هدایت شده از محمد علی رفیعی | فقه و اصول و طلبگی
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#دوران_بین_محذوریْن
#مساله_ضدّ
#تزاحُم
#ترتّب
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج١/ص٣۴۶) در ادامهی بیانِ مقدّمهی سوّم از مسالهی اوّل در مسالهی #ترتّب بعد از بیانِ فرمایشاتِ خود به عنوان نتیجهگیری میفرماید:
زمانِ #تکلیف در #واجب_مُضیَّق مُحال است بر زمانِ #امتثال مقدّم باشد؛ از این رو، زمانِ #تکلیف و #شرط و #امتثال همیشه یکی است.
🔶️ ایشان در ادامه یکی از اشکالاتی که به #نظریه_ترتّب وارد شده است را این گونه بیان و ردّ میفرماید؛ ایشان از نگاهِ مستشکل میآورد:
صحّتِ #نظریه_ترتّب متوقّف بر این است که نظریهی #واجب_مُعلَّق و نظریهی #شرط_مُتاخِّر را بپذیریم در حالی که ما هیچ کدام از این دو نظریه را نپذیرفتهایم، پس به ناچار #نظریه_ترتّب نیز صحیح نخواهد بود.
توضیحش این است که در تزاحمِ بینِ #اهمّ و #مهمّ زمانی #ترتّب جاری است که هر دو همزمان و مُضیَّق باشند.
از طرفی #خطاب_مهمّ مشروط به عصیان و ترکِ #خطاب_اهمّ است، و بنا بر فرض، زمانِ ترک و عصیانِ #اهمّ همان زمانِ امتثالِ #مهمّ است، زیرا هر دو همزمان و مُضیَّقاند.
🔹️ از این رو، به ناچار زمانِ فعلیّتِ #خطاب_مهمّ باید لحظه و آنی قبل از عصیانِ اهمّ فرض شود تا #خطاب_مهمّ که مُضیَّق است فعلیّ شود.
🔶️ با این توضیح است که #ترتّب هم متوقّف بر نظریهی #واجب_مُعلَّق است و هم بر نظریهی #شرط_متاخِّر.
از آن جهت که #تکلیف در زمانی فعلیّ فرض شده است که هنوز زمانِ #امتثال فرا نرسیده است #واجب_مُعلَّق است، حتی اگر تقدّم لحظهای باشد.
و از آن جهت که فعلیّتِ #خطاب_مهمّ مشروط به ترک و عصیانِ اهمّ است که بنا بر فرض صحیح، این عصیان، لحظهای بعد از فعلیّتِ #خطاب_مهمّ و متاخِّر از آن تحقّق خواهد یافت، متوقّف بر نظریهی #شرط_متاخِّر است.
📌 #محقّق_میرزای_نائینی در ادامه این اشکال را با توجّه به سخنان قبلیِشان ردّ میفرماید.
✴️@fegh_osoul_rafiee
✴️https://eitaa.com/Rafiee_kh
هدایت شده از محمد علی رفیعی | فقه و اصول و طلبگی
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#دوران_بین_محذوریْن
#مساله_ضدّ
#تزاحُم
#ترتّب
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج١/ص٣۴۶) در ادامهی بیانِ مقدّمهی سوّم از مسالهی اوّل در مسالهی #ترتّب در ردِّ اشکالِ واردشده بر #نظریه_ترتّب در قالبِ دو نقد میفرماید:
🔺️ نقد اوّل:
اشکالِ مطرح شده تنها به #ترتّب وارد نیست، بلکه اگر اشکالِ مذکور وارد باشد همهی واجبات -چه #واجب_مُضیَّق و چه #واجبِ_مُضیَّق- نیازمندِ نظریهی #واجب_مُعلَّق و نظریهی #شرط_متاخِّر خواهند بود؛ پس، اگر این دو نظریه را نپذیرید در #ترتّب نیز به همان صورت نمیپذیریم.
