eitaa logo
قافله ی منتظران
22 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
669 ویدیو
0 فایل
خواب دیدم که زلیخایم و عاشق شده ام ای که تعبیر تو پایان پریشانی ها...
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️ سر می زنم به خانۀ آتش گرفته ای پاکیزه آستانۀ آتش گرفته ای اینجا بهشت سوختۀ حضرت خداست عرشی ترین نشانۀ آتش گرفته ای بعد از نماز برلب خود مشق می کنم تسبیح عارفانۀ آتش گرفته ای ثقلین مصطفی که امانت سپرده بود!!! افتاد در میانۀ آتش گرفته ای خون می چکید در دل شعله به روی خاک از ساقۀ جوانۀ آتش گرفته ای دیگر برای شانه زدن قوتی نداشت از دست درد... شانۀ آتش گرفته ای مادر! برای محفل پر شور عاشقی سوزان ترین ترانۀ آتش گرفته ای اشکم ز دیده می چکد و شعله ور شدم در... روضه شبانه آتش گرفته ای بهر رها شدن ز عذاب الیم حق تو بهترین بهانۀ آتش گرفته ای محبوبۀ خدائی و قدیسۀ علی زهرای بی نشانۀ آتش گرفته ای با یاد دست تو به دلم دست می دهد احساس شاعرانۀ آتش گرفته ای باید برای گریه به صحرا سفر کنی ای وای عجب زمانۀ آتش گرفته ای آتش گرفته ام ز تب داغ تو ببین همپای نازدانۀ آتش گرفته ای @ghafeleyeh_montazeran
▪️ نقطه ی ثقل عنایات فقط مادر ماست باب احسان و کرامات فقط مادر ماست امة الله ولی سیده ی عالمیان مادر شیعه و سادات فقط مادر ماست همه شب پای ورم دار شهادت بدهد روح طاعات و عبادات فقط مادر ماست وصف آن زینت گوش و سر گردن این بود برتر از هرچه مقامات فقط مادر ماست گر خدا نور سماوات و زمین است به حق جلوه ی کامل مشکات فقط مادر ماست مرد اگر بود به والله که پیغمبر بود وجه رب در همه حالات فقط مادر ماست امتحان گشته ی حق صابره در هرچه بلا منشاء سر موالات فقط مادر ماست کربلا وسعت آن ضربه ی سیلی باشد صاحب کل بلیات فقط مادر ماست خون مسمار نشان سر نیزه دارد قبله ی درد و مصیبات فقط مادر ماست @ghafeleyeh_montazeran
▪️ چه خوب می شود از خواب سر که برداری تمام غصه ی خود را کنار بگذاری برای مادرت اینبار خانه امن شود نه میخ باشد و آتش نه در نه آزاری نه کوچه ای که ببندند راه را بر تو نه ضربه ای که بکوباندت به دیواری خدا کند که نبینی به خواب هم حتی مصیبتی که چشیده حسن به بیداری مصائب امام حسن( ع) @ghafeleyeh_montazeran
▪️ چرا اين خطوط، اين حروف الفبا شکسته؟ چرا «ز»، چرا «ه»، چرا «ر»، چرا «آ»، شکسته؟ چرا حرف در حرف هر واژه مي پيچيد از درد؟ مگر ضربه اي سخت پهلويشان را شکسته؟ در اين شعر، آيينه اي بوده قبل از سرودن که افتاده و زير پاهاي دنيا شکسته بگو ناخدايان بر اين موج کشتي نرانند که صد کشتي نوح هر شب در اين جا شکسته به ليلاي عاشق کش قصه ها هم بگوييد که در راه مجنون، در اين کوچه ليلا شکسته نماز مسافر شکسته ست و در خانه ي خود کسي بسته قامت به محراب، اما شکسته در آيينه ي خانه، مادر مهياي پرواز در آيينه، آيينه ي عمر بابا شکسته نه تنها در اين سوگ محراب مسجد خميده ستون هاي معبد، کنيسه، کليسا شکسته تو را دست شوم جهالت شکست و ندانست که زيبا اگر هم شکسته ست زيبا شکسته زمين لرزه، توفان و آتشفشان، اين سه يعني: پس از تو دل کوه و خشکي و دريا شکسته اگر بارگاهي بسازند روزي برايت ببيني که از حجم غم پشت بنّا شکسته کشيده ست استاد نقاش تصويري از تو ولي روي بومش تمامي خط ها شکسته به نامت رسيده ست خطاط و حيران نشسته ست که نام تو در ثلث و نسخ و معلا شکسته به جاي سرودن، تو را خواند و ناليد شاعر: چرا واژه اي نيست در شعرم الا شکسته؟! چرا اين نقوش، اين خطوط، اين حروف الفبا چرا «ز»، چرا «ه»، چرا«ر»، چرا«آ» شکسته؟ @ghafeleyeh_montazeran
▪️ شب شبی سنگین شبی دلگیر بود شب شبی بی صبح شامی دیر بود شمع آخر در سِرِشکش غرق شد آب گشت و بین اشکش غرق شد شمع تا سو سو زنان خاموش گشت خانه در باد و خزان خاموش گشت در سکوتی باد زاری می نمود باد آن شب سوگواری می نمود باد می کوبید درها را به هم باد می پیچید پرها را به هم خانه آن شب باز طوفان خورده بود چار غنچه با گلی پژمرده بود گاه سوز گریه بوداماخموش گَه صدای آب می آمد به گوش چکه چکه می چکد دل روی دل آب می ریزد دو چشمانی خجل خیره خیره چشم طفلان مانده بود آستین ها بینِ دندان مانده بود سیل بسته راهِ نورِ نوح را دست می شوید تنی مجروح را چشم تا که فرصت دیدن گرفت زانوانِ کوه لرزیدن گرفت چشم تنها بین چادر زخم دید پای تا سر پیکری پر زخم دید زخم بستر ، زخم کوچه، زخم در زخم سینه ، زخم بازو، زخم سر زخمِ سرخیِ کفن زخمی کبود زخم آتش، زخم میخ و زخم دود زخم چشم و زخم پهلو، زخم دست زخمها را عاقبت با زخم بست زخم بود و سوز بود و درد بود آه تنها چاره ی یک مرد بود آه اسما آب بر این خسته ریز درد دارد آب را آهسته ریز @ghafeleyeh_montazeran