eitaa logo
قلمزن
522 دنبال‌کننده
730 عکس
138 ویدیو
2 فایل
هوالمحیی قلم زدن امر پیچیده ای نیست فاعلی میخواهد و ابزاری، و اتفاقی که باید در تو رقم بخورد... و خدایی که دستگیری کند و خشنود باشد همین! http://payamenashenas.ir/Ghalamzann پیام ناشناس ادمین @fs_hajivosugh بله و تلگرام : @ghalamzann
مشاهده در ایتا
دانلود
در کتابخانه را که باز میکنم روی زمین این را می بینم یک کار دستی ظریف و زیبا، رویش نوشته از طرف... نام دخترک مهربان است، یادم می‌آید دوسه روز قبل تر نوشته بود یک هدیه درست کردم و برایتان گذاشتم حس خوبی دارد ظرافت کارش حس خوب دخترانه و چقدر دخترانه هایشان را دوست دارم این بچه ها ساعت‌های طولانی را در اینستاگرام میگذرانند بدترین پیام‌رسانی که می‌توان تصور کرد همه اینفلوئنسرهارا می‌شناسند همه فراغتشان اینگونه می‌گذرد و این میان وقتی یک حرکت دخترانه می بینی دلت غنج می‌رود، گاهی برایشان کلیپ آموزشی کارهای هنری میگذارم سه چهارنفرشان دل می‌دهند کار که انجام می‌شود می‌گذارم عکس گروه تا بقیه هم دلشان بخواهد، اما اینستاگرام لعنتی فرصتی نمیگذارد این بچه ها دارند از دخترانگی فاصله می‌گیرند از ظرافت های این دنیا، و ذهن و دلشان را مضحکه بازی‌های فلانی و فلانی ها پر کرده، پدرومادر عزیز خدا نکندخواب باشید و طفل معصومهایتان این همه رو به استهلاک باشند، لطفا بیدار باشیم لطفا باخبر باشیم ناگهان خیلی زود دیر خواهد شد! ف. حاجی وثوق @ghalamzann
برای یک خانواده نیازمند خیلی فوری نیازمند گوشی تلفن همراه هستیم، تنها گوشی قدیمی خانواده امروز از کار افتاده، پسر بزرگتر از فردا درس و امتحانش معلق است و پسر کوچکتر که قدرت تکلم ندارد و قرار بود ازین هفته یک پزشک جهادی به صورت آنلاین برایش گفتاردرمانی بگذارد، درمانش ممکن نخواهد بود. اگر سراغ دارید لطفا شتاب کنید. خیر کثیر نصیبتان🌸 @ghalamzann
بسم الله النور اتفاقات خوب این روزها: ☘️ بدهی 3.500.000 تومانی یک خانواده در منطقه پنجتن توسط خیرین محترم تسویه شد. ☘️چند بخاری به نوعروسان و خانواده های نیازمند توسط خیرین اهدا شد. ☘️مبلغ 1.500.000 برای کاردرمانی دوکودک معلول اهدا شد. ☘️مبلغ 3.000.000 تومان برای درمان خانواده ای که چند بیمار دارند توسط خیرین جمع آوری و اهدا شد. ☘️بعد از اعلام نیاز به وانت، دو خیر محترم داوطلب شدند و تخت و خوشخواب برای یک کودک معلول برده شد. ☘️برای کودکی که قدرت تکلم ندارد، یک متخصص گفتار درمانی از تهران داوطلب شدند که با جلسات آنلاین و به شکل رایگان، کودک را درمان نمایند. ☘️با اعلام نیاز به تلفن همراه برای نیازمندان، چند نفر اعلام آمادگی برای مشارکت در خرید داشتند، یک بانوی خیر از همدان پیام دادند که گوشی خواهند فرستاد، یک خیر محترم هم فرمودند به مدت 3 ماه می‌توانند گوشی خود را در اختیار نیازمندان بگذارند. ☘وسایل جمع آوری شده برای خانواده ای که منزلشان در آتش سوخته بود، تقدیم گردید. ☘️برای خانواده محمدی که 8 یتیم دارند چند بانی دست به دست هم داده اند، مبلغی حدود 60 میلیون فراهم کرده اند، برایشان وسیله منزل خریده اند، کارهای درمانشان را انجام داده اند و قرار است برایشان شغل هم ایجاد کنند. ☘️برای تامین داروهای یک بیمار نیازمند یک داروخانه و پزشک محترمش بانی شدند. ☘️دستگاه بخور توسط یکی از اهالی محترم محله به یک بیمار معلول اهدا شد. ☘️البسه و اسباب بازی های اهدایی بین اهالی نیازمند منطقه قلعه ساختمان توزیع گردید. ☘تهیه سیسمونی برای سه خانواده توسط خیرین محترم اتفاق افتاد. ☘️برای عروس خانمی که ساکن روستا هستند وسایل اولیه زندگی توسط خیرین رسید. و : برای اقلام غذایی و میوه های شب چله کمک های خیرین رسیده و همچنان در راه است. الحمدلله علی کل نعمه بهشت خداوند در دنیا و عقبا نصیبتان🌸 @ghalamzann
