✅ آنچه زمینه #نشاط و احساس عزت نفس را در انسان به وجود آورد چیزی جز #مذهب و اعمال و رفتار مذهبی نیست.
🔹پس باید برای کسب نشاط بیشتر و مصونیت از اضطراب و #افسردگی به سوی دین و #مذهب روی آوریم و با یاد خدا و انجام اعمال و رفتار مذهبی به احساس نشاط بیشتر دست یابیم.
🔹چه دستورات فردی و چه دستورات اجتماعی اسلام همگی براساس #رضایت، شادی، #نشاط و تحرک است.
🔹اعیاد اسلامی مانند عید فطر، عید قربان، عید غدیر، #رفتارها و اندیشههای شادمانه زیستن را القاء میکنند. با صحهگذاشتن اسلام بر عید نوروز و تأیید و تکمیل آن، نیز تاکید بر رفتارها و لحظههای شادی کردن برای انسانها است.
🔹مؤمن، شادترین انسان
از نظر اسلام و قرآن، مؤمن شادترین انسان است. چون هر گونه از سختی روزگار #گلایه و شکوه و ناله نمیکند. دنیا را محل #ماندن نمیداند، و یک توقفگاه موقت به حساب میآورد.
🔹سختیها را تحمل میکند. و در انتظار #وصال پروردگار، لحظهها را با احساس رضایت و #شادمانی سیری میکند.
🔹 خداوند تبارک و تعالی نیز به خاطر این رضایت و #شادمانگی مؤمن، #عاشقانه او را دعوت به بهشت مخصوص خود میکند.
🔹 و لحظههای شادمانگی را برای او رقم میزند؛ یا ایتها النفس المطمئنه #ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی
🔹به ارزش ها پایبند باشید
پایبندی به ارزشها و اعتقادات ثابت و تعریف شده به موفقیت انسان در زندگی کمک میکند و همچنین #شادمانگی را پایدار میسازد. انسان بیاعتقاد و هرهری مذهب، با زندگی احساس بیگانگی میکند. و به طرف پوچیگرایش پیدا میکند. احساس #پوچی، یکی از علل اساسی افسردگیها و بی نشاطی انسان است. انسان بیاعتقاد، در هستی و خلقت، بیریشه است.
🔹 احساس شادی واقعی نخواهد کرد. همانگونه که انسان بیبرنامه نمیتواند در کارها، موفق عمل کند، انسان بیاعتقاد و #فاقد ارزشهای متعالی نیز نمیتواند به طور مداوم از زندگی لذت برده و احساس خوشبختی نماید.
🔹از زندگی خود #راضی باشید
رضایت از زندگی، یکی از عوامل شادمانه
🔹امید، زیباترین ویژگی یک خیال است. اگر میخواهیم از زندگی #لذت ببریم، بایستی با امید زندگی کنیم
🔹در زندگی هدفمند باشید
هدفمندی نه تنها موفقیت انسان را تضمین میکند، بلکه موجب شادکامی انسان نیز میگردد. انسان بیهدف، مانند فردی سرگردان در کویری سوزان است. هیچ وقت احساس آرامش و شادمانی نخواهد کرد.
🔹بعضیها هدفمندی و هدفیابی را مساوی آرزوهای بزرگ و بیشتر میدانند
🔹خوشبختی خود را باور کنید
بزرگترین مشکل انسانهای بی نشاط و افسرده و ناراضی این است که نه خودشان را باور کردهاند و نه خوشبختی و شاد زیستن خود را.
🔹انسانی که خود را باور کند، میتواند شاد زندگی کند. ما باید باور کنیم که میتوانیم #خوشبخت بشویم و خوشبخت و شاد هستیم.
🔹برنامهریزی و نظم در زندگی را فراموش نکنید
نظم و انضباط و داشتن برنامه در زندگی انسان، شادمانگی او را حفظ میکند. انسانهای منظم و دارای برنامه، بسیار موفقتر و شادتر هستند.
🔹با تشریفات زائد و غلط خود را به زحمت نیاندازید
راحت بودن در زندگی، موجب شادمانگی است.
