eitaa logo
هیأت خواهران فاطمیون قم
289 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
42 فایل
این کانال مربوط به هیأت خواهران فاطمیون قم زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی می‌باشد. ارتباط با ما: @fatemiioon251 کلیپ‌های کوتاه @cilip_f کانال آرشیو صوت‌ها @arshivesout صفحه آپارات https://www.aparat.com/fatemiioon135 https://eitaa.com/fatemiioon128
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حمله به توسط اغتشاشگران... با این دو تا فیلم به نظرتون نیروهای امنیتی و نظامی چکار دارن می‌کنن؟🧐🤔 مگه قرار نبود از مردم دفاع کنن؟ یعنی ما بریم از پلیس و نیروی نظامی دفاع کنیم؟ اگر قضیه اینه ما بریم مسلح بشیم بیام اغتشاشگرا رو چپ و راست کنیم. ما فقط بخاطر اینکه کار غیرقانونی نکنیم نمیایم جلو... جداً اگر جنگله بگید ما هم مسلح بشیم... ما که می‌خواستیم بریم سوریه و فلسطین... دیگه زحمت نکشیم... http://eitaa.com/fatemiioon128
✴️چهارشنبه 👈۲۵ آبان/ عقرب۱۴۰۱ 👈۲۱ ربیع الثانی ۱۴۴۴👈۱۶ نوامبر ۲۰۲۲ 🌙 احکام دینی و اسلامی👇 📛تقارن نحسین، صدقه صبحگاهی رفع اثر نحوست می‌کند. 👶 برای زایمان مناسب نیست. 📛مسافرت: سفر اصلا خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 🔭 احکام نجوم👇 🌗 امروز قمر در برج اسد و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️خرید حیوانات و چهارپایان ✳️آغاز به کار و شغل ✳️عهدنامه نوشتن با رقیب ✳️آغاز درمان و جراحی ✳️و حفر چاه و جوی خوب است. ❤️ مباشرت امشب👇 مباشرت امشب: فرزند یا دانشمند شود یا حاکم إن‌شاءألله. 💉💉 حجامت👇 خون دادن و فصد سبب روشنی دل می‌شود. 💇‍♂ اصلاح سر و صورت باعث دولت و ثروت می‌شود. 😴🙄 تعبیر خواب👇 خوابی که (شب پنجشنبه) دیده شود تعبیرش طبق آیه‌ی ۲۲ سوره مبارکه "حج" است. کلما ارادوا ان یخرجوا منها من غم... و از مفهوم این آیه چنین استفاده می‌شود که برای خواب بیننده پیش آمدی رخ دهد و هر چه سعی کند از آن خارج نگردد صدقه بدهد تا رفع شود إن‌شاءألله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن👇 🔵 چهارشنبه برای ، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی می‌شود. 👕👚 دوخت و دوز👇 چهارشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود إن‌شاءألله. ✴️️ وقت استخاره👇 در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر(وقت خوابیدن) ❇️️ روز چهارشنبه: یا حیّ یا قیّوم  ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه که موجب عزّت در دین می‌گردد. 💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_رضا_علیه السلام_ و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 📚 منابع مطالب ما: 📔تقویم همسران http://eitaa.com/fatemiioon128
هیأت خواهران فاطمیون قم
