eitaa logo
قافله ی منتظران
23 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
538 ویدیو
0 فایل
خواب دیدم که زلیخایم و عاشق شده ام ای که تعبیر تو پایان پریشانی ها...
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 خدا کُنَد زِ لبت یک سلام هم باشد وَ سایه‌ات به سرم مُستدام هم باشد بریز گیسویِ خود را به شانه ‌های نسیم که خوشتر است که ماهم تمام هم باشد  کم است اینهمه دشنام‌های طولانی که کوچه کوچه نگاهِ حرام هم باشد گذشتن از گذرِ تنگِ کوچه ‌ها سخت است و سخت تر که در آن ازدحام هم باشد فقط نه اینکه پُر از آشناست هر طرفم کنیزِ خانه‌ ی ‌مان رویِ بام هم باشد شبِ گذشته یتیمت به ضربِ زجر آمد  بلورِ خورده تَرَک بی دوام هم باشد چه حال می ‌شوی آن لحظه‌ای که تنهایی اگر که با تو سنان هم کلام هم باشد خدا کُنَد سرِ طفلت نیاُفتد از نیزه خدا کُنَد که سرش تا به شام هم باشد لباس کهنه ‌ی خود را برایم آوردند میانِ کوفه کمی احترام هم باشد دلم خوش است که با نیزه‌ی تو می ‌آیم اگرچه فاصله‌ام یک دو گام هم باشد @ghafeleyeh_montazeran
🏴 از ﮐﻮدﮐﯽ ﺑﻪ ﮔﺮدن ﻣﺎ ﺷﺎل ﻣﺎﺗﻢ اﺳﺖ ﻧﺎﺑﺮدﻩ رﻧﺞ، ﮔﻨﺞ ﺑﻪ ﻣﺎ دادﻩ ای ﺣﺴﯿﻦ الهى اللهم عجل لوليك الفرج..🙏🏻 @ghafeleyeh_montazeran
حديثِ روز: امام صادق عليه ‏السلام : اثافى الاسلامِ ثَلاثَةٌ: الصَّلوةُ وَ الزَّکوةُ وَ الوِلایة،لا تَصِحُّ واحِدَةٌ مِنهُنَّ اِلا بِصاحِبَتَیها؛ سنگهاى زیربناى اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت که هیچ یک از آنها بدون دیگرى درست نمى‏ شود. منبع: کافى(ط-الاسلامیه)، جلد2، ص 18 @ghafeleyeh_montazeran
مدعیان دروغین ماشیح 🔸 شور و التهاب انتظار موعود آخرالزمان در تاریخ یهود، موج میزند. از روزگاران باستان تا عصر حاضر، صدها نفر ادعا کرده اند که مسیحا هستند! که چند صباحی ساده دلان بنی اسرائیل، مجذوب شده اند! مثلا: 🔺 چند قرن پس از میلاد، فردی به نام «موسی» در جزیرهٔ کِرت می زیست که خود را ماشیح معرفی کرد و همه ی جوامع یهودیِ جزیره، فریب او را خوردند! 🔺 شبتای صِبی (Sabbtae zebi) یکی از نامدارترین مسیحای دروغین - متوفای ۱۶۷۶ میلادی - فرقه ی نوظهور «دونمه» در ترکیه، یادگاری اوست! 🔹 استقبال شدید از مدعی، پیام مهمی دارد و آن اینکه مردم، درباره منجی زیاد شنیده بودند. جهان درانتظار ظهورست اما موعود کیست؟ منبع:انتظار مسیحا در آئین یهود، کرینستون، ص۵۳-۷۶ ۷ @ghafeleyeh_montazeran
🏴 وقایع روز : حرکت کاروان کربلا به سوی در این روز اهل بیت سید الشهدا علیه السلام را از کوفه به سوی شام حرکت دادند.زنهای غیر هاشمیه از انصار امام حسین علیه السلام که در کربلا اسیر شدند با شفاعت اقوام و قبایلشان نزد ابن زیاد از قید اسیری خلاص شدند، و فقط مخدرات هاشمیات برای اسارت به شام برده شدند. در خبرها آمده که ابن زیاد بعد از آنکه یک روز (یا چند روز بنا به روایتی) سرها را در کوچه ‌ها و محله ‌های کوفه گردانید، آن ‌ها را به شام نزد یزید بن معاویه فرستاد و بعد از آن اسرا را به سرپرستی مخضّر بن تعلبه عائذی و شمر بن ذی ‌الجوشن به شام روانه کرد. دستور داد که امام سجاد را با غل جامعه، دست ‌ها را بر گردن بستند و سوار بر شتر بی‌جهاز به ‌سوی شام حرکت دادند. نقل ‌شده که اهل ‌بیت ـ علیهم ‌السلام ـ را سه روز پشت دروازه ‌های دمشق نگه داشتند تا شهر را آذین ‌بندی کنند و آماده برای جشن و شادی نمایند. در بیشتر منابع نقل ‌شده که روز اول صفر سر امام حسین ـ علیه‌السلام ـ را همراه کاروان اسرا وارد دمشق کردند. پی نوشت : 1. الوقایع الحوادث:ج4ص114. 