ریحانه 9 ساله است و محمد 5 ساله، در کارت بهزیستی هردوتایشان "معلولیت شدید" درج شده است، پدر نگهبان است و مادر کارهای پیرزن صاحبخانه را انجام میدهد تا در اجاره خانه بیشتر هوایشان راداشته باشد، بچه ها قدرت تکلم ندارند، اما می‌شنوند، به لطف خداوند و همراهی خیرین جلسات کاردرمانی برایشان راه افتاده است، حالا ریحانه 9 ساله می‌تواند چهاردست و پا حرکت کند و محمد 5 ساله دیگر به زمین نمی افتد، ریه های ریحانه عفونت کرده، دستگاه بخور اهدایی را که میبرم مادر با کلافگی در را باز می‌کند، حال ریحانه را میپرسم به گریه می‌افتد، می‌گوید از صبح فقط جیغ می‌کشد و نمی‌دانم چه کارش شده، محمد به استقبال می‌آید، اصرار دارد دست بدهد، می‌گویم دستانم آلوده هستند، مادر میگوید محمد دست کرونایی! و محمد مشتش را به دستم می‌زند، تلاش می‌کند سوئیچ ماشین را از دستم بگیرد باز می‌گویم آلوده است اما بیخیال نمی‌شود، دلش می‌خواهد کیف و گوشی موبایل و همه چیز را کشف کند. ریحانه اما همچنان زیر پتو است انگار قهر باشد یا از جیغ و گریه خسته، (به راستی کودکانی که تکلم ندارند چگونه می‌توانند دردشان را بیان کنند!) هردو بچه زیبا هستند با چشمان درشت و سیاه وصورت هایی معصوم و مهربان، به مادر می‌گویم گفتاردرمانی کمک می‌کند زبان باز کنند، میگوید شاید دیر باشد، قول می‌دهم بپرسم و پیگیرشان باشم، کاردرمانی باید ادامه داشته باشد و گفتاردرمانی را شروع کنند، می‌توانیم کمک کنیم این دوبچه شرایط بهتری برای زندگی پیدا کنند و آینده بهتری داشته باشند. به حد بضاعت و توان بسم الله... ف. حاجی وثوق @ghalamzann
فَأَجَآءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى‏ جِذْعِ النَّخْلَةِ... (سوره مبارکه مریم، آیه 23) درد بود كه او را حرکت داد درد او را به طرف درخت برد درد او را به تكيه گاه و رزق الهي رساند! درد مايه ي تعالی‌ست درد يعني خواستن يعني شدتِ خواستن... و رسيدن آسان نيست! وقتي شدتِ خواستن زياد باشد و رسيدن سخت باشد درد به سراغ آدمی می‌آید! درد همراه با تقاضاست خواستن وخواستن، و اين خواستن ها مراتب دارند بيشتر و بيشتر مي‌شوند هرقدر خواستن بيشتر باشد حركت بيشتر خواهد شد و هر قدر حركت بيشتر شود تعالي بيشتر خواهد شد آن كه چيزي نمي خواهد، چيزي نيست! از نخواستن نمي‌شود به جايي رسيد و خواستن با هوس فاصله دارد کوچکترها اهل هوسند و بزرگترها اهل خواستن! باید بزرگ شد... پ. ن: کفر، کافر را و دین، دیندار را ذره ای دردت، دل عطار را... ف. حاجی وثوق @ghalamzann
