eitaa logo
قلمزن
526 دنبال‌کننده
728 عکس
136 ویدیو
2 فایل
هوالمحیی قلم زدن امر پیچیده ای نیست فاعلی میخواهد و ابزاری، و اتفاقی که باید در تو رقم بخورد... و خدایی که دستگیری کند و خشنود باشد همین! http://payamenashenas.ir/Ghalamzann پیام ناشناس ادمین @fs_hajivosugh بله و تلگرام : @ghalamzann
مشاهده در ایتا
دانلود
حرم قرق شده تا مادر شما برسد❤️ @ghalamzann
@ghalamzann دختر جوان روی صحته می‌آید، چیدمان یک آشپزخانه را در صحنه می بینیم، دختر در آشپزخانه سری به غذایش می‌زند، بشقابی را ها می‌کند و با دستمال پاک می‌کند، بعد چند بشقاب را بر می‌دارد و به پشت سرش پرتاب می‌کند و بشقاب ها خرد می‌شوند، دختر توپی را زیرپا می‌گیرد و شروع به حرکات نمایشی با توپ می‌کند، صدای جیغ و هورای جمعیت بلند می‌شود، احسان علیخانی اووووو پرهیجانی می‌گوید، جمعیت بلند می‌شود و هرچهارداور چراغشان را روشن می‌کنند و عجیب اینکه کار این دختر جوان نسبت به کارهای محیرالعقولی که در عصرجدید اجرا می‌شود کاملا معمولی است، اما با سرعت همه امتیاز را میگیرد، گویی شکستن بشقاب ها به دل همه نشسته است! قرار نیست از تحجر بگوییم و قرار هم نیست ژست انتلکتوئلی بگیریم، می خواهم از یک واقعیت تلخ به جا مانده از سال‌های دور بگویم واقعیتی که معلول دوره هایی ست که مردها ظالم بودند و زن ها توسری خور، و کم کمک زن ها عقده های سال‌های گذشته را گشودند و عواقبش شد از هم پاشیدگی خانواده ها و احقاق حقوق از دست رفته و چه و چه، کاری با مرور این قصه ندارم اما امروز به عنوان یک فرد از جامعه ای که قرار است به رشد برسد و مدینه فاضله باشد. متوقعم، از جامعه فرهنگی کشورم متوقعم از رسانه ملی کشورم متوقعم از داوری که استاد سواد رسانه است متوقعم از برنامه ای که اتاق فکر دارد و شورای محتوایی، متوقعم از ناظران پخش برنامه متوقعم و این توقع زیادی نیست! آیا هنوز قرار است بساط عقده گشایی ها باز بمانند؟ آیا اینهمه زن سالاری غلط در خانواده های غالب جامعه، هنوز دل آدم‌ها را آرام نکرده است که اینهمه ذوق زدگی غلوآمیز از خودشان نشان می‌دهند؟ چرا به سکینت نمیرسیم؟ چرا همچنان در پی آن هستیم که بگوییم زنان ما درحصار آشپزخانه به تنگ آمده اند؟! چرا کسی اعتراض نکرد؟ چرا جوزده می‌شویم؟ چرا کسی فریاد نکشید که دخترم! ورزش هیچ تناقضی با خانه و خانه داری ندارد و خداوند برای تو رشد وتعالی در همه وجوه را مقدر نموده است، چرا نمی‌توانیم به نسل جوان بگوییم که اینها می‌توانند در کنار هم باشند، چرا بلد نیستیم این بغض مانده در وجود این نسل را حلاوت ببخشیم؟! آیا علت این رفتارهای نامتعادل در "صف" جامعه، این نیست که در "ستاد" ، مبنا و قوت و استحکام وجود ندارد؟؟!... ف. حاجی وثوق @ghalamzann
غمگین نباش ای دل تاول نشان که باز می‌آید از پس _"چه خبر؟"ها +"سلامتی.. "! @ghalamzann