🔹🔹انسانها هر چه خود را با آداب و رسوم و تشریفات زائد و #غلط به زحمت و عذاب میاندازند، همانقدر از شادمانگی دور میشوند. خیلی از افراد. زندگی ساده، زیبا و راحت را، بسیار مشکل، بغرنج و سخت میکنند
🔹صداقت و راستی داشته باشید
صداقت، مانند آب زلالی است که چمنزار زندگی شادمانه را سیراب میکند، و گلهای خوشبختی و لذت را شکوفا میسازد.
🔹 انسانهای صادق، لحظههای شادمانهای را تجربه میکنند و از لحظه لحظه زندگی لذت میبرند. انتخاب صداقت، به معنی انتخاب «شادمانگی» است.
🔹از بیکاری بپرهیزید
بیکاری، یکی از مشکلات عمده جوامع بشری است که امنیت شهرها و کشورها را تهدید میکند
🔹داوری مثبت داشته باشید
داوری مثبت و زیبا، یکی از بهترین راههای شادمانه زیستن است.
اگر انسان یاد بگیرد که مثبت داوری کند. و از داوریها و پیشداوریهای منفی و بدبینانه و خودخواهانه پرهیز نماید، عصبانی نخواهد شد، حرص نخواهد خورد.
🔹توجه به سیره بزرگان و الگوهای جامع
با مطالعه و بررسی شیوه زندگی و رفتارهای فردی و اجتماعی اهلبیت – علیهم السلام- و نیز علما و بزرگان، به روشنی در می یابیم که همانگونه که آنها اهمیت به عبادات و واجبات الهی داشتند در کنار آن اهتمام ویژه ای به نشاط و امور جانبی و تفریحات سالم داشته اند.
✅فرق شهدا با بعضی از ما چیست؟
🔸همه با سیستم یک #ماشین آشنا هستیم اگر محاسبات در یک ماشین دقیق باشد ماشین #سرعت می گیرد و ما را به مقصد می رساند.
🔹بعضی از انسان ها محاسباتشان در دنیا #غلط است و چون محاسباتشان غلط است، خودشان و خانواده و جامعه و اهل محلشان را هم #می سوزانند.
✍️قرآن می گوید: "ولا تلقوا بأيديكم إلى التهلكة"
🔸شهدا فرقشان با ما و امثال ما این است که #محاسباتشان درست است.
🔹چند عامل نام می بریم که اگر کسی محاسباتش اینها باشد، #محاسباتش درست است.
💢اولین عامل این است که بدانیم خدا ما را می بیند. "ألَم يَعلَم بأنَّ اللهَ يَري"
➖وقتی یک دزد می خواهد دزدی کند اول #محاسبه می کند که دوربین #مدار بسته ای در آنجا هست یا نه. او برای کار غلطش هم محاسبه می کند.
➖شهدا محاسبه کردن را از اربابشان یاد گرفتند. در محاسبات شهدا و امام حسین علیه السلام #دوربین خدا بود و در محاسبات من دوربین صدا و سیما!
من فقط برای دوربین و مردم حرف می زنم ولی امام حسین علیه السلام فقط برای #خدا کار کرد.
➖شهید عباس #قادری یک چشمش درآمده بود و دستش مجروح بود به او گفتند با آمبولانس #عقب برو و او گفت: هنوز یک چشم و یک دست دیگر دارم.
➖"والله ان قطعتموا یمینی انی احامی ابداً ان دینی" این با کدام #دوربین کار می کند. بعضی ها فقط با دوربین های دنیا کار می کنند و خودشان را می سوزانند و بعضی ها با دوربین خدا و برای خدا کار انجام می دهند.
✍️آیه 83 سوره قصص می فرماید: "تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ" خدا میگوید همه پاداش های آخرت برای کسانی است كه در زمين خواستار برترى و فساد نيستند.
➖یکی در محاسباتش خودش را می سازد و یکی در #محاسباتش خود را می سوزاند. شهید #شوشتری فرمود: دیروز خیلی ها دنبال این بودند که گمنام بمانند، امروز خیلی ها دنبال این هستند که نامشان گم نشود.
🔰کربلا یعنی #گذشت از هر چه هست!
🔸ما دو رکعت نماز که می خوانیم برای خدا #چرتکه می اندازیم.
