eitaa logo
منبرک فاطمی
6.7هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
986 ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز ✔️ هدیه به مادرم @a_f_133 🔺فهرست و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از منبرک فاطمی
روضه شب سوم محرم ، روضه حضرت رقیه سلام الله علیها یکی از سخت ترین و عاطفی ترین مراثی ، مرثیه اولیا مخدره حضرت رقیه بنت الحسین علیها السلام است ، در کتاب نفس المهموم شیخ عباس قمی به نقل از کتاب کامل بهایی نوشته عمادالدین طبری و او از کتاب الحاویه تألیف قاسم بن محمّد بن احمد مأمونى ( از دانشوران اهل سنت ) چنین نقل میکند ، که برای حفظ امانتداری عین مطلب را از کتاب نفس المهموم (ص ۴۱۶ ) در این مجموعه قرار میدهم . کان‏ للحسین‏ علیه‏ السلام‏ بنت‏ صغیره لها أربع‏ سنین‏ قامت‏ لیله من‏ منامها و قالت‏: أین‏ أبی‏ الحسین‏ علیه‏ السلام‏ برای امام حسین علیه السلام دختر کوچکی بود که چهار سال بیشتر نداشت ، از خواب بیدار شد وگفت پدرم حسین علیه السلام کجاست فإنی‏ رأیته‏ الساعه فی‏ المنام‏ مضطربا شدیدا. پدرم کجاست که من اکنون او را در خواب دیدم فلما سمعن‏ النسوه ذلک‏ بکین‏ و بکى‏ معهن‏ سائر الأطفال‏ و ارتفع‏ العویل‏، چون زنان این‌ سخن بشنیدند گریستند و کودکان دیگر هم صدا به شیون بلند کردند فانتبه‏ یزید من‏ نومه‏ و قال‏: ما الخبر؟ ففحصوا عن‏ الواقعه و قصوها علیه‏، یزید بیدار شد و پرسید:چه‌خبر است؟ تفحّص کردند و قضیه بازگفتند فأمر بأن‏ یذهبوا برأس‏ أبیها إلیها فأتوا بالرأس‏ الشریف‏ و جعلوه‏ فی‏ حجرها، یزید گفت:سر پدرش را نزد او ببرید ، سر پدر را آوردند و دردامنش نهادند تا نگاهش به سر افتاد گفت فقالت‏: ما هذا راس ؟ این سر کیست قالوا: رأس‏ أبیک‏. گفتند : سر پدرت ففزعت‏ الصبیه و صاحت‏ فمرضت‏ و توفیت‏ فی‏ أیامها بالشام. آن دختر را دلش کنده شد و فریادى زد و بیمار شد در همان روزها در شام در گذشت. و روی هذا الخبر فی بعض التألیفات بوجه أبسط و فیه: فجاؤوا بالرأس الشریف إلیها مغطى بمندیل دیبقی، فوضع بین یدیها و کشف الغطاء عنه فقالت: و این روایت در بعض کتب‌ مفصّلتر آمده است که بر آن سر شریف دستمال و پارچه ای افکندند و پیش آن دختر نهادند و روپوش‌از آن برداشتند وپرسید ما هذا الرأس؟ این سر ازآن کیست قالوا: إنه رأس أبیک. گفتند سر پدرت فرفعته من الطست حاضنه له و هی تقول: آن سر را از طشت برداشت و در دامن نهاد و مى‌گفت؟یا أبتاه من ذا الذی خضبک بدمائک،؟ کیست که تو را به خون سرت خضاب کرده ؟ یا أبتاه من ذا الذی قطع وریدیک؟، ای پدر چه کسی رگ گلوى تو را بریده یا أبتاه من ذا الذی أیتمنی على صغر سنی؟، اى پدر چه کسی مرا به این‌ کوچکى یتیم کرد؟ یا أبتاه من بقی بعدک نرجوه؟، اى پدر پس از تو به که امیدوار باشیم؟ یا أبتاه من للیتیمه حتى تکبر؟ اى پدر این دختر یتیم را که بزرگ ‌کند ؟ و ذکر لها من هذه الکلمات و از این قبیل سخنان نقل کند تا گوید إلى أن قال:- ثم إنها وضعت فمها على فمه الشریف دهان بر دهان شریف پدر نهاد و بکت بکاء شدیدا حتى غشی علیها، آنقدر گریه کرد چنانکه بیهوش افتاد فلما حرکوها فإذا هی قد فارقت روحها الدنیا. او را حرکت دادند ولی او از دنیا رفته بود. فلما رأى أهل البیت ما جرى علیها أعلوا بالبکاء و استجدوا العزاء، و چون اهل بیت این بدیدند صدا به‌گریه بلند کردند و داغشان تازه شد و کل من حضر من أهل دمشق فلم یر ذلک الیوم الا باک و باکیه. هر کس از اهل دمشق بر آن آگاه شد زن یا مرد گریان‌ شدند.
