌 می گوید می آمدم نجف، گذرم به مسجد افتاد. حضرت را زیارت کردم. مرا صدا کردند و فرمودند: سید مهدی! بیا جلو. من ترسیدم. حضرت فرمودند: بیا. رفتم و مرا در آغوش گرفتند. اشعار بسیار خوبی هم در مراثی اهل بیت دارند. مضمون اشعار محتشم را به زبان عربی سرودند. بیت آخر بحرالعلوم نیز مضمون شعر محتشم را دارد. 👈ماجرای عاشورا، ملکوت عالم را پر کرده و این مصیبتی بزرگ است. 👈 وجود مقدس امیر المؤمنین علی(علیه السلام) می فرمود: «وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقَالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاکِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِیَ اللَّهَ فِی نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِیرَةٍ مَا فَعَلْتُهُ». هفت اقلیم را بدهند و بگویند یک پوست جو از دهان یک مورچه به ناحق بگیر، نمی گیرم. ◾️گریه معصومین برای حسین علیهم السلام: 👈ابن عباس نقل می کند حضرت در ماجرای گذرشان به کربلا افتاد. در این سرزمین خوابشان برد. وقتی بیدار شدند، به شدت گریه کردند. گفتند: چه خبر است؟ 👈حضرت فرمود: خواب دیدم اینجا دریای خون است و حسین(علیه السلام) من در این خون دست و پا می زند. 👈به امام سجاد(علیه السلام) عرض کردند: آقا! شما چقدر می کنید؟ حضرت 35 سال بعد از عاشورا زنده بودند. 👈 در این سال ها همواره گریه می کردند. آب می دیدند، کودک می دیدند، بزرگ می دیدند، پیر می دیدند، گریه می کردند. به حضرت عرض کردند: 👈 آقا! چقدر گریه می کنی؟ یک حادثه ای اتفاق افتاده و دیگر تمام شده است. حضرت یعقوب(علیه السلام) پیغمبر خدا بود، پیغمبر خدا کارهایش معصوم است. کاری که حتی ترک اولی باشد، از انبیا سر نمی زند. از چهارده معصوم که هیچ. از انبیاء هم مشکل سر نمی زند، حتی ترک اولی. 👈فرمودند: چه می گویی؟ یک فرزندش از جلوی چشمش پنهان شد، سال ها گریه کرد تا آنکه چشم هایش سفید شد. البته دیگران را نمی فهمیدند و مرتب یعقوب را سرزنش می کردند؛ 👈 «تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْکُرُ یُوسُفَ حَتَّى تَکُونَ حَرَضاً أَوْ تَکُونَ مِنَ الْهالِکینَ». 👈یعقوب هم دست برنمی داشت. آن ها او را مسخره و سرزنش می کردند، ولی یعقوب دست برنمی داشت. می فرمود: «قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنی إِلَى اللَّه». 👈با خدا در میان می گذارم. شما چه می فهمید من برای چه گریه می کنم؟ شما خیال می کنید 👈من برای یک کودک گریه می کنم؟ این طور نیست. مسئله، مسئله محبت ولیِّ خداست. مسئله، مسئله بلای ولی خداست، نه مسئله یک کودک. نمی شود بگوییم خدا با انسان چه می کند. چه بر سر انسان می آورد. اگر کسی به محبت خدا رسید، معلوم می شود این محبت با انسان چه می کند.
