eitaa logo
منبرک فاطمی
6.7هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
985 ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز ✔️ هدیه به مادرم @a_f_133 🔺فهرست و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰نقش در گام دوم انقلاب 📌خانواده‌ در کشاکش روزگار و پستی و بلندی‌های ایام و دوران، باید نگاهشان همواره به باشد و فراموش نکنند که فرزندی که در دامان آنها پرورش می‌یابد، قرار است چه را به دوش بکشد. 📌چون گذارد خشت اول بر زمین معمار کج گر رساند بر فلک، باشد همان دیوار کج 👈چندی می‌گذرد از وارد شدن انقلاب شکوهمند اسلامی به دهۀ پنجم عمر خود و صدور بیانیۀ مهم گام دوم توسط رهبری معظم. 📌هنگامی نقش و ربط آن به این بیانیه را حقیقتاً درک خواهیم کرد که اساسی را مد نظر داشته باشیم: ✔️اول آنکه مخاطب اصلی این بیانیه جوانان اند و طبعاً برای محقق شدن آرمان بزرگی چون ایجاد تمدن نوین اسلامی، می‌خواهیم که «مؤمنانه و متعهدانه» در جهت محقق شدن این تمدن بزرگ حرکت کنند و به تعبیر رهبری حکیم 👈«نگاه انقلابی و روحیۀ انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند». ✔️و دوم آنکه اگرچه آموزشی، رفاقتی و شغلی هر یک تأثیرات بسیار مهم و بر روحیات و عقاید انسان می‌گذارند ولی از جهت و محیطی که نقش سازندگی برای انسان دارد، محیط است. 🔹اساساً در تربیت انسان، و خصوصاً رابطۀ پدر و مادر با فرزند است که نقش را ایفا می‌کند زیرا دوران مقطعی است که ساختار وجودی انسان در آن شکل می‌گیرد. 👈 و همچنین در غالباً روابط بر شدیدترین محبت‌ها است و محبت هرچقدر بیشتر باشد اثرپذیری انسان نیز بیشتر خواهد بود. 👈نتیجه اینکه تربیت در این محیط اگر عمیق و همه جانبه ای باشد تا حد زیادی می‌تواند تأثیرات محیط‌های بعدی را و یا حداقل کم کند. 👌پس از طرفی برای «ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای خورشید ولایت عظما (ارواحنا فداه)» که آرمان بزرگ جمهوری اسلامی است، هر به کار نمی‌آید بلکه جوانی کارآیی دارد که برای محقق کردن این آرمان از جمیع جهات آماده شده باشد و به معنای واقعی کلمه «مؤمن انقلابی» باشد و از طرفی عمدۀ تربیت چنین جوانانی باید در شکل بگیرد. 👈به این جهت است که می‌گوئیم خانواده نقش محوری دارد. ❌از اینها گذشته، اگر به خود نیز نیک بنگریم خواهیم یافت که توصیه‌های در آن به هیچ وجه بی یاری به بار نخواهد نشست. ✍در اینجا به دو مورد اشاره می‌کنم: 🔻اولاً: 👈برای افزایش و وجدان اخلاقی در جامعه، باید ابتدا محقق شدن این هدف عظیم را در خانواده‌ها دنبال کنیم و در این میان تک تک خانواده‌ها نقش مستقلی دارند. 👈زیرا این هستند که با وجود آنها تشکیل شده است؛ پس نباید هریک از آنها و جایگاه خویش را در تحقق اهداف بزرگ جامعه فراموش و یا کم بشمرند و همان طور که در الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت آمده: 👈 «بنیادی‌ترین تشکیل دهندۀ جامعه، خانواده است که نقشی بی بدیل در تولید، و ارتقای فرهنگ جامعه دارد». 🔺ثانیاً: 👈نقش بسیار خطیر خانواده برای کردن زندگی اسلامی ایرانی در محدودۀ خویش است. 