2.ابصار العین فی انصار الحسین علیه السلام:ص133. و و 🏴روایت محرم الحرام ۱۴۴۵ @ghafeleyeh_montazeran
. به هر مسافرِ بیدلْ هزار حج بنویس... ز بس که دل ز کفم رفت ، کاروان شده ام ٣۱روزتا @ghafeleyeh_montazeran
🏴 دارد مهیا میشود، اَلشّام اَلشّام بزمی که برپا میشود،اَلشّام اَلشّام سجاد دائم در سجود است؟یا که قدّش از غصه ها تامیشود،اَلشّام اَلشّام در پاسخ اینکه: کجاها سخت تر بود؟ بغض لبش وا میشود:اَلشّام اَلشّام بعد از مصیبت های پشت درب ساعات دروازه ها وا میشود،اَلشّام اَلشّام زینب که حتی سایه اش را کس نمیدید دارد ت*م*ا*ش*ا میشود،اَلشّام اَلشّام بر روی نیزه چشم های زخم عباس از اشک دریا میشود،اَلشّام اَلشّام لکنت گرفته دخترت ازس*ی*ل*ی زجر حرفش..ب ب ب بابا میشود،اَلشّام اَلشّام مانده رباب از اینکه در حلقوم اصغر... نیزه مگر جا میشود؟اَلشّام اَلشّام باقصد قربت...سنگ و سَ*بُّ و نا*س*ز*ا*ه*ا حکم است و فتوا ميشود،اَلشّام اَلشّام و جارچی تا جار زد؛ آل علی اند از کینه غوغا میشود،اَلشّام اَلشّام بغض علی و کوچه ي تنگ یهودي اینجاست معنا میشود:«اَلشّام اَلشّام» اینجاست ذکر قاری قرآن نیزه: «یارَب اَغِثنا» میشود،اَلشّام اَلشّام @ghafeleyeh_montazeran
🏴 هر كه ميپرسد كه ديدى كربلاى عشق را سر به زير اندازم و گويم كه لايق نيستم.. الهى اللهم عجل لوليك الفرج..🙏🏻 @ghafeleyeh_montazeran
حديثِ روز: رسول اكرم صلى الله عليه و آله : أَفضَلُ العمالِ العِلمُ بِاللّه إِنَّ العِلمَ يَنفَعُكَ مَعَهُ قَليلُ العَمَلِ وَكَثيرُهُ وَإِنَّ الجَهلَ لايَنفَعُكَ مَعَهُ قَليلُ العَمَلِ وَلا كَثيرُهُ؛ بهترين اعمال، خداشناسى است، زيرا با وجود علم و معرفت، عمل، كم يا زياد تو را سود مى بخشد اما با وجود نادانى (نسبت به خدا) عمل، نه اندكش تو را سود مى بخشد نه بسيارش. منبع: نهج الفصاحه ، ص228 @ghafeleyeh_montazeran
⭕️ او هست، همین نزدیکی‌ها... 🔹 شهری پر از پیچ و خم، با شیاطینی از جن و انس... همه دست به دست هم داده تا تو به مقصد نرسی! 🔸 فرض کنید کسی افرادی را به منزلش دعوت می‌کند، پذیرایی ویژه و غذایی عالی هم برایشان آماده می‌نماید، با آنکه نشانی منزل را داده اما می‌داند شیّادانی در بین راه هستند که نمی‌خواهند آن افراد به مهمانی برسند و از هر کاری برای انحراف آنان دریغ نمی‌ورزند! 🔺 با توجه به این مسائل، اگر میزبان برای میهمانان «راهنما» نفرستد، مُسلّماً مهمانی اش محکوم به کار لغو و بیهوده خواهد بود! و چون خداوند حکیم است حتما مردم را لحظه ای بدون راهنما و حجت رها نخواهد کرد... برگرفته از کتاب اَدِلّه ی عقلی امامت و‌ مهدویت؛ رحیم لطیفی ۷ @ghafeleyeh_montazeran