❇️حصین بن نمیر 👈حصین بن نمیر سکونی یا “حصین بن تمیم” 👈 از سران امویان و از دشمنان آل علی بن ابیطالب علیه السلام، وی از قبیله کنده و از «بنی تمیم» بود که از جنایت و شقاوت هیچ کوتاهی نکرد. 👈پدرش:”تمیم بن اسامه بن زبیربن ورید تمیمی” همان کسی است که وقتی امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود:«سلونی قبل ان تفقدونی» از من هرچه می خواهید بپرسید قبل از اینکه از میان شما نباشم، پرسید تعداد موهای سر من چه قدر است؟ 👈 البته حضرت فرمودند:به خدا قسم می دانم ولیکن کجاست برهان آن! یعنی از کجا بر “تو” معلوم کنم که عددش همانست که من می گویم. 👈 حصین از دلاوران و شجاعان عرب نیز بود و با آل البیت علیه السلام دشمنی داشت و از مخالفان سرسخت شیعه بود. 👈بعضی از اقدامات “حصین بن تمیم” یا “نمیر” در دوران زندگی ۱- در جنگ در سپاه معاویه، حاکم بنی امیه بود. ۲- در زمان “یزیدبن معاویه” فرمانده گروهی از سپاه او و از دست اندرکاران حکومت بود .۳- سال ۶۰ هجری ق، زمانی که حسین بن علی علیه السلام (امام سوم شیعیان) در با یزید قیام کرد و از مدینه به مکه و از آنجا به طرف سرزمین عراق رفت به دستور “ابن زیاد” که کارگزار یزیدبن معاویه در کوفه بود، “حصین بن نمیر” را با لشگر انبوهی بر سر راه آن حضرت به «قادسیه» فرستاد و او پیاده و سواره اش را بین قادسیه و منطقه «حفان تا قطقطانه» و از طرف دیگر تا کوه «لعلع» در بصره مستقر کرد و در مقابل حسین علیه السلام ایستاد. ۴- حصین را در دستگیر کرد و نزد “ابن زیاد” فرستاد و در همین واقعه، قیس به شهادت رسید. ۵- در دوران قیام مسلم بن عقیل قبل از عاشورا سال ۶۱ وی پلیس “ابن زیاد” بود و ماموریت یافت برای پیدا کردن و دستگیری مسلم، خانه ها را تفتیش کرده و تمام دروازه های شهر کوفه را بست. ۶- در حادثه عاشورا سال ۶۱ هـ ق، از فرماندهان گروه بود که به سپاه حسین بن علی علیه السلام حمله کردند. ۷- در شهادت بن مظاهر، از یاران “اباعبدالله حسین بن علی” در عاشورا ۶۱ هـ ق، دستی داشت و بعد از شهادت آن بزرگوار، مقدس او را در کوفه برگردن اسب خویش آویخت تا به قصر “ابن زیاد” ببرد، به نقلی بعدها پسر حبیب بن مظاهر یعنی قاسم کمین کرد و او را کشت. ۸- سال ۶۴ هـ ق زمانی که “عبدالله بن زبیر” در شهر مکه بر ضد “یزیدبن معاویه” حاکم وقت سر به مخالفت برداشت و به پناه برد حصین بن نمیر بر کوه “ابوقبیس” منجیق گذاشت و را هدف قرار داد. ۹- سال ۶۵ هـ ق در نهضت «توابین» به سرکردگی سلیمان بن صرد خزاعی، حصین به عنوان فرمانده کل سپاه شام، با وی جنگید تا اینکه سلیمان “رحمه الله” کشته شد. ⭕️پایان زندگی جنایتکار تاریخ 👈و سرانجام سال ۶۶ هـ ق، در نهضت خروج ثقفی، بعد از کشته شدن “ابن زیاد” در جنگ با “ابراهیم اشتر”، “حصین بن تمیم” یا “نمیر” بدست “شریک بن جدیر تغلبی” در نزدیکی کشته شد. @fatemi222