۱ شهریور ۱۳۹۹
هدایت شده از منبرک فاطمی
توئی ماه من و من چون ستاره غمم گشته پدرجان بی‌شماره اگر روی کبودم را تو دیدی مکن دیگر نظر بر گوش پاره *** بیا بشنو پدرجان صحبتم را غم تو بُرده از کف طاقتم را دو چشم خویش را یک لحظه وا کن ببین سیلی چه کرده صورتم را
۱ شهریور ۱۳۹۹
هدایت شده از منبرک فاطمی
بر نیزه‌ها از دور می‌دیدم سرت را بابا! تو هم دیدی دو چشم دخترت را؟ چشمانم از داغ تو شد باغ شقایق در خون‌‌ رها وقتی که دیدم پیکرت را ای کاش جای آن همه شمشیر و نیزه یک بار می‌شد من ببوسم حنجرت را بابا تو که گفتی به ما از گوشواره همراه خود بردی چرا انگشترت را با ضرب سیلی تا که افتادم ز ناقه دیدم کبودی‌های چشم مادرت را یک روز بودم یاس باغ آرزویت حالا بیا با خود ببر نیلوفرت را
۱ شهریور ۱۳۹۹
هدایت شده از منبرک فاطمی
بنال ای دل نوا دارد رقیه به هر دردی دوا دارد رقیه مرض او را ز پا انداخت ،امّا مریضان را شفا دارد رقیه سه ساله کودک و این اوج عزّت؟ مدال مرحبا دارد رقیه بیا یا فاطمه اندر خرابه عزای بی ریا دارد رقیه بدور از دیدهٔ بیگانه امشب سخن با آشنا دارد رقیه ز دست ساربان و زجر و خولی به بابا شکوه ها دارد رقیه ز خونین چهره میبوسید و می گفت غم بی انتها دارد رقیه بیا ای یار پیشانی شکسته که با مهمان صفا دارد رقیه چه با جا آمدی ای جان جانان ببین جا در کجا دارد رقیه از آن روزی که افتادی به مقتل دل پر ماجرا دارد رقیه دلم در قتلگاه و جسمم اینجاست وطن در کربلا دارد رقیه بمیرم از چه لبهایت کبود است بگو محشر به پا دارد رقیه پدر بر چهره ام یک دم نظر کن رُخ زهرا نما دارد رقیه به جرم عاشقی جان بر لب آمد شکایت زاشقیا دارد رقیه خدا خواهد اگر ،می میرم امشب که هر شب این دعا دارد رقیه
۱ شهریور ۱۳۹۹
هدایت شده از منبرک فاطمی
✅سکینه و رقیه علیهما السلام: الگوهای دختران شهید سکینه علیها السلام خواهر حضرت «علی اصغر» همراه سایر زنان و دختران در کربلا حضور داشت. نام اصلی او آمنه و امینه و... است و لقب سکینه را مادرش «رباب » به او داده. وقتی امام حسین علیه السلام برای آخرین وداع به خیمه گاه آمد، سکینه علیها السلام شدیدا گریه می کرد. امام او را به سینه چسباند و میان چشمانش را بوسه زد; اشک هایش را پاک کرد و با محبت زیاد او را ساکت کرد. و اشعاری را با او زمزمه کرد که مطلع آن چنین است. سیطول بعدی یا سکینة فا علمی منک البکاء اذا لحمام دهانی; ای سکینه! بدان که بعد از من گریه های طولانی خواهی داشت، آنگاه که مرگ من فرا برسد.» امام وقتی با آنان و دختران خداحافظی کرد، به پدر عرض کرد: «یا ابت استسلمت للموت؟ ای پدر! آیا تسلیم مرگ شده ای؟» امام حسین علیه السلام فرمود: «کیف لا یستسلم من لا ناصر له و لا معین; چگونه کسی که یار و کمکی ندارد، تسلیم مرگ نشود؟» سکینه به پدرش پیشنهاد کرد: «یا ابة! ردنا الی حرم جدنا...; ای پدر! ما را به حرم جدمان برگردان.» امام پاسخ داد: «هیهات لو ترک القطا لنام; هرگز ممکن نیست. اگر پرنده قطا به حال خود رها می شد، آرام می خوابید.» زنان با شنیدن سخن امام گریه سر دادند و امام آنان را ساکت کرد و به دشمن حمله کرد. حضرت سکینه علیها السلام در علم و معرفت و ادب، کم نظیر بود و همواره مورد توجه امام حسین علیه السلام بود. @fatemi5
۱ شهریور ۱۳۹۹
هدایت شده از منبرک فاطمی