👈در اینکه حکومت وظیفۀ برجسته ای دارد برای همه جانبه با تهاجمات فرهنگی دشمنان که هدفشان ضربه زدن به انقلاب و تهی کردن آن از دینی و ایمانی است، شکی نیست ولی 👈وظیفۀ چیزی از وظیفۀ خانواده‌ها نمی کاهد و آنها باید با روش‌های ظریف و دقیقی که به کار می‌بندد جوانان خود را تا حد زیادی از خوردن از این تهاجمات مصون نگه دارند و نگذارند سبک زندگی درون خانواده رخنه کند. 🔻اکنون در جامعه مشاهده می‌کنیم که بین والدین با فرزندانشان و زمین تا آسمانی وجود دارد و می‌بینیم که بعضاً پدر و مادر معتقد به ارزشهای اسلامی و همچنین ارزشهای انقلابی و ملی هستند ولی فرزندانشان پایبندی به آن ارزشها ندارند. 🔻 این که بین نسل حاضر و نسل قبل رخ داده، قطعاً قسمتی مربوط به آن است که مقولۀ در خانواده‌ها گرفته نشده است که اگر جدی گرفته شده بود این همه اختلاف غیر منطقی می‌نمود. 🔻دقت شود! 👈اصلاً و ابداً نمی‌خواهم شوم که در درون خانواده همه باید یک جور و یک طور عمل کنند؛ خیر! 👈سخنم این است که اسلامی، انقلابی و ملی بالاخره یک سری ثابت دارند که مطلق است و محدود به زمان و مکان و مختص به این نسل و یا آن نسل نمی‌باشد. @fatemi222
🔰نقش در گام دوم انقلاب 📌خانواده‌ در کشاکش روزگار و پستی و بلندی‌های ایام و دوران؛ ✋باید نگاهشان همواره به باشد و فراموش نکنند که فرزندی که در دامان آنها پرورش می‌یابد، قرار است چه را به دوش بکشد. 📌چون گذارد خشت اول بر زمین معمار کج گر رساند بر فلک، باشد همان دیوار کج 👈چندی می‌گذرد از وارد شدن انقلاب شکوهمند اسلامی به دهۀ پنجم عمر خود و صدور بیانیۀ مهم گام دوم توسط رهبری معظم. 📌هنگامی نقش و ربط آن به این بیانیه را حقیقتاً درک خواهیم کردکه: ✔️ اگرچه آموزشی، رفاقتی و شغلی هر یک تأثیرات بسیار مهم و بر روحیات و عقاید انسان می‌گذارند. 👌 ولی از جهت و محیطی که نقش سازندگی برای انسان دارد، محیط است. 🔹اساساً در تربیت انسان، و خصوصاً رابطۀ پدر و مادر با فرزند است که نقش را ایفا می‌کند . 👌زیرا دوران مقطعی است که ساختار وجودی انسان در آن شکل می‌گیرد. 👈 و همچنین در غالباً روابط بر شدیدترین محبت‌ها است و هرچقدر بیشتر باشد اثرپذیری انسان نیز بیشتر خواهد بود. 👈نتیجه اینکه تربیت در این محیط اگر عمیق و همه جانبه ای باشد تا حد زیادی می‌تواند تأثیرات محیط‌های بعدی را و یا حداقل کم کند. 👌پس از برای «ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای خورشید ولایت عظما (ارواحنا فداه)» که آرمان بزرگ جمهوری اسلامی است، هر به کار نمی‌آید بلکه جوانی کارآیی دارد که برای محقق کردن این آرمان از جمیع جهات آماده شده باشد و به معنای واقعی کلمه «مؤمن انقلابی» باشد و از طرفی عمدۀ تربیت چنین جوانانی باید در شکل بگیرد. 👈به این جهت است که می‌گوئیم خانواده نقش محوری دارد. ❌از اینها گذشته، اگر به خود نیز نیک بنگریم خواهیم یافت که توصیه‌های در آن به هیچ وجه بی یاری به بار نخواهد نشست. ✍در اینجا به دو مورد اشاره می‌کنم: 🔻اولاً: 👈برای افزایش و وجدان اخلاقی در جامعه، باید ابتدا محقق شدن این عظیم را در خانواده‌ها دنبال کنیم و در این میان تک تک خانواده‌ها نقش مستقلی دارند. 