eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
265 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
245 ویدیو
88 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
نيست در دير مغان مثل تو كانديدايى بس كه باحال، خفن، ماه، جگر، آقايى ساقى و محتسب و شيخ همه در بندت مرحبا پول، كه كرده‌ست چنين غوغايى شصت تن باده به پيمانه‌ى آن كس ريزى كه شود حامى تو بى اگر و امايى مدعى خواست رقيب تو شود اما دوش خورد از مغبچگان تو عجب تيپايى هفت دوره‌ست كه در رندان هستى زحمت اينقدر نكش اى گل من مي‌چايى اغنيا مكه روند و تو به ياد مردم معتكف گوشه‌اى از ساحل پاتايايى پورشه‌ات را به دو صد دلق ريا پوشاندى در خرابات مغان پشت رل تيبايى! «مصلحت نيست كه از پرده برون افتد راز» ورنه تو حامى شفافيت آرايى! «اين حديثم چه خوش آمد كه سحرگه مي‌گفت» با دف و داريه و تنبك و نى، خان دايى: گر تو رأى آورى و باز به مجلس بروى «واى اگر از پس امروز بود فردايى» مهدی پرنیان
• رای می‌دهم • . . فردا به وقتِ صبحِ حرم رای می‌دهم با عاشقان قدم‌به‌قدم رای می‌دهم جمهوریِ محمّدیِ ماست چون حرم مثلِ مدافعانِ حرم رای می دهم گردن نمی‌نهم به طنابِ خوارجی با حکمت علی به حکم رای می دهم در این مصاف، محو رجزهای حیدرم با چرخ چرخ تیغِ دو دَم رای می دهم مَشک و عَلَم به دستِ ابوالفضل‌ هاست آی! با اشک و خون، به مَشک و عَلَم رای می‌دهم اینجا شهید شاهچراغ است هر گلی جامه‌دران به باغ ارم رای می دهم مردان آفتابی ما رای می دهند من هم به آفتاب قسم! رای می دهم مانده‌ست پشت معرکه هر سو کلاه خصم در گیر و دارِ حادثه هم رای می دهم تا پُر شود تمام دلم از سپیده دَم تا پلک زد سپیده به هم رای می دهم دیروز با تمامِ دلم ساده زیستم... امروز با تمامِ دلم رای می دهم تا بشکند به دستِ شما ناکسان قلم تا دست می‌رسد به قلم رای می دهم هر چند جایِ زخمِ زبان‌هاست بر دلم از این همه کنایه چه غم، رای می دهم . . ۱۴۰۲/۱۲/۰۴ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبحِ غزلم در شبِ گیسوی تو گُم شد مهتاب در آشفتگی موی تو گُم شد وقتی که نسیمِ سحر از کوی تو آمد عطرِ گل من در عطشِ بوی تو گم شد در برکه ی شب ماهِ رخت مست چو افتاد خورشید فغان کرد و سرِ کوی تو گم شد ای بوی تو آویشنِ فنجانِ زمستان مهتابِ شبم در خَمِ ابروی تو گم شد ای روحِ غزل ، موجِ ترانه ، گلِ لبخند عالم همه در بانگِ هیاهوی تو گم شد بارانِ بهاری شده چشمانِ تو ( شایق) وقتی که ز باغم گلِ شبوی تو گم شد شعر
به پاس خون شهیدان یکباره آشیانۀ شب را خراب کرد صبحی که التماس هوس را جواب کرد هر نقشه‌ای که در دل شب قد کشیده بود خورشیدِ صبح آمد و نقشِ بر آب کرد باد آن‌قدَر به گوشِ زمین از جوانه گفت تا دشتِ مُرده را به شکفتن مجاب کرد ما از تبار موج خروشان و سرکشیم موجی که در سکوت کویر، انقلاب کرد ما قطره قطره در پیِ دریا روانه‌ایم ما را زمانه، سیل خروشان خطاب کرد در راه عشق، خنده به لب، بر جهان و جان، باید که پشت پازد و پا در رکاب کرد آری بهار ماند و زمستان روانه شد سهم زمین شد آنچه خودش انتخاب کرد نوبت به انتخاب من و تو رسیده است باید به پاس خون شهیدان شتاب کرد ✍🏻 🏷 |
طوفان میان قلب مواج تو برپاست هر قطره یِ شور آفرینت مثل دریاست رد می شویم از خشم نیل و موج هایش وقتی عصای قدرت تو دست موساست ای هم وطن با استواری گام بردار رای من و تو انقلاب دوم ماست با دشمنان هر روز در جنگیم و این بار خط مقدم پای هر صندوق آراست ما مرد میداندار پیکار و جهادیم این سرزمین عمری ست مهد آرمان هاست باید به استقبال خورشید جهان رفت وقتی تمام ترس شب از صبح فرداست
سیدحسن حسینی ۱ فروردین ۱۳۳۵ در تهران متولد شد. او دارای مدرک دکترای زبان و ادبیات فارسی بود و با سه زبان عربی،‌ ترکی و انگلیسی آشنایی داشت. حسینی از سال ۵۲ سرودن و همکاری با مطبوعات را آغاز کرد و در سال ۵۸ مسئولیت بخش ادبیات مرکز هنر و اندیشۀ اسلامی را به عهده گرفت. او سابقۀ حضور در مناطق جنگی و فعالیت در بخش رادیو ارتش را دارد. وی از سال ۶۷ به تدریس در دانشگاه مشغول شد و از سال ۷۸ تا پایان عمر در واحد ویرایش رادیو تهران حضور داشت. حوزه فعالیت‌های او شامل شعر، تحقیق، ترجمه و تألیف بود. او سال‌های آخر عمرش را به سبک‌شناسی قرآن و زبان‌شناسی حافظ مشغول بود. وی سرانجام در ۹ فروردین ۱۳۸۳ بر اثر سکتۀ قلبی درگذشت و رهبر انقلاب در پیامی درگذشت وی را تسلیت گفت. از آثار او می‌توان به «گنجشک و جبرئیل»، «شاعری در مشعر» و «هم‌صدا با حلق اسماعیل» اشاره کرد.