عشق کاری به قیل و قال ندارد عاشقی حرف جز کمال ندارد شاه عشّاق که مثال ندارد باغ او میوه‌ای کال ندارد نخل‌های علی نهال ندارد غیر راه علی مسیر ندیدم داخل خانه‌اش صغیر ندیدم سر بلندند؛ سر به زیر ندیدم من در این خانه غیر شیر ندیدم شیر بودن که سنّ و سال ندارد چون شده حیدری تبار؛ رقیّه هست اعجوبه‌ی وقار؛ رقیّه مثل عمّه شد استوار؛ رقیّه گرچه دیده سه تا بهار؛ رقیّه در کمالات؛ او مثال ندارد بر رخ او خدا نقاب کشیده روی او پرده‌ی حجاب کشیده جای چشمانش آفتاب کشیده صورتش به ابوتراب کشیده حیف در زندگی مجال ندارد خوشی از عمر خویش دیده؟ ندیده نازدانه‌ست ناسزا نشنیده پابرهنه به روی خار دویده گرچه کودک، ولی شده‌ست خمیده او الفباش غیر دال ندارد مثل یک شیشه‌ی بلور، شکسته همچو خشتی که در تنور شکسته سنگ خورده ولی غرور شکسته زیورش را کسی به زور شکسته نزن او با کسی جدال ندارد بر سرش ریخت آسمان خرابه زخم‌ها خورد از زبان خرابه معجر پاره؛ تازیانه؛ خرابه آه؛ پروانه در میان خرابه جای سالم به روی بال ندارد بین انظار رفت مسخره کردند سر بازار رفت مسخره کردند دست به دیوار رفت مسخره کردند کوچه هر بار رفت مسخره کردند معجر پاره قیل و قال ندارد زجر ول‌کن نبود؛ حرمله می‌زد دخترک را بدون فاصله می‌زد گردنش را گرفت سلسله می‌زد گفت جامانده‌ام ز قافله می‌زد طفل ترسیده که سؤال ندارد کنج ویرانه غصّه دور و برش ریخت خشت‌ها بالشی به زیر پرش ریخت دختر شاه بود و موی سرش ریخت گریه‌ها وقت دیدن پدرش ریخت خواهشی او جز وصال ندارد
۱ شهریور ۱۳۹۹
هدایت شده از منبرک فاطمی
آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام صیاد سنگدل زده آتش به خانه ام بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد از بس که شمر شُوم زده تازیانه ام چون شمع آب شد تنم از بس گریستم ترسم که سیل اشک کند سر به نیستم زان ساعتی که رفتی و دیگر ندیدمت جویای گنج بودم و ، ویران نشینم شدم دستم نمی رسید ببوسم تو را ز نی از دور گرد خرمن تو خوشه چین شدم ویرانه و داغ ، زخم زبان ، طعنه ی بی کسی این کوه را تن چون کاه چون کشم پای تو و که برسر چشمان خود نهم دست تو کو خار ز پایم برون کشم
۱ شهریور ۱۳۹۹
هدایت شده از منبرک فاطمی
بابای من بابای من   بشنو دگر آوای من من دختر افسرده ام سیلی ز دشمن خورده ام از سر پریده هوش من خون می چکد از گوش من بابای من بابای من بابای من بابای من بر زخم دل نمک زدند هر شب مرا کتک زدند عمرم دگر کوتاه شده تنم دگر سیاه شده بابای خوب و مهربان بابای من بابای من حالا که آمدی پدر دیگر مرا با خود ببر
۱ شهریور ۱۳۹۹
هدایت شده از منبرک فاطمی
اى عمه بیا تا که غریبانه بگرییم دور از وطن و خانه، به ویرانه بگرییم پژمرده گل روى تو از تابش خورشید در سایه نشینیم و به جانانه بگرییم لبریز شد اى عمه دگر کاسه صبرم بر حال تو و این دل ویرانه بگرییم نومید ز دیدار پدر گشته دل من بنشین به کنارم، پریشانه بگرییم گردیم چون پروانه به گرد سر معشوق چون شمع در این گوشه کاشانه بگرییم این عقده مرا مى کشد اى عمه که باید پیش نظر مردم بیگانه بگرییم
۱ شهریور ۱۳۹۹
سؤال: اگر پیش از امام جماعت و به صورت غیر عمدی، از سجده یا رکوع سر برداریم، باید منتظر شویم تا امام هم برخیزد یا برگردیم؟ آیا دو سجده محسوب نمی شود؟ جواب: اگر بدانید که در صورت برگشت، به سجده یا رکوعِ امام جماعت می رسید، باید برگردید و با او همراه شوید و اشکال ندارد
۱ شهریور ۱۳۹۹
سؤال: آیا می‌شود اضافه خرج مراسم محرم را در فاطمیه خرج کرد؟ جواب: اگر نذر خاص نشده باشد که در مراسم محرم مصرف شود، و یا خلاف نظر اهدا کنندگان نباشد، اشکال ندارد.
