#یزد از نظر مسجد، کافی‌شاپ، کافی‌نت، شرکت عمران، پیش‌دبستانی، آموزشگاه میناکاری، آموزشگاه نقاشی، هتل، بازار وقتی باز است، بازار وقتی تعطیل است، و و... این عکس گذاشتن‌ها علت دارد که عرض خواهم کرد و حکما از سر بیکاری و جهت سرگرمی نیست، اگرچه کتمان نمی‌کنم که حتما جهت ایجاد حال خوب هست! و اگر مطمئن بودم که اشتیاق و ذوق بیشتری وجود دارد، مثلا درهای بیشتری را به نمایش می‌گذاشتم و مساجد فوق‌العاده و موزه آینه و تصاویر آتشکده و مکان‌های دیگر این شهر دوست‌داشتنی را، البته که پیام‌های قابل توجهی داشتم مبنی بر اینکه چقدر دلشان می‌خواهد در اولین فرصت به یزد بروند و همین کفایت است... 🌱 ف. حاجی وثوق @ghalamzann

#در_مشهد_به_دنبال_هویت_بگردید #یزد یک منطقه مرکزی وسیع دارد که بافت قدیمی خودش را حفظ کرده است، این منطقه شامل چند محله مشهور است که زندگی در آنها جریان دارد و هرگونه تغییری در این منطقه ممنوع است. اینکه می‌گویم وسیع، یعنی آنقدر که مثلا یک روز ١٢ کیلومتر پیاده در کوچه‌ها رفتیم و تمام نشد و روزهای دیگر، کوچه‌های دیگر، شبیه یک بازی هزارتو با کوچه‌های پیچ در پیچ که همه دیوارها کاهگلی هستند، کوچه‌ها سنگفرش و آجرفرش و درها چوبی، خانه‌ها بادگیر دارند و هشتی و آب انبار و حوض و بیرونی و اندرونی، و این همه پابرجا مانده است. ضابطی به نام #قانون حکم کرده که هویت شهر محافظت شود و این اتفاق به تمام معنا افتاده است، تو اگر کاسبی، باش، اما اجازه نداری هویت بصری شهر را تغییر دهی، اگر ساکن این منطقه هستی، باش، اما اجازه نداری سبک و سیاق خانه‌ها را عوض کنی، اینجا همه مشاغل و فعالیت‌ها در چهارچوب تعیین شده، شکل گرفته است و حفظ هویت، مهمترین اصلی‌ست که همه باید پایبند آن باشند. خیلی اتفاقی ساختمان استانداری را که در جای دیگری بود، دیدم، باز هم هویت تاریخی و نوع معماری در آن لحاظ شده بود. این اتفاق دقیقا همان چیزی است که در شهری با قدمت و اصالت #مشهد وجود ندارد و دیده نمی‌شود! بافت اطراف #حرم_مطهر که می‌توانست هویت خودش را حفظ کند و برایمان بماند، آنچنان شتاب‌زده تبدیل شد و تغییر کرد که گویی نباید از مسابقه مدرن شدن عقب بماند، حالا در کوچه‌های اطراف حرم که راه می‌روی، اگر یک اثر قدیمی مانند خانه توکلی(خیابان نواب) مانده باشد، کنارش یک مرکز خرید بزرگ و مدرن طوری قد علم کرده که سایه افکنده است، یک بی‌سلیقگی تمام، بی‌توجهی عجیب و گویی تدبیر عامدانه، همه چیز را در این منطقه استراتژیک به هم ریخته است. ما در مشهد باید به دنبال #هویت در کوچه‌ها بگردیم، هویتی که هیچ ضابطه‌ای، محافظت از آن را به گردن نگرفته است! ف. حاجی وثوق @ghalamzann

#دانش‌آموز جان‌ها! نه فقط #سیزده_آبان که هر روز، روز شماست روزهاتون مبارک... 🌱 این سرزمین توسطِ #این دانش‌آموزها سرپا مونده و خواهد موند! @ghalamzann

#باران می‌بارد به حرمتِ کدامتان؟! نمی‌دانم... من همین‌قدر می‌دانم که باران صدای پای #اجابت است... 🌱 @ghalamzann

دوستان @jaryaniha عزیز هدیه‌تونو خیلی دوست داشتم ممنونم، شبیه گردسوزهای مادربزرگه، البته کوچکتر... و چون نویسنده هستید، جهت یک اطلاع شیرین، روطاقچه‌ای موجود در عکس هم هنر دست یکی از بانوان نویسنده شاخص و مشهور کشورمونه...🌱 ف. حاجی وثوق @ghalamzann