14.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👤 استاد 🔻 حرمله‌های زمانه ⚠️دستگاه یزید هنوز در حال بچه‌کشی است! 🤲🏻 خدایا خودت تربیت بچه‌هامون رو به‌دست بگیر 📍 همایش شیرخوارگان حسینی 👼🏻کانال واحد کودک مؤسسه مصاف (قندِعسل) 👼🏻 @ghandeassall
🏴 : دفن بدن جون در کربلا بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعی از بنی اسد بدن شریف جون غلام ابوذر غفاری را پیدا کردند در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطر بود وسپس او را دفن کردند. جون کسی بود که امیر المؤمنین علیه السلام او را خرید و به ابوذر بخشید. هنگامی که ابوذر را به ربذه تبعید کردند این غلام برای کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبی علیه السلام و سپس به خدمت امام حسین علیه السلام رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد. هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسین علیه السلام آمد وبرای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست .حضرت فرمودند:در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی ! اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز. جون خود را به قدم های مبارک امام حسین علیه السلام انداخت و بوسید گفت: ای پسر رسول خدا ، هنگامی که شما در راحتی وآسایش بودید من کاسه لیس شما بودم ،حالا که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم؟ جون با خود فکر کرد :من کجا و این خاندان کجا؟! لذا عرضه داشت:آقای من ،بوی من بد است و شرافت خانوادگی هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است.یا ابا عبدالله ،لطف فرموده مرا بهشتی نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگی به دست آورم و رو سفید شوم.نه آقای من ،از شما جدا نمی شوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد.جون می گفت و گریه می کرد به حدی که امام حسین علیه السلام گریستند و اجازه دادند. با آنکه جون پیرمردی 90 ساله بود،ولی بچه ها در حرم با او انس فراوانی داشتند. او به کنار خیمه ها برای خداحافظی و طلب حلالیت آمد،که صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند. هریک را به زبانی ساکت و به خیمه ها فرستاد و مانند شیری غضبناک روی به آن قوم ناپاک کرد.او جنگ نمایانی کرد،تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم های فراوانی به او وارد کردند. هنگامی که روی زمین افتاد ،امام حسین علیه السلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشید و فرمود:"الهم بیض وجهه و طیب ریحه و احشره مع محمد و آل محمد علیهم السلام. بارالها رویش را سپید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت علیهم السلام. محشورش نما. از برکت دعای حضرت روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید. چنانکه وقتی بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند صورتش منور و بویش معطر بود. پی نوشت ہا : منتخب التواریخ :ص311. وسیلة الدارین فی انصار الحسین علیه السلام : ص115 و و 🏴روایت محرم الحرام 1445 @ghafeleyeh_montazeran