@ghalamzann اول صبح است که زنگ خانه را می‌زنند، از آنجایی که طبقه بالا پدرومادر شهید زندگی می‌کنند و عادت کرده ایم که زیاد زنگشان را بزنند و طبیعتا گاهی هم اشتباهی زنگ ما را بزنند، از بی‌وقت بودنش تعجب نمیکنم... داخل پرانتز : هرکسی کاری دارد و نیازی، زنگ طبقه بالا را می‌زند، ارباب رجوع کمی بیش از اندازه زیاد است، هیچکس هم دست خالی نمیرود این را از آنجایی می‌گویم که لابد روی باز دیده اند که وقت و بی‌وقت زنگ طبقه بالا را می‌زنند! دگمه آیفون را که میزنم میگوید کارگر است و آب می‌خواهد، معمولا این ساعت رفتگرها زنگ خانه را می‌زدند برای صبحانه و هربار بدون منت سینی صبحانه از طبقه بالا می‌آمد و قوت ابتدای روزشان میشد و باز داخل پرانتز که اگر در کوچه های دیگر صبحانه را همسایه ها نوبتی به رفتگر محله می‌دهند، اینجا نوبت به کسی نمی‌رسد، کلا سندش ششدانگ به نام پدرومادر شهید است، از یخچال آب سرد در لیوان میریزم، لیوان را در سینی میگذارم وسواس های کرونایی این روزها میگویند که لیوان یکبار مصرف بگذارم، اصلا در را باز کنم؟ یا منتظر بمانم زنگ طبقه بالا را بزند، تصویر پدر شهید که لنگ لنگان پله ها را بی منت پایین می‌آید برایم زنده می‌شود، لیوان شیشه ای را داخل سینی میگذارم شاید بیشتر تشنه باشد، شیشه آب را به دست دیگر میگیرم وسواس کرونایی میگوید در شیشه را باز کن تا مجبور نشوی شیشه را بدستش بدهی شیشه را بدون در به دست راست و سینی را با لیوان آب داخلش در دست چپ میگیرم و با احتیاط در را باز میکنم سینی را مقابلش میگیرم. می‌خندد و می‌گوید نه آب برای اینها میخواستم، یک کتری کاملا سیاه شده و یک بطری پلاستیکی نوشابه که کاملا کدر شده است مقابلم می‌گیرد، وسواس کرونایی می‌گوید این دو ظرف کاملا کثیف را که نمی‌شود داخل خانه برد، و مادر شهید را تصور می‌کنم که با زانودردش کتری و بطری را شسته و آب کرده و تحویل می‌دهد... طبقه بالا نور دارد این را از همان روز اول که دیدم دانستم طبقه بالا شهید زندگی میکند و حضورش هربار حس میشود به تعداد دفعاتی که زنگ خانه در روز به صدا درمی‌آید... ف. حاجی وثوق @ghalamzann
@ghalamzann گفته بودم طبقه بالا نور دارد، گفته بودم که آن بالا شهید زندگی می‌کند، بگذارید از امروز بگویم از بیرون رسیده ام،در را باز میکنم، مادر شهید در راه پله ایستاده است، همانقدر نورانی همانقدر دوست داشتنی، با ظرف آبی که برای گلدان آورده است باز هم حال عروس جوانش را میپرسم که مدتیست مشکل کلیوی پیدا کرده است چندروزیست که وقتی حال عروسش را میپرسم بغض می‌کند و می‌گوید خوب نیست! دیروز که پرسیده بودم گفته بود بیهوش است امروز که می‌گوید خوب نیست باامید میگویم برایش ختم برداشته ایم خوب میشود اما اشک هایش سرازیر می‌شوند و میگوید فایده ای ندارد میگویم ناامید نباشین... می‌گوید ناامید نیستم تمام کرده! حس درخت خشکیده ای را دارم که نمی‌تواند تکان بخورد، میگویم یعنی چه می‌گوید شب جمعه تمام کرد... شکسته و درمانده می‌گویم من هرروز حالش را می‌پرسیدم... می‌گوید نمیخواستم غصه بخورید! وای به حال چو منی که مادری داغ فرزندش را پنهان کند که من همسایه غصه نخورم! از سختی دقایقی که گذشتند نمیتوانم بگویم جز حیرت از اشکهایی که مادر شهید وقت شهادت پسر 15 ساله اش نریخته بود، عروس جوانش از بیماری کلیه از دنیارفت قبل از آنکه طعم مادرشدن