eitaa logo
″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
256 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
33 فایل
@gandoiiii مهربان خدای من @emamhosein113 فکر می‌کردم، نـ⛔️ـمی‌شه پرسـ🧐ـید؛ اما...🤩 ‌+ثبت نام؟ بعله بفرمایید☺️ http://Bn.javanan.org
مشاهده در ایتا
دانلود
کت و شلوار دامادی‌اش را💍 تمیز و نو در کمد نگه داشته بود به بچه‌های سپاه می‌گفت:🖇👀 «برای این که اسراف نشود، هر کدام از شما خواستید داماد شوید، از کت و شلوار من استفاده کنید. این لباس ارثیه‌ی من برای شماست.» پس از ازدواج ما، کت و شلوار دامادی محمد حسن، وقف بچه‌های سپاه شده بود :) و دست به دست می‌چرخید هر کدام از دوستانش که می‌خواستند داماد شوند،برای مراسم دامادی‌شان، همان کت و شلوار را می‌پوشیدند.🤵🏻 جالب‌تر آن که، هر کسی هم آن کت و شلوار را می‌پوشید؛ به می‌رسید!🙂♥️ 💙 ╔═.🦋.══•💙•══°🦋. ═╗ @gandoooooooi ╚═°🦋°══.💙.══•🦋• ═╝
[📝🖇] این‌گفتہ‌حسین‌پناهے‍‌فوق‌العاده‌است↯ 📍پیرے بھ جوانے گفت: ڪچل ڪن💇🏻‍♂ ●برو بالا شهـر همه فڪر مےڪنن مُده!💥 ●برو وسط شهـر فڪ مےڪنن سربازی!⚡️ ●برو پایین شهـر همه فڪر مےڪنن زندان بودے!⛓ 📊▍⇜اینهمہ اختلاف فقط در شعاع چند ڪیلومتر!! 【مـردم آنطور ڪہ تربیت شده اند مےبینند از قضاوت مـردم نترس!】🤞 @gandoooooooi
🕊🍃 •\• رفتہ‌بودیم‌مشهد... میخواست‌رضایت‌مادرش‌رو‌براے‌سوریہ‌ بگیره... یڪ‌بار‌ڪہ‌از‌حرم‌برگشت، همان‌طور‌ڪہ‌علے‌در‌بغلش‌بود، موبایل‌رو‌برداشتم‌و‌شروع‌ڪردم‌بہ‌فیلم‌ گرفتن...:) از‌او‌پرسیدم: _ چہ‌آرزویے‌دارے‌؟ +یہ‌آرزوۍخیلے‌خیلے‌خوب‌بر‌اۍخودم‌ ڪردم؛ان‌شا‌اللھ ڪہ‌برآورده‌بشہ...♥ _چہ‌آرزویے؟ +حالا‌دیگہ...😉 -حالا‌بگو +حالا‌دیگہ...نمیشہ! _یہ‌ڪمشو‌بگو با‌ ادا و‌اصول‌گفت +شِ‌داره،شِ...🙈 _ بعدش‌چے؟ +شِ‌داره...هِ‌ داره...الف‌داره...تِ‌داره... _ شهادت؟ (🦋) 🌸🍃 📿| @gandoooooooi
اعزام:سال۹۲ 🌹 🌹تقریبا دوسال نیم در سوریه بودند که ۸بار مجروح شدند 🌹 🕊آخرین اعزام:چهارشنبه۲۰مرداد 🕊 شهید دوبار با رزمندگان عراقی به جبهه نبرد رفت و در ماموریت دوم با رزمندگان فاطمیون آشنا شدند و از آن پس به عنوان یک نیروی افغانی به سوریه رفتند ✌️🏻🌱 آقا مصطفی یکی از رزمنده های مورد علاقه سردار سلیمانی بود؛به گونه ای که سردار میگوید من واقعا عاشقش بودم💕 شهید در شب حنابندان یا همان شب قبل از عملیات (شب تاسوعا)پیش بینی شهادتشان را کرده بودند که بخاطر این قضیه اخطار به اخراج از سوریه را به ایشان داده بودند زیرا این موضوع را تضعیف روحیه رزمندگان میدانستند 🌿 یک اتفاق عجیب :پیکر شهید بعد از۷؛۸ روز هم خونریزی داشت که مجبور شدند دوباره پیکر را غسل دهند.انگار خدا میخواست شرایطی فراهم اورد که فاطمه بتواند بهتر پدرش را ببیند🥀🕊 اتفاقی عجیب هنگام تدفین 🕊🥀 وقتی قران را بعد از اینکه تلقین خواندند بر روی صورت شهید گذاشتند شهید برای مدتی اندک چشم ها و دهانشان را بازکردند :) @gandoooooooi
″گـٰانـدویـی هـٰا|GANDO"🇵🇸
🎀 #در_مسیر_عشق 🎀 💫 #پارت هشتاد و نهم💫 زهرا : اون موقع عملیات رو زودتر شروع میکنیم فاطمه : تنها؟