🔹شهدا در محاسباتشان خدا را پررنگ کردند و ما در محاسباتمان #خلق خدا را پررنگ می کنیم.
➖همه داستان #هارون را شنیده ایم. بهلول داشت رد میشد دید #مسجدی دارند می سازند و گفت به هارون بگویید مسجد را برای چه کسی می سازد؟
➖گفتند برای خدا دارد می سازد. بهلول گفت: آبرویش را می برم. شبانه آمد و تابلوی #مسجد را عوض کرد. فردا مامورهای هارون آمدند و به او خبر دادند که بهلول اسم خودش را بر سر در مسجد زده است.
➖هارون از بهلول پرسید که چرا اسم خودت را بر سر در مسجد زده ای؟ و او جواب داد: مگر نگفتی که برای #خدا ساخته ای؟ هارون پاسخ داد: بله. و بهلول گفت: خدا که اشتباه نمی کند. مردم اشتباه می کنند ولی خدا که اشتباه نمی کند. آنها در محاسباتشان خدا را پررنگ کردند و من در محاسباتم خودم و دنیا و مردم را پررنگ می کنم. مردم برایم مهم ترند.
💢امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: "من اصلح فیما بینه و بین اللَّه اصلح اللَّه فیما بینه و بین النّاس" هر که رابطه اش را با خدا درست کنند، خدا رابطه او را با مردم درست می کند.
➖ بعضی ها فقط می خواهند #رابطه شان را با #مردم درست کنند. حتی در خانواده ها آقا به #خانمش تذکر نمی دهد که نکند او #ناراحت شود. حالا اگر خدا از او ناراحت شد اشکالی ندارد. راحت از کنار گناه هم عبور می کنند و تذکر نمی دهند.
➖حضرت علی علیه السلام از کنار اشتباه کوچک #عقیل که فردی کور بود به راحتی نگذشتند و سر او داد زدند و گفتند: مادرت به عزایت بنشیند.
➖خدا در عالم پررنگ است، هر که خدا را نبیند #کور است.
➖به حاج ابراهیم همت گفتند: #چشمانت خیلی قشنگ است. و ابراهیم جواب داد: چشم قشنگ آنی است که خداوند بخرد. اگر خدا خرید، قشنگ است.
➖امام صادق علیه السلام همه اعضای خانواده شان را #خواندند و به آنها فرمودند: #شفاعت ما به کسی که نمازش را سبک بشمارد نمی رسد. یعنی حرف زدن با خدا با حرف زدن با غیر خدا برایت مهم باشد.
➖من در محاسباتم گاهی به همه #پناه می آورم به جز خدا. شهدا می گفتند: "ومن يتوكل علي الله فهو حسبه" امروز به آدم ها تکیه می کنند.
➖اولین نکته و عاملی که در محاسبات آنها خیلی #قوی بود خدا بود. شهدا چون خدا را در #وجودشان بزرگ کردند، خدا هم آنها را بزرگ کرد. این نتیجه #معامله با خداست.
#منبرک_فاطمی
@fatemi222
🔰در مـیان روزهـایی که #بررسی اعمال آنها انجام شد،
🔺یـکی از روزهـا بـرای من خاطره ساز شد. چون در آن وضــعیت، مــا بــه #بـاطن اعـمال آگـاه مـیشدیم
.
یــعنی #مــاهیت اتــفاقات و عـلت بـرخی وقـایع را مـیفهمیدیم.
چـیزی کـه امـروزه به اسم #شانس بیان
مـیشود، اصـلاً آنـجا مـورد تـأیید نـبود، بـلکه تمام اتـفاقات زنـدگی به واسطه برخی #علتها رخ میداد.
⭕️روزی در دوران #جــوانی بـا اعـضای سـپاه بـه اردوی #آمـوزشی رفـتیم.
کـلاسهای روزانه تمام شد و برنامه اردو بـه شـب رسـید، نـمیدانید کـه چقدر بچههایهـم دوره را #اذیـت کـردم. بیشتر نیروها #خسته بودند
و داخـل #چـادرها خـوابیده بودند، من و یکی از رفقا مـیرفتیم و بـا #اذیـت کـردن ، آنها را از خواب بیدار میکردیم!