۱ شهریور ۱۳۹۹
سؤال: آیا وضو گرفتن با آبی که برای نوشیدن مهیا شده - مانند آب سرد کن - صحیح است؟ جواب: صحیح نیست، مگر آن که از رضایت صاحب آب، مطلع باشد و اگر وقف است وضو گرفتن با آن، خلاف جهت وقف نبوده و با اجازه متولی وقف باشد
۱ شهریور ۱۳۹۹
سؤال: قسمتی از پای من به علت شکستگی در گچ است و نمی شود آن را باز کرد، در مورد غسل چه وظیفه‌ای دارم؟ جواب: باید غسل جبیره ای انجام دهید، به این صورت که بعد از شستن سر و گردن و شستن مقداری از بدن ــ حتی انگشتان پا ــ که در گچ نیست، به نیت غسل دست تر روی گچ بکشید و اگر به دلیلی ــ مانند نجس بودن گچ ــ ممکن نیست روی گچ دست تر بکشید، روی آن پارچه یا پلاستیک قرار دهید - به نحوی که جزئی از این جبیره محسوب شود - و روی آن دست تر بکشید و در صورتی که گچ بیشتر از حد معمول محل شکستگی را گرفته و برداشتن آن ممکن نیست، بنا بر احتیاط واجب تیمم هم بنمایید.
۱ شهریور ۱۳۹۹
😳 تا حالا دیدید؟ بعضیا چون یه کم برای امام حسین عزاداری میکنن، دیگه از و حساب و کتابِ نمیترسن، میگن:↶ 😇با عشق به امام حسین میپریم تو . ❌اشتباه نکنید❌ ⚠️به هیچ وجه اولیاى الهى، چراغ سبز براى انجام نیست🔔 🏴اگر هیأت بری، گریه کنی و سینه بزنی😩 ولی از خدا نترسی↶ ❌جلوی زبونت رو نگیری، ❌هر وقت دلت خواست بگی، ❌پولت رو تو راهِ خرج کنی، ❌نگاهت به باشه، ❌سر پدر و مادرت داد بزنی، اونا ازت ناراضی باشن و ...... ☝️روز در امان نیستی و باید تاوان کارهایی رو که کردی پس بدی😱 ☝️این حرفِ من نیست، حرفِ خودِ امام حسین است: 💢لا یأمَن یومَ القیامَةِ إلاّ مَن خافَ الله فِی الدُّنیا؛ ✨کسی در قیامت در امان نیست، مگر کسی که در دنیا از خدا بترسد. 📚مناقب، ابن شهرآشوب، ج۴،ص۶۹ @talangoremazhabi
۱ شهریور ۱۳۹۹
بسم الله الرحمن الرحیم شب سوم: موانع تحول روحی: 1 . ترس سیر بحث: ▪️اصل تحول، تحول روحی در انسان هست و انبیاء به تحول در افراد و جوامع هستند. ❌تزکیه یعنی . تحول یعنی بیشتر، بیشتر، بیشتر. تحول یعنی گذشتن از گرایشهای که لذت کمتری دارند؛ 💢تحول روحی مقدمۀ تحول اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. سپس به طرح موضوع موانع تحول میپردازیم و اینکه موانع تحول درونی هستند یعنی یک دیگر نمیگذارد شما گرایش به برترین ها را پاسخ دهی. ➕اولین مانع برای تحول روحی، هست. سبک زندگی ما، به ما نشان میدهد که آیا ما آدم هستیم برای تحول یا نه؟! سبک زندگی هست که آدمها را ترسو بار میآورد برخلاف تجارت. ⬅️سپس به نقش در ترسو تربیت کردن فرزندان و همچنین نقش نظام آموزش و پر و رش که در س خواندن در آن مبتنی بر ترس از کسر و حضوروغیاب هست در نابود کردن خلاقیت و قدرت نوآوری فرزندان اشاره میشود. ⏪ در ادامه به ترس که مانع تحول افرینی آنها میگردد میپردازیم. و در آخر شجاعت در میدان جنگ و سیاست را به عنوان صفت برجسته
۲ شهریور ۱۳۹۹
۲ شهریور ۱۳۹۹