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇 نویسنده: قسمت سی و نهم: امتحانش مجانیه دم در دبیرستان منتظرش بودم ... به موبایل حاجی زنگ زدم... گوشی رو برداشت ... . زنگ زدم بهت خبر بدم می‌خوام دو روز پسرت رو قرض بگیرم... من به تو اعتماد کردم؛ می‌خوام تو هم بهم اعتماد کنی... هیچی نپرس ... قسم می‌خورم سالم برش می‌گردونم... . . سکوت عمیقی کرد ... به کی قسم می‌خوری؟ ... به یه خدای مرده؟ ... . چشم‌هام رو بستم و سرم رو به پشتی ماشین تکیه دادم... من تو رو باور دارم ... به تو و خدای تو قسم می‌خورم ... به خدای زنده تو ... . منتظر جواب نشدم ... گوشی رو قطع کردم ... گریه‌ام گرفته بود ... صدای زنگ مدرسه بلند شد ... خودم رو کنترل کردم ... نباید توی این شرایط کنترلم رو از دست می‌دادم ... . . بین جمعیت پیداش کردم ... رفتم سمتمش ... . - هی احد ... . برگشت سمت من ... . - من دوست پدرتم ... اومدم دنبالت با هم بریم جایی ... اگر بخوای می‌تونی به پدرت زنگ بزنی و ازش بپرسی ... . . چند لحظه براندازم کرد ... صورتش جدی شد ... من بچه نیستم که از کسی اجازه بگیرم ... تو هم اصلا شبیه دوست‌های پدرم نیستی ... دلیلی هم نمی‌بینم باهات بیام ... . . نگهبان‌های مدرسه از دور حواسشون به ما جمع شد ... دو تاشون آماده به حمله میومدن سمت من ... احد هم زیرچشمی اون‌ها رو نگاه می‌کرد و آماده بود با اومدن اون‌ها فرار کنه ... . . آروم بارونیم رو دادم کنار و اسلحه رو نشونش دادم ... ببین بچه، من هیچ مشکلی با استفاده از این ندارم ... یا با پای خودت با من میای ... یا دو تا گلوله خالی می‌کنم توی سر اون دو تا ... اون وقت ... بعدش با من میای ... انتخاب با خودته... . - شایدم اون‌ها اول با یه گلوله بزنن وسط مغز تو ... . خندیدم ... سرم رو بردم جلوتر ... شاید ... هر چند بعید می‌دونم اما امتحانش مجانیه ... فقط شک نکن وسط خط آتشی ... . و دستم رو محکم دور گردنش حلقه کردم ... ادامه دارد... https://eitaa.com/fatemiioon128
هیأت خواهران فاطمیون قم
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇 نویسنده: قسمت چهلم: ازش فاصله بگیر چشم‌هاش دو دو می‌زد ... نگهبان اولی به ما رسید ... اون یکی با زاویه ۶۰ درجه نسبت به این توی ساعت دهش ایستاده بود و از دور مواظب اوضاع بود ... . . اومد جلو ... در حالی که زیرچشمی به من نگاه می‌کرد و مراقب حرکاتم بود ... رو به احد کرد و گفت ... مشکلی پیش اومده؟ ... . رنگ احد مثل گچ سفید شده بود ... اونقدر قلبش تند می‌زد که می‌تونستم با وجود بارونی خودم و کوله اون، حسش کنم ... تمام بدنش می‌لرزید ... . - نه ... مشکلی نیست ... . - مطمئنید؟ ... این آقا رو می‌شناسید؟ ... - بله ... از دوست‌های قدیمی پدرمه ... . با خنده گفتم ... اگر بخواید می‌تونید به پدرش زنگ بزنید ... . باور نکرد ... دوباره یه نگاهی به احد انداخت ... محکم توی چشم‌هام زل زد ... قربان، ترجیح می‌دم شما از این بچه فاصله بگیرید و الا مجبور می‌شم به زور متوسل بشم ... . . یه نیم نگاهی بهش و اون یکی نگهبان کردم ... اگر بیشتر از این طول می‌کشید پای پلیس میومد وسط ... آروم زدم روی شونه احد ... . . - نیازی نیست آقای هالورسون ... من این آقا رو می‌شناسم و مشکلی نیست ... قرار بود پدرم بیاد دنبالم ... ایشون که اومد فقط جا خوردم ... . . سوار ماشین شدیم. گفت ... با من چی کار داری؟ ... من رو کجا می‌بری؟ ... . . زیر چشمی حواسم بهش بود ... به زحمت صداش در می‌اومد ... تمام بدنش می‌لرزید ... اونقدر ترسیده بود که فقط امیدوار بودم ماشین رو به گند نکشه ... . با پوزخند گفتم ... می‌خوام در حقت لطفی رو بکنم که پدرت از پسش برنمیاد ... چون، ذاتا آدم مزخرفیه ... چشم‌هاش از وحشت می‌پرید ... . . چند بار دلم براش سوخت ... اما بعد به خودم گفتم ولش کن... بهتره از این خواب خرگوشی بیدار شه و دنیای واقعی رو ببینه ... ادامه دارد... https://eitaa.com/fatemiioon128
