فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ویدیو_استوری
🔺 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً
ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ
شهید حاج قاسم سلیمانی 🏴
🌏 generalsoleimani.com
https://ble.ir/general_soleimani_fa
https://t.me/General_soleimani_fa
https://eitaa.com/general_soleimani_fa
✏ #یادداشت
🔺 عازم بی تردید، مسلم بن عوسجه
هنوز خورشید نزده بود.صدای پای مردی از قبیله بنی اسد، تارهای سکوت کوفه را چنگ می زد. مسلم، پایش توی رکاب نمی ایستاد. فکر حسین یک لحظه رهایش نمی کرد. بعد از شهادت مسلم بن عقیل، او و حبیب بن مظاهر اسبشان را زین کرده بودند به مقصد امام. مسلم دوباره عازم سفر بود. مثل همه این سالها. همه این سالها او هرکجا امام زمانش یاری خواسته بود، پا در رکاب گذاشته و اسب را هی زده بود. هیچ وقت تردید به سراغش نمی آمد. اینبارهم دلش پر می کشید برای دفاع از پسرعلی. جوانی هایش به جنگیدن در کنار مولایش گذاشته بود. مسلم بن عوسجه هم رسول خدا را دیده بود هم از جانشین او، علی علیه السلام دفاع کرده بود. در کوفه هم که بود با مال و جانش فرستاده حسین علیه السلام را یاری کرده بود. برایش سلاح و پول فراهم می کرد واز مردم بیعت می گرفت. اما شهادت مسلم، مثل تیری قلبش را شکافت. دیگر کوفه جای ماندن نبود. پسرعلی و نواده رسول خدا چشم به راهش بود.
شب عاشورا، شب مسلم بود. وقتی امام بیعتش را برداشت، بلند شد و جوری حرف زد که خیال همه راحت شد :
«ای ابا عبدالله! آیا ما تو را رها کنیم؟! آنگاه در مورد ادای حق تو در پیشگاه الهی چه عذری بیاوریم؟!من دست از تو بر نمیدارم تا اینکه نیزهام را آن قدر به سینههای دشمن بکوبم تا بشکند و با شمشیر خود آنان را آن قدر بزنم تا شمشیر از دستم بیفتد و بعد از آن اگر هیچ سلاحی نداشته باشم، دشمن را سنگ باران خواهم کرد تا همراه تو بمیرم.»
این حرفهای مسلم بن عوسجه مرا یاد کسی می انداخت. یاد مردی که مثل خود مسلم از همان اول نوجوانی پا در رکاب دفاع گذاشته بود. هیچ وقت هم شک به جانش نیفتاده بود. همه آن سالها او هم شبیه مسلم عازم سفر بود.راهی یک مقصد مشترک. حسین علیه السلام! حاج قاسم سلیمانی نوجوانی هایش به انقلاب گذشته بود و جوانی اش به جنگ تحمیلی. از امام خمینی همان اول فقط یک عکس دیده بود اما همان عکس توی جیبش کار بزرگی می کرد. بعدتر هم که انقلاب به بار نشست و جنگ هشت ساله تمام شد، حاج قاسم سنگرش را رها نکرد. او هنوز راهی مقصدش بود. باید مثل مسلم بن عوسجه لبخند رضایت مولایش را می دید.
سپاه قدس، خانه اش شد و آنقدر رفت و آمد تا بالاخره شبیه مسلم شد. خود حاج قاسم هم وقتی می گفت ما ملت امام حسینیم. حتما دلش هوای این لحظه را می کرد. لحظه ای که لابلای خون و اشک، لبخند رضایت امام را حس کرده بود.
✍ نویسنده : حکیمه سادات نظیری
🌏 generalsoleimani.com
https://ble.ir/general_soleimani_fa
https://t.me/General_soleimani_fa
https://eitaa.com/general_soleimani_fa
📖 #خاطرات
🔺 چای ممنوعه ی روضه
در تمام عشیره ما اولین گوسفندی که از آنها برّه یا کرِه نری به دنیا میآورد، آن مال امام حسین علیه السلام بود. آن را چهار تا پنج ماه در خانه میبستند و علف میدادند. چاقترین گوسفندشان همان بود. بعد، در ایام فصل کوچ، روضه امام حسین علیه السلام را میخواندند، گوسفند را میکشتند و شام مفصل میدادند. هنوز هم همین رسم حاکم است؛ اما تمام عزاداری آنها برای امام حسین علیه السلام در ایام فصل کوچ یعنی ماه اول پاییز است که فقیر یا غنی، همه همین شیوه را عمل میکردند. چوپان و ارباب، روضه امام حسین را میگرفتند.
