مسجدهاى بسيار بزرگ، همه از سنگ دارد، خاصه مسجد «حضرت زكريّا»، كه مسجدى است همه از سنگ. در [و] ديوار [و] فرش، صحن مسجد، از سنگ تراش الوان [است. ] البته سيصد هزار تومان مخارج شده، عمارات عجيب دارد و قبر «حضرت زكريّا»، در ديوار مشرقى آن مسجد است، كه زيارت گاه همه طوايف است. محل همان درخت كه حضرت را به آن بسته اند و منشار [۱] به فرق مباركش گذاشته اند، علامت آن درخت، يك ستونِ سنگ بسيار عظيم نشانده اند، حمام هاى خوب دارد، بسيار باصفا، ولى به طور «روم»، داخل خزانه نمى شوند، خلوت هاى متعدد دارد، و زن هايش جميعاً بى روبنده راه مى روند، كلًا صورت باز دارند، ابداً صورت خودشان را نمى پوشند، جميعاً سفيدپوست هستند و همگى چادرسفيد سر مى كنند، صورتشان با چادر چندان فرق ندارد، آدم مقبول بسيار هم مى رسد، و كلًّا بى عصمت [۲] هستند، به ابرام [۳] به حضرات حاج اظهار ميل مى كردند.
در وسط شهر يك تلّ بزرگ است، كه در عين وسط شهر است، قلعه [اى] از سنگ بالاى آن تل كشيده اند بسيار مضبوط، و يك راه معينى دارد مثل تخت، پل طور است كه پل سنگى دارد، و خندق گردى براى آن قلعه قرار داده اند، اگرچه حالا چندان قلعه مزبور آباد نيست و مسكون هم نيست، ولى قورخانه [۴] بسيار در آن قلعه انبار است، توپخانه شان هم در آن قلعه است. هرگاه در شهر يك اجماع مخالفت اتفاق افتد، آن قلعه چنان مشرف و مسلّط است براى شهر، كه يكى يكى خانه هاى شهر را تير گلوله توپ نشانه مى زند، والى دارد «مصطفى پاشا» نام، ملقب به «مظهر پاشا»، بسيار آدم نجيب و پاشازاده است، و متعارف انسانيت دارد. چندان تعصب ندارد، بلكه اظهار محبت مى كند و براى حقير يك «امزيك كهربا [۵] » كه پانزده تومان مى ارزد فرستاد. حقير را خانه «احمد آقاى وجوه» مهمانى داده بود، نهايت اهتمام داشت «پاشاى» مزبور، براى حقير بسيار خوش گذشت، ولى بر پدر صاحب خانه لعنت، سگ متعصبى بود و نهايت بد گذشت.
يك روز پيشتر از ورود والده سركار اقدس، به «حلب» وارد شدم، هجدهم رمضان بود، بعد در اردو منزل به منزل حركت نموديم همراه حاج. مثل سابق چاپارى را موقوف نموديم، مقصود رسيدن به حاج بود، [با] اين همه تعجيل، از «بغداد» الى «حلب» نوزده روزه آمديم.
----------
[۱]: ارّه
[۲]: بى حيا
[۳]: زور و اصرار
[۴]: اسلحه خانه
[۵]: موزيك برقى
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#غلط_ننویسیم
#سفر_نامه
🖊@ghalatnanevisim
هدایت شده از قاصدک
‼️‼️مانتو و عباهای دُرسان مختص
همه بانوهایی که دغدغه لباس پوشیده دارن👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/223346877C929d3d2345
😌بیاین که میخوام کانال اصلیش رو بهتون معرفی کنم
🔴انواع مانتوی پوشیده و عبا و چادر مشکی
🔴مستقیم از تولیدی با ضمانت مرجوع و تعویض 😱
و مناسبترین قیمت به دلیل #نذر_فرهنگی
🛍فروشگاه حضوری تهران و کرج
اگه استایل شیک و پوشیده میخوای بزن رو لینک♨️
https://eitaa.com/joinchat/223346877C929d3d2345
عطر تو زینت فزای روضهها، مهدی بیا
هجر تو از پا میاندازد مرا، مهدی بیا
مهربان تر از پدر مادر به فرزندان تویی
العجل ای بهترین بابای ما، مهدی بیا
ندبه باید کرد از درد فراق روی تو
اَبکیَنَّکَ صَباحاً و مَسا، مهدی بیا
به تقاص خون جدت یا لثارات الحسین!
زودتر با ذوالفقار مرتضی مهدی بیا
ای فدای قد و بالای پیمبرگونه ات
وارث حلم تمام انبیا، مهدی بیا
مادرت زهرای مرضیه صدایت میزند
روز و شب مهدی بیا، مهدی بیا، مهدی بیا
جان به لب آمد ولی نامت نیفتاد از لبم
عمر من طی شد فقط با ذکرِ یا مهدی بیا
صبح عاشورا نشد؛ پس وعدهی ما اربعین
در مسیر از نجف تا کربلا مهدی بیا
شیرخواری با گلوی خشک و با چشمانِ تر
از دل گهواره میخواند تو را مهدی بیا
#علیرضا_خاکساری #شعر #امام_حسین #امام_زمان #جمعه_های_دلتنگی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#گذاشتن تشدید
✳️ گذاشتن تشدید همیشه ضرورت ندارد مگر در جایی که موجب ابهام شود:
معین /معیّن؛ علی /عِلّی؛ دوار /دوّار؛ کُره /کُرّه؛ بنا /بنّا
✳️ در متون آموزشی برای نوآموزان و غیرفارسیزبانان و نیز در اسناد و متونِ رسمیِ دولتی، گذاشتن تشدید در همهٔ موارد ضروری است.