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 رئیس دولت قبل در سفر به یزد چه خبری را شنید که از روی عصبانیت هر آن چه خواست بر زبان آورد؟ دلیل عصبانیت روحانی و خبری که به او دادند را در این کلیپ ببینید.🤔 http://eitaa.com/fatemiioon_news
توی "عقارب" بودم. یکی از بومی های منطقه به عنوان راهنما همراهم بود. داعش در "ابوحنایا" مستقر بود. شش کیلومتری که رسیدیم، "ابوجاسم" چشم هایش پر از اشک شد و زار زار زد زیر گریه!! بهم نگاه کرد و گفت: "ابوامین" می‌دونی اینجا کجاست؟!؟ به خونه مخروبه‌ای اشاره کرد. گفت: اینجا خونه من بوده. داعش در مسیر حرکتش به روستای ما رسید. همسر من همیشه توی حیاط و کنار حوض که خنک بود می‌خوابید. وارد که شدم پاهاش رو دیدم که کنار حوض خوابیده. جلو رفتم دیدم داعشی‌ها بهش تجاوز کردن و آخر کار هم سرش رو بریدن. هراسان دنبال پسر سه ساله‌ام "جاسم" گشتم. هر کجا رو می‌تونستم گشتم. حیاط، پشت بوم، دشت‌های اطراف و حتی داخل کمدهای خونه رو... خدا رو شکر کردم گفتم شاید فرار کرده! خسته و نالان گوشه‌ای از خونه نشستم. از حمام صدای چک چک آب می‌اومد. پاهام جلو نمی‌رفت. به سمت حمام رفتم. دیدم پسر سه ساله‌ام رو با پا به سقف حمام بستن و رگ دستش رو زدن. این بچه به قدری بال بال زده که همه در و دیوار حموم خونی شده بود و انقد خون ازش رفته تا جون داده!!! پ.ن: ۱. داعش به شاهچراغ هم آمد. ندیدید؟ نشنیدید؟ ۲. این‌ها را نوشتم تا به سبزی پلو با ماهی‌ها بگم، اگر سپاهی نبود، خودت که هیچ، داعشی‌ها زن و فرزندت را هم غارت می‌کردند. ۳. این‌ها رو نوشتم تا به کسی که گفته بود (اگه ما نخوایم شما از ما دفاع کنید چه کسی رو باید ببینیم؟!) بگم باید داعش رو ببیند. ۴. یاد شهید محمد جاودانی هم بخیر! داعشی‌ها با موشک کورنت زدنش. کلا یک مچ پا ازش موند. ۵. بجنگ تا بجنگیم شعار است و بچرخ تا بچرخیم شعار معاندین!! پس بیا یاد بگیریم همه از یک جان و تن باشیم و برای باشیم. http://eitaa.com/fatemiioon_news
✴️ پنجشنبه 👈 ۲۶ آبان /عقرب ۱۴۰۱ 👈۲۲ ربیع الثانی ۱۴۴۴ 👈۱۷ نوامبر ۲۰۲۲ 🕋 مناسبت‌های دینی و اسلامی👇 🏴وفات موسی مبرقع فرزند امام جواد علیه السلام در شهر قم "۲۹۶ ه.ق" 🎇 امور دینی و اسلامی👇 ❇️روز خوش یُمن و خوبی برای امور زیر است: ✅تجارت و معاملات ✅خرید رفتن ✅مسافرت ✅شکار و صید و دام گذاری ✅و دیدار با روسا خوب است. 🤒 مریض امروز زود خوب می‌شود. 👶 زایمان خوب و نوزاد خوشبخت و محبوب مردم گردد. ❤️مباشرت امروز: ❤️مباشرت امروز، هنگام زوال مستحب و فرزند حاصل از آن عاقل و سیاستمدار و آقا و بزرگوار خواهد شد إن‌شاءألله. 🚘 مسافرت: سفر خیلی خوب است. 