راهکار های #زندگی_موفق در جزء هفتم قرآن کریم

#سالگرد_شهادت شهید #سیدمرتضی_آوینی 🌷🌷🌷 تالار اندیشه مملو از هنرمندان،‌ نویسندگان، و فیلمسازان بود. به سختی وارد سالن شدم. فیلم اجازه اكران نداشت. آرام در كنار سعید رنجبر نشستم. در میان متن فیلم ، آگاهانه یا ناآگاهانه (غیر مستقیم) به حضرت صدیقه طاهره توهین شد.... سكوت تلخی بر فضا حاكم شد. در خیا لمان با روشنفكری قضیه را حل كردیم 👈 «حتماً انتقادی است بر فرهنگ عامه مردم» در همین لحظه مردی با كلاه مشكی و اوركت سبز برخاست. نگاه‌ها به طرف او برگشت. بلند گفت : «خدا لعنت كند چرا توهین می كنی؟» سید مرتضی بود . او تنها ایستاده بود. منبع : همسفر خورشید راوی : رضا رهگذر سر چند شماره از مجله سوره، نامه تندی به سيد نوشتم كه يعنی من رفتم و راهی خانه شدم. حالم خيلی خراب بود. حسابی شاكی بودم. پلك كه روی هم گذاشتم «بی بی فاطمه» سلام الله عليها را خواب ديدم. شروع كردم به عرض حال و ناليدن از مجله، كه «بی بی» فرمود با بچه‌ من چه كار داری؟ من باز ناليدم، «بی بی» فرمود: با بچه من چه كار داری؟ برای بار سوم كه اين جمله را از زبان مبارك «بی بی» شنيدم، از خواب پريدم. وحشت سراپای وجودم را فرا گرفته بود و اصلا به خود نبودم تا اينكه نامه ای از سيد دريافت كردم. نوشته بود: «يوسف جان ! دوستت دارم. هر جا می خواهی بروی، برو! هر كاری كه میخواهی بكنی، بكن! ولی بدان برای من پارتی بازی شده و اجدادم هوايم را دارند» ديگر طاقت نياوردم و راه افتادم به سمت حوزه و گفتم: سيد پيش از رسيدن نامه ات، خبر پارتی ات را داشتم و خوابم را گفتم. راوی: يوسفعلی ميرشكاك هدیه روح شهید آوینی صلوات🌷 @fatholfotooh

|⇦•جان دهی یا جان ستانی... #روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده #شب_هشتم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس حاج محمود کریمی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ چشمان شیعه، چشمه‌ای است برای حسین(ع) و اهل‌بیت‌اش... این شریعه را با گُناه نخُشکانیم! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net

✳️#شرح_دعا_مناجات_و_تحقق_جهان_پیشرو ✅#پادکست_قسمت_دوم 💎#استاد_طاهرزاده🔻 🔆با دعا و نظر به افق گشوده‌ای که از آن طریق در مقابل ما ظهور می‌کند، می‌توانیم از طریق دعا مانند حضوری که در دفاع مقدس داشتیم خود را احساس کنیم و به یک معنا، به احوالات معنویِ دفاع مقدس که جمع بین دعا و حماسه بود، برگردیم. 🍂«الهی! العفو» گفتن‌ها به معنای آن نیست که در إزای گناهان خاصی، او ما را ببخشد، بلکه به معنای نورانی‌ترکردنِ قلب است برای ادامه‌ی راهی که با دفاع مقدس به ظهور آمد همانند دعاهای حضرت سجاد«علیه‌السلام» که برای ادامه‌ی جهانی است که با کربلا ظهور کرد. 🔆و این‌جا است که دعا، جهت فعالیت‌های اجتماعی نقش‌آفرین می‌شود و موجب حضور بیشتر در تاریخ انقلاب اسلامی که تاریخی است بیرون از تاریخ مدرنیته، می‌گردد و ایمان‌ها، تازه و تازه‌تر می‌شود.

❇شرح دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان 💢خدايا در ماه رمضان مهرورزی نسبت به يتيمان را روزی‌ام گردان. اگر قلب ما زنگ بزند، از چه دوايی می‌توان برای رفع آن استفاده كرد. برای اينكار بايد سحرها قرآن بخوانيد تا قلبتان را جلا بدهيد. همچنين جان انسان را استغفار سحر جلا می‌دهد و می‌توان با يتيم‌نوازی قلب را جلا داد. 💢شخص ثروتمند تنها با دست كشيدن بر سر يتيم قلبش جلا پيدا نمی‌كند و بايد يتيمان را از نظر مادی تأمين كند و مشكلات مالی آنها را برطرف كند. پس يادتان باشد كه رحم كردن به يتيم با خلوص نيت قلب را جلا می‌دهد. 💢«وَاِطْعامَ اْلطَّعامِ» :خدايا روزی كن كه من اطعام طعام كنم و افطاری دهم. اطعام طعام مخصوصاً به فقرا و مستحقان از كارهای بسيار نيكو است. 💢«وَاِفْشآءَ السَّلامِ» : خدايا روزی كن با صدای بلند سلام كنم. برخی عارشان می‌شود كه اول سلام كنند؛ اما هستند برخی كه در سلام كردن با صدای بلند پيش‌دستی می‌كند. همچنين بايد سلام را به درستی يعنی «سلامٌ عليكم» جواب داد و از بيان عبارت‌های ديگر مثل «سلام از ماست» جلوگيری كنيم. همچنين سلام كردن مستحب و جواب سلام دادن واجب است. 💢«وَصُحْبَةَ الْكِرامِ»: خدايا توفيق بده در ماه رمضان با افراد كريم و عالم و دانا و متدين همنشين شوم. خدايا توفيق بده كه با نيكان رفيق شوم. كاری كنيد كه رفيقتان يك درجه از شما جلوتر باشد. يكی از رموز موفقيت من در زندگی اختيار كردن رفيق خوب بوده است. 💢 به حق انعامت. چه قدر تو به ما نعمت دادی. به حق نعمت‌هايی كه به ما دادی اين دعاها را درباره ما مستجاب كن، «يا مَلْجَاَ الاْمِلينَ

راهکار های #زندگی_موفق در جزء هشتم قرآن کریم

🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸ارتباط اخلاقی شهید صیاد شیرازی و آیت الله حائری شیرازی🔸 هر وقت به من زنگ می‌زد، دفترچه‌اش را باز می‌کرد، قلمش را به دست می‌گرفت و می‌گفت: «یک مطلبی برای من بگویید.» الآن توی دفترش خیلی از صحبت‌های من هست. هر وقت هم پیش من می‌آمد همین طور بود. حتی گاهی که خسته بود، کنار دفتر من یک حمام بود. می‌گفت: «اجازه بدهید من یک دوش بگیرم و بیایم که حالت چُرت نداشته باشم.» سر حال و زنده می‌آمد. شهید صیاد با دو چیز نشاط پیدا می‌کرد: یکی با نماز و یکی با غسل. در حالی که دیگران سیگار می‌کشیدند و راه می‌رفتند اما او نماز می‌خواند. @haerishirazi