🇮🇷یادشهداباذکرصلوات🇮🇷
#رفیقِآسمونـےمَن
✍️#خـاطـــرات_شهدا
✨#همسرش مىگوید: «شرط او براى ازدواج این بود که گفت: من پاسدار هستم و ممکن است حتى یک ساعت هم نتوانم نزد شما باشم. و چون من از خانواده مذهبى بودم شرط او را قبول کردم.» اعتقاد محمدرضا بهگونهاى بود که به همسرش تأکید مىکرد بدون وضو به فرزندش شیر ندهد. همسر شهید مىگوید: «به مدت یک ساعت نماز شب مىخواند. طورى عمل مىکرد که کسى متوجه نشود. حتى من از خواب بیدار نشوم. یک شب که او براى نماز شب بیدار شده بود، صدایى بلند شد که من با شنیدن صدا از خواب بیدار شدم و بهدنبال او دویدم که او را بیدار کنم. اما او از پشت پرده بیرون آمد و من تعجب کردم. به من گفت: حالا که متوجه شدى. مىتوانى وضو بگیرى و نماز شب بخوانى. بعد از این هیچگاه تو را بیدار نمىکنم، اگر مایل بودى خودت بیدار شو
هر موقع كه او به جبهه میرفت، دختر كوچكم گريه میكرد. آخرين مرتبه كه به جبهه رفت وخداحافظى كرد. صورت دخترش را بوسيد.
هنوز فرصت بود كمى بنشيند كه دخترم به او گفت: بابا برو دشمنامونو بکش . محمدرضااشك در چشمانش حلقه زد. به من گفت: اين بچّه احساس مسئوليّت میكند و تو ناراحتى؟
به اوگفتم: من ناراحت نيستم، چون تازه مرخصی آمدى و هيچ وقت در منزل نيستى. حالا کمی بمون پیش ما. ان شاءاللّه جنگ به سلامتى تمام میشود.
وقتى ازدر خارج شد، مادرم پشت سر او آب ريخت. با يك حالت خاصى برگشت و نگاه كرد كه من در همان حال به زمين نشستم و گفتم: رضا! صورتت را برگردان ، گفت: چرا؟ گفتم: ديگر بر نمیگردى برگرد یه باردیگه ببینمت. گفت: بادمجان بم آفت ندارد. رفت و دیگه برنگشت.
هروقت ازش میپرسیدن : چرا جلوى دوربين نمیآيى؟ میگفت: اين با اخلاص انسان منافات دارد. من به جبهه میروم برای رضاى خدا.
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_محمدرضا_اسحاق_زاده
#جان_فدا / #جانفدا
💔🥀🕊
#یادشهداباذکرصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
✍️#خاطرات_شهدا
بر اساس آنچه که در کتاب "راهیان علقمه" آمده است:
پدر و مادر این دو شهید عزیز در ابتدا صاحب فرزند نمیشدند.
وقتی از همه جا ناامید شدند.
به ساحت مقدس آقا قمر بنی هاشم (علیهالسلام) متوسل میشوند.
در مدت کوتاهی خداوند دو فرزند پسر به این خانواده عطا میکند.
آنها به رسم قدردانی و تشکر از ساقی کربلا نام این فرزندان را به نام مولایشان #ابوالفضل و #عباسعلی نام گذاری میکنند
#ابوالفضل و #عباسعلی با اعزام به جبهه در عملیاتهای مختلف شرکت کرده و در واحد اطلاعات عملیاتِ لشکر۱۷ علیبنابیطالب (علیهالسلام) سازماندهی شدند.
🥀این دو برادر بارها خبر داده بودند که
ما هر دو با هم #شهید خواهیم شد.
حتی در روزهای قبل شهادت از همه دوستان و فامیل حلالیت طلبیدند.
سرانجام در #شب_چهارم_شعبان، سالروز میلاد حضرت ابوالفضل (علیهالسلام) در بمباران مقر نیروهای لشکر۱۷ علیبنابیطالب (علیهالسلام) به #شهادت رسیده و به نزد مولای خود شتافتند.