🔭احکام نجوم👇 🌗 امروز قمر در برج سنبله و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️نو پوشیدن و دوختن ✳️تعلیم و تعلم و آموزش ✳️خرید باغ و زمین مزروعی ✳️ارسال کالاهای تجاری ✳️آغاز بنایی وخشت بنا نهادن ✳️انتقال سند و قولنامه ✳️خرید مسکن ✳️داد و ستد و تجارت ✳️خرید کردن ✳️و امور زراعی و کشاورزی نیک است. 📛ولی امور ازدواجی اقدام نگردد. 📛و شروع درمان هم خوب نیست. ❤️ مباشرت امشب👇 امشب (شب جمعه)، فرزند پس از فضیلت نماز عشاء امید است از ابدال و یاران امام عصر علیه السلام گردد إن‌شاءألله. 💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات، (سر و صورت) در این روز ماه قمری، باعث فقر و بی پولی است. 💉حجامت فصد👇 و فصد باعث قوت دل می‌شود. 🙄 تعبیر خواب👇 خوابی که (شب جمعه) دیده شود تعبیرش طبق آیه‌ی ۲۳ سوره مبارکه "مومنون" است. و لقد ارسلنا نوحا الی قومه فقال یا قوم... و مفهوم آن این است که خواب بیننده را خیر و خوبی از جانب بزرگی برسد که باور نکند یا نصیحتی به کسی کند و او باور نکند إن‌شاءألله. و شما مطلب خود را دراین مضامین قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن👇 🔵 پنجشنبه برای ، روز خیلی خوبی‌ست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕👚 دوخت و دوز👇 پنجشنبه برای بریدن و دوختن روز خوبی‌ست و باعث می‌شود شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. ✴️️ وقت استخاره: در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر (وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه موجب رزق فراوان می‌گردد. 💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸 📚 منابع مطالب ما: 📔تقویم همسران https://eitaa.com/fatemiioon128
هیأت خواهران فاطمیون قم
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇 نویسنده: قسمت چهل و یکم: جوجه مواد فروش هنوز از مدرسه زیاد دور نشده بودیم که چشمم به چند تا جوون هجده، نوزده ساله خورد ... با همون نگاه اول فهمیدم واسطه مواد دبیرستانی هستن ... . زدم بغل و بهش گفتم پیاده شو ... رفتیم جلو ... . - هی، شما جوجه مواد فروش‌ها ... . با ژست خاصی اومدن جلو ... جوجه مواد فروش؟ ... با ما بودی خوشگله؟ ... - از بچه‌های جیسون هستید یا وانر ؟ ... . . یه تکانی به خودش داد ... با حالت خاصی سرش رو آورد جلو و گفت ... به تو چه؟ ... . جمله‌اش تمام نشده بود، لگدم رو بلند کردم و کوبیدم وسط سینه‌اش ... نقش زمین شد ... . دومی چاقو کشید ... منم اسلحه رو از سر کمرم کشیدم ... . . - هی مرد ... هی ... آروم باش ... خودت رو کنترل کن ... ما از بچه‌های وانر هستیم ... . . همین طور که از پشت، یقه احد محکم توی دستم بود ... کشیدمش جلو ... تازه متوجهش شدن ... به وانر بگید استنلی بوگان سلام رسوند ... گفت اگر ببینم یا بفهمم هر جای این شهر، هر کسی، حتی از یه گروه دیگه ... به این احمق مواد فروخته باشه ... من همون شب، اول از همه دخل تو رو میارم ... ادامه دارد... https://eitaa.com/fatemiioon128
هیأت خواهران فاطمیون قم
