eitaa logo
″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
253 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
33 فایل
@gandoiiii مهربان خدای من @emamhosein113 فکر می‌کردم، نـ⛔️ـمی‌شه پرسـ🧐ـید؛ اما...🤩 ‌+ثبت نام؟ بعله بفرمایید☺️ http://Bn.javanan.org
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
•••°° #در_مسیر_عشق °°••• #پارت_ ششم فاطمه : باشه زهرا : شما دو نفر که خیلی باهم دعوا دارید محمد:
هفتم محمد : بریم تهران جوری کار بریزم رو سرتون شلوغ بشید اون موقع خسته میشید میکشید کنار فاطمه: نه عمرا این کارو کنیم 🔶تهران🔶 محمد : سلام اهالی خونه عزیز : سلام پسرم خوبی محمد : شکر شما چطورید عطیه کجاست؟ عزیز : یه جلسه مهم داشت رفت. تا یک ساعت دیگه برمیگرده محمد : اهان باشه. نوه های عزیز جان تشریف بیارید تو😂 فاطمه : بله بله سلام عزیز جان خوبی عزیز : سلام دخترم😍 رسیدن به خیر خوبی؟ چقدر تغییر کردی فاطمه: خیلی ممنون شما چطورید جدا من تغییر کردم😐 نه بابا همون قبلی ام که زهرا : سلام😃 عزیز: به به سلام زهرا خانم خوبی زهرا : شکر شما خوبید؟ عزیز : خداروشکر فاطمه : بابا میشه یه خواهش کنم ازتون؟ محمد : بله بفرمایید فاطمه : بریم اداره اونجا چشم داداش رو میگیرم تا بفهمه که ما رسیدیم زهرا : اره اینطور عالیه😂 کیف میده محمد : باشه پس خستگی در کنید بعدا😂 فاطمه : باشه😪 عزیز : برید استراحت کنید زهرا : چشم با اجازه فاطمه : فعلا خداحافظ زهرا : دلم برای اتاقم تنگ شده بود😃 فاطمه : عوم راست میگی چند وقت میشه خاطره جمع نکردیم از این اتاق ها زهرا : میری بخوابی؟ فاطمه : اره خیلی خسته ام ادامه دارد...
🔹یـہ روز داشتیم با ماشیـن تـو خیابون مےرفتیـم سر یـہ چراغ قرمز ... پیرمـرد گل فروشـے با یـہ ڪالسڪه ایستاده بود... منوچـہر داشت از برنامـہ ها و ڪارایـے ڪـہ داشتیم مےگفت ... ولـے مـن حواسـم بـہ پیرمرده بود ... منوچـہر وقتے دید حواسم به حرفاش نیست ... نگاهـمو دنبال ڪرد و فڪر ڪرده بود دارم به گلا نگاه میکنم ...🌹 توے افڪـار خـودم بودم ڪہ احسـاس ڪـردم پاهام داره خیس مے شہ ...!!! نـگاه ڪردم دیـدم منوچـہر داره گلا رو دستہ دستہ میریزه رو پاهام ... همـہ گلاے پیرمرد و یہ جا خریده بود ..! بغل ماشین ما، یـہ خانوم و آقا تو ماشین بودن … خانومـہ خیلـے بد حجاب بود … بـہ شوهرش گفت: "خـاااااڪـــــ بـر سرتــــــ ... !!! ایـݧ حزب اللہـیـا رو ببین همه چیزشون درستـہ" منوچہر یـہ شاخـہ🌹برداشت و پرسیـد : "اجازه هسـت؟" گفتـم: آره داد به اون آقاهـہ و گفت : "اینو بدید به اون خواهرمون ...!" اولیـنݧ ڪاری ڪہ اون خانومہ کرد ایـن بود که رژ لبشو پـاڪــ ڪـرد و روسریشو ڪـشـید جلو !!!