⭕️ خدایی که هست، خودش چقدر لذت بخشتر هست؟ خدایی که خالق قدرت هست، خودش چقدر هست؟ خدایی که منفعت هست، خودش چقدر منفعت بخش تر هست؟ تحول یعنی اینکه شما به خالق لذت و منفعت و قدرت شوی. •📌 آیا مقرب شدن به نفع تو نیست؟ لذت بخشتر نیست؟ موجب قوی شدن تو نمیشود؟ 💢گاهی وقتی ما میگویم نتیجه شدن هست. شاید برای برخی این ادبیات، نتواند پاسخگو باشد. بلکه اگر با ادبیات واقع بینانه تر سخن بگوییم آدمهای طلب، طلب را هم میتوان به دعوت کرد. تحول روحی، مقدمه تحول اجتماعی، سیاسی ... • ↩️بعد آدم که روحی پیدا کرد، شد. میتواند خودش را تکان دهد. ➕ پیامبر ص بود که در دوران کوتاه 23 سال تحولی در جامعه خودش پدید آورد که در بینظیر هست؛ و همۀ ناظران بین المللی به دهان مانده اند. ➕➕❌حالا پیامبر چنین تحولی شگفتی انگیزی در حوزه ، ، ، شیوه کسب درآمد و سبک زندگی گذاشت؟ 💦امام صادق ع در وصف پیامبر میفرماید: خداوند ابتدا پیامبرش را با خودش ادب کرد سپس فرمود تو دارای اخلاق بزرگی هستی بعد فرمود حالا بیا سیاست و مدیریت جامعه را به تو بدهم إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِيَّهُ فَأَحْسَنَ أَدَبَهُ فَلَمَّا أَكْمَلَ لَهُ الْأَدَبَ قَالَ- إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظِيمٍ‏ ثُمَّ فَوَّضَ إِلَيْهِ أَمْرَ الدِّينِ وَ الْأُمَّةِ لِيَسُوسَ‏ عِبَادَهُ‏ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ- ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ مُسَدَّداً مُوَفَّقاً مُؤَيَّداً بِرُوحِ الْقُدُسِ لَا يَزِلُّ وَ لَا يُخْطِئُ فِی شَيْ‏ءٍ مِمَّا يَسُوسُ بِهِ الْخَلْقَ فَتَأَدَّبَ بِآدَابِ اللَّه‏ ... . ➕ آدمی که روحی، در پدید آورده است. سیاسی، اقتصادی، اجتماعی بیافریند؛ بنابراین اصل تحول، تحول روحی هست. به تحولات دیگر میرسد که به دست کسانی رقم میخورد که خودشان متحول شده اند. https://eitaa.com/fatemi5/1262
۲ شهریور ۱۳۹۹
✅موانع تحول اگرچه در وجود انسان میل به تغییر وضعیت و بهبود زندگی فعال هست؛ و انسانها دائما تلاش میکنند برای بهتر شدن زندگی خودشان؛ 👈اما همیشه برای تغییر و تحول هم از همین جنس گرایشهای انسان وجود دارد که مقابل میل به بیشتر و بهتر و بادوامتر سینه سپر میکند و میگوید سر بنشین! •↩️ هیچکسی از تحول بدش نمیآید. گاهی برای اینکه این حس خودش را آرام کند، میافتد به طلبی که خیلی بد هست؛ ♦️ اما ما گفتیم که یکی از اهداف تحول بیشتر، بهتر، بادوامتر هست؛ اما ماجرا ازآنجا آغاز میشود که در مسیر تحول روحی هست. https://eitaa.com/fatemi5/1262
۲ شهریور ۱۳۹۹
✅ اولین برای تحول روحی، هست. برای تغییر باید داشت. شجاع نباشی اصلا # تغییر نمیروی نه در درون خودت، نه به دنبال تغییر وضعیت بیرونی و هم نیستی. ↩️تا تهدیدی از میشوی؛ میگویی ولمان کن تو رو خدا بگذار زندگی خودمان را بکنیم. • 💥 ترس از تغییر وضعیت، از دست دادن موجود، ترس از دست دادن همین کم، مانع برای قدم برداشتن انسان در مسیر تغییر و تحول هست. ⛩کارمندی سبک زندگی که آدمها را و بار میآورد • آدمهای ترسو، نه تنها وضعیت روحی و بیرونی خودشان را تغییر نمیدهند بلکه سعی میکنند که وضعیت را حفظ کنند. 💎ترس بیش ازاندازه، آدم را اهل بیش ازاندازه میکند. بعضیها دارند محتاطانه زندگی کنند. حاضر نیستند پا در مسیر بگذارند ادامه دارد👇👇 https://eitaa.com/fatemi5/1262
