eitaa logo
فیلسوفک
147 دنبال‌کننده
0 عکس
9 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ چگونه ممکن است؟ بخش دوم✳️ ❇️گام نخست: احیای علم کلام ◀️علم کلام یکی از علوم اسلامی است که درباره عقاید اسلامی یعنی آنچه از نظر اسلام باید به آنها اعتقاد داشت بحث می‌کند(6) و چون معارف اعتقادی در منابع اصلی دین به صورت منظم مطرح نشده، وظیفه‌ی علم کلام و متکلمین، این است که با استفاده از متد و روش علمی خود، همه‌ی آن مباحث را به خوبی شناسایی کرده و آن را به صورت نظام‌مند طرح و تبیین کنند. بر این اساس، برای مثال در وادی تولید علم روان‌شناسی اسلامی، گام نخست، عبارت است از بررسی کلامی آیات و روایات، و استخراج ساحت‌ها و حالت‌ها و قوه‌های نفس انسان، و سپس تبیین روابط علّی میان آن‌ها و در نهایت، ارائه‌ی نقشه‌ی انسان از دیدگاه اسلام.(7) بر این اساس، علم کلام، موضع پاسخ به ‹چیستی› یک مسأله است. (6) مطهری، مرتضی، آشنائی با علوم اسلامی، بخش کلام، ص۱۷، انتشارات اسلامی، قم. (7) برای تبیین بیشتر این مثال، ر.ک: استاد حسن عباسی، دوره‌ی کلبه کرامت، روی‌کرد انسان‌مدار. @Filsufak
✳️ چگونه ممکن است؟ بخش سوم✳️ ❇️گام دوم: احیای فلسفه ◀️برای جلوگیری از این شائبه که منظورم از فلسفه، یعنی بررسی مجدد مسائل مطروحه در فلسفه‌ی اسلامی، برداشتم از این دانش را بدون ارجاع به هیچ منبعی، توضیح می‌دهم: اگر در وادی کلام، تماماً بر بنیاد وحی و اخبار رسیده از غیب، چیستی دیدگاه اسلام را در وادی هر علم، روشن کردیم، این‌جا اما جایگاه فلسفه، وظیفه‌مان پاسخ به ‹چرائی› آن ‹چیستی›، بر پایه‌ی منطق و تفکر صِرف و بدون کوچکترین ارجاع یا استنادی به نقل، اعم از احادیث و قرآن است. با این توضیح، اکنون می‌توانم از فلسفه‌ی اسلامی یاد کنم به عنوان تلاشی عظیم در ارائه‌ی پاسخ‌های منطقی به بسیاری از موضوعات دین؛ مباحث سنگین ابن‌سینای بزرگ و ابرنابغه‌ی را بخوانید در پاسخ به مسائلی نظیر اثبات وجود خدا و یگانگی او و رد هرگونه شریک برای او؛(8) و نیز تلاش‌هایش برای تبیین منطقی فرایند خلقت افلاک (که البته چون چیستی‌اش از کلام یونانی به دست آن‌ها رسید، غلط بود)؛ و نیز تلاش‌های سهروردی را برای تبیین نظام خلقت مبتنی بر ساختار طبقات انوار؛ و نیز زحمات ملاصدرا را در حل معضل بزرگ حدوث و قدم، و اثبات وحدت خدا و تبیین فرایند خلقت و رجعت و معاد از طریق وحدت تشکیکی وجود و اسفار اربعه. بر همین منوال و در عالم غربی، هگل، بزرگ فیلسوف آلمانی را به یاد آورید؛ او در نوجوانی، طلبه‌ی مسیحیت بود و مسائل الهیاتی‌اش بعدها صبغه‌ی فلسفی پیدا کرد و «تمام فلسفه‌ی او در جهت حل همان مشکل، ایجاد شد.» (9) «هگل ایمان را وارد حوزه‌ی عقل می‌کند ... [و] با وارد کردن بحث ایمان به حوزه‌ی عقل، دین مسیح را عقلانی کرد.»(10) و برای این کار، از اصل عدم تناقض آغاز کرد و وجود را از دل عدم بیرون آورد و از طریق گایست، آن را تا دولت نهایی (که ای بسا همان دولت کریمه‌ی مسیح بود) پیش برد! بر این اساس، دومین گام برای تولید علم دینی، ارائه‌ی پاسخی منطقی به ‹چرایی› و گاه ‹چگونگی› دیدگاه شرع مقدس در باب موضوع مورد بحث می‌باشد. (8) ر.ک: ابن‌سینا: ابن سینا، برهان شفاء، ترجمه و شرح محمدتقى مصباح یزدى، چ اول، تهران، موسسه انتشارات امیرکبیر 1373؛ همچنین: ابن سینا، المبدأ و المعاد، به اهتمام عبدالله نورانى، چ اول، تهران، انتشارات موسسه مطالعات اسلامى دانشگاه مک گیل با همکارى دانشگاه تهران، 1363؛ نیز: ابن سینا، الالهیات من کتاب الشفاء، تحقیق، حسن‌زاده الاملى، چ اول، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه، 1376؛ نیز: ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، شرح و توضیح: احمد بهشتى، چ اول، تهران، موسسه فرهنگى آرایه، 1375، نمط چهارم. (9) دکتر غلامرضا نقوی: متافیزیک و سیاست. مجله علوم سیاسی دانشگاه آزاد کرج، 1388، شماره 8. (10)دکتر حسین بشیریه: عقل در سیاست. تهران، نشر معاصر، 1383، ص 60. @Filsufak
✳️ چگونه ممکن است؟ بخش چهارم✳️ ❇️گام سوم: احیای علم تجربی: ◀️در قرون هشتم تا سیزدهم م. بیشترین حجم و میزان از تحقیقات تجربی و آزمایشگاهی، توسط ما مسلمانان در ، انجام می‌شد؛ از بزرگترین ستاره‌شناسان و منجمان گرفته تا بنیانگذاران جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی تا پرکارتین جغرافی‌دانان و تاریخ‌دانان، تا قوی‌ترین ریاضی‌دانان و فیزیک‌دانان تا بنیان‌گذاران علم شیمی، همه و همه، ما مسلمانان بودیم و این همه، تنها یک دلیل داشت: کلام و فلسفه، سر جای خودشان بودند؛ و به تعبیر بهتر و دقیق‌تر، ‹تفکر› موضوعیت داشت و ما می‌اندیشیدم. جابربن‌حیان، (که من به جِد معتقدم علم شیمی مدرن را لاوازیه از او دزدیده است همان‌طور که دکارت‌شان که نگرش ریاضی به عالم را با مثال ‹شمع›ش بنا گذاشت آن را از ابن‌سینای ما دزدید و هیچ حرفی از سندش نزد)، با دریافت حقایق از امام صادق (ع)، مطالعات عظیمی را در باب ساخت مواد و مقادیر ترکیب آن‌ها انجام داد؛ تا این‌که ضربه‌ای کاری، توسط دو کس، کمر تمدن اسلامی را شکست. ⏹نخست ابوحامد محمد غزالی؛ همو که در اوج جنگ‌های صلیبی و طرح‌ریزی استراتژیک یهود برای نابودی مسلمانان، در بیت‌المقدس زندگی می‌کرد اما حتی یک خط در مکتوباتش علیه این حرکت یهود ننوشت؛ و همین شخص که لعن بر شیعیان را جایز می‌دانست اما لعن بر یزید را حرام