گرچه شیریندهنان پادشهانند ولی
او سلیمانِ زمان است که #خاتم با اوست
🛎به مناسبت روز جوان
🔶🔷عصر شعر #شبیه🔷🔶
🔸افتتاحیهی خانهی شعر و ادبیات خاتم
🔹محفل جوانان و اهالی شعر و ادب فارس
🎙با حضور و شعرخوانی:
💠محمد رسولی
💠محمد مرادی
💠جمعی از شاعران جوان
📆سهشنبه اول اسفند ماه ۱۴۰۲
🌙✨مقارن با شب ولادت حضرت علی اکبر(ع)
⌚️ساعت ۱۶ الی ۱۸
📌شیراز- چهارراه حافظیه
ادارهی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی
تالار گفتگو
https://eitaa.com/mmparvizan
Mohsen Chavoshi4_5915604940935402966.mp3
زمان:
حجم:
8.3M
🟪 وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن
🟪 از اوزان همسان دولختی (دوری - متناوب)
🟦 خواننده: محسن چاوشی
ای همه خوبی تو را پس تو که رایی که را
ای گل در باغ ما پس تو کجایی کجا
سوسن با صد زبان از تو نشانم نداد
گفت رو از من مجو غیر دعا و ثنا
سرو اگر سر کشید در قد تو کی رسید
نرگس اگر چشم داشت هیچ ندید او تو را
هر طرفی صف زده مردم و دیو و دده
لیک در این میکده پای ندارند پا
از کرمت من به ناز مینگرم در بقا
کی بفریبد شها دولت فانی مرا
بیست هزار آرزو بود مرا پیش از این
در هوسش خود نماند هیچ امانی مرا
ای که به هنگام درد راحت جانی مرا
وی که به تلخی فقر گنج روانی مرا
سجده کنم من ز جان روی نهم من به خاک
گویم از اینها همه عشق فلانی مرا
هر نفس آواز عشق میرسد از چپ و راست
ما به فلک می رویم عزم تماشا که راست
ما به فلک بوده ایم یار ملک بوده ایم
باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست
گوهر پاک از کجا عالم خاک از کجا
بر چه فرود آمدیت بار کنید این چه جاست
بخت جوان یار ما دادن جان کار ما
قافله سالار ما فخر جهان مصطفاست
@arayehha
Mohsen Chavoshi4_5915604940935402966.mp3
زمان:
حجم:
8.3M
🟪 وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن
🟪 از اوزان همسان دولختی (دوری - متناوب)
🟦 خواننده: محسن چاوشی
ای همه خوبی تو را پس تو که رایی که را
ای گل در باغ ما پس تو کجایی کجا
سوسن با صد زبان از تو نشانم نداد
گفت رو از من مجو غیر دعا و ثنا
سرو اگر سر کشید در قد تو کی رسید
نرگس اگر چشم داشت هیچ ندید او تو را
هر طرفی صف زده مردم و دیو و دده
لیک در این میکده پای ندارند پا
از کرمت من به ناز مینگرم در بقا
کی بفریبد شها دولت فانی مرا
بیست هزار آرزو بود مرا پیش از این
در هوسش خود نماند هیچ امانی مرا
ای که به هنگام درد راحت جانی مرا
وی که به تلخی فقر گنج روانی مرا
سجده کنم من ز جان روی نهم من به خاک
گویم از اینها همه عشق فلانی مرا
هر نفس آواز عشق میرسد از چپ و راست
ما به فلک می رویم عزم تماشا که راست
ما به فلک بوده ایم یار ملک بوده ایم
باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست
گوهر پاک از کجا عالم خاک از کجا
بر چه فرود آمدیت بار کنید این چه جاست
بخت جوان یار ما دادن جان کار ما
قافله سالار ما فخر جهان مصطفاست
@arayehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍داستان بامزه مولانا در مورد گاریچی
نمانده شور شکفتن برایِمان، باران!
کویر و باز کویر است هر کران، باران!
طنین چهچههٔ عاشقانه دیگر نیست
تو غیرتی کن و نَمنَم غزل بخوان، باران!
چه نالههای قشنگی دل حزینم داشت
به همنوایی آواز ناودان، باران!
شبی که سرزده میآمدی به گونهٔ من
چه شورها که نمیشد بهپا از آن! باران
ببین چگونه صدایم تَرکتَرک شده است
تو را چقدر بخوانم به صد دهان؟ باران
سراغی از دل تنگم بگیر، پوسیدم
بیا به خلوت من، آی مهربان! باران!
ببار، چشم زمینگیر من _یقین دارم_
نمیرسد به تو دیگر از آسمان، باران!
#قربان_ولیئی
"به بهانهی زادروز هدایت: از زبان به روایت"
اغلب نویسندگان ادبیات داستانی، زبان را تنها ابزاری برای پیشبرد روایت داستانی میدانند و جنبههای آوایی و سبکی و فرهنگی و ساختاری_نحوی آن را در نوشتههای خود نادیده میگیرند.
شاید به همین دلیل است که در آثار عمدهی نامهای شاخص کارنامهی صدسالهی داستان نو فارسی، نوعی وادادگی زبانی میتوان دید و این کاستی در بسیاری از آثار معاصر به نوعی پلشتی زبانی انجامیده است.
در آثار صادق هدایت به عنوان آغاز داستان فرمگرا، خطاهایی دستوری و زبانی نمود یافته که عمدتا هیچ کنشگری مثبت داستانی ندارد؛ هرچند منتقدان موافق با هدایت کوشیدهاند بین این دست ولنگاریهای زبانی در آثار او با سبکش، پیوندی داستانی برقرار کنند.
اگر اساس زبان شعر را فشردگی زبانی بدانیم، این مولفه شاعران را برآن داشته که در کاربستهای زبانی واسواس پیشه گیرند؛ جنبهای مثبت که نویسندگان جریانهای داستانی فارسی از آن غافل بودهاند.
از میان نویسندگان پس از هدایت، تنها معدودی زبانی پیراسته دارند؛ برای مثال چوبک و آل احمد و گوهر مراد، در ساختمان زبان خود، تاحد امکان به سلامت زبان و دیگر ظرفیتهای آن توجه کردهاند.
دقت زبانی در آثار نویسندگان متمایل به سبک نوشتاری یا نویسندگان با رویکرد ادبگرا، بیشتر دیده میشود؛ چنانکه کسانی چون: گلستان و دانشور و دولتآبادی و نادر ابراهیمی و گلشیری و بیژن نجدی، بیشتر به زوایای درونی زبان نظر کردهاند. با وجود تلاشهای جریانهای مختلف، همچنان سستی زبانی، از آسیبهای جدی داستان فارسی است.
#زبان_داستان
#صادق_هدایت
https://eitaa.com/mmparvizan