💔🥀🕊
#شهید_دفاع_مقدس
#دو_برادر_شهید
#شهید_عباسعلی_مرادی
#شهید_ابوالفضل_مرادی
#جانفدا / #جان_فدا
💔🥀🕊
#یادشهداباذکرصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
🇮🇷یادشهداباذکرصلوات🇮🇷
✍️#خاطرات_شهدا بر اساس آنچه که در کتاب "راهیان علقمه" آمده است: پدر و مادر این دو شهید عزیز در اب
#رفیقِآسمونـےمَن
🌷🕊 شهیدان عباسعلی و ابوالفضل مرادی کوشکی 🕊🌷
✍️#خاطرات_شهدا
❣️پدر و مادر صاحب فرزند نمی شدند. وقتی از همه جا ناامید شدند به ساحت مقدس آقا قمر بنی هاشم علیه السلام متوسل می شوند. در مدت کوتاهی خداوند دو فرزند پسر به این خانواده عطا می کند. آنها به رسم قدردانی و تشکر از ساقی کربلا نام این فرزندان را به نام مولایشان #ابوالفضل و #عباسعلی نام گذاری می کنند.
🥀آنها در سال 1360 راهی #جبهه شدند. دوستانشان می گفتند: آنها بسیار اهل ایمان و #تقوا بودند. #غیبت هرگز در آنها راه نداشت. از دیگر ویژگی آنها سجده ی طولانی بود. سجده های شکر این دو برادر در لشکر بسیار معروف بود. #خدا هم بهترین خریدار این سجده ها بود. سجده های آنها بعد از نماز عصر و عشا خیلی طولانی بود. همه بچه ها می دانستند باید غذای آنها را کنار بگذارند تا یک ساعت دیگر بیایند و بخورند!
✨موقع اعزام با قطار همه منتظر بودیم ببینیم #عباسعلی در فرصت بیست دقیقه ای برای نماز چطور می خواهد سجده ی شکر به جا بیاورد! باورش سخت است، اما این را همه ی بچه هایی که با او اعزام شدند شاهد بودند. وقتی #عباسعلی سر به سجده گذاشت و با خدای خود خلوت کرد بلندگوی ایستگاه اعلام کرد به علت نقص فنی حرکت قطار با تاخیر صورت می گیرد!! یک ساعت بعد و درست زمانی که عباسعلی به قطار بازگشت قطار آماده ی حرکت شد. این ماجرا سه بار دیگر رخ داد و هر بار عباسعلی سجده هایش را به راحتی بجا می آورد!
🥀این دو برادر بارها خبر داده بودند که ما هر دو با هم #شهید خواهیم شد! حتی در روزهای قبل #شهادت از همه ی دوستان و فامیل حلالیت طلبیدند. سرانجام در بمباران مقر نیروهای علی بن ابی طالب"علیه السلام" به #شهادت رسیدند. عجیب تر اینکه این دو عاشق راستین قمر بنی هاشم "علیه السلام" در #شب چهارم شعبان، شب میلاد حضرت ابوالفضل "علیه السلام" به مهمانی مولای خود شتافتند.
📚 #کتاب راهیان علقمه، صفحه 166 الی 168
برچسبها: #شهیدان عباسعلی و ابوالفضل مرادی کوشکی
💔🥀🕊
#شهید_دفاع_مقدس
#دو_برادر_شهید
#شهید_عباسعلی_مرادی
#شهید_ابوالفضل_مرادی
#جانفدا / #جان_فدا
💔🥀🕊
#یادشهداباذکرصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
#رفیقِآسمونـےمَن
✍️#خاطرات_شهدا
🥀مادر #شهید_مرتضی_ابراهیمی از خصوصیات اخلاقی فرزندش میگوید:
از بچگی در #هیأت_امام_حسین«علیه السلام» بزرگ شد، شوخطبع بود و با همه شوخی میکرد، بگو و بخند زیادی داشت، دل هیچ کس را نشکست. هیچ کس از او بدی ندید و همه وقتی خبر شهادتش را میشنوند ناراحت میشوند. خدا را شکر که به بالاترین درجهای که میتوانست یعنی #شهادت رسید. لیاقتش #شهادت بود، اگر میمرد برای ما تأسف داشت، نوکر و مداح امام حسین(ع) بود، همیشه در هیأت برای امام حسین(ع) میخواند، نمیدانم امسال چهچیزی و چگونه خواند که عین علی اکبر امام حسین(ع) به #شهادت رسید و او را اِربا اِربا کردند.