ایام روضهخوانیها روزهای خوشی ما (بچهها) بود. بزرگترها بالای مجلس مینشستند و کوچکترها پایین مجلس. چای میدادند؛ اما من و برادرانم حق نداشتیم هر چیزی که اعتیاد میآورد بخوریم؛ لذا چای و سیگار ممنوع بود. به جای آن قند بر میداشتیم و قند میخوردیم که اساس چای است. بعداً به خانه یکی از اقواممان برای کاری رفتیم. قوریاش روی آتش بود. بوی عطر چای و میخو پیچیده بود. گفت: « عمو چای میخوری؟» گفتم: «بله.» سه تا چای پررنگ با قند بزرگ خوردم که هنوز مزهاش را در ذائقهام دارم.
از چیزی نمیترسیدم «زندگی نامه خودنوشت قاسم سلیمانی»/ برداشت آزاد/صص38- 39.
🌏 generalsoleimani.com
https://ble.ir/general_soleimani_fa
https://t.me/General_soleimani_fa
https://eitaa.com/general_soleimani_fa
🖼 #پوستر
🔺️عمل مقدس عمل امام حسین (ع) است.
بَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ
و خون قلبش را در راه تو بذل کرد تا بندگانت را از جهالت برهاند.
عمل بزرگ، [لزوما] عمل ماندگار نیست. این که ما عمل بزرگ را عمل استراتژیک مینامیم خیلی در تاریخ بوده؛ اما اثر آن بر یک قبیلهای یا بر یک قوم یا بر یک ملت است. عمل مقدس، عمل امام حسین(ع) است. عملی که در آن خودخواهی، خودمحوری، جاهطلبی و خویشاوند پروری راه ندارد.
شهید حاج قاسم سلیمانی
🌏 generalsoleimani.com
https://ble.ir/general_soleimani_fa
https://t.me/General_soleimani_fa
https://eitaa.com/general_soleimani_fa
مدیون-حسینیم.mp3
1.3M
🎙 #پادکست
🔺️ مدیون حسینیم !
شهیدحاج قاسم سلیمانی
🌏 generalsoleimani.com
https://ble.ir/general_soleimani_fa
https://t.me/General_soleimani_fa
https://eitaa.com/general_soleimani_fa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ویدیو
🔺️ نوش دارویی برای شفای بشریت 🏴
از دعای عرفه ی امام حسین (ع) تا همه ی گفته های امام حسین (ع) تا همه ی بیاناتی که در آنجا انجام گرفت، تا آخرین آن که در مجلس یزید بود. همه ی اینها با دقت، خرد و کوچک و بزرگش با دقت انجام گرفته… یک ترسیم، یک زیبایی ویژه ای داده این حادثه ی کوتاه کربلا، همه ی ثانیه های اون و همه ی ذرات حادثه ی اون ارزشمند است برای بشریت… انگار حادثه ی کربلا، مثل نوش دارویی است برای شفای بشریت، برای علاج بشریت، دارویی است برای درمان نفس بشریت، برای علاج ما در این دنیای فانیِ زودگذری که ازش عبور میکنیم.
شهید حاج قاسم سلیمانی
🌏 generalsoleimani.com
https://ble.ir/general_soleimani_fa
https://t.me/General_soleimani_fa
https://eitaa.com/general_soleimani_fa.