3️⃣👈در قسمت سوم از فراز دعای روز 14، 🔴 از خداوند می خواهیم تا ما را از هرنوع که منجر به لغزش ها و اشتباهات می شود، باز دارد. آن چه مسلّم است، اسلام با هرگونه افراط و مخالف است و همیشه برای پیمودن راه صحیح حد وسط را می کند تا جایی که حتی نسبت به مسایل دینی و دین داری نیز خداوند متعال، نسبت به مسیحیان در قرآن کریم چنین می فرماید: 🔹ای اهل کتاب! در دین خود غلو و زیاده روی نکنید و درباره ی خدا غیر از حق نگویید. از آن جا که انسان به خود علاقه دارد، دوست دارد که رهبران و خویش را هم بیش از آن چه هستند، بزرگ نشان دهد تا بر عظمت خود افزوده باشد. 🔹گاهی برخی به تصور این که «غلّو» درباره ی پیشوایان، نشانه ی ایمان و عشق و علاقه به آن هاست، دست بر چنین کاری می زدند، در حالی که «علّو» همواره ریشه ی اصلی یعنی خداپرستی و توحید را خراب می کند و به همین دلیل اسلام درباره ی این افراد سخت گیری شدید کرده و آنان را از بدترین کفار معرفی می کند. اگر مسیحیان قائل به تثلیث یعنی خدایان سه گانه شدند، به همین علت بوده و این خود ریشه ی انحرافات زیادی در مسیحیت و ادیان دیگر گردیده است. 🔹امیرالمؤمنین علیه السلام در همین زمینه می فرمایند: به زودی دو گروه درمورد ما می شوند: دوست زیاده رو که علاقه ی زیاد او را به با طل می کشاند و دشمن زیاده رو که دشمنی بیش از حد، او را به نادرست رهنمون می شود 🔹تاریخ هیچ گاه خیانت خوارج نهروان را فراموش نمی کند، آنانی که بر اثر افراط خویش سرانجام به انحراف از دین کشیده شدند. 👌خوارج ، به دلیل افراطی گری از دین خدا منحرف شدند. در جنگ در حالی که پیروزی مسلمانان فرا رسیده بود، وقتی معاویه قرآن ها را بر سر نیزه کرد به علامت این که ما تابع قرآن هستیم، شمشیرهای نابخردان و تندروها از کار افتاد هرقدر امیرالمؤمنین علیه السلام فریاد زد: «بزنید و این قرآن ها را بیندازید؛ زیرا دشمن در پشت آن کمین کرده است»، خوارج در پاسخ امام علیه السلام گفتند: «ما با قرآن نمی جنگیم». 4️⃣👈در فراز آخر از دعای امروز می خوانیم: 🔴خدایا! مرا هدف تیر بلاها و آفت ها قرار مده، به عزّتت، ای مایه ی عزّت مسلمانان! 🌱«بلا» به معنی امتحان و آزمایش است، و دنیا محلّی است که با انواع بلاها احاطه شده است، تا جایی که امیرالمؤمنین علیه السلام درباره ی آن می فرماید: دنیا خانه ای است که دیوارهای آن را بلاها پوشانیده است. ⭕️البته این بلا و امتحان درجات مختلف دارد و درباره ی افراد گوناگون نیز متفاوت است. ⭕️خداوند متعال، هرکسی را به تناسب ظرفیت خودش مورد ابتلا و امتحان قرار می دهد. برخی آزمون های مهم فقط یک بار به سراغ انسان می آید و همین نوع آزمون، سرنوشت انسان را تعیین می کند. به این ترتیب که یا باعث ترفیع درجه و مقام او می شود یا این که موجب سقوط و تنزّل معنوی او می گردد. ⭕️به همین مناسبت در روایت وارد شده است که: بلا برای ، ادب و برای مؤمنان، امتحان و آزمایش و برای انبیا، درجه و مقام و برای اولیا، کرامت و بزرگواری است ⭕️خداوند درباره ی حضرت ابراهیم علیه السلام می فرماید: ما ابراهیم را بارها مورد امتحان قرار دادیم و سرانجام او را برای مردم، امام و جانشین خود قرار دادیم. ⭕️یکی از آن امتحانات بزرگ و بی نظیر برای ابراهیم علیه السلام، ذبح بود که در خواب می بیند تنها فرزندش اسماعیل را که در سن پیری، خداوند به او عنایت کرده است، ذبح می کند. با یقین کامل دست او را می گیرد و به سوی قربانگاه می برد. در حالی که اسماعیل آراسته و نظیف همراه پدر قدم بر می دارد، ابراهیم به او می گوید: «تو را به فرمان خدا به قربانگاه می برم». اسماعیل بدون هیچگونه ترسی می گوید: «ای پدر! به آن چه مأموری، عمل کن». 