#شهید_مدافع_امنیت "مرتضی ابراهیمی" متولد 1363 و فرمانده گردان امام حسین(ع) ملارد بود که در ناآرامیهای منطقه ملارد برای ایجاد امنیت در آبان ماه سال 1398 و در محل اغتشاش حضور داشت و توسط چاقوی #اشرار به شهادت رسید.
#شهید_مدافع_امنیت
#شهید_مرتضی_ابراهیمی
#جان_فدا / #جانفدا
💔🥀🕊
#یادشهداباذکرصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
#رفیقِآسمونـےمَن
🌷🕊شهید علیرضا توسلی🕊🌷
✍️#خاطرات_شهدا
شب ولادتی حرم بسیار شلوغ بود.
از درب ورودی جلوتر نتوانستیم برویم و در همان جا مشغول نماز و زیارت شدیم.
در همان حین متوجه شدیم زائری اصفهانی مسیرش را گم کرده است.
گوشی موبایل هم نداشت و فقط به صورت کلی میدانست باید به کجا برود.
ما هم تازه حرم رسیده بودیم و بسیار مشتاق زیارت بودیم
اما #شهید_توسلی گفت کمک به زائر امام رضا (ع) بیشتر آقا را خشنود میکند.
کمک به دیگران و گرهگشایی از مشکلات دیگران از خصوصیات اخلاقی #ابوحامد بود.
✍️ #راوی: همسرشهید
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_علیرضا_توسلی
#جان_فدا / #جانفدا
تاریخ شهادت: ۹۳/۱۲/۸
💔🥀🕊
#یادشهداباذکرصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
#رفیقِآسمونـےمَن
🌷🕊شهید مهدی باکری🕊🌷
#خاطرات_شهدا
✍️فقط لوازم ضروری
▫️برای عروسی هیچ هدیهای نگرفتیم. فکر کردیم که چرا باید بعضی از وسائل تجملی وارد زندگیمون بشه؟ تمام وسایل زندگیمون دو تا موکت، یه کمد، یه ضبط صوت، چند تا کتاب و یک اجاق گاز دو شعله کوچک بود. با همدیگه قرار گذاشتیم فقط لوازم ضروریمون رو بخریم، نه بیشتر...
📚 کتاب شام عروسی، صفحه ۵۱
#شهید_دفاع_مقدس
#شهید_مهدی_باکری
#جانفدا/ #جان_فدا
💔🥀🕊
#یادشهداباذکرصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
#رفیقِآسمونـےمَن
🌷🕊شهیدحاج حسین خرازی🕊🌷
✍️#خاطرات_شهدا
#خلاف_قانون….
🌷حاج حسین میخواست بره فاو، ماشین رو برداشت و رفت. ساعتی بعد دیدم پیاده داره برمیگرده! گفتم: چی شده؟ چرا نرفتی؟ ماشینت کو؟ حاجی گفت: داشتم رانندگی میکردم که اطلاعیه ای از رادیو پخش شد؛ مثل اینکه....
🌷....مثل اینکه مراجع تقلید فرمودند؛ رعایت نکردن قوانین راهنمایی و رانندگی حرامه، منم یک دستم قطع شده و رانندگی کردنم خلاف قانونه!! تا این حکم شرعی رو شنیدم ماشین رو زدم کنار جاده و برگشتم یه راننده پیدا کنم که منو ببره فاو....
🌹خاطره ای به یاد جانباز #شهید فرمانده حاج حسین خرازی
اینطور مسئول، شهید میشه!!
#شهید_دفاع_مقدس
#شهید_حاج_حسین_خرازی
#جانفدا
💔🥀🕊
#یادشهداباذکرصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
#رفیقِآسمونـےمَن
🌷🕊شهیدعبدالمهدی کاظمی🕊🌷
✍️#خاطرات_شهدا
خاطره ای عجیب از توصیه آیت الله #بهجت قدس سره به #شهید_مدافع_حرم
#شهید_عبدالمهدی_کاظمی
🥀 شهید عبدالمهدی یک بار یک خوابی دیده بود. بعد از آن رفت پیش یکی از علمای اصفهان و خواب را تعریف کرد. آن عالم گفته بود برای تعبیرش باید بروی قم با آیت الله بهجت دیدار کنی🌹.