✏ #یادداشت
🔺 نظامی معطر، جون بن حوی
اول اولش غلام امام حسین که نبود. غلام ابوذرغفاری بود و تا ابوذر نفس میکشید جون به او خدمت میکرد. بعد از شهادت ابوذر، پیش امام علی علیه السلام آمد و مولا هم او را به اباعبدالله بخشید. دست تقدیر اینطور بود که بیاید کربلا و اسمش توی زمره شهدا باشد. خدا خیلی خاطرش را میخواسته لابد. جون شب عاشورا سلاح آماده می کرد و مشغول ادوات جنگی بود. مشهور بود که جون تعمیر سلاح بلد است و یکی از مهارت هایش همین بود. جنگاوری آن زمانها هنر مردان بود و آبروی قبایل. اما غلامان از این جور مهارت ها یا بهره ای نداشتند یا اگر هم بلد بودند خیلی کم. نه آنقدری که در تاریخ بنویسند. جون اما نه تنها جنگاور بود که تعمیر و نگه داری از سلاح را هم بلد بود. این هنر وقتی او را در میان عاشوراییان می بینیم اهمیت بیشتری می گیرد. وقتی قرار باشد مسیر زندگی ات طوری رقم بخورد که کربلا باشی، باید آماده چنین میدانی شده باشی. جون در تمام عمرش کوشیده بود کسی باشد که به درد امام زمانش بخورد. کسی که نه تنها خلق وخوی محمدی را ذره ذره مشق کند بلکه آماده دفاع از امامش هم باشد. و بالاخره روز کربلا، این مسیر چند ساله به بهشت رسید. عاقبت جون توانست این همه تلاش و علاقه را از نیام بیرون بکشد و مثل برق شمشیرش چشم دشمن را کور کند. این مسیر همان راهی بود که حاج قاسم می رفت. از نوجوانی ورزشکار بود و ورزش پهلوانی کار می کرد. نوجوانی و جوانی اش که به جنگ گره خورد، فرماندهی خیلی از عملیاتها از جمله کربلای پنج را هم برعهده گرفت. حاج قاسم هم می دانست که روزی باید بدرد امامش بخورد. آدم پشت میز نشین و اتو کشیده که به درد میدان دفاع نمی خورد. پیامبر اکرم(ص) هم که می فرمود مردان اسب سواری و شنا آموزش ببینند در راستای همین آمادگی بود. مرد شیعه دست کم اگر جنگاوری نمی داند باید ورزیدگی جبهه جهاد را داشته باشد. حاج قاسم هم همین طور بود. یک ورزشکار تمام عیار که در صحنه جنگ بعد از شجاعت مثال زدنی اش، در نظامی گری مهارت داشت.
✍ نویسنده : حکیمه سادات نظیری
🌏 generalsoleimani.com
https://ble.ir/general_soleimani_fa
https://t.me/General_soleimani_fa
https://eitaa.com/general_soleimani_fa.
🖼 #پوستر
🔺️ هرکه به حسین دل می سپارد، پیداست که دلی برای سپردن دارد.. 🏴
🌏 generalsoleimani.com
https://ble.ir/general_soleimani_fa
https://t.me/General_soleimani_fa
https://eitaa.com/general_soleimani_fa
23.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ویدیو
🔺️ یک معشوق و هزار عاشق 🏴
در شهر صدای عاشقان تو پیچیده، همسایهها سیاهِ خون تو را پوشیدهاند.
روستای صیدآباد بینالود
🌏 generalsoleimani.com
https://ble.ir/general_soleimani_fa
https://t.me/General_soleimani_fa
https://eitaa.com/general_soleimani_fa
✏ #یادداشت
🔺 تدبیرگر آخرت ، بشیر بن عمرو
پسرش گرفتار شده بود. خیلی دور. شهر ری. خودش کربلا بود و مسافت ها دورتر پسرش کمک میخواست. اما بشیر نرفت. امام حتی گفت بیعتم را برمیدارم برو دنباله کار پسرت را بگیر. اما نرفت. سر خم کرده بود و به مولایش گفته بود : درندگان مرا زنده زنده بخورند اگر از شما جدا شوم. بشیر هم فهمیده بود توی خیمه حسین خبرهایی است. خبری که سالهای سال، تا جهان با نورخورشید زنده است در گوش کائنات خواهد پیچید. بشیر به جای دنیای خودش، فکر آخرتش بود. مومن زرنگ همین طور است. حتی توی سخت ترین شرایط دنیایش را بهانه نمیکند که آخرتش را کم بگذارد. بشیر هم شهادت را انتخاب کرد. لبخند رضایت مولایش را بر همه آسایش دنیا ترجیح داد. حتی نخواست پاره تنش را آزاد کند. او به خوبی میفهمید جبهه نبرد حق علیه باطل جایی است که نباید بگذارد گیر وگرفتاریهای دنیا وسوسه اش کنند. خبری که توی خیمه امام بود زمزمه ای شد و در کوچه های خاک خورده دنیا به گوش اهلش رسید. یکی از این اهالی حاج قاسم بود. حاج قاسم هم راز نرفتن بشیر را میدانست. راز دل کندش از همه چیز را. این بود که خودش هم از همه چیز دست شسته بود و زندگیاش آنقدری بود که به درد آخرتش بخورد. سراغ بچه های شهدا میرفت، سراغ نیازمندان و فقرا. حتی اگر توی میدان جنگ بود حواسش بود حقی پامال نکند و هر ذره عملش مال آن دنیایش شود.