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇 نویسنده: قسمت چهل دوم: نمی‌کشمت سوار ماشین که شدیم، زل زده بود به من ... . - به چی زل زدی؟ ... - جمله‌ای که چند لحظه قبل گفتی ... یعنی قصد کشتن من رو نداری؟ ... . محکم و با عصبانیت بهش چشم غره رفتم ... من هرچی باشم و هر کار کرده باشم تا حالا کسی رو نکشتم ... تا مجبور هم نشم نمی‌کشم ... تو هم اگر می‌خوای صحیح و سالم برگردی و آدم دیگه‌ای هم آسیب نبینه بهتره هر چی می‌گم گوش کنی ... و الا هیچی رو تضمین نمی‌کنم... حتی زنده برگشتن تو رو ... . . بردمش کافه ... . - من لیموناد می‌خورم ... تو چی می‌خوری؟ ... یه نگاه بهش انداختم و گفتم ... فکر الکل رو از سرت بیرون کن ... هم زیر سن قانونی هستی؛ هم باید تا آخر، کل هوش و حواست پیش من باشه ... . . منتظر بودم و به ساعتم نگاه می‌کردم که سر و کله‌شون پیدا شد ... ای ول استنلی، زمان بندیت عین همیشه عالیه... . . پاشون رو که گذاشتن داخل، نفسش برید ... رنگش شد عین گچ ... سرم رو بردم نزدکیش ... به نفعته کنارم بمونی و جم نخوری بچه ... یکی مردونه روی شونه‌اش زدم و بلند شدم ... . . یکی یکی از در کافه میومدن تو ... . - هی بچه‌ها ببینید کی اینجاست؟ ... چطوری مرد؟ ... . یکی از گنگ‌های موتور سواری بود که با هم ارتباط داشتیم ... ادامه دارد... https://eitaa.com/fatemiioon128
هیأت خواهران فاطمیون قم
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇 نویسنده: قسمت چهل سوم: قول شرف تمام مدتی که ما با هم حرف می‌زدیم عین جوجه‌ها که به مادرشون می‌چسبن ... چسبیده بود به من ... . - هی استنلی، این بچه کیه دنبالت خودت راه انداختی؟ ... پرستار کودک شدی؟ ... . و همه زدن زیر خنده ... یکی شون یه قدم رفت سمتش ... خودش رو جمع کرد و کشید سمت من ... . . - اوه ... چه سوسول و پاستوریزه است ... اینو از کجای شهر آوردی؟ ... . - امانته بچه‌ها ... سر به سرش نزارید ... قول شرف دادم سالم برگردونمش ... تمام تیکه‌هاش، سر هم ... . همه دوباره خندیدن ... باشه، مرد ... قول تو قول ماست ... اونم از احد دور شد ... . . از کافه که اومدیم بیرون ... خودش با عجله پرید توی ماشین... می‌شد صدای نفس نفس زدنش رو شنید ... . . - این‌ها یکی از گنگ‌های بزرگ موتورسوارن ... اون قدر قوی هستن که پلیسم جرات نمی‌کنه بره سمت شون ... البته زیاد دست به اسلحه نمی‌شن ... یعنی کسی جرات نمی‌کنه باهاشون در بیوفته ... این ۶۰ تا رو هم که دیدی رده بالاهاشون بودن ... . . - منظورت چی بود؟ ... یه تیکه، سر هم ... . سوالش از سر ترس شدید بود ... جوابش رو ندادم ... جوابش اصلا چیزی نبود که اون بچه نازپرورده توان تحملش رو داشته باشه ... ادامه دارد... https://eitaa.com/fatemiioon128
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیانات قابل تامل رهبر انقلاب👇 این بچه‌های ما که نیستند، جوانای ما که نیستند نظام به حساب این‌ها خواهد رسید، حتما💪 https://eitaa.com/fatemiioon128