👈در همین مورد در بعضی از روایات نقل شده است که اسماعیل در همان حال سه وصیت کرد: اوّل آن که دست و پای مرا ببند تا من در آن حالت به شما اسائه ی ادب نکنم؛ دوم آن که صورت مرا روی خاک قرار بده؛ زیرا خدا دوست دارد در این حالت بنده اش را ملاقات کند؛ سوم آن که پس از مرگ من، با مادرم مدارا کن؛ زیرا داغ جوان بر مادر سنگین است. 🔻امّا سرانجام خداوند در این بلای عظیم، فدیه ای برای اسماعیل می فرستد که به جای او قربانی شود. در روایت است که می فرمایند: هرگاه خداوند بنده ای را بدارد، او را با انواع بلاها احاطه می کند 👌آری، اگر بلاها و امتحانات الهی، موجب ترقی و تکامل انسان نشود و انسان از امتحان روسیاه بیرون بیاید، این بلاها تبدیل به تیرهایی می شوند که انسان را هدف قرار می دهند. در این دعا می خوانیم: خدایا! ما را مورد تهاجم تیرها و آفات، قرار مده •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• 🔴به بپیوندید👇 https://eitaa.com/fatemi222/2824
🌸🍃﷽🌸🍃 ✋تاثیر نیت 📚چنان‌که ذکر شد، نیت گناه و بدی، عذاب را به دنبال ندارد، اما نیت خیر، ثواب و پاداش را به دنبال خواهد داشت؛ ⭕️در اینجا به نمونه‌هایی از این باب اشاره می‌شود: 1⃣👈 رسول خدا(ص) «ما در مدینه افرادی را باقی گذاشتیم که هیچ وادی‌ای را نپیمودیم و بر هیچ بالا نرفتیم و در هیچ سراشیبی قدم نگذاشتیم، مگر اینکه آنان نیز با بودند. ⭕️ عرض کردند: چگونه با ما هستند، در حالی که حضور پیدا نکردند؟ فرمود: ]با ماست[.» (کنزالعمال، ج3، ص 425) ⭕️🍃البته مراد این نیست که قصد کنند در کنار پیامبر(ص) داشته باشند و دیگر کاری انجام ندهند؛ 📌بلکه قصد جدی برای حضور داشته باشند، و واقعا دل‌هایشان برای حضور در جبهه پر زند و موانعی مثل و امثال آن از حضور، محرومشان کرده باشد که در این صورت ان‌شاءالله خدا به آنها پاداش حضور را خواهد داد. 2⃣👈امام علی(ع) به مردی که آرزو می‌کرد کاش نیز حاضر می‌بود تا پیروزی خدا بر دشمنانش در جمل باشد، فرمود: «آیا دل برادرت با ما بود؟ ⭕️عرض کرد: آری. حضرت فرمود: پس او با بوده است. هر آینه در این سپاه افرادی حضور داشته‌اند که هنوز در پشت پدران و زهدان مادران‌اند و به زودی روزگار آنان را به جهان هستی آورد و با وجود آنها (جبهه) ایمان نیرو گیرد) (نهج‌البلاغه- خطبه 55) ⭕️استاد مطهری(ره) شبیه این داستان را درباره جنگ چنین نقل نموده است: 👈 «هنگامی که امیرالمومنین(ع) از جنگ صفین مراجعت می‌نمود، شخصی از آن حضرت خدمت ایشان آمد و عرض کرد: یا امیرالمومنین! دوست داشتم برادرم در این بود و به فیض درک رکاب شما نائل می‌شد. حضرت در جواب فرمود: بگو نیتش چیست؟ ⭕️ تصمیمش چه هست؟ آیا این برادر تو بود و نتوانست بیاید و در جنگ شرکت کند؟ و یا نه، بدون عذری از شرکت در جنگ خودداری کرد و نیامد؟ ⭕️اگر معذور نبود و نیامد، بهتر همان‌که نیامد، و اگر عذری داشته که با ما باشد، پس با ما بوده است. 🤔آن مرد عرض کرد: بله یا امیرالمومنین! اینطور بود؛ یعنی نیتش این بود که با ما باشد. ♦️حضرت فرمود: پس نه تنها برادر تو با ما بود؛ بلکه با ما بوده‌اند کسانی که هنوز در مادران‌اند و افرادی که هنوز در اصلاب پدران‌اند. و تا دامنه قیامت اگر افرادی یافت شوند که واقعا از صمیم قلب نیت و آرزوهایشان این باشد که ای کاش علی را درک می‌کردم و در رکاب او می ‌جنگیدم، ما آنها را جزء اصحاب خود می‌شماریم.» (گفتارهای معنوی، ص 237) ♦️براساس همین منطق است که در امام حسین(ع) عرضه می‌داریم: «یا لیتنی کنت معکم فافوز فوزا عظیما؛ ای کاش من با شما بودم، پس به رستگاری بزرگی دست می‌یافتم، (و به شهادت می‌رسیدم).» @fatemi222
