☀️
#امیرالمۏمنین_حضرت_علی (ع) :
اگر سه چیز را در زندگیتان اصلاح ڪنید، خداوند سه چیز دیگر را براے شما اصلاح میڪند:
۱_ باطنت را اصلاح ڪن ؛ خداوند ظاهرت را اصلاح میڪند و خوبیات را سر زبانها میاندازد.
۲_ رابطه ات را با خدا اصلاح ڪن ؛خداوند رابطهات را با مردم اصلاح میڪند و باعث احترام خلق به تو میشود ..
۳_ آخرتت را اصلاح ڪن ؛ خداوند امر دنیاے تو را اصلاح میڪند ..
📙خصال شیخ صدوق
هدایت شده از خودسازے و تࢪڪ گناھ
خودسازے و تࢪڪ گناھ
#سکوت_و_جدل ۴ سخن؛ آیــــنه اے از درون انسان است! ڪلام ما نشان میدهد؛ در قلـب و فڪر ما چه میگ
سکوت و جدل_5.mp3
7.07M
#سکوت_و_جدل ۵
ڪنترل آرامــش دنیا و ابدیت ما؛
قبل از هر چیز، در گــروے ڪنتــرل زبـان ماست.
حقیقتــاً... بالاتر از حفظ زبان، فضیلتی رو نمیشه نام برد.
ڪمی تمرین ڪنیم.
#استاد_شجاعی 🎤
✨ ✨
خودسازے و تࢪڪ گناھ
#سکوت_و_جدل ۵ ڪنترل آرامــش دنیا و ابدیت ما؛ قبل از هر چیز، در گــروے ڪنتــرل زبـان ماست. حقیقتــا
عنه عليه السلام :
حِفظُ اللِّسانِ و بَذلُ الإحسانِ مِن أفضَلِ فَضائلِ الإنسانِ .
امیرالمؤمنین على عليه السلام :
نگه داشتن زبان و بذل احسان، از برترين فضايل انسان است.
.[غرر الحڪم : 4899.]
خودسازے و تࢪڪ گناھ
#سکوت_و_جدل ۵ ڪنترل آرامــش دنیا و ابدیت ما؛ قبل از هر چیز، در گــروے ڪنتــرل زبـان ماست. حقیقتــا
سکوت و جدل_6.mp3
7.31M
#سکوت_و_جدل ۶
از خدا جوییم توفیق ادب
بیادب محروم ماند از لطف رب
از میان دو نفر با سبڪ زندگی و عبادے یڪسان؛
ڪسی به خدا نزدیڪتر است ڪه
اهل سڪوت بیشترے است.
#استاد_شجاعی 🎤
✨ ✨
خودسازے و تࢪڪ گناھ
#سکوت_و_جدل ۶ از خدا جوییم توفیق ادب بیادب محروم ماند از لطف رب از میان دو نفر با سبڪ زندگی
الإمامُ عليٌّ عليه السلام :
مَن حَفِظَ لِسانَهُ سَتَرَ اللّه ُ عَورَتَهُ .
امام على عليه السلام :
هر ڪه زبانش را نگهدارد، خداوند عيبش را بپوشاند.
[بحار الأنوار : 71/283/36 ]
خودسازے و تࢪڪ گناھ
#تمارین_صبر 31 💢چون شخص ساڪت، بر شهوتِ ڪلامش غلبه میڪنه؛ تحریڪپذیرے اش ڪمتر، و آرامشش بیشتر میشه
#تمارین_صبر 32
✅آدم صبور
راحت دیگرانو تحمل میڪنه، و باهاشون هماهنگ میشه.
💢اگه چیزے خلاف نظرش بود؛
بهم نمیریزه
بلڪه از این اختلاف،بعنوان یه میدانِ قوے ، براے تمرین صبر استفاده میڪنه.
خودسازے و تࢪڪ گناھ
🍃🌺 ✨🌱✨🌱✨🌱✨ #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_پنجاهو_ششم نمي دونستم. اما آقا ابرام حق بزرگي گردن من داره! ب
🌼🍃
✨🌱✨🌱✨🌱✨
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_پنجاهو_هفتم
ڪردستان
راوے: مهدے فريدوند
تابســتان ۱۳۵۸ بود. بعد از نماز ظهر و عصر جلوے مســجد سلمان ايستاده بوديم.
داشتم با ابراهيم حرف مي زدم ڪه يڪدفعه يڪي از دوستان با عجله آمد و گفت:
پيام امام رو شنيديد؟! با تعجب پرسيديم: نه، مگه چي شده؟!
گفت: امام دستور دادند وگفتند بچه ها و رزمنده هاے ڪردستان را از محاصره خارج ڪنيد. بافاصله محمد شاهرودے آمد و گفت: من و قاسمتشڪرے و ناصرڪرماني عازم ڪردستان هستيم.