اعلام کرد(11) همین شخص بود که به دلیل یا به بهانه‌ی زهدگرایی و فقه‌گرایی خشک‌مذهبش، با نوشتن کتاب ‹تهافت الفلاسفه›، ابن‌سینای بزرگ را در سه مسأله‌ی فلسفی در باب خدا و جهان، تکفیر کرد و بدین‌ترتیب، کمر تفکر را در عالم اسلامی شکاند طوری که تا قرن‌ها بعد، علی‌رغم تلاش‌های سنگین ابن‌رشد و خواجه نصیرالدین طوسی، فلسفه کمر راست نکرد! از دیگر سو «شکست غرب دنیای اسلام در برابر صلیبیون به ویژه در جنگ اول و چهارم صلیبی، و شکست شرق اسلامی در برابر مغول اندکی پس از آن، فتوری در جامعه به وجود آورد که متفکران را به سمت بی‌ارزشی دنیا و تصوف و عرفان فردی سوق داد»(12) و یکی از زمینه‌سازان اصلی آن، محی‌الدین‌بن‌عربی بود که از ناکجا‌آباد ظاهر شد و عرفان نظری را به جهان اسلام معرفی کرد و «یکی از ویژگی‌های تصوف در این دوره، تأثیر عظیم ابن‌عربی بر تصوف ایرانی از قرن هفتم به بعد است»!(13) بگذریم. (11) ابو حامد محمد غزالی، احیاء علوم الدین، ترجمه موید الدین محمد خوارزمی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴، چاپ سوم، ج۳، ص۱۲۴. (12) استاد مجید ضیایی در گفت‌وگو با نگارنده. (13) http://falsafetarbiyat.blogfa.com/post/18 @Filsufak
✳️ چگونه ممکن است؟ بخش پنجم✳️ ✅به هر تقدیر، امروز وقت گله و شکایت نیست و اگر می‌نویسیم، بدین دلیل است که عبرت بگیریم و بدین جهت است که گذشته، چراغ راه آینده است و باید بدانیم که احیای عصر طلایی و عبور از تقلید علمی و رسیدن به مقام تولید علم بر پایه‌ی تعالیم دینی، نیازمند احیای علم کلام است و فلسفه. غرب با عبور از اسنشیالیزم و حتی ساختارگرایی (که لااقل وجهی از ذات‌گرایی داشت) و نیل به پراگماتیزم، قطعاً در حال رسیدن به پوچی است چرا که دیگر حتی از ‹چیستی› یک امر هم نمی‌پرسد بلکه معیار را به فانکشنالیزم داده است و تماماً از کارکردهای آن سؤال می‌کند و این که آیا عمل می‌کند یا نه! دیگر مهم نیست حقیقت چیست بلکه مهم این است که شما به فرمول یا دستوری برسید که عمل کند؛ نه از کجا آمدنش مهم است و نه چیستی‌اش؛ فقط چگونگی‌اش و دستور و فرمولش روشن باشد و بتواند صحت تجربی را در آزمایش، اخذ نماید؛ مثل تئوری‌های بی‌بنیاد موفقیت، که نه چیستی و چهارچوب نظری‌‌شان معلوم است و نه چرایی‌شان؛ بلکه فقط قابلیت بکارگیری و عمل دارند! و در همین نقطه است که به خواست خدا و تلاش نسل جوان، نگاهی نو از میان دو چیز سر بر خواهد آورد: از میان واماندگی حکیمان و حاکمان غرب‌پرست، و درماندگی ساینتیست‌ها و فیلسوفان ملحد! ❇️جمع‌بندی: تولید نیازمند احیای علم کلام است و بازتعریف مسائل فلسفه و احیای رویکرد تجربی. اگر گام‌های یکم و دوم، با تحقیق و به درستی و دقت برداشته شوند دانشمندان اسلامی به زودی خواهند توانست قوانینی بسیار کارآمدتر و موسع‌تر برای مراوده با عوالم وجود، استخراج نمایند. ان‌شاءالله @Filsufak
🕎یک ‹الف‌ولام› و چهل‌سال ‹آسیب‌دیدن›! ـ صفحه‌ی اول ❇️این روزها این سوال، مد است و لذا من هم می‌پرسمش: آیا کسی هست که همه‌ی فریادهایمان را بر سر او بزنیم و همه‌ی گرفتاری‌هایمان را بر گردن او بیندازیم؟ آن نقطه‌ی کانونی بدبختی‌های ما کیست یا کجاست؟! می‌خواهم هر چه در دل دارم را بنویسم هر چه بادا باد! ✅بله هست اما از روی‌کرد فلسفی و روش‌شناختی علمی، با قطع و یقین به شما می‌گویم آن کس قطعاً آمریکا نیست! حتی می‌خواهم بگویم کفار هم نیستند؛ و چه‌بسا بتوانم بگویم همین مسلمانان غرب‌زده‌ی لیبرل حاضر در حاکمیت هم نیستند بلکه آن نقطه‌ی کانونی که کم‌کاری یا شاید بدکاری‌اش ما را به بدبختی امروزمان انداخته، اساتید و علمای مسلمانِ معتقدِ مؤمنِ دل‌سوزِ، اما بی‌دقت و سطحی‌نگری بودند و هستند که غالب‌شان چشم در دهان گذشتگان دارند کأنّه هرچه در کتب علماء قدیم نیامده اصلاً جای بحث ندارد و نباید به آن پرداخت! بله، هر چه فریاد داریم باید بر سر همین ‹ناتولیدگرانِ صرفاً شارح› بزنیم که از درک زمانه و از فهم تهدید و از بصیرت به آسیب‌های جامعه عاجزند اما کرسی‌ها را صاحب می‌شوند و سیاست‌های غلط می‌گذارند و کج‌راهه‌ها خلق می‌کنند و جوانان را به گمراهی می‌کشانند! ⏺بله دوستان، البته که دشمن اصلی همان است که با مدرنیته و با ابزار نرم و رسانه و تکنولوژی‌اش، اسلام ما و سبک زندگی دینی و انقلابی ما را در خود می‌بلعد و مضمحل می‌کند اما شما را به خدا بس کنید و بیش از این، زخمی که خورده‌اید و تلفاتی که داده‌اید و قلب‌ها و ذهن‌هایی که از جبهه‌ی‌تان گرفته‌اند را به پای دشمن نگذارید و این‌قدر شیطان را بزرگ نکنید! والله‌العظیم، ما زخم را از نداشتن سپر و جوشنی خوردیم که علماء بلادمان باید برای‌مان می‌ساختند و نساختند و ندوختند و بر تن‌مان نپوشاندند و ما جوانان را بی‌سلاح و بی‌زره و بی‌سپر، در مدرسه و دانشگاه و جامعه و بازار، روبروی تیر و ترکش مدرنیته قرار دادند و شد این که نباید می‌شد! ◀️والله ما زخم را از ناکارآمدی علماء خودمان خوردیم وگرنه شیطان، توان زدن چنین آسیبی را نداشت بلکه بمانند رفتارش در همیشه‌ی تاریخ، همان کار همیشگی‌اش که «یحرفون الکلمه عن مواضعه» باشد را انجام می‌داد و داد! و او در عصر مدرن، فقط یک کلمه‌ی جدید ساخت و به خورد ما داد و آن ‹ساینس› بود! بله دوستان، ما کفر و الحاد را از درون دانشگاه، به جوانان‌مان تزریق کردیم، در حالی که اگر یک واکسن ساده به آن‌ها می‌زدیم و یک ‹الف‌ولام› را از ابتدای یک کلمه برمی‌داشتیم، این بلاها بر سرمان نمی‌آمد! 