همسرم به محضرآیت الله بهجت شرفیاب می شود تا خوابش را به ایشان بگوید. آقا هم دست روی زانوی #عبدالمهدی گذاشته و می گویند جوان شغل شما چیست؟! همسرم گفته بود طلبه هستم🙂. ایشان فرموده بودند: باید به #سپاه ملحق بشوی و لباس سبز مقدس #سپاه را بپوشی🍃.
آیت الله بهجت در ادامه پرسیده بودند اسم شما چیست؟ گفته بود فرهاد. (ابتدا اسم همسرم فرهاد بود) ایشان فرموده بودند حتماً اسمت را عوض کن☝️. اسمتان را یا عبدالصالح یا #عبدالمهدی بگذارید.
آیت الله بهجت فرموده بودند: شما در روز امامت #امامزمان (عج) به شهادت خواهید رسید.🕊 شما یکی از سربازان امام زمان (عج) هستید و هنگام ظهور امام زمان (عج) با ایشان رجوع می کنید.
👌 وقتی #عبدالمهدی از قم برگشت خیلی سریع اقدام به تعویض اسمش کرد و سرانجام در لباس سبز پاسداری به شهادت رسید. 🌹
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_عبدالمهدی_کاظمی
#جانفدا/ #جان_فدا
💔🥀🕊
#یادشهداباذکرصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
#رفیقِآسمونـےمَن
🌷🕊شهید محمدرضا حقیقی🕊🌷
#شهیدی که در قبر خندید🥀
✍️#خاطرات_شهدا
لحظهای که #محمدرضا را کنار قبر گذاشتند و در جعبه را باز کردند همه آمدند و از #شهید خداحافظی گرفتند، من یک مفاتیح گرفتم و خواستم تا قبل از این که #پیکرشهید را وارد خاک کنند یک زیارت عاشورا بخوانم. گوشهای دورتر از قبر نشستم و مشغول زیارت عاشورا بودم که #شهید را بلند کردند و در قبر گذاشتند. همین که من رسیدم به «السلام علیک یا اباعبدالله» یک دفعه شنیدم که پدرش با صدای بلند میگويد مادرش را بگویید بیاید. ابتدا تصور کردم بخاطر آخرین لحظه دیدار و وداع با فرزندم مرا صدا میزنند، که من گفتم رویش را بپوشانید که یک دفعه پدر شهید و تمام جمعیت یک صدا فریاد زدند «#شهیدداردمیخندد» ولی آن لحظه بنده باور نکردم، گفتم شاید احساساتی شدهاند. آخر مگر میشود جسدی که #پنج روز در سردخانه بوده و گردنش به حدی خشک که ما مجبور شدیم برای در آوردن پلاک، زنجیر را پاره کنیم بخندد. در آنجا یاد این شعر شاعر افتادم که میگفت:
«روزی که تو آمدی ز مادر عریان/ مردم همه خندان و تو بودی گریان/ کاری بکن ای بشر که روز رفتن/ مردم همه گریان و تو باشی خندان.»
همه میپرسیدند #چراشهیدخندید؟ چند روز بعد از مراسم، عکسهای قبل از خاکسپاری و لحظه خاکسپاری به دست ما رسید. آنها را که کنار هم میگذاشتیم، همه نشان از واقعیت این قضیه داشت. اما آنچه باعث یقین بیشتر شد این بود که سه روز پس از خاکسپاری #محمدرضا را در خواب دیدم. گفتم محمدرضا، مگر تو شهید نشدهای؟ گفت «بله»، گفتم پس چرا خندیدی؟ گفت «من هر چیزی را که در آن دنیا و این دنیا بهتر از آن و بالاتر از آن و قشنگتر از آن نیست، دیدم، به همین دلیل خندیدم.»