👈زیرا این هستند که با وجود آنها تشکیل شده است؛ پس نباید هریک از آنها و جایگاه خویش را در تحقق اهداف بزرگ جامعه فراموش و یا کم بشمرند و همان طور که در الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت آمده: 👈 «بنیادی‌ترین تشکیل دهندۀ جامعه، خانواده است که نقشی بی بدیل در تولید، و ارتقای فرهنگ جامعه دارد». 🔺ثانیاً: 👈نقش بسیار خطیر خانواده برای کردن زندگی اسلامی ایرانی در محدودۀ خویش است. 👈در اینکه حکومت وظیفۀ برجسته ای دارد برای همه جانبه با تهاجمات فرهنگی دشمنان که هدفشان ضربه زدن به انقلاب و تهی کردن آن از دینی و ایمانی است، شکی نیست ولی 👈وظیفۀ چیزی از وظیفۀ خانواده‌ها نمی کاهد و آنها باید با روش‌های ظریف و دقیقی که به کار می‌بندد جوانان خود را تا حد زیادی از خوردن از این تهاجمات مصون نگه دارند و نگذارند سبک زندگی درون خانواده رخنه کند. 🔻اکنون در جامعه مشاهده می‌کنیم که بین والدین با فرزندانشان و زمین تا آسمانی وجود دارد و می‌بینیم که بعضاً پدر و مادر معتقد به ارزشهای اسلامی و همچنین ارزشهای انقلابی و ملی هستند ولی فرزندانشان پایبندی به آن ارزشها ندارند. 🔻 این که بین نسل حاضر و نسل قبل رخ داده، قطعاً قسمتی مربوط به آن است که مقولۀ در خانواده‌ها گرفته نشده است که اگر جدی گرفته شده بود این همه اختلاف غیر منطقی می‌نمود. 🔻دقت شود! 👈اصلاً و ابداً نمی‌خواهم شوم که در درون خانواده همه باید یک جور و یک طور عمل کنند؛ خیر! 👈سخنم این است که اسلامی، انقلابی و ملی بالاخره یک سری ثابت دارند که مطلق است و محدود به زمان و مکان و مختص به این نسل و یا آن نسل نمی‌باشد. @fatemi222
❇️شمربن ذی الجوشن نام اصلی او شمر ابن فرط ضیابی کلابی، از طایفه بنی کلاب، از فرماندهان جنایتکار و بی رحم سپاه کوفه و از بزرگترین قاتلان تاریخ، قاتل امام سوم شیعیان حسین بن علی علیه السلام و از مسببان شهادت اهل بیت پیامبر اسلام و اصحاب امام حسین علیه السلام است. 👈پدرش “ذی الجوشن” که در آغاز اسلام از مسلمان شدن امتناع کرد و به دعوت پیامبر اعتنایی نکرد، تنها وقتی که متوجه پیروزی مسلمانان بر مشرکین شد، اسلام آورد و اسبی بنام “عرجاء” را بعنوان هدیه نزد پیغمبر برد ولی ایشان، هدیه او را قبول نکردند. 👈از مادر “شمر” هم به پست فطرتی و پلیدی یاد شده و چون او دامنش به گناه بی عفتی آلوده شده بود لذا این فرزند (شمربن ذی الجوشن) از راه نامشروع به دنیا آمد. 👈شمر، مردی زشت رو و پیس و آبله رو، و از روسای هوازن بود. اگر چه اول با امیرالمومنین علی بن ابیطالب بیعت نمود و در جنگ صفین در لشگر آن حضرت بود و ضربتی از سپاه شام خورد و مجروح شد او بعدا به گروه خوارج پیوست و در کوفه مسکن کرد و در آن شهر به روایت حدیث پرداخت. 👈او همیشه کینه آل علی را در دل داشت و منتظر فرصت مناسبی بود تا این کینه و عقده های دلش را بیرون بریزد. 👈سال ۶۱ هجری قمری که حرکت امام حسین علیه السلام به سمت عراق شد، شمر اخبار این حرکت را دقیقا پی گیری می کرد. 👈جاسوسان او مسیر حرکت امام را تا ورود به کربلا، برای او گزارش میدادند. 