این روز ها عجیب و بسیار و بیشتر از همیشه دلتنگتم ...
در کوچه پس کوچه های سرد و مه زده این شهر به دنبال اشنایی میگردم که دیدارش روح ام را نوازش کند...
گله ای نیست ، من و فاصله ها هم زادیم ولیکن جای تو در لحظاتم بسیار خالی است ..
اما خب
میگذرد و زنده ایم به این گذشتن ..
روز های عمرم یکی پس از دیگری میگذرند ثانیه های بودنم در این دنیا هر ثانیه کمتر و کمتر می شوند و من هر روز یک روز بیشتر به مرگ نزدیک می شوم...
گاها با خود فکر میکنم ممکن است روزی قبل از ما شدن با یار چشم از این دنیا ببندم ؟
نمی دانم ...
چه کس میداند خداوند چه حکمتی دارد و مارا کجای سرنوشت قرار داده است ...
اما خوشحالیم ،شاکریم و خوشبخت بخاطر همین لحظات ساده ی زیستن و حضور او در خیال ...:)
#آنه_گفت
اشک
اشک نیا پایین تو حق ریختن نداری
من حق ریختن را از تو گرفته ام ...
جگر خونین بسوز اما ضعف نشان نده
بی حس ام کن و حس نشان نده !
گویی هرگز تغییری در چهره ام ایجاد نخواهد شد
اشک نیا پایین ، نیا پایین
اکنون وقت گریستن نیست
چون شانه ای برای دلداری نیست
اشک نیا پایین که هر چه زمان میگذرد
این دنیا پیچیده تر و ادمها از تو دور تر می شوند
اشک نیا پایین
لطفا نیا!
امروز و اینجا گریه کردن نشانه ی قدرت نیست
اشک ارام بگیر...
پرنده ی زخمی ام ارام بنشین و از زخمی کردن خودت دست بردار
روزی رها خواهی شد !
اشک ارام بگیر امروز گریه کردن نشانه قدرت نیست
امروز فقط کلمات هستند
که دارند دیواری از جنس قضاوت؛
با نام از من دور شو را میسازند...
اشک نیا پایین
دردها ارام بگیرید
ای قلب سرکش،رام شو !
زمان ، زمانی است که حرف زدن دوا نیست
و فهمیده شدن ،صعب الصعوب ترین
و محال الممکن ترین ارزوی ممکن است
اشک ارام بگیر امروز گریستن نشانه قدرت نیست !
#آنہباموهایمشکے
تموم شدن رفاقتها خیلی عجیبه خصوصا
وقتی نه دعوایی میشه نه بحث، فقط دیگه اون
صمیمیت حس نمیشه، انگار یهو هرچی که بوده
تبدیل میشه به خاطره و فقط یه روز وقتی
گالریمونو ورق میزنیم به اون آدمها میرسیم...
اون دیالوگ که میگفت: «آدم کسی که دوسش داره رو یادش نمیره.. فقط یاد میگیره کمتر راجبش حرف بزنه، کمتر فکر کنه تا کمک کنه کمتر دلش تنگ بشه،همین.. گوش کردی؟! "یادش نمیره!"» چقدر حق بود..