🔯سایِنْسْ وَ ما أدْراکَ ما سایِنْسْ! و چقدر دیدیم اساتیدی که آب از لب‌و‌لوچه‌شان می‌چکید آنگاه که از ساینس و علم برآمده از ‹العقل› یا از ‹خِرد بشری› صحبت می‌کردند؛ از نچرال‌ساینس یا علوم طبیعی و تجربی که نپرس که چه تعاریفی می‌کردند بلکه حتی آنگاه که از هیومن‌ساینس یا علوم انسانی نیز حرف می‌زدند آن را همچون موجودی لازمان و لامکان و علی‌الاطلاق و فارغ از دین و باور و ایمان و عاطفه و احساس و قلب و روح و زندگی، به ما ارزانی می‌داشتند؛ ساینسی که همواره درست است و کلی و همیشگی است! ساینسی که بر ‹عقل سرد› استوار است و هیچ گرمی و جوگیری و سوگیری و تعلق خاطر و گرایشی در آن معنی ندارد؛ و در یک جمله، ساینسی که بر العقل استوار است! و همین افاضات اساتید، به سیاسیون نیز کشیده شد و رئیس‌جمهور کشور اسلامی ما که دکتر و حجت اسلام نیز بود در جمع اساتید نمونه‌مان، صراحتاً می‌گفت «پایه‌های علوم، مسیحی و اسلامی و یهودی ندارد و علم، علم بشر است»! بله، علم بر العَقْلْ استوار است یعنی همان‌که در نوع بشر مشترک است و همان که معیار سنجش راستی از کژی و درست از نادرست و صواب از غلط است نزد همه‌ی انسان‌ها! و آیا جوانی که چنین توصیفاتی از ساینس بشنود، حق ندارد دل به آن بسپرد و هرگز و محالاً بدان شک نکند؟ و تو به من بگو چرا جوان خام بی‌سلاح ما نباید به دعوت ساینس به الحاد، لبیک بگوید؟ ✴️بله دوستان، الف‌لام‌عقل! یعنی عقلی که با الف‌ولام، معرفه شده و نزد همه‌ی انسان‌ها شناخته شده و معتبر است! آن یگانه معیار سنجش! آن تنها سنگ محک رفتارها! همان سنجنده‌ای که در تمامی بشر، یکسان است و همان که بر ساااااااینس، مهر تأیید گذارده و آن را از جهت قابل‌استفاده‌بودن برای تمام بشر، تضمین کرده است؛ چه آن بشر، مسلمان باشد چه مسیحی یا بودایی یا کافر! چراکه العَقْلْ، ورای تمامی این گرایش‌هاست! بله دوست من، این بود سهم شیطان از تحریف و از قرار دادن ساینس پوچش بر بنیادی محکم به نام العقل؛ و این بود تیری که با ترکیب ‹ساینس‌العقلی›، به سمت دین و جوان مؤمن، پرتاب نمود! این از صحبتی که باید در باب تهدیدشناسی ارائه می‌کردم. @Filsufak
🕎یک ‹الف‌ولام› و چهل‌سال ‹آسیب‌دیدن›! ـ صفحه‌ی دوم ✴️اما وجه دیگر این داستان، آسیب‌شناسی است و بررسی این موضوع که آن‌ها که باید آسیب‌پذیری جوانان را می‌پوشاندند و زره بر تن‌شان می‌کردند و آنگاه به جبهه‌ی مواجهه با تهدید می‌فرستادند چه کردند؟ کاری ندارم به این‌که اوایل انقلاب، دست امام برای تولید علم دینی را در پوست گردو گذاشتند و خیلی زود، کاسه‌ی زهر علمی را به او نوشاندند و دانشگاه‌ها را با همان ساینس‌های دوره‌ی پهلوی، بازنمودند و جوانان را جهت نابودسازی، بدان‌جا دعوت کردند! این به کنار که نتوانستند علم دینی تولید کنند و هنوز هم در اجابت تمنای امام جامعه برای تولید چنین علمی، درمانده‌اند و برخی‌شان هم آن را «تمنای محال» می‌خوانند؛ تولید علم دینی از آن‌ها نخواستیم! تمام حرف من در این مقاله این است: آخر ای اشباه‌العلماء و لاعلماء، شما حتی پس از چهل سااااال، از عهده‌ی انداختن یک الف‌ولام از ابتدای ‹العَقْل› هم برنیامدید که امروز یک ترسویِ قاعدِ زخم‌بسترگرفته از لمیدگی، نتواند قاعدگی و لمیدگی و خستگی و بی‌عرضگی و بی‌تدبیری و ترسش را با العقل، توجیه کند؟! و نتوانستید با این کمترین کار، مانع از این شوید که امام جامعه مجبور شود در این شرایط حساس، خود وارد صحنه شود و تقابل را علنی کند و شمشیر بکشد و نهیب بزند که «ترسوها حق ندارند از عقل حرف بزنند»؟! شما علماء حتی صحنه را برای ورود ما جوان‌ها هم باز نکردید تا خودمان کاری بکنیم بلکه خود همچنان متولیان همه‌ی امورید! ⭕️جوان مؤمن، جوان مسلمان، جوانی که دین را کنار گذاشته‌ای، بدان که بزرگ‌ترین دروغ تاریخ، چیزی است به نام ‹ساینس مبتنی بر العقل›؛ چرا که در این عالم خاکی و نزد این بشر، هرگز چیزی به نام العقل، وجود نداشته است! و بدان که هر چه بوده، ‹عقل› بوده؛ یعنی عقل من و عقل تو و عقل عمر و عقل زید و عقل مسلمان و عقل مسیحی و عقل بودایی و عقل کافر و عقل لیبرال و عقل هر کسی که مصداق فحشی به نام ‹اُپن مایند› نیست یعنی همچون سیب‌زمینی نیست و رگ دارد و به یک درک و شعور و به یک توان داوری و قضاوتی رسیده است و به چیزهایی باور دارد و چیزهایی را رد می‌کند و به چیزهایی گرایش دارد و از چیزهایی روگردان است! ❎بله دوست جوان من، بدان که در این عالم، فقط و فقط، ‹عقل› موضوعیت دارد و نه العقل؛ عقل من و عقل تو، که مبتنی بر ایمانیات من و توست؛ چه به خدا مؤمن باشیم و چه به جبت و طاغوت؛ عقل من و تو که مبتنی بر تولّی و تبرّی من و توست؛ چه به خدا تولی بجوییم و چه طاغوت ولیّ‌مان باشد؛ و به همین نسبت، عقلی که مبتنی بر حب و بغض‌های من و توست و مبتنی بر عواطف ما و محیطی که در آن زاده شده‌ایم و رنج‌ها و نفرت‌هایمان و آسودگی‌ها و عشق‌هایمان! و همین عقل است که فکر ما را می‌بندد و جهت می‌دهد و فکر که منشأ تولید علم است، کنیزک اوست برای اثبات و رد منطقی و استدلالی هرآنچه عقل می‌خواهد؛ و خواسته‌های قلب هر کس،‌ برای او عقل می‌سازد یعنی بست‌ی می‌سازد که فکر او را به سمت آرمان‌ها و تمناهای خاص خودش، سوق می‌دهد؛‌ و بدان که باورهای قلبی هر انسانی، زیرساخت‌های فکر او برای چهارچوب‌بندی علم تولیدی او هستند و می‌توان این