😇💞 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋 💞 😏 حاج آقای کافے نقل مے ڪردند✨ 👈🏻ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﯿﺮﻓﺘﻢ ﻗﻢ🕌، ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩ، ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻫﺎے ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺭﻭ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪﯾﻢ 🚌 یہ ﺧﺎﻧﻤے ﻫﻢ ﺟﻠﻮے ﻣﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ،👱🏻‍♀️ ﺍﻭﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻫﻢ ڪہ ﺭﻭسرے ﺳﺮﺷﻮﻥ نمے ڪرﺩﻥ !😟 هے ﺩقیقہ ﺍے یڪباﺭ ﻣﻮﻫﺎﺷﻮ تڪوﻥ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺳﺮﺷﻮ ﺗڪﻮﻥ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﻮﻫﺎﺵ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ ﺗﻮ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻦ .😑 هے ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻣﯿﻨﺸﺴﺖ، ﻫے ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ڪرد.🙇🏻‍♀️ ﻣے ﺧﻮﺍﺳﺖ یہ ﺟﻮﺭے ﺟﻠﺐ ﺗﻮجہ ﻋﻤﻮمے ڪنہ😒 ﺑﺮﮔﺸﺖ، یہ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻧﮕﺎﻩ ڪرﺩ بہ ﻣﻨﻮ ﺧﺎﻧﻤﻢ ڪہ ڪنار ﺩﺳﺖ ﻣﻦ نشستہ ‏( ﺧﺐ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮﺵ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭘﻮشیہ ﻫﻢ ﺯﺩھ ﺑﻮﺩ بہ ﺻﻮﺭﺗﺶ‏)😌💖 ﮔﻔﺖ : 🗣ﺁﻗﺎ ﺍﻭﻥ بقچہ چیہ ﮔﺬﺍشتے ڪناﺭﺕ؟😤 ﺑﺮﺩﺍﺭ یڪے بشینہ. ﻧﮕﺎھ ڪرﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ بہ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺎ میگہ بقچہ!😓 ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺎﺳﺖ .😡 ﮔﻔﺖ : ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭے ﭘﯿﭽﯿﺪﯾﺶ؟ همہ ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ.😂 ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﺪﺍﯾﺎ ڪمڪمون ڪن ﻧﺬﺍﺭ مضحڪہ ﺍﯾﻨﺎ ﺑﺸﯿﻢ ...😔 ﯾﻬﻮ یہ ﭼﯿﺰﯼ بہ ﺫﻫﻨﻢ ﺭﺳﯿﺪ.💬 ﺑﻠﻨﺪ ﮔﻔﺘﻢ : 🗣ﺁﻗﺎے ﺭﺍﻧﻨﺪھ! ﺯﺩ ﺭﻭ ﺗﺮﻣﺰ .😳 ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﯾﻦ چیہ ﺑﻐﻞ ﻣﺎﺷﯿﻨﺖ❓ ﮔﻔﺖ : ﺁﻗﺎﺟﻮﻥ، ﻣﺎشینہ !🚗 ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻫﻢ ﻧﺪﯾﺪے ﺗﻮ، ﺁﺧﻮﻧﺪ؟ !😳😐 ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﺮﺍ؟ ! ﺩﯾﺪﻡ . ﻭلے ﺍﯾﻦ چیہ ﺭﻭﺵ ڪشیدن؟🤔 ﮔﻔﺖ : ﭼﺎﺩﺭھ ﺭﻭﺵ ڪشیدن ﺩﯾﮕﻪ!😑 ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﺐ، ﭼﺮﺍ ﭼﺎﺩﺭ ﺭﻭﺵ ڪشیدھ؟ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺎ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﮔﺎﺯ ﻭ ﺗﺮﻣﺰ ڪنم ، چہ مے ﺩﻭﻧﻢ !? ڪشیدن ڪسے ، ﺧﻂ ﻧﻨﺪﺍزھ ﺭﻭش ...👀 ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﺐ، ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ نمے ڪشے ﺭﻭ ﻣﺎﺷﯿﻨﺖ؟ ﮔﻔﺖ ﺣﺎجے ﺟﻮﻥ ﺑﺸﯿﻦ ﺗﻮ ﺭﻭ ﻗﺮﺁﻥ .😩 ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻋﻤﻮمیہ!🚍 کسے ﭼﺎﺩﺭ ﺭﻭﺵ ﻧﻤﯽ ڪشہ! "ﻣﻨﻢ ﺯﺩﻡ ﺭﻭ ﺷﻮﻧﻪ ﺷﻮﻫﺮ ﺍﯾﻦ ﺯنہ ﮔﻔﺘﻢ🙋🏻‍♂️: ﺍﯾﻦ ﺧﺼﻮصیہ، ﻣﺎ ﺭﻭﺵ ﭼﺎﺩﺭ ڪشیدیم ☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔳 انتقام سخت از اسرائیل گرفته شد😎👊🏼
گل‌کاشتی‌حاجی✌️ دیشب‌دقیقا‌ساعت 1:20 دوازده موشک بالستیک ، پایگاه جاسوسی موساد رو‌ شخم زدن! سامانه های پاتریوت آمریکایی‌هم‌خواب بودن 😅 ‏‎میگن سازمان موساد بعد از این حرکت ایران به تبعیت از بایدن به نام سازمان بوداد تغییر کرده 😂
*•• گناه هم مثل این ویروس‌‌منحسوس ڪرونا میمونه؛ اونایی کھ جدی نمےگیرن، بعداً پشیمون میشن! :) ↫ @gandoooooooi
🔴سوال یک دختربچه ۹ساله شیعه ازمدیر خود که باعث شد تمام کارشناسان شبکه های وهابی جوابی بجز سکوت برایش نیافتند:* ما درکلاس ۲۴نفر هستیم،معلم ما وقتی میخواد از کلاس بیرون بره به من میگه: خانم محمدی،شما مبصر باش تا نظم کلاس بهم نریزه... و به بچه ها میگه: بچه ها،گوش به حرف مبصر کنید،تا من برگردم... حالا شما میگید پیامبر(ص) از دنیا رفت و کسی را به جانشینی خودش انتخاب نکرد؟ آیا پیامبر(ص) به اندازه معلم ما بلد نبود یک مبصر و یک جانشین بعد از خودش تعیین کند که نظم جامعه اسلامی به هم نریزد؟؟؟ *جواب مدیر اهل سنت به دانش آموز شیعه:* برو فردا با ولی‌ات بیا کارش دارم!!! دانش آموز رفت و فرداش با دوستش اومد!!! *مدیرگفت:* پس چرا ولی‌تو نیاووردی؟ مگه نگفتم ولی‌تو بیار؟ *دانش آموز گفت:* این ولیه منه دیگه... *مدیر عصبانی شدوگفت:* منظور من از ولی سرپرسته،پدرته، تو رفتی دوستتو آوردی؟ *دانش آموز گفت:* نشد دیگه... اینجا میگی ولی یعنی سرپرست... پس چطور وقتی پیامبر میگه این علی ولی شماست میگید معنی ولی میشه دوست!!!!!!!!👌🏻 *بنازم به این بچه شیعه* ✌ ــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌱✨ ┄═❈๑๑🕊๑๑❈═┄ @gandoooooooi ┄═❈๑๑🕊๑๑❈═┄
⭕⭕ توجه توجه⭕⭕ حاجی‌میگه‌ الان‌اگر‌درس‌نخونی‌که‌نمیگن‌ طیبه‌الله‌انفسکم‌ فقط‌درگیرکارفرهنگیِ فرداپس‌فردا‌میگن‌نگاه‌کن‌ انقلابیا‌🇮🇷✌چقدر‌ بی‌سوادن‌هیچی‌بارشون‌نیست😏 این‌انقلاب‌ به‌‌امثال‌شهیداحمدی‌روشنم‌ نیازداره 😍🤗 .درس.خون.ولایت.باشیم✌🇮🇷 @gandoooooooi