62.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مهم / دیشب در ایذه چه گذشت؟ / پای تروریست های حرفه ای به ایران باز شد؟ روز گذشته نیز بر خلاف فراخوان وطن فروشها ، مردم با بسته شدن بازار همراهی نکرده و از همین رو با حملاتی از سوی اشرار همراه شدند. در انتهای شب نیز عملیاتی از سوی تروریست ها در چند شهر کشور از جمله ایذه و اصفهان رخ داد. عملیات هایی که از نظر خیلی ها شبیه به تلاش هایی برای احیا دهه شصت میرسد. ✅ این آدرس صفحات ما هست، لطفا حمایت کنید دیده بشه ✌️🇮🇷 لینک تمام صفحات ما در شبکه های اجتماعی @mrtahlilgar1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نظر شما این کودک کش‌ها معلوم نیست زاده‌ی اسراییل کودک کش هستن؟ و الا یه بچه چکار می‌تونست بکنه که باید می‌مُرد؟ 🎥تصاویری جانسوز از "کیان پیرفلک" کودک ۹ ساله‌ای که دیشب در عملیات تروریستی ایذه به شهادت رسید. http://eitaa.com/fatemiioon_news
👤 توییت استاد ✍ وقتی عاملین آشوب‌ها و خسارت‌های جانی و مالی آبان ۹۸ از جمله رئیس‌جمهور و خصوصا وزیر کشور وقت راست راست در مملکت قدم می‌زنند با من از برخورد با اغتشاشگران چیزی نگویید. در جریان گوساله پرستی، موسی (علیه‌السلام) که به میان بنی اسرائیل بازگشت؛ اول از تنبیه خواص شروع کرد بعد رفت سراغ مردم! 🌐 twitter.com/raefipur_fa/status/1592953136087695360?s=19 🆔 @Masaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این رو ارسال کنید برای کسانیکه تا الان خودشون رو به نفهمی زدن... بگید شاید بعدی خودتون بودید که به دست رفقاتون موقع اغتشاش کشته شدید... ❌کشته سازی در کامیاران در روز روشن 👈برهان کرمی از اهالی کامیاران که در جریان اغتشاشات دیروز در کامیاران در تور پروژه کشته سازی اغتشاشگران افتاده و به قتل رسید. طبق معمول رسانه های ضد ایرانی قتل آنرا گردن نیروهای امنیتی انداخته اند. به فردی که صورت خود را پوشانده دقت کنید. در حال که بعد از تیراندازی همه فرار میکنند او با آرامش به راه خود ادامه میدهد! http://eitaa.com/fatemiioon_news
❇️ تلفن مجلس شورای اسلامی: با شماره 02139931 تماس بگیرید و وصل بشید به داخلی «کمیسیون اصل نود» ❇️ تلفن نهاد ریاست جمهوری: با شماره 0216133 یا 111 شما هم با مجلس و دولت تماس بگیرید و موافقت خودتون را با مسدودکردن همیشگی پلتفرم‌های دشمن، اعلام کنید ما باید صدای خودمون رو از این طریق به گوش رییس مجلس و رییس جمهور برسونیم.
✴️ جمعه 👈 ۲۷ آبان / عقرب ۱۴۰۱ 👈۲۳ربیع الثانی ۱۴۴۴👈۱۸ نوامبر ۲۰۲۳ 🏛مناسبت‌های اسلامی و دینی👇 ❇️روز سبکی است و برای همه امور شایسته است خصوصا👇 ✅خواستگاری عقد و ازدواج ✅خرید کردن ✅جابجایی و نقل و انتقال ✅تجارت و داد و ستد ✅و معامله و فروش اجناس خوب است. ✈️مسافرت: بعد از ظهر خوب است و خیر و برکت زیاد دارد. 👶برای زایمان مناسب و نوزاد زیبا خوشرو و محبوب مردم شود إن‌شاءألله. 🔭 احکام و اختیارات  نجومی👇 🌓امروز قمر در برج سنبله و برای امور زیر مناسب است. ✳️خرید باغ و زمین مزروعی ✳️ارسال کالاهای تجاری ✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن ✳️انتقال سند و قولنامه ✳️نو پوشیدن ✳️امور آموزشی و تعلیم رانندگی و امثال آن ✳️خرید مسکن ✳️تجارت و داد و ستد ✳️خرید کردن ✳️و امور زراعی و کشاورزی نیک است. ❤️ انعقاد نطفه و مباشرت: ❤️ امروز... مباشرت پس از فضیلت نماز عصر استحباب ویژه دارد و محصول ان فرزندی است که از دانشمندان مشهور با شهرت جهانی گردد إن‌شاءألله. ❤️امشب...   