بشیر دنیا و بازیچه هایش را گذاشت و راهی میدان شد. شاید وقتی شمشیر میزد یک آن صورت پسرش را هم دیده بود که کیلومترها دورتر اسیر شده و چشم به کمک پدر دارد اما زود دلش را طواف داده بود دور حسین. وقتی مولایش جبهه جهاد را برگزیده بود چه جای فکر کردن بود برای بشیر؟! بشیر میانه میدان، آخرتش را به لبخند حسین گره زد وعاقبت بخیر شد. همانجوری که حاج قاسم توی بغداد عاقبت بخیر شد. این رسم یاران حسین است که گذاشتن و گذشتن را خوب میدانند.
✍ نویسنده : حکیمه سادات نظیری
🌏 generalsoleimani.com
https://ble.ir/general_soleimani_fa
https://t.me/General_soleimani_fa
https://eitaa.com/general_soleimani_fa
🖼 #پوستر
🔺️سلام بر حسین.... 🏴
السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
🌏 generalsoleimani.com
https://ble.ir/general_soleimani_fa
https://t.me/General_soleimani_fa
https://eitaa.com/general_soleimani_fa
📸 #عکس
🔺️ هرجا مظلومی بود ، قاسم وسپاهش آنجا بودند ومی جنگیدند
سرلشکر حسین سلامی:
هرجا مظلومی بود، قاسم و سپاهش آنجا بودند و میجنگیدند و سپر بلای امت بودند و مانند مالک اشتر ، همواره به خیمه ی دشمن نزدیک بود.
همواره تکیه کلامش این بود که:
«فــدای شما بشـوم»
این صرفاً یک کلمه نبود، بلکه حرف دل او بود تا برای مردم فدا شود.
او تکیه گاه و دلنشین بود؛
او رخساره میدانی ولی فقیه بود و جز به اوامر رهبر عظیم الشأنمان ، به چیز دیگری نمی اندیشید.
هر آنچه حاج قاسم اجرا میکرد، دقیقاً همانی بود که رهبر معظم انقلاب فرموده بودند.
او دلداده حضرت زهرا بود و برای خود عالمی داشت ؛ که ما را یارای شناخت آن دنیای روحانی نیست!
جان فدا
شهیدحاج قاسم سلیمانی
🌏 generalsoleimani.com
https://ble.ir/general_soleimani_fa
https://t.me/General_soleimani_fa
https://eitaa.com/general_soleimani_fa
✏ #یادداشت
🔺️ یاورتیز بین، یزید بن معقل
وقتی دور کعبه طواف می کرد انگار که کسی عبایش را می کشید سمت حسین، از همان مکه به امام پیوست و منزل به منزل تا کربلا آمد. یزید بن معقل تازه با جنگ آشنا نشده بود. آدم نهروان و صفین بود معقل. جنگ های علی را دیده بود و می دانست اگر حسین عزم میدان کرده، تدبیر امام است و چون وچرا برنمی دارد. معقل ولی جنگ خوارج را هم دیده بود. وقتی جمعی از خوارج با کوته نظری آتش جنگ راه انداختند و شورش کردند، یزید رفت و میمنه سپاه امام را فرماندهی کرد. این جنگ با تار ومار شدن خوارج و شکستشان تمام شد. اما این نگاه تیز بین یزید بود که در آن غبار فتنه درستی حرف امیرالمومنین و به حق بودن ایشان را تشخیص میداد. اگر در جنگ صفین خیلی از یاران امیرالمومنین همین تیز بینی را داشتند اصلا کار به عاشورا نمی رسید. اما رسید. و همان وقت هم عده ای نمی فهمیدند جنگ مسلمان با مسلمان چه معنایی دارد. همین که سپاه عمر سعد نماز می خواندند و شراب نمی خوردند در ظاهر، برایشان حجت مسلمانی داشت. اما اصل دین که زمین مانده بود و داشت تیر و نیزه میخورد اصلا به چشمشان نمی آمد.
