eitaa logo
خط مقدم رسانه دفاع مقدس
592 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
70 فایل
بسم‌رب‌‌الشهدا🌱 ‍ ‍‍ گروه‌ پژوهشی فرهنگی‌ خط‌ مقدم ‍ ‍ شهید‌آوینی؛ ای‌شهید‌!ای‌آنکه‌بر‌کرانه‌ی‌ازلی‌و‌ابدی‌وجود‌برنشسته‌ ای‌،دستی‌برار،و‌ما‌قبرستان‌نشینان‌‌عادات‌سخیف‌را‌نیز؛از‌این‌منجلاب‌بیرون‌کش!🌷 ارتباط‌ با‌ ادمین‌کانال👇🏻 @geniuspro7 @aslani70
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 دفاع همچنان باقیست ... 🇮🇷 🇮🇷@frontlineIR🇮🇷
🦋 🦋 پیوستگی به حق ، ز دو عالم پریدن است دیدار دوست هستی خود را ندیدن است ... 🌷شهید 🌷 🇮🇷 🇮🇷@frontlineIR🇮🇷
💫 💫 ثواب قرائت این بخش هدیه به دو شهید بزرگوار 🌹 🌹 🇮🇷 🇮🇷@frontlineIR🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 💠 ⚫️ ⚠️ تنها به مرتبط با قيام حسيني در اولين شهادت سيدالشهداء اشاره مي شود و به وقايع ديگر که طبيعتا در آن زمان رخ داده است عنايتي ندارد. ❌ بنا بر قولي رسيدن کاروان اسرا به کربلا  سيد بن طاوس مي نويسد: 🔺 قال الراوي و لما رجع نساء الحسين ع و عياله من الشام و بلغوا العراق قالوا للدليل مر بنا على طريق كربلاء فوصلوا إلى موضع المصرع فوجدوا جابر بن عبد الله الأنصاري رحمه الله و جماعة من بني هاشم و رجالا من آل رسول الله ص قد وردوا لزيارة قبر الحسين ع فوافوا في وقت واحد و تلاقوا بالبكاء و الحزن و اللطم و أقاموا ...   هنگامى كه زنان و فرزندان حسين از شام برگشتند و به عراق رسيدند به راهنما گفتند: ما را از راه كربلا ببر. وقتى به موضع قتلگاه رسيدند جابر بن عبد اللَّه انصارى را با گروهى از بنى هاشم و مردى از آل رسول اللَّه يافتند كه براى زيارت امام حسين عليه السلام وارد شده بودند. همه در يك وقت وارد شدند و با يك ديگر شروع به گريه و حزن كردند و لطمه بصورت زدند. ماتمى بپا كردند كه فوق العاده دلخراش و جگر سوز بود. زنان آن ديار نيز به ايشان پيوستند و عموما چند روزى عزادارى كردند. 🇮🇷 🇮🇷@frontlineIR🇮🇷
چه فراقی.mp3
14.49M
من ایرانم تو عراقی چه فراقی چه فراقی 🎤محمد حسین پویانفر 🇮🇷 🇮🇷@frontlineIR🇮🇷
🦋 🦋 🌷 ⚜♦️⚜♦️⚜ 🔅سعی‌مان این باشد که خاطره شهدا را در ذهنمان زنده نگهداریم و شهدا را به عنوان یک الگو 🔅 در نظر داشته باشیم که شهدا راهشان راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند که در این راه شهـید شدند ... 🇮🇷 🇮🇷@frontlineIR🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سالش را یادم نیست و اصلا چه فرقی می کند سال و ماه ش کدام سال و ماه باشد وقتی انگار همین دیروز بود ... همین چند لحظه ی گذشته ... از مرز به سختی عبور کردیم و به خاک ایران🇮🇷قدم گذاشتیم مسافت زیادی را طی کردیم تا توانستیم ماشینی 🚕را پیدا کنیم که قبول کند ما را دربست به تهران بیاورد و کمی جلوتر پسری دست مادرخانواده را به قدرت