به شهید علی خوشنژاد
و دیگر همسنگران شهیدم
در عملیات غرورآفرین والفجر هشت
(٢٢بهمن١٣۶۴)
شبی در آینه زل زد، نشان ندید از خود
نشست، پارهی اندوه و غصه چید از خود
مگر نبود کسی تشنهی تفاهم او؟
که هی برای خودش گفت و هی شنید از خود
و هرچه گشت خودش را کنار دوست نیافت
کی و کجا و چرا گشت ناپدید از خود؟
به سرنوشت خودش فکر کرد شبنم شد
برای دیدن خورشید پر کشید از خود
برای اینکه به مردابها نپیوندد
شبیه رود به دریا زد و برید از خود
«شهید بود اگر او شهید زیسته بود»
به خود نهیب زد اما، نه ناامید از خود
به باغبانی کس هیچ اعتماد نداشت
خودش بهار شد و سیب شد، رسید از خود!
برای اینکه بگوید که کشته مرده کیست
«انا الحقانه» چلیپایی آفرید از خود!
شبی به آینه برگشت و غرق حیرت شد
و دید اینکه شهید است و روسپید از خود
#سیدمهدیحسینیرکنآبادی
بهمنماه١۴٠٣
#عملیات_والفجر_هشت
#شهادت
#دفاع_مقدس