eitaa logo
قاف
417 دنبال‌کننده
4 عکس
1 ویدیو
2 فایل
کانال اشعار سیدمهدی‌حسینی‌رکن‌ابادی @smahdihoseinir
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام عزیزان در این کانال از این‌پس اشعار من بارگذاری می‌شود. دل‌بسته‌ی همدلی‌ها و مهربانی‌های‌ شمایم... سیدمهدی‌حسینی‌رکن‌آبادی @smahdihoseinir
موسم دیدار شد غصه‌ام انکار شد بخت من از خواب مرگ پرید بیدار شد مستی‌ام از سر پرید عاشقِ هشیار شد بهار اردی‌بهشت باز پدیدار شد عاشق اردی‌بهشت نرگس بیمار شد نسیم اردی‌بهشت از تو خبردار شد مست شد از بوی تو مستی خمّار شد از نفحات تو گفت سعدیِ گفتار شد! در تب اردی‌بهشت دل همه گلزار شد غنچه که شد برگ‌برگ دفتر اسرار شد هرکسی از گل برید خوارتر از خار شد آینه بی جلوه‌ات خانه زنگار شد آینه در آینه حسن تو تکرار شد آینه روی تو دید حیرت بسیار شد آینه روی تو دید «آینه‌خسار» شد دید تو را آینه مستی سرشار شد دید تو را چشم من دیده‌ی بیدار شد دید تو را چشم من جلوه‌ی دلدار شد دید تو را چشم دل آینه‌رفتار شد با غم دل خرم است هرکه گرفتار شد بی‌خبر از عالم و وقف غم یار شد چشم من ای باغ حسن پای تو جوبار شد شادم از این‌که غمت بر دل من بار شد گرچه دلم از همه غیر تو بیزار شد مثل همیشه به عشق باز بدهکار شد... ١۴٠٢/٢/٢
دوست دارد یار، چشم هرشبه مرطوب را در همین آیینه پیدا کن رخ محبوب را ایستاده پشت در! دربازکن بر روی او ای که می‌خواهی بیابی طالع مطلوب را شوره‌زاری یا که در خواب زمستانی هنوز؟ این بهار آکنده از گل کرده، حتی چوب را! سایه لطف و ولای اوست بر روی سرت قدر می‌دانی دل ای دل! این رفیق خوب را؟ شهرمان شد مأمن رجاله‌ها عفریته‌ها زخم هشداری بزن این امت مرعوب را آن عبادت‌ها فقط مَدّ «ولاالضالین» که نیست! هان ببین بر روی نیزه، مصحف زرکوب را ما شهید راه آئین برائت می‌شویم هان! نشان ده آن همه رجاله‌ی مغضوب را کعبه است و بار دیگر فتنه اصحاب فیل دور کن از شهر خود این جمع شهرآشوب را! *** گفته بودی باز می‌گردم به اصل اصل خود لای قرآنت ببین پروانه‌ای مصلوب را اردی‌بهشت1۴٠٢
غزل فوق به استقبال از این بیت سروده شده است: خودفروشی‌های گل، آورد گلچین را به باغ ورنه، کس هرگز نچیند غنچه‌ی محجوب را (خوشدل تهرانی)
سرماست... اجاق بی‌قراری گرم است دائم سر من به انتظاری گرم است بیدارم و خواب... خوابم و بیدارم... چشمم به حرارت شعاری گرم است!
نه سایه‌ی امنِ تخته‌سنگی، حتی... نه جرأت یک‌لحظه درنگی، حتی من یونسِ از شهر گریزان شده‌ام دنبال جزیره‌ای، نهنگی حتی!
امروز پنجشنبه ٧ اردیبهشت‌ماه در موزه‌ی شهیدان والامقام، مهدی و مجید زین‌الدین ( از فرماندهان دلیر لشگر ۱۷ علی‌بن‌ابی‌طالب) جلسه‌ای با شاعران دانش‌آموز داشتم. با بازدید از آن موزه، خاطرات دفاع مقدس در ذهن مرور شد و این رباعی، که در سال ١٣٧۵ سروده‌ام: مرغ دل ما پریده تا عرش برین با یاد شما ملائک روی زمین... با نام شهید مصطفای کلهر، با یاد شهید مهدی زین‌الدین به روح مطهر همه شهدا صلواتی هدیه کنیم.