#جان_۲۹
تو این قسمت غیر از اینکه فهمیدیم پناه به زنی به نام لیلا علاقه داره و حرفی از پسری به نام علی شد ، یه نکته مهم درباره محسن داشت و اونم این بود که خودش چقدر از خودش ناراضیه .. اینکه تو خواب با همه هست جز زنش .. یا اینکه پای محارم هم به خوابش باز شده ... پس امید میره که بتونه با دکتر همکاری کنه و درستش کنه این حال خرابو ...
#جان_۳۰
ولی اینجا باز آدم ناامید میشه از این محسن چشم سفید ... هیچی نشده با چشماش داشت لیلای پناه رو قورت میداد بس تعریف کرد از چشم و ابرو و دندون و با کلاس بودن و کدبانو و آشپز بودن .. کلا بقیه بیشتر از پروانه به چشمش میان 😕
(ماجرای علی موند تو آمپاس و البته لهجه مشهدی لیلا )
#جان_۳۱
این قسمت خیلی حرف داشت خیلی خصوصیات شخصیتی پروانه رو رو کرد اینکه رضایت بقیه چقدر براش مهمه اینکه قدرت نه گفتن نداره .. نه به پریسا نه به محسن نه به هیچکی .. از این طرف میخواد پریسا جلوی خانواده شوهرش کم نیاره و نگن که بی کس و کاره از یه طرف باید حواسش به محسن و رخت چرکای تو خونه و غذا چی خوردنش و سرگرم صولت نبودنش باشه از اونورم به پناه .. ولی هیچکدومم نمیتونه درست مدیریت کنه متاسفانه
محسنم کم نمیاره همه رو میزنه تو سرش 😕 ولی حداقل انقدر شعور داره که پروانه رو جلوی مادرش خراب نکنه و یه داستان از نبودنش سرهم کنه 👌 کلا محسن یکی میزنه به نعل یکی به میخ از اینور پروانه رو له میکنه که سر خونه زندگیت نیستی سیم جیم هم میکنی از اونور میگه بمون پیش خواهرت خودم از پس خودم برمیام🤪
پریسا این وسط برعکس اون دیدی که پروانه بهش داره به نظرم خیلی آدم خودخواهیه .. همه چیو برای خودش میخواد . چه پروانه رو چه پناه رو چه بقیه رو .. هرچی بقیه خواهر برادرش اهل فداکاری برای خانواده ان این طلبکاره از همه 😐
#جان_۳۲
این پارت رو با صحبتهای دکتر پروانه خیلی دوست داشتم . مکالمات کاملا بر مبنای اصول مشاوره ای بود. انعکاس محتواها، انعکاس احساسات، روبرو کردن زوجین با مشکلات ارتباطی خودشون حتی در کمترین محاورات، همه چی عالی بود...
محسن اینجا با اینکه با کنایه حرف زد ولی کاملا به دکتر فهموند که دیدش نسبت به پروانه چه جوریه اینکه زیاد کار میکنه همش به فکر بقیه است شاد نیست و خودشو فراموش کرده و اشکش دم مشکشه 😢 ( فقط اونجا که گفت من براش نقش پیاز رو دارم 😂😂😂)
و اما اونایی که پروانه نوشته رو کاغذ همون تکنیک درمانی شناختی که حتی حس پروانه رو هم موقع نوشتن پرسید .. اول هم از علائقش به گل و گیاه شروع کرد تا یخش باز بشه بعد رفت سراغ مشکلات و نه نگفتنش به بقیه .. گریزی به گذشته و کودکی هم میزنه البته( تکنیک فرویدی ) چرا که خیلی از وسواسها و ترسها و کلیشه های ذهنی ما ریشه در دوران کودکی مون داره...
حتی یه تحلیل محتوا از پریسا ارائه میده به عنوان پریسای جرزن در مقابل پریسای قوی و بدون رودربایستی که پروانه عنوان میکنه 👌👌👌
اونجا که پروانه میگه اولین باره درمورد صولت مستقل فکر میکنم و از نتیجه گیری ام راضی نیستم! خیلی بحث داره به نظرم .. یه جور قضاوت های دسته جمعی درباره ظاهر یه سری آدما رو هممون داریم که براشون میبریم و میدوزیم ولی وقتی مستقل فکر میکنیم میگیم حالا بدبخت خوبیایی هم داشته ما نمیدیدیم تا حالا .. نه که بخوایم صولت رو تطهیر کنیم اینجا نه ! ولی سیاه و سفید دیدن مطلق آدما اونم بر اساس ظاهر یا صرف حرف مردم قطعا درست نیست
یه نکته دکتر گفت تو روابط زناشویی که ما آقایون زیاد برامون ظاهر ملاک نیست !! اینم خیلی قابل تامل بود به نظرم .. مخصوصا تو خیانتها .. اکثر ما سریع حس اعتماد بنفس خودمونو از دست میدیم که نکنه طرف از ما زیباتر و جذاب تر بوده دز حالیکه اکثرا اینطور نیست!! اون محبت کلامی اون توجه به احساسات و رفتارها اون بیان و ابراز احساسات خیلی مهمتره !
مشکلات خود ارضایی هم که تا حدودی گفته شد ولی باید قطعا بیشتر باز بشه تو مکالمات با محسن
اون پروسه درمانم مهم بود 😁
هم خود محسن باید بپذیره مشکل داره و بخواد درمان کنه
هم مشاور کمک کنه
هم متخصص سکسولوژی با کمک دوتاشون بیاد وسط
چقدرحرف زدم 🙊🙈
#صفورا_ترقی
#از_علمای_تالار_تلگرام😁