👈در روایات متعددی هست که عرش هستی که همۀ هستی قائم به اوست، قلب مقدس و نورانی نبی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است که محور همۀ عوالم است. 🌹«وَ یَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمانِیَةٌ». 🌹آن هایی که تحمل ولایت حضرت را دارند، چهار ملک و انسان هستند. 👌داستانی از عالمانی که به کمال رسیدند: 🔺از مرحوم علامه طباطبایی نقل شده که فرمودند بین علمای شیعه، سه نفر به رسیدند که عبارتند از: 1-سیدبن طاووس، 2-مرحوم بحرالعلوم 3-و ابن فهد حلی. 👌مرحرم بحرالعلوم شخصیت فوق العاده ای بود. این عالم جلیل القدر تشرّفات فراوانی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) داشته. 👈نقل شده مرحوم عراقی در دارالسلامشان نقل کردند که بحرالعلوم کنار حضرت نشسته بود. 👈مرحوم زین العابدین از مرحوم بحرالعلوم سؤال کرد: 👈 آقا! می شود خدمت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) برسید؟ شما خدمت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) شرفیاب شدید؟ 👈ایشان فرمود: اگر من چنین ادعایی کردم، تو مرا تکذیب کن. 👈بعد رو به این شاگرد خصوصی اش کرد و فرمود: چطور بگویم نمی شود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) را ببینید، در حالی که حضرت مرا در گرفته. ماجرای ایشان معروف است. 👌 می گوید می آمدم نجف، گذرم به مسجد افتاد. حضرت را زیارت کردم. مرا صدا کردند و فرمودند: سید مهدی! بیا جلو. من ترسیدم. حضرت فرمودند: بیا. رفتم و مرا در آغوش گرفتند. اشعار بسیار خوبی هم در مراثی اهل بیت دارند. مضمون اشعار محتشم را به زبان عربی سرودند. بیت آخر بحرالعلوم نیز مضمون شعر محتشم را دارد. 👈ماجرای عاشورا، ملکوت عالم را پر کرده و این مصیبتی بزرگ است. 👈 وجود مقدس امیر المؤمنین علی(علیه السلام) می فرمود: «وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقَالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاکِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِیَ اللَّهَ فِی نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِیرَةٍ مَا فَعَلْتُهُ». هفت اقلیم را بدهند و بگویند یک پوست جو از دهان یک مورچه به ناحق بگیر، نمی گیرم. ◾️گریه معصومین برای حسین علیهم السلام: 👈ابن عباس نقل می کند حضرت در ماجرای گذرشان به کربلا افتاد. در این سرزمین خوابشان برد. وقتی بیدار شدند، به شدت گریه کردند. گفتند: چه خبر است؟ 👈حضرت فرمود: خواب دیدم اینجا دریای خون است و حسین(علیه السلام) من در این خون دست و پا می زند. 👈به امام سجاد(علیه السلام) عرض کردند: آقا! شما چقدر می کنید؟ حضرت 35 سال بعد از عاشورا زنده بودند. 👈 در این سال ها همواره گریه می کردند. آب می دیدند، کودک می دیدند، بزرگ می دیدند، پیر می دیدند، گریه می کردند. به حضرت عرض کردند: 👈 آقا! چقدر گریه می کنی؟ یک حادثه ای اتفاق افتاده و دیگر تمام شده است. حضرت یعقوب(علیه السلام) پیغمبر خدا بود، پیغمبر خدا کارهایش معصوم است. کاری که حتی ترک اولی باشد، از انبیا سر نمی زند. از چهارده معصوم که هیچ. از انبیاء هم مشکل سر نمی زند، حتی ترک اولی. 👈فرمودند: چه می گویی؟ یک فرزندش از جلوی چشمش پنهان شد، سال ها گریه کرد تا آنکه چشم هایش سفید شد. البته دیگران را نمی فهمیدند و مرتب یعقوب را سرزنش می کردند؛ 👈 «تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْکُرُ یُوسُفَ حَتَّى تَکُونَ حَرَضاً أَوْ تَکُونَ مِنَ الْهالِکینَ». 👈یعقوب هم دست برنمی داشت. آن ها او را مسخره و سرزنش می کردند، ولی یعقوب دست برنمی داشت. می فرمود: «قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنی إِلَى اللَّه». 👈با خدا در میان می گذارم. شما چه می فهمید من برای چه گریه می کنم؟ شما خیال می کنید 👈من برای یک کودک گریه می کنم؟ این طور نیست. مسئله، مسئله محبت ولیِّ خداست. مسئله، مسئله بلای ولی خداست، نه مسئله یک کودک. نمی شود بگوییم خدا با انسان چه می کند. چه بر سر انسان می آورد. اگر کسی به محبت خدا رسید، معلوم می شود این محبت با انسان چه می کند. @fatemi222
♦️عظمت‌ عاشورا نزد رسول اکرم(ص) اما این واقعه و این مصیبت نزد رسول اکرم هم مصیبت عظمایی بود؛ چنانچه در زیارت حضرتش‌ اینگونه آمده است: السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ‏ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‏ مَا أَعْظَمَ مُصِیبَتَکَ‏ عِنْدَ أَبِیکَ رَسُولِ اللَّهِ ♦️عظمت‌ عاشورا نزد امیرمومنان امیرالمؤمنین (ع) نیز این واقعه را بزرگ می‌دانند و شدت آن مصیبت اشک‌ ایشان را بر گونه‌هایشان جاری می‌کند. در بازگشت از وقتی از محل سرزمین کربلا می‌گذرند، حضرت توقفی می‌کنند و گریان می‌شوند و فرزندشان را در این مصیبت دعوت به صبر می‌کنند و اندکی از شدت ماجرا بیان می‌فرمایند: قَالَ رَأَیْتُ کَأَنِّی بِرِجَالٍ قَدْ نَزَلُوا مِنَ السَّمَاءِ مَعَهُمْ أَعْلَامٌ بِیضٌ قَدْ تَقَلَّدُوا سُیُوفَهُمْ وَ هِیَ بِیضٌ تَلْمَعُ وَ قَدْ خَطُّوا حَوْلَ هَذِهِ الْأَرْضِ خَطَّهً ثُمَّ رَأَیْتُ کَأَنَّ هَذِهِ النَّخِیلَ قَدْ ضَرَبَتْ بِأَغْصَانِهَا الْأَرْضَ تَضْطَرِبُ بِدَمٍ عَبِیطٍ وَ کَأَنِّی بِالْحُسَیْنِ سَخْلِی وَ فَرْخِی وَ مُضْغَتِی وَ مُخِّی قَدْ غَرِقَ فِیهِ یَسْتَغِیثُ فِیهِ فَلَا یُغَاثُ وَ کَأَنَّ الرِّجَالَ الْبِیضَ قَدْ نَزَلُوا مِنَ السَّمَاءِ یُنَادُونَهُ وَ یَقُولُونَ صَبْراً آلَ الرَّسُولِ فَإِنَّکُمْ تُقْتَلُونَ عَلَی أَیْدِی شِرَارِ النَّاسِ وَ هَذِهِ الْجَنَّهُ یَا أَبَا عبداللّه إِلَیْکَ مُشْتَاقَهٌ ثُمَّ یُعَزُّونَنِی وَ یَقُولُونَ یَا أَبَا الْحَسَنِ أَبْشِرْ فَقَدْ أَقَرَّ اللَّهُ بِهِ عَیْنَک گویا، دیدم مردانی از آسمان فرود آمدند که پرچم‏ های سفیدی‏ همراه داشتند و شمشیرهای خود را که سفید و درخشنده بودند حمایل کرده بودند؛ آنگاه در اطراف این زمین خطی کشیدند. سپس گویا، دیدم این نخل‏ها شاخه‏های خود را به زمین می‌زدند و این زمین غرق خون تازه شد! آنگاه حسین که جوجه و فرزند و چون مخ من می‌باشد، در میان دریای خون غرق شده و هر چه استغاثه می‌کند، کسی نیست به فریادش برسد. پس از این ماجرا دیدم مردانی که سفید و نورانی بودند، از آسمان نازل شدند و گفتند: ای آل رسول! صبور باشید! زیرا شما به دست اشرار مردم کشته خواهید شد. یا ابا عبداللَّه! این بهشت است که مشتاق توست. آنگاه ایشان به من تعزیت می‌دادند و می‌گفتند: یا ابا الحسن! مژده باد تو را؛ زیرا در آن روزی که مردم در محضر عدل خدا قیام می‌کنند، خدا چشم تو را به‌وسیلۀ حسین روشن خواهد کرد. 🍃🌹🍃 @fatemi222