۲ شهریور ۱۳۹۹
✅تعارض بین دو گرایش، ریشۀ شکل گیری مانع برای تحول روحی •👌 ما بنا داریم امشب و شبهای پیش رو دربارۀ برخی از تحول روحی سخن بگوییم. 👈چرا آدمها بااینکه دوست دارند دیگری شوند، زندگی و اوضاع خودشان را کنند، 💧 باز سر جای ایستادند و در میزنند و حاضر نیستند عوض شوند؟ •⬅️ برای بیان تحول روحی دوباره باید بزنیم به انسان، در انسان، تمایل ات متنوع و متعدد هستند که متعدد و متنوع گاهی باهم و متضاد هستند. 👈 البته گاهی هم نه باهم میکنند، تشکیل میدهند علیه گرایشهای دیگر برمیدارند. • ♦️ بین دو گرایش، شکل گیری برای روحی هست. نظیر اینکه شما علاقه دارید که بخورید تا سالمتر تا اینکه بهتری پیدا کنید اما یک دیگری مقابل علاقه به و هیکلی قد علم میکند به نام لذت غذای . •❌ آدمها اکثرا تا به برمیخورند سریع تغییر و تحول میشوند. خصوصا اگر مانع زورش زیاد باشد. ➕تحول روحی، گذشتن از یک و مهربانی کردن به یک دیگری که نیست. حالا چقدر میخواهد آدم از خودش بخواهد بیا از این گرایش که بیدار هست به یک گرایش که آلان بیدار نیست و در وجود تو ضعیف هست اما اگر بیدار شود هم تو را قویتر میکند هم به تو لذت بیشتری میدهد بگذار؟! ادامه دارد👇👇 https://eitaa.com/fatemi5/1262
۲ شهریور ۱۳۹۹
• ✅سبک زندگی ما، به ما نشان میدهد که آیا ما آدم شجاعی هستیم برای تحول یا نه؟! مثلا عرض میکنم کسی که زندگی دارد، به قول خودشان یک بخور و میری دربیاوریم بس است دیگر. ⏪ مدل زندگی کارمندی انسانها را محتاط و ترسو میکند. درحالیکه در دین ما به شدت نهی شده از زندگی . • 👈 عمار ساباطی میگوید به امام صادق علیه السلام گفتم مردی است که تجارت میکند؛ آیا روا است که خود را اجیر و کارمندی و خود را استخدام کنم یا آنچه تجارت کسب میکند، به دست آورد : فرمود »؟ نباید خود را اجیر و کارمند سازد؛ بلکه باید از خدا روزی بخواهد و تجارت کند؛ که اگر خود را اجیر سازد، روزی را از خویش بازداشته است. الكافي عن عمّارِ السّاباطيِ :قلتُ لأبي عبدِ اللّه ِ عليه السلام : ➕ الرّجُلُ يَتّجِرُ ، فإنْ هُو آجَرَ نَفسَهُ اُعطِيَ ما يُصِيبُ في تجارتِهِ ، فقالَ: لا يُؤاجِرْ نفسَهُ، و لكنْ يَسترزِقُ اللّه َ عزّ و جلّ و يَتَّجِرُ، فإنّهُ إذا آجَرَ نفسَهُ حَظَرَ على نفسِهِ الرِّزْقَ ➕الكافى ـ به نقل از عمّار ساباطى ـ : به ابو عبد اللّه (امام صادق عليه السلام )عرض كردم:شخصى مى تواند تجارت كند، با اين حال اگر خودش را اجير [ديگرى ]سازد، به اندازه اى كه خودش تجارت كند ، به او داده مى شود. فرمود: اجير نشود؛ بلكه از خداوند بزرگ روزى طلبد و دست به تجارت زند؛ زيرا اگر اجير شود ، مانع روزى خود شده است. • ✔️استاد کل اقتصاد به شما میگوید اگر کارمند بشوی راه روزی را به روی خودت بستی. ✳️حالا شما ببین در کشور ما چه فرهنگی هست؛ که همه دوست دارند کارمند بشوند. نه تاجر. https://eitaa.com/fatemi5/1262