🔹برای همین یک #چادر کوچک، به من و رفیقم دادند و ما را از #بقیه جدا کردند.
➕شـب دوم اردو بـود کـه بـاز هـم بقیه را #اذیت کردیم و سـریع بـرگشتیم #چـادر خـودمان که بخوابیم.
🔹 البته بـگذریم از ایـنکه هرچه #ثواب و اعمال خیر داشتم، به خــــــاطر ایـــــن کـــــارها از #دســـــت دادم!
🔹وقـتی در اواخر شب به چادر خودمان برگشتیم، دیدم یــــک نــــفر ســــر #جــــای مـــن خـــوابیده!
مـن یک #بالش مخصوص برای خودم آورده بودم و با دو عدد پتو، برای #خودمیک رختخواب قشنگ درست کرده بودم.
🔻چادر ما #چراغ نداشت و متوجه نشدم چه کسی جای مـن خوابیده، فکر کردم یکی از بچهها میخواهد من
را #اذیـت کـند، لـذا همینطور که #پوتین پایم بود، جلو آمـــدم و یـــک #لــگد بــه شــخص خــواب زدم!
👈یـکباره دیـدم #حاج آقا... که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و #قلبش را گرفته و داد میزد: کی بود؟ چی شد؟
➖وحـشت کـردم. سـریع از چـادر آمـدم بیرون. بعدها فهمیدم که حاج آقا جای خواب نداشته و بچهها برای ایـنکه مـرا اذیت کنند، به #حاج آقا گفتند که این جایحــــــاضر و آمــــــاده بــــــرای شـــــماست!
👈امـا لـگد خیلی بدی زده بودم.
بنده خدا یک دستش بــه قــلبش بــود و یــک دســتش بــه پـشتش!
🔺حـاج آقا آمد از چادر بیرون و با#عصبانیت گفت: الهی #پـات بـشکنه، مـگه من چیکار کردم که اینجوری لگد زدی؟
جـلو رفـتم و گفتم: حاج آقا #غلط کردم. ببخشید. من بـا کسی دیگه شما را #اشتباه گرفتم.
اصلاً حواسم نبود که پوتین پایم کردم و ممکن است #ضربه شدید شود.
خـلاصه اون شـب خـیلی #معذرت خواهی کردم. بعد بـه حـاج آقـا گفتم: شرمنده، شما بروید بخوابید، من
تـو مـاشین مـیخوابم، فقط با اجازه #بالش خودم رو برمیدارم.
چـراغ بـرداشتم و رفتم توی چادر، همین که بالش رو بـرداشتم، دیـدم یـک #عـقرب به بزرگی کف دست زیر بالش من قرار دارد!
حـاج آقـا هـم داخـل شـد و هر طوری بود عقرب رو کـشتیم.
🔻حـاجی نـگاهی به من کرد و #گفت: جان مرا نـجات دادی، امـا #بد لگدی زدی، هنوز درد دارم.
من هـم رفـتم داخـل ماشین خوابیدم. روز بعد اردو تمام شد و برگشتیم.
🔺روز بـعد، مـن در حـین #تـمرین در باشگاه ورزشهایرزمـی، پـایم شـکست. اما نکته جالب توجه این بود
کـه مـاجرای آن روز در نامه عمل من، کامل و با شرح #جزئیات نوشته شده بود.
🔺جوان پشت میز به من گفت: آن عقرب #مأمور بود که تـو را بکشد، اما #صدقهای که آن روز دادی، #مرگ تو را به عقب انداخت!
🔺هـمان لـحظه فـیلم مربوط به آن صدقه را دیدم. یام افتاد عصر همان روز، #خانم من زنگ زد و گفت: فلانی کـه هـمسایه ماست، خیلی مشکل مالی دارد. هیچی بـرای خـوردن نـدارند. اجازه دارم از پولهایی که کنار گذاشتی مبلغی به آنها بدهم؟
🔺 گفتم: آخه این پولها بـرای خـرید #مـوتور اسـت.
