eitaa logo
فاضل نظری
2.7هزار دنبال‌کننده
647 عکس
62 ویدیو
2 فایل
✅ کانال نشر آثار استاد فاضل نظری شما را مهمان چند بیت شعر و فنجانی قهوه تلخ روبه پنجره میکنیم ☕️📚 با ما از استاد فاضل نظری بیشتر بخوانید 🍁 🔴 تبلیغات پربازده راجی نت: https://eitaa.com/joinchat/1621426385C118d13c9c5
مشاهده در ایتا
دانلود
بازگشتن ات، جوانى اَست بازنمى گردد ... 👤گروس عبدالملکیان • 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
هدایت شده از تبادلات شبکه تبلیغاتی راجی نت
مداحی دلنشین میخوای ؟ برای فاطمیه چیزی نداری ؟ اینجا هر شب فایل جلسات همه مداحا رو به تفکیک و میذاریم 👌 فقط یک دقیقه وقت بذار و پست آخر کانال رو ببین 👇 https://eitaa.com/joinchat/2179596294C50335356b3 جدیدترین مداحی مهدی رسولی رو همین الان گذاشتیم 🖤
بردار دل از شیشه رازی که شکسته است ازآینه چشم نوازی که شکسته است جزآه نمی آید از این قلب پرازدرد اینقدرمزن چنگ به سازی که شکسته است چون برکه یخ بسته پرازحسرتم ای ماه.! دل بی تو چه شبهای درازی که شکسته است زین توبه که درلحظه پشیمانم از آن را دیگربه شکستن چه نیازی که شکسته است تردید سزاواردل عاشق من نیست ای دوست مکن شک به نمازی که شکسته است @fazel_nazarrii 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
راه پیدا کردن گنج جهان جز رنج نیست رنج آن را راست می گویند اما گنج نیست گاه می افتد به خاک و گاه می غلتد به رود هیچ رازی در فروافتادن نارنج نیست گاه سربازی شجاعی، گاه شاهی نا امید روز و شب چیزی به جز تکرار یک شطرنج نیست در کف بازار دنیا «عمر» خود را باختی سکه ها را جمع کن! دعوای چار و پنج نیست باید از بهتی که چشمم داشت قلبش می شکست چشم پوشی کن که این آیینه حیرت سنج نیست . | | 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
مستیم و نداریم غم سود و زیان را هر شب بفروشیم به جامی دو جهان را چون کوزهء سربستهء پنهان شده در خاک یک عمر ز ترس همه بستیم دهان را بگذار لبی بر لبم ای ساغر دلخون تا فاش کنم پیش تو اسرار نهان را مهمان توام چند صباحی دگر ای عمر! اینقدر میازار من سوخته‌جان را گر نیست به جز خون جگر مزد من از عشق بر شانه چرا می‌کشم این بار گران را تا من شوم آسوده و خشنود شود یار با من بزن ای مرگ! به تیری دو نشان را جای طلب بوسه وفا خواستی ای دل دیدی که نه این را به تو دادند نه آن را راضی به عذاب دگران نیستم اما گر عادلی ای چرخ! فلک کن دگران را . | | 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
چشم آهو چه مگر گفت به سرپنجهء شیر که شد از صید پشیمان و سر افکند به زیر اگر از یاد تو جانم نهراسید ببخش زندگی پیش من ای مرگ! حقیر است حقیر منّتی بر سر من نیست اگر عمری هست پیش این ماهی دلمرده چه دریا، چه کویر چو قناری به قفس؟ یا چو پرستو به سفر؟ هیچ یک! من چو کبوتر؛ نه رهایم، نه اسیر از تهیدستی خود شرم ندارم چون سرو شاخه را دلخوشی میوه کشیده است به زیر ما به نظم تو خطایی نگرفتیم ای شعر! تو هم آداب پریشانی ما را بپذیر . | | 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
گفتی چرا به دشمن خود می سپارمت ؟! ای دل مرا ببخش! جوابی ندارمت ای دوست هرچه هست تویی، هرچه نیست من مغرور، من! که هستی خود می شمارمت بی «رنج» عشق، گنج توای چرخ روزگار چندان بها نداشت که طاقت بیارمت گر قلب من دمی بتپد جز به یاد دوست ای بار زندگی! به زمین می گذارمت اکنون که از بیان غم عشق عاجزم می بوسمت به اشک و به بر می‌فشارمت پروانه ها به پیلهٔ خود خونمی‌کنند باشد توهم برو به خدا می سپارمت 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
یک بار به من قرعه‌ی عاشق شدن افتاد.... 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
شاخه‌ایی خشکید و از چنگ شکوفایی گریخت خوش‌به‌حال هرکه از غم‌های دنیایی گریخت همنشینی با کسی دلتنگی‌ام را کم نکرد کاش می‌شد لحظه‌ای از دست تنهایی گریخت بی‌وفایی شد جواب مهربانی، حیف شد خواستی از پای آهو بند بگشایی گریخت هرکه حسنی داشت راهش را زلیخایی گرفت ماهرویی کو که از تاوان زیبایی گریخت رود روزی از خودش پرسید هجرت تا کجا؟ بعد شد مرداب و از بیهوده‌پیمایی گریخت با طناب مرگ بیرون آمد از گودال عمر ماهی دلمرده از تنگ تماشایی گریخت . | | 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
➰ پیشکش ما به چشم یار نیامد خواستمش جان کنم نثار، نیامد 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
نه تیر رفته بسوی کمان فراز آید نه روزگار جوانی که رفت باز آید نعیم روز جوانی مده بدست هوا که شمع شب ز هوا زود در گداز آید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii
دی به رهش فکنده‌ام طفلِ سرشکِ دیده را در کفِ دایه داده‌ام کودکِ نورسیده را بخت رمیده رام شد وحشت من تمام شد کان سر زلف دام شد پای دل رمیده را از لب شکّرین او بوسه به جان خریده‌ام زان که حلاوتی بود جنس گران خریده را گر به سر من آن پری از سر ناز بگذرد بر سر راهش افکنم پیرهن دریده را پرده ز رخ گشاده‌ای، دادِ کرشمه داده‌ای داغ دگر نهاده‌ای لالهٔ داغ دیده را دل به نگاه اولین گشت شکار چشم تو زخم دگر چه می‌زنی صید به خون تپیده را؟ چشم سیاه خود نگر هیچ ندیده‌ای اگر مست کمین گشاده را، ترک کمان کشیده را زهر اجل چشیده‌ام تلخی مرگ دیده‌ام تا ز لبت شنیده‌ام قصهٔ ناشنیده را هیچ نصیب من نشد از دهنش فروغیا چون به مذاق بسپرم شربت ناچشیده را؟! 🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ 💠@fazel_nazarrii