اينجا در حريم آقا يك حس بي‌مانند همراهي‌ات ميكند تو در كنار آقا، بالا و پايين هاي زندگي را تجربه مي كني افتادن‌هايت برخاستن‌هايت توقف‌هايت حركت‌هايت شادی‌هايت رنج‌هايت اميدهايت یأس‌هايت و همه و همه را... مجاورت نعمت بزرگي ست و قصدي بر تفاخرش بر هيچ دل حسرت‌زده‌اي ندارم! اما نمی‌شود که نگویم اينجا وقتي دلت به حضور سایه همسایه گرم است زندگي رنگ ديگري دارد، [نه اين كه توي دور از محبت در مجاورت ظاهري ات، از ديگرانِ غرقِ در محبت در مجاورت باطني شان، پيشي گرفته اي...هرگز] اما بي تعارف وبي ملاحظه، جانِ كلام همين است كه زندگي در مجاورت آقا رنگ ديگري دارد! اين جا در حرم آقا، رد پاي همه‌ی قدم‌هاي افتان وخيزانت مي‌ماند در همه ي بالا و پايين‌هاي زندگي! و اين بزرگترين نعمتِ زندگیِ يك مجاور است خدا كند كه قدر بداند! پ.ن: زيارت به قرابتِ جان اتفاق مي‌افتد و نه مجاورتِ جسم...قبول! اما زندگی در مجاورت آقا رنگ دیگری دارد... ف. حاجی وثوق @ghalamzann
میخواهم بی‌پروا بنویسم بی‌ملاحظه با صدای بلند، با فریاد، گوش‌هایتان را نگیرید و چشم‌هایتان را نبندید! گویی پرده برافتاده و راز مگویی فاش شده که این چنین دوستان دست بر سر میکوبند و فریاد وامصیبتا سر داده اند یعنی تا به امروز که این پسرک 14 ساله با آن زن هرکاره گفتگو نکرده بودند نمیدانستید چه خبر است؟ واقعا نمیدانستید؟! یا سر در برف کرده بودید تا دردسرش کمتر باشد؟! کاری ندارد امتحانش کنید این گفتگو را به فرزندانتان نشان دهید اصلا تعجب نخواهند کرد حتی انواع دبستانی‌شان! اگر تابحال نمیدانستید وضعیت بچه های مملکت این است که همین امروز توبه کنید ازین بیخبری، منصب و جایگاهتان را ترک کنید و بروید خانه نشین شوید که زیان رساندنتان کمتر باشد و اگر میدانستید و کاری نکرده اید بروید خودتان را تسلیم دستگاه عدل الهی کنید! این ویدئویی که اینهمه شما را اذیت کرده خوراک شب و روز بسیاری از بچه های این سرزمین است بچه هایی که از سنین دبستان در این فضای یله و بی دروپیکر رها میشوند و مسائلی را تجربه میکنند که در توان فطرت و خلقت و ظرفیتشان نیست میدانید چه فشاری روی این نسل است؟! میتوانید تصور کنید کودک و نوجوانی که هنوز راهی برای اطفای نیازش وجود ندارد با پرسه زدنهای شبانه روزی در این فضای بی‌پدرومادر چه بلایی دارد سرش میاید؟!! بگذارید کنار این اطوارهای مسئولانه را این اظهار تاسف های نمایشی را... این رگ غیرت های تصنعی را... لطفا اداها را کنار بگذارید دیگر مشتری ندارند کاری کنید لطفا کاری کنید بدون حرف و شعار و توجیه و بهانه، کاری کنید برای این نسلی که دارد در فضای مجازی قربانی میشود دارد جان میدهد دارد نابود میشود بگذارید بدون فیلتر بگویم بدون ملاحظه بدون سیاست بدون تدبیر بگذارید بگویم که در کسوت یک مربی یک فعال فرهنگی یا رسانه ای یا هرچیزی که نامش را بگذارید و سالها با بچه ها بوده وهست، بگذارید بیرحمانه بگویم با چنین شرایطی دیگر امیدی نیست!! این را کسی میگوید که همیشه از امید گفته است از اینکه میشود و باید بشود، اما امروز اگر شما مسئولین نخواهید و کاری نکنید دیگر امیدی نیست چون کودک و نوجوانی که همه ذهن ودلش بدون حدومرز درگیر اینهمه مساله و بی قیدی است ، دیگر تربیت پذیر نیست!! این روزها "تربیت" آب در هاون کوبیدن است! و کاری از کسی برنمی‌آید تا کاری نکنید... تلخ است ناامیدانه است اما واقعیت است تلخی اش را بچشید مانند من برای این بیچارگی گریه کنید بگذارید دردتان بیاید...اما کاری کنید شما را به مقدساتتان کاری کنید! به داد این فضای باز و بی چفت و بست برسید بچه ها را نجات بدهید.. دارند جان میدهند... لطفا نجاتشان دهید! ف. حاجی وثوق @ghalamzann *برسانید به دست آنهایی که باید برسد!