امـا عیب نداره. هر چقدر مـیخواهی بـه آنهـا بـده. جوان گفت:
➖صدقه #مرگ تـو را عـقب انـداخت. امـا آن روحانی که لگد خورد؛
ایـشان در آن روز کاری کرده بود که باید این ضربه را مـیخورد.
🔺ولی به نفرین ایشان، پای تو هم شکست.بـعد به اهمیت صدقه دادن و خیرخواهی برای مردم اشاره کرد.(۱
الـبته ایـن نکته را باید ذکر کنم: «به من گفته شد که صـدقات، #صـلهرحم، نـماز جماعت و #زیارت اهل بیت
عـلیه الـسلام و حـضور در جـلسات دینی و هر کاریکـه #خـالصانه بـرای رضای خدا انجام دهی جزو مدت
عـمرت حـساب نـشده و بـاعث طـولانی شـدن #عمرمیگردد.»
۱. آیـه ۲۹ سـوره فـاطر مـیفرماید:
🔺«کسانی که کتاب الـهی را تـلاوت مـیکنند و نـماز را بر پا میدارند و از
آنـچه بـه آنهـا روزی دادهایـم پنهان و آشکار انفاق
مـیکنند، تجارت(پرسودی) را امید دارند که نابودی وکساد در آن نیست.»
یـا حدیثی که امام باقر علیه السلام فرمودهاند: صدقه دادن، #هفتاد بلا از بلاهای دنیا را دفع میکند و صدقه
دهــــنده از مــــرگ بــــد رهــــایی مـــییابد.
#منبرک_فاطمی
@fatemi222
•┈••✾🍃💞🍃✾••┈•
🔰در مـیان روزهـایی که #بررسی اعمال آنها انجام شد،
🔺یـکی از روزهـا بـرای من خاطره ساز شد. چون در آن وضــعیت، مــا بــه #بـاطن اعـمال آگـاه مـیشدیم
.
یــعنی #مــاهیت اتــفاقات و عـلت بـرخی وقـایع را مـیفهمیدیم.
چـیزی کـه امـروزه به اسم #شانس بیان
مـیشود، اصـلاً آنـجا مـورد تـأیید نـبود، بـلکه تمام اتـفاقات زنـدگی به واسطه برخی #علتها رخ میداد.
⭕️روزی در دوران #جــوانی بـا اعـضای سـپاه بـه اردوی #آمـوزشی رفـتیم.
کـلاسهای روزانه تمام شد و برنامه اردو بـه شـب رسـید، نـمیدانید کـه چقدر بچههایهـم دوره را #اذیـت کـردم. بیشتر نیروها #خسته بودند
و داخـل #چـادرها خـوابیده بودند، من و یکی از رفقا مـیرفتیم و بـا #اذیـت کـردن ، آنها را از خواب بیدار میکردیم!
🔹برای همین یک #چادر کوچک، به من و رفیقم دادند و ما را از #بقیه جدا کردند.
➕شـب دوم اردو بـود کـه بـاز هـم بقیه را #اذیت کردیم و سـریع بـرگشتیم #چـادر خـودمان که بخوابیم.
🔹 البته بـگذریم از ایـنکه هرچه #ثواب و اعمال خیر داشتم، به خــــــاطر ایـــــن کـــــارها از #دســـــت دادم!
🔹وقـتی در اواخر شب به چادر خودمان برگشتیم، دیدم یــــک نــــفر ســــر #جــــای مـــن خـــوابیده!
مـن یک #بالش مخصوص برای خودم آورده بودم و با دو عدد پتو، برای #خودمیک رختخواب قشنگ درست کرده بودم.
🔻چادر ما #چراغ نداشت و متوجه نشدم چه کسی جای مـن خوابیده، فکر کردم یکی از بچهها میخواهد من
را #اذیـت کـند، لـذا همینطور که #پوتین پایم بود، جلو آمـــدم و یـــک #لــگد بــه شــخص خــواب زدم!
👈یـکباره دیـدم #حاج آقا... که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و #قلبش را گرفته و داد میزد: کی بود؟ چی شد؟
➖وحـشت کـردم. سـریع از چـادر آمـدم بیرون. بعدها فهمیدم که حاج آقا جای خواب نداشته و بچهها برای ایـنکه مـرا اذیت کنند، به #حاج آقا گفتند که این جایحــــــاضر و آمــــــاده بــــــرای شـــــماست!
