#رفیقِآسمونـےمَن
#شهیدی که
برای آب #نامه می نوشت.
🌷 شهید والامقام یوسف قربانی🌷
هر روز می دیدم #یوسف گوشه ای نشسته و #نامه می نویسد . با خودم می گفتم #یوسف که کسی را ندارد ، برای چه کسی #نامه می نویسد؟ آن هم هر روز !
یک روز گفتم : #یوسف نامه ات را پست نمی کنی؟
دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل #اروند برد.
#نامه را از جیبش در آورد، ریز ریز کرد و توی آب ریخت. چشمانش پر از #اشک شد و آرام گفت : من برای آب #نامه می نویسم، #کسی را ندارم که …
#شهید_والامقام
# یوسف_قربانی
#روحش_شاد
#راهش_پر_رهرو
#یادشهداباذکرصلوات
#اللهمَّ_صل_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
_🥀﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
🍃وقت لبخند انارها رسیده است.
#پاییز قصد رفتن کرده،
چمدان به دست
، در انتهای جاده
#آذر به انتظار نشسته است. نگاهش ابریست
، رد پایش خیس و کوله باری از #دلتنگی به همراه دارد❣️
.
🍃آخرین چله قرن در راه است، پس #یلدا را خبر کنید.
خبر کنید که باز هم قرار است مادر، شب را به درازای
#انتظار چندین ساله اش سپری کند، به امید دیدار فرزند ماه رویش😔
.
🍃این بار هم با صندوقچه ای پر عکس بنشیند و کتاب
#حافظ را ورق بزند به امید غزل #یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور ...
ببافد تار و پود آرزو هایش را برای ستاره ی آسمانی اش که شاید این یلدا آخرین یلدای بی اوست💞
.
🍃استکان و نعلبکی ها روی میز به صف ایستاده اند که
#زمستان سر برسد آخرین روزهای آذر بارسفر بسته اند و چشمانی هنوز در انتظار نور دیده به در دوخته شده است و خاطرات گذشته را پلک میزند🥺
.
🍃این داستان هر ساله چله یلدای خانه مادر
#شهید است...
از یلدا بپرس،
راز شب زنده داری
#مادر شهید را که چگونه به استقبال زمستان دیگری میرود🌹
#مدیون_شهداییم
#یادشهداباذکرصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
#رفیقِآسمونـےمَن
🌷🕊شهید یوسف قاسمی 🕊🌷
🥀#یوسف فرزند خانواده ای فقیر بود که با تلاش و پشتکار توانسته بود استخدام ذوب آهن شود اما دفاع از کشورش را بر همه چیز ترجیح داد.🥀🕊🕋
🥀#شهید_یوسف_قاسمی
از #شهرشهیدپرورونک و متولد ۱۳۳۵ بود، ۲۵ ساله بود که در جنگ تحمیلی بر اثر ترکش خمپاره به #شهادت رسید.
✍️#پیام_شهید:
امروز تاریخ صدر اسلام تکرار شده و دوباره مکتب توحید در برابر ابر قدرت ها خود نمایی می کند و روزی است که به سادگی می توان حق را از باطل شناخت.
#شهید_دفاع_مقدس
#شهید_یوسف_قاسمی
#جان_فدا
💔🥀🕊
#یادشهداباذکرصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
#رفیقِآسمونـےمَن
🌷🕊شهید یوسف قاسمی 🕊🌷
#خاطرات_شهدا
✨#برادرشهید اینگونه به مامی گوید:
دوبرادروپنج خواهربودیم،ازاولش بافقرو بدبختی بزرگ شدیم، یوسف تاکلاس چهارم رادرمدرسه مفتح درس خواند و پس ازآن برای کمک به خانواده ترک تحصیل کردوبه اصفهان رفت،دوسال طول کشید.کارش شده بودموزائیک سازی،اوخستگی وفشار زیادی راتحمل می کرد.
🥀#یوسف باکاروتلاش خود پس اندازی کرد وپس ازآن به خدمت سربازی رفت،دوره خدمت که تمام شددرذوب آهن اصفهان استخدام گردید، پس ازآن دختری رابرای او انتخاب کردیم،اهل #شهرقم بودند،برای خواستگاری آن جا رفتیم، ازدواج کردوخدا به او#دودخترعنایت کرد.
جنگ که شد،گفت میخواهم به منطقه بروم، به اوگفتیم تو دودخترکوچک داری،کجا می خواهی بروی، اما اوعزم دیگری داشت،وقتی خواست خداحافظی کند،دخترسه ساله اش پاهای اوراگرفته بودونمی گذاشت پدرش ازدرخارج شود،به ماخبردادندکه #یوسف مجروح شده، خودم رابه بالین اودربیمارستان رساندم،ازناحیه سر مجروح شده بود.
سال ۶۱ بودکه به ونک آمدوسری به مازد،با هم چندساعتی روی زمین کشاورزی کار کردیم یوسف به من گفت بایداصفهان بروم و کاری درآن جادارم،اوخداحافظی کردورفت وسرازمنطقه درآورد.
#عملیات_رمضان شروع شده بود،مادلواپس وضعیت یوسف بودیم، خبر آوردندکه شهیدی رااشتباهاً به شیرازوبعدبه اصفهان فرستاده اند، کارمند ذوب آهن بوده است،فکرنمی کردم که برادرم باشد،در زمین کارمیکردم که خبر دادند برادرت #شهید شده است.
مادرم شب خواب می بیندکه یک دسته گل بهشون میدهند ومی گویند پرپرکند،۱۰یا۱۵ روز بعد ازخداحافظی ورفتش از ونک خبر#شهادتش رسید.
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