فوری فوری فوری
این کتاب را از دست ندهید
ماه رجب نزدیک است و ولادت حضرت امیرالمومنین علیه السلام
همت کنید در ترویج, هدیه, #نذر این کتاب
مقام معظم #رهبری فرمودند: باید #قوی شویم علی(ع) الگوی خوبی برای قوی شدن است این کتاب را به دست همه برسانیم تا قوی شویم
#پناهیان: با مطالعۀ این کتاب، بهشدت از نظر روحی و فکری، تحت تأثیر شخصیت علی(ع) قرار خواهند گرفت، چون اثر کلام حضرت، واقعاً عجیب است؛ خصوصاً کلماتی که امیرالمؤمنین(ع) دربارۀ خودشان فرمودهاند!
باید بیش از پیش در معرفی این کتابها تلاش کنیم.کتب ایشان(حجت الاسلام محمدیان نویسنده کتاب) #کم_نظیرند.
قیمت: 65هزار تومان فعلا
قیمت با تخفیف ویژه(تعداد محدود):55هزار تومان
#همت کنید در نذر این کتاب برای مساجد و هیئات و #هر_خانه ای به نیت نشر معارف علوی
💠قابل تهیه از مرکز اورژانس کتاب با قابلیت ارسال به تمام نقاط کشور در سریع ترین زمان(از کمتر از یک روز تا 2روز) با ارسال پیام به:
@Mz_Book (👈 کلیک کنید)
با امکان ارسال به نشانی دلخواه شما(یعنی مثلا به نشانی دوستتان)
⬅️ به کانال ما در ایتا بپیوندید:
@gamedovomeenqelab
تخفیف ویژه برای امشب
حجت الاسلام پناهیان: #چگونه برای مهمانی خدا آماده شویم.
کتابی کم حجم, روان و متفاوت پیرامون برای آماده شدن برای ضیافت الهی...
این کتاب در دو فصل:ضیافت و اذن ورود در 75صفحه منتشر شده است.
این #کتاب ارزش #بارها خواندن را دارد و بدلیل #عمیق بودنش هر بار خوانده شود نکات جدیدی را به مخاطب انتقال می دهد و ورودش به این ماه را چنان خجسته می کند که بهترین #استفاده را از ماه مبارک رمضان می برد.
قیمت:5هزار تومان
باتخفیف ویژه:4هزار تومان
برای بهره مندی از #تخفیف ویژه برای تعداد بالا برای نذر همکاری می شود.
امسال ماه رمضان #متفاوتی داریم از الان خود را آماده کنیم و بهترین نتیجه را بگیریم...
گزینه ای #مناسب برای هدیه و #نذر کتاب جهت بسته های اهدایی
برای سفارش فوری مراجعه کنید...👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2240348186C41e4b5a8bc
@gamedovomeenqelab
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
0⃣7⃣#قسمت_هفتاد
💢مامور #میخندد و به دیگرى مى گوید:_اینها را نگاه کن ! قرار است فردا همگى کشته شوند و امروز نگران فروریختن سقف اند.
#طبیعى_است که این کلام، رعب و وحشت #بچه_ها را بیشتر کند... اما #حرفهاى_امام تسلى و آرامششان مى بخشد:
_✨عزیزانم ! مطمئن باشید که ما کشته نخواهیم شد. ما به #مدینه عزیمت مى کنیم و شما #به_خانه_هاى_خود باز مى گردید.
🖤دلهاى💗 بچه ها به امید آینده آرام مى گیرد.... اما به هر حال، خرابه، خرابه است و جاى زندگى کردن نیست...
چهره هایى که آسمان هرگز رنگ رویشان را ندیده، باید در هجوم سرماى شب بسوزند... و در تابش مستقیم آفتاب ظهر پوست بیندازند....
انگار که لطیف ترین گلهاى گلخانه اى را به کویرى ترین نقطه جهان ، تبعید کرده باشند....
💢تو هنوز زنها و بچه ها را در خرابه اسکان نداده اى، هنوز اشکهایشان را نسترده اى ، هنوز آرامشان نکرده اى...
و هنوز
گرد و غبار راه از سر و رویشان نگرفته اى... که #زنى با ظرفى از غذا وارد خرابه مى شود.... به تو سلام مى کند و ظرف غذا را پیش رویت مى نهد.
بوى غذاى گرم در فضاى خرابه مى پیچد و توجه کودکانى را که مدتهاست جز گرسنگى نکشیده اند و جز نان خشک
نچشیده اند، به خود جلب مى کند.
تو زن را #دعا مى کنى و ظرف غذا را پس مى زنى و به زن مى گویى:
_✨مگر نمى دانى که #صدقه بر ما #حرام است؟
🖤زن مى گوید:
_به خدا قسم که این صدقه نیست ، #نذرى است بر عهده من که هر #غریب و #اسیرى را شامل مى شود.
تو مى پرسى که:_✨این چه عهد و نذرى است ؟!
و او توضیح مى دهد که:
_در #مدینه زندگى مى کردیم و من #کودك بودم که به #بیمارى_لاعلاجى گرفتار شدم. پدر و مادرم مرا به خانه #فاطمه بنت رسول الله بردند تا او و على براى شفاى من دعا کنند. در این هنگام #پسرى خوش سیما وارد خانه شد. او #حسین فرزند آنها بود.... على او را صدا کرد و گفت:
💢''حسین جان ! دستت را بر سر این دختر قرار ده و شفاى او را از خدا بخواه. حسین، دست بر سر من گذاشت و من #بلافاصله شفا یافتم و آنچنان شفا یافتم که تا کنون به #هیچ بیمارى مبتلا نشده ام.... گردش روزگار، مرا از مدینه و آن خاندان دور کرد و در اطراف #شام #سکنى داد.... من از آن زمان #نذر کرده ام که براى #سلامتى آقا حسین به اسیران و غریبان ، احسان کنم تا مگر جمال آن عزیز را #دوباره ببینم.
تو همین را کم داشتى زینب..!
🖤که از دل #صیحه بکشى...
و پاره هاى جگرت را از دیدگانت فرو بریزى.
و حالا این #سجاد است که باید تو را آرام کند... و این #کودکانند که باید به دلدارى تو بیایند...
در میان ضجه ها و گریه هایت به زن مى گویى:_✨حاجت روا شدى زن! به وصال خود رسیدى. من زینبم، دختر فاطمه و على وخواهرحسین و این سر که بر سر دارالاماره نصب شده، سر همان حسینى است که تو به دنبالش مى گردى و این کودکان ، فرزندان حسین اند. نذرت تمام شد و کارت به سرانجام رسید.
💢زن نعره اى از جگر مى کشد و #بیهوش بر زمین مى افتد....
تو پیش پیکر نیمه جان او زانو مى زنى و اشکهاى مدامت را بر سر و صورت او مى پاشى...
زن به هوش مى آید،...
گریه مى کند، زار مى زند، گیسوانش را مى کند، بر سر و صورت مى کوبد.
و دوباره از هوش مى رود.
باز به هوش مى آید،....
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
🔴@gamedovomeenqelab