یزید اما از این دسته نبود. تیز بین بود و راه درست را می شناخت. میدانست این حسین پسر همان علی(ع) است. می دانست جانشینی رسول خدا فقط برازنده حسین است که پاسدار اسلام واحیا کننده سنت های نبوی است. اما، امان از حرام خوردن که گوش های کوفیان را کر کرده بود. عده ای هم همین دوره خودمان، جنگ ما با داعش را نمی فهمیدند. بنظرشان جنگی که کیلومترها آنسوتر از مرز ما جریان داشت به ما ربطی که پیدا نمی کرد هیچ، نباید از آن حرفی هم می زدیم ودخالت می کردیم. اما تیزبینی حاج قاسم ورای مرزهای خودمان را می دید. نظامی اسلامی را می دید که خاکش خیلی وسیع تر از ایران ماست. ارزشهایی را می دید که باید پاسداشت می شد و داعش آمده بود که با ادوات جنگی اش فاتحه خیلی چیزها را بخواند. اما کور خوانده بود وقتی حاج قاسم این طور عمیق به دین فکر می کرد. پرچم شوم داعش که به اسم اسلام بالا برده بود برای آمریکایی ها فرصتی بود که از درون سم بریزند داخل سفره حکومت اسلامی. اما این سم بلای جان خودشان شد و دست آخر این ما بودیم که زیر لوای حسین (ع) از ارزشهایمان دفاع کردیم. این حاج قاسم بود که نگذاشت قطره های خون یزید بن معقل هدر برود. بلکه خودش نیز فدای همین راه شد. فدای حسین...
✍ نویسنده : حکیمه سادات نظیری
🌏 generalsoleimani.com
https://ble.ir/general_soleimani_fa
https://t.me/General_soleimani_fa
https://eitaa.com/general_soleimani_fa
🖼 #پوستر
🔺️ انگار حادثه کربلا، مثل نوش دارویی است برای شفای بشریت… 🏴
انگار حادثه کربلا، مثل نوش دارویی است برای شفای بشریت، برای علاج بشریت، دارویی است برای درمان نفس بشریت، برای علاج ما در این دنیای فانی زود گذری که ازش عبور میکنیم.
حاج قاسم سلیمانی
🌏 generalsoleimani.com
https://ble.ir/general_soleimani_fa
https://t.me/General_soleimani_fa
https://eitaa.com/general_soleimani_fa
✏ #یادداشت
🔺جوان مرد صبح، عابس ابن ابی شبیب شاکری
از قبیله خوبی بود. نیکویی طایفه اش خیلی زبانزد بود. انقدر که خود علی علیه السلام در وصف بنی شاکر فرموده بود : اگر تعداد بنی شاکر به هزار می رسید حق عبادت خدا به جا آورده می شد. عابس از چنین طایفه ای بود. از جوانی هم خیلی وفا داشت به مولایش علی. حالا وقتش بود عابس شجاعت و نیکویی ارثی اش را در میدان کربلا نمایان کند. طایفه بنی شاکر شجاعت عجیبی داشتند انقدر که به جوانمردان صبح مشهور شده بودند. یکی از همین جوانمردان مخلص آمده بود کربلا که شجاعت طایفه اش را به رخ سپاه دشمن بکشد. روز عاشورا هم که عابس میدان رفت کسی جرات نمیکرد به رجزش پاسخی بدهد. اخر کار هم سنگ ها طوافش کردند. چنین شجاعتی انگار که میراث همه یاران حسین باشد، نسل اندر نسل توی رگهای همه حسینی ها جاری شده است. حاج قاسم خودش میگفت : از چیزی نمیترسیدم. این را نه که شعار بدهد. عین واقعیت وجودش بود. سردار، جوان مرد صبح زمان ما بود. از همان بچگی توی خاطرات سردار ردپای این شجاعت بود تا جوانی و بزرگسالی اش. از همان وقت که زمزمه انقلاب توی کوچه ها پیچید با شجاعت عجیبش دنباله مبارزات را میگرفت و بعدتر که هشت سال جنگیدیم، حاج قاسم وسط میدانهای بزرگ نقش ایفا میکرد. اما اصل شجاعتش مال رویارویی با داعش بود. مال لحظه هایی که ناگهان میان محاصره و گره کور جنگ، میآمد و داعش را کنار میزد. علاوه بر تاکتیک نظامی، حاج قاسم به شجاعتی مزین بود که طایفه بنی شاکر از آن بهره برده بودند. عابس در میدان کربلا دویست نفر را به جهنم فرستاد و عاقبت هم کسی نتوانست نزدیکش بشود. او را محاصره کردند و لحظه شهادتش، انگار که یک کوه عظیم به خون نشست. کوه که می گویم دلم جایی از روضه های رفتن سردار گیر میکند. انگار مقتل حاج قاسم را هم باید همینطور نوشت. رفتن جوانمردی...به خون نشستن کوهی...