مطلب را با صدها نمونه و شاهد در تمامی علوم، اثبات کرد. ❎بله دوست من، العقل، بزرگ‌ترین دروغی بود که اساتیدمان به ما گفتند و ساینس را که زاده‌ی اذهانی با گرایشات و عقول خاص سازندگانش بود به‌گونه‌ای به ما ارزانی داشتند که پذیرفتیم زاده‌ی العقل است و سازندگان و گردآورندگانش در آن هیچ نقش جهت‌دهنده و سودهنده و هدفمندی نداشته‌اند! بله دوست من، این کثیف‌ترین دروغی بود که به من و تو گفته شد و این دروغ، در قلب و روح من و تو نقش بست چون علماء ما در خواب بودند و از عهده‌ی تولید علم دینی که هیچ، از عهده‌ی انداختن یک الف‌ولام هم برنیامدند! ❇️منِ دانشجو اما به نوبه‌ی خودم در تشریح سازوکار عقل، و نسبت‌شناسی عقل و فکر، و تبیین جایگاه قلب و گرایشات قلبی در شکل‌دادن به عقل، و نقد العقل، در حدّ وسع نفس و فهم خودم، تلاشی فلسفی نمودم که در جلسه‌ی 34 دوره‌ی طرح‌ریزی استراتژیک لقمان، ارائه گردید. باشد که مفید افتد و دانه‌‌ی ارزنی در زدون جهل موجود، و ممانعت از انحطاط تمدنی، مؤثر باشد. بعد از آن البته نزد بسیاری از تصمیم‌گیران و همان‌ها که وظیفه‌‌ی تمهید برای تولید علم دینی را دارند رفتم و از لزوم شکل‌گیری جبهه‌ی علمی و تربیت نسلی که مسلح به تفکیک فکر و عقل باشد گفتم و توضیح دادم که راه نجات، در شناساندن این تفکیک به دانشجویان و طلاب است اما متاسفانه در جمهوری اسلامی، انگار که میلی به عمل به خواسته‌های رهبری نیست و مسئولین به همان طلاکوب‌کردن و بر دیوار چسباندن تمناهای ایشان، قانع‌اند! @Filsufak
◀️معنای عقلانیت چیست؟! ✳️همان‌طور که رهبری فرمودند، به طور واضح و صریح،‌ عقلانیت به معنای ‹محاسبه‌‌ی درست›؛ لطفاً خوب به این ترکیب، دقت کنید: محاسبه و درست! حال، حقیر تلاش می‌کنم با این ترکیب، رفتارهای سران را روشن کنم. 1️⃣مقدمه‌ی 1: لازمه‌ی قضاوت در باب یک مسأله، شناخت است. 2️⃣مقدمه‌ی 2: لازمه‌ی شناخت کامل از مسأله، داشتن نگرش روی‌کردی به تمامی جوانب آن مسأله است. نگرش روی‌کردی سبب محاسبه و استخراج ابعاد قوت‌ها و ضعف‌ها و آسیب‌پذیری‌های شما، و تهدیدهای دشمن می‌شود. 3️⃣مقدمه‌ی 3: اما محاسبه، بدون وجود نظام شاخص‌ها و معیارها، ناممکن است و در واقع، این نظام شاخص‌های شماست که به شما می‌گوید ‹چه چیزی درست است›‌ و ‹چه چیز غلط›؛ چه چیزی ضعف است و چه چیزی قوت و فرصت! 4️⃣مقدمه‌ی 4: معیارهای مدرنیته که رهبری از آن‌ها تحت عنوان ‹عقلانیت دشمن› یاد کردند عبارت‌اند از: اصل حداکثر بقا و عمر (به دلیل نبود عالمی دیگر)؛ اصل حداکثر لذت (به دلیل نبود بهشت)؛ اصل شحّ نفس یا خودمداری (به دلیل نبود جزا و پاداش در عالمی دیگر)؛ اصل حداکثر کسب سود (به تبع خودمداری)؛ اصل حداکثر بی‌رحمی (به دلیل اصالت توحش برای بقاء) و قس علی هذا. 5️⃣مقدمه‌ی 5: در مقابل اما نظام شاخص‌های ‹عقلانیت اسلامی› عبارت است از: اصل ایثار جان و مال (به دلیل باور به پاداش اخروی)؛ اصل حداقل لذت (به دلیل لزوم قناعت)؛ اصل حداقل سود (به دلیل لزوم انفاق و بخشش)؛ اصل جمع‌گرایی و حفظ جامعه (به تبع ایثار)؛ اصل شجاعت (به دلیل لحاظ شهادت به عنوان بالاترین مقام اکتسابی) و قس علی هذا. ⏪نتیجه‌گیری یکم: بنابراین چیزی کلی و فراگیر به نام ‹العقل› که مبنی و شاخص تعیین درست از نادرست و حق از باطل باشد وجود ندارد؛ بلکه هر انسانی یا هر نحله و گروهی، عقل خودشان را دارند و عقل‌شان برآمده از نظام شاخص‌هایی است که به آن‌ها باور دارند. ⏪نتیجه‌گیری دوم: عقل رئیس‌جمهور ما بر مبنای هر نظامی از شاخص‌ها که باشد، شواهد گویای آن است که به جنابشان دستور می‌دهد که در قرنطینه باش مبادا بیمار شوی، و حل مشکلات مردم‌ اصلاً اولی‌تر از حفظ جان و بقاء خودت نیست و بنابراین از هر کس که میان مردم بوده است دوری کن و جلسات را کنسل کن حتی اگر سطحش، سطح سران قوا باشد؛ این تو هستی که مهمی و نه جمع ملت و نه کلیت کشور و نه بقاء تمدن و نه ذبح اسلام با انگ ناکارآمدی نشانه‌های اسلام (حجت‌الاسلام‌). ⏪نتیجه‌گیری سوم: عقل رهبر انقلاب، بر مبنای عقلانیت اسلامی و بر اصول ایثار و شجاعت و مردم‌داری و ترحم و خدمت به خلق، بنا شده است و لذا به صراحت، رفتارهایی نظیر رخوت و رکود و قعود برای حفظ جان را حاصل از ‹ترسویی› می‌شمارد و تصریح می‌کند که این رفتار،‌ مبتنی بر ‹عقلانیت دشمن›‌ است و ترسوها حق ندارند از ‹عقلانیت [اسلامی]› حرف بزنند. ⏪نتیجه‌گیری چهارم: من معتقدم لیبرال‌ها نه روش ‹محاسبه› را می‌شناسند و نه ‹درست›‌ را درست تشخیص می‌دهند! پس کلاً ‹محاسبه‌ی درست› ندارند. ⏪نتیجه‌گیری پنجم: هر چه فریاد دارید اول بر سر علماء بلاد بزنید که چماقی به نام ‹العقل› را بدست دشمن دادند؛ و ثانیا بر سر لیبرال‌ها بزنید که با آن چماق، مردم و کشور خود را بدین بدختی دچار نمودند. @Filsufak