#مردمان_سر_رود_آب_را_می‌فهمند روزگاری با هشت کتاب #سهراب زندگی می‌کردم، آنقدر که دفاتر شعرش را حفظ بودم و با خودم زمزمه می‌کردم. یک‌بار که بزرگی به منزل ما آمده بود، کتاب سهراب را دید، پرسید می‌خوانی؟ گفتم حفظم، گفت شعر سهراب عرفان زمینی دارد و حرف دیگری هم گفت که هیچ جا نقلش نکردم. نوجوان بودم و لرزش‌های دلم زیاد بود، سهراب را از دسترسم دورتر گذاشتم و احساس خوب گذشته در من کمرنگ شد. مدتی بعد #پدر برایم دیوان #حافظ خرید و در صفحه اول کتاب، با آن خط زیبا و دلبرش برایم عاشقانه‌ای نوشت، از آن روز حافظ شد مونس لحظات شعرخوانی‌ام، حالا غزلیات حافظ را حفظ میکردم و با شرح و تفسیرش حظ می‌بردم و شیفته‌اش شده بودم. چندسالی گذشت و چند اتفاق مرا به مثنوی #مولوی و غزلیاتش وصل کرد، ساعتها مجلدات شرح آقای کریم زمانی را می‌نشستم و می‌خواندم و نکته‌ برمی‌داشتم و با آن‌ها زندگی می‌کردم و ارادتم به جناب مولوی روزافزون شده بود و چه بسیار ازین دریای عمیق آموختم و بهره‌مند شدم. امروز اما با آن عزیزی که فرمود، شعر سهراب، عرفان زمینی دارد، موافق نیستم، هنوز گاهی اشعارش را زمزمه میکنم و معتقدم همه‌ی آدمها به قدر و اندازه‌ی دریافتشان از عالم هستی، معرفتی دارند قابل تأمل و قابل دریافت، این خوب است که آبشخورهای ما در موضوعات مختلف، رو به تعالی باشند، اما این خوب نیست که خودمان را از معارفی که آدم‌های دیگر چشیده‌اند، محروم کنیم. 🔹زمین چیزی جدای از آسمان نیست و این دو آنقدر به هم متصلند که بدون دریافت زمین نمی‌توان به آسمان رسید... 🌱 ف. حاجی وثوق @ghalamzann

غم‌ها را نمی‌توان کم کرد باید... 🌱 #عین_صاد @ghalamzann

#دهه_هشتادی‌ها #خاطره_نویسی "ماه رمضان بود قرار بود با بچه ها و مربی های مسجد بریم بوستان اونجا افطار کنیم خیلی ها روزه اولی بودن مطمئنم حس خیلی خوبی بوده واسشون که بزرگتر شدن میتونن روزه بگیرن و کار های بزرگی انجام بدن تا قبل از افطار با بچه ها توی پارک بازی میکردیم من اونجا کلاس پنجم بودم ... بعد نزدیک اذان که شد رفتیم که برای آماده کردن سفره به مربی ها کمک کنیم چشمم به شله زرد ها که افتاد دلم ضعف رفت واسشون🥺 ولی دو تا شله زرد متفاوت بود من نمیدونستم کی این شله زردهای خوشمزه رو درست کرده البته اون موقع که تست نکردم ولی از رنگش و عطرش معلوم بود که خیلی خوشمزه هست🥲 سر سفره که نشستیم شله زرد من با بچه ها متفاوت بود از خانوم پرسیدم این شله زرد های خوشمزه رو کی درست کرده خانوم هم راستشو گفتن و من متوجه شدم شله زرد من رو خانوم درست کردن و یه عالم ذوق کردم 😄❤️ همش به بچه ها پز میدادم ببینید مال من با شما فرق دارههه مال منو خانوم درست کرده و مطمئنم خیلییی خوشمزه هست شاید باور نکنید ولی من اون شب اون شله زردو نخوردم و گذاشتم توی کیفم و با خوشحالی رفتم خونه که اونجا اون شله زرد خوشمزه رو بخورم 🥲 اما.... وقتی رسیدم خونه یک ضدحال بدی خوردم تمامممم شله زرد ها توی کیفم ریخته بود و دیگه نمی شد شله زردی بخورم 🙂😄" 📝آیناز جان @ghalamzann

جمعی از دختران نوجوان مشهدی از کانون فرهنگی تربیتی باران، مانند زنان فلسطینی، «مقلوبه» درست کردند تا واژگونی رژیم اشغالگر صهیونیستی را بازسازی کنند. #طوفان_الاقصی #مرگ_بر_اسرائیل #مقلوبه #دختران_باران ~~ 🌿کلاس های دخترانه باران🌧 ✨ @dokhtaraneh_baran