eitaa logo
🇮🇷یادشهداباذکرصلوات🇮🇷
57 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1هزار ویدیو
4 فایل
 وَلاتَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاًبَلْ أَحْياءٌعِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ‌ ✨ارتباط با ادمین کانال: @shohada_zene_hastnd ✨کپی باذکرصلوات✨
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🕊شهیدیوسف قاسمی ویری🕊🌷 🥀:  یکم تیر ۱۳۴۴‏، در روستای ویر از توابع شهرستان ابهر به دنیا آمد. پدرش صدقعلی، کشاورزی می کرد و مادرش سیده خانم نام داشت. دارای مدرک دیپلم لود. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیستم اسفند ۱۳۶۳‏، در شرق رود دجله عراق به شهادت رسید. پیکرش مدت ها در منطقه بر جا ماند و بیستم اردیبهشت ١٣٧۴ ‏، پس از تفحص در زادگاهش به خاک سپرده شد. 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
✍️روایت که سرش را زیر آب کرد تا عملیات لو نرود!!🥀🕊🕋 🌷🕊شهید حسن پام🕊🌷 ✍️در یکی از نیرو‌های غواص باقی مانده از گروهان یک گردان ولیعصر (عج) لشکر۳۱ عاشورا آمده است:یکی از غواصان که جلوتر از من حرکت می‌کرد، بود. حدوداً ساعت ۱۱ شب، تیر دشمن به سمت چپ او اصابت کرده بود. خون زیادی از زخم‌هایش می‌رفت. من صدای یاحسین (ع) و یا زهرا (س) او را می‌شنیدم. 🌷او از طرفی بخاطر دردی که می‌کشید، حضرت زهرا (س) را صدا می‌زد؛ از طرفی هم نگران لو رفتن عملیات بود. البته آن زمان که ما در اروندرود بودیم، نمی‌دانستیم عملیات لو رفته است. آتش ریختن دشمن روی اروندرود هم برایمان دور از انتظار نبود. شدت جراحت و خونریزی شهید پام، طوری بود که نمی‌توانست از اروند زنده بیرون بیاید. او در آن موقعیت برای اینکه عملیات لو نرود، سرش را زیر آب کرد. بعد از چند لحظه دیدم که پیکرش روی آب آمد. در آن شرایط تنها کاری که می‌توانستم انجام بدهم این بود که پیکر را به جایی منتقل کنم تا بعد از عملیات او را به عقب بازگردانم. به همین خاطر او را به نزدیکی سیم‌ خاردار‌های خورشیدی بردم و لباسش را به سیم‌خاردار‌ها بستم. شب سوم دی ماه زیادی از گروهان یک شهید شدند و پیکرشان در آب ماند که یکی از این شهدا بود. 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
✍️ 🥀 معلم ما بود. روزی یک چوب بلند سر کلاس آورد و آخرین درسش قبل از اعزام به جبهه را به ما داد و گفت: « بچه ها هر کس از من کتکی خورده، چه با قصد چه بی قصد این چوب را بگیرد و مرا قصاص کند.» آقا معلم چهره بهت زده ما را که دید ادامه داد:« بچه ها آسان تر از قصاص در آخرت است.» همه با دیدن این صحنه به گریه افتاده بودیم و به سمت دویده و ایشان را در آغوش کشیدیم. ❣️بارها به صورت اعزام شده بود, به حدی که بعضی ها فکر می کردند پاسدار است. ، اسماعیل به قربانگاه💔 قدم گذاشت. عزيز همچون (ع) سر نداشت😢، دست راست و پای چپ را هم پیشاپیش به بهشت فرستاده بود، جسد مطهرش را از جای زخم ترکشی که در پهلو داشت و یادگار جبهه خرمشهر بود شناسایی کردیم.🕊🥀🕋 ‹‹♥️‌⃟🌷๛ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
🇮🇷یادشهداباذکرصلوات🇮🇷
آشنایی ‌با #اولین_شهیدانقلاب_اسلامی سال ۵۷ در همدان ‌ 💔🥀🕊 👇👇👇
‌سال‌های مبارزه مردم ایران با حکومت پهلوی با فراز و نشیب‌های بسیاری همراه بود و مردم ایران بخصوص جوانان و نوجوانان، نقش بسزایی در پیروزی جریان ارزشمند انقلاب شکوهمند اسلامی داشتند. ‌‌جوانانی که به رهبری معمار کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی (ره) در برابر همه سختی‌ها و شکنجه‌ها ایستادند و رژیمی را که هیچکس جرأت مخالفت با او را نداشت سرنگون کردند. جوانانی که روزها و شب‌ها در سلول‌های وحشتناک ساواک، از درد به خود می‌پیچیدند و با صدای باز شدن قفل در، منتظر شکنجه‌های بیشتر و شکسته شدن استخوان‌های خود زیر چکمه ظالمان و کفتارهای انسان‌نمای ساواک بودند. اما روزهای شکنجه و درد و خون به پایان رسید و مجاهدت مجاهدان نتیجه داد و آه مظلومان دودمان پهلوی را به باد داد و در این بین مردم مجاهد همدان نیز از هیچ تلاشی فروگذار نکردند و با جان و مال خود در راه رسیدن به این پیروزی غرور آفرین ایثارگری نمودند. به گزارش ایسنا، دهم تیرماه سال ۱۳۴۱ به هنگام اذان صبح و در خانواده‌ای مذهبی به عنوان فرزند از خانواده ۱۰ نفره در دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه اعتماد تا کلاس سوم ادامه داد تا اینکه به دلیل مهاجرت از صالح‌آباد مقطع ابتدایی را در همدان به پایان برد و پس از آن