✳️مگه میشه؟ ... بله همینه! ❇️برای من که دغدغه‌ی فلسفه‌ی علم دینی و عبور از الگوهای علمی غرب را دارم، جملات کوتاه فوق، زیباترین کلمات قرآن است! بله، قرآن، در سوره‌ی مریم؛ سوره‌ای که به زیباترین شکل ممکن، عبور از الگوهای و برآوردهای علمی موجود را از طریق ترکیب ادبی بسیار زیبای «أَنَّى يَكُونُ ... كَذَلِكَ» به ما گوشزد می‌کند. در این ترکیب، خداوند ابتدائاً برآوردهای علمی و قوانینی که ذهن بشر بر اساس آن‌ها شکل گرفته است را مطرح می‌کند و سپس آن‌ها را به سخره می‌گیرد! قوانینی که همین امروز نیز سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران، به عنوان الگوهای سوآت و مکاتب ده‌گانه‌ی تنظیم استراتژی، بر اساس آن‌ها عمل می‌کنند و ملتی را به دنبال آن‌ها می‌کشانند؛ الگوها و مکاتبی که هیچ بویی از غیب و ماوراء و نقش خداوند و امدادهای غیبی در آن‌ها نیست؛ الگوها و مکاتبی به‌غایت، پوزیتو و عینیت‌گرا و مبتنی بر شواهد تجربی؛ در حالی که الگوی علمی قرآن، چیز دیگری است: 1️⃣ یاد باد بنده‌ی خدا ‹زکریا› آنگاه که گفت خدایا من استخوانم سست گرديده و سرم سپيد گشته و زنم نیز نازاست اما خدایا تو از جانب خودت به من جانشینی ببخش! خدا فرمود ما به تو یحیی را خواهیم بخشید. زکریا گفت ‹مگر می‌شود› در حالی که من پیرم و زنم نازاست؟ فرشته گفت که خدا فرموده: ‹همین است›! ⏪تحلیل: علم می‌گوید تحقق معلول، بدون وجود عللش، امکان ندارد، و در این ماجرا، علل تولید فرزند، مهیا نیست. خدا می‌گوید این الگوها، انسدادهای ذهنی شماست و الا برای من، همه چیز، ‹هیّن› است و ‹آسان›! 2️⃣ یاد باد بنده‌ی خدا ‹مریم› آنگاه که فرشته به او گفت ‹خدا خواسته که به تو پسری پاکیزه بدهد›! مریم گفت ‹مگر می‌شود› من پسردار شوم در حالی که کسی مرا لمس نکرده است؟ فرشته گفت که خدا فرموده: ‹همین است› و همه چیز بر من آسان است! ◀️امروز تمدن اسلامی در نقطه‌ی عطف بزرگی قرار دارد: نقطه‌ی عطف از علم الحادی به علم وحیانی؛ و نقطه‌ی گذر از الگوهای علت‌مدار به الگوهای غیب‌مدار؛ و عبور از الگوهای قانون‌مدار به معجزه‌مدار؛ و عبور از الگوهای ‹ابزارمدار› به الگوهای ‹امدادمدار›؛ و در یک جمله، عبور از الگوی ‹خدای دست‌بسته›ی یهودیت به الگوی ‹خدای دست‌باز› قادر متعال اسلام! ⏺آیا امروز در طرح‌های استراتژیک دولت‌مردان ما، جایی برای خدا و امداد او وجود دارد؟! آیا ما به امام زمان و فرج و یاری او مضطریم؟ به جرأت می‌توان گفت خیر؛ بلکه ما مبتنی بر الگوهای الحادی، فقط به دنبال فهماندن این نکته به خداییم که بدون تو و حجت‌ت هم از پس خودمان برمی‌آییم! و این‌گونه خدا، ما یعنی مدعیان ایمانش را نیز در کنار کافران، با یک ویروس ناچیز می‌آزماید و چه بسا ما بیش از کافران، در این امتحان الهی، سرافکنده شویم چرا که می‌بینم برخی کشورهای سکولار، برنامه‌های دعای عمومی تدارک دیده‌اند اما دولت جمهوری اسلامی، صرفاً به پخش یک دعا از تلویزیونش بسنده نموده و هیچ حرکت اجتماعی معنوی را سامان نمی‌دهد چرا که الگوهای علم الحادی، به او گفته‌اند حتی درب مساجدت هم باید بسته باشد! ❎خدایا ما چقدر فقیر ذهنی هستیم! @Filsufak
◀️خدایی به نام کرونا! ✡این شیاطین صهیون، برای اغوای بشر و خصوصاً تحریف و تمسخر مفهوم به مفهوم قرآن ما قسم خورده‌اند و برنامه دارند! اگر قرآن گفته باشد "همانا سست‌ترین خانه‌ها خانه‌ی عنکبوت است"، برای‌مان و برای کودک و نوجوان‌مان صدها قسمت "مرد عنکبوتی" می‌سازند و او را قوی‌ترین مرد، و تارهای عنکبوتی‌اش را قوی‌ترین ریسمان جلوه می‌دهند تا هرگاه نوجوان شما به آن آیه‌ی قرآن رسید، با پوزخندی آن را به تمسخر بگیرد و بگذرد! حالا دیگر کاری به ایمیج‌هایی موهنی که از فرشتگان در اذهان بشر ساخته‌اند ندارم و از تغییر دادن رویکرد معرفت‌شناختی ما از آیت‌نگری (و آیتیون به معنای یافتن دلیل خلق موجودات) به آرخه‌مداری (و آیتیون به معنای علت به وجود آمدن موجودات) چیزی نمی‌گویم اما باور کنید در این قصه‌ی کرونا، تحریف مفاهیم و روش‌ها را کنار گذاره‌اند و خود خدا را نشانه گرفته‌اند! ✳️ یکی از پیچیده‌ترین و سخت‌فهم‌ترین اوصاف خدا در قرآن، صفت "کل یوم هو فی شأن" است که درگذر از فهم فلسفی مفسرین خصوصاً ملاصدرا از آن، ترجمه‌ی لغوی‌اش بدین‌معناست که خدا هر روز، در یک شأن است؛ و جالب این‌جاست که این جمله، آشناترین جمله‌ای است که ما تقریباً هر روز و هر هفته و هر ماه، آن را از زبان نمایندگان داخلی و خارجی سازمان قطعاً شیطانی "بهداشت جهانی" می‌شنویم اما نه در مورد خدا بلکه درباره‌ی یک ویروس! ⚛ویروسی که واجد اقسام صفات خدایی معرفی می‌شود: قادر مطلق است و همه را به زانو درآورده است و حیات و ممات ما در دستان اوست! فراگیر است و از رگ گردن به شما نزدیک‌تر؛ و از همه مهمتر، "کل یوم هو فی شأن" است و تغییر ماهیت می‌دهد و به خواست خود، هر روز در شأنی ظاهر می‌شود و خود را به گونه‌ای جدید، نمایان می‌کند! و چنین چیزی چیست اگر خدا نیست؟! و یادمان باشد این شیاطین، برای نابودی یهودیت اصیل، از ابتدا نگفتند خدا نیست بلکه با استدلال‌های فلسفی، از این آغازیدند که "آب خداست" یا هوا خداست یا آتش خداست و بعدها کم‌کم گفتند هیچ خدایی نیست بلکه اتم‌ها بنیاد عالم‌اند! در مسیحیت هم ابتدا خدای‌شان را سه خدا کردند و بعدها وجهه‌ی طبیعی و سپس انسانی به آن دادند و امانیزم امروزی را از آن خلق کردند! و سوال این است که برنامه‌شان برای اسلامی که امکان تحریف ظاهر آیات قرآنش را ندارند چیست؟! آیا چیزی جز قلب کردن و مشوش کردن مفاهیم و روش‌ها و دستورهایش؟ شیطان کاری می‌کند که خدایی که هر روز در یک شأن است را به‌مانند کرونای واجد شئون بفهمید! خدا چیست؟ چیزی شبیه به کرونا! شاید هم همان طبیعت باشد که قاهریت و جباریت خود را هر روز در یک شأن، بروز می‌دهد! و خطر این کج‌فهمی و انحراف، از الحاد و بی‌خدایی بسیار بیشتر است! ⏪پی‌نوشت: 🕎اینکه الیگارشی حاکم بر جهان، به دنبال چه چیزی است و چرا چین، یک‌ماهه از کرونا عاری می‌شود اما آمریکا به عنوان ابرقدرت جهان، در قاهریت کرونا گرفتار می‌گردد و چه‌بسا به‌زودی در آتش دوقطبی انتخاباتی‌اش نیز بسوزد، همه احتمالاً نشانه‌هایی هستند که خبر از کندن الیگارشی جهانی از آمریکا و انتقال قدرت‌شان به چین می‌دهد و این انتقال، هزینه‌هایی دارد که انسان‌ها باید برای بقای الیگارشی بپردازند و قطعاً یکی از آن‌ها، وحشت از خدای منحوس متوحشی به نام کرونا است تا بدان مشغول گردند تا الیگارشی فرصت یابد کار انتقالش را انجام دهد! ✡دین و باور و حیات و ممات ما، همه بازیچه‌ی یک گروه یهودی است که ثروت و قدرت جهان در دست آنهاست و البته فقط یکی از ابزارهایشان، تولید خدایی به نام کروناست! و باید که این غده‌ی سرطانی و فاسد صهیونیزم، از زمین محو گردد تا امکان نجات بشر، فراهم آید! @Filsufak