ابراهيم گفت: ما هم هستيم.
بعد رفتيم تا آماده حرڪت شويم. ســاعت چهارعصر بود.
يازده نفر با يڪ ماشــين بليزر به ســمت ڪردستان حرڪت ڪرديم. يک تيربار ژ3، چهار قبضه اسلحه و چند نارنجڪ ڪل وسائل همراه ما بود.
بســيارے از جاده ها بســته بود. در چند محور مجبور شديم از جاده خاڪی عبور ڪنيم.
اما با يارے خدا، فردا ظهر رســيديم به سنندج. از همه جا بيخبر وارد شهر شديم.
جلوے يك دڳه روزنامه فروشي ايستاديم. ابراهيم پياده شــد ڪه آدرس مقر ســپاه را بپرسد. يڪدفعه فرياد زد: بي دين اين ها چيه ڪه میفروشي!؟
✍ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/2374696992C9e217bcccd
خودسازے و تࢪڪ گناھ
#مهارتهای_کنترل_خشم ۳۱ 💢وقتی ناسزا وارد حرفامون میشه؛ باطنش رو بسیار زشت و نڪوهیده میڪنه! امـ👈ـا
#مهارتهای_کنترل_خشم ۳۲
شفاعت به معناے "جفت شدن"
یا "نزدیـ💞ـڪ شدنـه"!
اگه میخواے به شفاعتِ اهل بیت برسی؛
باید همین جا، شبیه شون بشی...
👈مراقب زبانت باش:
تا ازشون دورِت نکنــه!
خودسازے و تࢪڪ گناھ
#مهارتهای_کنترل_خشم ۳۲ شفاعت به معناے "جفت شدن" یا "نزدیـ💞ـڪ شدنـه"! اگه میخواے به شفاعتِ اهل بی
مراقب زبونت باش
تا از آسمون دورت نڪنه :)
خودسازے و تࢪڪ گناھ
🌼🍃 ✨🌱✨🌱✨🌱✨ #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_پنجاهو_هفتم ڪردستان راوے: مهدے فريدوند تابســتان ۱۳۵۸ بود.
✨ ✨ ✨
✨🌱✨🌱✨🌱✨
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_پنجاهو_هشتم
با تعجب نگاه ڪردم. ديدم ڪنار دڪه، چند رديف مشــروبات الڪلي چيده شده.
ابراهيم بدون مڪث اسلحه را مسلح ڪرد و به سمت بطرے ها شليڪ ڪرد.
بطرےهاے مشــروب خورد شد و روے زمين ريخت.
بعد هم بقيه را شڪست و با عصبانيت رفت ســراغ جوان صاحب دڪه. جوان خيلي ترسيده بود. گوشه دڪه، خودش را مخفي ڪرد.
ابراهيم به چهره او نگاه ڪرد. با آرامش گفت: پســر جون، مگه تو مسلمون نيســتي. اين نجاست ها چيه ڪه مي فروشــي،
مگه خدا تو قرآن نمي گه: «اين ڪثافت ها از طرف شيطانه، از اين ها دور بشيد.»
جوان سرش را به علامت تأييد تڪان داد.
مرتب مي گفت: غلط ڪردم، ببخشيد. ابراهيم ڪمي با او صحبت ڪرد.
بعد با هم بيرون آمدند.
جوان مقر ســپاه را نشــان داد. ما هم حرڪت ڪرديم.
صداے گلوله هاي ژ3 سڪوت شهر را شڪسته بود. همه در خيابان به ما نگاه مي ڪردند. ما هم بيخبر از همه جا در شهر ميچرخيديم. بالاخره
به مقر سپاه سنندج رسيديم.
جلوے تمام ديوارهاے ســپاه، گوني هاے پر از
خاڪ چيده شده بود.
آنجا به يڪ دژ نظامي بيشتر شباهت داشت! هيچ چيزے از ساختمان پيدا نبود.
هــر چــه در زديم بي فايده بــود. هيچڪس در را باز نمي كرد. از پشــت در مي گفتند: شهر دست ضد انقلابه، شما هم اينجا نمانيد،
برويد فرودگاه! گفتيم: ما آمديم به شما ڪمڪ ڪنيم. لااقل بگوئيد فرودگاه ڪجاست؟!
يڪي از بچه هاے ســپاه آمد لب ديوار و گفت:
اينجــا امنيت نداره، ممڪنه ماشين شما را هم بزنند. سريع از اينطرف از
شهر خارج بشيد. ڪمي ڪه برويد به فرودگاه مي رسيد. نيروهاے انقلابی آنجا مستقر هستند.
ما راه افتاديم و رفتيم فرودگاه. آنجا بود ڪه فهميديم داخل سنندج چه خبر است.
به جز مقر سپاه و فرودگاه همه جا دست ضد انقلاب بود.
✍ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/2374696992C9e217bcccd