👈امـا لـگد خیلی بدی زده بودم.
بنده خدا یک دستش بــه قــلبش بــود و یــک دســتش بــه پـشتش!
🔺حـاج آقا آمد از چادر بیرون و با#عصبانیت گفت: الهی #پـات بـشکنه، مـگه من چیکار کردم که اینجوری لگد زدی؟
جـلو رفـتم و گفتم: حاج آقا #غلط کردم. ببخشید. من بـا کسی دیگه شما را #اشتباه گرفتم.
اصلاً حواسم نبود که پوتین پایم کردم و ممکن است #ضربه شدید شود.
خـلاصه اون شـب خـیلی #معذرت خواهی کردم. بعد بـه حـاج آقـا گفتم: شرمنده، شما بروید بخوابید، من
تـو مـاشین مـیخوابم، فقط با اجازه #بالش خودم رو برمیدارم.
چـراغ بـرداشتم و رفتم توی چادر، همین که بالش رو بـرداشتم، دیـدم یـک #عـقرب به بزرگی کف دست زیر بالش من قرار دارد!
حـاج آقـا هـم داخـل شـد و هر طوری بود عقرب رو کـشتیم.
🔻حـاجی نـگاهی به من کرد و #گفت: جان مرا نـجات دادی، امـا #بد لگدی زدی، هنوز درد دارم.
من هـم رفـتم داخـل ماشین خوابیدم. روز بعد اردو تمام شد و برگشتیم.
🔺روز بـعد، مـن در حـین #تـمرین در باشگاه ورزشهایرزمـی، پـایم شـکست. اما نکته جالب توجه این بود
کـه مـاجرای آن روز در نامه عمل من، کامل و با شرح #جزئیات نوشته شده بود.
🔺جوان پشت میز به من گفت: آن عقرب #مأمور بود که تـو را بکشد، اما #صدقهای که آن روز دادی، #مرگ تو را به عقب انداخت!
🔺هـمان لـحظه فـیلم مربوط به آن صدقه را دیدم. یام افتاد عصر همان روز، #خانم من زنگ زد و گفت: فلانی کـه هـمسایه ماست، خیلی مشکل مالی دارد. هیچی بـرای خـوردن نـدارند. اجازه دارم از پولهایی که کنار گذاشتی مبلغی به آنها بدهم؟
🔺 گفتم: آخه این پولها بـرای خـرید #مـوتور اسـت.
امـا عیب نداره. هر چقدر مـیخواهی بـه آنهـا بـده. جوان گفت:
➖صدقه #مرگ تـو را عـقب انـداخت. امـا آن روحانی که لگد خورد؛
ایـشان در آن روز کاری کرده بود که باید این ضربه را مـیخورد.
🔺ولی به نفرین ایشان، پای تو هم شکست.بـعد به اهمیت صدقه دادن و خیرخواهی برای مردم اشاره کرد.(۱
الـبته ایـن نکته را باید ذکر کنم: «به من گفته شد که صـدقات، #صـلهرحم، نـماز جماعت و #زیارت اهل بیت
عـلیه الـسلام و حـضور در جـلسات دینی و هر کاریکـه #خـالصانه بـرای رضای خدا انجام دهی جزو مدت
عـمرت حـساب نـشده و بـاعث طـولانی شـدن #عمرمیگردد.»
۱. آیـه ۲۹ سـوره فـاطر مـیفرماید:
🔺«کسانی که کتاب الـهی را تـلاوت مـیکنند و نـماز را بر پا میدارند و از
آنـچه بـه آنهـا روزی دادهایـم پنهان و آشکار انفاق
مـیکنند، تجارت(پرسودی) را امید دارند که نابودی وکساد در آن نیست.»
یـا حدیثی که امام باقر علیه السلام فرمودهاند: صدقه دادن، #هفتاد بلا از بلاهای دنیا را دفع میکند و صدقه
دهــــنده از مــــرگ بــــد رهــــایی مـــییابد.
#منبرک_فاطمی
@fatemi222
•┈••✾🍃💞🍃✾••┈•