را بچشد و پسر جوانش که نام شهیدش را بر او گذاشته اند و چشم و چراغ خانه است باید دوهفته در قرنطینه بماند تا ثابت شود کرونایی در کار نبوده است... مادر شهید را اینهمه شکسته ندیده بودم هنوز مدت زیادی نمی‌گذرد که نوه نوجوانش در تصادف کشته شده است و حال داغ بعدی... خدا در اینها چه دیده است که اینهمه امتحان پیاپی می‌گیرد و باز اورا شکر می‌کنند و می‌گویند حکمت خداوندیست می‌گوید هرچه خوابش را می بینیم خیلی خوب است می گوید حاج آقا خوب نیست و بی تابی می‌کند می‌گوید برای حاج آقا نگرانم... و یادم می‌آید که گفته بود خبر شهادت پسرش را اول به او داده بودند و او کم کم به حاج آقا گفته بود و حاج آقا دوشب در خانه راه رفته بود و نخوابیده بود و یادم می‌آید که وقت از دست دادن "ملیکا" ی نوجوانشان هم حاج آقا بیقرارتر از همه بود و آرام نمیشد... مادر شهید از پله ها یکی یکی بالا می‌رود شاید دارد به پسر جوانش فکر میکند که داغ همسرش را باید دوهفته به تنهایی در قرنطینه سرکند همان پسر جوان همنام شهیدش که جانشان به جانش بند است... ف. حاجی وثوق @ghalamzann
@ghalamzann دوستان ارجمند باسلام و عرض ادب پیرو هماهنگی های انجام شده با دانشگاه علوم پزشکی مشهد، و اعلام نیاز شدید به آبمیوه طبیعی برای بیماران کرونایی و موارد دیگر موردنیاز، قرار است برای 400 بیمار روزانه آبمیوه طبیعی تهیه کرده و تحویل دهیم، این اقدام در شرایط کاملا بهداشتی با مراقبت های لازم انجام می‌گیرد، از همه بزرگوارانی که نیت کمک رسانی به بیماران و درمان سریع تر آنان را دارند تا زنجیره بیماری سریع تر قطع شود، تقاضا داریم با حمایت های نقدی و غیرنقدی خود در این امر مهم مشارکت نمایند، برای تهیه آبمیوه طبیعی نیازمند پرتقال و سیب به شکل روزانه هستیم همچنین بطری های کوچک یکبار مصرف برای بسته بندی استریل آبمیوه ها، شما می‌توانید با تهیه اقلام فوق و تحویل به گروه و یا کمک های نقدی برای خرید اقلام به این کار خیر بپیوندید شماره کارت: 5859_8310_0525_1805 فاطمه سادات حاجی وثوق @ghalamzann
@ghalamzann در روزهایی که بحران کرونا به اوج خود رسیده است و شهر نوعی از قرنطینه را به خود گرفته است و خیلی از مراکز و اماکن و دستگاه ها در تعطیلی به سر می برند و بیش از یکماه است که آموزش و پرورش تعطیل است و برخی دستگاه ها دورکاری و تعطیلی و کار شیفتی را تعریف کرده اند گروهی هستند که بودنشان هرگز به چشم نیامد: نه در کنار کادر درمان نه در کنار ماموران انتظامی و نه در کنار ماموران شهرداری و رفتگرها گروهی که نه تعطیلی دارند و نه دورکاری میتوانند گروهی که در سخت ترین شرایط پای کار هستند و تعطیلی را نمی‌دانند گروهی که از دیگران تقدیر می‌کنند اما هرگز تقدیر نمیشوند گروهی که به دیگران خداقوت می‌گویند اما هرگز نمی شنوند گروهی که برف و سیل و زلزله و پلاسکو و داعش و کرونا به حالشان فرقی ندارد و در همه ی شرایط و هر لحظه از شبانه روز باید "استندبای" باشند... همکاران ارجمندم خداقوت، جانتان سلامت، توانتان افزون، خداوند حافظ و نگهدارتان، ف. حاجی وثوق @ghalamzann