در پیج دلت پیام ما را بنویس این ساده ترین سلام ما را بنویس ما کاندید مجلس نگاهت شده ایم در لیست خودت تو نام ما را بنویس کیوانی اللهم عجل لولیک الفرج
انتخابات، شلوغست و رقیبان بسیار رای ما در گرو مردم چشمان شماست...😉 ...🕊🔖
jamal.gif
7.6K
جمال الدین محمد بن عبدالرزاق اصفهانی شاعر سدهٔ ششم هجری بود (درگذشته به سال ۵۸۸ هجری قمری). او از بنیانگذاران سبک عراقی به شمار می‌رود. فرزند وی کمال‌الدین اسماعیل نیز از شاعران بزرگ ایران زمین است. وی در اصفهان زاده شد اما به آذربایجان نیز سفر کرد و گویا در نقاشی نیز دست داشته و با خاقانی شروانی و انوری و ظهیر فاریابی و رشید وطواط مکاتبه و مشاعره می‌کرده است. او مداح حکمرانان سلجوقی و آل خُجند بود و در اصفهان می‌زیست.
آسمان فرصت پرواز بلند است، ولی قصه این است چه اندازه کبوتر باشی
از غیر تو بی نیاز کردند مرا  با عشق تو هم تراز کردند مرا  تا فاش شود فقط تو در قلب منی  جراحی قلب باز کردند مرا ...!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Shahram Nazeri - Irane Javan - 320 - musicsweb.ir.mp3
8.7M
"ایران جوان" بیژن ترقی (متولد ۱۲ اسفند۱۳۰۸ و درگذشته‌ی ۴ اردیبهشت ۱۳۸۸) از شاخص‌ترین تصنیف‌گویان و ترانه‌سرایان معاصر است. آثار مشترک او با استادانی بنام چون: روح‌الله خالقی و غلام‌حسین بنان و پرویز یاحقی، آغازگر تحول در زوایایی از موسیقی معاصر ایرانی بوده است. ترقی، از سویی نقطه‌ی اتصال تصنیف‌سرایی ایرانی عصر قاجار و ترانه‌گویی جدید است و از دیگرسو، جلوه‌هایی از شعربازگشتی به شیوه‌ی بهار و رهی معیری را با شیوه‌ی نوگویانی مثل نیما، در حد آغازین آن، به هم در آمیخته است. "آتش کاروان" و "بهار دلنشین" و "برگ خزان" و "می‌زده" و "ایران جوان/ وطنم"، سروده‌‌های شاخص اوست که چون اغلب آثارش، در آن‌ها زبان پیراسته با بیان احساسی عراقی و رمانتیک معاصر با هم پیوند یافته است؛ هرچند داستان‌گونگی و برخی ویژگی‌های زبان ترانه‌های عامیانه نیز بر کارنامه‌ی ادبی او تاثیر نهاده است. ترقی چه در ترانه‌های محاوره‌ای و چه در تصنیف‌های رسمی، یکدستی زبانی پیشه کرده است. از جنبه‌های مثبت موسیقی‌سروده‌های او، تنوع شکل و وزن و استفاده‌ی مناسب از قافیه و تکثر و تاثیر برش‌های میان‌سطری است. تصنیف "ایران جوان" از شاخص‌ترین آثار اوست که بر اساس طرح اولیه‌ی موسیقی قاجاری سروده شده و بر زبان بسیاری از خوانندگان روزگار ما، زبانزد شده است. https://eitaa.com/mmparvizan
پیش بیا! پیش بیا! پیشتر! تا که بگویم غم دل بیشتر دوست ترت دارم از هرچه دوست ای تو به من از خود من خویشتر دوست تر از آنکه بگویم چقدر بیشتر از بیشتر از بیشتر داغ تو را از همه داراترم درد تو را از همه درویشتر هیچ نریزد به جز از نام تو بر رگِ من گر بزنی نیشتر فوت و فن عشق به شعرم ببخش تا نشود قافیه اندیشتر
