eitaa logo
تکلیف بزرگ
571 دنبال‌کننده
576 عکس
581 ویدیو
174 فایل
🔸ارتباط @alam_yalam_beanallaha_yara @ste_gonabad5 جهت #روشنگری واجب فراموش شده.و #مطالبه گری فهرست کلی: https://eitaa.com/fatemi5/2772
مشاهده در ایتا
دانلود
📚چنان‌که ذکر شد، نیت گناه و بدی، عذاب را به دنبال ندارد، اما نیت خیر، ثواب و پاداش را به دنبال خواهد داشت؛ در اینجا به نمونه‌هایی از روایات این باب اشاره می‌شود: 1. رسول خدا(ص) «ما در مدینه افرادی را باقی گذاشتیم که هیچ وادی‌ای را نپیمودیم و بر هیچ بالا نرفتیم و در هیچ سراشیبی قدم نگذاشتیم، مگر اینکه آنان نیز با بودند. عرض کردند: چگونه با ما هستند، در حالی که حضور پیدا نکردند؟ فرمود: ]با ماست[.» (کنزالعمال، ج3، ص 425) 🍃البته مراد این نیست که قصد کنند در کنار پیامبر(ص) داشته باشند و دیگر کاری انجام ندهند؛ بلکه قصد جدی برای حضور داشته باشند، و واقعا دل‌هایشان برای حضور در جبهه پر زند و موانعی مثل و امثال آن از حضور، محرومشان کرده باشد که در این صورت ان‌شاءالله خدا به آنها پاداش حضور را خواهد داد. 2. امام علی(ع) به مردی که آرزو می‌کرد کاش نیز حاضر می‌بود تا پیروزی خدا بر دشمنانش در جمل باشد، فرمود: «آیا دل برادرت با ما بود؟ عرض کرد: آری. حضرت فرمود: پس او با بوده است. هر آینه در این سپاه افرادی حضور داشته‌اند که هنوز در پشت پدران و زهدان مادران‌اند و به زودی روزگار آنان را به جهان هستی آورد و با وجود آنها (جبهه) ایمان نیرو گیرد) (نهج‌البلاغه- خطبه 55) ♦️استاد مطهری(ره) شبیه این داستان را درباره جنگ چنین نقل نموده است: «هنگامی که امیرالمومنین(ع) از جنگ صفین مراجعت می‌نمود، شخصی از آن حضرت خدمت ایشان آمد و عرض کرد: یا امیرالمومنین! دوست داشتم برادرم در این بود و به فیض درک رکاب شما نائل می‌شد. حضرت در جواب فرمود: بگو نیتش چیست؟ تصمیمش چه هست؟ آیا این برادر تو بود و نتوانست بیاید و در جنگ شرکت کند؟ و یا نه، بدون عذری از شرکت در جنگ خودداری کرد و نیامد؟ اگر معذور نبود و نیامد، بهتر همان‌که نیامد، و اگر عذری داشته که با ما باشد، پس با ما بوده است. آن مرد عرض کرد: بله یا امیرالمومنین! اینطور بود؛ یعنی نیتش این بود که با ما باشد. ♦️حضرت فرمود: پس نه تنها برادر تو با ما بود؛ بلکه با ما بوده‌اند کسانی که هنوز در مادران‌اند و افرادی که هنوز در اصلاب پدران‌اند. و تا دامنه قیامت اگر افرادی یافت شوند که واقعا از صمیم قلب نیت و آرزوهایشان این باشد که ای کاش علی را درک می‌کردم و در رکاب او می ‌جنگیدم، ما آنها را جزء اصحاب خود می‌شماریم.» (گفتارهای معنوی، ص 237) ♦️براساس همین منطق است که در امام حسین(ع) عرضه می‌داریم: «یا لیتنی کنت معکم فافوز فوزا عظیما؛ ای کاش من با شما بودم، پس به رستگاری بزرگی دست می‌یافتم، (و به شهادت می‌رسیدم).»