👈در تاریخ این واقعه عظیم، شمربن ذی الجوشن از طرف دولت وقت و دشمنان اسلام، چند جا نقش اساسی داشت. ۱- و از جمله افرادی بود که “عبیدالله بن زیاد” حاکم کوفه، او را برای پراکنده کردن مردم کوفه از اطراف مسلم بن عقیل، یار باوفای حسین بن علی، به دارالاماره فرستاد. ۲- زمانی که عمربن سعد، فرمانده لشگر کوفه در نامه ای برای حاکم کوفه نوشت که حسین بن علی حاضر شده که یا برگردد و یا به یکی از سرحدات کشور اسلامی برود “عبیدالله حاکم کوفه” نظر داد که باید پذیرفت ولی وقتی شمر از این نامه مطلع شد، او را منع کرد و گفت که اگر حسین بن علی خود را تسلیم نکند و برود، بعدا قدرتمند می شود. پس بهتر است الان که در چنگ شما گرفتار است، نگذارید برود. عبیدالله هم نظر شمر را قبول کرد او را فرمانده سپاه با ۴۰۰۰ جنگجوی زبده کرد و همراه با نامه ای به طرف عمربن سعد فرمانده کوفه در کربلا فرستاد، تا از حسین بخواهد که یا تسلیم شود و یا به جنگ تن در دهد و به دنبال این نامه، گفت ای عمر سعد، اگر اینکار را انجام نمی دهی از لشگر ما کناره بگیر و لشگر را به شمربن ذی الجوشن واگذار. ۳- اوج جنایت و شقاوت این مرد از روز عاشورا دهم محرم سال ۶۱ هجری در کربلا است. در آن روز او فرمانده های لشگر کوفه بود و جنایات بسیار را مرتکب شد. زمانی هم که بسیاری از اصحاب امام حسین شهید شدند، دشمنان امام، به طرف خیمه ها حمله کردند و شمر فریاد زد که آتش بیاورید تا خیمه ها و اهلش را بسوزانم. در این موقع امام علیه السلام در مقابل شمر فرمود:ای پسر ذی الجوشن، خدا ترا به آتش دوزخ بسوزاند. وای برشما، اگر دین ندارید لااقل آزاد مرد باشید و بعد حضرت خواستند که تا من زنده ام به حرم من تعرض نکنید که شمر از کلام امام شرم کرد و برگشت. ۴- این جنایتکار، در آخرین ساعتهای روز دهم محرم، زمانی که امام علیه السلام جراحت های زیادی در سر و بدن داشتند، دستور داد تا حضرت را از پشت، تیرباران کردند و سپس آن خبیث کثیف، با چکمه و خنجر برهنه بر سینه فرزند رسول خدا نشست و سر مقدس حضرت را از تن جدا کرد. ۵- او بعد از شهادت امام و همه یاران حضرت، می خواست خیمه گاه خاندان وحی را آتش بزند و علی بن حسین، زین العابدین را به قتل برساند که دیگران مانع شدند. ۶- در میان مورخین اتفاق نظر است که کسی که به فرمان عمربن سعد، سرهای مقدس شهداء کربلا را نزد “ابن زیاد” برد، او بود و از طرف ابن زیاد هم، سرهای شهداء را مجددا به همراه چند نفر دیگر، نزد یزید حاکم وقت شام برد. پایان زندگی شمربن ذی الجوشن زندگی سراسر ننگین و کثیف این مرد، زمانی که مختار ثقفی در سال ۶۶ هجری برای خونخواهی ابا عبدالله الحسین قیام کرد، شمر از کوفه فرار کرد. یکی از غلامان مختار، به دنبال او رفت ولی شمر با ترفندی او را کشت و بعد به قریه دیگری فرار کرد و از آنجا هم باز به قریه «کلتانیه» تا اینکه سپاهیان مختار در آن جا، او را محاصره کردند. یاران شمر همگی پا به فرار گذاشتند. خود او هم فرصت نکرد تا لباس رزم بپوشد، پارچه ای به خود پیچید و با نیزه در مقابل سپاه مختار ایستاد تا اینکه از پای در آمد. بعضی گویند که جسم او را نزد سگان انداختند و بعضی گویند که او را دستگیر کردند، گردنش را زدند و بر بدنش اسب تاختند و سر او را، مختار نزد “محمد بن حنفیه” فرستاد. اقوال دیگری نظیر اینها هم هست. نام قاتل او “ابن ابی الکنود” است که به زندگی پلید و لعین او در سال ۶۶ هجری قمری خاتمه داد.