۲ شهریور ۱۳۹۹
✅در کشورهای اکثر بچه های بااستعداد یهودیها، رشته اقتصاد را انتخاب میکنند. 👈از بچگی یاد میگیرند که تجارت کنند. در مدرسه باید به بچه ها آموزش داده شود؛ ⏪باید بچه ها اهل حساب وکتاب تجارت بشوند. الان جدیدا در برخی از مدارس، اول سال به بچه ها یک اعتبار یا سرمایۀ اولیه میدهند و این بچه ها در سال تحصیلی، با آن سرمایه کار میکنند. حتی میز و صندلی خودشان را هم باید بخرند و اگر خرابش کنند، آخر سال که میخواهند ، مدرسه به قیمت پایینتری از آنها میخرد. https://eitaa.com/fatemi5/1262
۲ شهریور ۱۳۹۹
❇️الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : مَنْ آجَرَ نفسَهُ فقد حَظَرَ على نفسِهِ الرِّزْقَ. امام صادق عليه السلام :كسى كه خود را اجير [ديگرى ]كند، مانع روزى خود شده است. ❇️و في روايةٍ اُخرى : و كيفَ لا يَحْظرُهُ ، و ما أصابَ فيهِ فَهُو لربِّهِ الّذي آجَرَهُ ؟ 0 در روايتى ديگر آمده است: چگونه مانع روزى خود نشده ، حال آن كه دسترنجش از آنِ كار فرمايى است كه او را اجير خود كرده است؟! 🖍هر کس خود را اجیر سازد، را از خویش بازداشته است؛ و چگونه روزی را از خود بازندارد، درحالیکه آنچه وی به دست آورد، از آنکسی است که او را به گرفته است ❎ امیرالمؤمنین )ع( به امام حسن )ع( فرمود: تا میتوانی نباش، بلکه خودت کن، خودت کن و پولت دست خودت باشد؛ 👌 یعنی یا تاجر باش یا تولیدکننده و کارفرمای خودت باش ) إِنِ اسْتَطَعْتَ أَلا یَکُونَ بَیْنَکَ وَ بَيْنَ اللَّه ذُو نِعْمَةٍ فَافْعَلْ ؛ نهج البل اغه، نامه 31 ) ✅تجارت شغلی برای تحول خواهی • بعد به جای زندگی کارمندی چه زندگی معرفی شده است؟ زندگی تاجرانِ . 📌 بعد زندگی تاجرانِ بازهم دو جور داریم. تاجر ترسو، تاجر جسور و شجاع: ❌❌«التاجر الجبان محروم و التاجر الجسور مرزوق» رو به لحاظ لغت معنی کنیم باید بگیم: کسی که خرید و فروش می‌کنه اگر بترسه محرومه و اگر جسارت داشته باشه مرزوقه. نمی‌گیم نترس باشه. نه! شاید بترسه اما بر ترسش با انجام دادن اون‌کاری که ازش می‌ترسه غلبه می‌کنه و جلو می‌ره. خطر می‌کنه. بخوایم امروزیش کنیم باید بگیم: تاجری که ریسک می‌کنه مرزوقه و تاجری که ریسک نمی‌کنه محرومه. یعنی یکی از مواردی که پیامبر توی موفقیت کسب‌و‌کار روش تاکید داره ریسک پذیری و جسارت داشتنه. انگار خدا از آدم ترسو خوشش نمیاد. • ⬅️تجارت شغلی هست که میتوان برای آدمهای خواه معرفی کرد. بعد شما میبینید که آدمهای تاجر چقدر در زندگی اقتصادی خودشان موفق بودند نسبت به آدمهای . •⭕️ ما نمیخواهیم به کارمندان بی کنیم. میخواهیم بگوییم هر چه اقتضائاتی دارد. ❌با چشم باز دختر به داماد خودمان بدهیم. اگر داماد بود بگوییم شرمنده احتمال زیاد شما، نمیتوانی زیاد دختر بنده را خوشبخت کنی. چرا؟ 📌چون سبک زندگی شما تاجرانِ و جسورانه نیست که مروزق و پر رزق و روزی باشید https://eitaa.com/fatemi5/1262
۲ شهریور ۱۳۹۹