گرفت تا مادرش بتواند سوار وانت شود ،جمعیت شان زیاد بود. ماجراهای سفر نوبت به نوبت در ذهنم جان می گرفت از هماهنگ شدن هتل 🏤 تا فراهم شدن ماشین🚖 برای رفتن به نجف در اوج ناامیدی مان..! ذهن حساب گر📟 است دیگر با خودش فکر می کند پول💰 که داشته باشی از همه چیز بهترینش سهم تو می شود و باید حتما بر سرش نهیب بزنی که آخر بین این همه جمعیت چطور می شود که یکباره به تو بگویند و بیا و سوار این ماشین🚖 بشو... ظرفیت تو را می دانند دیگر ...می دانند که لای پر قوی بزرگ شده ای و با سختی میانه ایی نداری که این همه هوای تو را دارند ..! من اما دلم غنج می رود برای سوار شدن پشت وانت پیکان برای ...دلم غنج می رود برای سختی کشیدن در راهت ...آنکه در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند ...! بزرگواران : امسال اربعین نشد که بشه اربعین دلهای خیلی هامون یه جاست که هر سال برای دیدنش روز شماری میکردیم ..😔 بی صبرانه منتظر و از اربعین پارسال هستیم ⚠️ عکسها و خاطرات داخل پیج اینستاگرام و کانال ایتا قرار خواهند گرفت به این آیدی در ایتا ارسال نمایید👇🏻 : ✅https://eitaa.com/bentozahra221 #𝒇𝒓𝒐𝒏𝒕_𝒍𝒊𝒏𝒆_𝑰𝑹 🇮🇷 🇮🇷@frontlineIR🇮🇷
💫 💫 ثواب قرائت این بخش هدیه به دو شهید بزرگوار 🌹 🌹 🇮🇷 🇮🇷@frontlineIR🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 💠 ⚫️ رسيدن کاروان اسرا به مدينه بشير بن حَذلَم مي گويد: وقتى نزديك مدينه رسيديم حضرت زين العابدين عليه السلام پياده شد و پس از اينكه خيمه‏ هاى خود را بر سر پا كرد زنان را پياده نمود. بعد به بشير فرمود: خدا پدر تو را كه شاعر بود رحمت كند. آيا تو بر گفتن شعر قادرى؟ گفتم: آرى. يا ابن رسول اللَّه، من نيز شاعرم. فرمود: وارد مدينه شو و خبر شهيد شدن را بده. من بر اسب خود سوار شدم و آن را راندم تا وارد مدينه گرديدم. هنگامى كه بر در مسجد پيغمبر خدا🕌 رسيدم صدا بگريه بلند كردم و اين شعر را سرودم: اى اهل مدينه (نام مدينه قبلا: يثرب بوده است) جا ندارد كه شما در مدينه بمانيد. حسين مقتول شد! اين اشکهاى من است كه فرو مي ريزند؛ جسم مقدس امام حسين در كربلا غرقه به خون است و سر مباركش بر فراز نيزه دور ميزند! بشير ميگويد: 📌سپس گفتم: اين على بن الحسين است كه با عمه‏ ها و خواهرانش نزديك شما بر در دروازه مدينه وارد شده ‏اند. من فرستاده آن حضرت مي باشم، آمدم تا شما را از مكان آن بزرگوار آگاه نمايم. هيچ زن پرده‏ نشين و محجوبه‏ اى نبود مگر اينكه از مكان خود خارج شد. هيچ روزى نظير آن روز به مسلمانان نگذشت... بشير ميگويد: عموم مردم بر من سبقت گرفتند و متوجه حضرت سجاد(عليه السلام) شدند. بخدا قسم اگر پيامبر خدا آن طور كه به اين مردم درباره ما سفارش كرده راجع به كشتن ما توصيه ميكرد اينان بيشتر از اين به ما ظلم نمي كردند و ما را نمى ‏كشتند... 🇮🇷 🇮🇷@frontlineIR🇮🇷