برای در جمعه شب (شب شنبه) دستوری مبنی بر استحباب یا کراهت وجود ندارد. 💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات، (سر و صورت) باعث روبراه شدن امور است. 💉حجامت👇 خون دادن فصد و زالو انداختن... یا ، زالو انداختن باعث شادی دل است. ✂️ ناخن گرفتن👇 جمعه برای ، روز بسیار  خوبی‌ست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد، فقر را برطرف، عمر را زیاد و سلامتی آورد. 👕👚  دوخت و دوز: جمعه برای بریدن و دوختن، روز بسیار مبارکی‌ست و باعث برکت در زندگی و طول عمر می‌شود. ✴️️ وقت استخاره: در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است. 😴 تعبیر خواب: خواب و رویایی که امشب (شبِ شنبه) دیده شود تعبیرش در آیه‌ی ۲۴ سوره مبارکه "نور" است. یوم تشهد علیهم السنتهم و ایدیهم... و از مفهوم و معنای ان استفاده می‌شود که خواب بیننده را با شخصی دعوا یا خصومتی پیش آید که بر او شاهد بیاورد و بر خصم خود غلبه کند إن‌شاءألله. چیزی همانند آن قیاس گردد... کتاب تقویم همسران صفحه ۱۱۵ ❇️️ ذکر روز جمعه   اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه موجب عزیز شدن در چشم خلایق می‌گردد. 💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌸زندگیتون مهدوی 🌸 📚 منابع مطالب تقویم همسران http://eitaa.com/fatemiioon128
هیأت خواهران فاطمیون قم
داستان واقعی👇👇👇 #رمان #فرار_از_جهنم نویسنده: #شهیدسیدطاهاایمانی #داستان_واقعی #فرار_از_جهنم قسمت
داستان واقعی👇👇👇 نویسنده: قسمت چهل چهارم: مسیر آتش مقصد دوم مون یکی از مراکز موادی بود که قبلا پیش شون بودم ... . اونجا هم اوضاع و احوالش فرق چندانی با جای قبلی نداشت... چشم‌هاش می‌لرزید ... اگر یه تلنگر بهش می‌زدی گریه‌اش در میومد ... جایی بودیم که اگر کسی سرمون رو هم می‌برید یه نفرم نبود به دادمون برسه ... . . تنها چیزی که توی محاسبتم درست از آب در نیومد ... درگیری توی مسیر برگشت بود ... . درگیری مسلحانه بود ... با سرعت، دنده عقب گرفتم ... توی همون حالت ویراژ می‌دادم و سر ماشین رو توی یه حرکت چرخوندم اما از بد بیاری ... همزمان یکی از ماشین‌هاشون از تقاطع چرخید سمت ما و ماشین بین ماشین‌ها قفل شد ... . . اسلحه رو کشیدم و از ماشین پریدم پایین ... شوکه شده بود و کپ کرده بود ... سریع چرخیدم سمتش ... در ماشین رو باز کردم و کشیدمش بیرون ... پشت گردنش رو گرفتم ... سرش رو کشیدم پایین و حائلش شدم تیر نخوره ... سریع از بین ماشین‌ها ردش کردم و دور شدیم ... . . از شوک که در اومد، تمام شب رو بالا میاورد ... براش داروی ضد تهوع خریدم ... روی تخت متل ولو شده بود ... . . روی تخت دیگه نشسته بودم و نگاهش می‌کردم ... مراقب بودم حالش بدتر نشه ... حالش افتضاح بود ... خیس عرق شده بود ... دستم رو بردم سمت پیشونیش با عصبانیت زدش کنار ... نیم خیز شد سمتم ... توی چشم‌هام زل زد و بریده بریده گفت ... چرا با من اینطوری می‌کنی؟ ... . یهو کنترلش رو از دست داد و حمله کرد سمت من ... ادامه دارد... https://eitaa.com/fatemiioon128