🇮🇷 آیین پایانی چهارمین کنگره ملی شعر مکتب گمنامی 🇮🇷 با معرفی برگزیدگان و با حضور و شعرخوانی شاعران و اساتید برجسته کشور : دکتر محمودرضا اکرامی فر ناصر فیض محمود حبیبی کسبی سید حسین متولیان و ... 🗓️ دوشنبه ۱۴ اسفند 🕤 ساعت ۹:۳۰ صبح 📌 آرامگاه حافظ شیرازی ✉️ شما هم دعوتید 🌹 ✅آدرس کانال: http://eitaa.com/maktabegomnami https://ble.ir/maktabegomnami
📍 ( با شاعران دیار فارس از قرن نهم تا دوران معاصر) 5⃣ آیینه ها برنامه بررسی آرا و آثار : 🔸 مجری و کارشناس : 🔹سخنران : ⏰ زمان : یکشنبه سیزدهم اسفند ماه ساعت 16 🏛 مکان : شیراز مجموعه فرهنگی حافظ ، سالن غزل 🔸ارتباط با ما: 🔻🔻🔻 Eitaa.com/farhangi_fars
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح آمده و موسم پرواز شده صد پنجره سمت آسمان باز شده برخیز و پرندگی کن و دلخوش باش یک هفته ی سبز دیگر آغاز شده
🌿گرچه شیرین‌ دهنان پادشهانند ولی او سلیمان زمان است که خاتم با اوست... 🪐دورهم‌نشینی جوانان و اهالی شعر و ادب فارس 🟪خانه شعر و ادبیات خاتم 🔰مجال شعرخوانی، نقد آثار، گفت و گو و فراگیری ⭕️ با ارشاد: دکتر محمد مرادی و با حضور : ⭕️ناصر فیض 📍دوشنبه ۱۴ اسفند ماه 🌀ساعت ۱۶:۳۰ شیراز - اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس - طبقه زیرین - تالار گفتگو
بهترین شعر سال معرفی خواهد شد: مرکز آفرینش‌های‌ ادبی حوزه هنری پویش «بهترین شعر» از نگاه شاعران را برگزار می‌کند. به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مرکز آفرینش ادبی حوزه هنری پویشی با عنوان «بهترین شعر» را راه‌اندازی کرده تا بهترین شعر سال ۱۴۰۲ از نگاه شاعران معاصر مشخص شود. https://survey.porsline.ir/s/tjP6cOVj?fbclid=PAAaaUwFavXxkCyhHH3EKG3sT0EPyFZd4fwWbTN3dDBmSgNiNZdl-rDSUIR6s نظرسنجی بهترین شعر و بهترین شاعر از نظر شما کیست ؟ کانال فراخوان شعر
مَن اگر با مَن نباشم؛ می‌شَوَم تنهاترین کیست با مَن گر شَوَم مَن؛ باشد از مَن، ما ترین مَن نمی‌دانم کی ام مَن؛ لیک یک مَن در مَن است آن که تکلیف مَنَش با مَن مَنِ مَن، روشن است مَن اگر از مَن بپرسم ای مَن ای همزاد مَن! ای مَن غمگین مَن در لحظه‌های شاد مَن! هرچه از مَن یا مَنِ مَن، در مَنِ مَن دیده‌ای مثل مَن وقتی که با مَن می‌شوی خندیده‌ای هیچکس با مَن، چنان مَن، مردم آزاری نکرد این مَنِ مَن هم نشست و مثل مَن کاری نکرد ای مَنِ با مَن، که بی مَن، مَن تر از مَن می‌شوی هرچه هم مَن مَن کنی؛ حاشا شوی چون مَن قوی مَن مَنِ مَن، مَن مَنِ بی رنگ و بی تأثیر نیست هیچکس با مَن مَنِ مَن، مثل مَن درگیر نیست کیست این مَن؛ این مَنِ با مَن ز مَن بیگانه تر این مَنِ مَن مَن کُنِ از مَن کمی دیوانه‌تر؟ زیر باران، مَن از مَن پُر شدن دشوار نیست ورنه مَن مَن کردن مَن، از مَنِ مَن عار نیست راستی! اینقدر مَن را از کجا آورده‌ام بعد هر مَن بار دیگر مَن، چرا آورده‌ام؟ در دهان مَن نمی دانم چه شد افتاد مَن مثنوی گفتم که آوردم در آن هفتاد مَن