💕 💕 💞 💞 زهرا : خب آجی حل شد رفت فاطمه : خداروشکر روز قبل عقد ( روز دستگیری سهیلی ) فاطمه : رنگ زدم به رضا : سلام اقا رضا رضا : سلام عزیزم خوبی فاطمه : الحمد الله میگم لطف میکنی یه سر بیای خونه ما یه کار کوچیک دارم باهات رضا : چشم خانم جان شما جون بخواه الان میام فاطمه : ممنون فقط اگر میشه خواهرت هم با خودت بیارش رضا : باش پس یک ساعت دیگه اونجام فاطمه : باشه، خدانگهدار زهرا : برای دستگیری این رضا و خواهش رها آقا سعید و آقا فرشید اومده بودن خونه مون اما وقتی آقای محسن زاده اومده یه ذره سخته پس نشستم تو اتاق در نیومدم محمد : خب بچه ها دقت کنید سعید و فرشید شما به محض اینکه زنگ زدن میرین زیر زمین موقعی که زهرا شلیک کرد به پای رها از پشت شما میرین تا رضا رو بگیرین و فاطمه و زهرا هم این ور رها رو میگیرن منم خودم از بالا پشت بوم پوشش میدم چون ممکنه تامین داشته باشن همه : چشم یک ساعت بعد رضا : سلام عزیزم خوبی رها : سلام عروس خوشگل مون فاطمه : سلام خوش اومدید بفرمایید تو رضا : ممنون. حالا فاطمه بگم اینو اینقدر دوست دارم که دیشب خوابت و دیدم فاطمه : اووو چه جذاب😂 محمد : با دست به زهرا اشاره کردم شلیک کنه زهرا : بسم الله و گفتم و شلیک کردم به پای رها رضا: چه خبر شدههه😡😡😡😡😧😧😧😧 سریع اسلحه ام رو در آوردم و مسلح کردم فرشید : اسلحه ام روی سر رضا بود : تکون بخوری خالی کردم تو مغزت رضا : فاطمه چه خبر شده اینجا اینا کین چرا این جوری میکنن چرا خواهر من و به این روز انداختید 😧😧 فاطمه : 😏😏فکر کردی میتونی به همین راحتی به یه خانواده امنیتی نفوذ کنی ؟ نه آقای سهیلی اینطور که شماها فکر میکنین به همین سادگی هام نیست رضا: عصبی شده بودم و اسلحه ام رو به سمت زهرا گرفتم چون اون زده بود تو پای خواهرم فرشید: بندازش 😡😡😡 رضا : اونوقت چرا ؟😏 فرشید: به تو مربوط نیست گفتم بندازش 🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬 رضا : یه تیر زدم به دست زهرا سعید: جوری از زیر دست رضا در اومدم که اسلحه اش افتاد و دستبند زدم بهش فرشید : زهرا خانم😧 زهرا : خوبم چیزی نیست
«مومن عاشق اینقدرها فرصت سرگرمی ندارد» ✅هدیه کل روز به معصوم ✅نمازشب ✅دعای عهد ✅نماز اول وقت ✅ورزش ✅رسیدگی به خودمون ✅درس ✅ نماز قضا ✅۱صفحه قران بامعنی ✅زیارت عاشورا ✅رسیدگی به کارهای خونه ✅رژیم ✅حفظ قران ✅دعای مناسب روز ✅۱۰۰صلوات ✅۱۰۰ذکرروز ✅دوری از بستر های ایجادگناه ✅حرف زدن با امام زمان ✅قبل از خواب ۳سوره توحید+آیه اخر کهف ✅خوش اخلاقی ✅احترام به بزرگتر ها و کوچکترها ✅کمک به دیگران ✅انجام همه کارها برای رضای خدا ✅تهمت نزدن ✅دروغ نگفتن ✅فحش ندادن ✅غیبت نکردن ✅امانتداری ✅خوشرویی
6.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ ثواب هزار سال عبادت با یک عمل ساده! 💚 حتما ببینید، جالبه
🎞 "دهه هشتادیا" ساخت سازمان های پرطمطراق حزب اللهی با پشتیبانی های فراوان بیش از یک هفته دوام نیاورد؛ اما "سلام فرمانده" از متن جامعه و خودجوش رویید و سرود ملی شد!
🔸️ ۶ خصلت آدم که شیطان طاقت دیدن آنها را ندارد... (عج)