این جمله را که گفت از خواب بیدار شدم. یک سند دیگر که نشان از خنده محمدرضا بود، چیزی بود که در وصیتنامه نوشته بود. حافظ شعری دارد با این مضمون که
«روی بنما و وجود خودم از یاد ببر ...خرمن سوختگان را گو باد ببر ....ما که دادیم دل و دیده به طوفان بلا ....گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر ...روز مرگم نفسی وعده دیدار بده ....وانگهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر»
كه #محمدرضا در نسخه اصلي مصرع دوم را خط زده و نوشته بود: «وانگهم تا به لحد خرم و دلشاد ببر» كه همين بيت وصف حالش شد. «روز مرگم نفسي وعده ديدار بده/ وانگهم تا به لحد خرم و دلشاد ببر»
✍️#راوی:مادر_شهید
💔🥀🕊
#شهید_دفاع_مقدس
#شهید_محمدرضا_حقیقی
#جانفدا/ #جان_فدا
💔🥀🕊
#یادشهداباذکرصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
#رفیقِآسمونـےمَن
🌷🕊شهید مهدی صابری🕊🌷
#خاطرات_شهدا
آخرین باری که مهدی به ایران اومد با هم به مشهد رفتیم
بعد از اینکه زیارت کردیم تو صحن سقاخونه دیدم وایساده و می خنده
به مهدی گفتم: چیه مادر؟ چرا می خندی؟
گفت: مادر امضای شهادتم رو از آقا امام رضا (ع) گرفتم...
✍️#راوی:مادرشهید
#شهید_دفاع_مقدس
#شهید_مهدی_صابری
#جانفدا / #جان_فدا
💔🥀🕊
#یادشهداباذکرصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
#رفیقِآسمونـےمَن
🌷شهیدسیدعلی اکبرشجاعیان🌷
✍️#خاطرات_شهدا
اوایل جنگ بود تازه نتایج کنکور رو اعلام کرده بودن، رشته #پزشکی قبول شده بود، تا ديدمش رفتم جلو و روبوسي كردم. گفتم مبارك باشه پزشكي قبول شديد، ولي انگار براش اهميتي نداشت. با تبسّم گفت: هر وقت #شهيد شدم #تبريك بگيد.
یه بار هم یادمه توی #جبهه خيره شده بود به هليكوپتر انگار اولين بار بود که میدید. گفت: اين آهنپاره ساخته دست انسان است و پرواز ميكند. انسان خودش اگر بخواهد تا كجا می رود؟
کلا وضع زندگيشون خیلی خوب بود. پدرش پول تو جيبي خوبي بهش ميداد، اما هميشه جيبش خالي بود. وقتي #شهيد شد خيلي از كساني كه سرمزارش ميآمدند را نميشناختيم. معلوم شد پول توجيبيهاي #علی_اكبر، بركت سفره خيليها بوده...
#شهید_دفاع_مقدس
#شهید_سید_علی_اکبر_شجاعیان
#جان_فدا
#از_شهدا_بیاموزیم
#مدیون_خون_شهداییم
💔🥀🕊
#یادشهداباذکرصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴🕊
#خاطرات_شهدا«۱»
#شهید_حمیدرضا_مدنی_قمصری در سال 1342 دیده به جهان گشود.
#مادرش قبل از تولد وی کلیه مسائل دینی را رعایت می نمود. حتی بعد از تولد حمید بدون وضو او را شیر نمی داد و از همان نوزادی او را همراه خود به جلسات مذهبی می برد تا اینکه حمید بزرگتر شد و از آن پس نیز با #پدرش به مسجد و هیئت می رفت و علاقه فراوانی به نماز و روزه و احکام دینی داشت.
بعد از اتمام دوره دبستان به مدرسه راهنمایی موسوی، که در آن زمان #شهید_شاه_آبادی مسئول آن بود، رفت و از آن پس، تحصیلات متوسطه را در هنرستان فنی شهدا ادامه داد.سال آخر درسش با حمله نظامی عراق به ایران مقارن بود که با توجه به فرمایش امام امت، که در شرکت در جبهه ها را تکلیف الهی می دانستند، به سوی #جبهه شتافت و بعد از بازگشت از جبهه امتحانات عقب افتاده را جبران نمود. خلق و خوی او باعث شده بود که تمام دوستان و شاگردانش علاقه شدیدی به او پیدا کنند. رفتارش حتی با کودکان و فرزندانش بسیار خوب بود.
💔🥀🕊