✅ دستور خطّ فارسی /مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، نشر آثار، چاپ یازدهم، ۱۳۹۱، ص ۳۸
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🔷موارد استفاده از نیم فاصله
⚡️نکته دوم: فعلهایی که مصدر آنها با «ا» آغاز میشوند، در ترکیب با پیشوند «بِـ» و «نَـ»، فقط «ا» آنها به «ی» تبدیل میشود و همواره پیوسته نوشته میشوند. به مثالهای زیر و شکل درست و نادرست آنها توجه کنید.
درست: بیندیشد، بیفتد/ نیندیشد، نیفتد
نادرست: بیاندیشد، بیافتد/ بیاندیشد، بیافتد
#نکات_ویرایش
#غلط_ننویسیم
#نیمفاصله
🖊@ghalatnanevisim
متبوع/مطبوع
در املای این دو کلمه نباید اشتباه کرد.
متبوع به معنای "مورد اطاعت ، مورد تبعیت" است وبیشتر در ترکیب کشور متبوع یعنی (کشوری که شخص تابع آن است) به کار می رود.
"سفیر فرانسه اطمینان داد که کشور متبوعش خواستار جنگ نیست."
اما مطبوع یعنی" خوشایندطبع ،پسندیده"
در آن شمایل مطبوع هیچ نتوان گفت
جز این قدر که رقیبان تندخو داری (حافظ)
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#اشتباه_گفتاری_در_فضای_حقیقی
✅ از یک شربت خیلی سبک استفاده بشه.
❌ از یک خیلی شربت سبک استفاده بشه.
* گفته شده در یه برنامه ی زنده ی تلویزیونی در شبکه ی ۴ سیما
#غلط_ننویسیم
#درست_بنویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#معرفی_کتاب
📚عنوان: دستور خط فارسی
✍نويسنده: جمعي از نويسندگان
ناشر: فرهنگستان زبان و ادب فارسي
این مجموعه، در وهله اول، نه برای متخصصان زبان و ادبیات فارسی و زبان شناسان بلکه برای مخاطبانی نوشته شده است که با زبان فارسی در حد عموم باسوادان و تحصیل کردگان جامعه ما آشنایی دارند. به همین جهت، در نگارش آن سعی شده است تا از استعمال اصطلاحات و تعاریفی خودداری شود که فهم آنها تنها برای متخصصان میسر باشد و حتی الامکان از زبانی استفاده شود که برای عامه باسوادان به آسانی قابل درک باشد.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
زمين شوره سنبل بر نياورد
در او تخم و عمل ضايع مگردان
نكويى با بدان كردن چنان است
كه بد كردن بجاى نيكمردان
#دوبیتیهای_بریده
#غلط_ننویسیم
#حکایات_سعدی
🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب اول : در سیرت پادشاهان
🌺 حکایت ۵
💫 سرهنگى پسرى داشت كه در كاخ برادر سلطان مشغول خدمت بود. با او ملاقات كردم، ديدن هوش و عقل نيرومند و سرشارى دارد، و در همان زمان خردسالى، آثار بزرگى در چهره اش ديده مى شود.
🔸بالاى سرش ز هوشمندى
🔹مى تافت ستاره بلندى
اين پسر هوشمند مورد توجه سلطان قرار گرفت، زيرا داراى جمال و كمال بود كه خردمندان گفته اند: توانگرى به هنر است نه به مال و بزرگى به عقل است نه به سن و سال. مقام او در نزد شاه موجب شد، آشنايان و اطرافيان نسبت به او حسادت ورزند و او را به خيانتكارى تهمت زدند و در كشتن او تلاش بى فايده نمودند چرا که
"آنجا كه يار، مهربان است، سخن چينى دشمن چه اثرى دارد؟"
شاه از آن پسر پرسيد: چرا با تو آن همه دشمنى مى كنند؟ او در پاسخ گفت: زيرا من در سايه دولت شما همه را خشنود كرده ام مگر حسودان را كه راضى نمى شوند مگر اينكه نعمتى كه در من است نابود گردد.
🔸توانم آن كه نيازارم اندرون كسى
🔹حسود را چه كنم كو ز خود به رنج در است
🔸بمير تا برهى اى حسود، كين رنجى است
🔹كه از مشقت آن جز به مرگ نتوان رَست
🔸شوربختان به آرزو خواهند
🔹مُقبلان را زوال نعمت و جاه
🔸گر نبيند به روز، شب پره چشم
🔹چشمه ی آفتاب را چه گناه ؟ (۱)
🔸راست خواهى هزار چشمِ چنان
🔹كور، بهتر كه آفتاب سياه
۱_ اگر شب پره لياقت ديدار خورشيد ندارد، از رونق بازار خورشيد كاسته نخواهد شد.
#غلط_ننویسیم
#حکایات_سعدی
🖊@ghalatnanevisim