🔰پیامبر اکرم (ص): قالَ اللّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى : لِيَأذَن بِحَربٍ مِنّي مَن آذى عَبدِيَ المُؤمِنَ ، وَليَأمَن مِن غَضَبي مَن أكرَمَ عَبدِيَ المُؤمِنَ . 🔺خداوند ـ تبارك و تعالى ـ فرمود : «هر كس بنده مؤمن مرا بيازارد ، به من اعلان مى دهد ، و هر كس بنده مؤمن مرا احترام كند ، از خشم من در امان است» . ➕مـی‌خواستم بـنشینم و همان‌جا زار زار کنم. برای یـک شـوخی بـی‌مورد سـال عبادت‌هایم را دادم. بـرای یـک بـی‌مورد، بـهترین اعمال من محو می‌شد. 🔺 چقدر حساب خدا دقیق است. چقدر کارهای نـاشایست را بـه حـساب شوخی انجام دادیم و حالا باید افسوس بخوریم. ➖در ایــن زمـان، جـوان پـشت مـیز گـفت: ایـنجاست که ساله منتظر شماست! این شخص اعـمال خوبی داشته و باید به برزخی برود، اما مـعطل شـماست. بـا گفتم: از چه کسی حرف می‌زنید؟ یـکی از پـیرمردهای مسجدمان را دیدم که در مـقابلم و در کـنار هـمان جـوان ایستاده. خیلی ابراز ارادت کرد و گفت: کجایی؟ چند ساله منتظرت هستم. بـعد از کمی صحبت، این پیرمرد ادامه داد: 👌زمانی که شـما در مـسجد و بـسیج، مـشغول فعالیت فرهنگی بـودید، را در جـمع بـه شما زدم. برای همین آمده‌ام که حلالم کنید. آن صـحنه برایمی‌ادآوری شد. من مشغول فعالیت در مـسجد بودم. کارهای فرهنگی بسیج و... این پیرمرد و چـند نـفر دیگر در نشسته بود. بعد پشت ســـر مـــن حـــرفی زد کــه واقــعیت نــداشت او بـه مـن بدی زد. او ما را زیر سؤال برد. عـجیب‌تر اینکه، زمانی این تهمت را به من زد که من ابــتدای در بـسیج بـود و نـوجوان بـودم!! آدم خـوبی بـود. اما من نامه اعمالم خیلی خالی شده بـود. بـه جـوان پـشت میز گفتم: 😊 درسته ایشان آدم خوبی است، اما من همین‌طوری نمی‌گذرم. دست من خــالی اســت. هــر چــه مــی‌توانی از او بـگیر.(۱) جـوان هـم رو بـه من کرد و گفت: این بنده خدا یک انجام داده که خیلی بابرکت بوده و ثواب زیادی برایش می‌آید. او یـک را در شـهرستان شما، خالصانه برای رضـای خدا ساخته که مردم از آنجا استفاده می‌کنند. اگـر بـخواهی ثواب کل حسینیه‌اش را از او می‌گیرم و در نــامه عــمل شــما مــی‌گذارم تـا او را بـبخشی. بـا خـودم گفتم: «ثواب ساخت یک حسینیه به‌خاطر یـک تـهمت؟! خـیلی خـوبه.» بـنده خدا این پیرمرد، خـیلی نـاراحت و افـسرده شـد، اما چاره‌ای نداشت. ثـواب یـک وقـف بـزرگ را به خاطر یک تهمت داد و رفـت بـه سـمت بـهشت بـرزخی. برای تهمت به یک نوجوان، یک حسینیه را که با اخلاص وقف کرده بود، داد و رفت! امـا تـمام حـواس مـن در آن لـحظه بـه این بود که وقتی کسی به‌خاطر تهمت به یک نوجوان، یک چنین خـیراتی را از دسـت مـی‌دهد، پـس مـا که هر روز و هـرشب پـشت سـر دیگران مشغول قضاوت کردن و حرف زدن هستیم چه عاقبتی خواهیم داشت؟! ما که بـه‌راحتی پـشت سـر مسئولین و دوستان و آشنایان خــــودمان هـــرچه مـــی‌خواهیم مـــی‌گوییم... بـاز جـوان پـشت مـیز به عظمت آبروی مؤمن اشاره کرد.(۲) ۱.تـازه معنای آیه ۳۷ سوره عبس را فهمیدم «هرکسی (در روز جــزا بـرای خـودش) گـرفتاری دارد و هـمان گـرفتاری خـودش بـرایش بـس اسـت و مـجال این نـــیست کــه بــه فــکر کــس دیــگری بــاشد.» ۲.آیـه ۱۹ سـوره نـور مـی‌فرماید: «کسانی که دوست دارنـد زشتی‌ها در میان مردم باایمان رواج یابد، برای آنــان در دنـیا و آخـرت عـذاب دردنـاکی اسـت ...» امـام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه می‌فرماید: هر کس آنچه را درباره‌ی مؤمنی ببیند یا بشنود، برای دیــگران بــازگو کـند، از مـصادیق ایـن آیـه است