✅فرزندان را ترسو بار نیاورید • ترس از تغییر داشت. فرصت تغییر را باید داد. ترس این را از آدم میگیرد. ❌❌مادران محترم خواهش میکنم فرزندان را بار نیاورید. ترس بیجا، فرزندان را نابود میکند. انگاری بنزین ریختی روی بچه ات داری با دست خودت آتش میزنی به دار و ندارت. ✔️بچه های ترسو، هرگز فرصت یا تحول را برای خودشان پدید نمیآورند. ➕•➕ سفیان ثوری خدمت حضرت صادق رسید دید رنگ آن جناب کرده. عرضکرد آقا چه شده. فرمود من گفته بودم بالای پشت بام نروند. همین که وارد شدم دیدم یکی از کنیزانم که پرستار یکی از بچه های من است. بالای نردبان است و بچه هم با او است.. همین که بمن افتاد لرزه بر اندامش افتاد شد بچه از دستش افتاد بزمین و مرد. 👈من از بچه رنگم تغییر نکرده از که بر کنیز وارد کردهام این طور شدم با اینکه مرتبه باو فرموده بود ناراحت نشو باکی نداشته باش ترا در راه خدا آزاد کردم. رُوِيَ أنَّهُ دَخَلَ سُفيانُ الثَّورِيُّ عَلَى الصّادِقِ عليه السلام فَرَآهُ مُتَغَيِّرَ اللَّونِ، فَسَأَلَهُ عَن ذلِكَ، فَقالَ : كُنتُ نَهَيتُ أن يَصعَدوا فَوقَ البَيتِ ، فَدَخَلتُ فَإِذا جارِيَةٌ مِن جَوارِيَّ مِمَّن تُرَبّي بَعضَ وُلدي قَد صَعِدَت في سُلَّمٍ وَالصَّبِيُّ مَعَها ، فَلَمّا بَصُرَت بِي ارتَعَدَت وتَحَيَّرَت وسَقَطَ الصَّبِيُّ إلَى الأَرضِ فَماتَ ، فَما تَغَيَّرَ لَوني لِمَوتِ الصَّبِيِّ وإنَّما تَغَيَّرَ لَوني لِما أدخَلتُ عَلَيها مِنَ الرُّعبِ . وكانَ عليه السلامقالَ لَها : أنتِ حُرَّةٌ لِوَجهِ اللّه ِ ، لا بَأسَ عَلَيكِ ـ مَرَّتَينِ ـ حديث . منقول است كه سفيان ثورى بر امام صادق عليه السلام وارد شد و رخسار ايشان را دگرگونه يافت. دليل آن را جويا شد و حضرت صلي الله عليه و آله فرمود: آنها را از اين كه بالاى بام بروند، نهى كرده بودم، ولى هنگام ورود ديدم، كنيزى از كنيزكان من كه يكى از فرزندان مرا پرورش مى دهد، از نردبان بالا مى رود، در حالى كه كودك را هم در آغوش دارد. همين كه مرا ديد به لرزه افتاد و سرگشته شد و كودك به زمين سقوط كرد و مرد. دگرگونى رخسارم ، نه به سبب مرگ كودك كه به سبب رعبى است كه آن كنيز را فرا گرفت. امام عليه السلام، پيشتر دو بار به آن كنيز فرموده بود: تو در راه خدا آزادى و هيچ باكى بر تو نيست. •➕ ببینید چقدر موضوع اهمیت دارد. گاهی اوقات مادری را میبینید که بار در دوران تربیتی بیجا فرزندش را ترسانده، او بار میآید دیگر نمیتواند کند درجایی که باید ریسک کند. 👌 دیگر این بچه تحول خواه نیست در میزند هست. از بس تحول خواه نیست آدم حالت تهوع میگیرد از این شخصیت ترسو و بزدل. میتواند نسل تحول خواه تربیت کند که ا ول بچه را بیجا نترساند. 💎➕➕نابودی خلاقیت و نوآوری در نظام آموزشی مبتنی بر درس خواندن با از نمره نظام آموزشی که دانش آموزان را از ترس نمره وادار به درس خواندن میکند، از ترس آنها را سر کلاس میآورد این نظام آموزشی خلاقیت و نوآ وری دانش آموزان را شکوفا کند. ♦️این نظام آموزشی هست. در چنین نظام آموزشی 👌 معنا ندارد. ترس را بگذار کنار حالا خودت درس بخوان ببین چقدر تحول و خلاقیت پیدا میکنی! https://eitaa.com/fatemi5/1262
۲ شهریور ۱۳۹۹