🔺️ نقد دوّم:
اشکالِ مذکور مبتنی بر پذیرشِ این نکته است که همزمانیِ #تکلیف و #امتثال مُحال است، که ما اثبات کردیم نه تنها مُحال نیست، بلکه تقدّم مُحال است؛ به این معنا که زمانِ فعلیّتِ #تکلیف بر دوشِ مکلّف در همهی واجبات باید کاملاً منطبق بر همان زمانی باشد که شارع برای #امتثال در نظر گرفته است، و غیر از این مُحال است.
✴️@fegh_osoul_rafiee
✴️https://eitaa.com/Rafiee_kh
هدایت شده از محمد علی رفیعی | فقه و اصول و طلبگی
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#دوران_بین_محذوریْن
#مساله_ضدّ
#تزاحُم
#ترتّب
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج١/ص٣۴۶) در ادامهی بیانِ مقدّمهی سوّم از مسالهی اوّل در مسالهی #ترتّب اشکالِ دیگری را که به #ترتّب وارد شده است بیان و ردّ میفرماید:
🔶️ اشکال دوّم:
این در بیانِ اشکال دوّم میآورد: اگر #خطاب_مهمّ (#صلات) مشروط به خودِ عصیانِ خارجیِ اهمّ (#انقاذ_غریق) باشد #ترتّب به معنای طلبِ جمعِ ضدّین (انجام
همزمانِ صلات و انقاذ غریق) نمیشود، زیرا روشن است که در این فرض از زمانِ عصیانِ اهمّ #خطاب_مهمّ فعلیّ شده است، و این فعلیّت و عصیان به صورت الّاکُلنگی در پی هم میآیند و طلبِ ضدّینی لازم نمیآید.
🔷️ اما اگر شرط -نه خودِ عصیانِ #اهمّ- بلکه عنوانِ انتزاعیِ #تعقّب باشد؛ به این معنا که فعلیّتِ #خطاب_مهمّ مشروط به این باشد که مکلّف #اهمّ را در زمانش ترک کند؛ در این حال، طلبِ جمعِ ضدّین لازم میآید، زیرا در این فرض، #خطاب_مهمّ مشروط به خودِ عصیان نیست، بلکه بنا بر آن که مکلّف در زمانِ #اهمّ آن را عصیان کند #خطاب_مهمّ را فعلیّ میکند؛ از این رو، بین فعلیّتِ #مهمّ و عصیانِ #اهمّ حالت الّاکلنگی نیست تا جمعِ ضدّین لازم نیاید، بلکه آن شرط (#تعقّب) #خطاب_مهمّ را فعلیّ میکند، حتی قبل از فرارسیدنِ زمانِ عصیانِ اهمّ.
از این رو، #ترتّب در این فرض صحیح نخواهد بود.
📌 ایشان بعد از بیانِ این اشکال آن را ردّ میکند.
✴️@fegh_osoul_rafiee
✴️https://eitaa.com/Rafiee_kh
هدایت شده از محمد علی رفیعی | فقه و اصول و طلبگی
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#دوران_بین_محذوریْن
#مساله_ضدّ
#تزاحُم
#ترتّب
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج١/ص٣۴۶) در ادامهی بیانِ مقدّمهی سوّم از مسالهی اوّل در مسالهی #ترتّب پاسخِ اشکالِ دوم را این گونه در دو جواب بیان میفرماید:
🔶️ جوابِ اوّل:
هیچ دلیلی ندارد که شرط را عنوان انتزاعیای چون #تعقّب بدانیم؛ در این جا تنها زمانی ناچاریم شرط را عنوانی چون #تعقّب بدانیم که از سویی معتقد باشیم تقدّمِ زمانیِ #تکلیف بر #امتثال لازم است و از سوی دیگر، نظریهی #شرط_متاخِّر را نیز انکار کنیم، بر این اساس، ناچاریم شرط را #تعقّب بدانیم؛ در این فرض، باید شرط را #تعقب بدانیم تا هم زمانِ #تکلیف مقدَّم بر زمانِ #امتثال باشد و هم شرطِ تکلیف #شرط_متاخِّر نباشد.