@ghalamzann روزی که فراخوان زدیم میدانستیم که آدمهای این دیار همین قدر خوب هستند، درست روز بعثت رسول مهربانی بود متوسل شدیم و درخواست کمک را منتشر کردیم اصلا نپرسیدید ما که هستیم و چه اعتباری داریم یکی یکی آمدید و شانه زیر بار دادید و شدید شریک خیر، آنقدر که دیگر ما هیچ کاره شدیم و شما همه کاره، آن قدر که کم کم دیگر نه رسید بانکی می‌فرستید و نه خودتان را معرفی میکنید، همه شما فرشتگانی شدید که از جانب خداوند کار را به دست گرفتید چه شمایی که پنج هزارتومان واریز کردید و چه شمایی که یک میلیون تومان، چه شمایی که گفتید خارج از کشور هستید و ناشناس کمک کردید، چه شمایی که وقتی پیام دادید که واریز کردید و خواستیم نامتان را بگویید، گفتید مهم نیست، چه فرقی می‌کند، راست گفتید اصلا چه فرقی میکند مگر ما در این عالم چه کاره ایم... مگر بی عنایت او می‌توان حتی یک لیوان آب به دست مضطری رساند؟! آمده اید وسط میدان، بی آنکه دیده شوید به قدر بضاعت تان دستگیری میکنید و میروید دست مریزاد به همت همه شمایانی که نامتان را نمی‌دانیم اما مرید مرامتان هستیم، این روزها به سفارش بیمارستان هایی که میزبان بیماران کرونایی هستند، میوه و آبمیوه تهیه می‌شود و برایشان ارسال می‌گردد، از طرف همه ی شما هنگام کار، حمد می‌خوانیم به نیت شفای بیماران... این "رود" برای آنکه متوقف نشود همچنان به جاری کمک های شما وابسته است. حق دستگیرتان! ف. حاجی وثوق پی نوشت : سپاس از حمایت و همراهی آقای دکتر رحیمی دبیر کمیته اطلاع رسانی ویروس کرونا و مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
درست نمی دانم ملکوتِ کار امشب "مهران رحمانی" آن بالا چه شکل و شمایلی دارد، اما می‌دانم کاری کرد که مخاطب یادش بیاید: در دنیا محبت هایی هستند که قدرت تحول دارند و محول الاحوالند... @ghalamzann
تهیه و ارسال آبمیوه طبیعی، آب معدنی و سایر نیازمندی های بیماران کرونایی به لطف خداوند و حمایت های شما بزرگواران همچنان ادامه دارد... هرکدام به نام یک شهید، اگر شهیدی موردنظر شماست بفرمایید تا نام مطهرش ثبت شود. @ghalamzann
دینگ...دینگ...دینگ... هیچوقت صدای دریافت پیامک های بانک این همه انرژی بخش نبوده اند، صفحه گردش حساب بالا و بالاتر می‌رود و نمی‌دانم پشت این واریزهای کوچک و بزرگ کدام بندگان محبوب خدا هستند، دینگ... دینگ... دینگ... هر پیامکی که می‌رسد با خودش یک خبر تازه دارد، خبرِ بودن های خوب، خبر نفس کشیدن آدمهایی در این دنیا که خوب ادراک کرده اند "محبوب ترین افراد نزد خداوند کسانی هستند که سودشان بیشتر به خلق او میرسد" اینجا مشهد... به وقت لحظه های ناب است، اینجا مشهد است و آدم‌های خوب از همه جای ایران و حتی بیرون از آن خود را شریک کرده اند، کرونا شکست خورده خواهد رفت و رو سفیدی اش می‌ماند برای همه شمایانی که دست های استمداد را گرفتید. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
همراهان ارجمند جهت تهیه آبمیوه طبیعی برای بیماران کرونایی نیاز شدید به افزایش دستگاه آبمیوه گیری داریم لطفا اگر امکان امانت دادن دارید اطلاع دهید سپاسگزارم @ghalamzann