🚫مدیران عجول و راهبردنگاران آن‌وری در بازی عقل کانتی! ✴️موضوع این نوشتار، اندر احوالات مدیران دل‌سوزی است که دهه‌هاست برآنند تا ناهنجاری‌ها بشکنند و مضمحل نمایند و هنجارها عَلَم کرده و مردم را به راه راست هدایت نمایند! و حقیر به عنوان عضوی از جامعه‌ی هیچکارگان عالَم، صرفاً می‌خواهم تحلیلی از این وضعیت، ارائه نمایم بر سبیل تمثیل و تشبیه؛ باشد که جسارت ما را ببخشند! ◀️جناب کانت که بزرگترین فیلسوف قرن هجده باشد عرض نمود که عقل بشر صرفاً می‌تواند بر طبیعیات، عمل فاهمه را انجام دهد آن هم به مدد قواعد و مفاهیمی که به نحو پیشینی، در ساختار ذهن انسان، موجود است؛ این‌گونه که قوه‌ی خیال، مشهودات متکثر (رنگ و بو و طعم و ...) را می‌گیرد و وحدت می‌بخشد و سپس خدمت قوه‌ی فاهمه‌ی گرامی عرضه داشته می‌پرسد ای فاهمه، با قواعد و مفاهیمی که در تو نهاده‌اند بفرما این چیزی که ما دیده‌ایم چیست؟ و فاهمه هم در تعریف تمامی عینیات و طبیعیات، سربلند بیرون می‌آید تا این‌که روزی قوه‌ی خیال از سر بیکاری، مشاهده‌ی عالم را رها کرده محو تماشای یک تابلوی نقاشی زیبا گشته و مثل همیشه، کثرات را در وحدتی گرد می‌آورد و خدمت فاهمه ارسال می‌نماید که بفرما بگو این چیست؟! از قضا فاهمه هر چه در دور و بر آن امر، می‌چرخد و مفاهیمش را همچون کولیس و خط‌کش و نقاله و متر و ترازو، بر آن می‌زند شاید چندوچونش را دربیارود و تقریری علمی از آن بیان دارد فقط به در بسته می‌خورد و هیچ مفهومی از داشته‌هایش به آن نمی‌خورد که نمی‌خورد! لذا برمی‌گردد و از خیال می‌پرسد مطمئنی درست دیده‌ای؟ و خیال می‌گوید به والله همین بود! و فاهمه دوباره به چرخش می‌افتد حول امر مجهول، اما باز هم هیچ! و خلاصه این دو به این «بازی هماهنگ» و این دَوَرانْ اطراف این موجود عجیب و فضایی ادامه می‌دهند و بازی می‌کنند و از این چرخش بی‌ثمر، انسان از نفهمی‌اش به یک شعف و بهجتی می‌افتد و آن را لذت رؤیت امر زیبا می‌نامد! ❎ و اما حال مدیران ما: ابتدائاً گزارشی می‌آید از قوه‌ی رصدگر سازمان که ای رئیس، چه نشسته‌ای که فلان هنجار دینی به فنا رفت! پس آن مدیر گرانسنگ، دستوری می‌ارسالد خدمت معاونت راهبردی سازمان معظم، که بفرما بگو داستان چیست و طرح استراتژیکی عرضه بفرما بر ما تا عملیاتی به‌غایت متقن به انجام برسانیم و ناهنجاری بزداییم و هنجارها احیا بنماییم؛ و راهبردنگاران تربیت‌شده‌ی شرق و غرب، به مدت سی‌سال، بر علم و اصول و الگوهای معروفه، طرح‌های استراتژیک می‌دهند و مدیران دل‌سوز نیز بودجه‌ها زمین می‌زنند و عملیات می‌کنند اما وضع روز به روز بدتر می‌شود! تا این‌که بالاخره می‌فهمند که رهبرانشان راست می‌گفته‌اند که مشکل از همین علم غربی است! و این تازه آغاز بازی کانتی آن‌هاست! ❎مدیر گرانسنگ، معاون راهبردی محترم را صدا زده دستور می‌فرمایند که یک جمع دین‌شناس، مهیا نموده و از آن‌ها بپرس تکلیف چیست؟! اما هنوز هفته‌ای نگذشته، مدیر که آماری برای ارائه به بالاسری‌ها ندارد به سراغ اندیشمندان می‌آید که پس چه شد طرح؟! می‌گویند حضرت مدیر، ما نه نانوا داریم و نه خم رنگرزی! زمان می‌برد؛ صبری بفرمایید و تحملی کنید تا بفهمیم چه گلی باید به سر بگیریم! سه روز دیگر می‌گذرد و مدیر گرامی، طرح استراتژیک را بر میز خود نمی‌بیند و عصبانی شده دستور می‌فرماید که ول‌شان کنید این بودجه‌هدردهندگان را! کلاه‌خود و زره خود ما را آماده کنید و خدم‌و‌حشم مهیا نمایید و بودجه‌ها تخصیص دهید تا خودمان به شیوه‌ای که دیشب در خواب دیده‌ایم، بزنیم به دل عملیات و مادر نابهنجاری‌ را به عزایش بنشانیم! ⏺و هفته‌ای و ماهی و سالی می‌گذرد و مدیر، خسته،، و لشکر، هزیمت‌شده، از عملیات برمی‌گردند چراکه فهمیده‌اند برای حمله، نیاز به طرح استراتژیک واقعی داشته‌اند! و مجدداً بودجه را سُر می‌دهند به سمت پژوهش، اما مجدداً هنوز یک‌ماه نگذشته، حوصله‌شان سر می‌رود و هوس عملیات می‌کنند و مجدداً‌ می‌زنند به دل خط و مجدداً عجله و شکست و مجدداً بودجه و مجدداً تمنای طرح؛ و این بازی ‹راهبرد ـ عملیات› میان ‹نهاد علم و نهاد عمل› ادامه می‌یابد و همه فکر می‌کنند برای رضای خدا در حال تلاش‌اند و لذا همه خوشحال‌اند و همه در لذت و شعف! ⏹و گناه بی‌ایمانی‌ها و کج‌روی‌های جامعه و مردم، بر عهده‌ی سه گروه است: مدیران عجول عملیات‌گرای آماردهنده، و تیم‌های راهبردی خسته و تربیت‌شده‌ی شرق و غرب، و علمایی که فقه حکومتی و علم دینی را تولید نکرده‌اند! و ⏹ بسیار بسیار بسیار بدتر از آن، اینکه ما حتی ‹الگوی تولید علم دینی› را هم نداریم! الگوی طرح‌ریزی و علم جامعه‌سازی دینی که هیچ!! محالاً نداریم!! و بر نسل جوان است که این علم را نه با متدهای آکادمیک یا فقهی موجود، که از راهی دیگر تولید کند؛ و در این راه، نخستین گام، ‹تولید الگوی تولید علم دینی› است و این، مهمترین دغدغه‌ی من است. @Filsufak