همهی اینها در فرضی است که توضیح دادیم تقدُّمِ زمانی #تکلیف بر #امتثال مُحال است.
🔶️ جواب دوّم:
خواهد آمد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
✴️https://eitaa.com/Rafiee_kh
هدایت شده از محمد علی رفیعی | فقه و اصول و طلبگی
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#دوران_بین_محذوریْن
#مساله_ضدّ
#تزاحُم
#ترتّب
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج١/ص٣۴۸) بعد از بیانِ مقدّمهی سوّم در توضیحِ مقدّمهی چهارم میآورد:
مقدّمهی چهارم مهمّترین مقدّمه از مقدّماتِ #نظریه_ترتّب است، و دیگر مقدّمات بر آن مبتنی است؛ مقدّمهی چهارم این است که هر کدام از دو خطاب شاملِ همهی حالات و انقساماتِ خطاب باشد.
🔷️ ایشان سه مورد برای این انقسامات و حالات بیان میفرماید:
🔹️ حالت اوّل: انحفاظِ خطاب نسبت به #اطلاق_لِحاظی و #تقیید_لِحاظی
🔹️ حالت دوّم: انحفاظِ خطاب نسبت به #نتیجه_اطلاق و #نتیجه_تقیید
🔹️ حالت سوّم: انحفاظِ خطاب نسبت به هر فرض و تقدیری که خودِ خطاب اقتضای آن را دارد.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
✴️https://eitaa.com/Rafiee_kh
هدایت شده از محمد علی رفیعی | فقه و اصول و طلبگی
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#دوران_بین_محذوریْن
#مساله_ضدّ
#تزاحُم
#ترتّب
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج١/ص٣۴۸) در حالت اوّل از سه حالتِ خطاب یعنی #اطلاق_لِحاظی و #تقیید_لحاظی میفرماید:
در #نظریه_ترتّب متعلَّقِ خطاب باید نسبت به هر حالت و تقدیری که برای آن خطاب -با قطعِ نظر از صدورِ آن از جانبِ شارع و تشریعِ حکمِ شرعی برای آن متعلَّق- قابل فرض باشد.
🔹️ مانند اطلاقِ خطاب به لحاظِ قیام و قعودِ زید یا پرواز یا عدمِ پروازِ کلاغ؛ یعنی #صلات در "أقم الصلاة" به خودیِ خود شاملِ صلاتِ در حالِ قیامِ زید و صلاتِ در حال قعودِ زید و صلاتِ در حالِ پروازِ کلاغ و صلاتِ در حالِ عدمِ پروازِ کلاغ و... باشد، که این نوع حالات و انقسامات برای متعلَّق (صلات) قابلِ فرض است، بدونِ آن که حکمِ صلات در نظر باشد.
🔸️ به دیگر بیان، شارع قبل از آن که حکم را تشریع کند میتواند به نسبت با حالات و تقادیرِ گوناگون حالتِ خاصّی را لِحاظ نکند و سپس تشریع کند که میشود #اطلاق_لِحاظی، مانند صلات نسبت به قیام و قعودِ زید.
و نیز میتواند متعلَّقِ حکمش را مقیَّداً به یکی از این حالات لحاظ کرده و سپس تشریع کند که میشود #تقیید_لِحاظی، مانند صلات نسبت به استقبالِ کعبه.
🔷️ ایشان در ادامه #وقت را نیز از این قسم حالات و انقسامات میداند؛ زیرا این که #صلات در چه زمانی باشد و در چه زمانی نباشد هیچ توقّفی بر امر و نهیِ شرعی ندارد، اگر چه #وقت با توجّه و لحاظِ خطاب و امرِ شرعی قیدِ #صلات است.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
✴️https://eitaa.com/Rafiee_kh