✍ نویسنده : حکیمه سادات نظیری
🌏 generalsoleimani.com
https://ble.ir/general_soleimani_fa
https://t.me/General_soleimani_fa
https://eitaa.com/general_soleimani_fa
🖼 #پوستر
🔺 از صحرای عرفه تا گودی قتلگاه…🏴
از صحرای عرفه تا گودی قتلگاه هیچ تغییر و تحولی در وجود امام حسین علیهالسلام نشد
از دعای عرفه امام حسین علیهالسلام تا همه بیاناتی که آنجا انجام گرفت و تا آخرین آنکه در مجلس یزید بود، همه اینها خرد و کوچک و بزرگ با دقت انجام گرفته است.
امام حسین علیهالسلام در ریتم حرکتش، از عرفات، از صحرای عرفه تا گودی قتلگاه هیچ تغییر و تحولی در وجود امام حسین علیهالسلام نشد. ما (برخی) وقتها برای جلوهدادن آن درد و آن حادثه و آن دردناک بودن در ذهن شنونده طوری جلوه میدهیم که امام را در یک صحنه گیرافتادهای که هیچ چارهای ندارد جا میاندازد. مهرماه ۱۳۹۵
شهید حاج قاسم سلیمانی
🌏 generalsoleimani.com
https://ble.ir/general_soleimani_fa
https://t.me/General_soleimani_fa
https://eitaa.com/general_soleimani_fa
25.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ویدیو
🔺️ قرائت زیارت عاشورا توسط حاج قاسم سلیمانی 🏴
🌏 generalsoleimani.com
https://ble.ir/general_soleimani_fa
https://t.me/General_soleimani_fa
https://eitaa.com/general_soleimani_fa
🖼 #پوستر
🔺️ من در کربلا غیر از زیبایی ندیدم… 🏴
اعظم از امام حسین علیهالسلام آن چیزی است که امام حسین علیهالسلام برای آن قربانی شد
شهید حاج قاسم سلیمانی: قربانی مهم است، اما مهمتر از قربانی، آن چیزی است که انسان برای آن قربانی میشود. عظمت آن چیزی که برایش قربانی میشود، مهمتر از خود قربانی است. امام حسین علیهالسلام عظیم است، اما اعظم از امام حسین علیهالسلام آن چیزی است که امام حسین علیهالسلام برای آن قربانی شد. وقتی فرزندانش همه شهید شدند فرمود:
«ربنا تقبل هذالقربان؛ خدایا این قربانی را از ما بپذیر»
اینکه حضرت زینب سلاماللهعلیها آن صحنههای دردناک را دید، مثل شهادت امام حسین علیهالسلام، آن اسلام مجسم، قرآن مجسم، دردانهی پیغمبر با آن شیوه شهادت و با آن شیوه اسبتاختن بر پیکر مبارکشان؛ بعد که سوال کردند از ایشان فرمودند:
«و ما رایت الاجمیلا؛ من در کربلا غیر از زیبایی ندیدم.»
شهید حاج قاسم سلیمانی
🗓 اردیبهشت ۱۳۹۵
🌏 generalsoleimani.com
https://ble.ir/general_soleimani_fa
https://t.me/General_soleimani_fa
https://eitaa.com/general_soleimani_fa
📖 #خاطرات
🔺️ توبه 🏴
ارتباط هایی با این فرد برقرار کردیم.
گفت میخواهم با سردارسلیمانی صحبت کنم.
به حاجی گفتم و ایشان قبول کردند.
در مقر لشکرثارا…،جلسه از ساعت ده تا نیمه شب طول کشید.
جلسه که تمام شد،رفت و توی ماشینش نشست.
دیدم مانند بچه ای که مادر خود را ازدست داده باشد،گریه می کند.
اتفاقی برای شما افتاده؟
ابهت آقای سلیمانی منو گرفته،از خودم خجالت میکشم که دست به شرارت می زدم.