علیرغم میل باطنی و علاقه وافری که به ادامه تحصیل داشت، با هدف کمک به امرار معاش خانواده از تحصیل بازماند و به حرفه قالی بافی روی آورد. فعالیت‌های انقلابی چند ماه قبل از در قالب شرکت مداوم در مسجد و منبر آیت‌الله آخوند ملاعلی معصومی همدانی و پخش اعلامیه‌های امام خمینی (ره) شکل گرفت. علیرغم ممانعت اطرافیان از ادامه حضور در این تظاهرات، با روحیه استکبارستیزی که از کودکی با وی همراه بود به مسیرش ادامه می‌دهد تا اینکه به باغ بهشت می‌رسند و دقیقاً مقابل درب باغ بهشت نیروهای ساواک مردم را به گلوله می‌بندند و از آنجایی که در ردیف اول تشییع پیکر آیت‌الله آخوند بود، مورد اصابت هفت گلوله از ناحیه کمر قرار می‌گیرد و به بیمارستان کنونی امام خمینی (ره) (پهلوی سابق) منتقل می‌شود. سرهنگ کازرونی رئیس ساواک استان همدان به همراه دو تن از مأموران بر سر تخت جمشید رفته و پس از بیرون کردن پدر و مادرش از اتاق، با بې‌رحمی تمام اقدام به قطع سرم خوراکی و سرم خون جمشید کرده تا جان به جان آفرین تسلیم نماید و اینگونه در حالی که بیشتر از ۱۷ سال سن داشت، در عنفوان جوانی شربت را سر کشید و به عنوان در سال ۵۷ شناخته شد. که از فعالیت‌های اخیر و انقلابیون بیمناک شده بود، اجازه جنازه آشکار و برگزاری مراسم ختم آن را نمی‌دهد و حتی پدر مظلومش را وادار می‌کند پول گلوله‌های پیکر فرزندش را نیز پرداخت کند. میان اهالی محله و دوستان و آشنایان به مردم‌داری، خوشرویی، شجاعت و مبارزه با ظلم و ستیز شهره بود و هیچ‌گاه در دوران عمر کوتاه و با برکت خویش در مقابله با ظلم و استکبار کوتاه نیامد در عاقبت همین روحیه استکبارستیزی وی را به مقام والای شهادت نائل گردانید. این با مظلومیت تمام ساعت ۶ بامداد روز ۵ مرداد سال ۱۳۵۷ در باغ بهشت همدان تشییع و به خاک سپرده می‌شود؛ از آن زمان به بعد منزل شهید تحت نظر ساواک قرار گرفته و رفت و آمد به منزل تماماً به کنترل ساواک در می‌آید، ضمن اینکه محدودیت‌های زیادی را نیز برای این خانواده و به ویژه به وجود می‌آورند تا اینکه با ورود تاریخی معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی (ره) در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ از کنترل ساواک خارج می‌شود. ‹‹♥️‌⃟🌷๛ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
🌷چهار به نام 🌷 یک و سه 🌹❤️🌹 🥀✌️ متولد چه هستی؟؟؟ انجام بده وهدیه کن به روح 4 شهید محمد جواد محمدی🕊 🌸🌿بهار✨فاتحه همراه با5صلوات ⛅️☀️تابستان✨یک صفحه قرآن 🍁🍂پاییز✨یک آیت الکرسی 🌨❄️زمستان ✨5مرتبه سوره ی قدر 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
... در کربلای چهار اذانش ناتمام ماند...🥀 🔸در عملیات کربلای 4 می‌گویند گردان ولیعصر (عج) خط را می‌شکند، بعد شما ادامه می‌دهید. کانالی بود که به اروند وصل می‌شد. منتظر ماندیم تا کارشان را آغاز کنند. شب قبل از آغاز عملیات، آسمان پر از آتش بود و رزمندگان تا صبح مشغول نیایش و مناجات بودند. بچه‌ها در سیاهی شب به نماز شب ایستادند. که از دل و جان‌شان بیرون می‌آمد و بر لب‌شان می‌نشست، بود. بسیاری از هم وداع کرده و یکدیگر را به آغوش می‌کشیدند. منتظر شروع عملیات بودیم، بالاخره سپیده از راه رسید. عادل محمدرضا نسب و برادر پرکار، خفته‌ها را از خواب بیدار کرد. همه آستین‌ها را بالا زده و وضو گرفتند. در چند قدمی عادل که اذان می‌گفت. حمید همراه «منصور خدایی» (دیدبان گردان) ایستاده بود. اذان داشت به انتها می‌رسید که ناگهان غرشی رعب آور در همه جا پیچید، غرش توپخانه‌ی دشمن بود. گلوله‌ای میان حمید و عادل افتاد و ترکش‌هایش قیامتی به پا کرد.ن هر سه باهم شدند، پرکار روی دست‌های رزمندگان بلند شد، خون از نوک انگشتانش بر زمین می‌چکید، لبانش تکان می‌خورد آنان اذان و نماز ناتمام خود را با آخرین ارتعاشات گلوی خونین شان به پایان رساندند. 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴 ✍️ 🥀 ‏هیکل کوچیکی داشت، وقتی پشت فرمون لودر بود، خیلیا فکر می کردن ماشین سنگین بدون راننده هست که بعداً به کوچک ترین سنگرساز بی سنگر لقب گرفت... با روایت این شهید می‌توان نسل امروز با ایثار و ازخودگذشتگی، بیشتر آشنا کرد. 🕊🌷 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
4.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴🕊 لاله‌اے ڪه پس از ۱۶سال پژمرده نشد🥀 ارزش بارها دیدن و تفڪر را دارد👌👌 ڪه سرباز عراقے رابه شدت به گریه آورد. 🏴💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