در محل کار هستم که تماس تصویری می‌گیرد، قطع میکنم دوباره و چندباره مهلت نمی‌دهد تماس صوتی برقرار کنم اینترنت را قطع میکنم چند لحظه بعد تماس میگیرم دختر خندان طوری گریه می‌کند که نفسش بالا نمی‌آید میگوید که می‌خواهد تصویری صحبت کند توضیح میدهم که در اتاق کار هستم و ممکن نیست ظاهرا با دوستانش دعوایش شده اما این هق هق شدید نمی‌تواند کار قهروآشتی کودکانه باشد میگوید دوستانش بدجنس هستند و... کمی حرف می‌زنیم نمی‌خواهد قطع کند قول می‌دهم بعد از کار تماس بگیرم عصر تماس تصویری میگیرم زار زار گریه می‌کند! تلی که روز قبل برایش گرفته بودم به سرش زده و مرتب است سر شوخی را باز میکنم که برای تماس تصویری خوشگل کردی وسط گریه می‌خندد و باز گریه... باز می‌گویم چه تل قشنگی داری هرکی خریده خیلی باسلیقه بوده، این بار با صدای بلند می‌خندد، اما باز بهانه‌گیری‌های مختلف می‌کند و باز گریه و گریه... روز بعد دوباره در محل کار زنگ می‌زند و باز بغض دارد می‌گویم قرار بود بهتر باشی میگوید همین الان بیایید پیش من، می‌گویم اداره ام اصرار می‌کند می‌گویم عصر شاید بتوانم... ساعت 3 تازه رسیده ام که زنگ میزند جواب نمی‌دهم پشت هم می‌زند تلفن را قطع میکنم باید یاد بگیرد که بی‌موقع تماس نگیرد، با این بایسته تربیتی سعی میکنم حواس خودم را پرت کنم اما نمی‌شود، دم دمای غروب است که تلفنش را جواب میدهم باز گریه می‌کند!! می‌گویم از دیروز گریه هایت تمام نشدند؟ دنیا را آب برد... می‌خندد و می‌گوید شب شد چرا نیامدید می‌گویم بعد از نماز... غرولندی می‌کند و می‌گوید قبول، میروم درب منزلشان اصرار می‌کند بیایید بالا قبول نمیکنم میگوید تنها هستم و کسی نیست می‌گویم این یک قانون است که وقتی بابا و مامان نیستند نباید کسی را داخل خانه ببری، قبول می‌کند می‌گویم خب حالا چه کاری داشتی میگوید حرف بزنیم! حرف می‌زنیم قصد برگشتن میکنم با دستپاچگی می‌گوید کار دارم هنوز، می‌رود کاردستی هایش را می‌آورد و نشانم می‌دهد، باز میخواهم برگردم گوشی اش را می‌آورد و چیزهایی نشانم می‌دهد، نمی‌گذارد برگردم بیقرار است، سرانجام راضی می‌شود و تنهایش می‌گذارم در حالیکه دوباره بغض کرده است پ.ن: این بچه نه دلباخته من است نه دعوای کودکانه اذیتش کرده است، فقط هر روز از صبح تا ساعت 7 شب تنهاست، پدر و مادرش هردو تا شب سرکار هستند. تک فرزند است و مادرش دوست دارد بقول خودش برای سرگرمی و استقلال کار کند! ف. حاجی وثوق @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فیلم را ببینید! دم آنهایی که به قوانین احترام می‌گذارند..گرم! دستشان درست! آنهایی که این روزهای پر از محدودیت را مدیریت می‌کنند و به خود سختی رعایت قوانین و ترک فرایند عادی زندگی را می‌دهند👏 اما آنهایی که همچنان بی‌توجهی می‌کنند سفر می‌روند مهمانی می‌گیرند تجمع می‌کنند، و زندگی را طبق روال قبل ادامه می‌دهند، یادشان باشد شریک خون مردمند و شریک تنهایی‌ها و دل‌نگرانی‌های این بچه‌ها... و یادشان باشد اگر آمار پایین‌تر آمده، اینها هیچ سهمی ندارند و به خود هیچ شادباشی نگویند، و وجدانشان را هرگز آسوده نکنند! و یادشان باشد که فرزندان یک خانواده "قانون‌گریز" هرگز "اطاعت‌پذیری" را در هیچ موردی نخواهند آموخت، پس هیچ توقعی نداشته باشند. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
همراهان نیکوکار عروسک‌های بافتنی تولیدشده توسط یک فرد آبرومند روی دستش مانده و نمی‌تواند بفروشد سرمایه‌ی از دست رفته معیشتش را به خطر انداخته و نیازمند حمایت است. عروسک‌ها در سه سایز ۲۰ و ۴۰ و ۵۰ سانت هستند و از ۲۰ تا ۴۰ هزارتومان قیمت می‌خورند. قیمت عروسکهای خارجی در بازار را حتما میدانید و باز میدانید که با این قیمتها نمیشود برای بچه‌ها هیچ هدیه‌ای خرید. دست به دست هم بدهیم برای نجات معیشت یک خانواده، همت کنیم و هر تعداد که می‌توانیم بخریم می‌توانیم هدیه کنیم به بچه‌های فامیل به کودکان نیازمند و به دیگران... شما چند عروسک را از گوشه کارگاه نجات میدهید؟ ف. حاجی وثوق @ghalamzann