✡همه می‌دانیم که جهان مدرن، اگر یک ویژگی ذاتی داشته باشد، ابهام است و عدم قطعیت امور و مسائل، و در یک کلمه، نفاق! همه چیز جهان ما منافقانه است و هیچ چیز روشن نمی‌شود و دلایل امور، مشخص نمی‌گردد و همه چیز، پشت پرده است و پنهانی و منافقانه! ☸این میان، زبان گفت‌وگو میان بازیگران جهانی، پالس‌ها هستند و نشانه‌ها! 🕎لیبرال‌های وطنی ما نیز که تربیت‌یافتگان همان نظام فراماسونی جهانی‌اند زبان گفت‌گوی کثیف و منافقانه و بزدلانه‌ی مدرن را خوب می‌دانند و با همان زبان، با آن‌ها سخن می‌گویند؛ و لذا "پایین آوردن قیمت دلار از صبح امروز" اگرچه بخاطر تنش پیش‌آمده باید بالا می‌رفت، و "دانشمند هسته‌ای ندانستن شهید فخری‌زاده"، و موضع‌گیری سرد و بی‌روح و بی‌تأثر وزیر دفاع، و پیام دیرهنگام و بدون درخواست انتقام رئیس‌جمهور، همه و همه نشانه‌ها و پالس‌هایی هستند برای رساندن یک پیام به آمریکا: 🆘"چیزی نیست؛ اتفاقی نیفتاده؛ نگران نباشید، ما کاری نمی‌کنیم که آینده‌ی مذاکراتمان با شما دچار چالش شود!" ⛔️و خاک بر سر لیبرال‌های کثیف، و دو بیشتر، اُف بر مسلمانانی که به این لیبرال‌ها رأی دادند تا با افتادن به دست و پای شیطان بزرگ، زندگی حقیرانه‌ی مادی‌شان را بهبود دهند! ✳️و راه نجات، فقط یک چیز است: ✅ ❇️تمام مردم مسلمان ایران باید بابت انتخاب روحانی و التماس به شیطان، توبه کنند شاید خداوند ما را ببخشاید و نکبت و ذلت را از ایران بردارد و رحمت و برکت را جایگزین آن کند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️آنگاه که حاج قاسم از "نقش و اهمیت همراه" می‌گوید! ❎و چه بسیار بوده و هستند همراهانی که چون خود، کوته‌بین و پوچ‌مغز و سبک‌سر بوده‌اند بزرگ‌مردان افق‌نگر بلند‌آرمان را تا سقف کوتاه حقارت خود به زیر کشیده‌اند! ◀️اما ای حاج قاسم عزیز، کاش می‌بودی تا از تو به عنوان نماینده‌ی بلندآرمانان انقلاب می‌پرسیدم که "پس نقش شمای مدیر، در انتخاب همراهان‌تان چیست؟" ✳️من دیدم که تو حتی از آفت "دل‌نگرانی به‌حق همراهت" هم آگاه بودی و حاج اصغر دل‌سوزت را بخاطر دل‌سوزی مفرطش نهیب زدی مبادا مانع از پروازت به سوی افق‌ها و آرمان‌های بلندت گردد و خدا می‌داند با چاپلوسان و مجیزگویان اطرافت چه برخوردی کرده‌ای که توفیق یافتی هم به آرمان‌هایت دست یابی و هم به فیض شهادت نائل آیی؛ اما حاج قاسم عزیز، چرا فکر کرده‌ای دیگر مدیران و آرمان‌خواهان انقلابی نیز همچون خودت، در مقابل مجیز و دل‌سوزی، دل نداده‌اند و کم نیاورده‌اند؟ نه، خیلی‌ها کم آوردند و اصالت را بجای "کار" به "یار" دادند و آرمان را به خواست یار، تقلیل! 🅾پس ای حاج قاسم عزیز! همراه بد، یک‌سوی رکود و رخوت و دون‌پایگی است و مدیر ناپای‌مرد و لغزنده و شل‌دل نیز سوی دیگر آن!
29.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️اگر مسلمان باشی قرآن بهت اجازه نمیده رأی ندی! ❇️نگاهی قرآنی به مساله‌ی حضور یا عدم حضور در انتخابات.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◀️علم مدیریت در چند جمله: 1️⃣ ارائه‌ی چند جمله‌ی شعاری و زیبا و انگیزش‌بخش به عنوان ‹چشم‌انداز›؛ 2️⃣ تبدیل آن رؤیای زیبا و شعاری به چند هدف کمّی و قابل سنجش؛ 3️⃣ تبدیل اهداف به مجموعه‌ای از پروژه‌ها و برنامه‌ها؛ 4️⃣ مدیریت مداوم و پیگیری آن‌به‌آن از مسئولین پروژه‌ها و رفع موانع تا رسیدن به اهداف! ⏮️و کسی که تمامی این پروسه، یعنی از رؤیاپردازی تا پروژه‌آفرینی و برنامه‌ریزی و اجرا را خلق، تنظیم و مدیریت کند یک نابغه‌ی مدیریت است. آفرین بر سید علی خامنه‌ای که امروز و تنها پس از چهل سال و در بدترین شرایط و فشارهای ممکن، رؤیایش را محقق کرد؛ و البته آفرین بر ملت مقاوم و صبور و تمدن‌گرای ایران، و صدالبته آفرین بر آن مردان بزرگی که کنار این مرد بزرگ ایستادند و در راستای تحقق این رؤیا، تا شهادت جنگیدند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️توجه: حاوی الفاظ رکیک! ◀️بدتر از خود حرف‌هایشان این است که از گفتن این حرف‌ها هیچ هراسی ندارند! و این یعنی مرگ "قدرت بازدارندگی نگاه اجتماعی"! و این مرگ قدرت نگاه بخاطر ترویج و گفتمان‌شدن این حکم اجتماعی بود که"تو حق قضاوت کردن دیگران را نداری"! و این حکم در واقع ذبح امر به معروف و نهی از منکر بود که هردو، ریشه در قضاوت دارند! *⃣اسلام، تک‌تک مردم را قاضی می‌خواست اما لیبرالیزم، فرد انسان را به موجودی خودبین و خودخواه و خودگرا و یا به تعبیر آدام کورتیس در مستند "قرن خود"، به یک "ماشین خوش‌حالی" تبدیل کرد! ماشین‌هایی که همواره در رقص به دور خود بوده و نه هیچگاه از اطراف خود آگاهی دارند و نه اگر آگاهی یابند فهمی برای قضاوت اجتماعی دارند و نه اگر فهمی دارند، جربزه‌ای برای ایستادن و قضاوت کردن و مانع شدن دارند! لیبرالیزم بهترین تکنولوژی نرم شیطان برای هبوط دادن انسان و جامعه‌اش به الگویی پست‌تر از جامعه‌ی حیوانی است. ⚛ و امام این جنبش در ایران، رامبد جوان بود که لیبرال‌ها به‌خوبی گفتمان‌سازی "تو حق قضاوت نداری" را با او پیش بردند و نفوذی‌ها در جمهوری اسلامی نیز  پولش را در خندوانه دادند تا اسلام را ذبح کند!