با آنکه درجلسه عنوان شده بود که تأمین شما ممکن است درست نشود،گفت:من دنبال شرارت نمی رم ومنتظر می مونم تا تأمینم درست بشه.
خانواده خود را چند روز جلوی سپاه کهنوج آورد تا تأمین بگیرد.
تأمین او درست شد و حاج قاسم تماس گرفت که او را به کرمان بیاورید.
آوردیم و در منزل یکی از اقوامش مستقر کردیم.
بعد از چند روز گفت:اونو به مشهد بفرستین.
فردی که شرارت های وحشتناکی انجام داده بود،تحت تأثیر حاج قاسم قرار گرفت و توبه کرد.
اوکسی شده بودکه در ماه محرم برای امام حسین علیهِ السّلام عزاداری و روضه خوانی برگزار می کرد.
نقل از:
ابراهیم شهریاری فرمانده گردان 420 لشکر 41 ثارالله یاران شاهد 171
🌏 generalsoleimani.com
https://ble.ir/general_soleimani_fa
https://t.me/General_soleimani_fa
https://eitaa.com/general_soleimani_fa
✏ #یادداشت
🔺 میر و علمدار، عباس بن علی بن ابی طالب 🏴
زانویش را تا کرد و طوری نیمه نشسته رکاب شد برای زینب (س) که خواهر بی واهمه پایین آمد از کجاوه. جوان تر هم که بود کنار خواهرش راه میرفت تا کسی راه رفتن دختر علی را نبیند. خیلی غیرت داشت عباس. این را همه می دانستند. همه اهل حسین...حتی همه نااهلان. راه می رفت و دور خیمه ها می گشت. دل بچه ها که عین گنجشک بیقرار شده بود با همین صدای پای عمو آرام میگرفت.اصلا عباس بهترین عمو بود .عموی نازدانههای حسین. عمو بودن عباس که مثل باقی عموها نبود. خیلی حواسش جمع بچههای برادر بود. می نشاندشان روی زانو، می بردشان روی شانه های بلندش و توی آسمان کربلا، دنبال ابر میگشتند. غیرتش انگار حلقه در حلقه دور خیام را گرفتهبود. کسی جرات بردن اسم حرم را هم نداشت چه رسد قدمی سمت خیمه ها بردارد. همه می دانستند عباس یک تنه غیرت علی را در کربلا متجلی کرده. اسمش را علی گذاشته بود. شیر بیشه بود عباس. شیری که غیرتش مثال نداشت. عباس بن علی گرچه در واژه ها گنجیدنی نبوده و نیست اما خونی که در رگهای او به غیرت میجوشید، گویی همان خون شهید ماست. سردار وقتی میرفت توی دلش غیرت شره میکرد. مگر میشد حرم زینب کبری با نگاه نااهلش گره بخورد؟! شمشیری که توی دستان عباس بن علی خیام را در پناه امن خودش گرفتهبود حالا باید توی دست حاج قاسم و سربازانش، کار دیگری میکرد. ریشه این ظلم از همان 61 هجری پا گرفته بود. از همان سالی که خیمهها بوی سوختن داد. اینبار اما قصه طور دیگری بود. عباس بن علی اگرچه سال 61 هجری دست در بدن نداشت که پای نااهل را قلم کند اما مشق غیرت او سربازانی چون حاج قاسم تربیت کرده بود برای چنین سالهایی. مکتب علمدار کربلا، مکتب سلیمانی ها شد. مکتبی که ریشه های داعش را سوزاند و پرچم لبیک یاحسین را در کل جهان به اهتزار درآورد.
حاج قاسم توی خاک سوریه کاری کرد که رفتنش، زمزمه همین نوا شد : ای اهل حرم میر و علمدار نیامد...
ما که یادمان نرفته،
آن شبی که علمدارمان برنگشت، صبح نداشت. عین شام غریبان بود برای همه بچه های کوچک و بزرگ ایران.
✍ نویسنده : حکیمه سادات نظیری
🌏 generalsoleimani.com
https://ble.ir/general_soleimani_fa
https://t.me/General_soleimani_fa
https://eitaa.com/general_soleimani_fa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #ویدیو_استوری
🔺️ ما ملت امام حسینیم 🏴
محرم امسال به نیابت از حاج قاسم، به روضه میرویم...
🌏 generalsoleimani.com
https://ble.ir/general_soleimani_fa
https://t.me/General_soleimani_fa
https://eitaa.com/general_soleimani_fa