🔽خب رئیسی که حقیقتاً تجسم کلمات طیبه‌ی ‹خدمت› و ‹مجاهدت› فی سبیل الله بود از میان ما رفت. در این شرایط اما همه‌ی تحلیلگران، درگیر عوامل مادی حادثه‌ی سقوط هلیکوپتر حامل او هستند اما هیچ‌کس از عوامل معنوی و غیرمادی این مصیبت، هیچ نمی‌گوید چراکه هیچکس نمی‌خواهد ذره‌ای از بار این حادثه را متوجه خود کند! ولی اگر مسلمانیم باید بدانیم که قرآن (شوری: 30)، تحلیل دیگری دارد: *️⃣«وَ مَا أَصَابَكُمْ مِّنْ مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ!» هر مصيبتى بر شما مى‌رسد به سبب اعمالى است كه انجام داده‌ايد! ⏬بله، وقتی اکثر (و واقعاً اکثر) مردم ما به جایی رسیده‌اند که دهان‌شان بی‌تحقیق و بی‌علم و اطلاع، به نق‌زدن و تحلیل‌های مفتِ حال‌بهم‌زن و دزد نامیدن همه‌ی مسئولین، باز و جاری است آنگاه سنت‌های الهی این‌گونه ورود می‌کند و یک مجاهد راه پیشرفت و خدمت را به‌یک‌باره از ملت می‌گیرد! ⏪و بدتر اینکه انتهای آن آیه یک قید لطف هم دارد: «وَ يَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ»! یعنی خدا از بسیاری از ناشکری‌هایتان و حرف‌های مفت‌تان و بدکاری‌هایتان می‌گذارد و سر خیلی چیزها مصیبت سرتان نازل نمی‌کند! و این مشخص می‌کند که یک ملت باید شور یک چیز را درآورد تا دستور مواخذه و مصیبت صادر شود و من نمی‌ترسم از این‌که بگویم درصد زیادی از ملت ما دچار بیماری ‹وراجی› و ‹توهین› و ‹خواستن چیزی که عرضه‌اش را در خود پدید نیاورده‌اند› گشته‌اند و اگر به خودمان نیاییم و دست از این سبک زندگی زشت و شیطانی برنداریم قطعاً مصیبت‌های بدتری در انتظار این ملت خواهد بود!
خداحافظ جمعه‌هایِ بی‌خواب خداحافظ ماشین‌هایِ بدون شیشه‌دودی خداحافظ «ماشین رو نگه دارید، مگه نمی‌بینید مردم وایستادن» خداحافظ «اتّقواالله»هایِ حین مناظره خداحافظ مایهٔ غرورِ ایرانی خداحافظ پروژه‌هایِ افتتاحی خداحافظ سفرهای پی‌در‌پیِ استانی خداحافظ دعای کارگر‌های کارخانه‌هایِ احیایی خداحافظ مخاطب پیرمردی که گفت «خدا پدرت رو بیامرزه» خداحافظ سیبْلِ توهین‌ها، طعنه‌ها و تهمت‌ها خداحافظ مخاطبِ تخریب و کنایه‌های خودی و بی‌خودی خداحافظ «ما دنبال دوتا رأی حلال‌ایم» خداحافظ استقبال‌هایِ چشم‌گیر مردمی خداحافظ «من تا تمامِ مشکلات حل نشود، به سفرهای استانی خواهم آمد» خداحافظ سکوتِ مردانهٔ مقابل تخریب‌های رقیب خداحافظ سیبْلِ تمسخرِ شش‌کلاسی‌هایِ نامرد خداحافظ دکترِ سلیم‌النفس‌ها خداحافظ «من دردِ یتیمی را چشیده‌ام» خداحافظ پیشانیِ بوسهٔ حاج‌قاسم خداحافظ سربازِ احیاگرِ غیرت له‌شدهٔ ما خداحافظ مظلومِ هلهلهٔ بی‌وطن‌ها خداحافظ استخارهٔ خوبِ «به کی رأی‌ بدم‌»ها خداحافظ «برای این طلبهٔ خدمتگزار دعا کنید» خداحافظ عبا و قبایِ خاکی بین سیل و زلزله‌ها خداحافظ چشم‌انتظاریِ هشت ساله و ۱۶ ساعته خداحافظ مخاطب «تمجید»هایِ اقا خداحافظ سفرهای عادی‌شدهٔ روستایی خداحافظ جشن‌های احیایِ کارگاه‌ها خداحافظ شهادت حینِ خدمت؛ نه پشتِ میز خداحافظ شجاعتِ قدم‌های اقای وزیر و مواضعِ صریحِ شیعه‌گری خداحافظ زبانِ بی‌لکنتِ دفاع از اسلام بیشتر از آنچه فکر کنی دوستت داشتیم؛ تو و یاران‌ت را، ببخش که زیاد نگفتیم… باز با از دست‌دادن‌ها به خود آمدیم! حالا مخالفین‌ت راحت‌تر تخریبت می‌کنند و تو راحت‌تر سکوت می‌کنی! حالا بدخواهان‌ت اعداد و ارقام و آمار را بیشتر پیش می‌کِشند و تو در آسمانی! خداحافظ آقاسید ابراهیم! جدی‌جدی شهیـد شدی… حالا کمی استراحت کن؛ خیلی خسته‌ای… نوشته‌ی یک دوست بود؛ فقط این یک جمله از من است: إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا؛ خدا خودش از مردان مومنش دفاع می‌کنه.
Hoviat - sharekord 14030330 - Low.mp3
51.23M
ارائه‌ای تبیینی در باب «جوان شیعه و مأموریت تمدنی او» ـ شهرکرد 30 خرداد 1403 سخنران: حسین افتخاری (اندیشکده مطالعات راهبردی لقمان ـ قرارگاه جهاد تبیین سازمان هیأت و تشکل‌های دینی)
جوان شیعه و مأموریت تمدنی او.pdf
13.96M
فایل ارائه‌ی سخنرانی «جوان شیعه و مأموریت تمدنی او» ـ شهرکرد 30 خرداد 1403 سخنران: حسین افتخاری (اندیشکده مطالعات راهبردی لقمان ـ قرارگاه جهاد تبیین سازمان هیأت و تشکل‌های دینی)
کلیپی که در ادامه انتشار می‌دهم عرایضی کوتاه است در باب ریل انتخاب چهاردم و نقش مردم. امیدوارم در انتخاب درست، کمک‌کننده باشد. کلیپ به دو صورت خروجی گرفته شده است: بخشی کوتاه، که فقط نتیجه‌ی بحث است به مدت یک دقیقه، و دیگری نیز با توضیحات کامل است که شش دقیقه است. لطفا اگر آن را برای مردم عزیزمان مفید یافتید در انتشار آن کوتاهی نکنید. در کلیپ، هیچ آدرسی به حقیر یا اندیشکده لقمان یا قرارگاه جهاد تبیین یا دیگر جاها نیست و فقط به نیت اندک‌اثرگذاری ساخته شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ریل قطار کشور؛ سوزنبان پیشرفت باشیم! (فقط بخش نتیجه‌گیری)
29.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ریل قطار کشور؛ سوزنبان پیشرفت باشیم! (کلیپ کامل)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مومنا و هیأتیای ایران‌دوست، لطفا کلیپ‌هاتون رو اول در پیج و کانال خودتون منتشر کنید و سپس لینکش رو در گروه زیر با بقیه هم به اشتراک بذارید تا به همدیگه ضریب بدیم و دعوتمون روبه گوش تمام مردم مومنی که رأی ندادن یا نمی‌دونن به کی باید رأی بدن برسونیم! https://eitaa.com/joinchat/3242066773C2f38ef8acd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏸دارید اصول اسلام و انقلاب رو ذبح می‌کنید و منت هم سرمون میذارید که دارید مشارکت رو بالا می‌برید؟! مؤمن هم هستید؟! برنده‌ی بازی شما کی هست؟! آیا کسی غیر از لیبرال‌ها؟! ⏮افزایش مشارکت راه داره و راهشم تبیین مسائله نه اسلام‌فروشی!! ✴️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما پای ایران ایستادیم و درست تصمیم گرفتیم و درست انتخاب کردیم و به خاطر دنیایمان، به لیبرال‌ها آری نگفتیم! درود خدا بر آن سیزده میلیون و پانصد هزار نفر شریفانی که پای اسلام ماندند و اسلامی انتخاب کردند! درود خدا بر شما مردان و زنان شریف! شما بودید که مثل مولایتان علی، پس از عمری استقامت، به فوز رسیدید.